نقد وبررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " چاه وين و چاله مسكو ! "  
"پاسدار شریعتمداری بطور عمد از قلم انداخته است که اشغال نظامی افغانستان و عراق با همکاری حاکمان ایران امکان پذیر شد . ولی  افزوده   رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی  ايران بي اعتناء به تهديدها، تحريم ها و قطعنامه هاي بي خاصيت شوراي حكام آژانس و يا شوراي امنيت سازمان ملل به فعاليت همه جانبه خود مشغول است و از سوي ديگر به هوشمندي و توان مثال زدني تيم مذاكره كننده هسته اي خود اعتماد و اطمينان كامل دارد. بنابراين هرجا كه ادامه اين بازي را به مصلحت نداند در توقف آن كمترين ترديدي  نخواهد کرد و از هم اكنون می داند که ضعف و دست خالي 1+5 در مذاكرات پيش روي فردا برجسته شده و «چاه وين» براي عبور حريف از «چاله مسكو» حفر شده  که برایش نتیجه بخش نخواهد شد."
 
به نظر می رسد با وجود اینکه هیأت مذاکراه کننده ی هسته ای که رئیس آن پاسدار ترکشی سعید جلیلی است که نوچه وهمشهری علی خامنه ای استطوری که گزارش شده است وی جزو نامزدان ریاست جمهوری دوره ی یازدهم می باشد . یعنی اینکه بطور دربست سر سپرده ولی فقیه ومورد تأیید وی می باشد . اما با مخالفت هایی که چپ و راست با ادامه ی دیدار مذاکرات هسته ای که در وین وبغداد ومسکو که از سوی پاسدار شریعتمداری می شود کرد و همچنان  با ادامه ی آن مخالفت شدید می کند . به خصو ص اکنون  سخن از بد بینی یا بطور مستند از  حفر چاه از سوی  آماتو وآژانس بین المللی انرژی اتمی می کند  که گویا  این چاه  از طرف آژانس بين المللي انرژي اتمي پيش پاي نمايندگان  هسته ای رژیم فاشیستی  مذهبی کودتایی حفر شده  است که  پیش در آمد مذاکره ی مسکو می باشد  و افزوده که این دام مغایرت با هوشمندي مثال زدني تيم هسته اي در مذاكرات روز جمعه وين -19خرداد در 8ژوئن دارد .  زیرا که با پوشش نازكي از «قانون نمايي»!  تلاش در استتار دهانه  این چاه حفر شده  است چونکه فاش  شده است  که آژانس به بهانه اطمينان از صلح آميز بودن برنامه هسته اي ايران اهداف  چالش غيرقانوني و باج خواهانه نزديك به 10 سال گذشته را دنبال  کرده است . برای اینکه اين بار  آماتو پروژه جديدي من درآوردي «رهيافت سازمان يافته»  را  در قالب يك فرمول و قالب و چارچوب  براي ادامه مذاكرات طراحي كرده و به ميدان آورده است. بنابراین سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری برای اینکه زیرآب دیدار فردا در وین با آژانس بین المللی انرژی اتمی و همچنین مذاکره مسکو را زده باشد وتأکید در دفاع از اهداف هسته ای وعدم عقب نشینی آن کرده باشد . این چنین تحلیل داده و آویزان به موضع علی خامنه شده  است:
"شايد در نگاه اول، باور كردني نباشد و شايد هم برداشت مورد اشاره اين يادداشت، «ادعاي خلاف» و يا «سخن گزاف» تلقي شود! ولي توضيح مستندي كه در پي خواهد آمد از چاهي حكايت مي كند كه آژانس بين المللي انرژي اتمي به زعم خود و غافل از هوشمندي مثال زدني تيم هسته اي ايران در مذاكرات روز جمعه وين -19خرداد/ 8ژوئن- پيش پاي نمايندگان كشورمان حفر كرده و با پوشش نازكي از «قانون نمايي»! سعي در استتار دهانه آن دارد! آژانس به بهانه اطمينان از صلح آميز بودن برنامه هسته اي ايران و در ادامه چالش غيرقانوني و باج خواهانه نزديك به 10 سال گذشته، اين بار پروژه جديدي را با عنوان من درآوردي -تأكيد مي شود من درآوردي- «رهيافت سازمان يافته» -STRUCTURE APPROACH- و در قالب يك فرمول و چارچوبMODALITY- براي ادامه مذاكرات طراحي كرده و به ميدان آورده است.بعدازظهر روز دوشنبه -15خرداد/4ژوئن- يوكيا آمانو مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي كه در جمع 35 عضو شوراي حكام سخن مي گفت من از ايران دعوت مي كنم اين «توافقنامه را كه گامي به جلوست هرچه سريعتر امضاء و اجرا كند و اجازه دسترسي به سايت پارچين را نيز صادر كند و به تمامي تعهدات بين المللي خود نيز عمل كند» منظور آمانو از تعهدات بين المللي، قطعنامه هاي شوراي امنيت سازمان ملل عليه ايران است كه در تمامي آنها بر توقف غني سازي اورانيوم و فعاليت هاي هسته اي مربوط به آن تاكيد شده است. تا اينجا جناب آمانو، زيرآب مذاكرات ايران با 1+5 در مسكو را زده است، چرا كه اگر آنگونه كه آقاي آمانو مي گويد، قرار بر توقف غني سازي اورانيوم - در همه سطوح و با هر درجه از غلظت- در ميان باشد، به آساني مي توان نتيجه گرفت كه كف مذاكرات مسكو، سقف انتظارات باج خواهانه آمريكا و متحدانش است!آژانس با لغو مداليته اي كه پيش از اين به امضا و تصويب هر دو طرف ايران و آژانس بين المللي انرژي اتمي رسيده بود، توافقنامه جديدي را با عنوان كش دار، بدون مرز و فاقد تعريف مشخص «رهيافت سازمان يافته» تهيه كرده و در پوشش فرمول و چارچوب -مداليته- جديد براي ادامه مذاكرات به ايران پيشنهاد كرده است. براساس اين طرح؛: ايران بايد پروتكل الحاقي را بپذيرد. برپايه اين پروتكل بازرسان آژانس مي توانند از هر نقطه ايران، در هر زماني كه بخواهند به صورت «سرزده» و بدون اطلاع قبلي بازرسي كنند. البته پروتكل الحاقي اجازه بازرسي از مراكز غيرهسته اي را نمي دهد ولي بازرسان آژانس مي توانند با اين ادعا كه در فلان مركز غيرهسته اي فعاليت هسته اي صورت مي گيرد، خواستار بازرسي از آن مركز شوند. ادعايي كه تاكنون با تكيه بر آن، دو بار از مركز نظامي پارچين بازديد و بازرسي كرده اند!: آژانس بين المللي انرژي اتمي- بخوانيد نهاد تحت قيموميت آمريكا و متحدانش- براي عبور از موانع پروتكل الحاقي، بخش من درآوردي تازه اي- باز هم تاكيد مي شود كه من درآوردي و تعريف نشده در اسناد و قوانين آژانس- ابداع كرده و با عنوان «بازديدهاي شفاف كننده»! -TRANSPARENT VISITS- در مداليته جديد جاي داده اند. اين بخش از مداليته جديد كه آقاي يوكيا آمانو بر پذيرش آن از سوي ايران اسلامي اصرار دارد به بازرسان آژانس اجازه مي دهد از تمامي تاسيسات هسته اي، مراكز نظامي، بخش هاي صنعتي و هر نقطه ايران كه مورد نظر آژانس باشد بازرسي كنند و به تمامي اسناد و مدارك عادي و سرّي و طبقه بندي شده كشورمان اعم از هسته اي، نظامي و يا هر سند ديگري دسترسي پيدا كنند و با هر يك از دست اندركاران برنامه هسته اي يا نظامي ايران اعم از دانشمندان و ساير كاركنان اجازه ملاقات و گفت وگو - بخوانيد بازجويي- داشته باشند! و... آيا اين مداليته و اصرار آژانس و 1+5 بر پذيرش آن از سوي ايران اسلامي، شما را به ياد قرارداد ننگين «تركمانچاي» نمي اندازد؟! و آيا با توجه به هوشمندي بارها آزمون شده تيم هسته اي كشورمان و صلابت مثال زدني جمهوري اسلامي ايران، ارائه مداليته مورد اشاره نشانه آن نيست كه چالش هسته اي با ايران براي آمريكا و متحدانش فقط يك بهانه است و به قول حضرت آقا؛ آنچه دشمن از آن وحشت دارد، ايران اسلامي است، نه ايران هسته اي؟از كجا معلوم كه فعاليت هسته اي غيرصلح آميز در مراكز نظامي يا مراكز هسته اي اظهار نشده و يا مراكز و تاسيسات غيرنظامي ديگر در حال انجام نباشد؟! اين نگاه باج خواهانه و غيرحقوقي مانند آن است كه مثلا راننده اي به تصادف منجر به مرگ يا جراحت يك عابر متهم شود و بعد از تحقيقات و بررسي ها كمترين ترديدي باقي نماند كه اين اتهام بي اساس بوده است ولي قاضي- منظور قاضي بلخ است- اعلام كند كه اين راننده بايد همچنان تحت نظر بوده و از برخي حقوق اجتماعي محروم باشد! و در پاسخ به اين سؤال كه چرا؟! گفته شود از كجا معلوم بعداً مرتكب تصادف منجر به مرگ يا جراحت يك عابر فرضي نشود؟!بنابراين آژانس و 1+5 بايد آرزوي پذيرش مداليته جديد از سوي ايران را براي هميشه برباد رفته تلقي كنند.جمهوري اسلامي ايران با مداليته پيشنهادي آژانس موافقت كند و اجازه بازرسي ها و دسترسي به تمامي مراكز و اشخاص و اسناد مورد درخواست آژانس را صادر كند. خب! مگر نه اين كه در مداليته پيشنهادي تصريح شده است كه آژانس بعد از هيچيك از بازرسي ها و دسترسي ها و با وجود اطمينان از فقدان فعاليت هسته اي غيرصلح آميز در مراكز مورد بازرسي، حاضر به تائيد نهايي صلح آميز بودن برنامه هسته اي كشورمان نيست و بازرسي و دسترسي به نقاط ديگر را نيز ضروري مي داند؟! بنابراين مي تواند و اجازه خواهد داشت كه براي تائيد نهايي- CONCLUSION- تمامي يك ميليون و ششصد هزار كيلومتر خاك ايران اسلامي را وجب به وجب در پي فعاليت هسته اي غيرصلح آميز جستجو كند! و اين جستجو به تنهايي حداقل 200 سال به طول خواهد انجاميد و تازه آژانس مي تواند ادعا كند كه ايران در فاصله اين 200 سال در فلان مركز كه قبلا تحت بازرسي قرار گرفته بود، دست به فعاليت هسته اي نظامي زده است! و... اين قافله تا به حشر، لنگ خواهد بود!آمريكا و متحدانش به خوبي دريافته اند كه ايران اسلامي نه فقط اهل باج دادن نيست، بلكه به حريف اجازه باج خواهي از ديگران را نيز نمي دهد كه دخالت ما در جنگ 33 روزه و 22 روزه لبنان و غزه و الگو شدنمان براي انقلاب هاي اسلامي منطقه، تسخير عقبه هاي استراتژيك آمريكا و متحدانش در بسياري از نقاط دنيا و... فقط بخشي از اين نمونه هاست و به قول دكتر جليلي در اجلاس بغداد، ايران اسلامي در آن سال هاي اوليه علي رغم هجوم تمامي كشورها و قدرت هاي شرق و غرب و در اوج تنهايي در برابر دشمن سر تسليم فرود نياورد چه رسد به امروز كه به قول حضرت آقا در اوج قدرت و درخشان ترين دوران خود هستيم و آمريكا و اسرائيل و متحدان اروپايي و منطقه اي آنها به اعتراف خود روي قوس نزولي قدرت با شتاب در حركتند. بنابراين به آساني مي توان نتيجه گرفت كه فرصت سوزي حريف فقط به فقط با هدف درگير كردن بخشي از ظرفيت جمهوري اسلامي به چالش هسته اي و پيشگيري از به كارگيري اين ظرفيت در مديريت و الگودهي به تحولات منطقه و ممانعت از پي گيري پيشرفت هاي پرشتاب علمي و فني و تكنولوژيك ايران اسلامي است و حال آن كه جمهوري اسلامي ايران بي اعتناء به تهديدها، تحريم ها و قطعنامه هاي بي خاصيت شوراي حكام آژانس و يا شوراي امنيت سازمان ملل به فعاليت همه جانبه خود مشغول است و از سوي ديگر به هوشمندي و توان مثال زدني تيم مذاكره كننده هسته اي خود اعتماد و اطمينان كامل دارد. بنابراين هرجا كه ادامه اين بازي را به مصلحت ندانيم در توقف آن كمترين ترديدي روا نخواهيم داشت و از هم اكنون به ضعف و دست خالي 1+5 در مذاكرات پيش روي پي برده ايم و مي دانيم كه «چاه وين» براي عبور حريف از «چاله مسكو» حفر شده است و... در اين باره باز هم گفتني هايي هست كه مجال ديگري مي طلبد."
در خاتمه اینکه  انکار کردنی نیست کهیادداشت روز کیهان پاسدار شریعتمداری پیرامون پروژه ی هسته ای واهداف آن ومذاکرات هسته ای نه تعیین کننده بوده ، بلکه  رهنمود هنده به  رهبر ولی فقیه علی خامنه ای بوده است . آنگونه که قبل از برگزاری مذاکره ی هسته ای در اسلامبول و بغداد علی خامنه ای در خطبه ی نماز جمعه ی تهران خود اعتراف نمود که تحریم ها آزار دهنده وفلج کننده بوده است . ولی به محض اینکه پس از مذاکره ی هسته ای بغداد سربازجو پاسدار شریعتمداری  در یادداشت روز خود در دروغ نامه ی کیهان تأکید کرد که تحریم  ها اثری نداشته است به جز اینکه دشمن  با پیش کشیدن تحریم نفت تلاش نمود فشار تحریم ها را بالا ببرد تا بستر سازن ارضایتی داخلی شود و برروی مذاکرات هسته ای اثر گذارد . همچنین عوامل داخلی دشمن بیگانه هم در داخل همسو با نفوذی های درون دولت و برخی مطبوعات تلاش کردند تا همگام با دشمن بیگانه برروی مذاکره هسته ای فشار وارد کنند بنابراین موضوع اثر گذاری تحریم ها وگرانی وتورم را مطرح کردند و محور آن  قبل از برگزاری نمایش خیمه شب بازی  دوره ی نهم با سیاست تحریم حضور مانور تبلیغاتی دادند . حتی شایع تهاجم نظامی را نیز بازگو  نمودند ولی موفق نشدند وشکست وردند .پس از این یادداشت روز بود که علی خامنه ای مجبور به عقب نشینی شد و در برگزاری مراسم  بیست وسومین سال مرگ خمینی شیاد گفت .ما رکورد شکستیم  ما از تهدید وتحریم ها تهراسیدیم و پیشرفت داشته ایم و عقب نشینی نمی کنیم وبسوی  فتح قلعه در حال حرکت و پیش روی می باشیم . یعنی اینکه اثری از توقف غنی سازی اورا نیوم در کار نیست وتا دست یابی به سلاح هسته ای به پیش تاخته می شود . آنگاه  پاسدار سربازجو شریعتمداری از عدم حضور در مذاکره هسته ای در مسکو اصرار ورزید وتأکید نمود حضور در زمین دشمن بازی کردن می باشد . اکنون نیز مخالفت شدید  به دیدارهیأت هسته ای فردا در وین با هیأت  آژانس بین المللی انرژی اتمی  کرده است . زیرا که باور دارد این دیدار پیش در آمد دام چاه حفر شده است که از سوی آماتو کنده شده است تا که توافق نامه و شرایطی تحمیل کند که هر زمان آژانس خواست از تأسیسات هسته ای یا هر مکان دیگر بطور سر زده باز دید نماید . در صورتی  که این مکان جزو اسرار سری نظامی کشور می باشند. همینطور  افزوده آمريكا و متحدانش به خوبي دريافته اند كه رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی  ايران نه فقط اهل باج دادن نيست، بلكه به حريف اجازه باج خواهي از ديگران را نيز نمي دهد . همانگونه كه دخالت حاکمان ایران به ویژه پاسداران  در جنگ 33 روزه و 22 روزه لبنان و غزه و الگو براي انقلاب هاي اسلامي منطقه یا رهبری جنبش بیداری اسلامی منطقه شده است . طوریکه تسخير عقبه هاي استراتژيك آمريكا و متحدانش در منطقه و بسياري از نقاط دنيا فقط بخشي از اين نمونه هاست .زیرا که  به قول پاسدار ترکشی وموجی  سعید جليلي در اجلاس بغداد، رژیم بربر منش قرون وسطایی  ایران  در آن سال هاي اوليه علي رغم هجوم تمامي كشورها و قدرت هاي شرق و غرب و در اوج تنهايي در برابر دشمن سر تسليم فرود نياورد چه رسد به امروز كه به قول  علی خامنه ای در اوج قدرت و درخشان ترين دوران خود می باشدو آمريكا و اسرائيل و متحدان اروپايي و منطقه اي آنها به اعتراف خود روي قوس نزولي قدرت با شتاب در حركت هستند. البته پاسدار شریعتمداری بطور عمد از قلم انداخته است که اشغال نظامی افغانستان و عراق با همکاری حاکمان ایران امکان پذیر شد . بالاخره در پایان افزوده است رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی  ايران بي اعتناء به تهديدها، تحريم ها و قطعنامه هاي بي خاصيت شوراي حكام آژانس و يا شوراي امنيت سازمان ملل به فعاليت همه جانبه خود مشغول است و از سوي ديگر به هوشمندي و توان مثال زدني تيم مذاكره كننده هسته اي خود اعتماد و اطمينان كامل دارد. بنابراين هرجا كه ادامه اين بازي را به مصلحت نداند در توقف آن كمترين ترديدي  نخواهد کرد و از هم اكنون می داند که ضعف و دست خالي 1+5 در مذاكرات پيش روي فردا برجسته شده و «چاه وين» براي عبور حريف از «چاله مسكو» حفر شده  که برایش نتیجه بخش نخواهد شد."  
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه 18 خرداد ماه سال 1391
چاه وين و چاله مسكو ! (يادداشت روز)