صدا نمياد ! (گفت و شنود)
گفت: داستان سربازجوی اوین ،  مثل خان ونوکر شده که بود چنین
خان متوجه بود یکی از نوکرهایش ، تخمرغ هایش می دزد، کرد صدایش
گفت تخمرغ های من را می دزدد کی ؟نوکر وانمود کرد صدا نمیادخان شد شاکی
ارباب چند بار صدای بلندش کرد تکرار ،اما نوکر شنیدن صدا را  کرد انکار
با نوکر جایش  عوض کرد خان  ، گفت تو چیزی بگو برای امتحان
نوکر گفت کدام خان میکنه راهزنی؟قافله ها لخت میکنه اما میکنه جرزنی
ارباب دید هوا پسه  به نوکر داد ندا ،گفت حق باتوست اینجا نمیاد صدا
گفت: يكي از مدعيان اصلاحات كه جعل نظرسنجي و عذرخواهي از جاسوسان آمريكايي را در پرونده خود دارد، گفته است بعد از صدور فرمان مانور تجمل توسط رئيس دولت سازندگي، عده اي نوكيسه به ثروت اندوزي و رانت خواري هاي كلان روي آوردند.
گفتم: ولي ايشان و بقيه اصلاح طلبان كه به رئيس دولت سازندگي انتقادهاي شديد داشتند، از 15 سال قبل تاكنون با همين اعضاي دولت سازندگي ائتلاف كرده و جبهه واحدي تشكيل داده اند.
گفت: در انتخابات رياست جمهوري 76، مجلس 79، رياست جمهوري 80 و 84 و 88 هم دست همه آنها از جمله همين آقا در يك كاسه بود.
گفتم: يكي از خان ها كه متوجه شده بود نوكرش تخم مرغ هاي او را مي دزدد، نوكر خود را صدا كرد و پرسيد؛ چه كسي تخم مرغ ها را كش مي رود؟ و نوكر وانمود كرد كه چيزي نمي شنود. ارباب بعد از چندبار تكرار سرانجام براي اطمينان جاي خودش را با نوكرش عوض كرد و از او خواست چيزي بگويد. نوكر گفت؛ كدام خان، شب ها به راهزني رفته و قافله ها را لخت مي كند؟ و ارباب كه اوضاع را خيط ديده بود گفت؛ حق باتوست. اينجا اصلاً صدايي شنيده نمي شود!
گفت : سربازجو بطور دربسته ، نقل کرده از یک تواب دلشکسته
 گفته  در دوران سردار  سازندگی ،پدیده آقازاده ها با شتاب وجنگندگی
زودشدند صاحب ثروت های باد آورده ، از رانت ودزدی تا مال مردم زده وبرده
اما وی متهم کرده که از دوران رفسنجانی ،دمخوربوده تا خاتمی چون دور قاب بادمجانی
خلاصه باا ینان هم کاسه بوده است و شریک ،اما کنون به دوران رفسنجانی کرده شلیک
گفتم : مگر فساد و غارتگری نیست فراگیر؟چرا سر بازجو به حامیان رهبر نمیده گیر؟
مگر سربازجوی  شکنجه گر  این  ناقلا؟200 هکتار زمین ورامین خود نکشید بالا
برای چه آقا زاده مجتبی برده  از یاد؟ به عباس عبدی گیر داده این شیاد
گفت: داستان سربازجوی اوین ،  مثل خان ونوکر شده که بود چنین
خان متوجه بود یکی از نوکرهایش ، تخمرغ هایش می دزد، کرد صدایش
گفت تخمرغ های من را می دزدد کی ؟نوکر وانمود کرد صدا نمیادخان شد شاکی
ارباب چند بار صدای بلندش کرد تکرار ،اما نوکر شنیدن صدا را  کرد انکار
با نوکر جایش  عوض کرد خان  ، گفت تو چیزی بگو برای امتحان
نوکر گفت کدام خان میکنه راهزنی؟قافله ها لخت میکنه اما میکنه جرزنی
ارباب دید هوا پسه  به نوکر داد ندا ،گفت حق باتوست اینجا نمیاد صدا