دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه 25 اسفند ماه سال 130
"اگر کسی قلم زنی این وکیل تسخیری همکار سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری را پیگیری کرده باشد .متوجه شده است .همچون اسب عصاری دور خودش چرخیده است وبطور سیلکی هذیان گویی های سایر همکاران وقلم زنانش به خصوص هم لهجه اش یادداشت های روز سربازجو پاسدار شریعتمداری را کپی ورله  ونشوارکرده است . برای اینکه چون مخاطبان اینگونه قلم زنان ولی وقیح وامثالهم ونه مردم می باشد .بنابراین نیاز نمی بینند یا اینکه قلم وامدارشان اجازه ندارند تا به مردم ومطالبات شان به پردازند"
قلم بردستان وامدار  هر گز از مطالبات مردم و اوضاع نا بسامان اقتصادی کشور لب بر نمی گشایند  و قلم فرسایی نمی کنند  .چونکه می دانند که اوضاع چقدر بحرانی ووخیم می باشد ونمی بایست از صعف ها گفت و آن را برجسته نمود . برای همین به جای مردم ومطالبات شان گفتن یا اوضاع اقتصادی کشور را ترسیم نمودن وبه امور معیشتی مردم اشاره کردن که چگونه است واز حاکمان وسایر مسئولان نهادهای حکومتی پرسش کردن که چرا مردم ایران ومطالبات شان را فراموش کرده اند؟ چرا هیچگونه اقدامی برای بحران اقصادی و روند رو به رشد تورم وگرانی لجام گسیخته  نمی کنند که همراه با  فقر وبیکاری  وشکاف طبقاتی می باشد؟ در عوض با تأکید پیگیری غنی سازی  اورانیوم  در راستای اهذاف نظامی هسته ای بسیار تبلیغات می شود که موجب فزونی تحریم شده است . بدتر اینکه احتمال بروز جنگ وتهاجم به تأسیسات هسته ای را بالا برده است. برای همین واقعیات کتمان ووارونه می شود تا که بهانه برای  امثال این وکیل تسخیری  قلم بر دست وامدار یادداشت روز نویس فراهم شود تا اینکه از موضع ترفند نخ نما شده ی ضد آمریکایی و اسراییلی  به سبک والگوی قلم زنی همکارش سربازجو شریعتمداری طوطی وار ادعاهای وارونه ی گذشته  راباز تولید کند .تا لیست  خنثی شدن توطئه های  دشمن بزرگ آمریکا با چاشنی  متهم کردن شریک رقیب مغلوب فتنه گر داخلی  در سال 88  با روضه خوانی تکراری ادعای رهبری جنبش بیداری اسلامی  منطقه در  پایان جمعی بندی سال  90 رااین چنین   ردیف وفرموله  و بیان کند:
"نكته مهم و غيرقابل انكار اين است كه در سال 90 دشمنان نشان دار جمهوري اسلامي از تمامي پتانسيل و ظرفيت شان براي آنچه كه تغيير رژيم يا حداقل تضعيف در ساختار نظام ايران اسلامي مي پنداشتند بهره بردند ولي اكنون در پايان راه آنچه كه محرز بوده و جاي كمترين ترديدي در آن نمي باشد اين است كه علي رغم شليك كردن تمامي فشنگ ها و تيرها به سمت ايران، طرفي نبسته اند، چرا؟ البته حساسيت سال 90 و به صحنه آوردن راهبردها و تاكتيك هايي با هدف انفعال لاعلاج براي ايران از مدت ها قبل از شروع امسال در دستور كار غربي ها با كارگرداني آمريكا قرار داشت.ناگفته پيداست اين هدف گذاري بر ضديت با ايران اسلامي عجيب به نظر نمي رسيد چرا كه پس از فتنه سال 88، دشمناني كه حقد و كينه ملت بصير ايران را با خود داشتند بارها و به كرات به زبان آوردند كه «كار را بايد يكسره كرد»! و حتي اوباما، نتانياهو، شيمون پرز، ساركوزي و ... بطور صريح و علني حمايت شان را از اغتشاشگران و آشوب طلبان در ايران تا به ثمر رسيدن تغيير رژيم [!] اعلام كردند.3- اين هدف گذاري از سوي دشمنان و مخالفان نظام جمهوري اسلامي و دورخيز براي سال 90 وقتي آشكارتر شد كه چهره اي چون جرج سوروس تئوريسين انقلاب هاي مخملي و از فعالان بيروني فتنه 88، اسفند سال 89 نتيجه كار را كه قرار است اسفند سال جاري متحقق شود به بيرون درز داد.آقاي جرج سوروس در روزهاي پاياني سال گذشته مصاحبه اي را با سي ان ان انجام داد و خروجي راهبردهايي كه در پايان امسال عليه ايران ديده شده بود را اعلام كرد: «سقوط نظام جمهوري اسلامي»!اطمينان جرج سوروس براي تحقق اين ادعاي بزرگ كه در فتنه سال 88 عملي نشده بود به گونه اي بود كه او به عادت فرهنگ غرب پس از كلي رجزخواني بر اين گفته پافشاري كرد كه حاضر است درباره سقوط رژيم ايران طي يكسال آينده - بخوانيد پايان سال 90 - شرط بندي كند!عامل ديگري كه از ويژگي هاي خاص سال 90 بود و در تمامي سال هاي گذشته در جمهوري اسلامي چنين وضعيتي حاكم نبود به تحولات منطقه خاورميانه و شمال آفريقا در بستر بيداري اسلامي برمي گشت. اواخر سال 89 خيزش هاي منطقه اي در تونس، مصر، يمن، ليبي و... آغاز گشت و سقوط هاي زنجيره اي را در هيئت هاي حاكمه اين كشورهاي مرتجع و دست نشانده در پي داشت. نكته گفتني در اين ميان الگوپذيري ملت هاي مسلمان از انقلاب اسلامي ايران بود. بيش از همه مقامات صهيونيستي از ابتداي تحولات منطقه به صحنه آمدند و نتوانستند نگراني و واهمه فزاينده خودشان را پنهان نمايند..نتانياهو و شيمون پرز نيز عجزآلود اذعان كردند كه انقلاب هاي منطقه از انقلاب اسلامي ايران تأثير گرفته و شتابان پيشروي مي كند..نكته گفتني اين است كه غرب به سركردگي آمريكا در مواجهه با ايران در سال 90 يك «استراتژي تركيبي» را ساماندهي كرده بود. يعني از يكسو بر مقوله «تعامل»، «مذاكره» و مفاهيمي از اين دست اصرار مي كرد تا ايران را به اصطلاح در افكار عمومي دنيا مسئله دار جلوه دهد و از سوي ديگر؛ بسته و پكيجي از فشارها، تهديدها، تحريم ها و ترورها را در آستين داشت تا سربزنگاه ها و مقاطع مختلف از يكي از آن ترفندها و دسيسه ها استفاده نمايد.اكنون بايد سر اصل مطلب رفته و اين نكته را خاطرنشان كرد كه راهبرد اصلي دشمنان جمهوري اسلامي در سال حساس و پرمخاطره اي كه سپري كرديم «كاهش مشاركت در انتخابات مجلس نهم» بود.الف: تحريم مقامات ارشد جمهوري اسلامي ايران، ب: بحراني كردن وضعيت برنامه هسته اي ايران با تكرار ادعاهاي هميشگي، پ: گشودن «پرونده حقوق بشر» براي ايران به موازات پرونده هسته اي، ت: پرونده سازي براي ايران در محيط بين الملل با اتهام واهي «تروريسم»، ث: صدور قطعنامه هاي پي درپي عليه ايران پيرامون برنامه هسته اي، حقوق بشر و تروريسم، ج: شيوع اقدامات جاسوسي و كليدزدن نبردهاي اطلاعاتي، چ: تهديد به حمله نظامي و برطبل جنگ كوبيدن با پيام و پالس «همه گزينه ها روي ميز است»، ح: به سقف رساندن فشارها بر ضد ايران با تحريم بانك مركزي و تحريم صادرات نفت ايران و... اكنون در روزهاي پاياني اسفند 90 با اين حجم از دشمني و به صحنه آوردن انواع و اقسام ترفندها و دسيسه ها بايد ديد پس چرا آقاي جرج سوروس شرط بندي را باخته است و اوباما، نتانياهو، پرز، ساركوزي و... هم پس از انتخابات 12 اسفند سكوت را بهترين گزينه مي دانند؟و نقض حقوق بشر عليه ايران نگرفت و از قضا در پي جنبش 99 درصدي تسخير وال استريت، حقوق بشر بدون رتوش آمريكافاش شد كه تبعات پردامنه آن كماكان ادامه دارد. بالاخره مشاركت 65 درصدي پرشور و شعور مردم در انتخابات 12 اسفند به گونه اي بود كه راهبرد اصلي آمريكا و چند كشور غربي بر ضد ايران در سال 90 در هوا دود شد و خبرگزاري انگليسي رويترز جان مطلب را اينچنين توصيف كرد: «انتخابات مجلس ايران اقتدار اين كشور و رهبري آن را افزايش داد"
در خاتمه اینکه اگر کسی قلم زنی این وکیل تسخیری همکار سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری را پیگیری کرده باشد .متوجه شده است .همچون اسب عصاری دور خودش چرخیده است وبطور سیلکی هذیان گویی های سایر همکاران وقلم زنانش به خصوص هم لهجه اش یادداشت های روز سربازجو پاسدار شریعتمداری را کپی ورله  ونشوارکرده است . برای اینکه چون مخاطبان اینگونه قلم زنان ولی وقیح وامثالهم ونه مردم می باشد .بنابراین نیاز نمی بینند یا اینکه قلم وامدارشان اجازه ندارند تا به مردم ومطالبات شان به پردازند .جز اینکه در دفاع از پروژه ی هسته ای و اهداف نظامی اش وماستمالی کردن پرونده ی ننگین حقوق بشر نقالی کنند و از موضع دشمن شناسی وخنثی کردن توطئه هایش یادداشت روز تهیه وتنظیم نمایند ومدعی شوند که اهداف دشمن به خصوص آمریکا تحريم مقامات ارشد رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی  بود ه است  تا بتوانند  با بحراني  قلمداد کردن  وضعيت برنامه هسته اي مثل همیشه  «پرونده ی نقض مستمر حقوق بشر»  را بگشایند  وموازی با فشار تحریم ها  برروی  پرونده هسته اي، در محيط بين الملل  اقدام تروريست بودن رژیم ضد بشری وقرون وسطایی بانک دار تروریست جهانی  را ترویج وتبلیغ کنند تا زمینه  صدور قطعنامه هاي پي درپي عليه رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی نا متعارف  ايران را هموار شود و آن را مرتبط باا هداف نظاهی هسته ای کنند. البته در ادامه  برای پاک کردن صورت مسأله افزوده شده که شيوع اقدامات جاسوسي و كليدزدن نبردهاي اطلاعاتي راهم  دشمن بیگانه دنبال کردتا بهانه مناسب برای واردن فشارها تحريم بانك مركزي و تحريم صادرات نفت  داشته باشند . ولی همه توطئه های سال 90 در نمایش خیمه شب بازی فرایشی  12 اسفند  در هم شکست .چونکه با حضور دشمن شکن ساندیس خوران وتقلبات گسرده که قلم بر دست وامدار مدعی حضور 65% مشارکت شده است . ادعا کرده که موجب شد تا که سیلی سختی بر چهره ی استکبار نواخته شود و راهبرد اصلي آمريكا و چند كشور غربي بر ضد رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی نا متعارف ايران در سال 90 در هوا دود شود. در عوض اقتدار اين كشور و رهبرش علی خائنه ای  افزايش داده شد. آنگونه با همه هشدار واخطارهای امنیتی نظامی داده شده ولی جوانان ناراضی ومعترض جشن مراسم 4 شنبه سوری را با ترقه بازی و آتش روشن کردن وپایکوبی  و فریاد مرگ  دیکتاتور زدن بر پا دارند . در ادامه پاسدار گماشته احمدی نژاد هم موقع پاسخگویی به منتقدان بازار مکاره آنچنان تحقیرشان کرد وبه ریشخند شان گرفت که سر اندر تا پایشان را گلاب زد .ولی این مورد آخری را وکیل  تسخیری با قلم وامدارش از قلم افتخارات لیست پیروزی های سال 90  انداخته  است.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/901225/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه 25 اسفند ماه سال 130
بازنده بزرگ سال كيست ؟! (يادداشت روز)