نقد و بررسی " رونق بازار آفتاب نكاهد" روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 10 خرداد ماه سال 1388
" سرمقاله نویس بدون پرداختن به فضای فقر و بی عدالتی 30 ساله ی حاکم در سرزمین سوخته و نفرین شده ی سیستان و بلوچستان درعوض مداحی نوحه سرائی وارونه کرده است"

4 سال است که جوجه طلبه های لات و لمپن های حامی پاسدار گماشته احمدی نژاد مشغول تحقیر و تمسخر و توهین کردن اهل تسننن و خلفای شان می باشند که تصاویر اینان با مزخرفات و هجو و ولمپن و جوک گوئی های شان برروی برخی از ساایت های اینرننتی به نمایش گذاشته می شود. ضمن اینکه 3 دهه است که به اهل تسنن خیلی بیش از شیعیان در پایمال کردن حق و حقوق شان ظلم و اجحاف شده است تا جائیکه حتی نه یک وزیر و استاندار سنی در کابینه وجود ندارد در صورتیکه حداقل 20 % جمعیت کشور را اینان تشکیل می دهند . صد البته که قابل کتمان شدن نمی باشد که به اهالی استان های مرزی به خصوص استان های کردستان و سیستان و بلوچستان در 3 دهه ی گذشته خیی بیش از مردم سایر شهر های ایران ظلم وبی عدالتی و تبعیض روا داشته شده است . آنگونه که روزی نبوده است که خبر سرکوب و کشتن و دار زدن و زندان نمودن از استان فقیر و محروم و سر زمین سوخته ونفرین شده ی سیستان و بلوچسان گزارش و مخابره نشود . به ویژه از زمان نه طولانی که امنیت داخلی به دو ارگان سر کوبگر پاسداران و بسیجان واگذار شده است و جای نیروی انتظامی در استان مرزی سیستلن بلوچستان را سپاه پاسداران سر کوبگر گرفته است و به بهانه ایجاد امنیت با مرز زمینی پاکستان فضای سرکوب و خفقان و بگیر وببند وبکش بر قرار کرده است . زیرا که همانگونه که مدتی پیش کشتی محموله مشروب به سوی سواحل آبهای ایران و اسکله های غیر مجاز زیر کنترل سپاه پاسداران در حال حرکت بود در سواحل آبی عربستان غرق شد . بنابراین خیلی سال است که این ارگان سر نخ اصلی ورود و توزیع محموله های مواد مخدر از طریق آبی و زمینی را نیز در اختیار خود دارد . اکنون برای اینکه انحصار کامل ورود مواد مخدر ازافغانستان به ایران را پاسداران در کنترلش داشته باشد نیرو به نوار مرزی استان سیستان و بلوچستان اعزام کرده است . بنابراین انکار نمی باشد که انفجار مسجد امیر المؤمنین بازتاب و بازده 3 دهه ی سرکوب و اعدام و کشتن در این استان است که شعله ی های سرکش خشم وکینه ورزی و انتقام کشی را چنین بارور کرده است . برای اینکه برای نشان دادن قدرت که امنیت در این منطقه وجود دارد سریع 3 نفر که چند نفر جلو تر از انفجار این مسج در زاهدان دستگیر شدند و ارتباطی به این انفجار نداشتند که در کنار همین مسجد در جا بر دار کشیه شدند تا از مردم زاهدان زهر چشم گرفته شود.

همچنین ازطرف دیگر قلم بر دست یادداشت روز امروز ورق پاره ی کیهان با مقصر کردن دولت پاکستان که در این انفجار دست داشته اما اعتراف کرده است که این اقدام انفجاری در مسجد امیر المؤمنین پیامی از سوی مسئولان و مقامات پاکستانی به سران رژیم بوده است که بدانند دیگر در مسائل امنیتی پاکستان دخالت نکنید. یعنی اینکه فریاد زده شده است که هرچه از این دست بگیری از دست دیگری باید پس دهی . خلاصه چیزی که عوض دارد گله ندارد. اما عجیب است که مداحان ونوحه و روضه خوانان قلم بردست عادت مزمن دارند تا که شیپور را از در گشادش بنوازند و هذیان و وارونه گوئی کنند که آری رابطه حکومت مدعی ام القرای جهان اسلام با همه پیروان مذاهب خوب است و عاری از اهانت و بی احترامی می باشد . زیرا که اکنون دیگر فحاشی و هتاکی و توهین و تهدید ها تکرار و تأکید نمی شود که رهبران کشور های عربستان و اردن ومصر و رهبر فلسطین محمود عباس خائن می باشند که می بایست تعویض شوند و جوایز میلیونی برای ترور و کشتن شان تعیین نمی شود. اکنون با فراموش کردن تلاش برای ایجاد جنگ داخلی و برادر کشی در فلسطین و جدا کردن نوار غزه تا حماس تبدیل به چماق بران آفرینی و جنگ افروزی در منطقه در کنار حزب الله لبنان شودتا که اینان بنا بر توصیه و رهنمود لوطی جماران و پاسداران و دلار های اهدائی بیشتر دشمنی با محمود عباس و روند مذارات صلح خاورمیانه کنند .

از سوی دیگر بدتر اینکه آویزان شدن به پیام آدرس غلط دادن لوطی جماران هم یک شگرد نخ نما و لو رفته ای می باشد که دیگر نه کارآئی ندارد ، بلکه مانور تبلیغاتی و تصویر مار کشیدن و مار نشان بر ای پاک کردن صورت مسئله و پرونده ی سیاه سفید کردن همچون بازی کردن با چیز بد بو وبر هم زدن وبوی گند آزار دهنده اش بیشتر در آوردن می باشد.

در خاتمه اینکه مشخص نیست که فضای سنگین حکومت نظامی تحمیل شده به مردم استان کردستان که همراه با اعزام وگسیل گله های پاسداران و بسیجیان از سراسر ایران به سنندج مرکز استان کردستان بود تا وانمود شود که اینان جزو اهالی استان کردستان می باشند که به استقبال لوطی جماران سر و دست می شکنند که پس از 30 سال رهبر رژیم تروریستی آخوندی به استان کردستان سفر کرده است. آنهم استانی که از روز پس از انقلاب جواب خواست و مطالبات مردم این استان واحزاب و سازمان های سیاسی استان از سوی ارتش و پاسداران با شلیک گلوله های هوائی و زمینی با زندان و شکنجه و اعدام داده شد . از طرف دیگر در 3 دهه ی گذشته رشد روز افزون سرکوب و فقر و بیکاری سوغات دیگر برای مردم این استان بوده است . تازه این سفر لوطی جماران به این استان کردستان برای پیام دادن به آن طرف مرز وسرزنش کردن و کوبیدن منتقدان و رقبای پاسدار گماشته محمود احمدی نژاد ودولت نهم بود که چرا اینان ازدولت ساده زیست بودن دولت نهم انتقاد می کنند؟ بنابراین اکنون خیلی رندی و شیادی می خواهد که این سفر لوطی جماران به استان کردستان با شرایط سنگین حکومت نظامی تحمیل شده به مردم استان به خصوص شهر سنندج می تواند بمنزله ی اعلام همبستگی مردم کردستان و وحدت اهل تسسنن با حاکما ن عوامفریب و دین فروش باشد که ملای سرمقاله نویس همچون همتایش پاسدار یادداشت روز نویس در ورق پاره ی کیهان ادعایش را کرده است د و انفجار مسجد امیر المؤمنین در زاهدان را برای ضربه زدن به این همبستگی ووحدت ارزیابی و قالب نموده است .
هوشنگ � بهداد
یکشنبه10 خرداد ماه سال 1388
نقد و بررسی " تأمل در ترور چند وجهى زاهدان (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان یکشنبه 10 خرداد ماه سال 1388
"بدون بررسی ریشه ای که در 30 ساله گذشته در استان سیستان و بلوچستان چه گذشته است؟ یا اذعان شود چرا در امور امنیت داخلی پاکستان مداخله گری می شود. پاکستان متهمبه عامل انفجار مسجد زاهدان شده است"

موضوع اقدام تروریستی و دست داشتن عوامل بیگانه در انفجار اخیر مسجد امیر المؤمنین زاهدان بنا بر ادعای مضحکی که لوطی جماران کرده است. سپس آخوند احمد خاتمی امام جمعه ی موقت تهران و نوچه و شاگرد آخوند انگلیسی و شکر دزد و شکر خوار مصباح یزدی آمریکا و اسرائیل را مقصر قلمداد کرده است.موجب شده است تا باز پای پاسدار غیر ایرانی کارشناس مسائل کشور های همجوار و خاور میانه سر و کله اش پیدا شود و با وراجی و حلاجی و روضه خوانی و گریز به صحرای کربلا زدن در یادداشت روز ورق پاره ی کیهان به عنوان تحلیل سیاسی به نمایش گذارد تا بدون هرگونه بررسی و ازریابی که در 30 سال گذشته در استان فقیر و محروم و سر زمین سوخته سیستان و بلوچستان چه گذشته است ؟ ولی با پاک کردن صورت مسئله و برای شستن دستان خونین و آلوده به جنایات 3 دهه ی رهبران و پاسداران رژیم تروریستی آخوندی در این استان فقیر و محروم و سر زمین سوخته سیستان و بلوچستان دست به مظلوم نمائی و طلبکاری زده است تا که بهانه ی لازم داشته باشد که کار نامه ی سیاه وننگین و خونین و مجرم بودن سران رژیم در این استان را به حساب خودش پاک گرادند ورفع مسئولیت پاسخگوئی به اقدامات جنایتکارانه و ضد انسانی 3 دهه در این استان نماید . در صورتی که هر روز بطور سیستماتیک خبر مرگ از این استان مخابره شده است؟ آنگونه تمان ووارونه گوئی شده که حتی قلم بردست نمی نگوید که چرا این 3 نفر که در جوار مسجد امیر المؤمنین در زاهدان به عنوان عامل و مجرمان انفجار این مسجد بر دار کشیده شدند. مگر چند روز قبل از این انفجار بازداشت نشده بودند که دخالت در این انفجارنداشتند؟ ولی برای چه خیلی سریع به عنوان انتقام کشی و تلافی کردن اینان مجازات شدند؟

البته این مدعی قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس پس از بر خواستن از خواب عمیق یادش افتاده است که چند سال پیش چون لوطی جماران به زاهدان سفر کرد که اتفاقاً هواپیمای حامل پاسداران محافظانش زمان باز گشت به سوی تهران در کوه های اطراف کرمان سقوط کرد و صد ها نفر پاسداران سر نشین هواپیما با چند خلبان پاسدار کشته شدند. اما عجیب است که ادعا کرده انفجار کنونی مسجد امیر المؤمنین حاصل و انتقام آن سفر لوطی جماران به زاهدان بوده است . آنهم اینکه معجزه آسا ضد انقلاب با حس و دانش تله پاتی چند سال جلوتر و زود تر از زمان متوجه شده و اذعان کرده است که چون سفر لوطی جماران سبب شد همه زحمات 30 ساله ی اشان در این استان را بر باد رود پس نمی بایست که ساکت ننشست. لذا دست به انتقام کشی زده و مرتکب انفجار در مسجد امیر المؤمنین در زاهدان شدند .

اتفاقاً پاسدار قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس به وضوح لو داده است که این اقدام انفجاری در مسجد امیر المؤمنین زاهدان نوعی پاسخگوئی به اقدامات و توطئه های مشابهی می باشد که لوطی جماران و پاسداران درافغانستان و پاکستان علیه ی حکومت های مرکزی شان برای باج گیری کردن از آمریکا دنبال و اجرامی کنند که اکنون پس از کشانیدن اجباری رؤسای جمهور افغانستان و پاکستان به تهران که هم نمایش تبلیغات خیمه شب بازی انتخاباتی �انتصاباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم بود . هم اینکه بطور غیر مستقیم پاسخ آمادگی و شرکت درجبهه ی مشترک علیه ی طالبان در افغاستان و پاکستا ن به آمریکا داده شد.اما اکنون ضربه ی انفجاری متقابل به مثل ا ز رقیب دریافت کرده اند.

فراموش نشود که این شیوه از زمان اشغال نظامی عراق که فضا برای حضور عوامل اعزامی تروریست و خرابکاران و ناامن سازی از ایران به عراق فراهم شد که سپاه پاسداران و به ویژه سپاه قدس و بدر و ... توانستند بطور گسترده در عراق فعال شوند تا کنون با اقدامات انفجاری و استشهادی و انتحاری و ترور و آدم ربائی و مثله و شکنجه و کشتن شان عراق را تبدیل به باتلاق نمایند . سپس عراق به کانون صدور تروریسم و ارتجاع و بنیاد رانی به کشور های همجوار و منطقه ی خاور میانه تبدیل شد. تا اینکه نوبت به افغانستان وتازگی ها پاکستان رسیده است . زیرا که ساختار ارتجاعی و قرون وسطائی نا متعارف و نامشروع رژیم تروریستی آخوندی آنگونه است که به جز سرکوب گسترده و روز افزون داخلی و صدورتروریسم و بنیاد گرائی و ارتجاع همراه باسیاست دخالت گری درامور داخلی سایر کشور های همسایه و منطقه خاورمیانه هر گز امکان شانس بقا ندارد .

به خصوص در شریط کنونی که در انزوای منطقه ای و جهانی بسر می برد و سخت درگیر بحران هسته ای و فشار از بیرون می باشد وهم بطور جدی در گیر رزم و ستیز و جدال باندی و جناحی جنگ و نزاع قدرت پیرامون نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی می باشد که نیازشدیدی هم به بحران آفرینی برون مرزی برای انحراف اذهان عمومی داخلی و بیرونی دارد. پس بی جهت نیست که بر دامنه ی سیاست مداخله گری در امور داخلی عراق و افغانستان و پاکستان و لبنان و فلسطین افزوده است . چونک هدر لبنان و عراق انتخابات پارلمانی ودر افغانستان انتخابات ریاست جمهوری در پیش روی می باشد که نتایج شان برای اهداف آینده پروژه ی هسته ای سران رژیم تروریستی آخوندی بسیار مهم و تعیین کنده می باشد .

اما قلم بر دست مأمور تصویر مارکش و مار قالب کن برای اینکه پرونده ی سیاه دخالت گری و ناامن سازی لوطی جماران و سپاه پاسداران در انفجارات عراق و افغانستان و پاکستان و... را وارونه جلوه دهد و تضاد و دشمنی اش با سکولار لیسم به خصوص حزب بعث عراق که معلوم نیست چرا باید فرق با حزب بعث سوریه داشته باشد و کشور عربستان را برجسته کرده باشد اینگونه ادعا کرده است :

"اما البته کسانی هستند که بدون آنکه ارتباط واقعی با مذهب داشته باشند خود را به اهل سنت می چسبانند اما کیست که نداند بعثی ها اساسا لائیک اند و وهابیت فقط با شیعه مشکل ندارد . انفجارهای زاهدان در شرایطی به وقوع پیوسته است که آمریکایی ها علنا از فروپاشی قریب الوقوع دولت در اسلام آباد خبر داده اند.. انفجار بمب در زاهدان می تواند این پیام را برای ایران درپی داشته باشد که تهران پای خود را از مسائل امنیتی دو کشور همسایه شرقی خود خارج کند و میدان را برای وقوع تغییرات امنیتی مطابق برنامه آمریکایی ها باز بگذارد. "

بهر حال پاسدار غیر ایرانی قلم بر دست و یاددشت روز نویس درپایان بیشتر با خود زنی کردن لو داده است که دلیل یا سرنخ انفجار در مسجد امیر المؤمنین درزاهدان کجا می باشد . زیرا که اعتراف کرده است که این انفجار که کشته شدگان ومجروحین اش همگی پاسدار هستند به دلیل تحویل گرفتن امنیت نوار مرزی استان سیستان و بلوچستان از نیروی انتظامی سوی سپاه پاسداران است که مشخص است این ارگان فاشیستی که انحصار ورود وتوزیع مواد مخدر ا خودش می خواهد در این مدت دست به چه جنایاتی در این استان محروم و فقیر زده است که موجب چنین واکنش انتقامی را بهمراه داشته است ؟

از طرف دیگر این پاسدر قلم بر دست بیشتراعتراف کرده و اذعان کرده است که دولت پاکستان با این اقدام پیام به سران رژیم تروریستی آخوندی داده است که در امور داخلی و امنیت این کشور دخالت نکنند . یعنی با انتقام این پیام آشکارا دخالت گری در امور داخلی پاکستان تقبل شده است . مسخره تر اینکه مدعی شده دلیل این انفجار در مسجد شیعه در زاهدان به دلیل محبوبیت لوطی جماران در میان اهل تسنن کردستان ایران و فضای امنیتی حاکم در ایران می باشد که خوشآیند کشور های ناامن و متزلزل همسایه نمی باشد .

در خاتمه اینکه رژیم بربر منش و تاریک اندیش و پدر خوانده تروریست جهانی و یاغی بین المللی آخوندی که نامزدان رقیب را تحمل نمی کند که مورد تأئید صلاحیت شورای نگهبان به عنوان صالح واقع شده اند و اینان را جزو بر اندازان یا کودتا گرا یا طراحان انقلاب رنگین متهم و خطاب می کند . مشخص است که با دگر اندیش و مخالف و ناراضی مسلمان شیعه و اهل تسنن داخلی چه می کند و چگونه تلاش برای ناامن سازی کشور های همسایه و منطقه خاورمیانه بر خورد خواهد کرد؟ و تا هر زمانی که روی پا باشد بد تر از این اقدام خواهد کرد که توطئه ها و دخالت گری هایش هرگز کاهش نمی یابد. یعنی اینکه چشم انداز برای مردم ایران نیز بد تر ازاین می شود که بهتر نخواهد شد . پس مثل همیشه تأکید می شود راه حل نهائی؛ تلاش داخلی و منطقه و جهانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران است.


هوشنگ - بهداد
یکشنبه 10 خرداد ماه سال 1388
نقدوبررسی " 30سال روزنامه نگاري متعهدانه" روزنامه ی جمهوری شنبه 9 خرداد ماه سال 1388
"پس از 30 سال ادعای روزنامه نگاری و وارونه گوئی و کتمان کردن حقایق ،بازهم بعنوان معیار روزنامه نگاری سرسپردگی به لوطی جماران و جنگ افروزی اعتراف شده است"

عجیب است که مدعی روزنامه نگار با تجربه ی 30 ساله وارونه گوئی یک سور در هذیان گوئی به همتای خودش سر بازجو حسین شریعتمداری مدیرمسئول ورق پاره ی کیهان زده است . زیرا بر خلاف اینکه این ورق پارهبطور علنی بلند گو وکیل مدافع آخوند دزد و غارتگر بساز و بفروش رفسنجانی و علیه ی دوم خردادی ها شده است .چونکه مدیر مسئول این ورق پاره ی حکومتی مشاور رفسنجانی می باشد . اما اکنون به مناسبت سی ساله شدن این ورق پاره ضمن اعتراف سر سپردگی به ولی فقیه لوطی جماران در دنباله اینگونه ادعای وارونگی پیرامون وظایف روزنامه نگاری کرده و آدرس غلط داده است :

محور اصلي حركت روزنامه پيروي از ولايت فقيه است كه به تعبير حضرت امام خميني رضوان الله تعالي عليه ستون فقرات نظام جمهوري اسلامي و عمود خيمه انقلاب است. هرگز تلاش نكرديم اصول و آرمان ها و ارزش ها را وسيله اي براي رسيدن به اهداف شخصي و گروهي قرار دهيم چرا كه اصولا روزنامه نگاري را شريف تر از اين ميدانيم كه ابزاري براي نيل به اين خواسته هاي كوچك شود. رسانه در ابواب جمعي زيرمجموعه � اهل الذكر � جا دارد و آگاهي بخشي نمي تواند ماهيتي جز حق داشته باشد. دروغ و فريب و تزوير از جنس روزنامه نگاري نيستند و بهيچوجه نمي توانند با رسانه هم خانه شوند كه سهل است حتي نمي توانند با آن همسايه شوند. آزادانديشي جان مايه روزنامه نگاري است . روزنامه نگار نمي تواند دستوري و سفارشي و فرمايشي عمل كند"

ملای سرمقاله نویس بدون توجه 30 سال قلم شکنی و دهان دوختن و سرب در آن خالی کردن و کتاب خمیر نمودن و نشریات سیاسی دگر اندیشان ممنوع کردن و مطبوعات توقیف و تعطیل کردن و روزنامه نگار ووبلاگ نویس در بند کردن و شکنجه و تیر باران یا کشتن و دانشگاه را گور ستان و پادگانی کردن و تک صدائی ولی فقیه در جامعه با زور سر نیزه تحمیل و حاکم کردن که حتی مطبوعات رقیب دوم خردادی ها تحمل نمی شوند که همان دانشجویان سابق پیرو خمینی شیاد ی هستند که از دیوار سفارت آمریکا بالا رفتند و آن راشغال کردند ودست به گروگان گیری زدند و درسرکوب گری های خیابانی و دانشگاهی نقش فعال داشتند که خیلی وقت است اینان نیز جزو طرد شدگان هستند و درست و حسابی به جز تنور معرکه گیری گرم کردن در برخی از برهه و شرایط حساس و ضروری نمایشات خیمه شب بازی به بازی گرفته نمی شوند . طوریکه روزنامه ی یاس نو که پس از 5 سال توقیف بودن از زیرچاپ بیرون نیامده دو باره در جا بدستور قاتل مطبوعات سعید مرتضوی بر زیر تیغ سانسور وتوقیف و تعطیل برده شد . آنهم در شرایطی که آزادی همچون عدالت 3دهه است که به مسلخ برده شده است . اما عجیب و جالب است که اکنون ملای سرمقاله نویسپس از 30 سال ا ینگونه ادعای وارونه پیرامون روزنامه نگاری کرده است :

"تجربه 30 ساله روزنامه جمهوري اسلامي نشان داد و ما نيز به اين واقعيت شهادت مي دهيم كه در نظام جمهوري اسلامي روزنامه نگاران مي توانند با آزادانديشي به وظيفه روزنامه نگاري عمل كنند. اين مهم هنگامي دست يافتني است كه آزادانديشي با هرج و مرج طلبي اباحيگري لاابالي گري و خروج از چارچوب هاي قانون و اخلاق اشتباه نشود. پاي بندي به اخلاق يكي ديگر از اصول روزنامه نگاري است . روزنامه نگار حق ندارد رسانه اي را كه در اختيار دارد به ابزاري براي تخريب و تفسيق و تكفير اين و آن تبديل كند چرا كه فلسفه وجودي روزنامه آگاهي بخشي براي تهذيب جامعه است و اگر آگاهي مقدمه اي براي تهذيب نفوس نباشد بي ارزش است و صرف آگاهي بخشي مجرد نمي تواند هدف باشد. "

ملای سر مقاله نویس با استثنا ء کردن خودش ازسایر روزنامه نگاران ، و بدون نام بردن از دیگران که این اصول نامبرده ی وی را نه اینکه رعایت نمی کنند ، بلکه روزنامه نگاری را وسیله ای برای رسیدن اهداف غیر شرافتمندانه و غیر اخلاقی ی خودشان کرده اند و تبلیغ برای بیگانگان و رج و مرج در جامعه می کنند در موردش چنین توضیح داده است:
"در صف مقابل كساني قرار دارند كه روزنامه نگاري را وسيله اي براي رسيدن به اهداف غيرشرافتمندانه قرار مي دهند. فتنه انگيزي ايجاد هرج و مرج رسيدن به قدرت نامشروع هموار كردن راه براي بيگانگان و فراهم ساختن زمينه براي تاخت و تازهاي ضد اخلاقي در اين نگاه روزنامه نگاري فقط به مثابه يك � ابزار بي هويت � عمل مي كند ابزاري كه هيچ شرافتي ندارد و از آن مي توان به اقتضاي زمان به نفع هر هدفي بهره برداري كرد حتي اهداف فاسد و ضداخلاقي و ضدانساني و ضد دين و ضد خدا. نام اين كار هم هر چند در دنياي امروز روزنامه نگاري است ولي در واقع اين يك تهمت بزرگ است كه به روزنامه نگاري بسته شده و هيچ سنخيتي با اين حرفه شريف ندارد قرباني كردن اصول و آرمان ها و ارزش ها در پاي اهداف سياسي اين يا آن گروه و جناح و شخص تحت هر عنوان و با هر توجيهي كه باشد قابل قبول نيست. "

در خاتمه اینکه همانگونه که ملای سرمقاله نویس در ابتدا اعتراف کرده است هدفش از روزنامه نگاری سر سپردگی به ولی فقیه یا لوطی جماران می باشد و دفاع از رژیم ترویستی آخوند ی را وظیفه و رسالت خودش می داند. در پایان نیز وظیفه ی روز نامه نگاری در رژیم تروریستی آخوندی دین فروش و جنگ افروزو غارتگر و عوامفریب را تعهد به خون شهداء دانسته است. البته بدون آنکه مشخص کند که معنی و مفهوم شهید چیست و به چه کسی گفته می شود؟ آیا در جنگ خانمان بر انداز ایران و عراق که 8 سال طول کشید که خمینی شیاد باکینه ورزی و انتقام گرفتن از صدام حسین که رئیس جمهور وقت عراق بود که گفت با ید برود. ضمن اینکه می خواست با ادامه ی 7 سال جنگ کمک به بقای ننگین رژیم تروریستی آخوندی کمک کند و بدتر اینکه آن را نعمت الهی نامید . در صورتیکه این جنگ نکبت بار برای مردم ایران محنت و زحمت و ویرانی و عزاداری وآوارگی و بی خانمانی ببار آورد که گذشته از 1000 میلیارد دلار به اعتراف رفسنجانی بساز وبفروش در نماز جمعه ی تهران این جنگ بهمراه داشت . آخر کجا نوجوانان احساسی و مذهبی و نا آگاه که با سوء استفاده ی مذهبی و در راستای جنگ افروزی بصورت گله ای گرد آوری می شدند و برروی میادین مین پاک کنی مناطق جنگی اعزام و به عنوان یک بارمصرفان مورد سوء استفاده واقع می شدند و به امید بهشت واهی رفتن تکه تکه می گشتند. آیا اینان که می توانند شهید یا شاهد باشند که هموار کردن قدرت برای جنگ افروزان را آماده کردند ؟ زیرا که شهید کسی است که آگاهانه و آزادانه هدف و مسیر راه خودرا برمی گزیند وبا بهای خون خود شاهد تلاش برای تغییر و ثبت دگر گونی وقایع مهم تاریخی می باشد . بد تر اینکه اکنون هنوز پس از 20 سال که از تاریخ آتش بس جنگ ضد میهنی و ضد میهنی8 ساله ی ایران و عراق می گذرد که همراه با سرکشی جام زهر شکست از سوی خینی شیاد بود. هنوز هم با عوامفریبی و شیادی استخوان های پوسیده ی این جنگ ضد ملی و ضد میهنی گرد آوری می شود ودر دانشگاه ها دفن می گردند تا که دانشگاه ها تبدیل به گورستان شود تا حرمت شهدای مورد نظر جنگ افروزان حاکم که قدرت را انحصاری کرده اند حفظ و رعایت شود که حتی خودی ترین نیروهای کیفی هم تحمل و سهیم نمی شوند.

هوشنگ - بهداد
شنبه 9 خرداد ماه سال 1388
نقدو بررسی " تأسف، حيرت و شرم (يادداشت ورز) ، روزنامه ی کیهان شنبه 9 خرداد ماه سال 1388
"مچ گیری و انتقادات طرفین درگیر جنگ قدرت که خیلی آسان نقش و ماهیت ابزاری کردن دین برای قبضه ی قدرت و انحصاری کردنش دربسترانباشت ثروت را به نمایش گذاشته اند"

عجب تیغ و عربده کشی و مچ گیری وتهدید کردن ها میان رقبایدر گیر جنگ قدرت اوج گرفته است. البته می بایست اذعان کرد که مگر عنصر یا مهره ای در رژیم از رأس تا فساد یافت می شود که در 30 سال گذشته به جز کسب قدرت و انباشت ثروت هدف دیگری را دنبال کرده باشد که اکنونباندهای مافیائی حاکم شده و این بقدرت خزیدگانناشی ازطرح کودتای خاموشو خزنده وحراج بر منابع و ذخایر کشور زنندگان چون می خواهند قدرت را برای همیشه انحصاری کنند و هیچ رقیب مزاحمی را برای سهیم شدن در قدرت خودشان تحمل نمی کنند وبر نمی تابند . انتظار داشت که رقیب راسرزنش ومتهم نکنند که برای چه پس از 20 سال اینهم هوس کرده تاکه خیز برای قبضه ی قدرت و سهم خواهی کردن بردارد و افزوده نشود که چرا برای قدرت کبریت آتش بر اندوخته ی 20 سال پیش خود کشیده است و دروغ گوئی و پرسش گری انتقادی از دولت نهم می کند و آن را بر زیر اتهام دروغ گرفته است.درصورتی که مدعی ساده زیست و عاشق خدمت و مخالف شیفته ی قدرت است و چرا چپ و راست پرسش می کنند که دلار های نفتی چه شده است که ارقامش کش می آیدو زیاد می شود. البته گفته نمی شود به جزتبلیغات انتخاباتی دلیل کش آمدن ارقام کسب اطلاعات بیشتراست. برای اینکه هرگز دولت آمار دقیق در 4 سال گذشته از در آمدهای نفتی و هزینه های انجام شده ی خود با چگونگی میزان مبلغ بر داشت های دولتی ارائه نداده است تا مشخص شود که می بایست چه میزان در حساب ارزی پس انداز دولت مو جود باشد ؟

از سوی دیگراز سوی پاسدار بازجوی قلم بر دست یادداشت روز نویس رقبا متهم شده اند که فقط چشم بقدرت دوخته و نظر به آرای موهوم باز گشت بقدرت دارند که پاسخ شان در ستون طنز گفت و شنود همین شماره ی ورق پاره ی امروز کیهان داده شد . چونکه با ازخواب بیدارشان و با پوزش خواهی از اینان پرسش شد که آیاباز هم خواب رؤیائی پنبه دانه توی خواب خوردن می بینید؟
زیرا که ایناتن حاضر نیستند که بینند و فکرکنند که در 4 سال گذشته در روستا های کشور این همه پروژه های استانی چگونه تأمین مالی شده است؟ البته سئوال است که کدامین طرح های آبادانی روستائی اجرا شده است که روستا هابا شتاب رو به تخلیه شدن و کوچ کردن و سرازیر شدن به سوی شهرها به عنوان خوش نشین یا حاشیه حلبی و کارتن آباد شهر های بزرگ شده اند. یا اینکه آنان که در روستاها مانده اند مستحق دریافت 80 هزار تومان سهام عدالت دولتی شده اند که از طریق چاپ اسکناس های بدون پشتوانه و قاچاقی بانک مرکزی این پول که در اختیار دولت گذاشته شده میان روستائیان تقسیم می شود.

همچنین مگر گفته نمی شود که نرخ تعیین شده ی خط فقر اقتصادی مبلغ 850 هزار تومان است . البته تازگی ها گفته می شود که این رقم یک و میلیون و 250 هزار تومان است که هر گز قابل مقایسه با نرخ تعیین شده حد اقل دستمزد مبلغ 264 هزار و 500 تومان نمی باشدکه از سوی دولت و کار فرمایان برای کار گران تصویب شده است که اکنون افتخار به افزایش حقوق چشمگیر کار مندان و باز نشستگان شده است.

عجیب است که گذشته از دستأورد 30 سال خیانت و جنایت و دروغگو و وارونه گوئی و عوامفریبی و دین فروش و جنگ افروزی کردن و بیش از یک صد و بیست هزار از آگاهان زندانیان سیاسی و آزادیخواهان دگر اندیش را تیر باران کردن و بر گردن شان طناب دار آویزان نمودن و خفقان و سانسور مطبوعات در جامعه حاکم کردن تا آنجا که در حد شعاری بودن دانستن حق همگان هم تحمل نشد که جزو آرم تبلیغاتی روز نامه صبح امروز اکبر گنجی و سعید حجاریان بود.برای اینکه از سوی آمران و عاملان قتل های زنجیره ای بسیجی سعید عسگر مأمور شد تا گلوله بر فک و آرواره ی حجاریان شلیک کند تا که به وی و امثالهم تفهیم شود که معنی واقعی حق و دانستن مردم در رژیم بربر منش و تاریک اندیش اندیشه و آزادی کش چگونه می باشد را که حتی برای خودی هایش چگونه می باشد ؟ اما اکنون با قمپز در کردن و غزل ابو عطای آب سر بالاخواندن برای توجیه فرار از پاسخگوئی به سئوال و پرسش و انتقادات رقیب ادعای همه چیز دانی مردم شده که در تور های سفر های استانی خودشان شا هد آن بوده اندو نتیجه گیری شده که اینگونه انتقادات بی ربط است. البته سرباز جو حسین شریعتمداری وارونه و هذیان گوی نیاز نمی بیند تا که توضیح دهد که اگر چنانچه مردم خود شان همه ی واقعیت را می دانند پس چه جای نگرانی از سئوال و پرسش و تبلیغات دروغین رقیب می باشد؟ درصورتیکه پای اتوبوس و منتظر ایستادن مردم و عریضه نوشتن شان که اشاره شده نه برای استقبال پاسدار گماشته احمدی نژاد که از روی نیاز به مبالغ جزئی دریافتی دولتی می باشد . یعنی از روی اجبار و نیازمندی شدید ونا آگاهی از اهداف رأی فروختن شا ن به دولت بوده و می باشد.

عجیب تر اینکه همکار قلم زن سربازجو حسین شریعتمداری یا خودش با نام مستعار دیگر بدون آنکه بگوید که عوامفریبی و دجالی و دروغگوئی و سو ء استفاده ی ابزاری و تبلیغاتی از دین برای مقاصد خاص و نیات پلید کردن و بساط و دکان چند نبش دین فروشی دائر کردن 30 سال است که در همه سطوح حکومت رایج و جاری و ساری گشته است و اعمال می شود و فقط مختص میر حسین موسوی نیست که با شال و نوار و رو سری و پوستر های سبز وارد معرکه ی تبلیغاتی � رقابتی شده باشد.

زیرا که مگر تشکیل کابینه ی امام زمانی پاسدار گماشته ی احمدی نژاد فرا موش شده است که چگونه در ادامه با حالت احاطه شدن در هاله ای از نور به ساز مان ملل رفت ؟ سپس ادعای میزبانی هرروزه سر سفره با امام زمان شد . حتی کابینه ی امام زمانی با دریافت امضاء و تعهد های کتبی از اعضای کابینه شد که در پاکت مهر و موم گذاشته و تحویل پاسدار محمد حسین صفار هر ندی داده شد که وزیر فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید ارشاد می باشد تا با خودش به قم ببرد و بر توی چاه جمکران بی اندازد تا بدست امام زمان ببرسد . البته در آن نشست معروف امام زمانی تعهد جاده هموار کردن 2 ساله ی ظهور امام زمان داده شده بود . بنابراین گفته می شودکه رطب خوردهکی منع رطب کند؟

در خاتمه اینکه همین مچ گیری کردن طرفی ناز همدیگر و کاسه و کوزه شکستن و پته برروی آب ریختن ثابت می کند که گذشته از جنگ قدرت سخت جناحی و باندی که بسیار حاد شده و ادامه دارد وهدف فقط قبضه ی قدرت و انحصاری کردنش در بستر هرچه بیشتر انباشت ثروت می باشد ومطلقاًً نامی از مردم ایران و مطالبات شان در میان نمی باشد. اکنون خیلی شفاف تر از گذشته طرفین هم نقش دروغ گفتن و هم ابزاری کردن دین در راستای اهداف پلید شوم خود را رو کرده اند. برای اینکه به جرأت می توان گفت و پیش بینی کرد که هر نامزدی از میان 4 نامزد که رئیس جمهور شود . مطلقاً چشم انداز بهبود شرایط به نفع مردم ً در کار نخواهد بود .زیرا اگر کروبی یاموسوی رئیس جمهوری شود خط ترور قتل های زنجیره ای فعال تر از گذشته از سوی حزب پادگانی راه اندازی و فعال خواهد شد . اگر دوباره پاسدار احمدی نژاد رئیس جمهور شود که روز از نو می شود . یعنی اینکه روز نو خیلی از بدتر از قبل نو خواهد شد. . لذا دیگر جای هیچگونه شک و شبهه ای در اذهان عمومی به خصوص نسل جوان باقی نماند که می بایست پس از 30 سال تجربه بسیار سنگین و پر هزینه فریاد جدائی دین از حکومت زده شود و تحریم نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات ریاست جمهوری دوره ی دهمدر دستور کارشان قرار گیرد و تلاش جدی و مسئولانه برای تغییرات دمکرایتک در ایران نمایند.

هوشنگ - بهداد
، شنبه 9 خرداد ماه سال 1388
اعتراف رکسانا صابری و وظایف و مسئولیت رئیس جمهور و وزیر امور خارجه آمریکا

اکنون که به یمن نقش لابی ها و زد وبند های پشت پرده کمک شد تا رکسانا صابری آزاد شود . چون امروز رسانه های خبررسانی از وی چنین نقل قول کرده اند:

"در میان این زندانیان چند زن هم بودند که نه تنها در مقیاس ایران، بلکه در مقیاس جهان قابل ستایش هستند و به او نیرو و انگیزه بخشیده‌اند."

ضروریست به کاتی اشاره شود به خصوص پس از اینکه پاسدار گماشته احمدی نژاد در اجلاس ضد نژاد پرستی دور بان � 2 ژنو سوئیس حضور یافت و برای منحرف کردن اذهان عمومی شرکت کنندگان در جلسه که اقدامات دخالت گرایانه ی رژیم تروریستی آخوندی در امور داخلی عراق و فلسطین لبنان وافغانستان وبحران آفرینی و جنگ افروزی در خاور میانه و بهویژه نقض مستمر حقوق بشر در ایران مورد بحث واقع نشود می کند و به عامل اصلی به خطر انداختن صلح و امنیت منطقه اشاره ای نشود. به خصوص اینکه این اقدامات طراحی را می کند تا شرایط باج گیری و هموار سازی دسترسی به سلاح هسته ای میسر و آسان و دنبال شود .

بنابراین پاسدار گماشته احمدی نژاد بطور عمد نسخه ی ضد اسرائیلی تنظیم شده را در جلسه قرائت کرد تا با اشک تمساح ریزی برای فلسطین و آوانس و امتیاز دادن به حماس و حزب الله اینان را تشئویق و ترغیب کند تا که آماده باشند با دریافت دلارهای اهدائی از بیت لوطی جماران و مشاورت سپاه پا سداران و اعزام نیرو وامکانات تسلیحانی نوار غزه و جنوب لبنان قبل از فرا رسیدن انتخابات پارلمانی لبنان دست به اعمال و اقدامات تخریبی و تبلیغاتی ضد هر گونه مذاکرات صلح خاورماینه با موضع گیری تهدید آمیز علیه ی آمریکا و اسرایل و رهبران کشور های عربی بزنند که بطور فعالانه پیشنهاد مذاکرات صلح در خاوز میانهراطراحی و تعقیب می کنند و مخالف سیاست جنگ افروزانه ی رژیم تروریستی آخوندی در خاور میانه می باشند. به خصوص اینکه سران رژیم تروریستی آخوندی دشمنی خودشان با ممححمود عباس رئیس حکومت خود گردان فلسطین را از طریق این زائده ها پیگیری می کنند .

بهر حال از طرف دیگر بعنوان پیش در آمد ودر باغ تبلیغات خیمه شب بازی نیاز به یک جنجال آفرینی بود تا سیاست توزیع سیب زمینی مجانی دولتی برای رأی خریدن را بفراوشی بسپارد . برای همین پاسدار گماشته احمدی نژادکه بر خلاف اینکه با وجودیکه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در یادداشت روز خودش اخطار کرد که طبق اطلاعات مستند دریافتی اجلاس دوربان � 2 ژنو سوئیس یک دام وتوطئه آمریکائی و اسرائیلی تدارک دیده شده علیه ی حضور رئیس جمهوری رژیم آخوندی است و تأکید عم حضور این پاسدار گماشته احمدی نژاد در این اجلاس کرد. ولی این پاسدارگماشته احمدی نژاد حتی گوش به اخظار و گوشزد حامی و سینه چاکش ننهاد و حضور یافت . اما چون عجیب در متن سخنرانی از قبل تعیین وترسیم شده ضد اسرائیلی بب گند وگلاب زدن شد . زیرا که هم عده ای از نمایندگان کشورهای ازوپائی جلسه اش را به عنوان اعتراض ترک کردند و مورد تمسخر واقع شد. هم از طریق گوجه فرنگی مورد تهاجم قرار گرفت . در نهایت مجبورشد تا که هدف دوم حضور خود در ژنو را دنبال و اجرا شد که دیدار با رئیس جمهور سوئیس بود. دراین دیدار حاشیه ی اجلاس دوربان -2 در ژنو سوئیس هم تسلیم تقاضای رئیس جمهور سوئیس شد.هم اینکه تعهد آزادی رکسانا صابری شهروند آمریکائی را تقبل کرد تا آزادش کند . در صورتیکه متهم به جاسوسی و 8 سال زندان شده بود .

بنابراین دستگاه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض و رانتخواری قضائیه تجدید دادگاه دادو خیلی سریع حکم 8 سال حبس تعزیری رکسانا صابری به دو سال زندان تعلیقی کاهش داده شد و بطور دربست مهر بی اعتباری براین دستگاه فاسد قضائی زده شد . زیرا که ثابت کرد همه ی اتهامات تا کنونی اش بی اساس و ساختگی کیلوئی و الکی بوده که دارای مضمون و اهداف سیاسی و مغرضانه بوده استد که گواه غیر قابل انکار بر صدور احکام 3 دهه ی متناقض ووارونه جنایتکارانه و ضد انسانی می باشد. برای اینکه در میان این احکام حتی نه یک آقازاده و نه یک مهره ی حکومتی و حامی اشان وجود نداشته است .

اما اکنون پس از آزادی رکسانا صابری و بازگشت ایشان به آمریکا رادیو فارسی دویچه له ی آلمان گزارشی ازمصاحبه ی وی پخش کرده است که به یک نکته ی بس مهم و اساسی اشاره کرده است که در ابتدای این نوشتار نقل قول شده است.

بنابراین پیشنهاد می شود که مقامات آمریکائی که در 3 دهه ی گذشته لحظه ای از دام و اسیر و گرفتار شدن در شبکه تار های تنیده شده عنکبوتی لابی های اعزامی به آمریکا و مقیم این کشور رها نشده اند که برای خود شان شرکای آمریکائی هم دست و پا نموده اند. در صورتیکه هزینه ی سنگین این سیاست خوش بینی مماشات گرایانه برای شان در عراق و افغانستان و خاور میانه بسیار پر هزینه و سنگین و خونین بوده است . زیرا که شامل هزینه ی مالی و تلافات جانی بوده که همچنان نیز ادامه دارد . ولی در مقابل تنها دستآورد و عادی این سیاست مماشات گرایانه موجب بقای رژیم پدر خوانده ی تروریست جهانی و یاغی بین المللی آخوندی شده است که شرایط پیگیری پروژه ی هسته ای را نیز نیز فراهم کرده است . بطوریکه همه جانبه برای دسترسی هرچه زود تر سلاح هسته ای به تلاش مستمر خود ادامه می دهد . بدتر اینکه منطقه را ناامن وبی ثبات ساخته است.

از سوی دیگر در این ایام عجیب جور و جفای ظلمانه و با فقر و سرکوب و خفقان و زور به مردم ایران و به خصوص مخالفین ساکنین عراق تحمیل وروا شده است. چونکه با روشنگری که رکسانا صابری شهروند آمریکائی از زندان اوین کرده است . مشخص می شود که در سیاهچال های ایران چه خبر است و در 30 سال گذشته چه گذشت . بخاطر اینکه اگر چنانچه زنان ایرانی حق ندارند تا که نامزد ریاست جمهوری شوند یا حتی به اینان مجوز داده نمی شود تا که در کنار همسران شان در میادین ورزشی فوتبال حضورداشته باشند. متأسفانه با آن توصیفی که رکسانا صابری از اینان نموده است می توانند در سلول ل زندان اوین مهمان باشند . برای اینکه در اینگونه مکان ها به اینان جا داده شود. یا اینکه مورد مشابه اشان در شهر اشرف است که از سوی عوامل و حامیان ودست نشگان ونفوذی های رژیم تروریستی آخوندی در دولت نوری المالکی جان شان شدیداً در خطر است . چونکه پس از اینکه نظامیان آمریکائی مقیم عراق حفاظت و امنیت شهر اشرف را تحویل دولت و ارتش عراق دادند. شاهدیم که چگونه هر از گاهی بنا بر فرمان صادره از سوی بیت جماران و مقاماتدیگر از جمله اخیراً از سوی پاسدار گماشته احمدی نژاد و پاسدار ترکشی و موجی سعید جلیلی به مقامات عراقی امر شد تا که هر چه زود تر مجاهدین اشرف می بایست از عراق اخراج شوند . بلافاصله یورش و حشیانه به زنان ومردان مجاهدین ساکن شهر اشرف از سوی دستگاه پلیس دولت عراق شروع شده است . زیرا که جرم شان آزادی خواهی و مخالف سیاست سرکوب و ارتجاع و بنیاد گرائی حاکم بر ایران و صدورش با تروریسم و دخالت گری در عراق و خاورمیانه می باشند. مهمتر اینکه جرم وگناه بزرگ ونا بخشودنی اشان افشا کردن اهداف پنهانی تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد.

بنابراین وظیفه ی انسانی و دفاع و احترام به رعایت حقوق بشر و حق و حقوق پناهندگان که زیر حفاظت و نگهداری اصل 4 ژنو می باشند ایجاب می کند تا که رئیس جمهور آمریکا اوباما و هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه ی آمریکا مشابه همان اقدام انسان دوستانه ای وتلاش بین المللی که برای نجات رکسانا صابری کردند تا از سیاهچال رژیم بربرمنش و تاریک اندیش جهل وجنگ و جنون آخوند رهائی یافت نتظار می رود تا از مجاهدین ساکن اشرف نیز چنین دفاع و حمایت انسانی کند و از سیاست مماشات گری با این رژیم ضد بشری تغییر و اصلاح نا پذیر دست بردارند و فاصله بگیرند . همچنین از مسئولان دولت عراق بخواهند تا که اینگونه یک خال بفرمان حاکمان تهران نباشد وموجب شکنجه و اذیت و آزار روحی وجسمی مجاهدین ساکن اشرف نشوند که بر علیه مردم شریف عراق و احزاب و سازمان وها و تشکلات و نمایند گان عراقی حامی مجاهدین می باشد.

در خاتمه اینکه می بایست که مقامات آمریکائی پس از 30 سال تحملتجربه ی پر هزینه مالی و جانیو حیثیتی و شرایط بی ثبات و ناامن بودن کنونی منطقه ی خاورمیانه که عامل محوری فقط رژیم تروریستی آخوندی می باشد . زیرا که رهبر لوطی جماران آشکارا دشمنی خودش را با هرگونه مذاکزه ی صلح خاور میانه اعلام نموده است . به خصوص اینکه همه ی مسئولان این رژیم ضدبشری و قرون وسطائی از پروژه ی هسته ای و دسترسی به سلاح هسته ای دفاع و پشتیبانی می کنند که مانع وموی دماغ اصلی شان فقط مجاهدین ساکن اشرف در عراق می باشد . در نهاین برای آگاهی ، اخطار با تذکرداده می شود تصور شود آن روزی که اینرژیم مهار ناپذیر یاغی بین المللی د ارای بمب اتمی شود. شرایط منطقه چگونه خواهد شد و چگونه صلح و امنیت جهان با خطر جدی مواجه خواهد شد . بنا براین تنها راه حل نهائی قطع هرگونه سیاست مماشات گرایانه و کاهش محاصره و فشار برروی مجاهدین ساکن اشرفو تلاش جدی و مسئولانه ی جهانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران در پیش گرفته شود .

هوشنگ � بهداد
خرداد ماه8 سال 1388
هذیان گوئی با عربده کشی و تهدید و افشاکردن رقیب دوم خردادی ها برای دفاع کردن از نامزد اصلح
همانگونه که بیش از یک سال پیش تذکر با اخطار و هشدار داده می شد به مرور هر چه زمان به نمایش برگزاری خیمه شب بازی انتخاباتی � انتصاباتی ریاست جمهوری نزدیک تر می شود صف آرائی رقبای در گیرجنگ قدرت هم فشرده و حادتر می شود و پرونده و سناریو سازی ها حتی همراه با تهدید های ترور فیزیکی نیز چاشنی می شود . اکنون پس از تهدید خاتمی به ترور فیزیکی که مجبور به انصراف شد . در دنباله چند بار شایعه طرح ترور میرحسین موسوی مطرح شده است . اما در روز های اخیر سمت و سوی افشا گری ها و خط و نشان های رقیب برای همدیگر رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است . به خصوص پس از اینکه لوطی جماران با طرح بر نامه ریزان پشت پرده را به استان سنندج اعزام کردند تا هم پاسخ منتقدان دولت و نامدان رقیب را بدهد . هم از دولت ساده زیست و نامزد مورد نظر خودش دفاع و تبلیغ کند که دارای توان مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن بیگانه می باشد. حال حامیان پاسدار گماشته احمدی نژاد با این دست آویز لوطی جماران پاسدار احمدی نژا را به عنوان نامزد اصلح مورد نظر لوطی جماران و پیرو اصیل خمینی شیاد معرفی می کنند و اصرار می ورزند که فقط وی صلاحیت رئیس جمهود دارد ونه کسی دیگر.

ازسوی دیگر برای خنثی کردن انتقادات نامزدان رقیب دوم خردادی ها که عمداً پیرامون حیف و میل شدن در آمد نفت در 4 سال گذشته در دولت نهم و سیاست خارجی اش می باشد . سرباز جو حسین شریعتمداری مدیر مسئول ورق پاره ی کیهان و نماینده ی ویژه لوطی جماران در این ورق پاره و صد البته از جایگاه وکیل مدافع پاسدار احمدی نژاد و سخنگوی رسمی دولت نهم به اصفهان سفر کرده است تا که در مسجد سید این شهر پاسخگو منتقدان و افشاکردن ماهیت شان برایدفاع از دولت و پاسدار گماشته احمدی نژاد باشد.

البته این سر بازجوی منتقد و پرونده ساز و همیشه طلبکار بدون آنکه تعریفی از سرمایه دار ارائه کند. در صورتیکه از آب نوشیدنی تا آب شتشوی رفع حاجت به فتوای خمینی شیاد اقتداء می شود که شیادانه قول حکومت مستضعفان و پا بر هنگان داد و شیادانه تر ادعا و اطور مخالفت با کاخ نشینان کرد و بر دست کوج نشینان بوسه ها زد . پس از 30 سال هنوز معلوم نیست که چرا گفته نمی شود که سرمایه دار شدن در این نظام چگونه به وجود آمد؟ یا چه کسانی می باشند؟ چرا نام شان برده نمی شود که گفته شده است در سنگر رقیب خیمه زده و گرد آمده اند که تصمیم دارند بر خیمگاه حسین زمان یعنی دولت نهم شبیخون بزنند و در پاسخ به تهاجم کنندگان با تأکید قول داده شده که دیگر قرار نیست این بار حسین شهید شود بلکه نوبت قاتلان وی می باشد.
از سوی دیگر اسامی 44 دانه درشت کلان دزدان بیت المال و غارت گران و چوب حراج زننگان منابع و ذخایر طبیعی کیستند که بسیجی جانباز شیمیائی عباس پالیزدار اسامی شان را در سال گذشته در دانشگاه همدان اعلام کرد ؟ مهمتر اینکه اینان چه نسبتی با لوطی جماران ولی فقیه دارند؟ مگر طبق تعاریف سرمایه دار حوزوی � پاسداری � مطبوعاتی نه سرمایه دار شد ن غارتگران بی تا لمال و یکشبه صاحب ثروت های نجومی باد آورده شده اند ؟ چرا نه اینکه پرونده ی این دزدان حرفه ای بیت المال در بایگانی دستگاه آلوده به فساد ورشوه ورانتخواری و تبعیض قضائیه که حامیه کلان دزدان و غارتگران می باشد خاک خورده و پیگیری نشده بود؟ اما عجیب است که در روند جنگ قدرت و انباشت ثروت جناحی و باندی که چون پاسدار گماشته احمدی نژاد می خواست صدای منتقدان دولت و بر داشتن موانع ریاست جمهوری دوم شدنش را از سر راه بر دارد با چراغ سبز حمایت بسیجی جانباز عباس پالیز دار وارد صحنه کرد. ولی به جای اینکه مجرمان غارتگر زیر پیگرد قانونی قرار بگیرند حتی بدون هیچگونه سئوال و پرسش کرد ناز اینان وبرای دلجوئی کردن شان افشاگر قربانی و بازداشت و بلا تکلیف زندانی شده است .

خلاصه اینگونه اعمال تناقض آمیز کجا نشان از مخالفت با سرمایه دار غارتگردارد . یا مبارزه با فساد اقتصادی کردن محسوب می شود که 4 سال است پاسدار گماشته احمدی نژاد با ادعای مبارزه کردن با مفسدان اقتصادی هم خودش را زیادی تابلو ومسخره کرده است و هم حامیانش را سر ار گذاشته است که چپ و راست تهدید کرده است که اسامی این مفسدان در جیب کوچک و کتش می باشد که موقع درآوردن و خواندن و افشا کردن اسامی به دلیل اینکه اسامی توی جیب دیگری هست هنوز موفق به افشای شان نشده است .

البته که جای شک برای مردم ایران باقی نمانده است به خصوص جمعیت 80 % کشور که بر زیرر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند که غارتگران و دزدان غالب و مغلوب هیچ فرقی با هم دیگر ندارند جز اینکه جنگ و سگ دعوا و نزاع 30 ساله ی قدرت و ثروت اشان برای قبضه و انحصاری کردن شان باشد . اگر نه مشخص است که پدیده ی آقازاده پروری زائده ی سیاست تعدیل اقتصادی و تز مبارزه با ارزانی می باشد که اکنون آقا زاده پروری همه تار وپود رژیم عوامفریب و دین فروش و غارتگر و جنگ افروز و سرکوبگر را فرا گرفته است و هرروز که می گذرد نه بهبودی در کار نمی باشد ، بلکه چشم انداز بس سیاه و تیره وتاریک تر تر است.

بهرحال سرباز جو حسین شریعتمداری با دریدگی ووقاحت و فراموش کردن ادعاها و انتقادات اقتصادی و معیشتی 4 سال پیش که علیه ی دولت خاتمی در ورق پاره ی کیهان می کرد که پرسش می شد چرا تز اصلاحات سیاسی جایگزین فعالیت اصلاحات اقتصادی شد ه است؟ چرا تورم و گرانی و معضلات معیشتی و فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی فراموش شده است و پرچم اصلی مبارزه علیه ی دولت خاتمی و رقیب مدعی اصلاح طلبی بصورت شعار اقتصادی در دست حزب آباد گران بر ای ساختن ایران ژاپن اسلامی با اقتصاد مدل چینی بود که پس از قدرت گیری در بست فراموش شد .

مهمتر اینکه مگر زمان 4 سال نسبت به 30 سال عمر ننگین رژیم تروریستی آخوندی بیشتر است که می بایست قول مبارزه با مافیا یا بقول شیخ احمد جنتی امپراتوری فاسد نفت وزارت نفت ازیادرفته باشد که پیوسته تأکید می شد می بایست در آمد نفت تبدیل به نان شود وبر توی سفره های خالی محرومان برده شود که تصور می شود آن شعار ووعده ها از اذهان عمومی پاک شدهاست که چگونه جایش را رشد لجام گسیخته تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاهاو فقر و بیکاری با عمیق تر شکاف طبقاتی گرفته اند . بد تر اینکه برای چه سرباز جو حسین شریعتمداری سیاست توزیع سیب زمینی مجانی دولتی برای رأی خریدن را که خود دولت و اعضای کابینه اش افتخار به خریدن و انباشت سیب زمینی ازکشاورزان وتوزیع میان مستمندان وتهی دستان کرده اند را از موضع توهین وتحقیر و هجو و هذیان گوئی سیب زمینی بی رگ و غیرت نامیده است ؟

همینطور سیاست خارجی صدور تروریسم و بنیاد گرائی و ارتجاع و دخالت گرائی در امور داخلی سایر کشور های همسایه و منطقه و دامن زدن به بحران آفرینی و جنگ افروزی که با پراخت باج دلار های نفتی امکان پذیر شدن همراه بوده است مترادف قوی شدن در بر ابر دشمن و کار داشتن وگیر دادن به دشمن تعبیر و تفسیر شده است . البته گفته نشده است که اینگونه اقدامات ایذائی و گسترش دادن دیواره ی حاشیه ی امنیتی در راستای دفاع از پروژه ی هسه ای و جنگ به بیرون خانه به جای درون خانه می باشد.

در خاتمه اینکه با تجربه ی 3 دهه فلسفه ی دروغگوئی که خمینی شیاد در بهشت زهرا با دادن وعده ی گاز وبرق و آب و خانه ی مجانی با سهم پول نفت درب خانه ها شروع کرد و جانشین و پیروانش همین سیاست عوامفریبی ودین فروشی و غارتگری را ادامه دادند تا زمانیکه 4 سال پیش پاسدار احمدی نژاد گماشته قول پول بردن نفت بر توی سفره های خالی محرومان وتهی دستان را داد تا حال که یک سربازجوی بد نام که تخصص جراحی کردن اندیشه و خراطی نمودن تفکر آزادیخواهی با شلاق در سیاهچال ها را دارد که همین مأموریت ووظیفه را با قلم و سناریو وپرونده سازی و هذیان و وارونه گوئی و کتمان کردن حقایق در ورق پاره ی کیهان اطلاعاتی � امنیتی � پادگانی دنبال می کند . از سوی دیگر آنچه کتمان و انکار کردنی نمی باشد اوضاع خراب اقتصادی است که همراه با 3 برابر شدن واردات نسبت به صادرات می باشد . همچنین رشد روز افزون تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی توأم با سرکوب و ارعاب و وحشت و خفقان اجتماعی است که همچنان ادامه دارد. آنگونه که هرروز وضعیت معیشتی مردم ایران بد تر از گذشته می شود . بنابراین جنگ و نزاع و رقابت و تضاد و اختلاف باند ها و جناح های رژیم بربر منش و تاریک اندیش جهل و جنگ و جنون هیچگونه ارتباطی به مردم ایران ندار ونه اینکه نمی بایست شرکت در این خیمه شب بازی کرد ، بلکه می بایست بطور جدی تحریمش کرد و مسئولانه برای تغییرات دمکراتیک در ایران فعال شد.


هوشنگ � بهداد
هفتم خرداد ماه ماه سال 1388
نقد و بررسی " استقلال جوهر قوه قضائيه" روزنامه ی جمهوری اسلامی چهار شنبه 6 خرداد ماه سال 1388
"دستگاه فاسد و آلوده ی قضائیه زیر سئوال رفته که چرا استقلال خود را از دست داده و با فشار مجبور به آزا کرد نرکسانا صابری شد تا اذعان کنددر زندان سرود ملی آمریکازمزمه می کرده است؟"

مقاله نویس نویس بدون کوچکترین اشاره به دادن عفو ملوکانه به دلال و جاسوس چند جانبه هوشنگ امیر احمدی و دعوت به ایران کردن وی تا دیدار و ملاقات با مشاوران و معاونان پاسدار گماشته احمدی نژاد داشته باشد سپس دعوت از رحیم مشائی به آمریکا شد تا که بطور پنهانی دست به سفر آمریکا بزند با مشاور اوبا ما ولی نصر در آمریکا دیدار و ملاقات داشته باشد . البته در این سفر گزارش شد که رحیم مشائی از سرمایداران ایرانی و آمریکائی برای سرمایه گذاری در ایران دعوت نموده است که مدتی پیش این همایش دولتی با صرف هزینه ی بسیار هنگفت وسنگین در تهران بر گزار شد . فراموش نشود که پیآمد اینگونه عفو ملوکانه دادن ها وزد وبند های پشت پرده که از سوی پاسدار گماشته احمدی نژاد پیگیری می شود و ادامه سفر های رحیم مشائی به آمریکا و کانادا دستآوردش دعوت از شهروند آمریکائی حمید مونالاو مشاور ویژه ی پاسدار گماشته رئیس جمهور احمدی نژاد شده است که خلاف قانون اساسی رژیم تروریستی آخوندی می باشد.

بنابراین سرمقاله نویس منتقد آزاد شدن رکسانا صابری بدون اینگه هیچگونه اشاره ای به نقش لابی های فعال اعزامی پشت پرده به آمریکا کند که چگونه در حد مشاور و عریضه نویسان برای فوتبالیست آمریکائی بر نامه تنظیم می کنند تاکه از طریق ارسال عریضه اینان تقاضای سفر به ایران و اعلام آمادگی با تیم ملی فوتبال در ورزشگاه آزادی کنند که اتفاقاً این نامه مورد استقبال واقع شدهاست . برای اینکه خبر گزاری پاسداران فارس به نقل از رئیس تربیت بدنی ورزش علی آبادی رنگ فروش امروز مخابره کرده که وی گفته است با این سفر و بازی موافقم چون پایبند به اصل رعایت احترام متقابل می باشد. صد البته که اینگونه موضع گیری هابدون ارتباط به آزادی رکسانا صابری و تبلیغات نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی نمی باشد.

اما اکنون سرمقاله نویس که به خاطر آزادی رکسانا صابری از سوی دستگاه سراسر آلوده به فساد و رشوه و تبعیض و مدافع کالان دزدان قضائیه ناراحت می باشد وبیش از آن بیشتر خشمگین و ناراضی تر است که چرا رکسانا صابری اذعان کرده است که در سلول زندان اوین سرود ملی آمریکا رازمزمه می کرده است ؟ بد تر اینکه چرا رکسانا صابری این احساس خودش را در مصاحبه ی مطبوعاتی در آمریکا بیان و آشکار کرده است . که در مجموع موجب شده است تا سرمقاله نویس منتقد اقدام آزاد کردن رکساناصابری دستگاه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض قضائیه را مورد سئوال و پرسشگری قرار داده و اینگونه خطاب به مسئولان این نهاد آلوده اخطار داده است:

" مسئولان قوه قضائيه براي اين اقدام غيرمتعارف و غيرقابل قبول هرچه توجيه بتراشند افكار عمومي بهيچوجه نمي تواند چنين تغيير ناگهاني در تصميم دادگاه را امري طبيعي تلقي كند. علاوه بر اين علت سرعت عمل دادگاه آنهم بلافاصله بعد از توصيه هائي كه از خارج قوه قضائيه شد و اخبار آن توسط رسانه ها منتشر گرديد نيز سئوال ديگري است كه جواب منطقي ندارد. اينكه دستگاه قضائي احكام پرونده ها را در كوتاه ترين زمان صادر كند بسيار مطلوب است اما در شرايطي كه پرونده هاي مردم براي تجديدنظر چند ماه و حتي يكسال و بيشتر در نوبت ميمانند تبديل حكم 8 سال زندان تعزيري يك جاسوسه به حكمي كه نتيجه آن آزادي كسي است كه جاسوسي وي براي آمريكا محرز است آنهم در كوتاه ترين زمان هيچ توجيه قابل قبولي ندارد. اين واقعيت را نيز قابل درك مي دانيم كه در يك نظام حكومتي گاهي تصميماتي براساس مصالح حكومت و منافع كشور گرفته مي شود كه آزاد ساختن زندانيان نيز مي تواند يكي از آن تصميمات باشد لكن اين موضوع نيز از نظر قانوني راهكار روشني دارد كه اگر به آن عمل شود در آنصورت ايراد و اعتراضي وجود نخواهد داشت . متاسفانه در ماجراي ركسانا صابري به اين راهكار قانوني نيز توجهي نشده و همانگونه كه تاكيد كرديم هيچ امتيازي نيز در قبال اين اقدام به دست نيامده است . آنچه در ماجراي ركسانا صابري موجب تاسف است اينست كه مسئولان قوه قضائيه با تاثيرپذيري از ساير قوا استقلال اين قوه را به خطر مي اندازند و اعتماد مردم را به دستگاه قضائي كشور دچار خدشه مي كنند. استقلال قوه قضائيه جوهر اين قوه است و اعتماد مردم نيز سرمايه اصلي دستگاه قضائي است . هيچكس حق ندارد با رفتار خود استقلال قوه قضائيه را ناديده بگيرد و اعتماد مردم به اين دستگاه را خدشه دار كند. افراد مي آيند و مي روند و هرگز مالك قوه قضائيه نيستند. آنها بايد امانت داراني باشند كه با عملكرد صحيح و قانوني خود بر اعتبار اين دستگاه بيافزايند نه آنكه آنرا دچار لطمه نمايند و از اعتبار آن بكاهند!"

در خاتمه اینکه مشخص است که انتقادسرمقاله نویس به دستگاه فاسد و آلوده قضائیه شگرد به در گفتن تا دیوار بشنود می باشد . زیرا که درشرایط کنونی که رقابت تبلیغات خیمه شب بازی انتخاباتی � انتصاباتی باندی و جناحی حاد شده است . لذا موچ گیری و انتقاد کرده به حکم دستگاه قضائی فاسد برای آزادی رکسانا صابری هدف اصلی افشا کردن نقش دخالت گری در نهاد دیگر و زد وبند پشت پرده ی دیدار پاسدار گماشته احمدی نژاد در دیدار خود با رئیس جمهوری سوئیس است که قول آزادی رکسانا صابری را داده بود . برای همین نامه به دادستان آدمکش و بازجو وشکنجه گر بد نا م سعید مرتضوی نامه نوشت و خواهان اجرای عدالت در محاکمه ی رکسانا صابری شد.به خصوص اینکه در ستون جهت اطلاع روز گذشته ی همین روزنامه از موضع انتقادی خبر نامه ی فوتبالیست های آمریکائی برای حضور در ورزشگاه آزادی اعلام آمادگی کرده بازتاب داده شد.

هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 6 خرداد ماه سال 1388
نقد و بررسی " جاى سکوت نبود (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان چهار شنبه 6 خرداد ماه سال 1388
شرایط رقابت و تضاد ها و مقنبض شدن فضا آنگونه شده که جامعه روحانیت مبارز تهران تهدید شده یا به پاسدار احمدی نژاد رأی دهند .یا اتهام نفوذی دشمن و علیه خمینی شیاد بودن را به پذیرند"

گفته می شود روزی یاروئی دکمه ای در خیابان یافت ذوق زده شده و بی درنگ سریع خودش را به خیاط محله رساند و سفارش خیلی زود دوختن یک دست لباس شیک سفارش داد . اکنون این ذوق زدگی با تخصص و تجربه ی بازجوئی و اعتراف گیری و تحریف گری و پرونده سازی ترکیب شده و از سوی سرباز جو حسین شریعتمداری یک سناریوی ساختگی تبلیغاتی به نفع پاسدار گماشته احمدی نژاد تهیه و پرداخته و آماده شده است .البته از سوی دیگر معیار نزدیکی و دوری و دوستی و دشمنی این سربازجو حسین شریعتمداری بستگی به موضع گیری مخاطبین و سوژه هایش دارد . بطور مثال تا حال کمتر سابقه داشته است که این ورق پاره گزارش خبری از آخوند انگلیسی و غارتگر مهدوی کنی گزارش مثبت داده باشد . به خصوص پس از اینکه رفسنجانی بساز و بفروش و غارتگر در نمایش خیمه شب بازی رقابت انتخابات رئیس مجمع خبر گان آخوندی که رفسنجانی در این بازی رقابتی برنده شد. آخوند مهدوی کنی به وی تبریک گفت . مهمتر اینکه در پروسه ی جنگ قلمی میان این سر بازجو حسین شریعتمداری با شیخ مهدی کروبی که مدتی پیش ادامه داشت . آخوند مهدوی کنی از آخوند مهدی کروبی در برابر توهین های پاسدار شریعتمداری حمایت کرد .

بنابراین دلیل دفاع و تعریف و تمجید و چاپلوسی کردن وی از آخوند مهدوی کنی جای بحثی باقی نمی گذارد که هدف چیست؟ مگر اینکه همانگونه که اشاره شد موضع گیری به نفع پاسدار گماشته احمدی نژاد در کار باشد که داستان چنین است که ابتدا خبر گزاری پاسداران فارس یک خبر ساختگی از آخوند مهدوی کنی گزارش کرد مبنی بر اینکه وی گفته است که پاسدار گماشته احمدی نژا نامزد اصلح است که وی به این پاسدار رأی می دهد . البته بلافاصله تکذیب این خبر از سوی آخوند مهدوی کنی بر روی سایت های خبر رسانی اینترنتی و مطبوعاتی رژیم تروریستی آخوندی رفت . اما سرباز جو پا سدار حسین شریعتمداری بدون توجه به تکذیب آخوند مهدوی کنی برای تهدید کردن به شکست سکوت سایر اعضای جامعه روحانیت مبارز که رفسنجانی و ناطق نوری هم عضو آن می باشند که مخالف سر سخت پاسدار گماشته احمدی نژاد می باشند. تاجائی که از سوی وکیل الدوله محمود فدائی رفسنجانی متهم شده است که وی تلاش برای رئیس جمهور نشدن احمدی نژاد را رفسنجانی هدایت می کند. برای همین سربازجو شریعتمداری عجله وار و شتاب زده وارد میدان شده است وعنوان جای سکوت نبود را برای یادداشت روزخود برگزیده و از سر ذوق زدگی زیاد با سر بر توی دیگ حلیم افتاده است و با بررسی بازجویانه شگرد تیغ بر زیر پیزور و پالان گذاشتن، برجسته کردن جایگاه آخوند مهدودی کنی به عنوان دبیر کل جامعه روحانیت مبارز و ارزش ویژه ی این موضع گیری وی به نفع پاسدار گماشته احمدی نژاد پرداخته است وشروع به مانور تبلیغات انتخاباتی دادن برای پاسدار گماشته احمدی نژاد کرده است.

بهر صورت پاسدار شریعتمداری پس از نقل قول دروغین کردن و روضه و نوحه خوانی ملتمسانه و چاپلوسانه برای آخوند مهدوی کنی کردن، در دنباله با دستآویز قرار دادن نقل قول از خمینی شیاد که هدف اهرم چماق ساختن یا اتهام خارج شدن از خط پیروی این خمینی شیاد بازگوئی گفته ی وی را چماقی علیه ی سایر اعضای جامعه روحانیت ساخته است که چرا سکوت نموده و همچون نظر دروغین وتکذیب شده آخوند مهدوی کنی به نفع پاسدار گماشته احمدی نژاد تصمیم و نظر مشابه اتخاذ نکرده و نمی کنند ؟ لذا سربازجو حسین شریعتمداری به شیوه ی باز جوئی گزینه بر داری برای هدف مشخص وبرای وادار کردن اعضای جامعه روحانیت مبارز تهران به اعلام حمایت و رأی دادن به پاسدار گماشته احمدی نژاد. در راستای اهداف طراحی شده مشخص اینگونه از خمینی شیاد نقل قول کرده است:

اما براساس دیدگاه مبارک و بارها اعلام شده حضرت امام(ره) که نظری برخاسته از اسلام ناب محمدی(ص) است، حضور روحانیت متعهد در تمامی عرصه هایی که پای اسلام و انقلاب و سرنوشت نظام در میان است، ضروری و غیرقابل اجتناب است. امام راحل(ره) می فرمایند:خدا را سپاس می گزاریم که از دیوارهای فیضیه گرفته تا سلول های مخوف و انفرادی رژیم شاه و از کوچه و خیابان تا مسجد و محراب امامت جمعه و جماعات و از دفاتر کار و محل خدمت تا خطوط مقدم جبهه ها و میادین مین، خون پاک شهدای حوزه و روحانیت افق فقاهت را گلگون کرده است و در پایان افتخارآمیز جنگ تحمیلی نیز رقم شهدا و جانبازان و مفقودین حوزه ها نسبت به قشرهای دیگر زیادتر است و... این نشان می دهد که روحانیت برای دفاع از اسلام و کشور اسلامی ایران تا چه حد مهیا بوده است�.صحیفه امام(ره)، جلد21، صفحه 276"

بالاخره سربازجو حسین شریعتمداری پس از نقل قول کردن از خمینی که روح ویاد و نقل قول کردن از این شیاد هم چماق و وحشت و مترسک است که بیش از زمان زنده بودنش آزار دهنده است . زیرا که استناد به وی کردن تبدیل به تیغ تیز کف زنگیان مست و دژخیمان نشئه خون و عاشقان قدرت و شیفتگان انباشت ثروت سیری ناپذیر شده است . برای اینکه قدرت و انباشت ثروت را بطور دربست و انحصاری برای خودشان می خواهند . بنابراین این سربازجو کیفر خواست بالا بلند و پرونده ی اتهامی برای اعضای جامعه روحانیت مبارز گشوده است تا که مجبور شان کند که اگر چنانچه خواهان اتهام و برچسب نفوذی دشمن بیگانه زدن بهشان نیستند. هر چه زودتر سر تسلیم و اطاعت فرود آورند و این نسخه تنظیم شده را رعایت و عمل نمایند وبه گویند که به پاسدار گماشته احمدی نژاد رأی می دهند که خصوصیات ویژه اش مطابق همان الگئی است که خمینی شیاد ترسیم کرده بود:

موضع رسمی این جامعه محترم هرچه باشد، �سکوت� نمی تواند و نباید باشد. ممکن است گفته شود وقتی جامعه روحانیت در حمایت از هیچیک از 4 کاندیدای مطرح به حد نصاب دوسوم نرسیده است، چاره ای جز سکوت ندارد! که در پاسخ باید گفت؛ مگر اعلام نظر در این باره منحصر به معرفی یکی از 4 نامزد حاضر در صحنه است؟! که نقطه مقابل آن سکوت باشد؟! جامعه محترم روحانیت مبارز می تواند-و ضرورت دارد- که به عنوان وظیفه روحانی خود چنانچه برای معرفی یک کاندیدا به نتیجه واحد و حدنصاب دو سوم نرسیده است، طی بیانیه ای معیارها و ملاک های مورد قبول اسلام و انقلاب برای انتخاب نامزد اصلح را به اطلاع عموم برساند و از این طریق به مردم برای گزینش کاندیدای اصلح کمک کند، بی آن که از نامزد مشخصی نام ببرد. این معیارها به آسانی از میان آموزه های اسلامی و رهنمودهای فراوان و همه جانبه حضرت امام(ره) قابل استخراج و ارائه به مردم است.به عنوان مثال؛ ساده زیستی، مردم دوستی، پاکدستی، نداشتن سابقه همراهی با دشمنان اسلام و انقلاب، حمایت از محرومان، ایستادگی در مقابل باج خواهی قدرت های استکباری، شجاعت در برخورد با مفسدان اقتصادی، تاکید بر حفظ عزت و اقتدار نظام در عرصه های بین المللی، تواضع در مقابل مردم و سرسختی در برابر زورگویان، عدالت پروری، پرهیز از فریبکاری با مردم ، جلوگیری از غارت بیت المال،دوری از تجمل گرایی، دفاع از گفتمان امام و انقلاب، نهراسیدن از تهدید دشمنان، همراهی با توده های محروم و مستضعف و...آیا معیارهای یاد شده- که فقط اندکی از بسیارهاست- مورد تاکید حضرت امام(ره) برای انتخاب اصلح نبوده و نیست؟ اگر هست- که هست- به یقین انتظار از جامعه محترم روحانیت مبارز آن است که برای کمک به مردم در انتخاب اصلح، این معیارها و ملاک ها را به صراحت و روشنی اعلام کرده و به آگاهی مردم برساند.و بالاخره، علاوه بر آن که �سکوت� در شرایط حساس کنونی زیبنده جامعه محترم روحانیت مبارز نیست و اعلام معیارها و ملاک ها برای انتخاب اصلح انتظار طبیعی و منطقی مردم از روحانیت است، این درخواست از آن جهت نیز ضروری است که مبادا برخی جریانات ناسالم به این توهم دامن بزنند که مثلاً در میان اعضای محترم جامعه روحانیت مبارز-خدای نخواسته- افرادی نیز یافت می شوند که اعلام معیارهای مورد نظر امام راحل(ره) را به زیان نامزد مورد علاقه خود تلقی می کنند! که صد البته نمی تواند چنین باشد، اما، دوری از موضع اتهام نیز واجب است.

در خاتمه اینکه پس از تجربه 30ساله از یک سوکه در دسترس است و از سوی دیگر شاهدیم که چگونه تورم و گرانی و فقر و بیکاری و سرکوب و خفقان و سانسور در جامعه بیداد می کند و فضا بطوری تک صدائی شده و شرایط حکومت نظامی اعلام نا شده حاکم گشته است که اوضاع آنگونه منقبض و تحمل نا پذیر شده است که حتی خودی و کیفی ترین نهاد غارتگرحکومتی جامعه روحانیت مبارز تهران که در 30 سال گذشته در کنار خمینی شیاد و جانشین و پیروان و دولت مردان و غارتگران بوده اند که همگی اشان همان نقشی را دارند که در لیست افشا و اعلام شده ی 44 دانه درشت مفسد ودزدان بیت المال که از سوی عباس پالیزدار به آن اشاره شد. اکنون این جامعه روحانیت مبارز تهران نیز تحمل نمی شوند. چونکه از سوی یک سربازجوی بد نام و نماینده ی ویژه ی لوطی جماران در ورق پاره ی کیهان تهدید شده اند که می بایست حتماً به پاسدار گماشته احمدی نژاد رأی دهند. در غیر اینصورت نفوذی و علیه ی خمینی شیاد نامیده ومتهم خواهندشد . آیا در چنین شرایطی باز هم می بایست در این نمایش خیمه شب بازی مضحک انتصاباتی شرکت کرد یا نه اینکه دربست این بازی خیمه شب بازی را تحریم کرد و همانگونه که پیوسته تأکید شده است برای تغییرات دمکراتیک در ایران فعالیت و حرککت جمعی نمود؟

هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 6 خرداد ماه سال 1388
نقد و بررسی " انتخابات و فرهنگ صلاح و سداد" روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه خرداد ماه5 سال 1388
"روضه خوانی وتوصیه صد در صد وارونه که نقض کننده ی اتفاقات ثابت شده ی جنگ قدرت و ثروت ادامه دار 30 ساله ی گذشته میان باند ها و جناح های رقیب بوده و می باشد"

با تجربه ی 30 ساله ای که در دسترس می باشد که از زمانی که ک خمینی شیاد بی احساس وارد تهران شد و در بهشت زهرا رفت تا در دنباله این سیاست گورستانی خود و پیروانش آنگونه توسعه و گسترش داده شود که اکنون دامنه ی آن به محیط دانشگا ه ها یکشور سرایت کرده است و طرح گور ستانی کردنش دنبال و اجرا می شود . البته این طرح در همان ایام سال با انقلاب ضد فرهنگی 59 طراحی شد . زیرا که با یورش و تهاجم سراسری به دانشگاه های سراسر کشور که طراحی و اجرا شد منجربه خاک و خون کشیده شدن دانشگاه ها وتعطیلی آن برای 3 سال شد.

بنابراین همه دروغگوئی ها و عوامفریبی و دین فروشی و جنگ افروزی کردن و طرح اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان سال 58 در تهران که اجرا شد و در نهایت منتهی به سقوط دولت موقت مهندس بازرگان شد. ناشی از قبضه ی قدرت و انباشت ثروت و جاذبه های آن بوده است که تبدیل به جنگ و نزاع جناح ها و باندهای متخاصم در گیر قدرت شده است .

گرچه برای پیشبرد این این اهداف پلید و رذیلانه و ضد بشری حفظ قدرت و فزونی ثروت از دو اهرم دین وملت سوء استفاده است . زیرا که این دو تبدیل به چسب و وسیله ی سرکوب و اتهام زدن وخفه کردن هر صدای معترض و محو کردن آزادی و رایج کردن فرهنگ فساد و تملق و چاپلوسی و ذروغگوئی و خالی بندی و دین فروشی شده است که در بستر حذف رقبا و دگراندیشان و قبضه و انحصاری قدرت بکار گرفته شده است که به نام دین و معنویات و اخلاق و شئون دینی و دفاع از منافع و امنیت کشور و حرمت و امنیت و رفاه و آسایش مردم این دو مقوله همچون آزادی و عدالت به مسلخ برده و ذبح شده و هم مورد سوء استفاده واقع شده است .

بد تر اینکه به نام دین وملت بد ترین ظلم در حق این دو شده است. نتیجه آنکه اکنون توصیه تجویز شده ی سرمقاله نویس که وارونه است قابل فهم است و مشکل در درک مسئله نمی باشد که مخاطبین سر مقاله نویس کیستند وچه پیام وهدفی در پشت این اعتراف نهفته است که در ابتدای سرمقاله چنین آمده و تشریح شده است:

"انتخابات ماهيتي دارد كه بطور طبيعي همواره با التهابات همراه است . اين عارضه از ملزومات همجواري انتخابات با قدرت است . قدرت جاذبه اي دارد كه افراد را از اصول غافل مي كند. براي رسيدن به قدرت فقط كساني از چارچوب هاي شرعي و قانوني خارج نمي شوند كه قدرت را هدف ندانند بلكه از آن به عنوان ابزاري كه مي تواند راه را براي احقاق حقوق مستضعفان و ايستادگي در برابر ستمگران و مستكبران هموار كند بكار مي گيرند. كساني كه قدرت را هدف نمي دانند به چيزي بالاتر از قدرت فكر مي كنند كه از جنس معني است و با روح انساني سروكار دارد و هر كوير تشنه اي را سيراب مي كند زيرا از جنس آب است نه سراب . اين همانست كه در بيان شهيد مظلوم آيت الله بهشتي انسان را جاودانه تاريخ مي كند و به جائي مي رساند كه بدون اغراق مي تواند ادعا كند كه : � ما شيفتگان خدمتيم نه تشنگان قدرت"

البته بر خلاف نظر روضه خوانی شفافی و تئوری سرمقاله نویس ، آنچه اتفاق افتاده وواقعیتدارد این است که در 30 سال گذشته حاکمان بر ایران فقط تلاش برای کسب قدرت و پیوند زدنش به هر چه بیشتر انباشت ثروت و کوشش برای حذف رقبای حتی خودی و انحصاری کردنش گام بر داشته اند . تا جائیکه در بستر فلسفه ی خمینی شیاد که گفته بود هر گز عقد اخوت با کسی نبسته ام . برخی حذف فیزیکی شدند و یا همچون منتظری خانه نشین شد . اکنون نیز صدای هر منتقد خودی بلند شود . بلافاصله به ستون پنجم و پیاده نظام دشمن و جاسوس و همکار دشمن بیگانه و دستگاه اطلاات و امنیتی و جاسوسی اش متهم می شود .حتی اگر جزو نامزدان ریاست جمهوری باشند که شورای نگهبا ن تأئید صلاحیت شان را کرده باشد.

آری فضای جنگ رقابت قدرت و تهدید و تخریب کردن رقبا آنگونه شده است که سید خندان خاتمی که بقول خودش مأمور 8 ساله تدارکاتچی نظام بود اکنون تحمل نمی شود و از ترس ترور و دچار به سر نوشت بی نظیر بوتو در پاکستان نشدن مجبور به انصراف و کناره گیری از صحنه ی رقابت نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم شده است . همینطور با جانشین وی میر حسین موسوی نخست وزیر 8 سال دوران جنگ خانمان بر انداز ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق نیز دارد به سر نوشت مشابه خاتمی مبتلا می شود . برای اینکه چون به چند مورد اتقادات مستندی که همه ی مردم ایران اشراف کامل به این واقعیات دارند در نطق تبلیغاتی تلویزیونی خود اشاره کرده است که در جا از سوی سر باز جو حسین شریعتمداری مدیر مسئول و نماینده ی ویژه ی لوطی جماران در ورق پاره ی کیهان اطلاعاتی � امنیتی � طالبانی متهم به بلند گو و همسوئی با مخالفان و دشمنان نظام آمریکا و اسرائیل شده است. حال سئوال است که سرمقاله نویس برای چه و برای که توصیه تجویز کرده است که نمی باید .از اصول غافل نشوند و از جنس معنی بدون وابستگی بقدرت باشند که رژیم تروریستی آخوندی آن را دنبال می کند که با سایر حکومت ها و قدرت های جهان فرق اساسی و ریشه ای دارد . ناگفته نماند که دیگر جای هیچگونه شبه و ابهام در اذهان عمومی باقی نمانده است اثبات و بیان این واقعیت است که هر چه در 30 سال گذشته کنونی جریان داشته و دارد . فقط جنگ و نزاع جناحی و باندی قدرت طلبی و زر و ثرو اندوزی هرچه بیشتر و سیری ناپذیر می باشد.


در خاتمه اینکه برای چه سرملای مقاله نویس باتلاش مذبوحانه صورت مسئله را پاک کرده است و با خاک پاشیدن بر صورت محرومان معترض ونمک پاشی بر روی زخم 30 ساله ی عمیق و مزمن مردم درد مند با اینگونه عوامفریبی و دین فروشی کردن و آدرس غلط دادن که همیشه در برگزاری نمایش خیمه شب بازی های فرماایشی و انتصابی مطح وداغ می شود که توصیه می شود از میان رقابت نامزدان و صالحان آنکه اصلح تر است بربر گزیده می شود که حاصل اینگونه روضه خوانی ها و توصیه کردن و رهنمود دادن ها منجر به شرایط حاکم کنونی شده است که در سایت کلمه میر حسین موسوی یکی از این نامزدان اصلح مورد توجه مقاله نویس می باشد. این روز ها گزارش تصویری از 20 میلیون فقیر و شکاف عمیق طبقاتی حاکم شده در جامعه داده است . البته اگر چنانچه شرایط رشد تورم و گرانی و فقر و بیکاری با شرایط زندگی بر زیر خط فقر اقتصادی بودن 80% جمعیت کشورا فزوده گردد و توجه به رقم ناکجاد هزینه شدن مبلغ 359 میلیارددلاری در آمد در 4 ساله گذشته دولت نهم که از سوی نامزدان مصلح انتخاباتی از دولت پرسش می شود. مشروط بر اینکه نگاهی هم به سیاست توزیع سیب زمینی مجانی دولتی و تقسیم پول میان کار مندان دولت و معلمان و پرستاران و روستائیان و دانشجویان در دانشگاه ها از سوی دولت که ادامه دارد در نظر گرفته شود که برای خریدن رأی محرومان و نیازمندان این سیاست دولتی دنبال شده است . مهمتر اینکه نگاهی هم به مبلغ نرخ خط فقراقتصادی 850 هزار تومان انداخته شود و مقایسه با مبلغ 264 هزار پانصد تومان نرخ حداقل دستمزد کارگران دولت و کار فرمایان تعیین و تصویب شده شود . آنگاه معنی و مفهوم و عملکرد دولت مدعی ساده زیست و نامزدان ریاست جمهوری اصلح در 30 سال گذشته کاملاً مشخص می شود که چگونه فاجعه انگیز بوده است و خلاصه آبشخور ادعای تکراری وارونه ی برگزیدن نامزد اصلح از سوی سرمقاله نویس برجسته می شود که کجا و چگونه است؟

هوشنگ � بهداد
سه شنبه 5 خرداد ماه سال 1388
نقد و بررسی " حاشيه امن تخريب کنندگان) يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان سه شنبه 5 خرداد ماه سال 1388

رهنمود و تأکید عدم انتقاد ازسوی نامزدان ریاست جمهوری دولت، با رعایت کامل سکوت اخلاقی و رضایتمندی قبل و پس از بر گزاری نمایش حخیمه شب بازی انتصاباتی رساست جمهوری"

قلم بر دست یادداشت روزنویس همکار ورق پاره ی اطلاعاتی � امنیتی � طالبانی سرباز جو حسین شریعتمداری جالب است که از موضع طلبکاری معلم اخلاق و صد البته با تاکتیک وارونه ی رطب خورده ی کی منع رطب کند. برای نامزدا ن منتقد انتخاباتی � انتصاباتی نمایش خیمه شب بازی ریاست جمهوری خط و خطوط و چار چوب رعایت وظیفه ی اخلاقی ترسیم کرده است و خطاب به این منتقد ین رهنمود و توصیه اخلاقی تجویز کرده و تأکید نموده است که چون این نامزدان از صافی نظریه ی استصوابی شورای نگهبان آلت دست لوطی جماران عبور کرده و مورد تأئید واقع شده اند، سپس مورد تأئید اعلام نهائی ستاد انتخابات کشور واقع شده اند تا فعالیت تبلیغاتی شان را برای احراز پست مسئولیت خطیر و مهم ریاست جمهوری دوره ی دهم شروع کنند. برای این است که تخصص و توانمندی و کارآئی خودشان را بطور جدی و گسترده به نمایش بگذارند. بنابراین می بایست هشیار و مواظب باشند تا تبلیغ و انتقاد را با تخریب قاطی نکنند ومرز این دو را بدرستی تفکیک کنند.

البته منظور قلم بر دست وارونه و هذیان گوی و آدرس غلط دهنده که با روی دروایسی و لکنت زبان به نامزدان رقیب و منتقد پاسدار گماشته احمدی نژاد پیامش را بیان و منتقل کرده است .این است که هیچگونه انتقاد روشنگرانه و افشا گرانه از عملکرد 4 ساله گذشته ی دولت جراحی و خراطی شده ی مدعی امام زمانی و اصول گرای عاشق خدمتگزاری به مردم ایران و ساده زیست وارد نکنند و به جز اجرای گرم کردن تنور نمایش خیمه شب بازی و دعوت مردم به حضور و شرکت برای مشارکت حد اکثری، مطلقاً وارد مقولات سئو ال وپرسشگری نشوند و فضولی نکنند که مبلغ 359 میلیارد دلار در آمد دولت که بیش از در آمد 16 ساله ی دولت های گذشته می باشد و از بد قولی و وارونه عمل کردن قول و وعده های تبلیغاتی دوره ی نهم نمایش خیمه شب بازی پاسدار احمدی نژاد سخنی نگویند و آن را چاشنی سئوال قبلی خودشان نکنند که چرا به جای قول بردن نان بر توی سفره های خالی محرومان تورم و گرانی و فقر و بیکاری داده شد؟ یا چرا به جای مبارزه با مفسدان و مافیای اقتصادی و نفتی چرا موجب رشد و رونق و توسعه ی فساد همه گیر در جامعه شده است ؟ یا چرا 3 برابر شدن وار دات جایگزین صا درات شده است . زیرا که همانگونه که سربازجو حسین شریعتمداری در ستون طنز گفت و شنود و یادداشت روزش پرونده و سناریو سازی کرده اینگونه پرسشگری ها بمثابه همکاری و همسوئی با دشمنان تابلو دار رژیم تروریستی آخوندی آمریکا و اسرائیل و مخالفین می باشد که 4 سال است از سوی اینان علیه ی دولت نهم تکرار شده است که بهیچوجه نه بمنزله ی انتقاد که مصداق عینی تخریب است که لوطی جماران بنا بر پیشنهاد تزریقی تحمیلی بر نامه ریزان ستاد کودتا گران خاموش و خزنده که پاسدار گماشته احمدی نژاد را رئیس جمهور کردند و کوشش همه جانبه می کنند دو باره نیز با حماسه سازی تقلبات گسترده رئیس جمهورش کنند . چونکه بقول معاون وزیر آموزش و پرورش باجناق پاسدار احمدی نژاد در ارومیهگفته است که دوره ی ریاست جمهوری 8 ساله ونه 4 ساله است . برای همین لوطی جماران برای بستر سازی رئیس جمهور دو باره شدن پاسدار گماشته اش و برای چیدن نوک نامزدان منتقدین دولت نهم گفته است که نامزدان طوری سخن نگویند یا انتقاد نکنند که موجب خوشحالی دشمن شود . زیرا که آن موقع اخلاق اسلامی انتخاباتی � انتصاباتی نمایش خیمه شب بازی رعایت نشده است که اینگونه اقدامات خلاف اخلاق اسلامی برای خلافکارانه و نقض کننده رعایت اخلاق اسلامی ممکن است مجازات و تعزیز در بر داشته باشد.

آری عجیب است که مدعی قلم بر دست یادداشت روز نویس هذیان ووارونه گو فراموش کرده است که چگونه در بر گزاری نمایش های خیه شب بازی 30 سال گذشته شورای نگهبان آلت دست لوطی جماران بر خی از آرای حوزه های انتخابیه ها تا 30% را به اتهام خلاف و تقلب ابطال اعلام کرده است ؟ یا اینکه چگونه حتی در یکی از شهر های استان لرستان گزارش شد که تعداد آرای ریخته شده در جعبه های مارگیری بیش ازجمعیت و برگ درختان وگنجشک های این شهر بوده است؟ یا اینکه چگونه پس از بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری دوره ی نهم آخوند کروبی و مصطفی معین و رفسنجانی به دلیل تقلبات گسترده و حضور نیروهای غیبی حماسه ساز آرای تقلباتی انتقاد کردند وچون رفسنجای مکار و بساز و بفروش و غارتگر می دانست که حسابرسی در کار نیست گفت از دست مسئولان برنامه ریز پشت پرده آرای تقلبات ساز به خدا پناه می برد و شکایت می کند. ولی اکنون این قلم بر دست با کتمان کردن حقایق نعله و ارونه زده و منتقدان ترسیده از ریسمان سیاه و سفید که بس تجربه ها از ناسالم بودن بر گزاری نمایش خیمه شب بازی های گذشته دارند . چون پیشنهاد کمیته صیانت از آراء داده اند. اما پیشنهاد دهندگان این چنین از سوی قلم بر دست یادداشت روز نویسا متهم و محکوم شده اند :

"تعجب آور است که در امتداد این شبهه پراکنی ها که بذر آن توسط اپوزیسیون خارج از نظام کاشته می شود سخن از �کمیته صیانت از آراء� به میان می آید و بی توجه به مکانیسم قانونی انتخابات و فرآیند نظارت بر آن که جای هرگونه تقلب منتفی است بر دامنه تردید افزوده می شود و از سوی دیگر نظارت استصوابی که ترجمان حقیقی صیانت از آراء است بدون استنادات قانونی و استدلالات حقوقی به چالش کشیده می شود."

البته قلم بر دست یادداشت روز نویس فقط به متهم کردن نامزدان ریاست جمهوری رقیب اکتفا نکرده است که چرا اینان بلند گوی دشمن و اپوزیسیون شده اند ، بلکه در دنباله از موضع بازجو وممیز گر سانسورچی وشلاق بر دست خطاب به نهاد های سرکوبگر خط سرکوب و دهان دو ختن داده است و رهنمود داده که می بایست آنگونه با منتقدین بر خورد شود که پس از بر گزاری نمایش خیمه شب بازی به جای پذیرش دربست سکوت و خموشی و ابراز رضایتمندی از آن، برعکس با انتقاداتی که نسبت به چگونگی برگزاری اشان می کنند از این به بعد اینگونه احساس حاشیه ی امنیتی نکنند:

"- می توان گفت یکی از عللی که باعث شده است تخریب های انتخاباتی درهر دوره از انتخابات تکرار گردد و بعد از برگزاری انتخابات به فراموشی سپرده شود حاشیه امنی است که نامزدهای انتخاباتی برای بازگویی گفته ها و اظهارات خود دارند و بدین ترتیب اگر هم از مرز انتقاد و تبلیغ گذر نمایند احساس می کنند بعد از ایام تبلیغات و شب انتخابات مسئولیتی در این باره متوجه آنها نخواهد بود. مع الوصف، انتظار می رود دستگاه قضایی هرچند در ایام انتخابات به تشکیل دادسرا و دادگاه ویژه جرایم انتخاباتی مبادرت می ورزد اما بعداز انتخابات هم با پیگیری قضایی از جایگاه مدعی العموم برخورد با تخریب کنندگان را دنبال کند و حتی نامزدهایی که رأساً با آمار و اطلاعات نادرست افکار عمومی را تخریب کردند مواخذه کند و مراتب این مسئله را برای عموم مردم اطلاع رسانی نماید."

در خاتمه اینکه قلم بر دست یادداشت روز نویس پیام اخطاری و تأکید آمیز برای سانسور کردن سایت و وبلاگ های خبررسانی و قفل و منحل کردن اتاق های موسوم به فکر رقیب دوم خردادی را صادر کرده است و به نهادها ی ذیربط سرکوبگر و سانسور چی و ممیز گر توصیه کرده است که اینان مأموریت و وظیفه دارند تا که مسئولانه و فعالانه وارد صحنه شوند و مسئولان اتاق فکر رقیب منتقد و معترض را در سلول های ویژه در قتلگاه و سیاهچال زندان اوین راهنمائی و مهمان نمایند تا دیگر کسی نه جرأت کند از اینگونه اتاق های فکر و وسایت ووبلاگ های شخصی انتقاد تشکیل دهد و دائر کند. نه اینکه فرصت داشته باشد در بر گزاری نمایش خیمه شب بازی با تقلبات گسترده ی آرای انتخاباتی اخلال گری وموش دوانی کند و یا مزاحمت ایجاد نماید و مخلل برگزارش جشن بزرگ حماسه سازی دوباره رئیس جمهور شدن مترسکی پاسدار گماشته احمدی نژاد شود که با طرح دقیق علمی فوق العاده مدرن و تدوین شده و پیشرفته ی سیاست تبلیغاتی انتخاباتی توزیع سیب زمینی سبز شده ی مجانی دولتی طراحی شده که صد البته با اختلاف عمیق اخلاقی و ایدئولوژیکی مستقلانه ی رنگ سبز سیب زمینی سبز شده با نوار سبز بازو بند میر حسین موسوی و سایر نوار های سبز مراسم تبلیغات انتخاباتی ستاد میر حسین موسوی و برگزاری مراسم سالگرد دوم خرداد سال 76 مورد استفاده واقع شده است فرق فاحش اساسی و 180 درجه ای دارد . زیرا که مشخص شده است این نوار های سبز نمایان شده ی الگو بر داری از رنگ سبز نواری نازیسم های هیتلری و چراغ سبز به دشمن آمریکا نشان دادن می باشد . بلی با سیاست منطقی تبلیغاتی توزیع سی زمینی مجانی دولتی برای رأی خریدن که دامنه ی آن به توزیع سکه ی بهار آزادی به روزهای تولد کار مندان دولتی با تقسیم پول میان شان کشیده شد. البته سهم معلمین و پرستاران و دیگران نیز به عنوان پاداش نقدی دولتی یا تقسیم سهام عدالت دولتی به روستا ئیان برای خرید پیشاپیش آرای شان داده شده است که مکمل آن تشکیل ستاد انتخاباتی پاسدار گماشته در یکی از ساختمان های دولتی است به معنی و مفهوم اثبات کننده ی دقیق نظر ساه زیست بودن دولت نهم مطابقت دارد که لوطی جماران در سخنرانی اش در سنندج خطاب به منقدین بی انصاف و مغرض و مسئله دار رقبای منتقد دولت نهم داده شد. آیا بازهم تصور می شود که می بایست در این نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی فرمایشی شرکت کرد یا نه می بایست بطور دربست تحریمش کرد و برای تغییرات دمکراتیک در ایران فعالیت همگانی کرد؟

هوشنگ - بهداد
سه شنبه 5 خرداد ماه سال 1388
نقد و بررسی "فرصتي براي تثبيت پيروزي هاي مقاومت" روزنامه ی جمهوری اسلامی دو شنبه 4 خرداد ماه سال 1388
" سرمقاله نویس از ترس مرگ دست به خود کشی زده است . زیرا از ترس بازنده شدن حزب الله لبنان در انتخابات پارلمانی لبنان با توهین کردن جناح 14 مارس و آمریکا و رهبران کشورهای عربی متهم کرده است"

به نظر می رسد سخنگوی حزب رقیب اوباما رئیس جمهور آمریک ادر ورق پاره ی حکومتی جمهوری اسلامی مقاله نویس و تحلیل گر و مفسر سیاسی خاور میانه و نقاد اهداف آمریکا در خاور میانه شده است . برای اینکه اکنون پیرامون سفر جوزف بایدن معاون رئیس جمهور آمر یکا باراک اباما به لبنان گزارش تحلیلی داده است . زیرا که متوجه شده است این سفر با منافع برون مرزی و اهداف صدور تروریسم و ارتجاع و بنیاد گرائی همراه با سیاست دخالت گری رژیم تروریستی آخوندی در خاور میانه در تضاد می باشد . برای همین ملای سرمقاله نویس ورق پاره ی جمهوری اسلامی وحشت زده از این سفر و پیآمد آن شده است . چونکه نگران تکرار شکست عوامل رژیم تروریستی آخوندی در انتخابات شورای استانی عراق در انتخابات پارلمانی لبنان شده و مضطرب شکست حزب الله لبنان در این انتخابات است . چونکه حاصل این شکست می تواند ضربه ی بس کاری بر پیکره ی ادامه ی سیاست بحران آفرینی و جنگ افروزی لوطی جماران و سپاه پاسداران در منطقه به خصوص لبنان وارد نماید که طریق حزب الله لبنان و سوریه و حماس در خاور میانه برای باج گیری اهداف پروژه هسته ای پیگیری و اجرا می گردد .

مهمتر اینکه ادامه ی آثار این شکست حزب الله در انتخابات پارلمانی لبنان می تواند در شکست قطعی پارلمانی عراق که در پیش روی می باشد بس تأثیر گذار باشد . به خصوص اینکه اکنون مدارک و اسنادی رو شده است که می گوید حزب الله لبنان در تروررفیق حریری نخست و زیر سابق لبنان دست و نقش اساسی داشته است . از سوی دیگر جای هیچگونه کتمان و انکار و پنهان کردنی نیست که چگونه رابطه ی بسیار نزدیک یان حزب الله لبنان با لوطی جماران و سپاه پاسداران وجود دارد؟ همچنین رابطه ی رژیم تروریستی آخوندی با سوریه تنها هم پیمان کشور عربی خاورمیانه بر کسی پوشیده نیست . پس برای اینکه نیروهای نظامی اشغال گر سوریه پس از 3 دهه مجبور شد که لبنان را ترک کند . می بایست که ترور رفیق حریری نخست و زیر لبنان که رابطه ی نزدیکی با عربستان داشت قربانی این ترک کردن نظامیان سوریه از لبنان می شد و با جانش هزینه اش را می پرداخت.

بهر صورت بی جهت نیست که اکنون ملای سر مقاله نویس در ادامه ی سیاست دخالت گری آشکار در امور داخلی لبنان دشمنی علنی خودش با جناح 14 مارس لبنان را در لبنان به نمایش گذشته است . چونکه جناح 14 مارس ائتلافی از نمایندگان پارلمان لبنان می شود که اکثریت پارلمان لبنان را تشکیل می دهند و فر زند رفیق ریری نیز تعلق به این گروه دارد که این جناح مخالف سیاست دخالت رژیم تروریستی آخوندی در لبنان از طریق حزب الله لبنان می باشند.

بهر حال ملای سرمقاله نویس برای اینکه ثابت کند از طریق حزب الله بنان و رهبر آلت دستش شیخ حسن نصر الله، لبنان را همچون عراق تبدیل به حیات خلوت رژیم تروریستی آخوندی کرده است . حال از موضع نماینده مردم و سخنگوی دولت لبنان به خودش حق داده است تاکه جناح 14 مارس و کشور های عربی را به عنوان ارتجاع عرب چنین متهم به جاسوسی اسرائیل یا در خدمت آن کند:

"در همين حال چندين گروه جاسوسي رژيم صهيونيستي توسط نيروهاي مقاومت رديابي شناسائي و دستگير شده اند. اين دستگيري ها از يكطرف هشياري مقاومت و تسلط روزافزون اطلاعاتي آنرا نشان مي دهد و از سوي ديگر دست سران رژيم صهيونيستي و ارتجاع عرب در ماجراهاي پشت پرده را � رو � كرده است . صرفنظر از نقش و برنامه اي كه آمريكا و ارتجاع عرب براي مزدوران محلي خود تدارك ديده اند ورود آنها به صحنه در اين مقياس وسيع نشانگر وخامت اوضاع براي عوامل محلي آنها است و ابعاد نگراني واشنگتن و دربارهاي بي افتخار عرب را برملا مي كند"

در خاتمه مشخص نیست که جهان غرب و رهبران کشور های عربی چه موقع قرار است که یک تصمیم جمعی و جدی علیه ی رژیم پدر خوانده ی تروریست جهان و یاغی بین المللی اتخاذ کنند وبا قطع رابطه ی دیپلماتیک آنگونه با این تجاوز گر و هتاک و فحاش و غول از شیشه بیرون زده شده و کنترل نا پذیر بر خورد کنند که این هیولای وحشی هار با رهبر عقده ای و رئیس جمهور پاسدار گماشته ی روانی قرون وسطائی و نا مشروع و بحران آفرین و جنگ افروز ادب و مهار شود و بر سر جایش نشانده شود تا که دیگر نتواند بحران ونا توانی و معضلات درونی خودش را با ترور و ارتجاع بد تر و خطر ناک تر از اسلام طالبانی به منطقه ی خاور میانه صادر کند. اذا سئوال است که مگر رهبران کشور های عربی فر اموش کرد ه اند که چگونه با اعدام کردن صدام حسین رئیس جمهور سابق عراق، در روز عید قربان این کشور را تبدیل به با تلاق کرده است؟ یا اینکه چگونه از طریق سپاه پاسداران و حزب الله لبنان جنگ 33 رووزه با اسرائیل راه اندازی کرد و لبنان را تبدیل به سر زمین سوخته کرد تا که بتواند از بحران هسته ای اش را بطور موقت بدر آورد؟ یا اینکه چگونه در فلسطین جنگ برادر کشی داخلی میان ساف و حماس بر پا کرد و نوار غزه را جدا کرد تا که بتواند بستر ساز جنگ 22روزه نوار غزه با اسرائیل را فراهم کند؟ همچنین مگر فراموش شده است که چگونه در روند این جنگ 22 روزه نوار غزه سپاه پاسداران بسیجی راکفن پوش کرد و در خیابان ها و سفارتخانانه های برخی از کشور های عربی در تهران هرروز آکسیون بر گزارو ساماندهی می شد تا فریاد مرگ بر رهبران کشور های عرب زده شود و جوایزه ی میلیونی برای ترور و کشتن حسنی مبارک رئیس جمهور مصر تعیین شود؟ بالا خره اینکه شاهدیم که چگونه در ادامه ی اینگونه مرگ گفتن و تهدید و تحقیر کردن ها و جوایزه برای ترور تعیین کردن ها در ادامه از طریق اعضای حزب الله و شیخ حسن نصرالله مأموران و مزدوران مسلح به مصر اعزام شد تا دست به اقدامات تروریستی و ناامن کردن مصر زده شود. البته قبل از هرگونه اقدام این طرح لورفت و مأموران و اعضای تروریستی مسلح اعزامی حزب الله لبنان دستگیر و اعتراف کردند؟ بنابراین نمی بایست که بیش از این فرصت دخالت گری در امور کشورهای خاور میانه به عوامفریبان و دین فروشان وجنگ افروزان حاکم بر ایران داد که گرگ در لباس میش رفته با نمایش دایه مهربانتر شدن از مادر بتواند در منطقه از طریق حزب الله لبنان و انتخابات پارلمانی لبنان دست بحران آفرینی و جنگ افروزی مجدد بزند.

هوشنگ � بهداد
دو شنبه 4 خرداد ماه سال 1388
نقد و بررسی " تروريست پرورى به سبک کابوى ها !(يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان دو شنبه 4 خرداد ماه سال 1388
" همسو با سرمقاله نویس روزنامه جمهوری اسلامی مانور تبلیغاتی ضد آمریکا ئی داده شده است به امید آنکه اقدامات تروریستی که درعراق عوامل رژیم انجام می دهند به حساب آمریکا گذاشته شود "

عجیب است که طلبه پاسدار قلم بر دست یادداشت روز نویس ورق پاره ی کیهان که مدافع سرسخت و سینه چاک پاسدار گماشته احمدی نژاد می باشد که این پاسدار گماشته سابقه ی دو عریضه نویسی با تبریک گفتن پیروزی به رؤسای جمهور آمریکا دارد . اکنون نیز این طلبه اسدار یادداشت روز نویس همچون لوطی جماران ضمن به نمایش گذاشتن موضع ضدیت با آمریکا و با نقل قول کردن از ادعای دشمنی لوطی جماران که در سفر شهر نوار مرزی سقز با عراق در سخنان خود بیان داشت . وی نیز اذعان کرده است اطلاعات از سیاست دشمن دیرینه آمریکا در پشت نوار مرزی غرب کشور در دسترس دارد آمریکا مشغول جمع آوری اطلاعا با هزینه کردن پول و تامین سلاح، برای توطئه سازمان یافته و تروریست پروری است و افزوده افکار شومی علیه ی رژیم تروریستی آخوندی در سر می پروراند .

بالاخره اینکه پرسش استت که چرا این طلبه پاسدار یادداشت روز نویس قلم بر دست هنوز متوجه نشده یا خود رابه کوچه ی علی چپ زده است که گویا پس از 30 سال وی نمی داند که سیاست تبلیغ و مانور دادن دشمنی علیه ی آمریکا نخ نما شده ولورفته است و دیگر هر گونه پیگیری سیاست مانور تبلیغاتی علیه ی آمریکا دادن حالت تف و تاق و ریش برای مدعی بازیگر در بر دارد . آنگونه که حتی مورد انتقاد تبلیغاتی نامزدان رقابت برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتصابات ریاست جمهوری دوره ی دهم واقع شده است. زیرا که گذشته از دو بار عریضه نویسی پاسدار احمدی نژاد که به رؤسای جمهور آمریکا انجام داده است و لوطی جماران هم با همه بازیگری نمایش دشمن شناسی و تأکید کردن مرز با دشمن و مخدوش نکردن مرز دشمن شناسی ، دفاع از دولت ساده کرده و رهنمود داده است که به کسی رأی دهید که از دشمن آمریکا ترس نداشته باشد و در برابرش بایستد . ولی با سکوت خویش در برابر عریضه نویسی به رؤسای آمریکا این اقدام را تأئید کرده است . همینطور در ست در شرایط کنونی و در راستای سیاست همکاری با آمریکا در افغانستان وپاکستان رؤسای جمهور این دو کشور همین امروز وارد تهران شدند که مورداستقبال پاسدارگماشته احمدی نژاد واقع شدند تا به حساب در کنار آمریکا همکاری مشترک با طالبان داشته باشند.

ناگفته نماند ژست سیاست تبلیغاتی ضد آمریکائی اتخاذ کردن طلبه پاسدار یادداشت روز نویس که از موضع فرافکنی و فرار به جلو می باشد هدف پاسخگوئی به روشنگری جف مورل سخنگوی وزارت دفاع آمریکا می باشد که رژیم تروریستی آخوندی را متهم به دخالت گری در امور داخلی عراق و تأمین کردن امکانا ت مالی و تسلیحاتی و تعلیم و آموزش تروریست برای اقدامات تروریستی و ناامن سازی عراق معرفی کرده است.البته که با اینگونه اقدامات تروریست پروریدر عراق اهداف چند گانه دنبال می شود که شامل لغو کردن تصویب توافقنامه ی امنیتی میان دولت عراق وآمریکا و پیگیری هدف تعجیل و تأکید اخراج نظامیان آمریکائی از عراق و پر کردن این خلاء از سوی خودش ، همچنین تبدیل کردن علنی و رسمی عراق به سکوی صدور ترریسم و بنیاد گرائی و ار تجاع به منطقه و ناامن کردن خاورمیانه است که در نهایت باج گیری اهداف پروژه ی هسته ای در چتر حمایت اینگونهسیاست دنبال می شود که می بایست با گسترش سیاست اقدامات تروریستی در عراق و جنگ افروزی در خاورمیانه هم فشار های بین المللی هسته ای با تحریم اقتصادی کاسته شود . هم اینکه شرایط شتاب دادن به دسترسی به سلاح هسته ای فراهم شود . مهمتر اینکه با گسترده تر کردن اقدامات تروریستی در عراق که اینروزها شاهدش می باشیم. نتایج آن می بایست تأثیر گذار در انتخابات پارلمانی لبنان و عراق و قدرت گیری عوامل وابسته به رژیم تروریستی آخوندی در ایندو کشور باشد.

بهر حال چون ادعای این طلبه پاسدار یادداشت روز نویس علیه ی آمریکا با آویزان شدن به گفته های لوطی جماران علیه ی آمریکا دنبال می شود که بطور کامل موازی و مشابه ی سیاست و تحلیل و تفسیر ملای سرمقاله نویس ورق پاره ی جمهوری اسلامی می باشد . این سیاست همگام وهمسو نشاندهنده ی این واقعیت است که سیاست و خط دهنده ی پشت پرده بیت جماران و بخش حفاظت و اطلاعات سپاه پاسداران هستند که خیلی هم دقیق و حساب شده این سیاست تعقیب می شود . چونکه این سیاست جایگزین سیاست پاسخگوئی به مطالبات مردم یا بررسی و تحلیل سایر مسائل مهم داخلی شده است .

در خاتمه اینکه همانگونه که طلبه پاسدار یادداشت روز نویس در یادداشت روز نویس خود قبر ستان کهنه ی 30 سال شکافته و تشریح یا در حقیقت اعتراف کرده است که چگونه در 30 سال گذشته با ادعای مبارزه و دشمنی با آمریکا کردن نه اینکه موجب سقوط دولت موقت شد و بستر ساز سرکوب و حذف مخالفین سیاسی از صحنه ی رقابت بوده است و زمینه ساز قبضه ی قدرت و انحصاری کردنش از سوی آخوند و پاسداران شده است. بنابراین اکنون که ماهیت رژیم نا مشروع و ضد بشری بودش از هر زمان دیگر عیان شده است . به خصوص اینکه در انزوای کامل منطقه ای و جهانی بسر می برد. به ویژه اینکه به موازات تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای که می کند و تبدیل به بحران جدی شده است . از سوی دیگر سیاست شوم و پلید صدور تروریسم و ارتجاع و بنیا دگرائی با سیاست دخالت گری در امور داخلی کشور های همسایه و منطقه که به شدت تعقیب می شود ولی لو رفته است و دیگر هیچگونه شکی پیرامون بحران آفرین و جنگ افروز بودن و دشمن جدی و اصلی مخالفت با پروسه ی مذاکرات هر گونه صلح خاورمیانه داشتن باقی نمی گذارد. به خصوص در شرایطی که باندهای مافیائی غالب با رقیب مغلوب در گیر جنگ قدرت محور رقابت نمایش خیمه شب بازی انتخابات انتصابات ریاست جمهوری دوره ی دهم می باشند . پس برای منحرف کردن اذهان عمومی نیاز مبرم به گنده و برجسته کردن دشمنی با آمریکا در بستر اهداف چند جانبه می باشد . به و یژه اهرم ترساندن ومتهم کردن بیشتر رقیب با مانور دادن تبلیغاتی با آمریکا و متهم کردنش به اتهام سیاست همسوئی با آمریکا و اسرائیل که چرا انتقاد از دولت نهم و عملکرد پاسدار گماشته احمدی نژاد می کند. در نهایت اینکه باز هم مثل گذشته تأکید می شود که رمز پایان دان به حل معضل ومشکل نا امنی و بی ثباتی منطقه تا دیر نشده است و همچون کره شمالی خبر تست بمب اتمی از ایران به جهان مخابره نشده است . می بایست تلاش جدی و مسئولانه ی جهانی برای تغییرات دمکراتیک درایران شود.


هوشنگ � بهداد
دو شنبه 4 خرداد ماه سال 1388
نقد و بررسی " شركاي جرم آمريكا در ترويج تروريسم" روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 3 خرداد ماه سال 1388
"به جای پاسخگوئی به مطالبات مردم ایران و پاک پرونده ی ننگین دخلت گری دعراق، آمریکا و مصر و عربستان متهم و محکوم شده اند"

گویا بر خلاف تیتردرشتی که در صحفه ی اول ورق پاره ی حکومتی این روز نامه زده شده است که تنور خیمه شب بازی انتصاباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم داغ شده است و با وجود اینکه نطق تلویزیونی میر حسین موسوی نامزد مورد نظر این ورق پاره پخش شده است که سخت مورد انتقاد سربازجو حسین شریعتمداری واقع شده و از موضع بازجوئی ومتهم و محکوم کردن موسوی به همسوئی با دشمنان رژیم تروریستی آخوندی آمریکا و اسرائیل از سوی همتای مقاله نویس در یادداشت روز ورق پاره ی کیهان بازتاب داده شده است . ولی داغی این تنور نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی آنگونه نبوده است که اثر این داغی را مقاله نویس لمس و احساس کند تاکه ضرورت یا ار جحیت پرداختن به این موضوع داشته باشد که جایگزین متهم کردن مصر و عربستان شود .

بهر حال به نظر می رسد که ادامه سیاست دشمنی و دخالت در امور عربستان و مصر بدلیل مخالفت با توسعه طلبی و بحران آفرینی و جنگ افروزی در خاورمیانه رژیم تروریستی آخوندی اکنون به عراق کشیده شده است . زیرا که اعتراف گیری و پخش تلویزیونی درست به سبک 3 دهه اعتراف گیری های انجام شده در سیاهچال های رژیم تروریستی آخوندی می باشد که حال از شبکه ی تلویزیونی دولت عراق پخش وبه نمایش گذاشته شده است که عامل انفجارات و اقدامات تروریستی در عراق القاعده معرفی شده که با کمک مالی عربستان ومصر این عملیات انجام و پیگیری می شود . یعنی با این آدرس غلط دادن نه اینکه دستان خونین و دخالت گران مأموران اعزامی از ایران و عوامل نفوذی در عراق همچون سپاه قدس و سپاه بدر و پاسدار دیپلمات محمد حسن کاظمی قمی سفیر پاک شده است ، بلکه طلبکارانه دو کشور عربستان و مصر متهم شده اند. البته در دنباله وزیر دفاع آمریکا هم متهم به تقویت طالبان در پاکستان شده است.

به خصوص اینکه سرمقاله نیس افزوده که آمریکا از عربستان خواسته تا در کنار آمریکا با طالبان در پاکستان مبارزه کند که این تقاضا و مبارزه را بمنزله ی همکاری عربستان با طالبان و القاعده تقویت آنان تعبیر و تفسیر کرده است. در ادامه بهمان شیوه ی که رژیم تروریستی آخوندی از سپاه قدس و بدر در عراق وحزب الله لبنان و حماس در راستای اهداف خود در منطقه استفاده می کند . اما فرافکنانه این روش را نسبت به آمریکا داده است که گفته آمریکا اهداف خودش را از طریق القاعده و طالبان در افغانستان به ویژه در پاکستان دارد دنبال و اجرا می کند و نتیجه گرفته است که هدف آمریکا بزرگ کردن خطر طالبان در پاکستان نه مبارزه با آ ن ، بلکه با بزرگ کردن این خطر می خواهد سایر کشور های منطقه را با خودش همراه و همگام کند و افزوده درشرایطی که آمریکا از عربستان تقاضای کمک برای مبارزه با طالبان در پاکستان کرده است. از سوی دیگر دست عربستان را د ر عراق باز گذشته تا با تقویت کردن القاعده دست به اقدامات تروریستی در این کشوربزند که در نهایت تأکید کرده است که این بازی کردن امنیتی با القاعده و طالبان از سوی آمریکا می باشد.

در خاتمه باز هم ضرورت دارد که تأکید و تکرار شود قلم بر دستان رژیم تروریست آخوندی همچون رهبران و مسئولان از بس گلاب و گند زده اند و وحشت از پاسخگوئی به مطالبات مردم دارند که 30 سال است انباشت شده و پرداخت نا شده است . بنابراین برای پاک کردن صورت مسئله تلاش می کنند با گریز زدن سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بنیاد گرائی و دخالت گری در امور داخلی کشورهای همسایه و منطقه ی خاور میانه را دنبال کنند . بهمین دلیل است که اکنون در شرایط به حساب داغ شدن تنور خیمه شب بازی انتصابات ریاست جمهوری پرونده برای مصر و عربستان درعراق گشوده است تا شاید از این طریق بتوان کارنامه ی ننگین و سیاه سران رژیم تروریستی در داخل عراق و لبنان و امور داخلی فلسطین پاک و عربستان و مصر و آمریکا جایگزین جنایاتش شود.

هوشنگ � بهداد
یکشنبه 3 خرداد ماه سال 1388
نقد و بررسی " باور بفرماييد که باور نمى کنيم ! (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان یکشنبه 3 خرداد ماه سال 1388
"موسوی پس از پخش اولین نطق ظبط شده ی تبلیغات انتخاباتی اش از سیمای رژیم تروریستی آخوندی مورد محاکمه با اتهامات همسوئی و بلندگوی آمریکا و اسرائیل واقع شده است"

روزی مهندس بازرگان که آدم شوخ تبع و متلکی وحاضر جواب بود . پس از آنکه دولت موقت سقوط کرد و ایشان نماینده مجلس دوره ی اول ارتجاع بود. زمانیکه مورد انتقاد یک زن نماینده مجلس واقع شد . وقت نطق گرفت و یک جمله که مخاطب خود گفت که این جمله چنین بود "آنکه بما نریده بود کلاخ پشت دریده بود" که برخی را از این جمله بازرگان خوش نیامد که چرا با چنین گفتمانی پاسخگو بوده است ؟

اکنون به خاطر رله کردن انتقادات تکراری از عملکرد دولت نهم که موسوی برای تبلیغات انتخاباتی � انتصاباتی نمایش خیمه شب بازی ریاست جمهوری دوره ی دهم در نطق تلویزیونی خود کرده است . سربازجو حسین شریعتمداری عنان از دست بداده و کف بر دهان آورده واین زنگی مست تیغ بر کف گرفته و تبدیل به همان کلاغ پشت دریده ای شده است که علیه ی نخست وزیر دوران جنگ خانمان بر انداز و ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق گلابزدگی نموده است و وی را متهم به بلند گوی دشمنان تابلو دار رژیم پدر خوانده ی تروریست جهانی کرده است که چرا دست به افشاگری مدل قطره چکانی اکبر گنجی در قتل های زنجیره ای زده است؟

البته همانگون که گفته می شود که هیچ گربه ای حاضر نیست به خاطر رضایت خدا موش بگیرد . بنا براین سر بازجو حسین شریعتمداری همینطوری عشقی و صلواتی کیلوئی ادعا و متهم نمی کند اگر چنانچه در درجه ی اول از منافع خود و باند مخوف تروریستی و مافیائی اش کهمورد نظر نباشد دفاع نمی کند . زیرا که اساساً وقتی سربازجو پاسداری با نخست وزیر دوران جنگ مورد حمایت خمینی شیاد که گفته بود اگر چنانچه جنگ 20 سال طول بکشد ما هستیم و نعره و فریاد جنگ تا آخرین نفر و آخرین خشت خانه سر می داد و اکنون نیز خودش را وامدار آن جنگ و کشته شدگان یکبار مصرفان مین پاک کن میادین جبهه های جنگ خانمان برانداز می داند که طبق فتوای خمینی این جنگ نعمت الهی بود و صد البته رمز ماندگاری رژیم تروریسی آخوندی نیز بوده است اینگونه با وی برخورد بازجو گرایانه می شود و متهم همسوئی آشکار با دشمنان تابلو دار نظام می شود . آیا این سربازجو قلم و شلاق بر دست و کیفر خواست تنظیم و صادرکن می تواند که سر و سوزنی سمپاتی به مردم ایران داشته و دلسوزی نسبت به محرومان و تهی دستان در وجودش داشته باشد؟ معلوم است باورش خیلی غیر منطقی و اصولی می باشد .

برای اینکه وی از جایگاهی از دولت جراحی و خراطی شده ی دولت نهم دفاع و حمایت و تبلیغ می کند و وکیل مدافع و سخنگوی رسمی و علنی اش شده است که وزارت فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید و خبر گزاری رسمی دولتی ایر نا و فارس و دفتر مشاور خبر گزار ی و مطبوعاتی ریاست جمهوری و روز نامه ی دولتی ایران و به اضافه حد اقل سفیر رژیم تروریستی آخوندی در برزیل جزو کارکنان و قلمزنان و همکاران این سرباز جو در ورق پاره ی کیهان می باشند . بعلاوه معاون وزیر بهداشت نیز همسرش است .

لذا مشخص است که این سر باز جو پاسدار معلوم الحال که سخنگوی رسمی پاسداران است که نقش اساسی در ستاد کودتا گران و خاموش و خزنده پشت پرده دارد که با طرح و تدارکات تقلبات کسترده پاسدار گماشته احمدی نژاد را رئیس جمهور کرده اند. هر گز اینان حاضر نیستند بهیچوجه از قدرت فاصله بگیرند وبه آسانی اجازه دهند که رقیب دوباره و بدون تقبل هیچگونه پرداخت هزینه بقدرت باز گردد و اینان دست به پیش گیری و ممانعت و سنگ اندازی و ایجاد موانع برای شکست طرح رقیب نزنند. پس بر خلاف سر بازجو شریعتمداری موسوی نه نکرده ، بلکه جرمش این است که چون هوس کرده رئیس جمهور شود مجبور شده است برای تبلیغات بخشی از کارنامه سیاه و بدون دفاع عملکرد دولت نهم را باز و بیان کند. اما عجیب است که سرباز یادداشت روز نویس با شیوه ی بازجوئی، انتقاد کردن موسوی از دولت نهم و پاسدار احمدی نژاد را بمنزله ی توهین و هتاکی به عدم رعلیت اخلاق و آموزه های اسلامی و خمینی شیاد مترادف دانسته است . زیرا که پاسدار احمدی نژاد را فرزند معنوی و پیرو خمینی شیاد معرفی کرده و خواهان توبه کرن موسوی از انتقاد کردن شده است .

وقتی اینگونه و صله و پینه کردن بازجوئی و سفسطه گری حوزه ی علمیه ی قمی این سر باز جو شریعتمداری را و مقایسه و تشبیه کردنش را دنبال می کردم سریع برایم تداعی کننده زمان محاکمه در بیدادگاه پس بازجوئی ام شد که به حساب حاکم شرع دادگاه ضد انقلابی مرا به دلیل کمک مالی سل 58 به سیل زندگان جنوب کشور متهم به دست داشتن ترور بهشتی شیاد یا راسپوتین خلافت خمینی شیاد می کرد . زیرا که نتیجه گیری می کرد همین کمک مالی امثال من بوده است که تبدیل به مواد منفجره و انفجار دفتر حزب چماقداران و کشته شدن بهشتی شد که من در پاسخ گفتم مگر پس از انقلاب گفته نمی شد که مردم ایران پول های خودشان را به حساب پس انداز بانک ها بسپارند ؟ آیا اگر هر که پول در بانک گذاشت و کسی هم پول بانک را زد و اقداماتی انجام داد. بنابراین همه مشتریان بانک که حساب پس اندازدارند مقصر می باشند که آخوند شیاد چون چیزی برای گفتن نداشت به سفطه گری افتاد.

بگذریو جالب است که موسوی بدلیل سکوت 20 ساله اش تبدیل به مرغ عزا و عروسی شده است. زیرا هم مخالفان آزادیخواه به خصوص دانشجویان معترض از وی پرسشگری می کنند که باید در مورد اعدام های سال 60 و 67 پاسخگو باشد و هم اینکه پاسدار سر بازجو شریعتمداری بدلیل اینکه وی ادعای کرده ممنوع التصویر از سیمای تلوزیونی رژیم تروریستی آخوندی بوده وی را متهم کرده که مگر چکار مهمی در 20 سال گذشته انجا مداده که می بایست مطرح باشد و تصویر وی پخش می شد؟ از سوی دیگر بیشتر متهمش کرده است که چرا در 20 سال گذشته در برابر هجمه مخالفان به خمینی شیاد و رژیم تروریستی آخوندی سکوت پیشه کرده وواکنش نشان نداده است؟

اما در شرایطی که تق سیاست توزیع مجانی سیب زمینی دولتی در آمده است و گند مبلغ 80 هزار تومان دادن به روستائیان در سفر استان فارس و به خصوص شهر کازرون و سکه طلا به روز تولد کار مندان دولت دادن در آمده است که حال به پاداش دادن به معلمان و پرستاران رسیده است. همچنین هنوز فراموش نشده است مرگ دانش آموزی که از سوی بسیج دانش آموزی از شهر فسا که بدون مجوز والدینش به شیراز برای استقبال منتقل می شد در میان راه شیراز در اثر تصادف کشته شد . همینطور با وجودیکه خیلی وقت است که طشت رسوائی رأی خریدن دولتی از بام بر زمین فتاده است . ولی سربازجو حسین شریعتمداری چون موسوی گفته من از اینگونه امکانات مالی دولتی بر خور دار نبوده ام تا به حامیانم دهم اینگونه مورد بازجوئی و تهدید و خطاب و عتاب بازجئی شلاق کش شده و اتهامات بالا و بلند همسوئی اش با آمریکا و اسرائیل از موضع پرسشگری برایش لیست وبیان شده است.

"الف: چرا به شعور و حیثیت مردم اهانت می کند و به آنان اتهام می زند که برای استقبال از رئیس جمهور خویش پول دریافت کرده اند؟! یعنی دقیقاً همان اهانت و اتهامی که مدتهاست اسرائیل، آمریکا و ضد انقلابیون فراری علیه مردم شریف و مسلمان ایران روا می دارند. گفتنی است دشمنان بیرونی که تا چند ماه قبل، حضور مردم در استقبال از رئیس جمهور و یا شرکت آنان در راهپیمایی های قدس و 22بهمن را ناشی از تقسیم پول در میان آنها اعلام می کردند امروزه برای پیشگیری از آبروریزی بیشتر، این ادعای مسخره را مطرح نمی کنند و عجیب است که آقای مهندس موسوی تازه شروع کرده است!ب: آقای موسوی ادعا کرده است که مردم را با فرستادن ماشین به محل استقبال از رئیس جمهور آورده اند! و بدیهی است که برای این اتهام واهی سندی ندارند. ولی همین دیروز- 2/3/88- سایت کلمه که متعلق به موسوی است، مبدأ و محل استقرار اتوبوس ها را برای شرکت در میتینگ انتخاباتی آقای موسوی و خاتمی در استادیوم آزادی اعلام کرده است و معلوم نیست آقای موسوی این تناقض در گفتار و کردار خود را چگونه توجیه می کند؟!بوش رئیس جمهور سابق آمریکا، دیک چنی معاون وی، رایس وزیرخارجه قبلی، اولمرت نخست وزیر و شیمون پرز رئیس جمهور رژیم صهیونیستی و اخیراً هیلاری کلینتون وزیرخارجه جدید آمریکا با صراحت اعلام کرده اند حضور ایران در آمریکای لاتین که تاکنون حیاط خلوت آمریکا بوده است، ضربه سنگینی به سیاست خارجی آمریکا وارد کرده و جایگاه ایران را به شدت تقویت کرده است و درخور توجه این که همه آنها در تفسیر و تحلیل های خود بر این نکته اصرار می ورزند که چرا جمهوری اسلامی ایران به جای سیاست منطقه ای به آمریکای لاتین چشم دوخته است! و جناب آقای موسوی نیز در نطق تلویزیونی جمعه شب خود دقیقاً و بدون کم وکاست تفسیر دشمنان غربی را مطرح کرده و می گوید؛ �موقعی می توانیم دست دراز کنیم تا در آمریکای لاتین فعال باشیم که در رابطه با همسایه های عزیز خود که جای پای محکمی داریم و مذهب و بازارهای مشترکی با ما دارند فعال شده باشیم�! یعنی جناب موسوی نیز دقیقاً و بی آن که متوجه باشند همان نظر آمریکا و صهیونیست ها را با همان تفسیر و توجیه مطرح می کند. عجیب است که وقتی به آقای موسوی نسبت به خیانت و سوابق سوء برخی از اطرافیان ایشان تذکر داده می شود در پاسخ می گوید؛ من از همراهی هیچکس با خود جلوگیری نمی کنم؟! و حال آنکه این همراهان ماهیت سوء و ضدمردمی خود را بارها نشان داده اند ولی وقتی چند کشور آمریکای لاتین با رویکرد ضدآمریکایی به ایران اسلامی نزدیک می شوند فریاد آقای مهندس بلند می شود که چرا دوستی آنها را پذیرفته ایم!
مگر دولت نهم با همسایگان خود سر جنگ و ستیز داشته است که آقای موسوی به همکاری با آنها توصیه می فرمایند؟!
ایران اسلامی در دولت نهم بیشترین روابط - البته عزتمندانه- را با همسایگان خود برقرار کرده است و البته در مقابل برخی از ادعاهای بی پایه آنها نظیر مالکیت بر سه جزیره ایرانی خلیج فارس نیز با اقتدار ایستاده است. آیا این نوع رابطه عزتمندانه و مقتدرانه باعث نگرانی آقای مهندس موسوی و دوستان مدعی اصلاحات ایشان است؟ دقت کنید! مهندس موسوی تاکید می کند، �دفاع از آرمان های فلسطین� و نه کمک های احتمالی دیگر به آنها- که به عقیده نگارنده واجب و ضروری است - یعنی از نظر آقای مهندس موسوی ایران اسلامی باید از مواضع اسلامی و انقلابی خود در حمایت از آرمان فلسطین و مقابله با صهیونیست های وحشی و کودک کش دست بردارد! البته این اظهارنظر آقای موسوی خیلی عجیب نیست، دوستان مدعی اصلاحات ایشان که هم اکنون همه کاره وی هستند نیز بارها همین مواضع ذلت بار را تکرار کرده و می کنند. عجیب آن است که آقای موسوی دم از خط امام(ره) هم می زند! گفتنی است که بازهم - و متاسفانه- آقای مهندس موسوی در این بخش از اظهارات خود نیز، دیدگاه رایج دشمنان تابلودار مردم ایران را بازگو کرده است. فقط نیم نگاهی به مواضع آمریکا و اسرائیل به وضوح نشان می دهد که آنها حمایت ایران اسلامی از آرمان فلسطین را یکی از عوامل اصلی اقتدار جمهوری اسلامی می دانند و به شدت در پی مقابله با آن هستند و از قضا دقیقاً همین سخنان آقای مهندس موسوی را بر زبان دارند که باید مانع حمایت جمهوری اسلامی ایران از آرمان های فلسطین شد.آیا جناب موسوی نمی داند که دو خط آبی در پرچم رژیم صهیونیستی به نشانه از نیل تا فرات است؟! بنابراین مردم فلسطین به نمایندگی از تمامی کشورهای منطقه با اسرائیل درگیر هستند و نه فقط حمایت از آرمان فلسطین بلکه همه گونه کمک به مقاومت، کمترین هزینه ای است که کشورهای منطقه بایستی برای حفظ امنیت خود بپردازند و نه صدقه! به مردم فلسطین و بدیهی است نمی توان باور کرد که مهندس موسوی از درک این مسائل ساده ناتوان باشد.-درباره احساس خطر آقای موسوی نیز جای این سوال هست که چرا مدعیان اصلاحات با آمریکا و اسرائیل و کلان سرمایه داران و مفسدان اقتصادی در احساس خطر از دولت کنونی اشتراک نظر دارند؟!- اما، پرداختن به مواردی نظیر �شکر�، چای، پرتقال، عدم اشتغال و... نیز فرصت دیگری می طلبد. و در اینجا فقط باید پرسید، �سلطان شکر� در کدام جبهه کباده می کشد؟ و یا کارگران فلان کارخانه را کدام سرمایه دار اخراج کرده و آن سرمایه داران اکنون از نامزد کدام جبهه حمایت می کنند؟ و یا چای و پرتقال و...بگذریم . بالاخره آقای مهندس موسوی!... باور بفرمائید که باور نمی کنیم آنچه فرموده اید حرف دل خودتان باشد. ما نگران شما هستیم و دلواپس هزینه شدن سابقه ای که از جنابعالی در اذهان باقی است."

در خاتمه اینکه پرسش است. وقتی در باغ چنین باشد روز برگزاری نمایش خیمه شب بازیچه خبر است؟ اما مگر صد ها داوطلب نامزدی ریاست جمهوری نبودند . مگر از میان اینان به جز 4 نفر بقیه رد صلاحیت نشدند که به معنی مهر ه های مورد تأئید رژیم تروریستی آخوندی هستند ؟ حال بماند که از 4 مهره که 3 نفرشان هم دکوری و برای گرم کردن تنور نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی � انتصاباتی � تقلباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم می باشند. مشروط بر اینکه مگر تجربه ی عملکرد 3دهه ی گذشته دولتمردان وابسته به هر دو جناح در گیر جنگ قدرت و ثروت نیز در دسترسی نمی باشدکه اکنون جای هیچگونه شک و شبهه ای در کار نیست که عملکرد گذشته ی اینان بوده که منتهی به شرایط کنونی شده است که رگز جای هیچی دفاعی ندارد. زیرا که عملکردشان نه در خدمت که علیه اشان بوده است . به ویژه اکنون که سرباز جو حسین شریعتمداری نامزد رقیب را بلندگو وهمسوی دشمنان تابلودار آمریکا و اسرائیل متهم کرده است . آیا بازهم می بایست دچار خوش بینی ناشی از خود به خریت زدن شد و باید در این نمایش خیمه شب بازی شرکت جست یا نه همانگونه که تا حال بکرات تأکید شده است می بایست که این نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی بطور کامل تحریم گردد و تلاش گسترده برای تغییرات دمکراتیک در ایران شود.

هوشنگ - بهداد
یکشنبه 3 خرداد ماه سال 1388