نقد و بررسی " بحران اوستيا و مسئله ايران(يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان یکشنبه 10 شهریورماه سال 1387
"نگاهی متناقض آمیز پاسدار یادداشت روز نویس نسبت به جنگ روس ها با گرجستان و بهره برداری وفرصت طلبی هسته ای "
مدتی پیش همین روزنامه ی کیهان سربازجو حسین شریعتمداری بود که دربخش خبرهای ویژه خبری بازتاب داده شد که نقل قول از هوشنگ امیر احمدی دلال و جاسوس دو جانبه شده بودکه وی در رادیو فرداد گفت که گویا با سفیر آمریکا در سازمان ملل دیدار داشته که خلیل زاد به وی گفته است پرونده ی هسته ای در سازمان ملل راه حل ندارد. به زبان ساده پیام این است که راه حل نهائی پروژه ی هسته ای غیر از روش دیپلماتیک یا از طریق شورای امنیت سازمان ملل می باشد ، چونکه که راه حل دیگری دارد. بنابراین طبق همین نقل قول بازتاب داد ه شده و با تجربه ی بیش از 5 سال سیاست خائنانه ی مذاکره ی هسته ای تجازت خون اروپا که تبدیل به سیاست کثیف فرصت سوزی شده است. زیرا که اثبات شکست راه حل دمکراتیک برای کنترل رژیم از دست کشیدن به دسترسی به سلاح هسته ای می باشد . برای اینکه برعکس ادامه ی این سیاست خائنانه ی مذاکره ی هسته ای اروپا منجرشد که سیاست پیگیری دسترسی به سلاح هسته ای آنگونه دنبال شد که پاسدار علی لایجانی رئیس مجلس دکوری و انتصابی هشتم به اتفاق نایب رئیس دوم خودش اعتراف آشکار کردند که وظیفه و مأموریت 3 ساله ی گذشته دولت پیگیری پروژه ی هسته ای بود و افزودند که اکنون نیز مجلس هماین سیاست دفاع از پروژه ی هسته ای را دنبال می کند . یعنی اینکه قول دادن مهار و کنترل تورم و گرانی مجلس هشتم یعنی کشک می باشد .
همچنانکه پیگیری مطالبات مردم هم کما فی السابق حواله به تاریخ نا کجا آباد داده می شود وخبری از آن نیست . زیرا که از سوی علیرضا شیخ عطار یکی از اعضای کابینه ی پاسدار احمدی نژاد اعلام کرده است که اکنون یش از 4 هزار سانتریفیوژ فعال رژیم دارد که 3 هزار دیگر نصب خواهد شد . همینطور در برون مرز پاسدار احمدی نژاد اعلام کرده است که رژیم جزو کشورهای هسته ای می باشد .

از طرف دیگر در چندین بار دیدار های اخیر لوطی جماران که شامل مقامات گوناگون داخلی و خارجی داشت . از جمله با رئیس جمهور پاسداراحمدی نژاد و اعضای هیئت دولت و اعضای مجمع خبرگان می شد. همچنین رئیس سپاه پاسداران محمد علی جعفری ورئیس مجلس و به خصوص در پایان اجلاس دو روزه ی مجمع خبرگان همگی تأکید بر دفاع از پروژه ی هسته ای کرده اند . یعنی اینکه تا دسترسی به سلاح هسته ای تلاش ها ادامه می یابد که تأکئید کننده ی نظر خلیل زاد سفیر آمریکا در سازمان ملل است که اذعان کرد راه حل پرونده ی هسته ای رژیم تروریستی آخوندی در شورای امنیت سازمان ملل نمی باشد ، بلکه راه حل و روش دیگری دارد.

درخاتمه نتیجه آنکه ادعا و تحلیل و تفسیر متناقض سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس که پیرامون جنگ روسیه با گرجستان می باشد و نتیجه گیری های یک طرفه ای که قلم بر دست یادداشت روز نویس از این جنگ روسیه با گرجستان به نفع پرونده ی هسته ای رژیم تروریستی آخوندی گرفته است بدرد خودش می خورد . برای اینکه در پایان اعتراف کرده است که دیوار روس ها همچون آخوندهای حاکم برا یران که معتاد به سیاست توبره و آخور خوری است آنقدر پوسیده است که بدرد یادگاری بر روی آن نوشتن هم نمی خورد تا چه رسد به اینکه بتوان به عنوان یک هم پیمان بر روی آن سرمایه گذاری کرد که اعتراف شدهکه روس ها فقط فرصت طلبانه از منافع خودشان دفاع می کنند. خلاصه اینکه نباید قلم بر دست یادداشت روز شده غره شود که طبق ادعای کمدی وی پرونده ی هسته ای به محاق سپرده شده است، زیرا که مسئله ی مهمتر جنگ روسیه با گرجستان جای آن را گرفته است .برای اینکه راه کارساز تر دیگری برای مقابله برروی میز گذاشته شده است که پاسدار یادداشت روز نویس هم می داند ولی عمداً آن را از ترس کتمان می کند.

هوشنگ � بهداد
یکشنبه 10 شهریورماه سال 1387
نقد وبررسی "داستان تكراري جزاير و وظيفه وزارت امورخارجه" روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 10 شهریورماه سال 1387
"موضوع دوستی با اسرائیل رحیم مشائی، به بحران جنگ و دعوای سه جزیره با شیخ نشن عربی امارات عربی گره خورد ::
از اینکه رژیم تروریستی آخوندی یک رژیم غیرمتعارف و ناسازگار و ناهمگون با جهان متمدن کنونی می باشد شکی نیست . چونکه به جای اینکه تلاش کند تا که ایجاد روابط دوستانه و متعارف و احترام متقابل با همسایگانش داشته باشد، ولی برعکس اسااس و بنیان سیاست خارجی خودش را بر اصل صدور تروریسم و بنیادگرائی و دخالت گری در امور داخلی سایر کشور ها تنظیم و برنامه ریزی کرده است. البته این سیاست ضمن اینکه بر آمده از ساختار ارتجاعی و قرون وسطائی حاکمان رژیم تروریستی آخوندی می باشد که چون با بحران آخوند ها بقدرت رسیدند و با بحران سازی و جنگ افروزی و خفقان و زندان و شنجه و اعدام و دخالت گری در امور داخلی دیگران به بقای ننگین خودش ادامه داده است بنابراین این شیوه ی رسمیسیاست خرجیاش شده است .
از سوی دیگر به مرور هرچه بیشتر رژیم نامشروع و نزوی تر می شود و فاصاله اش با مردم بیشتر می گردد . لذا برای بقای حکومت ننگین خودش به موازات افزایش سرکوبگری و ایجاد خفقان ورعب و وحشت داخلی سیاست دخالت گری در امور داخلی سایر کشورها را نیز افزایش می دهد، به خصوص اینکه تلاش می کند تا که دسترسی به سلاح هسته ای داشته باشد ، از این نظر موجب تحریک وواکنش سایر کشور ها شده است . از جمله اقدامی که شیخ نشین امارات متحه عربی کرده که ادعای مالکیت بر 3 جزایر تنبب کوچک و بزرگ و ابومسی کرده است در همین رابطه با همین سیاست دخالت گری و تهدید می باشد . زیرا که این شیخ نشین متوجه شده است که سران رژیم تروریستی آخوندی پس از اشغال نظامی عراق در این کشور چگونه نفوذ و به چه شیوه ای این کشور را بدل به باتلاق کرده است و هرروز هم عمق دخالت و تجاز گری اش در عراق افزایش می یابد . ازطرف دیگر همین سیاست را در فلسطین و لبناندنبال واجرا کرده است . زیرا که جنگ داخلی در فلسطین راه انداخت و نوار غزه را جدا کرد و در لبنان از طریق حزب الله لبنان و سپا ه پاسداران جنگ 33 روزه با اسرائیل راه انداخت و لبنان را تبدیل به سر زمین سوخته شده مبدل کرد . همینطور در بحرین بشکل دیگری این سیاست را دنبال کرد . مهمتر اینکه دشمنی و مخالفت با مسئله ی صلح خاورمیانه می کند و بطور علنی رهبران کشور های عربی را تهدید می کند که نمی بایست در کنفرانس مذاکرات صلح خاورمیانه حضور و شرکت داشته باشند . بهرحال این رژیم عامل و اهرم بی ثباتی و باج گیری در منطقه تبدیل شده است. مهمتر اینکه همانگونه که گفته شد تلاش گسترده برای دسترسی به سلاح هسته ای می کند و پیوسته کشور های منطق را تهدید و تحقیر می کند . بطوریکه در ایجاد روابط دیپلماتیک داشتن شان با سایر کشور ها از جمله آمریکا و اسرائیل دشمنی می ورزد وموجب تحریک وواکنش این کشور ها می شود .

در خاتمه اینکه سیاست شر گاو پلنگ و بر هم ریخته ی خارجی رژیم تروریستی آخوندی آنگونه در هم و بر رهم و بهم ریخته و آشفته شده می باشد که مشخص نیست که به جز صدور تروریسم و بنیادگرائی که محور اصلی و اساسی می باشد که اعزام تروریست و اقدامات تروریستی چاشنی آن شده است ولی از سوی دیگر در داخل کشورنیز تابع سیاست بیرونی شده است . یعنی اینکه با وجود اینکه رژیم یک دست شده است و باندهای مافیائی حاکم که دربست مورد حمایت لوطی جماران می باشند . امای یک موضع گیری تاکتیکی - تبلیغاتی که در راستای کاهش تبلیغاتی علیه ی دولت جراحی شده از سوی معاون رئیس جمهور پاسدار احمدی نژاد اتخاذ شد که از قول رحیم مشائی معاون رئیس جمهور پاسدار احمدی نژاد گفته شد که میان ملت ایران و آمریکا و اسرائیل دشمنی نیست . چون ملت ها باهم دوست می باشند. اکنون این موضوع تبدیل به تیغ کشی و تهدید کردن و خط و نشان کشیدن میان باندهای مافیائی جناح حاکم شده و آنگونه عمیق شده است که تبدیل به سوژه و بهانه ی تبلیغاتی وجنگ روانی تبلیغاتی گروه و باندی شده است.آنگونه که اکنون سرمقاله نویس این موضوع را به موضع گیری شیخ نشین امارات پیوند زده ونتیجه گرفته است موضع گیری رحیم مشائی نسبت به اسرائیل موجب تقویت موضع طلبکاری و جسورانه ی شیخ نشین عربی بر 3 جزیره شده است.
هوشنگ � بهداد
یکشنبه 10 شهریورماهسال 1387
" نقد وبررسی "با حوصله تدبير كنيد (يادداشت روز) روزنامه ی کیهان شنیه شهریورماه9 سال 1387
" مشخص شده شعار تو خالی جراحی بزرگ اقتصادی دولت جراحی شده دارای عوارض جابنی منفی و خطر ناک می باشد که توصیه شده از شتابزردگی باید پرهیز شود"
یادداشت روز نویس از تحول بزرگ اقتصادی دولت که 3 ماه از آن سپری شده با نقل قول کردن از گفته ی لوطی جماران که در دیدار با اعضای دولت نهم داشت بر عدم شتابزدگی آن تأکید کرد وگفت که شامل اصلاحات در 7 بخش است که یک بخش آننقدی کردن یارانه های دولتی می باشد که قرار است قطع گردد وبه شیوه ی دیگر به قشر ضربه پذیر داده شود. همچنین افزوده شد که در بخش انژری نزدیک به 100 میلیار دلار دولت یارانه پراخت می کند که می بایست از طریق آزاد کردن قیمت انرژی مصرفی آزاد که پیگیری و کسب خواهد شد. باید که این اختلاف قیمت حاصل شده میان دهک های پائین جامعه توزیع گردد . البته بددون اینکه توضیح داده شود که چرا به تعدیل اقتصادی دوران کارگزاران رفسنجانی و ساماندهی اقتصادی دوران مدعیان اصلاح طلبان تا کنون انتقاد می شد ولی اکنون افزوده شده است که این روش جراحی بزرگ دولت ترکیبی از این دو روش است. دلیل توجیهی و اقناعی هم این است که این روش در دو دوره برروی میز بود و اقدام نشد. ولی اکنون قرار است که جامه ی عمل پوشانیده شود. زیرا که اقتصاد کشور از زمان های دور مبتلا به بیماری مزمن بوده است که اکنون نیا ز به جراحی بزرگ برای درمان دارد. البته با نقل قول کردن از گفته ی لوطی جماران اضافه شد که عمل هر اقدام بزرگ عوارض جانین منفی دارد که باید از شتابزدگی و برای مسدود کردن عوارض جانبی خود داری شود.
حال دولتی که رئیس آن اعتراف کرده است که تئوری اقتصادی را قبول ندارد چگونه قادر است اقدامات و جراحی بزرگ اقتصادی و مالی و بانکداری و مالیاتی اجرا کند ؟عاقبت و نتیجه را می بایست درروند تجربه ی 3 سال گذشته و شرایط کنونی مفایسه و ارزیابی کرد. مسخره تر اینکه ادعا شده یعنی منت بر سر ملت و منتقدان گذاشته شده است که ریسک این خطر و اقدام جراحی بزرگ را این دولت و شجاعت ستودنی پاسدار احمدی نژاد تقبل کرده است:
عجیب این بازی کمدی شده است !زیرا که پس از اینهمه گرد وخاک و تبلیغ کردن واز طرح و اقدام جراحی بزرگ دولت و مزایا و آفت های آن گفتن و تأکید بر پرهیز شتابزدگی کردن. مشخص نیست که چرا مامای یادداشت روز نویس اینگونه از زائوی کوه نوزاد موش مرده زایانده است؟ :
"ظاهراً دولت در مرحله كارشناسي و تدوين اين طرح درباره همه �چه بايد كرد�ها و �چه نبايد كرد�ها انديشيده و به مقدمات لازم براي مهيا نمودن بستر و مجراي قانوني اجراي طرح توجه داشته است اما از سوي ديگر نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي معترضند كه تاكنون يك برگه كاغذ از طرح تحول اقتصادي به دستشان نرسيده و آنان به عنوان نمايندگان مردم اطلاع كافي از كم و كيف و نظر كارشناسي دولت در اين خصوص ندارند و نمي دانند دولت چگونه مي خواهد طرح به اين بزرگي را عملي كند تا براي مردم با كمترين هزينه همراه باشد."

"همچنین در مورد نقدی کردن یارانه ها که گفته می شود این اقدم هم یک نوع تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم می باشد که دارای عارضه ی جانبی افزایش تورم و گرانی می باشد . زیرا که موجب افزایش حجم ارقام نقدینگی می شود که یکی از پارامترهای اصلی تورم و گرانی می باشد که تازه قبل از شروع و اقدام با اینگونه سئوالات مواجه شده است : :
"اين روزها درباره نقدي كردن (هدفمند كردن) يارانه ها كه در اولويت طرح تحول اقتصادي قراردارد، پرسش هايي مطرح است كه به توضيح بيشتر دولت نيازمند است نظير آن كه؛ آيا دولت براي آزاد كردن قيمت ها برنامه مشخص و حساب شده اي دارد؟ و آسيب هاي جانبي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي ناشي از افزايش قيمت كالاها و خدمات را برآورد كرده است؟ آيا دولت به درستي محاسبه كرده است كه با اجراي اين برنامه از �چاله يارانه� درآمده در �چاه تورم� نيفتد؟ آيا دولت مي داند به چه كساني بايد يارانه نقدي بدهد و به چه كساني ندهد؟ آيا اطلاعات اقتصادي كه از طريق خوداظهاري اشخاص جمع آوري شده مي تواند مبناي علمي و عملي دقيق و قابل اتكايي براي تشخيص يارانه پذيران واقعي جامعه باشد؟اينها سؤالاتي است كه قبل از هرگونه اقدام اجرايي در مورد طرح تحول اقتصادي بايستي جواب هاي مشخص و قانع كننده اي از سوي دولت هم براي دست اندركاران و مجلسيان و هم براي كارشناسان و مردم، ارايه شود."
معضل دیگری که اشاره شده که دولت جراحی شده ی مدعی عدالت محور و عاشق خدمتگزاری به مردم ایران با اجرا کردن این طرح نقدی کردن رایانه روبرو می با شد ، گذشته از عدم عمل تجربه در این مورد که اشاره شد، عدم شناخت و تجربه ی ضروری مردم نسبت به واکنش جراحی بزرگ در جامعه می باشد که گفته شد مشخص نیست مردم چگونه عکس العملی نشان خواهند داد . به خصوص اینکه عملی کردن جراحی بزرگ با موضوعاتی ارتباط دارد که چنین می باشند :
"موضوع ديگر آثار فرهنگي ناشي از اجراي اين طرح است. معمولا مسايل فرهنگي- اعتقادي و حتي ديني و مذهبي مردم با مسايل اقتصادي و معيشتي آنان ارتباط نزديك دارد؛ چرا كه ريشه بسياري از ناهنجاري هاي اجتماعي و فرهنگي به فقر و نابساماني هاي اقتصادي افراد و جامعه بازمي گردد. يكي از راه هاي موثر در ايجاد زمينه و بستر لازم براي توسعه فعاليت هاي فرهنگي جامعه، بهبود وضعيت اقتصادي است. اگر وضع اقتصادي خانواده ها به سامان شود و دغدغه هاي معيشتي مردم كاهش يابد، در اين صورت حاضر خواهند شد براي توسعه فرهنگ و ارتقاء سطح آگاهي هاي فرهنگي خود هزينه كنند. تاكنون از آثار طرح تحول اقتصادي در زمينه فرهنگي جامعه، مطلب قابل توجهي از سوي متصديان امور بيان نشده كه لازم است به اين مقوله توجه بيشتري شود."
درخاتمه اینکه طلبه پاسدار یادداشت روز نویس همچون سایر قلم بر دستان همکاران خود بر خلاف ادعای کاذبی که تا حال دفاع کورکورانه از دولت نهم وعملکردش می کردند و مدعی نی شدند که شرایط آنگونه است که لوطی جماران از عملکرد دولت راضی می باشد و آن را ستوده است و از وی نقل قول می شد که وی در زمانیکه زندگی اشرافی از سال 1370 شروع شد ایشان اخطار کرد ولی گوشی بدهکار نبود تا اینکه اخیراً در دیدار با اعضای دولت نهم پاسدار احمدی نژاد باز تکرار و تأکید کرد که این دولت با نشاط و پر کار و عدالتخواه دولت نهم است که جای دولت هائی آمد که به به مرور از انقلاب و اسلام فاصله گرفته و به سوی سکولاریسم و زر اندونزی و جمع آوری ثروت و گسترش طبقات اجتماعی رفتند. ولی 3 سال است که دولت جدید شرایط را مسدود کرد و دولتی در خط امام و اسلام وانقلاب تشکیل شد. اما اکنون یادداشت روز نویس پس از 3 دهه اعتراف کرده که آشکار شده است آن حلقه ی مفقوده وموضوعی که یکی از اهداف و آرمان اصلی انقلاب بود یعنی عدالت نه اینکه امکان پذیر نشده است ، بلکه آنقدر از آن فاصله گرفته شده است که جامعه دو قطبی 20% صاحب 80% در آمد سرانه ی ناخالص ملی و سالیانه کشور شده است و جمعیت 80% جمعیت در فقر اقتصادی زندگی می کند که به رقم 14 میلیون نفر فقیر در مجلس و از سوی بانک مرکزی نیز اعتراف شده است که وضعیت اقتصادی شان خراب تر از زیر خط فقر اقتصادی می باشد . خلاصه نتیجه آن شده است که گفته شده برای مردم تبدیل به تجربه ی ریسمان سیاه و سفید شده است . ریرا که اذعان شده كه ريشه بسياري از ناهنجاري هاي اجتماعي و فرهنگي به فقر و نابساماني هاي اقتصادي افراد و جامعه بازمي گردد. یعنی مقوله ای که به ساختار ارتجاعی رژیم بربرمنش و تاریک اندیش غارتگر و دزد و عوامفریب و جنگ افروز و عوامفریب بستگی مستقیم دارد وتا این رژیم باشد هر گز هم حل شدنی نمی باشد . چونکه اگر ظرفیت اصلاحات از درون در این راستا را داشت نه شرایط به اینجا کشانیده می شد و نه اینکه هیچ دلیل داشت با افشای لیست اسامی غارتگران و کلان دزدان و مفسدان و مافیای اقتصادی ودانه درشت هاو دزدان بیت المال که از سوی عباس پالیزدار در دانشگاه همدان افشا اعلام شد . به جای اینکه افشاگر با سراسیمگی و شتابزدگی بازداشت و بازجوئی و زندائی و دستگیر شد، می بایست که این افشاگری مورد استقبال قرار می گرفت و ضرورت نداشت که برای انحراف اذهان عمومی و ایجاد ارعاب ووحشت در جامعه در یک روز در زندان اوین 29 محروم متهم به صورت قتل جمعی بر دار کشیده می شدند تا که سعید مرتضوی قاتل و بازجو و شکنجه گر دادستان تهران وارد صحنه شود و این سند جنایت را عین حقوق بشر به خواند ودر ادامه ی رئیس قوه ی قضائیه دزد و غارتگر و حامی و پشتیبان کلان دزدان و مافیای اقتصادی نیزفرمان تشکیل دادگاه سیار خیابانی برای اجرا و اقدام حکم اعدام خیابانی را بدهد.
هوشنگ - بهداد

( شنیه 9 شهریورماه سال 1387
نقد وبررسی " لطافت باران" روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه 9 شهریور ماه سال 1387
"پوشان لباس گشاد وغیر واقعی بیطرف بودن بر تن لوطی جماران نسبت به پاسدار احمدی نژاد "

وقتی که سیستم استبدادی عریان می باشد. آنگونه که یک آخوند متحجر وهفت خط و پالان سائیده و ناصادق به جای هم نه ایتکه تصمیم گیری می کند ، بلکه همه می بایست تسلیم بی چون و چرای گفته های وی شوند که بالاتر از قانون اساسی است. حال بماند که حکومت مذبی بدتر ین نوع حکومت فاشیستی ستبدادی می باشد. بنابراین در چنین شرایطی که جنگ قدرت و ثروت سخت میان ناح و باندهای مافیائی بشدت ادامه دارد مشخص است که اکنون چونکه میان رقبا اختلاف نظر به وجود آمده است . پس جاانداختن این موضوع که دفاع تاکتیکی از دولت پاسدار احمدی نژاد از سوی لوطی جماران که اخیراً انجام شد گفته شده به دلیل اینکه شرایط کنونی خطیر می باشد برای مسدود کردن سوء استفاده دشمن این حرکت حمایت لوطی جماران از دولت شد که سرمقاله نویس انتقاد کرده برخی فرصت طلبانه اینگونه جا انداخته اند که لوطی جماران از دولت دفاع و حمایت کرده و نسبت به جریان نظر خاص دارد و سرمقاله نویس نتیجه گرفته است که این درست نیست و اینان که اینگونه تبلیغ می کنند اشتابه فکر می کنند . چون اینگونه نیست که لوطی جماران از دولت دفاع کرده و متتقدان را کوبیده است .
سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی تلاش کرده است تاکه پاسخ بهکارکنان وقلمزنان روزنامه ی کیهان پرونده ساز سربازجو حسین شریعتمداری و حامیان دولت نهم داده باشد که یادداشت روزنویسان این روزنامه تلاش کردند دربست دیدار لوطی جماران با پاسدار احمدی نژاد و اعضای کابینه را نشانی از حمایت لوطی جماران نسبت به دولت قلمداد کنند و مانور دادند که بلی بالاتر از لوطی جماران مرجع و مقامی نیست که اشراف به همه ی مسائل جامعه داشته باشد که به دفاع از دولت پرداخت و گفت که این دولت شاداب و پر کار و عدالتخواه است که برای یک سال دیگر که 5 سال دیگر می بایست فعالانه و با پشتکار و علاقه کار خودش را ادامه دهد . همچنین حامیان دولت افزودند که لوطی جماران پاسخ منتقدان و تخریب گران دولت نیز دادند وگفت که منتقدان همگام با دشمن علیه ی دولت موضع گیری می کنند .
از سوی سرمقاله نویس در پاسخ به این مدعیان کوشش کرده که لباسی بره تن لوطی جماران به پوشاند که هرگز برزنده ی وی نمی باشد. زیرا که ایشان را یک عنصر بیطرف در مورد برگزاری نمایشات خیمه شب بازی ریاست جمهوری معرفی کرده است . در صورتیکه موضع گیری هائی که قبل از نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی از سوی وی می شود. کاملاً مشخص است که لوطی جماران با اینکه نام از کسی بطور علنی نمی برد. اما معلوم است که از کدام نامزد ریاست جمهوری دفاع می کند . همانگونه که شیوه ی تعامل و برخوردی که لوطی جماران با دولت پاسدار احمدی نژاد کرده است اصلاً قابل مقایسه با دولت های پیشین به خصوص دولت مدعیان اصلاح طلبان نمی باشد . بنابراین با ان قضاوت و ادعائی که نموده خیلی ساده زیرآب این ادعای پوچ و یک بعد نگری و سفید یازی سرمقاله نویس زده می شود . به خصوص اینکه دولت کنونی به قول نماینده ی خود لوطی جماران آخوند محسن دعاگو امام جمعه ی شیمیرانات بی ثبات ترین دولت در 30 سال گذشته بوده است . آنگونه که وی افزوده هیچ وزیری نمی داند که تا چه موقع می بایست بر سر کارش باشد ؟
یا اینکه آخوند احمد علم الهدی امام جمعه مشهد اخیراً در نماز جمعه ی خود گفته است که شنیده شده است در روستا های اطراف مشهد توی سفره های خالی اهالی نان خشکه هم یافت نمی شود.
اکنون پرسش است که این دولت با این عملکرد کجا و چگونه جای دفاع دارد که لوطی جماران با بستن چشمان خودش و نادیدن گرفتن وقایع عینی و ملوس ر جامعه و خاک پاشیدن بر توی چشمان مردم که در شرایطی که تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها و رشد فقر و بیکاری ادامه دارد و بیداد می کند و همین روزنامه گزارش خبری داد که نوزاد یک روزه توی سطل زباله یافتشد یا اینکه باز هم گزرش داد جوان 22 ساله که از زور فقر و بیکاری و نیاز مجبور شده بود که دست به جیب بری بزند که در دستشوئی دادسرای تهران خودش را از پنجره به بیرون پرتاب کرد و جان باخت .
یا اینکه جائیکه مجلس کمدی و انتصابی گزارش می دهد که 14 میلیون نفر از جمعیت کشور فقیر می باشند و همین گزارش را با نک مرکزی هم اعلا م وتأئید کرد . البته این بخشی از 80% جمعیت کشور است د که بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند و معضلات و مشکلات فراوان دیگر همچون ضریب بالای سرکوب و آمار اعدام ها و اعدام و قتل جمعی 29 نفر محروم و تهی دست در یک روز در زندان اوین شد که عین حقوق بشر خوانده شد . یا اینکه زمانیکه رئیس قوه ی قضائیه که خودش جزو کلان دزدان می باشد و حامی و پشتیبانان و غارتگران و مفسدان و مافیای اقتصادی است .اخیراً برای اینکه جامعه در ارعاب ووحشت و خفقن به سر برد فرمان صادر کرد تا که دادگاه های سیار خیابانی تشکیل شود تا احکام مرگ صادر کنند. چگونه می توان ای رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و ضدبشری با این رهبری لوطی جماران را قبول کرد و بها ئی به موضع گیری های جانبدارانه و غیر واقعی با دروغگوئی ووارونه گوئی و عوامفریبی لوطی جماران داد که از دولت نهم و پاسدار دست نشانده ی خودش احمدی نژاد کرد ویا ادعای سرمقاله نویس را پذیرفت که که از لوطی جماران دفاع کرده و مدعی بیطرف بودن وی شده و گفته که این حمایت از دولت نهم دروغ و تاکتیکی بوده است تا در این شرایط خطیر دشمنان سوء استفاده نکنند؟
هوشنگ � بهداد
شنبه 9 شهریور ماه سال 1387
چرا شکاف طبقاتی در حال رشد و گسترش است؟

رژیمی که غیر متعارف می باشد که بطور آشکارا تئوری اقتصاد را قبول ندارد و سیستم بانکداری دولتی را دارد خصوصی می کند و به سبک قرض الحسنه ی 1400 ساله پیش تغییر می دهدتا که ریش و قیچی در اختیار آخوند ها و پاسداران مایه و سرمایدار شده قرار گیردتا که سود حاصله با ذبح وکلاه شرعی توی جیب اینان برود و دستان سایر رقبا به خصوص دولت قطع گردد . مهمتر اینکه رژیمی که سازمان مدیریت و برنامه ریزی وبودجه بندی اش را منحل کرده است. مشخص است که هدف از انحلال این سازمان برداشت از خزانه و بودجه ی دولت بدون نظارت بصورت غیر قانونی بوده است.

بنابراین اگر اکنون گزارش شده است که هیچک از برنامه ها براساس طرح برنامه ریزی و پیش بینی شده محقق نشده است . مثلاً اینکه پیش بینی در آمد مالیات ها کاهش یافته در صورتیکه و در آمد فروش نفت وواردات و یافته است که در نهایت منجر به شکاف بیشتر طبقاتی منتهی شده است . این ناشی از بی برنامه و غیر متعارف بودن رژیم تروریستی آخوندی می باشد.

اما شکاف طبقاتی یعنی چه؟ تقسیم طبقه اقشار جامعه نسبت به جایگاه و موقعیت اجتماعی و اقتصادی و مالی که قرار گرفته و بر حسب میزان در دارائی و اموال و آمدهائی که دارند اینان را طبقات اجتماعی گویند . در زمان شاه این طبقات شامل 3 قسمت می شد که طبقه ی اول بالائی ها بود که شامل حال درباریان ووابستگانش و صاحبان صنایع و املاک سختمانی و تولیدی و کشت و صنعت بزرگ کشاورزی و سایر مشاغل بسیار پردرآمد بود . قسمت دوم بخش میانه بود یا طبقات متوسط می شد که شامل حال کارمندان و اساتید دانشگاه ها و پیشه وران می گردید . روشنفکران جامعه هم به این طبقه تعلق داشتند. بالاخره بخش سوم و پائینی یا طبقات محروم جامعه می شدند که اکثریت جامعه را تشکیل می دادند وهم اینان بودند که از نظر اقتصادی ناراضی بودند و در نهایت اقدامات و حرکات اینان بود که زمانی که به قشر ناراضیان هدایتگر متوسط پیوستند به امید اینکه و ضعیت اقتصادی اشان بهبود یابد که منتهی به رفتن شاه و شیخ شد .

البته خمینی شیاد وبی احساس که پس از 15 سال تبعید به ایران باز گشت ودر سخنرانی خود در بهشت زهرا و پس از آن در قم به این قشر محروم جامعه قول داد که حکومت آینده از آن اینان می باشد که اینان را مستضعفان و پا برهنگان نامید. اما پس از اینکه آخوند ها قدرت را گرفتند . بخشی از اقشار پائینی جامعه که شامل حال روحانیون و آخوند ها می شدند با کمک حاشیه نشینان و لمپن های شهری و روستائیان خوش نشین که در ارگان های سرکوبگر بسیج و کمیته و سپاه پاسداران سازماندهی شدند بمرور جای درباریان و امرای ارتش زمان شاه را گرفتند. بخش بسیار کوچک و جزئی میانه که به بالائی های تازه بقدرت رسیده همگام و هسو ودمخور شدند تغییر جایگاه طبقاتی دادند و اکثریت بقیه طبقه ی متوسط به پائین هل داده شدند. یعنی اینکه از طبقه متوسط ذره ذره سائیده شد و کاهش یافت و به طبقه ی محروم ملحق شدند تا جائیکه جامعه به جای 3 طبقه به قطب اقلیت 20% جامعه که شامل 8% درآمد ناالص ملی سرانه ی کشور را به خود اختصاص داده است و قطب دیگر 80% اکثریت جامعه است که بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند . البته وضعیت و شرایط زندگی اینان آنگونه سخت و طاقت فرسا شده است که در مجلس ارتجاعی و کمدی و انتصابی و پاسدارر یزه ی هشتم اعلام شد که 14 میلیون نفر فقیر در کشورمی باشند . یعنی اینکه کمتر در آمد 2 دلار در آمد دارند . البته همین اعتراف را بانک مرکزی رژیم تروریستی آخوندی نیزگزارش داد. ناگفته نماند که اصطلاح فقیر به زبان و گفتمان حوزوی مترادف گدا وبی چیز است . یعنی همان هائی می باشند که خمینی گفته بود می بایست صاحب حکومت می شدند که اکنون دچار چنین سر نوشت شومی شده اند .

شایان یاد آوریست که پاسدار احمدی نژاد که با طرح کودتای خاموش و خزنده ی سپاه پاسداران و بسیجیان و حمایت لوطی جماران رئیس جمهور شد . گذشته از اینکه وظیفه و مأموریت اصلی وی دفاع کردن از پروژه ی هسته ای می باشد . از سوی دیگر به بهانه ی اینکه وی تشکیلاتی و حزبی نیست و وامدار کسی و جریان و حزبی نمی باشد با طرح و دسیسه سفرهای استانی که کرده است و گذشته از دادن خبرهای خوش غنی سازی و برگزاری جشن هسته ای در رأس اهداف و برنامه هایش بوده است . ازطرف دیگر با عوامفریبی و دادن ها وعده ها و قول های دروغین وپوپولیستی تلاش مذبوحانه برای منحرف کردن وجذب نا آگاهترین و نیازمند ترین قشر جامعه کرده تا طبقه ی متوسط را نابود کند که تشکلات سیاسی و اعتراضی و روشنفکری به آن تعلق دارد . برای همین در بجنورد روشنفکران و منتقدان دولت را متهم به داشتن فهم و شعور کمتر از بزغاله کرد.

بنابراین واگذاری سهام عدالت دولت بامدعی دولت عدالت محور و عاشق خدمتگزاری به مردم ایران شدن و قول بردن نان بر توی سفره های خالی محرومان و ادعای کمدی مبارزه با مفسدان و مافیای اقتصادی همه اش شعار ووعده های وارونه و شیادانه بوده است. زیرا که حاصلش رشد تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری در جامعه شده است . مشروط بر اینکه رایانه های دولتی هم قطع شده که قرار است به عنوان برگ برنده ی تبلیغاتی واگذاری پول نقد به خانواده های کم درآمد داده شود که هم موجب افزایش حم نقدینگی در بازار ورشد تورم و گرانی خواهد شد وهم اینکه نوعی خریدن رأی برای نمایش خیمه شب بازی انتخابات دوره ی دهم می باشد . در مجموع اینکه عملکرد و ادا و اطوار های کمدی پاسدار امدی نژاد منجر به شکاف بیشتر طبقاتی شده است. در خاتمه می بایست افزود و تأکید کرد که چشم انداز رو به بدتر شدن شرایط کنونی است ونه رو به بهبود اوضاع می باشد.

هوشنگ – بهداد
پنجشنبه 7 شهریور ماه سال 1387
نقد و بررسی " گفتمان برتر (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان پنجشنبه 7 شهریور ماه سال 1387
" واقعاً که خیلی خالی شدن از شرف و تهی شدن از انسانیت و فهم و شعور می خواهد که بتوان همچون این قلم بردست به سادگی همه چیز را وارونه بیان کرد."
اگر منصفانه و بیطرفانه ی عملکرد 3 دهه ی گذشته ی دولتمردان رژیم تروریستی آخوندی مورد بررسی و ارزیابی و موشکافی و نقادی و تحلیل واقع شود. بهتر می توان در مورد ادعای طلبه پاسدار قلم بر دست یادداشت روز نویس نظر داد که چنین گفته است در آوردگاه جديد، جنگ دو گفتمان بالا گرفت، گفتماني براساس ماديت، جاهليت و غارت در برابر گفتماني بر پايه معنويت، عقلانيت و عدالت. آنگاه می توان نظر داد کدام وجه این نقل قول می تواند در ست باشد ودر مورد عملکرد این رژیم صدق می کند؟ و چرا با کلی گوئی و به سبک حوزوی با فرصت طلبی ادعای مبهم و عاری از واقعیت شده است؟

بلی پرسش است که در 3 دهه ی گذشته چه اتفاق افتاد و اکنون چه شرایطی در جامعه حاکم شده و اوضاع مردم چگونه است ؟ چرا به این موضوعات پرداخت نمی شود؟ مشروط بر اینکه چرا سریع سر وته افشاگری عباس پالیز دار در دانشگاه در جمع دانشگاه همدان بهم آمد ؟ مگر ایشان چکار کرد وچه گفت؟ مگرجز اینکه وی در جمع دانشجویان بسیجی اسامی رااعلام و افشا کرد که همگی رابطه ی بسیاز نزدیکی با لوطی جماران دارند؟ حال اگر این افشاگری در نظر گرفته شود یه خصوص اینکه وی از درون خود نظام و جزو تشکیلات رایحه خوش وابسته به پاسدار احمدی نژاد بود و سخن یا کلامی به جز آنچه در پرونده ها بود وی اضافی بیان نکرد . ناگفته نماند که ایشان و تیم همکارانش جزو تیم هیئت اجرائی تحقیق و تفحض قضائی مجلس تشریفاتی و دشست نشانده ی هفتم بودند که پس از افشاگری سریع باز داشت و بازجوئی شدند تااینکه اسناد و مدارکی که در اختیار اینان بود جمع آوری گردد و مردم که نامحرم می باشند نباید یعنی حق ندارند تا که بدانند که چه خبر است و معنی عقلایت و معنویت و عدالت ادعا شده در پرده ی ابزاری کردن دین و غارتگری ودجالیت یعنی چه؟

بلی گناه و خطای بزرگی که عباس پالیزدار و افراد هم تیم وی مرتکب شدند همین بود که چرا پرونده های خاک خورده ی بایگانی وفراموش شده ی قضائی را هویدا و علنی کردند که لرزه بر اندام غارتگران و عوامفریبان و مفسدان اقتصادی ووارونه گویان متملق گویانی همچون همین قلم بر دست یادداشت روز نویس انداخت . اگر نه اکنون کیست تا که نداند پس از دهه جنایت و خیانت و عوامفریبی و دروغگوئی و دین فروشی ووارونه گوئی کردن و پیوسته با تحریف گری طلبکاری کردن و به خود دسته گل دادن در شرایطی که رشد تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها و فقر و گرانی در امعه بیداد می کند . باز هم می بایست چرندیات و خزعبلات و روضه ی این قلم فروخته کتمان کننده ی حقایق را گوش کرد و یاپذیرفت؟ به خصوص اینکه یکی دیگر از سربازجو پاسدار های یادداشت روز نویس به نام محمد ایمانی با نقل قول کردن پیام سال 1370 لوطی جماران به دولتمردان درآن زمان اعتراف کرده بود که غارتگری و زر اندوزی و تجمل پرستی و فاصله گرفتن از قول های داده شده همچون عدالت درون دستگاه حاکمه وجود دارد. اکنون که دیگر جای خود دارد که شرایط به کجا رسیده و چگونه است؟

البته که با کمال تأسف بهایش را محرومان وتهی دستان جامعه در 3 دهه ی گذشته پرداخته اند که روزانه یا بر دار کشیده شده یا اعدام و.... شدند . یا اینکه همچون جوان جیب بر 22 سا له ای که در دادسرای تهران از پنجره ی دستشوئی خودش رابه بیرون پرتاب کرد وجان داد.یا آن مادری که نوزاد یک روزه ی خود را به سطل زباله دان انداخته بود و یا مادر دیگری که نوزاد یک روزه ی خودش را با یادداشتی درون جعبه برروی آب رود خانه ی زاینده رد رها کرد. واقعاً که خیلی خالی شدن از شرف و تهی شدن از انسانیت و فهم و شعور می خواهد که بتوان همچون این قلم بردست یاددشت روز نویس نظر داد و به این سادگی همه چیز را وارونه بیان کرد:

"گفتمان پوياي انقلابي يا گفتمان ايستا و منفعلانه خودباختگي و غربزدگي؟ امروز قدرت هاي غربي و استثماري در مواجهه با دو رويكرد اومانيستي و خدامحوري راه اول را برگزيده اند و جهت گيري و برنامه ريزي هايشان را نيز بر اين پايه بنا نهاده اند؛ اما تفكر انقلاب اسلامي با احياء گفتمان ديني مسير تازه و فصل جديدي را بر روي بشريت گشوده است و پس از سه دهه ايستادگي، مي رود تا دهه چهارم را دهه پيشرفت و عدالت رقم بزند تا طعم حيات شرافتمندانه توأم با شأن و منزلت را بر كام ها ساري و جاري سازد."

در خاتمه اینکه بر خلاف ادعای کمدی و دروغین مدعی یادداشت روز نویس، کجا ودر کدام برگزاری انتخابات و هم پرسی آزاد مردم ایران اینگونه گفتمان کذائی و تحمیلی مورد ادعائی را برگزیده است که در عصر آگاهی و انفجار اطلاعات و ارتباطات یک آخوند فسیل وعلیل فیزیکی و اندیشه و تفکری می بایست به عنوان قیم ایران به جای همه ی مردم نظر بدهد و تصمیم گیری کند و هر کاری که می خواهد انجام دهد؟ البتهکه هر گز کتمان کردنی نمی باشد که در این تجربه ی 3 دهه که حاصل شده است که بسیار خونین و پر هزینه و سنگین است زیرا که تؤام با چشمان اشکبار و دل های شکسته و داغدار و کمر های خمیده با کوله باری از غم و اندوه و درد و مصیبت و نابسامانی و فشار های روز افزون نامردی و خنجر از پشت زنی و با وارونه گونی و کاروان و انبانی از دروغ و نیرنگ و حقه بازی و تصاویر مار کشیدن و مار قالب کردن که بیان و ترسیم و تحمیل شده است . لذا دیگر مردم ایران به خوبی می دانند که اصطلاح دشمنان تابلو دار کیست و ین دشمن چه کرده است و برای چه پیوسته صورت مسله پاک و آدرس غلط داده شده است و از موضع فرار به جلو وآی دزدآی دزد کنان حواله به برون مرز داده شده است تا که شرایط برای دزدان و قاتلان اصلی حاکم درونی فراهم گردد . چونکه هدف این بوده است که با تلاش مذبوحانه قاتلان و غارتگران تبرئه و ناجی مردم ایران معرفی شوند . از سوی دیگر منتقد و دگر اندیش داخلی نیز شریک و همگام دشمن تابلودار برون مرز معرفی شد ه است. کاری که اکنون قلم بر دست یادداشت روز نویس شده دنبال کرده است و به جای اینکه بیلان عملکرد دولت در نظام یک دست شده ارائه دهد که مدعی امام زمانی و عدالت محور و تحول گرا و عاشق خدمتگزاری به مردم ایران می باشد . ولی وی ترجیح داده است روضه ی تراژدیک و حالگیر عاری از حیقت به خواند و پس از کلی گوئی حوزوی کردن در پایان به جای اعتراف ضعف و ناتوانی ز عدم مطالبات به مردم ایران، دیگران متهم و مقصر دانسته شده است و تخیلات نا کجا آبادی چسبیده و وعده ی سر خرمنی داده است که خودش در عالم رؤیای دروغین مدافع آن می باشد که چاشنی روضه ی خود کرده است که جز نمک پاشیدن برروی زخم مزمن مردم درد مند ایرا ن چیز دیگری نمی باشد.
هوشنگ � بهداد
پنجشنبه 7 شهریور ماه سال 1387
ریشه وعامل قتل جوان 22 ساله در دادسرای تهران کیست و معنی خدمتگزاری چیست؟
با گزارش خبر سقوط جوان 22 ساله از پنجره ی دادسرای تهران وجان باختن این جوان می بایست برای ریشه یابی و معرفی کردن که مجرم و مقصر اصلی کیست نگاهی گذارا به برخی از وقایع اتفاق افتاده در 3 دهه گذشته تا حال داشت تامعنی خدمت گزاری به مردم ایران بهتر مشخص شود که چیست.؟

ابتدا باید گفت که پیوسته همه ی دولتمردان و مسئولان و رهبران همگی ادعای کمدی و وارونه ی خدمتگزاری به مردم ایران کرده ودارند. البته نتیجه ی 3 دهه خدمت گزاری دولتمردان که از زمان باهنر و رجائی شروع شد و تا اکنون که دولت پر نشاط پر کار ومدعی امام زمانی و عدالت محور و عاشق خدمتگزاری به مردم بر سر کار است که تولیداتش از 8 سال جنگ ضد ملی و ضد میهنی آغاز گشت که همراه با میلیون ها کشته و مجروح و موجی و ترکش خورده وجانباز و آواره و بی خانمان با ویرانی و تخریب کشور و خاموشی برق بود که هنوز هم ادامه دارد . البته بیماری و با هم بازگشته و مشغول جان گرفتن است. حتماً هم که از یاد نرفته است که چگونه این جنگ خانمان بر اندازموهبت و نعمت الهی نامیده شد ؟

همچنین 3 دهه فعال بودن حتی بدون وقفه داشتن یک روزه ی ماشین کشتار دستگاه قضائی است که به جای عدالت فقط احکام مرگ و سنگسار و قطع اندام و زندان و شکنجه و دار وشلاق زدن و اعدام صادر و تولید کرده است . البته این ارگان قاتل محرومان و تهی دستان است که همگی دست پرورد گان خود همین نظام می باشند که خمینی جلاد وعده ی حکومت مستضعفان و پا برهنگان را به اینان داده بود . همچنانکه که این دستگاه تبعیض وقانون شکن قضائی، دشمن عدالت و آزادی و مدافع و پشتیبان کلان دزدان وغارتگران و مافیای اقتصادی می باشد که برخی ز اسامی آنان را عباس پالیز دار در دانشگاه همدان اعلام و افشا کرد که خود افشاگر، قربانی این افشاگری اش شد.

فراموش نشود که اخیراً برای اثبات عین حقوق بشر بودن سعید مرتضوی دادستان قاتل و بازجو وشکنجه گر تهران وارد صحنه شد و د قتل جمعی 29 محروم وتهی دست متهم در زندان اوین را عین حقوق بشر دانست و با پرروئی اعلام کرد که نظام هیچگونه تعهد پاسخگوئی به مجامع بین المللی هم ندارد.

اما نوع دیگری خدمتگزاری به مردم ایران اعدام بیش از 120 هزار زندان سیاسی در تابستان سال 67 می باشد که اخیراً سازمان عفو بین الملل جنایت قتل عام تابستان خونین سال 67 را سند جنایت علیه ی بشریت نامید و خواهان بررسی و پیگیری این جنایت برای شناسائی مجرمان و محاکمه و مجازات آن شد .

نمونه خدت دیگر گسترده کردن مواد مخدر در همه سطوح جامعه است. بطوریکه مدارس دخترانه و پسرانه را زیر پوشش گرفته است . البته انواع و اقسام مواد مخدر از طریق هزاران اسکله های غیر مجاز سپاه پاسداران در سواحل بنادر جنوب وارد کشور می شود . همچنین از طریق زمینی مرز افغانستان و پاکستان نیز نیروی انتظامی وارد می کند. آنگاه بطور مشترک این دو ارگان همراه با باندهای مافیائی مواد مخدر وصل به اینان به سراسر کشور و حتی درون سلول های زندان برده می شود وتوزیع می گردد.

خدمتگزاری دیگر پدیده های آقازاده پروری و زنان و کودکان خیابانی و دختران فراری از خانواده هاست که با شتاب فراوان همگی در حال رشد و گسترش می باشند. بطوریکه روزنامه ی جمهوری اسلامی دو روز پیش گزارش داد که کودکان خیابانی دو برابر شده اند و امنیت جامعه را با خطر مواجه ساخته اند. یا اینکه چه کسانی تجارت سکس می کنند نقش آخوندهای حکومتی و آقازاده ها چیست؟ یا اینکه چرا با بهانه ی مبارزه با فساد اجتماعی رئیس پلیس تهران سردار پاسدار رضا زارعی درکنار 6 زن در خانه ای در تهران بازداشت شد و یا مددی معاونت آموزشی دانشگاه زنجان در دفتر محل کار خود مشغول چه اعمال ضد انسانی بود؟ این اعمال نیز می بایست به حساب خدمت گزاری دولتی به مردم گذاشته شود.

یک نمونه خدمت گزاری دیگر دولتمردان در 3 دهه گذشته شکاف عمیق طبقاتی می باشد . آنگونه که 80% جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند و به یک قلم 14 میلیون فقیر در مجلس ارتجاعی وکمدی و انتصابی و پاسدارریزه شده اشاره شد و بانک مرکزی بر آن مهر تأئید زد.

خدمتگزاری دیگر دولت عدالت محور یافت شدن نوزاد یک روزه بر توی سطل زباله است . البته مورد مشابه ی دیگر بر توی جعبه برروی رودخانه زاینده رود رها شده بود. صد البته همانگونه که لوطی جماران در دیدار خود با گماشته پاسدار احمدی نژاد و اعضای هیئت دولت گفت ،این دولت با نشاط و پرکار و در بستر انقلاب و امام ونظام و اسلام است که این دولت آمد و جای دولت قبلی نشست که داشت به سوی سکولاریسم منحرف می شد و افزود آنان بریدگانی بودند که بمرور از انقلاب فاصله گرفته وبه دنبال تجملات و زندگانی تشریفاتی ومجلل رفتد و با دشمن دمخور شدند. اما این دولت نهم را لوطی جماران عدالتخواه نامید. البته فراموش کرد لوطی جماران به خدمت گزاری ونمود این عدلتخواهی اشاره کند که شامل رشد بی رویه و افسار گسیخته ی تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری می باشد که هرروز بیش ز روز هم بیداد می کند .

البته مجال نیست که پرونده ی نقض حقوق بشر و فرار مغز ها و قتل های زنجیره ای و ترور مخا لفین در برون مرز و سیاست صدور تررویسم و بنیادگرائی و دخالت گری در امور داخلی سایر کشور ها با اقدامات تروریستی و به خصوص رکور دار جهانی مرگ و میر در جاده ها را باز کرد. خلاصه کارنامه ی خیانت و جنایات 3 دهه ی دولمتردان رژیم تروریستی آخوندی را گشود . فقط نوکی زده وبه برخی وقایع و دیده ها مروری سطحی شدتا اینکه چگونگی خدمات انجام شده ی 3 دهه برجسته وبازگو گردد تاکه بشود پرسش کرد دلیل اینکه یک جوان 22 ساله ه جای اینکه سال آخر دانشگاه مشغول تحصیل باشد. چرا کیف قاپ شده است و ریشه ی انجراف چیست و مقصر کیست؟

همانگونه که پرتاب شدن این جوان 22 ساله از پنجره دادسرای تهران و جان با خت وی روی سکه ای تعداد 19 دانشجوی کوهدشتی استان لرستان می باشد که برای تأمین هزینه ی تحصیلی خود مجبور شده بودند برای کارگری کردن به تهران بروند و در ساختمان طبقه ی سعادت آباد کارگری کنند که عاقبت بر زیر آور ماندند وجان دادند .

یعنی اینکه بدون چون کسی دزد و معتاد ومنحرف و ... متولد نمی شود . پس بدون هیچگونه شک و شبهه مقصر و عامل اصلی حاکمان جنایتکار دزد و قاتل و عوامفریب و دین فروش و جنگ افروز و غارتگر می باشند که با ابزاری کردن دین و رایج نمودن تبعیض و رشد فساد وبی عدالتی و گسترش وفراگیر کردن آن دردستگاه قضئی می باشد که رئیس انتصابی آن یک آخوند کلان دزد عراقی می باشد که آلت دست لوطی جماران است که اخیراً این جنایتکار برای اینکه حاشیه ی امنیتی برای خودش و سایر اسامی دانه درشت و غارتگرانی به وجود آورد که عباس پالیز دار در دانشگاه همدان در جمع دانشجویان بسیجیان معرفی کرد. دستور تشکیل بی دادگاه های سیار خیابانی برای اعدام داده است .

آیا هنوز هم ابهامی وجود دارد که دانسته نشود مجرم و مقصر اصلی جوان 22 کیست که به خاطر نیاز جیب بری یا کیف قاپ زنی جانش را داد . یا نوجوان دیگی که در زندان شیراز است که صدای آن را سیمای آزادی پخش می کند که چگونه زار می زند و می گوید که آرزو دارد تا زنده بماند و التماس و خواهش می کند که اگر در شرایط سن 15 سالگی به دلیل آلودگی جامعه و گستردگی ناهنجاری های اجتماعی که دستآورد جنگ ضد ملی و ضد میهنی و عملکرد حاکمان بود و بدون شک مجرم اصلی و عاملش حکومت است مرتکب قتل شد و اکنون پشیمان است و پس از چندین سال که در زندان است نمی خواهد بمیرد و از همگان تقاضا می کند تا که کاری کنند تا که زند بماند. این نوجوان و نوجوانان مشابه دیگر که در انتظار مرگ می باشند چه فرقی دارند با آقازاده محسن فرزند آخوند جنایتکار علی فلاحیان که روز روشن کلت کشید و یک جوان 22 ساله نیروی انتظامی را در رز روشن کشت و یک روز هم بازداشت نشد؟ .

در خاتمه اینکه تاکنون در این 30 ساله ایران به نیمه زندان و نیم قبرستان تبدیل شده است . اگر این جنایتکاران حاکم ضد بشر و بربرمنش و تاریک اندیش و جنگ افروز و عوامفریب و غارتگربیش ز این بمانند با تلاشی که برای دسترسی به سلاح هسته ای می کنند، آنگاه یران تبدیل به گورستان خواهد شد.
هوشنگ � بهداد
پنجشنبه 7 شهریور ماه سال 1387
نقد و بررسی " تجديدحيات دولت ملي(يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان چهار شنبه 6 شهریور ماه سال 1387
"در از کردن رفسنجانی و دوران کار گزاران ومتهم کردن به دوران تجمل پرستی و زر اندوزی و ادامه آن دردوم خرداد وعبور از آن و رسیدن به تجدید حیات کنونی "
پس از دیدار لوطی جماران با گماشته پاسدار احمدی نژاد که با خاک پاشیدن بر توی چشمان مردم آگاه و کتمان کردن حقایق با وارونه گوئی و تعریف و تمجید از دولت نهم بهانه ای ساخت تا آنطرف معادله ی منتقدان را دراز ومتهم به خیانت کند که در رأس آن رفسنجانی بود . زیرا که رفسنجانی مجلس کارگردان مجمع مصلحت دو روزه ی شورای خبرگان رهبری بود که می بایست قبل از آغار بقول معروف گربه جلوی حجله کشته می شد و از رفسنجانی نسق گیری می شد تا احساس نکند به دلیل اینکه رئیس مجلس مصلحت نظام و خبرگان رهبری است علی آباد خرابه هم برای خودش شهری شده است . در همین رابطه دنباله توپ رها شده از سوی لوطی جماران به درون زمین رفسنجانی را پاسدار احمدی نژاد در قم دریافت کرد و شروع به بازی کردن نمود و تلاش کرد چند بار به درون دروازه ی رفسنجانی شوت کند . آنگاه توپ را به سخنگوی دولت جراحی و خراطی شده عدالت محور خودش غلامحسینالهام پاس کرد تاکه چند تا شوت های سنگین توهین و اهانت آمیز کند . سپس توپ به زیر پای سربازجویان همکار سربازجو حسین شریعتمداری پاس کرد تا اینان در محوطه ی 18 قدم و گشودن دروازه ی رفسنجانی شوت کنند.
. بنابراین اکنون بی جهت نیست که اکنون پاسدار وزیر فرهنگ سانسور تفتیش عقاید و ارشاد شروع به شوت سنگینبه درن دروازه ی رفسنجانی کرده است و نقد را رها کرده و سراغ نسیه رفته است . یعنی در هفته ی دولت بقول لوطی جماران پرکار و با نشاط و عدالتخواه ودر خط نظام و انقلاب و اسلام و امام به جای اینکه این دولت بیلان وعملکرد ارائه کند، ولی در عوض در دومین روز همایش اجلاس مجمع خبرنگاران مو شکافی و ارزیابی 20 سال پیش از دولت کار گزاران مورد بررسی واقع شده ودر دنباله به دعیان الاح طلبان اشاره شده است . البته بدون آنکه گفته شود چرا جنگ خانمان برانداز ضد ملی و ضد میهنی 8 ساله چرا 7 سال اضافی ادامه یافت و به کجا ختم شد و برای چه جام شکست زهرسر کشیده شد تا که در پایان به دولت پاسدار گماشته احمدی نژاد ختم شده است.
.سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس برای شکست کازه و کوزه ها بر سر رفسنجانی و حامیانش که غارتگراواقعی اینان می باشند و برای تبرئه کرن لوطی جماران با آویزان شدن به جمله ای از وی؛ آن را برای مخاطب قرار دادن رفسنجانی اینگونه بازتاب داد :
"بي دليل نبود كه در آن سال ها- و حتي تا يك دهه پس از آن- رهبر فرزانه انقلاب به دفعات به دولتمردان درباره دو خطر �اشرافيگري، تبعيض و زراندوزي ميان مسئولان� و �شبيخون فرهنگي دشمن� هشدار مي دادند. ايشان از جمله مرداد سال 1370 فرمودند �اگر ما به دنبال مسائل خودمان رفتيم و به فكر زندگي شخصي خودمان افتاديم، دنبال تجملات و تشريفات رفتيم و در خرج كردن بيت المال هيچ حدي براي خودمان قائل نشديم مگر اعتماد مردم باقي مي ماند؟ مگر مردم كورند؟ نمي شود در زندگي مادي خود فرو برويم و بخواهيم مردم به شكل يك اسوه به ما نگاه كنند، مردمي كه خيلي شان از اوليات محرومند. از خيلي ها بايد گذشت در اين راه، نه فقط از شهوت حرام از شهوت حلال بايد گذشت... من و شما همان طلبه قبل از انقلابيم، شما يكي معلم بوديد، يكي دانشجو بوديد، يكي منبري بوديد، همه مان اين جور بوديم. ما حالا عروسي بگيريم مثل عروسي اشراف؟! خانه درست كنيم مثل خانه اشراف؟! خوب اشراف مگر چه بودند؟ فقط او چون ريش خودش را نمي گذاشت و ما ريش گذاشته ايم، اين كافي است؟! نه آقا! ما مي شويم مترفين. والله توي جامعه اسلامي هم مترف ممكن است به وجود بيايد�. آن غفلت ها و لااباليگري اقتصادي و سياسي و فرهنگي كار خود را كرد. بخشي از شيريني هاي خدمت دولت سازندگي در كام مردم به تلخي نشست و 8 سال بعد ماجراي دوم خرداد 76 را رقم زد. آن انتخابات همچنان كه شاهدي بر حيات سياسي ملت و مردم سالاري ايران بود، اعتراض به انحراف از شعارهاي انقلاب را نيز در خود مستتر داشت اما دست برقضا، بانيان وضعيت ديروز، با آزادي عمل بيشتر، از دولت ائتلافي جديدي سردر آوردند كه برخلاف اميد و اعتماد ميليون ها رأي دهنده، تبديل به غنيمت شماري شريك سياسي، گروهي پشيمان از اسلام و انقلاب، و فرقه هايي زخم خورده و داراي عقده از نظام اسلامي شده بود. مردم قصد و مقصدي ديگر داشتند اما ناقه دولت، دلش جايي ديگر در گرو بود. دوره اصلاحات و توسعه سياسي- فرهنگي دركش و قوس و تضاد ميان اين دو خواسته گذشت در حالي كه شماري از متوليان اصلاحات، آشكارا به تحقير معيشت مردم و توقعات مشروع آنها در حوزه عدالت، كرامت، عزت و استقلال ملي اهتمام داشتند.. انتخابات خرداد و تيرماه 1384 نشان از سلامت كامل سازمان زنده انقلاب داشت و تأسيس دولتي را رقم زد كه به درستي حس خدمتگزاري و نوكري، پرنشاطي، شجاعت و جرأت براي تحول و اصلاح امور، ساده زيستي، و عزتمندي و جسارت در برابر دشمنان زياده خواه را در جان افكار عمومي پمپاژ مي كرد."درخاتمه اینکه پاسدار سربازجو یادداشت روز نویس پس از یکه تازی علیه دولت کارگزاران و رفسنجانی کرد و گفت که عامل رشد فرهنگ تجمل پرستی و زر اندوزی بود که از مردم و ارزش هی انقلابی فاصله گرفت و این سیاست را دنبال کرد ودر دنبالهیادداشتروز خود نتیجه گرفت که شیرینی و حلوات این دوره را با نه گفتن به کارگزاران دوم خرداد سال 76 رقم زد . در دنباله افزود اما اینان نیز به دلیل انحراف مشابه کارگزاران چون نتوانستند از اعتماد مردمی که به اینان روی آورده بودند استفاده کنند و ادامه همان مسیر و سیاست قبلی را رفتند . بنابراین مردم تحمل نکردند و توفان بر پا کرند و حماسه ی تیرماه 84 را آفریدند که پاسدار احمدی نژاد را رئیس جمهور و نظام را یک دست کردند که ادامه همان خط و اهداف خمینی است . البته پاسدار قلم بر دست همانگونه که به نقش سیاست حرکت چراغ خاموش و پیروزی گام به گام یا در حقیقت کودتای خاموش خزنده ی سپاه پاسداران اشار نکرده و نگفته است که چگونه پاسداران و بسیجیان در پای صندوق نمایش انتخابات ریاست جمهوری دوره ی نهم دستبه تقلبات گسترده زدند ؟ بهمان دلیل نیز کلامی از عملکرد دولت نهم نگفت و لی در عوض از تملق گوئی و دروغ ووارونه گوئی های لوطی جماران از دولت نهم گفته است . البته که گفته شد دلیل این حمایت در راستای چه هدفی بود که لوطی جماران دنبال کرد؟
در نهایت اینه پس از 3 دهه تجرب همه جناح و باندها و شرایط کنونی و تورم و گرانی و اعتراف به این واقعیت که لوطی جماران از 20سال پیش می دانسته است که خط پیشروی اشراف و غارتگری وجود داشته است، ولی چون خودش هم اینگونه بوده و چون رقیب رفسنجانی است تا حال خفقان گرفت و دستگاه حامی کلان دزدان و غارتگران و مفسدان ملافیای اقتصادی قضائیه را تقویت کرد که رئیس آن انتصابی خودش می باشد همه پرونده های مفسدان و مافیای اقتصادی را بایگانی کرد و در عوضهرروز حکم اعدام و دار زدن آفتابه دزذدان ومحرومان راصادر کرده است . مهمتر اینکه زمانی که عباس پالیزدار اسامی اینان را افشا کرد خودش قربانی شد . پس جز اینکه این رژیم جنایتکار دین فروش و عوامفریب غارتگر و جنگ افروز تغییر کند هیچگونه راه نجات دیگری متصور نیست
هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 6 شهریور ماه سال 1387
نقد و برسی " فرانسه بر سر دوراهي" روزنامه ی جمهوری اسلامی چهار شنبه 6 شهریوراه سال 1387
"تلاش برای تکرار تجربه علیه ی نظامیان آمریکا در عراق، علیه نظامیان فرانسوی درا فغانستان در راستای عبور از بحران هسته ای "
رژیم تروریستی آخوندی چون از همه سو در فشار وبحران واقع شده است . تلاش می کند با ایجاد بحران سازی های جدید را عبور از بحران بدست آورد . بنابراین تکرار سیاست تجربه شده در عراق اکنون در افغانستان دنبال می شود . یعنی همان روش و سیاستی که پس از اشغال نظامی عراق تعقیب شده زیرا که به موازات اقدامات تروریستی که در اعراق دنبال و اجرا می شود و روزانه تعداد بی شماری از مردم بی گناه و بی دفاع عراقی کشته می شود . همچنین نظامیان آمریکائی نیز کشته شده ومی شوند که مکمل آن تأکید بر اخراج نظامیان آمریکا از عراق شده است . البته هدف هم مشخص است . اخراج نظامیان آمریائیان و مجاهدین از عراق و اشغال کامل عراق از سوی سپاه پاسداران است . چونکه می بایست عراق به عنوان پشتوانه دفاع از پروژه ی هسته ای و تبدیل شدن به کانون اصلی صدور تروریسم و بنیاد گرائی به منطقه تبدیل گردد که در بستر سازی ساختار مدیریت جهان است که پاسدار احمدی نژاد برروی این هدف تأکید و اقرار کرده است .

امااکنون با طراحی کشتن 10 نظامی فرانسوی و مجروح کردن 20 نظامی دیگر که سرمقاله نویس اعراف کرده است پس از این اقدام تروریستی در افغانستان موج اعتراضات برای خروج نظامیان فرانسوی از افغانستان شروع و بالا گرفته شده است . اما چرا نظامیان فرانسوی در افغانستان مورد هدف اقدامات تروریستی عوامل رژیم تروریستی در افغانستان در دستور کار قرار گرفته است . می تواند دلا یل خاصی داشته باشد که شامل انتقام گرفتن از رئیس جمهور فرانسه است که چرا همسو با بوش با پروژه ی هسته ای رژیم تروریستی آخوندی مخالفت شدید کرده است . موضوع بعدی اینکه چونفرانسه جزو پیشگامان حل معضل صلح فلسطین با اسرائیل و تلاش برای ایجاد کشور مستقل دمکراتیک فلسطین تا پایان سال جاری می باشد . موضوع مهمتر بعدی بحران هسته ای است که خطری و جدی شده است که می بایست برای عبور از بحران دامنه ی بحران از عراق و لبنان و فلسطین به افغانستان کشانیده شود تا با گسترده تر کردن مکان های ناامن و آشوب زده امکان مانور دادن و باج گیری هسته ای بیشتر شود . بالاخره اینکه به دلیل حضور اپوزیسیون در فرانسه رژیم برای باج گیری و فشار برروی اپوزیسیون همانگونه که در عراق اقدام می کند. اکنون می خواهد از طریق پیگیری اقدامات تروریستی در افغانستان سیاست فشار برروی دولت فرانسه را نیز تعقیب می کند تا شاید شرایط را به دوران شیراک در فرانسه به نفع خود باز گرداند .
فراموش نشو اکنون مشابه همین سیاست را از طریق مجلس کمدی و انتصابی و پاسدار ریزه شده علیه ی دولت انگلیس و مجاهدین دنبال می شود که چرا دولت فخیمه ی ارباب انگلیس نام مجاهدین را از لیست گروه و سازمان های تروریستی خارج کرده است؟

بنابراین بی جهت نیست که پس از کشتهشدن ن نظامیان فرانسوی در افغانستان چپ و راست سر مقاله نویس در این مورد مقاله تنظیم می کند و خبر از شکست ناتو در افغانستان می دهد . در صورتیکه مسائل بسیار مهمر در کشور وجود دارد که می بایست آنان در الویت باشند و مورد بررسی قرار گیرد . اما چون پروژه ی هسته ای و پیگیری آن تا دسترسی به سلاح هسته ای بسیار مهم و حیاتی می باشد . بنابراین در رأس امور و پیگیری جدی قرار گرفته است .

اما جالب است که سرمقاله نویس یکباره خواب نماشدهو زیرآب ادعایخود را زده است . برای اینکه موفق شده با جادو وجنبل و دعاو اسطرلاب و استخاره کشف کند که نظامیان فرانسوی در افغانستان را آمریکائیان کشته اند ونه اعضای طالبان، دلیل هم که ارائه کرده مدعی شده حضور سریع سارکوزی پس از حادثه در کابل است! معلوم نیست که اگر چنین است پس چرا این مدعی در سرمقاله ی قبلی خود کشته شدن نظامیان فرانسوی در افغانستان را همچون کشته شدن نظامیان آمریکائی و انگلیسی به دست طالبان معرفی کرد وتیجه گیری هم کرد که ناتو درافغانستان شکست خورده است. البته که دامنه ی هذیان وتناقض گوئی های سرمقاله نویس انتهائی ندارد. زیرا که از یکسو ادعا کرده است که آمریکا از حرکت های تک روانه و خود سرانه فرانسه ناراضی است برای همین نظامیان فرانسوی را در کابل کشت .از طرف دیگر مدعی شده است که آمریکا می خواهد از طریق ناتو افغانستان را تبدیل به پایگاه جاسوسی علیه ی روسیه و چین و هند و رژیم ترورستی آخوندی کند. مهمتر اینکه در پایان اضافه کرده است که فرانسه شریک جرم آمریکا می باشد.

در خاتمه اینکه آنچه پاسخ داده نمی شود این واقعیت است که چگونه است که در میان همه کشورهای همسایه ترکیه و عراق و کویت و بحرین و قطر و عربستان و پاکستان و افغانستان تنها کشوری که در امورداخلی همه ی این کشور های نام برده دخالت و فضولی گری وحتی اقدامات آشوب گرایانه و ترروریستی انجام می کند رژیِم تروریستی آخوندی می باشد که گذشته از ساختارارتجاعی و قرون وسطائی و غیر متمدنانه و عدم تعلق به این عصر و دوران که دارد ، بلکه همانگونه که گفته شد و اثبات شد همه ی تلاش مذبوحانه اش برای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد که باید افزود اکنون که سلاح اتمی ندارد اینگونه برخورد می کند مشخص است زمانی که آن را در اختیار داشته باشد چه خواهد کرد؟ بهر ال اکنون باز جای سئوا لدارد که برای چه چنین رژیم بربر منش وتاریک اندیش و جنگ افروز و عوامفریبی تحل می شود که اساس و بنیانش بر صدور تروریسم و بنیادگرائی استوار شده است؟ بدتر اینکه چرا اروپا به سیاست خائنانه ی تجارت خون مذاکره ی هسته ای ادامه داده می دهد؟ بالاخره اینکه برای چه نام سازمان مخالف این رژیم ارتجاعی و تروریستی مذبی که قربانی واقعی همین رژیم است در لیست گروه و سازمان های تروریستی نگهداشته شده است؟
هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 6 شهریوراه سال 1387
نقد وبررسی " دولت امام ، كار و عزت ملي (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان سه شنبه 5 شهریورماه سال - 1387
دولت کار و عزت ملی ،یعنی خالی بندی و دروغ گوئی و آویزان شدن به حمایت لوطی جماران از این دولت و مانور دادن با آن "
مشخص نیست که چه موقع قرار است که پاسداران و بازجویان و طلبه های قلم بر دست و یادداشت روزنویس شده به خود آیند و از خواب عمیق خرگوشی بیدار و دست از وارونه گوئی کردن خود بردارند و از موضع تملق و چاپلوسی و آویزان شدن به گفته های لوطی جماران به عنوان وحی منزل مانور ندهند و از نگاه آمرانه به مردم داشتن فاصله به گیرند واین درک راداشته باشند که سه دهه تجربه به مردم ایران کمک کرده که آنقدر شعور و تجربه نسبت به عملکرد لوطی جماران و سایر دولتمردان رسیده باشند و اشراف لازم داشته باشند که بدانند اوضاع و احوال چگونه است به خصوص عملکرد دولت در 3 گذشته چگونه بوده است و اکنون تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها در جامعه چه می کند تا که نیاز نباشد به صورت تحریف شده ووارونه گوئی از لوطی جماران نقل قول شود که چون لوطی جماران به جا یهمه تصمیم گیری می کند . بنابراین چون از گماشته و دست آموز خوئدش دفاع مضحک و مشمئز کرده است لذا اکنون پاسدار یادداشت روزنویس شده نیز موظف است که با آب و شاخ و برگ های فزاوان آن رت بسط دهد و حلاجی کند و این قلم بر دست بی ریخت که انگاری از پای پاتیل ریخته گری قلمفرسائب می کند که از ریخت شاسی دولت کار گفته که اوضاعش بی ریخت شده است .
کمدی تر اینکه پاسدار قلم بردست فراوش کرده است که چگونه 3 سال ا ست که دولت های گذشته را پاسدار احمدی نژاد زیر تیغ پرسش گری و اتهام و تهدید کشاند و سناریو سازی و اتهام زنی کرد و اکنون فض به آن مرحله ای رسیده است که خانم شیرین عبادی هم اذعان کرده است که جانش در خطر است وطرح ترورش راسربازجو حسین شریعتمداری طراحی کرده است . یااینکه تصور می کند از یاد رفته است که چگونه پاسدار احمدی نژاد در میدان آزدی و مراسم 22 بهمن رفسنجانی و حسن روحانی را به جاسوس و خائن هسته ای متهم کرد ؟ از سوی دیگر چقدر به عنوان مبارزه با مفسدان و مافیای اقتصادی تهدید کرد که می خواهد این مفسدان را معرفی کند؟ یا اینکه مگر در 3 سال گذشته جز صرف هزینه ی بسیار کلان سفر های خارجی و تور سفرهای دوباره ی استانی و شهر گردی که شده تا از پروژه ی هسته ای دفاع شود ووعده های دروغین به مردم داشته شوداین دولت کار با نشاط دیگر چه کار مثبت دیگری برای مردم کرده است؟ البته که دولت کار رشد تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها در جامعه و رشد بیکار ی و فقر را داشته است.
از طرف دیگر کجا دعوت کردن از دلال و جاسوس چند جانبه هوشنگ امیر احمدی و اعتراف عکس یادگاری با فرماند ی نظامی آمریکا در عراق گرفتن و خواهان بازگشائی دفاتر حافظ منافع آمریکا در تهران وپیام دوستی برای ملت آمریکا و اسرئیل ارسال کردن و یک شهروند آمریکائی به نان حمید مولا نا را مشاور رئیس جمهور کردن که بر خلاف قانون اساسی می باشد به معنی استکبار ستیزی است؟ یا اینکه نوزاد یک روزه در سلطل آشغال انداختن و یا برروی آب رها کردن و یااینکه طبق گزارش خبری امروز روز نامه ی جمهوری اسلامی آمار کودکان خیابانی که دو برابر شده است. یا اینکه جائیکه 80% جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند و بانک مرکزی و نماینده ی مجلس ز آمار 14 میلیون فقیر بیلان می دهند؛ مشروط بر اینکه بازداشت و بازجوئی کردن عباس پالیز دار که چرا در دانشگاه همدان اسامی را افشا کرد که دارای پرونده های بایگانی شده ی قضائی می باشند که گفته شد چگونه ذخایر و منابع ملی کشور را بمثابه ی ملک پدری خود فرض کرده و منابع و ذخایر ملی رابالا کشیده اند . عجیب است که به جای دستگیری و محاکمه ی اینان در عوض در یک روز در زندان اوین تعداد 29 محروم ومتهم شده در یک قتل جمعی بر دار کشیده شدند تا عین حقوق بشر بودن ثابت شود . البته اینگونه اعمال ضد زنی که از زمان امام شیاد خمینی تا حال ادامه داشته است کجا مجموعه ی این اقدامات به معنی عدالت است که قلم بر دست پاسدار وارونه گوی و کتمان کننده ی حقایق با پرروئی و افتخار از آن به نام عدالت نام برده است؟ پاسدار هوچی گر بدون اشاره کردن حکومت مستضعفان و پابرهنگان خمینی که افزود بوسه بر پیشانی کوخ نشین زدن ی به جای کاخ نشینان که خمینی دجال عوامفریبانه گفت به عدالت تعبیر و تفسیر شده که این قلم بر دست یادداشت روز نویس اکنون اینگونه آن را جا انداخته ماستمالی کرده است:
ظ" عدالت مورد نظر امام تقسيم مساوي امكانات ميان برخورداران و محرومان نبود، امام اين را عين ظلم مي دانست. حضرت امام رسيدگي به محرومان و ترجيح پابرهنگان بر ثروتمندان را عين عدالت مي دانستند و آن را در دولت طلب مي كردند. چه كسي است كه نداند از زمان روي كار آمدن دولت سازندگي تا روزي كه حجت الاسلام سيدمحمد خاتمي كرسي رياست جمهوري را ترك گفت اين عقيده ناب امام خميني عنوان مورد توجه قرار نگرفت و تقريباً مهجور بود. و صد البته، رهبر معظم همواره نگران اين ترك و هجران بود كه رد پاي تاكيدات حضرت آقا بر عدالت گرايي به آبان سال 1369 بازمي گردد. دولت كنوني از آغاز فعاليت خود اين عدالت گرايي را سرلوحه فعاليت خود قرار داد. يك روز خبرنگاري از آقاي احمدي نژاد پرسيد رمز موفقيت شما در انتخابات رياست جمهوري چيست. شما اين زيركي و درك را از كجا پيدا كرديد. ايشان پاسخ داده بود: «تنها كاري كه من كردم مطالعه سخنان رهبر معظم انقلاب بود. من ديدم ايشان روي دو عنصر «عدالت» و «معنويت» تاكيد فراواني دارند من همان را شعار خود قرار دادم و مردم به اين شعارها راي دادند.»"
درخاتمه اینکه روز گذشته در مورد نقد سرمقاله ی روزنامه ی جمهوری اسلامی اشاره شد که قلم بر دستان مقاله یا یادداشت روز نویس تحلیل گر ومفسر ترکیب و تلفیقی از مدل حوزوی و پاسداری و بازجوئی است که همچون فلسفه بقالی است که هیچگاه نمی گوید ماست من ترش است . زیرا که به جز سفسطه گری و توجیکاری و تحریف گری و کتمان کردن حقایق ووارونه گوئی واقعیت چیزی دیگری بازتاب نمی دهند. زیرا که هدف هزگز نه مردم ونه استکبار ستیزی ونه عدالت خواهی می باشد ، بلکه یا د کردن ونام بردن از اینان بهانه و سنگر برا ی رقابت و مبارزه در برابر رقیب می باشد چون هدف نهائی جنگ قدرت در راستای انباشت ثروت است .
هوشنگ – بهداد
سه شنبه 5 شهریورماه سال - 1387
نقد وبررسی " دولت و تورم" روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه 5 شهریورماه سال - 1387
"وقتی دولتی باور به تئوری اقتصادی ندارد و قرض الحسنه را جای سیستم بانکی نشانده و با استخاره حرکت می کند ، چگونه قادر است تورم و گرانی را مهار کند؟"
آخوند جماعت چون غیر مولد است و انگل وار از طریق دین ارتزاق کرده است . یعنی دکان و بازار دین فروشی داشته است . از سوی دیگر چون با جادو وجنبل ودعا و استخاره و خواب و تعبیر و تفسیر کردن آن سر و کار داشته است . بنابراین هیچگاه به وضوح و ساده و روشن با مردم گفتمان نداشته است . به خصوص اینکه اگر با مفت و مرده خوری و سوگواری و یا مراسم عقد و جشن و عروسی سر کار داشته باشد . آن موقع برای اینکه از مزایا و منافع بیشتری بر خور دار گردد، عجیب دست به تملق و خم و راست شدن و مداحی و ستایش گری مشمئز کننده ای می زند. حال تصور کنید که اینگونه عناصر به قدرت حکومت برسند. دیگر آنگونه فاجعه ای رخ می دهد که 3 دهه مردم ایران شاهدش می باشند که چگونه عومفریبی و شیاد گری و دروغگوئی شد و خمینی چه گفت وچه کرد و جانشین و پیروانش نیز چه می کنند؟ یعنی جای خر صاحب اقتصاد شده متوجه شده اید که چه کسانی گرفته و چه می کنند وچه دارند و آن 80% جمعیت مستضعف و پا برهنگانی که قرار بودحاکم شوند چه دارند و روزشان چگونه می گذرد و یا سپری می شود؟ یا اینکه چرا جنگ ضد ملی و ضد میهنی ویرانگر نعمت و موهبت الهی خوانده شد؟

بالاخره اینکه پاسدار گماشته لوطی جماران چه گفت وچه کرد؟ چرا تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها و رشد فقر و بیکاری جایگزین قول بردن نان بر توی سفره های خالی محرومان شد؟ حال بماند که چرا لوطی جماران در دو سال ریاست جمهوری گماشته ی خود، مدام تورم و گرانی را از اساس و ریشه منکر می شد و آن را تکذیب می کرد و منتقدین را متهم به سنگ اندازی در برابر دولت و چوب لای چرخش گذاشتن می کرد خلاصه اینکه ستون پنجم دشمن متهم شان می کرد تا مجبور به سکوت و خود سانسور شوند؟ امااکنون که دیگر گند تورم و گرانی آنقدر در آمده و عریان و آشکار شده است که هیچگونه جای انکار کردنش نمی باشد . ولی بازهم لوطی جماران آنگونه پیرامونش نظر داده است که نیاز به مفسر و تعبیر گری همچون سرمقاله نویس روزنامه ی متعلق به خودش دارد تا که آن را بسط و تعمیم دهد که نظر و فرمایشات پای منقلی ملوکانه لوطی جماران چیست؟
در صورتیکه تورم یعنی ورم و آماس و بر آمادگی که چون چرکی می شود می باید که برای درمانش ب جراحی و نیشتر زده شود تا مواد زائدی که نفوذ کرده و موجب ورم و چرکین شدن مکان آماس کرده شده از بین برود . البته این شرایط مربوط به ابتدای شروع ورم کردن می باشد . اگر بماند مزمن و عفونی گردد . آنگاه درمان کردنش آسان نیست . چه بسا برای سالم ماندن سایر اندام بخش آلوده و آسیب دیده که غیر قابل درمان شده می بایست قطع گردد.
اما جالب است در شرایطی که سانسور غوغا می کند آنگونه که سر دبیر سیاسی روزنامه ی اعتماد ملی شیخ مهدی کروبی محمد قوچانی تحمل نمی شود . خوبست که سرمقاله نویس رسالت مطبوعات را آگاهی رسانی و ایجاد ارتباط سالم دانسته است و خط و خطوطی نیز برایش ترسیم کرده است تا شاید راه حلی برای تورم پیدا شود که اذعان کرده است این مسئله ی تورم یک بیماری مزمن وزخم ناسور قدیمی می باشد . البته به جای راه حل فقط ادامه ی روضه ی مبسوط خوانده و به دولت توصیه کرده که هشیار باشد شوک های نفتی که وارد می شود که موجب افزایش قیمت نفت می شود . درست است که در ابتدا و در باغش دارای جاذبه های فراوان می باشد و لی اگر از پول حاصل شده بدرستی صرف زیر ساخت های گوناگن کشور نشود وصرف واختصاص به هزینه ی گزاف به ارگان سرکوبگر امنیتی داده شود به مفهوم این واقعیت است که همه ی سطوح جامعه اینگونه است . خلاصه گفته که این دید کامل نیست و نمی بایست از کنترل تورم و گرانی غافل شد و فقط اتکا به موارد امنیتی و اطلاعاتی کرد.

در خاتمه اینکه مشخص نیست که اینگونه موعظه کردن ها که شبیه نصیحت پدر بزرگان به نوه های وچک خودشان است که توصیه می کنند برای دور ماندن از خطر باید مواظب و مراقب خودشان باشند چه ار تباطی به ارائه و راه حل تورم و گرانی دارد که هروز افزایش می یابد ؟ زیرا که مشابه همان طرز تفکر غیر مولد بودن آخوند های حوزوی حاکم شده است که به بخش اقتصادی و صنعتی و کشاورزی نیز نفوذ و سرایت کره است . یعنی اینکه هرروز ضریب واردات بیشتر م یشود و ضربات سنگین بیشتری بر تولیدات داخلی در زمینه ی صنعت و کشاورزی وارد می شود و احتمال نابود شدن صنایعی کار خانجات باغات چای شمال و نساجی مازرندان و اصفهان و کارخانه های قند همچون صنعت کشت و صنعت چغندر و کارخانه ی نیشکر هفت تپه ی خوزستان وجود دارد . در مورد صنعت تولیدات کفش هم همینگونه است . برای اینکه اقتصاد انگلی وواسطه گری و دلالی با احتتکار کردن اجناس و کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم بر بازار تسلط یافته است که بخش عمده ی آن از سوی بازاریان وابسته به حکومت همچون باند مافیائی انگلیسی جمعیت مؤتلفه ی عسگر اولادی کنترل می شود . از سوی دیگر رشد نقدینگی با تزریق پول نقدی که دولت تزریق می کند در حال افزایش است که پارامتر دیگر افزایش تورم است . عدم توازن بهره ی بانکی مناسب به سپرده های حساب پس اداز تاکه قادر باشد بخشی از پول های شناور را به سوی سپرده های بانکی بکشاند دلیل دیگر رشد تورم است . همچنین عدم توانائی دولت در راه اندازی تولیدات صنعتی که توانائی جذب سرمایه ها را داشته باشد که آن روی سکه ی فرر سرمایه ها از کشور می باشد . قطع کردن رایانه ای دولتی و دادن پول های نقد از سوی دولت که تاتیک تبلیغای ریاستجمهوری و رأی خریدن می باشد این مورد هم بر حجم نقدینگی افزوده واهد کرد و بازهم موجب افزایش تورم و گرانی شود .
خلاصه با تجربه ی 3 دهه که اوضاع رروز بدتر شده است . به خصوص در 3 سال گذشته که قیمت نفت رشد صعودی داشته؛ ولی وضعیت اقتصادی کشور و اوضاع معیشتی مردم بدتر شده است و رشد تورم و گرانی افسار گسیخته و افزایش قیمت کالا ها همچنان ادامه دارد . بنابراین هیچگونه چشم انداز مثبت و امید وار کننده ای نسبت به بهبودی شرایط نیست . زیرا که این رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و نامشروع و ضد مردمی متعلق به این دوران نمی باشد.
هوشنگ � بهداد
سه شنبه 5 شهریورماه سال - 1387
نقد و بررسی " مشكلات � ناتو � در افغانستان " روزنامه ی جمهوری اسلامی دوشنبه 4 شهریور ماه سال 1387
"کشته شدن 10 نظامی فرانسوی در افغانستان به منزله ی شکست ناتو در افغانستان وپیروزی و قدرت و ترقی رژیم تروریستی آخوندیست!"
سرمقاله نویس چون به سبک حوزوی و عصر حجری و دوره ی شتر سواری کیلوئی نقد و مقایسه و تحلیل ارائه می کند . گذشته از اینکه از موضع مرد سارالانه و سبک ارباب و رعیتی نظر پردازی می کند چون مسلح به طرز تفکر و اندیشه ی حوزوی و قمی می باشد . چونکه نه اینکه با علم بیگانه و دشمن آن می باشد ، بلکه همچون همتایان سرباز جو وشکنجه گر قلم بر دست و یادداشت روز شده ی روزنامه کیهان پرونده ساز خود، کاری با بحث و تحلیل علمی مستند با روش رابطه علت و معلولی ندارد . بنابراین همیشه از موضع این فلسفه ی مورد علاقه اش که هیچ بقالی نمی گوید ماست من ترش نمی باشد تئوری پرازی می کند . یعنی اصلاً کار با علت و ریشه ها ندارد به بخشی از معلول ها می پردازد تا که همیشه طلبکار باشد وحق هم با وی باشد و هم مانور دهد که سرمقاله هاسوپر علمی ومنطقی است که مو هم درزش نمی رود .
برای همین چون پیوسته آن بخش لیوان مصرف شده یا نیمه پر را می بیند که در اختیار دارد و به باورش هر گز نمی گنجد که ساده ترین معادله دو مجهولی می باشد که دو طرف درد . یعنی اگر لیوان آب پر نیست دلیل ب این نیست که این لیوان ظرفیت و گنجایش بیش از آنچه دارد که در اختیار سرمقاله نویس می باشد رفیت ندارد. بهر حال منظور از حاشیه رفتن این بود تا که تفهیم شود که ادعائی که این سرمقاله نویس کرده یا قلم زنان مشابه که فقط از بی نظیر وممتاز وبی همتا بودن قدرت منحصر به فرد رژیم تروریستی آخوندی بلغور و ادعا می کنند. پس به خودش حق می دهد که آمریکا در عراق و افغانستان با ناتو شکست خورده است . یعنی بطور غیر مستقیم اعتراف قدرت دخالت گری و نفوذ در عراق و افغانستان کرده است. یا در حقیقت فریاد زده که نقش تخریب و دخالت گری در امور داخلی کشور های همجوار افغانستان چقدر می باشد که به وضوخ اذعان نقش مزاحم وبحران ساز در منطقه به خصوص در افغانستان است . پس طبق همین اعتراف تا زمانی که این رژیم تروریستی آخوندی باشد همینگونه مشکلات مشابه در افغانستان و عراق و لبنان وفلسطین نیز ادامه دارد. .
البته پیراون شرایط کنونی افغانستان اگر نادیده گرفته شود که رفسنجانی در خطبه ی نماز جمعه ی تهران خطاب به بوش چه گفته بود؟ برای اینکه سرمقاله نویس نمی خواهد دچار این ضرب المثلی تف و تاق و ریش شود . بنابراین ترجیج می دهد که از اعتراف رفسنجانی بگذرد که به بوش گفته بود که ایشان می داند اگر همکاری و کمک ما با اشغال گران نظامی افغانستان نبود هنوز هم در افغانستان طالبان بر سر قدرت بود .
البته سرمقاله نویس می داند اگر به این واقعیت اشاره کند . دیگر نمی تواند از نقش داشتن در اشغال افغانستن و شرایط کنونی شانه خالی کند و برایش سخت است که فقط از موضع طلبکار اکتفا به طلبکاری کند و مدعی شود که اشغال افغانستان و نقش و حضور ناتو در این کشور منجر به شکست شده است چون آمریکا و انگلیس و فرانسه در افغانستان کشته می دهند .
تازه اصلاً موضوع داخلی افغنستان عراق و افغانستان و ترکیه و لبنان و فلسطین چه ارتباط به رژیم تروریستی آخوندی دارد که حاکمانش حتی قادر نمی باشند تورم و گرانی را در ایران مهار کنند و یا اینکه چرا یک روز دست از ارعاب و خفقان و اعدام ودار زدن بر داشته نمی شود؟ مگر غیر ازاین است رژیمی که دمکراتیک است و بر خواسته از سوی مردم می باشد و خودش را متعلق به آن می داند می بایست که همه هم وغم مسئولان و دولتمردانش در چگونگی بر آوردن و فراهم کردن نیازها و احتیاجات و مطالبات مردمش باشد وبرنامه ریزی برای برنامه ها و اهداف و توسعه ی رشد وپیشرفت صنعتی و کشاورزی و اقتصادی و تجاری و.... کشور دارد . از سوی دیگر تلاش می کند که روبط مسا لمت انگیز با کشورهای همجوار خود داشته باشد و کمک کند که ثبات سیاسی و امنیت در کشور و همینطور کشور های همجوار و منطقه وجود داشته باشد . اما چون رژیم تروریستی آخوند رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و نامشروع و ضد مردمی می باشد که با بحران قدرت گرفته و با بحران سازی و جنگ افروزی و صدور تروریسم و بنیا د گرائی به برون مرز به بقای ننگین خودش ادامه داده است و بدون پیگیری این سیاست شانس و دوام ندارد.
در خاتمه اینکه اکنون می بایست گفت که رژیم ترورستی آخوندی هرروز بیش از کذشته هم بحران سازی می کند وهم بیشتر در امور داخلی سایر کشور ها دخالت گری می کند. البته اگر این سیاست تعقیب نشود همانگونه که اشاره شد بقای نکبت بار رژیم تروریستی آخوندی بسیار مشکل می شود. از سوی دیگر سر مقاله نویس نمی تواند طلبکاری کند که چرا پس از 7 یا 5 سال در افغانستان اشغال شده خبری از ترقی و پیشرفت و دمکراسی نیست؟ ولی نمی گوید که ایران که نه از سوی قدرت خارجی، که از سوی خرافه پرستان و متحجران اشغال شده است که از استعمارگران بسیار خطر ناک تر و جنایتکار تر می باشند چه نوع پیشرفتی در 3 سال گذشته برای مردم ایران به ار مغان آورده اند؟ مگر جز جنگ نعت خوانده شده و فقر و بیکاری و تورم و گرانی و ... خشکسالی و کم آبی و خاموشی برق و سرکوب و نوزاد یک روزه در سطل آشغال انداختن و 29 نفر را در یک روز در قتل جمعی به عنوان عین حقوق بشر در زندان اوین بر دار کشیدن چه حرکت مثبتی به نفع مردم ایران انجام داده شده است که لوطی جماران ترجیح بند هذیان گوئی هایش به جلو رفتن و ترقی و پیشرفت شده است. آخر کشته شدن 10 نفر نظامی فرانسوی در افغانستان کدام فرهنگ به جز دستگاه پوسیده حوزه ی علمیه ی قم می تواند ادعا کند که به معنی قدرت و پیشرفت و ترقی رژیم تروریستی آخوندی می باشد؟ مورد دیگر مثل تف وتاق و ریش این است که ادعا شده است که میزان کشت خشاش و تولید مواد مخدر در افغانستان افزایش یافته است . اما معلوم نیست که چرا اشاره نشده است که گذشته از روند صعودی کشفیات تن تن مواد مخدر چرا دامنه ی اعتیاد از سلول های زندان ها تا مدارس دخترانه و پسرانه ی روستا ها گسترش یافته است؟ بلی سئوال است که این چه نوع قدرت پوشالی و ترقی و پیشرفت وارونه ای می باشد که ادعا شده است؟
هوشنگ - بهداد
دوشنبه 4 شهریور ماه سال 1387
نقد و بررسی "فرمول گره گشا (يادداشت روز) " روزنامه ی کیهان دوشنبه شهریور4 ماه سال 1387
"پاسدار شریعتمداری با نشخوار کردن گفتار خودش که لوطی جماران رله کرده دوباره با زتولید و علیه رقب مانور داده است "
جالب است که سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری روباه مکار مجبور شده با شیوه ی شاهد از دم آوردن برای تبرئه کردن خودش استفاده کند . اما مرتکب اشتباه وعذر بدتر از گناه شده است . چون شاهد هم در بدنامی و خافاتی و تحجر گرائی منفورو مشهور بود ه است. چونکه کتاب هایش در زندان دستمایه جوک و خنده بود .
امادفاع کردن لوطی جماران از گماشته ی خودش پاسدار احمدی نژاد گذشته از از اینکه د جالی و ناصادقی و کتمان کردن حقایق را به نمایش گذاشت. خاک پاشیدن بر توی چشمان مردم به جان آمده ی مردم به خصوص مرومان و تهی دستان نیز پاشید چونکه در شرایطی 80% جمعیت کشور را همین مردم تشکیل می دهند که بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند و 14 میلیون آنان آنقدر فقیر می باشند که دیگر قابل پنهان و کتمان کردن نیست زیرا هم نماینده ی مجلس کمدی و انتصابی وپاسدارریزه ی هشتم به آن اشاره کرد. هم اینکه بانک مرکزی آن را انتشار داد . ازسوی دیگر گذشته از رشد تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها و فقر و بیکاری که همچنان در جامعه ادامه دارد که نه اینکه بیش از دو سال لوطی جماران و گماشته پاسدار احمدی نژاد و سخنگوی دولت تورم و گرانی را تکذیب و انکار می کردند، بلکه منتقدین به همگام شدن با بلندگوی دشمنان نظام و ستون پنجم را با متهم می شدند .بنابراین اگر اکنون لوطی جماران در دیدار رئیس و اعضای دفاع و تعریف و تمجید کرد که عجیب موجب ذوق زدگی سربازجو حسین شریعتداری شد . این دفاع کردن در حقیقت دفاع از سیاست حمایت های 3 سال گذشته از دولت بوده است ، که اگر جز این شود آنگاه تبدیل به تف و تاق و ریش می شود و محاسن نا مبارک لوطی جماران خیس می شود که آنگا اگر چنین نکند نه اینکه لوطی ماران دیگر نمی تواند در این دیدار به رفسنجانی نیش و کنایه بزند ، بلکه باید دست به خود زنی بزند و صحه برروی انتقادات وارده ی وی به دولت بگذارد .
همانگونه که این موضوع در مورد سربازجو حسین شریعتمداری هم صادق است . بنابراین اگر چنانچه این پاسدار یادداشت روز نویس احساس کرده که بوی کباب به مشامش خورده است . در صورتیکه بوی داغ کردن حمار است که ی اشتباهی ذوق زده شده و به سبک همیشگی سیاست توبره و آخور خوری آویزان به سخنان لوطی جماران شده و دست به تعریف و تمجید کردن زده وکلی کیف کرده که لوطی جماران از گماشته و عنتر دست آموز خود ش ستایش کرده چون به این بهانه با آن مانور داده است . البته به دلیل سفید سازی پرونده ننگین خودش می باشد.برای اینکه پاسدار امدی نژاد در مجلس هشتم پس از نقل قول کردن از سخنان لوطی جماران که در راستای فشار گاز انبری برروی وکیل لدوله های مجلس کمدی و انتصابی هشتم وارد کرد تا که به نامزدی علی کردان برای وزیر کشور رأی اعتماد دهند که خودش یک داستان گلابزده و آبرو ریزی دیگری می باشد. سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری پاسدار احمدی نژا را در یادداشت روز خود بر زیر تیغ برد که چرا برای رأی اعتماد گرفتن علی کردان در مجلس از نام بردن لوطی جماران هزینه شد و افزوده شد که این رأی گیری مشروع و قانونی نمی باشد و توصیه کرد که می بایست رأی اعتماد گیری دوباره انجام گیرد .
لذا اکنون می بایست پاسدار حسین شریعتمداری از موضع فرار به جلو دست ب هتبلیغات مشمئز کننده بزند وهورا برای لوطی جماران و گماشته اش احمدی نژاد بکشد که چه خوب و علی با خاک پاشیدن بر توی چشمان مردم وتوهین کرد نبه فهم و وشعورشان که گویا خود نمی دانند شراط کنونی و چشم انداز چگونه است که حتماً لوطی جمارا نباید برایشان بگویدکه اوضاع چگونه است . در صورتی که لوطی جماران قدرت مانور و حرکت حول و حوش و بساط منقل و دستشوئی و سفره رفتن بیشتر ندارد. ولی م احساس کرد است که جهان در همان آرزوی جهانی شدن احمدی نژاد و تغییر ساختار مدیریت جهان مورد نظر وی شده است که اینگونه از شاهکار هایش تعریف و تبلیغ و ستایش کرد. اکنون نیز یک جارچی پرد دار و معرکه گیر دیگر یافت شده است که با آب و تاب بس بیشتر و فراوان آن را رله و نشخوار کرده است.
ناگفته نماند که سربازجو حسین شریعتمداری خوب می داند که تا چه اندازه وی و یادداشت روز های روزنامه ی اطلاعاتی – اطلاعات – پادگانی و پرونده و سناریوی ساز کیهان در شکل دادن متن سخنرانی های دیکته شده و فرمایشی لوطی جماران نقش اساسی دارد . برای اینکه اشراف دارد که نقش قدرت سپاه پاسداران چیست و اتوریته ی این ارگان برروی لوطی جماران چه اندازه می باشد و گذشته از این خودش نماینده ی ویژه ی لوطی جماران در مؤسسه به حساب کیهان می باشد که رابطه ی بسیر نزدیک با سپاه پاسداران دارد . بنابراین طبیعی است که می بایست با آب و تاب ومانور تبلیغاتی با سخنرانی لوطی جماران را آنقدر کش دهد تا به آن بخش سخنرانی لوطی جماران علیه غرب زدگی و گرایش های سکولاریسم برسد و آن را بسط دهد . چون بطور دقیق متوجه است که برای چه هدفی باید آن را دنبال کند . زیراکه ارتباط مستقیم به رقابت و جنگ تبلیغاتی نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم دارد ؟
یعنی اینکه نیاز به یک اهرم و چماق قوی برای کوبیدن دوران کارگزاران و دنباله روی آن مدعیان اصلاح طلبان دارد. به خصوص برجسته کردن سخن لوطی جماران برروی منتقدین دولت که گفت بمنزله یا مترادف خیانت نامیده یا متهم شدند که بیش از همه رفسنجانی بر زیر سئوا ل رفت . چونکه این روز ها به دولت نهم و احمدی نژاد انتقاده کرد . گفته شد که فردا هم برای 2 روز مجمع خبرگان اجلاس دارد . پس سربازجو شریعتمداری با دستآویز انتقاد یعنی تخریب و خیانت می تواند همچون مشابه و ترجیح بند عدم دشن شناسی و مخدودش کرد مرز با دشمن باشد که در نمایش خیمه شب بازی انتصابی انتخاباتی مجلس هشتم لوطی جماران اجرا کرد که در نهایت به صورت گله ای – فله ای نامزدان دوم خردادی ها رد صلاحیت شدند. بهر حال سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری برای جا انداختنن وبه پیشواز رفتن این ترجیح بندو برای خفه و خاموش کردن منتقدین یا پیش زمینه ی حذف یا رد صلاحیت نامزدان رقیب دوم خردادی های مغلوب با نقل قول گزیده ای لوطی جماران چنین متهم شان کرده است:
". ايشان با اشاره به روند بسيار خطرناك غربزدگي و گرايش هاي سكولاريستي كه متأسفانه در حال نفوذ به بدنه مديريتي كشور بود، از روي كار آمدن دولت نهم با عنوان سدي در برابر اين جريان خطرناك ياد كردند و. بديهي است دولتي با ويژگي هاي دولت نهم كه گفتمان آن، همان «گفتمان امام و انقلاب» است، پيوندي جدانشدني با تماميت نظام دارد و تخريب آن به قول حكيمانه رهبر معظم انقلاب «خيانت به نظام و كشور» تلقي مي شود، چرا كه در اين حالت، به دليل همخواني و هم پوشاني دولت و نظام، تيرهاي تخريب به سوي موجوديت نظام پرتاب مي شود و اگرچه ظاهراً بر پيكر دولت مي نشيند ولي پيكره نظام را مي خراشد، ضمن آن كه نقد دلسوزانه و منصفانه، به مثابه نشان دادن كاستي هاست و نتيجه آن- در صورت پذيرش- برطرف شدن موانع و شتاب بيشتر در كسب موفقيت ها خواهد بود. يك جريان داخلي استحاله شده كه بنا به هر علت، از آموزه هاي امام و انقلاب فاصله گرفته بود ضلع سوم اين مثلث شوم را تشكيل مي داد. براي اين مجموعه كه هنوز هم بي وقفه- و در مواردي شديدتر از قبل- به تخريب دولت نهم مشغولند، احمدي نژاد بهانه بود و در حمله به او و كابينه اش، خط اصيل اسلام و انقلاب را نشانه رفته بودند و هنوز هم مي روند. شناسايي اين مثلث و اهداف آن نه فقط دشوار نيست، بلكه به آساني امكان پذير است. از نگاه آنها دولت نهم، هيچ نقطه مثبتي ندارد! كه قابليت كمترين اشاره اي داشته و يا درخور يك كلمه تقدير و تحسين خشك و خالي باشد!اما اين روزها شاهد حضور تخريبي جريان ديگري موسوم به جبهه اصلاحات نيز هستيم كه تماميت آن در مجموعه مورد اشاره قابل تعريف نيست ولي در تخريب دولت نهم با مجموعه ياد شده همخواني دارد. برخي از افراد و يا گروه هاي اين جبهه، اگرچه ماهيتي مشابه جريانات ضد انقلاب بيروني دارند و اسناد فراواني از وابستگي آنها به بيگانگان حكايت مي كند و تخريب دولت اصولگرا و عدالتخواه از سوي آنان دور از انتظار نبوده و نيست ولي بسياري از شخصيت ها و افرادي كه بدنه اين جبهه را تشكيل مي دهند با آموزه هاي اسلامي و انقلابي سر ناسازگاري ندارند بلكه برخي از آنها سوابق درخشاني در خدمت به اسلام و انقلاب نيز دارند ولي متاسفانه چنان در تار و پود تنگ گروهي اسيرند كه در رقابت هاي سياسي اندازه نگاه نمي دارند و گاه در پي دستمال قدرت حزبي و يا شخصي، بي آن كه بدانند و يا بخواهند با آنان كه براي آتش زدن قيصريه آمده اند، همراه و همخوان مي شوند و صد البته نقش نفوذي هاي دشمن در اين جبهه را نمي توان و نبايد ناديده گرفت"
درخاتمه اینکه همانگونه که گفته شد لوظی جماران تولیدات یااداشت ای روز روزنامه ی کیهان سربازجو حسین شریعتمدار را تکرار و رله کرد . زیرا که یک قرارداد نوشته ولی اعلام ناشده در پشت پرده میان سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری و سپاه پاسداران و لوطی جماران وجود دارد که در سر فصل های حساس و خطیر منسجم و تند و تیز و رادیکال این رابطه بیشتر نمایان وعریان می شود . بنابراین هیچگونه شک نکنید که موج حملاتی که سربازجو پاسدار حسین شریعتداری به خاتمی و دوم خردادی های و کار گزاران و رفسنجانی و تازگی ها شیرین عبادی و نهضت آزادی به آن افزوده شده است با پرونده و سناریوی سازی و متهم کردن و اتهام زدن و حتی تهدید به رد صلاحیت کردن خاتمی که دنبال می شود یک حرکت خود سرانه و عقده گشایانه ی فردی می باشد. زیراکه گذشته از اینکه ارتباط تنگاتنگ به اجرای نمایش خیمه شب بازی انتخابات مجلس دهم و سوزاندن مهره ها ی رقیب مغلوب و کنار گذاشتن آنان و همینطور بستر سزی برای رد صلاحیت شان می باشد . از سوی دیگر به وضوع نشان داده می شود که یادداشت روز ها و نکته و برخی از خبرهای ویژه نوعی ملات و بهانه آماده کرن برای لوطی جماران نیز می باشد. به خصوص اینکه می بایست که بدستور برنامه ریزان پشت خط رفسنجانی ودو سه روز جلوتر از نشست اجلاس دو روزه مجمع خبرگان لوطی جماران در دیدار تدارک دیده شده با رئیس و اعضای دولت بر روی صحنه می آمد و سخنان دیکته کلیشه ای را بیان می کرد که سربازجو حسین شریعتمداری آماده کرده بود . سپس سرباز جو حسین شریعتمداری با آویزان شدن ه به این سخنرانی چنین بتواند مانور دهد و مطالب تکراری گذاشته خودش را باز تولید و باز پروری کند تا که بتواند به مخاطبین خود از جمله رفسنجانی قبل از شروع اجلاس دو روزه مجمع خبرگان که فردا می خواهد اجلاس دو روزه ی داشته باشد پیام منتقل کند تا گل خورده ی لوطی جماران درون دروازه ی خودش را داشته با شد اکنون با رله کردن این سخنان لوطی جماران بازهم هشدار داده شده تا که رفسنجانی مواظب باشد که جز اینکه مطیع و سر سپرده باشد بیش از آن چیزی علیه ی دولت نگوید که طبق فتوا و نسخه ی لوطی جماران که گفت هر گونه تخریب دولت تخریب نظام و خیانت است شامل حالش شود. یعنی نمایش و خط نشان کشیدن رقبای غالب و مغلوب با هم می باشد که هیچگونه ارتباطی به مردم و مطالبات اینان همچون گذشته ندارد . زیرا وقتی که لوطی جماران همچون جوجه خروس چشمان خودش را بر هم گذاشت و قوقولی کرد و جز دروغ و گنده نمائی کردن و دفاع مسخره از آن کردن کلامی ازمشکلات و معضلات مردم نگفت، پس چگونه می توان انتظار داشت که چشم انداز مثبت است و قرار است که معجزه اتفاق افتد و پاسخ مطالبات مردم ایران داده شود.
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 4 شهریور ماه سال 1387
چرامجاهدین ساکن شهر اشرف تهدید می شوند و هشدار و روی سخن با..... اکنون به دلیل خاموشی های ممتد بس پر هزینه که در سراسر ایران ادامه دارد گرچه با تأخیر اما زمان آن فرا رسیده است تاکه سئوال شود؛ برای چه جنگ ضد ملی و ضد میهنی 7 سال اضدفی ادامه یافت . برای اینکه خاموشی ها بازتاب همان جنگ نعمت خمینی است؟ چرا زمانی که در سال 61 شرایط آتش بس و پرداخت غرامات و خسارات جنگی از سوی صدام حسین فراهم شد، خمینی اعوان و انصارش نپذیرفتند و جنگ را تا پذیرش جام زهر ناشی از شکست جنگ ادامه دادند؟ مسبب ویرانی و کشتار و آوارگی و بی خانمانی میلیون ها نفر از پیر وجوان و زن ومرد و کودک و دو کشور ایران و عراق در این مدت 7 سال جنگ اضافی کیست؟
جنگ چه نقشی در سرکوب و خفقان و زندان و اعدام و توسعه ی فقر و بیکاری و اعتیاد و تن فروشی و... در جامعه و بالاخره تثبیت آخوندهای جنایتکار بر قدرت داشت؟
همچنین جنگ چه نقشی در مورد کوچ دادن مردم ایران به برون مرز که شامل اقلیت های قومی و مذهبی و سیاسی و جوانان فراری از سربازی زوری و مغزهای کشور داشت؟
برای چه به دانشگاه ها یورش برده شد و به خاک و خون کشیده شد و برای 3 سال به عنوان مسخره ی انقلاب فرهنگی،دانشگاه ها تعطیل شد؟
چرا تظاهرات مسالمت آمیز 30 خرداد سال 60 به خکل و خون کشید شد وماشین کشتارمرگ واعدام فعال شد که هنوز هم به شیوه ای دیگر فعال است؟
آیا اگر شرایط فعالیت آزاد سیاسی و اجتماعی و تشکل های کار گری و دانشجوئی و ...همچون کشورهای آزاد و دمکراتیک در ایران وجود داشت چه دلیل داشت که فعالان سیاسی و اجتماعی و دانشجوئی از ترس جان خود کشور را ترک کنند و به کشور همسایه عراق و یا ااروپا و آمریکا و خلاصه سراسر جهان پناهنده شوند؟ چرا هنوز هم در برون مرز تعقیب و ترور شدند یا می شوند؟
چرا با زهم اینان بدر کشور همسایه احساس امنیت نمی کنند وهرروز به شیوه ای جدید مورد تهدید واقع می شوند؟ چرا عراق می بایست تبدیل به باتلاق گردد و لبنان سرزمین سوخته گردد جنگ داخلی در فلسطین شوند ونوار غزه جدا شود و خلاصه خاورمیانه ناامن و بی ثبات شود چون رژیم تروریستی فاشیستی مذهبی بمب اتمی می خواهد و می خواهد ساختار مدیریت جهان را بقول خودش تغییر هد عوض کند؟

چرا بهای شکست 8 سال جنگ ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق را زندانیان سیاسی در سراسر ایران در تابستان خونین پرداختند زیرا که در یک اقدام جنایتکارانه قتل عام شدند؟ اگر خیلی با تأخیر ولی اکنون پس از 20 سال در اطلاعیه سازمان عفو بین الملل به این جنایت قتل عام زندانیان سیاسی اشاره شده است و این جنایت ضد بشری را به عنوان یک سند جنایت علیه ی بشریت محکوم کرده و خواهان پیگیری پرونده ی این جنایت و شناسائی و دستگیری عوامل و مجرمان دست اندر این جنایت ضد انسانی و محاکمه ومجازات جنایتکاران ضد بشری شده است .
چرا در مورد پیگیری و معرفی عاملان اصلی ادامه ی 7 سال جنگ تحمیلی ایران و عراق هنوز در این مورد اقدام نشده ست ؟ بطوریکه اکنون نیز هرروز روستا های نوار مرزی کردستان عراق از سوی جنایتکاران تجاوز گر حاکم بر ایران گلوله باران می شود که ادامه ی همان سیاست جنگ نعمت خمینی می باشد . زیرا که هدف فشار آوردن برروی رئیس جمهور و وزیر امور خارجه ی عراق است که هر دو عضو دو حزب کردستان عراق می باشند تا مجبور به تن دادن به خواست حاکمان جنایتکار ایران شوند که هم توافقنامه ی میان دولت عراق با آمریکا لغو گردد و هم فشار برروی ساکنان شهر اشرف آورده شود که یا تحویل سلاخ خانه ی رژیم جنایتکار داده شوند که به سرنوشت مشابه قتل عام شدگان تابستان خونین سال 67 دچار شوند. ضمن اینکه شرایط برای عبور از بحران هسته ای نیز از این طریق باج گیری حاصل شود.

اکنون پرسش است که تا کی بازهم اروپا می خواهد بدنبال منافع اقتصادی وتجاری خود به سیاست کثیف تجارت خون مذاکره ی هسته ای را ادامه دهد تا نوزادان یک روزه بیشتری بر توی سطل زباله انداخته شوند و یا اینکه بر توی جعبه با یادداشت برروی زاینده رود رها گردند و بیش از تعداد 29 نفر نگون بخت در قتلگاه زندان اوین به عنوان عین حقوق بشر در یک قتل جمعی ر یک روز بر دار کشیده شوند و مساجد دیگری تبدیل به زندان و شکنجگاه و مثله کردن شهروندان شیعی و سنی عراقی در عراق مشابه همین که اخیراً به نمایش گذاشته شد کشف شود. و چراعراق سرپل و کانون صدور تروریسم وبنیادگرائی به خاورمیانه و تهدید وباجگیرانه و تعقیب وشکار اپوزیسون گردد؟

روی سخن به همه ی اپوزیسون ایرانی از همه مدل وتشکل و ادعا ومدعی آزادی و دمکراسی و و حقوق بشر و عدالت و برابری و همچنین نهاد و سازمان ها ومدافعان حقوق بشر و سازمان ملل وحاکمان قدرتمند مدعی آزادی و دمکراسی و انسان دوست جهان، پرسش است که چرا در دو مورد سند محرز جنایت علیه ی بشریت تا حال سکوت پیشه کرده اید؟

چرا برای گشودن و فعال کردن پرونده مجرمان و جنایتکاران جنگی ایران و عراق و قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان سال 67 تا کنون اقدام جدی و پیگیری لازم نشده است؟ به خصوص اینکه اکنون که سازمان عفو بین الملل در اطلاعیه ی جدید خود جرقه ی آن را زده است؟
تصور نشود که طبق تجربه ی 3 دهه ی گذشته رژیم تروریسی و بربرمنش و تاریک اندیش حاکم بر ایران فقط با یک اپوزیسون سرو کار و دشمنی دارد که فقط به مجاهدین ساکنان شهر اشرف عراق دشمنی دارد و پس از آن همچون گذشته با تهدید ترور به سراغ بقیه نه خواهد آمد . به ویژه اینکه به دلیل شرایط بحرانی و نارضایتی عمومی داخلی و رقابت و تضاد جناحی و باندی که وجود دارد که مهره هائی همچون رفسنجانی و خاتمی و کروبی و حسن روحانی نه تحمل نمی شوند که جاسوس و خائن هسته ای یا همسو وهمگام با دشمن آمریکا و صهیونیست متهم شده اند . همچنین هرروز یک پرونده ی جدیدی علیه ی خانم شیرین عبادی گشوده می شود و آنقدر تهدید شده است که ایشان اعتراف کرده و هشدار داده است که اگر من ترور شدم مسئول آن سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری می باشد . از این گویاتر وقتی که با برنده ی جایزه ی صلح نوبل اینگونه برخورد می شود مشخص است که با مخالفین ساکنین شهر اشرف می باید که چگونه بر خورد شود و هرروز به شیوه ای جدید باید مورد تهدید با توطئه و دسیسه و اقدامات تروریستی مواجه شوند. در صورتیکه طبق اصل 4 کنوانسیون پناهندگی ژنو زیر پوشش مراقبت و حفاظت می باشند .
بهرحال وظیفه همه نیروهای آزادیخواه و مترقی و فعال حقوق بشر و سیاسی با هر اندیشه و مراسم ومسلک می باشد که از مجاهدین ساکن شهر اشرف دفاع و حمایت کند و تهدیدات و اقدامات تروریستی ش علیه ی اینان را محکوم کنند.
توضیح آنکه خبر زیر سند محرز دیگر دخالت گری در امور داخلی عراق است که از طریق خریدن مهره هائی همچون آدمکشان مسجد کشف شده در عراق برنامه ریزی وتداردک دیده شده است که به ایران فراری شدند و یا مأموران تروریستی اطلاعاتی اعزام شده هستند. برای اینکه مسئول پیگیری پرونده ی مجاهدین در شهر اشرف زیر نظر پاسدار قاتل و تروریست محمد جعفرصحرارودی یا محمد جعفری در شورای عالی امنیت رژیم تروریستی می باشد.

هوشنگ � بهداد
دوشنبه 4 شهریور ماه سال 1387
نقد و بررسی " صف بندي هاي انتخاباتي در جبهه اصلاحات(يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان یکشنبه 3 شهریور ماه سال 1387
"دسته بندی با مانور دادن درون جبهه مدعیان اصلاح طبان، برای کنار زدن خاتمی و ائتلاف را به اختلاف تبدیل کردن "
یادداشت روز ها همیشه حالت پاک کن پاک کننده ی صورت کسری یا مسئله ای دارند که پس از پاک کردن ، مدعی برای راه حل مسئله، در حال ور رفتن وبازی کردن با مجرج می شود و چون به جواب نمی رسد، بهانه گیری ها و نق زدن ها را شروع می کند . برای اینکه سیاستی است که پاسداران قلم بر دست شده با شیوه ی بازجوئی در یاددشت روز ها هرروز در روزنامه ی کیهان پرونده ساز دنبال می کنند . البته مشابه و موازی همین سیاست در ستون طنز گفت و شنود نیز دنبال می شود که در مجموع یک معادله سه وجهی می باشد که دو وجه ی آمریکا ودوم خردای های مغلوب آن معلوم می باشند . زیرا که همیشه مورد مخاطب واقع می شوند و وجه مجهول که همان وجه غالب غایب می باشد؛ هیچگاه مطرح نمی شود که چگونه عملکرد یا کارنامه و بیلانی دارد ؟
بهرحال اساس کار در یادداشت روز ها بطور زنجیره ای به شیوه و شگرد و تاکتیک های رقیب مغلوب دوم خردادی ها برخورد می شود و به حساب مورد نقا دی و تحلیل و تفسیر واقع می شوند . دلیل روش است . چونکه حاکمان غالب نمی خواهند بهیچوجه قدرتی که در نظام یک دست شده قبضه کرده اند خدشه ای برآن وارد شود . بنابراین برای حفظ آن قلم بر دستان بدون آنکه کلامی در مورد باندهای مافیائی خودی به گویند که خیلی آشفته تر از جبهه ی رقیب می با شد . در عوض تلاش می شود که با آویزان شدن به دستآویز تا آنجا که امکان دارد از هر روزنه ای که وارد شوند و آن را تبدیل به حفره کنند که قابل پر کردن ورفوع نمودن نباشد، ضمن اینکه طوری هم واموند می کنند که گویا اینان بر قدرت می باشند و مسئول شرایط کنونی هستند که می بایست پاسخگو باشند یا اینکه سکوت اختیار کنند وهر گز از عملکرد دولت انتقادی نکنند . تازه هر جا که هم پاسداران سناریو ساز یادداشت روز نویس شده می آورند ، برنامه ریزان پشت پرده که لوطی جماران را در چنگ و اختیار خود دارند ترتیب یک دیدار برایش ردیف می کنند . همچون دیداری که اخیراً به عنوان هفته دولت با اعضای دولت و گماشته ی خود پاسدار احمدی نژاد داشت . لوطی جماران به جای اینکه از دولت مدعی عاشق خدمتگزاری به مردم ایران پرسش کند یا اینکه به خواهد که بیلان و عملکرد ارائه کند که پس از 3 سال چه انجام داده است؟ تضمین و تکلیف قول دادن نان بر توی سفره های خالی محرومان وتهی دستان چه شد وبه کجا انجا مید؟ چرا وارونه شد و به جای نان توی سفره ی خالی بردن تورم و گرانی و افزایش قیمت کاالاها و افزایش فقر و بیکاری جای آن را گرفت و داده شد؟ مهمتر اینکه چر اپس از افشاگری اسامی دانه درشت و مافیای مفسدان اقتصادی و دزدان بیت لمال از سوی عباس پالیزدار که در دانشگاه همدان اعلام شد ناگهان ادعای کمدی مبارزه با ما فیا ومفسدان اقتصادی بطور کلی فراموش شد؟ بدتر اینکه لوطی جماران برای اینکه دهان رقیب دوم خردادی های مغلوب متقد و به خصوص رفسنجانی که تازگی ها به عملکرد اقتصادی دولت انتقاد نمود را تخریب گر دولت نامید و تأکید کرد که این عمل خیانت می باشد
در ادامه پاسدار سربازحوی یادداشت روز نویس از موضع و شگرد برج در برابر بارو وارد صحنه شده و هدف خودش را برای همان هدف قید شده متمرکز رده است که از روزنه شروع می شود و به حفره ختم می گردد. پس بی جهت نیست که یادداشت روز نویس ابتدا به هدف نهائی مدعیان اصلاح طلبان اشاره کرده است که می خواهند هرطوری شده برنده شوند . آنگاه به دسته بندی های درون جبهه ی رقیب پرداخته و اینان را 3 دسته نامیده است . یک دسته حزب مشارکت اسلامی و سازمان مجاهدین اسلامی دانسته و گفته که اینان برروی نامزدی خاتی تکیه می کنند و تا کید می نمایند که با بودن خاتمی نیاز به نامزد دیگری نمی باشد. البته سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس شمشیر داموکلس رد صلاحیت شدن خاتمی را پشت گردنش نزدیک نگهداشته است و بازهم بهمان شیوه یادداشت روز اوکیست سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری تهدید به رد صلاحیت از سوی شورای نگهبان کرده است .
اما در دسته بندی دوم به حزب کارگزاران و تاکتیک ها و دلایل عدم نامزد شدن خاتمی و فرمول اینان اشاره کرده است و افزوده که اینان بر خلاف حامیان خاتمی که معتقدند که نامزدی خاتمی که رد صلاحیت نمی شود و حتماً برنده می شود باور ندارند. به خصوص اینکه با بودن خاتمی رقیب حاکم مجبور می شود که برروی نامزد واحد برود . یعنی طوری حامیان خاتمی را ترسانده است که بهتر است که به تحلیل حزب کارگزاران گوش فرا داده شود ود ست از تأکید بر نامزدی خاتمی بر دارند . البته دلیل هم روشن است . یعنی اینکه که سرباز جو پاسدار یادداشت روز نویس می داند که در مصاف پاسدار احمدی نژاد و یا هر مهره و کفتر پر قیچی و دست آموز پاسدار و آخوند دیگری که باشد در برابر خاتمی با همه که تهدید وتحقیر شده است نمی تواند که رأی بیشتری کسب کند . بنابراین هدف کنار زدن خاتمی می باشد . اشتباه نشود که وقتی صحبت از رأی می شود منظور نان خوران و حامیان دو جریان می باشد نه به مفهوم رأی مردم است.
بالاخره یادداشت روز نویس دسته سوم را شیخ مهدی کروبی و حزب اعتماد ملی نامیده است که گفته اینان رو در روی سازمان مجاهدین اسلامی و حزب مشار کت هستند و از سوی دیگر تأکید کرده که شیخ مهدی کروبی هم از سوی دیگر بر زیر فشار می باشد .
در خاتمه اینکه خلاصه همانگونه که تذکر داده شد هدف نویسنده فقط پیگیری ایجاد اختلاف به جای ائتلاف و ایجاد تشکیک پیرامون خاتمی است که یا نامزد نشود یا اینکه تخریب شخصیت و بی اعتبار شود و رقبا یا جانشینی برایش برگزیده گردد که به آسانی قبل شکست دادن وو عبور کردن باشد . اما از طرف دیگر مشکل اساسی اینجاست که رقیب دوم خردادی های مغلوب هم فقط به کرسی ریاست جمهوری همچون رقیب غالب به عنوان سکو واهرم قدرت در راستای ثروت و حاشیه ی امنیتی نگاه می کند ونه مردم مشتاق و علاقمد پیگیری و مطالبات مردم ایران که 3 دهه پایمال شده است ، برای اینکه آخر در کنار مجلس کمدی و انتصابی و پاسدار ریزه شده ی هشتم و دربست سر سپرده ی لوطی جمازان و با بودن دستگاه قضائیهی دشمن عدالت و ضد آزادی و حامی کلان دزدان و پشتیبان مافیای اقتصادی و باند های غارتگر وابسته به لوطی جماران چگونه رئیس جمهور قادر است که قدمی به نفع مردم ایران بردارد جز همگام وهم بستر شدن بااینان، به خصوص اینکه با بحرانی بودن پروژه ی هسته ای و قدرت اجرائی که سپاه پاسداران دارد و اهداف هسته ای را که دنبال می کند . بنابراین اگر هنوز کسانی درون جبهه ی دوم خردادی ها وجود دارند که گرایش به مردم دارند و دل شان و اقعاً به حال آنان می سوزد. بهتر است که از هم اکنون کنار بکشند و نمایش خیمه شب بازی انتخابات دوره ی دهم را تحریم کنند و از بقیه هم به خواهند که همین کار را بکنند . زیرا که بهترین خدمتی که اینان می توانند انجام دهند همین فاصله گرفتن از حاکمان غارتگر و جنگ افروز و عوامفریب و دین فروش و شیادان می باشد .
هوشنگ - بهداد
یکشنبه 3 شهریور ماه سال 1387

نقد وبررسی " عراق ; استمرار ناكامي "آمريكا روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 3 شهریور 1387
"تلاش برای برهم زدن توافقنامه میان دولت عراق با آمریکا در راستای سیاست ناامن کردن بیشتر عراق به عنوا ن پشتوانه ی پروژه ی هسته ای "
همانگونه که شکی باقی نمانده است که تنها برنده ی اشغال نظامی افغانستان و عراق رژیم تروریستی آخوندی بوده است. بنابراین این رژیم هرگز اجازه نمی دهد که شرایط بدست آمده در عراق و افغانستان خلاف خواست ومنافعش به چرخد . زیرا که اولین موردی که می تواند سهم و ضربه ی مهلک برای رژیم تروریستی آخوندی باشد باز گشت امنیت و آرامش در این دو کشور جنگ زده و به تبعه ی آن در منطقه می باشد . زیرا که برای رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و ضدبشری که اساس فلسفه ی وجودی اش بر دو رکن اساسی صدور تروریسم و بنیاد گرائی استوار است . آنگونه که تا حال یک روز بدون بحران سازی و ترور وجنگ افروزی به حیات ننگین خودش ادامه نداده است . لذا اکنون که بیش از هر زمان دیگر هم نامشروع تر شده است و جو نارضایتی عمومی هم بسیار بالا می باشد که فقط با گسترش سرکوب وخفقان و افزایش اعدام ودار زدن و تشدید امنیت اجتماعی که نوعی دیگر یا آن روی سکه اعلام ناشده ی فضای حکومت نظامی می باشد توانسته است جامعه در حال انفجار را کنترل کند. از طرف دیگر بطور جدی بدنبال دسترسی به سلاح هسته ای می باشد که با جهان بر سر این موضوع چالش دارد .
البته برای پیگیری این هدف دسترسی به سلاح هسته ای است .چون برای پیش برد این هدف بر زیر فشار است و دچار بحران مواجه می باشد پس برای عبور از موانع و بحران مجبور است که مدام سیاست دخالت گری با اقدامات تروریستی در کشورهای همجوار و منطقه را بطورجدی و سیستماتیک دنبال و اجرا کند .
بنابراین پس از اینکه خبر توافقنامه ی نظامی و امنیتی و اقتصادی میان دولت عراق با آمریکا درز کرد بلافاصله توطئه و دسیسه و تحریکات و اقدامات تروریستی در عراق شروع شد و مخالفت کردن پیرامون این توافقنامه بالا گرفت تا اینکه بتواند آن را خنثی کند .
عجیب است که مگر عراق ، همسایه دیگر چندین کشور نیز ندارد ؟ سئوال است که چرا این کشورها اینگونه حساسیت شبیه رژیم تروریستی آخوندی نسبت به اوضاع ندارند ودر امور داخلی عراق دخالت نمی کنند؟ آیا همین دخالت گری نشان از اهداف مشخص در عراق نمی باشد که نه خدمت به مردم عراق و کمک به امنیت این کشور نمی باشد که تسریع وشتاب دادن بیشتر باتلاق شدن عراق می باشد؟ هانگونه که سران رژیم تروریستی آخوندی اقرار و اعتراف کرده اند که امنیت عراق، امتیت اینان می باشد؟ مفهوم این امنیت چیست مگر جز غیر این است که اعتراف آشکار به حضور در راق است . زیرا که همه جهان شاهد می باشند که عراق از چگونه امنیتی بر خوردار می باشد و نقش کدام کشور همسایه در عراقبرجسته و محرز می باشد که اینگونه دستآوردی بهراه داشته است ؟
سئوال بعدی این است که اروپا برای چه به سیاست کثیف تجارت خون مذاکره ی هسته ای خود با این رژیم ادامه می دهد که حاصل آن اکنون در عراق و افغانستان و لبنان و فلسطین شاهد ویران وناامن است ؟ اصلاً به رژیم تروریستی آخوندی چه مربوط است که فضولی گری در امورداخلی عراق می کند و به عنوان سخنگوی مردم عراق تصمیم گیری برای مردم عراق می کند؟
مگرپس از 3 دهه چه گلی بر سر مردم ایران نشانده شده است که قرار است الگوی آن در عراق تکرار و ر له گردد؟ مگر جز این است که اکنون در ایران تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها و فقر و بیکاری بیداد می کند و شرایط زندگی در ایران آنگونه است که هم بانک مرکزی و هم مجلس کمدی و انتصابی هشتم اعلام کرده اد تعداد 14 میلیون فقیر در کشور زندگی می کنند که در آمد آنان کمتر از دو دلار در روز می باشد و همین روزنامه بود که چند روز پیش گزارش کرد که نوزا د یک روزه ای در سطل زباله یافت شد . آنهم موقعی کارگر شهرداری مشغول تمیز کردن سلطل های زباله بود که از صدای گریه نوزاد متوجه این موضوع شد . همچنین چندروز قبل از آن نیز گزارش شده بود که نوازد یک روزه ی دیگری را مادر نوزاد همراه با یک یادداشت بر توی جعبه ای برروی آب زاینده رود رها کرده و برروی آن نوشته بود هرکس آن را گرفت فقط از این نوزاد خوب مراقبت کند . زیرا که به دلیل فقر مالی مجبور به جدا و رها کردن این نوزاد شدم .

در خاتمه اینکه اکنون بازهم پرسش است که جنایتکاران حاکم براین با این جامعه سیاه و تاریک ومرگ زده ای که برای مردم ایران ساخته اند. مگر مردم ایران چه خیری دیده و بهره ای برده اند که اکنون تلاش می شود لگوی بدتر از آ ت را برای مردم عراق ترسیم شود؟ در صورتیکه در باغ آن کمی بیش از 5 سال دخالت گری و اقدامات تروریستی و آدم ربائی و جنایت که در راق ادامه دادند و آخرین نمونه ی آن کشف مسجد زندان و شکنجه و قتلگاه در بغداد است که جنایتکارانی که ربده شدگان سنی و شیعی عراقی را قصابی و سلاخی می کردند مسجد را را کرده به ایران گریخته اند . چرا سرمقاله نویس به اینگونه جنایات اشاره نمی کند و برای چه این حامیان بد نام و گمنام شبه نظامیان شیعی در ایران پذیرفته شده است چرا از این وابستگان رژیم تروریستی آخوندی در عراق با مشخصات نام برده نشده است وفقط گفته شدهکه اینان جزو سایر نیروهای مخالف توافقنامه میان دولت دست نشانده ی عراق با آمریکا می باشند ودولت از اینان وحشت دارد که امضاء نمی کند؟ اصلاً چرا باید مردم بی گناه عراقی و نظامیان آمریکائی در عراق کشته شوند و عراق باتلاق وویرانه گردد تا که آمریکا عرق را ترک کند تا که راق دربست در اختیار رژیم تروریستی آخوندی قرار گیرد و به سرپل اصلی صدور تروریسم و بنیاد گرائی به جهان ونه به منطقه تبدیل گردد . پیشنهاد می شود بهترین شیوه همان دوران قبل از اشغال نظامی عراق است که رژیم تروریستی آخوندی در عراق لانه تروریستی و جاسوسی نداشت . بازهم برای بازگشت امنیت وآرامش به عراق و پایان گرفتن اقدامات تروریستی و خشونت گرائی آدم ربائی و تروذ این مرکز اصلی اقدامات تروریستی می بایست در بغداد تعطیل گردد.
هوشنگ - بهداد
یکشنبه 3 شهریور 1387
نقد وبررسی " راهبرد ورود (يادداشت روز) "روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه 2 شهریوماه سال 1387
برای شکست رقیب مغلوب وبرنده شدن نمایش خیمه شب بازی ریاست جمهوری دوره ی دهم فقط باند های مافیائی ازیک نامزد حمایت کنند "
آخوندهای مرده حلوا و نقل و خرما و شرینی ومفت و مجانی خورحکومتی که عادت دیرینه و مزمن به این خصلت ترک ناپذیر دارند . زیرا که پیوسته همچون لاشخور بال و چنگال خودشان را در مقابل هرگونه جشن عقد نان عروسی و مراسم عزداری و سوگواری گشوده وبرای چریدن فرود آمده وحضور داشته اند . از آن زمانی که بقدرت رسیده اند همین نقش را بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات برای شان داشته است . زیرا که معمولا در 3 دهه گذشته همه رقابت ها و سگ دعوا ونزاع وجنگ های جناحی و باندی پیرامون بسیج برگزاری همین نمایش خیمه شب بازی ها برای قبضه کردن قدرت بوده است و اصلاً برای شان مهم نیست که محتوای آن چیست وچه وعده یا قول های دروغین به مردم داده می شود و پس از اینکه نمایش تمام و نوبت به اجرای نمایش بعدی می رسد؛ نه اینکه کسی پاسخگوی قول های داده و فراموش شده نیستند ، بلکه کسی زحمت هم نمی کشند تا جوابگو باشند یا اینکه تذکر سطحی دهند که چرا برعکس و وارونه ی قول های داده شده به مردم انجام شده است . البته مشخص است که چرا اینکار نمی شود . برای اینکه همانگونه که پیوسته تأکید شده است در پیشگاه رهبر و مسئولان رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و نامشروع مردم نه محلی از اعراب دارند ونه دارای هیچگونه حق و حقوق پایمال شده ای می باشند تا کسی به خواهد در این مورد احساس مسئولیت کند و پاسخگو باشد . برای است که رقبا بیش از یک سال درگیر نمایش خیمه شب با زی مجلس کمدی و انتصابی هشتم بودند و وزارت کشور و شورای نگهبان آلت دست و دست نشانده ی لوطی جماران مشغول پرونده و سناریو سازی بودند . سپس با رد صلاحیت قله ای � گله ای همه ی نامزدان رقیب دوم خردادی های مغلوب به اتهام ساختگی و مضحکی که لوطی جماران ساخت که اینان دشمن شناس نمی باشند ومرز با دشمن را مخدوش کردند بهانه ی لازم برای قلع و قمع کردن شان را فراهم کرد تا که یک مجلس کمدی و انتصابی و پاسدار ریزه و تسلیم شده با غلامکان حلقه بر گوش فراهم شد که بقول لوطی جماران در تعامل دولت جراحی و خراطی شده باشد که بطور مسخره مدعی عدالت محوری می باشد که به جای قول دروغین و عوامفریبانه ای که به مردم داده بود نان بر توی سفره های خالی اشان می برد تورم و گرانی تحویل شان داده شد . البته مجلس کمدی و انتصابی قول مهار ش را داد .

اما با فراموش کردن قول مهار تورم وگرانی اکنون دفاع از پروژه ی هسته ای در رأس دستور کار اصلی مجلس ا شده است . ضمن اینکه باخفقان گرفتن نمایندگان تشریفاتی و رأی اعتماد دادن به پیر زهوار دررفته ای به نام علی کردان به عنوان وزیر دکوری کشور حتی اینان جرأت نکردند تا که پیرامون مدرک دکترای افتخاری قلابی علی کردان از دانشگاه آکسفورد لندن سئوال کنند و آن را مورد تحقیق و بررسی قرار دهند که حد اقل اینقدر گلابزده و آبرو ریزی نشود که این مجلس کمدی و انتصابی تسلیم شده با نقل قول کردن پاسدار گماشته احمدی نژاد از لوطی جماران برای وزیر دکوری رأی اعتماد گرفت. زیرا که این وزیر دکوری کشور بیش از فراهم کردن زمینه و بستر تقلبات گسترده در نمایش خیمه شب بذزی ریاست جمهوری دوره ی دهم وظیفه و مأموریت ندارد تا که به نفع رقیب مغلوب دوم خردادی بیرون آورده نشود . هم اینکه آرای قلابی آنقدر بالا باشد که به طور تاکتیکی موجب مشروعیت تراشیدن برای رژیم بربرمنش و تاریک اندیش ویاغی بین المللی گردد .

همچنین چرا طلبه پاسدار یادداشت روز نویس گیر به رقیب دوم خردادی مغلوب داده است . برای اینکه خودش می داند که رقیب ارگان تبلیغاتی به جز مطبوعات ندارد . از سوی دیگر جا پا یا ردی در قدرت ندارد . بنابراین چشم به بازگشت دوباره ی قدرت از طریق بسیج شدن پیرامون نمایش خیمه شب بازا انتخابات ریاست جمهوری دوخته است . ولی چرا زود شروع شده است . یک بد قضیه عطش باز گشت به قدرت است . از طرف دیگر می بایست مقدمه ی تبلیغاتی آن فرام شود . همینطور اکنون که دولت به دلیل انتقادی که به سوی رحیم مشائی معاون پاسدار احمدی نژاد و رئیس سازمان گردشگری و میراث فرهنگی شروع شده و ادامه دارد که اتفاقاً از سوی باندهای مافیائی خودی حاکم می باشدکه موجب شده است رفسنجان هم ریسک کند و وارد صحنه شود و انتقاد به دولت و احمدی نژاد کند که همین حرکت موجب انتقاد شدید قلم بر دستان این روزنامه و یادداشت روز نویسان شده است. همچنانکه توضیح داده شد که چون ابزار تبلیغات رسانه ای دولتی به جز مطبوعات ندارد می بایست که زود شروع کند . به خصوص اینکه تذکر داده شد که این نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی انتصاباتی چه نقشی برای مرده و مفتخوران دارد؟ زیرا که رقابت و تضاد میان لاشخوران برای قبضه ی قدرت و سهم برای بیشتر از ثروت است که به جز نیاز سیاهی لشکر شدن مردم هیچگونه نقش یا نیاز دیگری این مردم ندارند.

بالاخره پاسدار طلبه یادداشت روز نویس پس از مطرح کردن بخشی از اهداف رقیب به باند های مافیائی حاکم تفهیم و توصیه کرده است که شرایط نمایش خیمه شب بازی مجلس کمدی و انتصابی دوره ی مجلس هشتم فرق دارد با برگزاری نمایش خیمه شب بازی ریاست جمهوری دوره ی دهم زیرا که می بایست در این نمایش پیرامون یک نفر همگی به توافق برسند تا هم آراء خرد و شکسته نشود . هم اینکه زمینه تقلبات آرای تدارک دیده شده فراهم گردد . هم اینکه تضمین پیروزی قطعی گردد و شانسی برای رقیب گذارده نشود.یعنی اینکه همانگونه که اصلاً مهم نیست که عملکرد دره ی اول ریاست جمهوری حتی در هفته ی دول پس از 3 سال درشرایط کنونی چیست . مردم در چه شرایطی زدگی می کنند وبه اینان چه قول داده شده یا گفته و چه داده شد؟ بلکه فقط تأکید شده و رهنود داده شده که چگونه شگرد تبلیغات رقیب مغلوب دوم خردادی خنثی شود و فضا و تضمین پیروزی نامزد خودی فراهم گردد .

در خاتمه اینکه مسخره اینکه قلم بر دست مبلغ پاسدار احمدی نژاد و جارچی دولت برای اینکه نمک برروی زخم محروامن وتهی ستان به پاشد از هفته ی دولت و اقتدار و سر افرازی دولت خدمتگزار و عدالت محور سخن گفته است که افزده هدفی جز اجرای احکام الهی یعنی 29 قتل جمعی و دار زدن در یک روز به نام عین حقوق بشر نامیدن و بسط عدالت یعنی همان گسترش بیشتر شکاف عمیق طبقاتی و فقر بیکاری وتورم وگرانی و 80% جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی کردن و پیدا شدن نوزاد یک روزه در سطل آشغالی که روزنامه جمهوری اسلامی گزارش داد و امنیت یعنی افزایش سرکوب از طریق نیروی انتظامی و بازداشت رئیس پلیس تهران سردار پاسدار رضا زارعی در خانه ی فساد در کنار 6 زن به عنوان مبارزه با بی حجابی و فساد اخلاقی و اجتماعی و پادگانی کردن دانشگاه ها در کنارا فریاد مرگ بر دیکتاتور دانشجویان است . البته نمونه ی ایت مددی معاون آموزشی دانشگاه زنجان هم هست که می خواست دردفتر کار خودش به ی دختر دانشجو تجاوز کند . همینطور رشد خود کشی دخترا دانشجو و ربودن و زیر شکنجه کشتن پسر دانشو در سنندج و زن دکتر جوان در همدان است که از پارک ربوده و جسد به عنوان خودکشی تحویل خانواده اش داده شد . ا تحقیر کردن جوانان در خیابان نمونهی دیگر امنیت اجتماعی است . به خصوص بطور مشترک تصویب کردن قانون اعدام افراد شرور در مجلس کمدی و انتصابی از سوی دستگاه قضائی ضد آزادی و دشمن عدالت و حامی کلان دزدان و مفسدان اقتصادی در کنار مجلس کمدی و انتصابی مجلس هشتم و خلاصه لایحه چند همسری که از سوی دولت عدالت محور به مجلس برای مردان غارتگر ثروتمندشده به عنوان کنیز و کلفت در خدمت مردان نیز بخشی دیگر از عملکرد و افتخارات دولت و نظام یک دست شده موسوم به اصول گرایان است که پیشنهاد شده است می بایست این وضعیت همچنان ادامه یابد.
هوشنگ � بهداد
شنبه 2 شهریوماه سال 1387