روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 3 شنبه 6 تیر ماه سال 1391
نقد وبررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی  جمهوری " دستگاه قضائي آنگونه كه بهشتي مي‌خواست "
"سرمقامه نویس تلاش مذبوحانه کرده است تا که با حاشیه رفتن و فاکت از آخوند محمد حسین بهشتی  آوردن مشکل  دستگاه فاسد قضاییه و تبعیض آمیز که رئیس آن انتصابی از سوی رهبر ولی فقیه می باشد را عامل بی عدالتی وتبعیض و قانون شکنی و غارتگری نداند، بلکه  وضعیت نا بسامان کنونی اقتصادی و رشد تورم وگرانی و اختلاس و رشوه و غارتگری و... را  این چنین در بد اجرا نمودن  برخی از مسئولین قوه فاسد قضایی و بی قانون شکنی  از سوی قوه مجریه  وعدم شخصیتی همچون آخوند محمد حسین بهشتی در نهاد فاسد قضاییه قلمداد نماید"
دستگاه فاسد قضاییه آنگونه گند رسوایی  عملکردش  در آمده است که آرزوی دوران 2 ساله ی اوایل انقلاب راسپوتین رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی  ایران شده است یعنی زمانی که  محمد حسین بهشتی رئیس آن بود. در صورتیکه شرایط حاکم بر ایران که  کارنامه ای ننگین و سنگین پس از 33 ساله دارد که شامل جنایت وخیانت وجنگ افروزی و غارتگری وبحران آفرینی و دین فروشی وسرکوب وسانسور  بوده که  به مرحله تحمل واصلاح ناپذیری رسیده است  . چونکه  حاصل بنیانگذاری این رژیم از رأس تا ذیل آلوده به فساد از سوی  خمینی شیاد است .همانگونه که دستگاه فاسد قضاییه اش هم ادامه کار مشترک خمینی شیاد وآخوند هزار چهره و مشکوک حسین بهشتی و جانشین وپیروان شان می باشد به خصوص که بهشتی مشتی از طلبه و آخوندهای متحجر وجنایتکار دست پرورده ی خود وآخوند مصباح یزدی را از مدرسه حقانیه ی قم وارد دستگاه فاسد قضاییه کرد.  تا که بتواند با پرونده سازی برای مخالفان ومعترضان و از صحنه حذف نمودن شان  بشود رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی دوام بی آورد. برای اینکه از همان ابتدا با منحرف کردن اهداف وآرمان انقلاب و با تلاش برای حذف انقلابیون حتی به شیوه ی فیزیکی  بستر مصادره نمودنش فراهم شد .لذا   این رژیم ضد بشری و قرون وسطایی از همان تاریخ نا مشروع بوده است . برای همین  سیاست جنگ افروزی و بی عدالتی و تبعیض و تهدید وضرب وشتم وبگیر وببند و زندان و شکنجه واعدام مخالفان ومنتقدان و معترضان بطور جدی پیگیری شده است .صد البته بر ای انحراف اذهان عمومی با چترا دعای ضد آمریکایی  همراه بوده است توانسته به بقای ننگین خود ادامه دهد. البته وظیفه ومأموریت امثال سرمقاله نویس بررسی وارزیابی ریشه ای پدیده ها ونا رسایی های  اقتصادی و اجتماعی و حقوقی وقضایی  نبوده ونمی باشد تا که بتواند راه حل اصولی ارائه دهد . زیرا که نه  اینکه وحشت از بیان این واقعیت دارد تا که  اذعان کند خانه از پای بست ویرانست ، خواجه در فکر نقش ایوانست. ، بلکه تلاش می کند با تصویر مار کشیدن مار قالب کند. برای اینکه قرار نیست که چاقو دسته ی خودش را ببرد . زیرا که برای منحرف کردن اذهان عمومی باید معلول پردازی شود  تاکه ماهیت رژیم ضد بشری و قرون وسطایی وکودتایی زیر سئوال نرود که عامل شرایط کنونی می باشد .چونکه 33 سال است که دین تبدیل به ابزار قدرت و ثروت و سرکوب و سانسور شده است . اما سرمقامه نویس تلاش مذبوحانه کرده است تا که با حاشیه رفتن و فاکت از آخوند محمد حسین بهشتی  آوردن مشکل  دستگاه فاسد قضاییه و تبعیض آمیز که رئیس آن انتصابی از سوی رهبر ولی فقیه می باشد را عامل بی عدالتی وتبعیض و قانون شکنی و غارتگری نداند، بلکه  وضعیت نا بسامان کنونی اقتصادی و رشد تورم وگرانی و اختلاس و رشوه و غارتگری و... را  این چنین در بد اجرا نمودن  برخی از مسئولین قوه فاسد قضایی و بی قانون شکنی  از سوی قوه مجریه  وعدم شخصیتی همچون آخوند محمد حسین بهشتی در نهاد فاسد قضاییه قلمداد نماید:
هر سال در هفته اول تيرماه به احترام شهيد مظلوم آيت‌الله بهشتي اولين رئيس قوه قضائيه در نظام جمهوري اسلامي كه به همراه 72 تن از ياران انقلاب اسلامي در فاجعه انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي در هفتم تير ماه 1360 به شهادت رسيد، با عنوان "هفته قوه قضائيه" برنامه‌هائي به اجرا در مي‌آيد مي توان برگزاري "هفته قوه قضائيه" در تيرماه هر سال را يكي از بركات وجودي شهيد مظلوم آيت‌الله بهشتي دانست و به همين دليل بايد بر استمرار اين اقدام تأكيد نمود، لكن آنچه بيشتر بايد مورد تأكيد قرار گيرد اينست كه دستگاه قضائي جمهوري اسلامي ايران بعد از شهادت آيت‌الله بهشتي هنوز كمر راست نكرده و به جايگاه واقعي خود كه آن متفكر بزرگ براي نظام قضائي اسلامي در نظر داشت نرسيده است. اين سخن را نبايد به معناي ناديده گرفتن تلاش‌هاي قضات شريف و ساير زحمتكشان قوه قضائيه دانست. در مجموعه دستگاه قضائي كشور افراد پاكدامن و تلاشگر، اعم از قاضي و كارمند، فراوان حضور دارند كه به اندازه مقدور براي خدمت به مردم تلاش مي‌كنند و با توجه به حساسيت شغلي كه دارند بايد از آنها قدرداني شود و هفته قوه قضائيه وقت مناسبي براي اين كار است. با اينحال، اين قدرشناسي موجب نمي‌شود واقعيت ديگري كه مانع رسيدن قوه قضائيه به جايگاه واقعي خود مي‌باشد را ناديده بگيريمرمز موفقيت و پيشرفت قوه قضائيه در مدت كوتاه كمتر از دوسالي كه آيت‌الله بهشتي مسئوليت آن را برعهده داشت اين بود كه از مسئولاني شجاع، مستقل و قدرتمند برخوردار بود. همين ويژگي‌ها موجب شده بودند قوه قضائيه صاحب برنامه‌هاي مترقي شود و با قدرت و سرعت به طرف انسجام و رسيدن به جايگاه واقعي و مستقلي كه در خور نظام جمهوري اسلامي است حركت كند. اين رشد سريع در شرايط بسيار دشوار سالهاي اول انقلاب كه اوضاع كشور و از جمله خود دستگاه قضائي نابسامان بود، يك نقطه قوت تاريخي و كاملاً ستودني است و بايد براي مسئولان قوه قضائيه در هر دوره‌اي الگو باشداگر امروز دستگاه قضائي ما دچار مشكلاتي باشد كه نتواند خواسته‌هاي مردم و اقتضائات جامعه اسلامي را برآورده كند، نمي‌توان اين نارسائي را امري موجه و پذيرفتني دانست. قوه قضائيه ما انتظارات مردم را آنگونه كه يك جامعه اسلامي در تراز نظام جمهوري اسلامي ايجاب مي‌كند برآورده نمي‌كند. مي‌پذيريم كه مسئولان قوه قضائيه ما با اشرار، متجاوزان به نواميس مردم و دزدان و خلافكاران خرده پا برخورد مي‌كند، اما اين واقعيت را هم بايد بپذيريم كه همين قوه قضائيه در برخورد با دانه درشت‌ها كم مي‌آورد و در مواردي متوقف مي‌شود. طبيعت دستگاه قضائي اينست كه با عناصر خرده پا و دانه درشت‌ها يكسان برخورد كند و حتي اگر قرار است جائي انعطاف و رأفت نشان دهد اين انعطاف و رأفت شامل حال عناصر خرده پا شود نه دانه درشت ها.بهترين خدمت به مسئولان قوه قضائيه در هفته‌اي كه به نام اين قوه اختصاص يافته اينست كه بدون تعارف و با صراحت اعتراف كنيم هم اكنون مسئولان قوه قضائيه كشورمان نزد افكار عمومي در زمينه برخورد بي‌ملاحظه با خاطيان دانه درشت زير سؤال هستند. مردم ايران وقتي اخبار مربوط به بركناري نخست‌وزير پاكستان با حكم ديوان عالي اين كشور را فقط به جرم اينكه حاضر نشد دستور يك قاضي را براي نوشتن نامه به دادگستري سوئيس جهت پيگيري پرونده پولشوئي رئيس‌جمهور پاكستان اجرا كند مي‌شنوند بطور طبيعي اين سؤال‌ها به ذهنشان راه مي‌يابد كه چرا در ايران كه از نظام جمهوري اسلامي برخوردار است و طبعاً بايد قوه قضائيه و حكم قاضي آن نافذتر از پاكستان باشد چنين قدرت و قاطعيتي در دستگاه قضائي ديده نمي‌شود؟ چرا يك روز يك مقام ارشد قضائي مي‌گويد فلان مسئول بلندپايه در فلان پرونده متهم است و بايد پاسخگو باشد و روز ديگر همان مقام ارشد قضائي همان شخص را بي‌گناه و غيرقابل تعقيب اعلام مي‌كند؟ چرا يك روز يك متهم در جلسه دادگاه آشكارا تعدادي از دانه درشت‌ها را به گرفتن رشوه و شركت در جرائم متعدد متهم مي‌كند و روز ديگر همان متهم در جلسه همان دادگاه حرف خود را پس مي‌گيرد؟... اين سؤال‌ها هنگامي بيشتر و عميق‌تر مي‌شوند كه مردم مي‌بينند همان دانه درشت‌ها با عناوين دهن پركن‌تري هر روز از طريق رسانه‌ها مطرح مي‌شوند و حتي داعيه دفاع از حقوق مردم و مبارزه با انحرافات و مفاسد را نيز دارند! بي‌اعتنائي به قانون و حتي اعلام صريح قبول نداشتن قانون و خود را معيار قانون دانستن توسط دانه درشت‌ها موارد ديگري هستند كه در زمان ما سكه رايج شده‌اند و دستگاه قضائي نيز از كنار آنها بي‌تفاوت مي‌گذرد."
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 3 شنبه 6 تیر ماه سال 1391
دستگاه قضائي آنگونه كه بهشتي مي‌خواست