تفاوت دو حکومت و جامعه و فرهنگ در ایران و سوئد.
نوزاد پرورشگاهی دیروز تهران،امروز استاد زبان فارسی در دانشگاه اسلو شده، اما در ایران نوزاد د رون سطل زباله انداخته می شود.
تفاوت دو حکومت و جامعه و فرهنگ در ایران و سوئد .  گزارش شده است که در سال 51  معلمی در خیابان مولوی تهران نوزادی را می یابد که والدینش رهایش کرده بودند سپس وی به پرورشگاه نارمک سپرده می شود .7 ماه بعد یک زوج سوئدی وی را به فرزندی خود می پذیرند . این نوزاد چون زیاد گریه می کرده نامش را اشک می گذارند .البته اشک نام یکی از سلسله پادشاهان سابق در ایران نیز می باشد  .آنگاه در 37 سال پیش اشک به اتفاق زوج سوئدی به سوئد می رود . اشک  در آنجا درس می خواند و دانشگاه می رود وبه زبان فارسی علاقمند می شود وآن را می آموزد و اکنون دارای  کرسی زبان فارسی دانشگاه.دراسلو نروژ می باشد .خوب سیستم حکومتی وجامعه وفرهنگ سوئد یا نروژ وسیستم آموزشی و فرهنگی این کشور ها آنگونه است که این امکان را می دهد که نوزاد رها شده خیابانی وپرورشگاهی در تهران استاد دانشگاه  شود . اما در ایران  وضعیت حکومت وجامعه و  اوضاع اقتصادی و فرهنگ جامعه و  خانوادگی طوریست که  برخی از خانواده ها بدلیل فقر روز افزون نوزادان خود را  یا درون سطل زباله دانی می اندازند.  یا  اینکه  نوزاد 2 روزه در مجتمع تجاری  اهواز رها می شود. یا اینکه کودکان در خانواده های معتادین پس از صدمه وآزارجسمی کشته می شوند. یا همچون در ایلام ربوده وکشته می شود .مهمتر اینکه معلمان پاک سازی می شوند و نزدیک 10 میلیون دانش آموزان مدارس بدلیل فقر خانوادگی مجبور به ترک تحصیل کرده  ومحروم از آموختن سواد خواندن ویاد گیری نوشتن شده وتبدیل به کودکان خیابانی شده اند. از سوی دیگر دانشجویان دانشگاه ها به جرم آزادیخواهی  شناسایی و  ستاره دار واخراج و بازداشت و زندانی وگاهی اعدام می شوند و اساتید دانشگاه ها هم به جرم دگر اندیشی و یا منتقد بودن  پاک سازی واخراج و بازنشستگی زود رس می شوند . بالاخره  اینکه  ایران رتبه دار جهانی فرار مغز ها می باشد.
نوزادپرورشگاهی دیروز ، استاد امروز دانشگاه اسلو.  12 اردبهشت 91
 
یک معلم مدرسه در سال ۱۳۵۱ بر در خانه‌ای در خیابان مولوی ِ تهران، نوزادی را می‌یابد که والدینش به سادگی ر‌هایش کرده بودند، نوزادی که سر از پرورشگاه نارمک تهران درآورد. ۷ ماه بعد زن و شوهری سوئدی او را که به دلیل گریه زیاد در پرورشگاه "اشک" نام گرفته بود به فرزندی پذیرفته و با خود به سوئد بردند اشک، سال‌های بسیار، خود را سوئدی می‌دانست تا اتفافاً دریافت که ریشه ایرانی دارد و بازهم اتفاقاً چنان به فرهنگ و زبان ایرانی دل بست که همه مدارج ممکن را در بزرگسالی در رشته‌ای مربوط به ریشه خود طی کرد.گفت‌وگوی الهه روانشاد با پروفسور اشک دالننوزاد خیابان مولوی آن روز، اشک ِ پرورشگاه نارمک، امروزه پروفسور اشک دالِن نام دارد و استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه اسلوی نروژ است. کتاب دستور زبان فارسی او کتاب مرجع در این رشته در اسکاندیناوی است. ترجمه اشعار مولانا و حافظ، چهارمقاله نظامی عروضی و فخرالدین عراقی از جمله دیگر آثار اوست. رادیوفردا با  پروفسوراشک دالن درباره زندگی او و همچنین جایگاه زبان فارسی در اسکاندیناوی گفت‌و‌گو کرده است.اشک دالن: من اشک دالن هستم و در سال ۱۳۵۱ در ایران به دنیا آمدم و الان ۳۷ سال است که در کشور سوئد زندگی می‌کنم. زندگی شما در کشور سوئد داستان خودش را دارد. گویا شما هرگز در ایران بزرگ نشدید و زبان فارسی را هم در ایران نیاموخته‌اید؟ درست است. من هفت ماه اول زندگیم در یک پرورشگاه در تهران زندگی کردم و در هفت ماهگی پدر و مادر فعلی من از سوئد به ایران آمدند و مرا به فرزندی قبول کردند و من در سوئد بزرگ شدم و هیچ ارتباطی با ایران و فرهنگ ایرانی نداشتم تا زمانی که به ۲۰ سالگی رسیدم. اگر امکان دارد در مورد این که چرا در پرورشگاه بودید، توضیح دهید؟ تا آنجایی که من اطلاع دارم فردی مرا جلو منزل شخصی در خیابان مولوی در سال ۵۱‌‌ رها کرده بود. آقایی که معلم مدرسه‌ای در نزدیک‌‌ همان خیابان بود مرا پیدا کرده و چند ساعت از من نگهداری کرد و بعد مرا به پرورشگاه نارمک تهران سپرده بود.شما به طور کامل سوئدی بزرگ شده‌اید و همیشه خود را سوئدی می‌دانستید. چه شد که ناگهان به فرهنگ ایران و زبان فارسی علاقه‌مند شدید؟ من خودم را سوئدی می‌دانستم، اما شاید در سن ۱۲ یا ۱۳ سالگی متوجه شدم که ریشه‌ام در یک جای دیگر است، یعنی کشور ایران و خیلی مشتاق بودم و علاقه‌مند شدم بیشتر در مورد ایران و فرهنگ آن بدانم. چند سال طول کشید، کتاب‌هایی در مورد ایران خواندم و اتفاقا دو دوست ایرانی پیدا کردم که خیلی در مورد کشور ایران از آنها یاد گرفتم و بالاخره کنجکاو شدم که زبان فارسی را هم یاد بگیرم.چگونه زبان فارسی یاد گرفتید؟ وقتی می‌خواستم دانشگاه بروم رشته خبرنگاری را انتخاب کردم، ولی چون به نظام وظیفه رفته بودم شش ماه وقت آزاد داشتم، بنابراین در رشته زبان فارسی ثبت نام کردم و چند کلاس زبان فارسی رفتم و شیفته این زبان شدم و خیلی دوست داشتم آن را ادامه دهم، یعنی‌‌ همان رشته ایران‌شناسی را چون چند معلم و استاد خیلی خوب و باسواد داشتم که چشم‌های مرا به فرهنگ و تاریخ ایران باز کرده بودند و شیفته یاد گرفتن بیشتر در مورد این زبان و فرهنگ بودم.آقای دالن، اسم شما «اشک» است. این اسم مخفف نام دیگری است یا از ابتدا همین بوده است؟ اسم من داستانی دارد. این اسم به ظاهر مخفف نام اشکان، پادشاه اول و دوم سلسله اشکانیان است که اسم‌شان اشک اول و اشک دوم بود. ولی من اسمم را در‌‌ همان پرورشگاه نارمک تهران گرفته بودم، چون کارمندان آنجا اسم‌هایی برای بچه‌ها انتخاب می‌کردند و من چون بیشتر از بچه‌های دیگر گریه می‌کردم اسم «اشک» را روی من گذاشتند. وقتی قرار بود به سوئد بیایم برای من گذرنامه صادر کردند و‌‌ همان اسم اشک در گذرنامه هم ثبت شده و در گذرنامه سوئدی هم همین طور.آقای دالن، شما به عنوان یک سوئدی تمام‌عیار و هم‌زمان به عنوان یک ایرانی‌تبار که در بزرگسالی به فرهنگ ایرانی علاقه‌مند شده و خودش استاد زبان و ادبیات فارسی است و می‌تواند نگاهی عمیق به هر دو فرهنگ داشته باشد، تصور می‌کنید فرهنگ سوئدی چه بینشی نسبت به فرهنگ ایرانی دارد و اختلاط این دو فرهنگ را چگونه می‌بینید؟ اگر این رابطه را محدود کنم به مسائل فرهنگی، فکر می‌کنم ارتباط ایران و سوئد تقریبا به ۱۵۰ سال پیش برمی‌گردد البته ریشه‌های عمیق‌تری هم دارد، ولی می‌شود گفت سوئدی‌ها یک دیدگاه رمانتیک یا [دچار] شرق‌زدگی نسبت به ایران داشتند که در ۲۰ سال اخیر بیشتر به واقعیت نزدیک شده و اکنون یک ارتباط عمیق‌تر فرهنگی بین دو کشور وجود دارد از نظر ترجمه کتاب یا فیلم و برنامه‌های تلویزیونی. اگر بخواهیم به اختلافات بپردازیم، بیشتر این اختلافات در شکل و فرم است، یعنی می‌بینیم اشتراکات زیادی در ویژگی‌های مختلف وجود دارد از رسم و رسومات روزمره مانند غذاخوردن گرفته تا دیدگاه‌های فلسفی و تعبیرات ادبی. من فکر می‌کنم کسانی که می‌توانند پلی باشند بین دو فرهنگ می‌توانند اشتراکات این دو فرهنگ را معرفی کنند تا مردم این دو کشور به همنزدیک‌تر شوند و احساس همبستگی کرده و در درون خودشان دیگری را منعکس کنندشما استاد رشته زبان و ادبیات فارسی هستید و سوئدی ایرانی‌تباراز دیدگاه شما استقبال فرهنگ‌های غربی از ادبیات فارسی چگونه است و تا چه حد داوطلب ادامه چنین رشته‌ای هستند؟ طی ۲۰ سال اخیر وضعیت زبان فارسی در کشورهای اسکاندیناوی تغییر پیدا کرده است. تا پیش از آن زبان فارسی مثل یک زبان مرده تدریس می‌شد، ولی طی سال‌های اخیر مانند یک زبان زنده بررسی می‌شود در محافل فرهنگی و دانشگاهی. قبلا علاقه به متون خیلی قدیمی یا شناخت دقایق زبانی وجود داشت، ولی امروز خیلی از محققان و دانشجویان به جامعه امروز ایران و ادبیان معاصر این کشور علاقه دارند و این از تعداد بیشتر پذیرش دانشجو مشخص می‌شود. اگر ۲۰ سال پیش فقط دو یا سه نفر دانشجوی زبان فارسی داشتیم امروز بیش از ۵۰ نفر سالانه درخواست شرکت در این کلاس‌ها را دارند که حدود ۳۰ نفر را می‌پذیریم و این برای ما جای خوشحالی است و برای زبان فارسی روند مثبتی استآقای دالن، چیزی حدود ۱۰۰ سال پیش یک سوئدی به نام هرملین رباعیات خیام را ترجمه کرد به زبان سوئدی و از آن تاریخ به بعد مردم اسکاندیناوی بسیار علاقه‌مند شدند به رباعیات خیام. اما در مورد هرملین شایعاتی وجود دارد مبنی بر این که چنان شیفته خیام شده بود که آخر عمر کارش به دیوانگی و تیمارستان کشید. در این باره توضیح دهید. هرملین شخصیت عجیبی بود. او ۱۴۰ سال پیش در جنوب سوئد به دنیا آمد و جوانی‌اش را مدتی در هند گذراند و آنجا یک منشی داشت که به هرملین زبان فارسی یاد داد که در آن دوران زبان رسمی هند بودهرملین پس از بازگشت به سوئد اعتیاد به الکل پیدا کرد و در یک بیمارستان بستری شد. پس از آن به ترجمه آثار فارسی به سوئدی مشغول شد و حدود ۱۰هزار صفحه شعر فارسی را به سوئدی برگرداند. به نظر من او هیچ بیماری و جنونی نداشت، بلکه یک روش زندگی برای خود داشت که با محیط خانوادگیش تناسبی نداشت، چون اشراف‌زاده بود. هرملین شیفته ادبیات ایران شد و برجسته‌ترین نماینده ادبیات ایران بود. سفیر ایران در استکهلم در آن زمان از هرملین قدردانی کرد و مدال خورشید به او اهدا کرد. او در واقع یک عارف بود که شیفته ادبیات فارسی شده بود به خاطر جنبه عرفانی این ادبیات. او بیشتر از مولانا الهام گرفته و تلاش می‌کرد پیوندهای مشترک در بین عارفان پیدا کند. او احساس می‌کرد عرفان ایرانی پیامی دارد برای مردم یا برای انسان معاصر و هرملین تلاش می‌کرد این پیام را معرفی کند دانستن زبان فارسی و بازگشت به اصل ایرانی بودن، تا چه حد بر زندگی شما موثر بوده و آیا زندگی‌تان را پربار‌تر کرده است؟ این سوال خوبی است. من فکر می‌کنم با جریانی که در یادگیری زبان فارسی طی کردم قدم به قدم لذت زیادی بردم و از ابعاد مختلف به فرهنگ ایرانی نزدیک شدم و می‌توان گفت آدم پخته‌تری شدم در این سفر یا جریانی که طی کردم. احساس می‌کردم انسانی با دو بعد بودم، یک بعد سوئدی و یک بعد ایرانی، ولی با یادگیری زبان فارسی و مسلط شدن به آن شکاف و فاصله بین این دو بعد را برداشتم و این پلی بود برای مناحساس می‌کنم آدم پربار‌تر و پخته‌تری شده‌ام.داستان زندگی شما بیشتر شبیه افسانه و باورنکردنی است. از دم در خانه‌ای در خیابان مولوی تا تدریس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه اسلو، چیزی است که کمتر اتفاق می‌افتد. دیدگاه پدر و مادر سوئدی شما درباره این که شما به فرهنگ و تاریخ ایران چنین علاقه‌مند هستید چیست؟ پدر و مادر فعلی من همیشه مرا پشتیبانی کردند و خیلی خوشحال هستند که من به ریشه خودم راه پیدا کردم. بزرگ‌ترین هدیه برای یک بچه پشتیبانی پدر و مادر است، یعنی حمایت پدر و مادر و کمک آن‌ها برای این که بچه به انگیزه‌ها و آرزوهایی که دارد برسد. هیچ‌گاه فکر کردید به ایران بروید و بگردید تا شاید پدر و مادر بیولوژیکی خود را پیدا کنید؟ من وقتی متوجه شدم در ایران به دنیا آمده‌ام یعنی ۱۲یا ۱۳ سالگی، خیلی علاقه داشتم به ایران سفر کنم. چند بار هم به ایران سفر کردم و از طریق همسرم که ایرانی است وارد یک خانواده ایرانی شدم و آنها مرا جزیی از خانواده خود می‌دانند و برای من جای خوشحالی است که در چنین موقعیتی هستم. من اصلا نمی‌توانستم پیش‌بینی کنم یک روز این طور شود.عکس پروفسور اشک دالن در حال دریافت جایزه سلطنتی سوئد در رشته ادبیات از دست  ملکه سیلویا، ضمیمه می باشد


گزیده خبرهای  11 اردیبهشت 91. قسمت -3
عراق بزرگترين مبدا ورود سيگارهاي قاچاق به ايران
خوب وقتی که مواد مخدر وسلاح و نیروهای اطلاعاتی وامنیتی و  تروریستی پاسداران  از ایران به عراق منتقل واعزام می  کنند .مشخص است که از عراق هم باید سیگار های قاچاق وارد ایران شود .  
در حالي گمرك ايران آمار واردات سيگار به كشور از عراق را صفر اعلام كرده كه اين كشور يكي از عمده‌ترين مبادي ورودي سيگار به ايران محسوب مي‌شود. به گزارش ايسنا، براساس آمار گمرك ايران در سال گذشته هيچ واردات رسمي سيگار از عراق به ايران به ثبت نرسيده است. به اين ترتيب مي‌توان نتيجه گرفت كه قاچاق سيگار از عراق به ايران طي سال گذشته ادامه يافته و كاري براي رسمي شدن واردات سيگار از كشور همسايه انجام نشده است. عراق به همراه افغانستان عمده‌ترين مبادي ورودي سيگار قاچاق به ايران محسوب مي‌شوند. حتي سيگارهاي قاچاق بعضا از امارات به عراق ارسال شده و از آنجا به صورت زميني وارد بازار ايران مي‌شوند. گفتني است، مديرعامل شركت جديد دخانيات پس از آن‌كه سال گذشته كار خود را شروع كرد تاكنون نشست خبري يا مصاحبه‌اي با رسانه‌ها نداشته و تلاشهاي خبرنگاران نيز براي متقاعد كردن وي به منظور تشريح فعاليتهاي شركت دخانيات ايران تاكنون نتيجه‌اي در بر نداشته است.
فروش اعضاي بدن سوري‌ها در بازارهاي عربي
اگر این گزارش خبری  واقعیت داشته باشد واین اقدامی ضد انسانی  وتجارت کثیف می باشد .سئوال است که چرا بر در و دیوارهای شهر های بزرگ ایران  به خصوص در تهران تبلیغ گسترده برای ا ندام فروشی به خصوص کلیه می شود؟ مهمتر اینکه چرا گفته نمی شود که کدام کشور هم پیمان است که با حمایت از بشار اسد خونریز وجنایتار موجب چنین فضایی در سوریه شده است که مردمش دست به شغل  اندام فروشی بزنند؟ 
يك پايگاه عرب زبان با اشاره به جنايات هولناك مخالفان سوري از همكاري تروريستها با مافياي اعضاي بدن انسان پرده برداشته است. پايگاه النخيل فاش كرد: اعضاي مافياي قاچاق اعضاي بدن انسان با پرسه در مرزهاي لبنان و تركيه با مشاركت قطري‌ها به اين تجارت كثيف مشغول هستند. اين پايگاه بيان كرد: مافياي قاچاق بدن انسان روابط محكمي با گروههاي مسلح سوري (مورد حمايت قطر و عربستان) دارند و آنچه ارتش آزاد سوريه ناميده مي‌شود، اجساد قربانيان اقدامات خود را به اعضاي مافياي انسان تحويل مي‌دهد. پايگاه فوق بيان كرد: گروههاي تروريستي سوري و اعضاي گروه موسوم به ارتش آزاد سوريه در مقابل ايجاد تسهيلات لازم براي اعضاي مافياي بدن انسان پول دريافت مي‌كنند. اين پايگاه نوشت: گروههاي تروريستي ابتدا سوري‌ها را مي‌ربايند مي‌كشند و سپس اجساد آنها را به همراهي مافياي اعضاي بدن انسان پاره مي‌كنند و در بازارهاي عربي و اروپايي مي‌فروشند به طوري كه اجساد زيادي كه كاملا احشاي داخلي آنها بيرون آورده شده، كشف شده است
طراح انتقال آب خزر به کویر: طرح دیگری برای مهیا کردن مقدمات ظهور امام زمان دارم
در رژیم ضد بشری و کودتایی عوامفریب که دین ابزار قدرت وثروت شده است .هم جنگ وهم رقابت وهم سیاسی بازی کردن و متلک وطنز گفتن پاسداران رقیب در حال جنگ با همدیگر کمدی ومسخره است .
بازتاب امروز : هفته نامه آسمان در گفت‌وگویی با غلامعلی خیاط خلقی طراح ایده انتقال آب دریای خزر به کویر نوشت:- به جز طرح انتقال آب خزر به کویر، طرح دیگری دارم که انشالله در صورت اجرای آن، از این طرح هم بزرگتر است. اندازه آن طرح و فراگیری آن بسیار بزرگ خواهد بود. طرح بزرگی که به طور حتم باید آن را در طول تاریخ سی سال گذشته بی‌نظیر دانست.- خیلی قصد ندارم در مورد این طرح توضیح بدهم. فقط در یک جمله بگویم که درباره مقدمات ظهور آقا امام زمان است. یعنی طرحی در این اندازه بزرگ که اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. - این لطف خدواند بوده که طرح مقدمات ظهور امام زمان به ذهنم رسیده است. نام این طرح «هشت بهشت قرآن و عترت» است که طرحی اعتقادی و مذهبی است.- به زودی ابعاد این طرح اعلام می‌شود. طرح «هشت بهشت قرآن و عترت» در واقع بازسازی بافت‌های اطراف حرم امام رضا  است. انشالله در فرصتی بهتر در مورد این طرح که بسیار عظیم است، توضیح خواهم داد
.فاجعه‌ی "دفن پیاز" در جیرفت!
اینهم یک نمونه از پیآمدای وارونه ی پیام نوروزی رهبر که تأکید از تولیدات داخلی وسرمایه ایرانی کرده است که بدلیل عدم حمایت از کشاورزان جیرفتی و نقش سودجویانه ی دلالات وارد کنندگان پیاز منجر شده است که کشاورزان و تولید گان جیرفتی  پیاز به این مصیبت وسرنوشت شومی گرفتار شوند؟
فارس : داستان فاجعه‌بار پیاز تمامی ندارد و در تازه‌ترین اتفاقات تاسف‌بار، دبیر اتحادیه بارفروشان از زیر خاک کردن محصولات پیاز در جیرفت توسط برخی کشاورزان به دلیل قیمت پایین این محصول خبر می‌دهد.علی حاج‌فتحعلی اظهار داشت: در حال حاضر هر کیلو پیاز در میدان مرکزی میوه و تره‌بار به قیمت 100 الی 150تومان و در شرایط عالی 200 تومان به فروش می‌رسد.دبیر اتحادیه بارفروشان ادامه داد: این در حالی است که هزینه حمل یک کیلوگرم پیاز از منطقه جنوب به تهران 100 تومان است و اگر هزینه برداشت و بسته‌بندی را که حدود کیلویی 70 الی 80 تومان است به آن اضافه کنیم فروش محصول برای کشاورز هیچ سودی ندارد.وی گفت: طی روزهای اخیر به دلیل اینکه هزینه برداشت و حمل پیاز بیشتر از سود فروش آن در بازار بوده است تعدادی از کشاورزان پیازکار محصول خود را در منطقه جیرفت شخم زدند.به گزارش فارس، طی روزهای گذشته پایین بودن بیش از اندازه قیمت خرید پیاز از کشاورز نه تنها سوژه مهم رسانه‌ها بلکه موجب اعتراض شدبد در نمازهای جمعه و همچنین معاون اول رئیس جمهور واقع شده است
.مطهری : حداد عادل مناسب هیچ کار اجرایی نیست.
چه جالب سر پل  خر بگیری یقه هم دیگر را می گیرند وافسار را سخت می کشند تا طرف مهار شود تا زیادی جفتک پرانی نکند تا که حداد عادل هم منقلی وفامیل رهبر هووی پاسدار علی لاریجانی همسر خواهر علی مطهری نشود وادعای ریاست بازار مکاره ی دوره ی نهم نکند؟
ایلنا: علی مطهری گفت: صدای ملت از لحاظ اعتقاد به آزادی تفکر و بیان با اصلاح طلبان مبانی نزدیکی دارد، اما از لحاظ آزدی اجتماعی به اصولگرایان نزدیک‌تر استبه گزارش خبرنگار ایلنا، علی مطهری نماینده مردم تهران در دوره هشتم مجلس شورای اسلامی در نشست خبری صدای ملت که صبح امروز برگزار شد  گفت: اظهار نظر در مورد ریاست مجلس زود است، چرا که ترکیب مجلس هنوز کامل نشده است، اما اگر بخواهم نظر شخصی خود را به ترتیب اولویت بگویم اول آقای لاریجانی، بعد حجت الاسلام مصباحی مقدم، سپس باهنر و در آخر آقای توکلی را برای ریاست مجلس مناسب می‌دانم.وی، ادامه داد: اگر چه شخصیت علمی آقای حداد عادل را بسیار قبول دارم، اما وی را برای هر کاری که مقداری جنبه اجرایی داشته باشد مناسب نمی‌دانم. 
دو کشته و مجروح در اثر ریزش دو معدن در طبس
اینهم هدیه حاکمان ضعیف کش وظالم پرور که به جای مجوز راهپیمایی به کار گران در  روز جهان کارگان این چنین هدیه ای به کارگران ایران و خانواده ی مقتولان کار گر معدن در طبس داده شده است.
طبس - خبرگزاری مهر: در اثر ریزش دو معدن در شهرستان طبس، در یک معدن یک کارگر مجروح و در معدن دیگر کارگری 27 ساله کشته شد.به گزارش خبرنگار مهر، ریزش معدن زغال سنگ شماره سه شرکت زغال سنگ نگین، مرگ عظیم برزگر، کارگر 27 ساله را رقم زد.در معدن زغال سنگ شماره دو همین شرکت نیز به دنبال ریزش معدن، محمد قربانی یکی از کارگران این معدن دچار جراحت شد.
بي خبري نمايندگان از موجودی ذخیره ارزی
گویی که مجلس بی اراده ونمایشی  و  آلت دست ولی وقیح نیست و راستی راستی در رأس امور است که اکنون برای اینکه تبدیل به چماق علیه ی دولت شود. چنین تیغ بر زیر پالانش گذاشته شده واز جایگاه شأن م جلس سخن گفته ودفاع تاکتیکی تبلیغاتی شده است !
قانون: در جلسه سوال از احمدی نژاد که اسفند سال گذشته در صحن علنی مجلس برگزار شد احمدی‌نژاد اعلام کرد حساب ذخیره ارزی خالی است و دولت نمی‌تواند مصوبه سال 88 مجلس درباره پرداخت دو میلیارد دلار وام به شهرداری را اجرایی کند.به همین منظور خبرنگار قانون به سراغ تنی چند از نمایندگان مجلس رفت و از آنها پرسید که آیا شما به عنوان نمایندگان مردم در مجلس از موجودی حساب ذخیره ارزی اطلاع دارید؟ در نظرخواهی خبرنگار قانون که 10 نفر نسبت به آن پاسخگو بودند، آنچه که قابل تامل می‌نمود بی‌اطلاعی 9 نماینده از موجودی این حساب است که اگر همین مقدار را بخواهیم به کل نمایندگان مجلس تسری دهیم باید گفت که تقریبا یک دهم نمایندگان از موجودی حساب ذخیره ارزی بی‌اطلاعند و این امر به طور قطع در شأن مجلس شورای اسلامی که باید در رأس امور باشد نیست. 

عزاداری حضرت فاطمه به میزبانی محمد خاتمی 11 اردیبهشت 91
بالاخره سید خندان از  در حصر خانگی بودن کروبی وموسوی آموخت که اگر مشتاق نیست به سرنوشت مشابه دچار وگرفتار شود .می بایست سر خر را کج کند وحسابش وخرجش را از اینان جدا  نماید .یعنی ابتدا با ید چراغ خاموش و دزدکی در دماوند برود  ورأی دهد تا سپس بتواند با خانواده درایام عید به حج برود . در ادامه هم این چنین مراسم سوگواری برای مرده خوری بپا کند تا شاید در دوره آینده ی نمایش خیمه شب بازی ریاست جمهوری به بازی گرفته شود تا مأموریت گذشته ی تدارکاتچی نظام بودنش را تکرار وادامه دهد 

 
  
همزمان با سالروز شهادت جانسوز دخت نبی مکرم اسلام حضرت فاطمه زهرا(س)مراسم عزاداری آن بانوی بزرگوار با حضور جمعی از شخصیتهای سیاسی، فرهنگی و ادبی در دفتر حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی برگزار شد.سفیر: همزمان با سالروز شهادت جانسوز دخت نبی مکرم اسلام حضرت فاطمه زهرا(س)مراسم عزاداری آن بانوی بزرگوار با حضور جمعی از شخصیتهای سیاسی، فرهنگی و ادبی در دفتر حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی برگزار شد.در این مراسم جمعی از هنرمندان، روزنامه نگاران ، مدیران دولت اصلاحات و چهره‌هایی مانند سید محمود دعایی، ساعد باقری، معصومه ابتکار، سید محمدرضا خاتمی،  زهرا اشراقی، محمدرضا تابش، محمدعلی سبحانی، محمد جواد اطاعت ، احمد خرم، هادی خانیکی، حجت الاسلام محمد شریعتی، احمد مسجد جامعی ،مرتضی حاجی،ناصر خالقی ، حجت الاسلام مجید انصاری، حجت الاسلام علی یونسی، مرتضی مبلغ، حسن یونس سینکی، جواد امام، نصرالله جهانگرد، محمدحسین رضایی، غلامعلی خوشرو، محمدجواد حق شناس و... حضور داشتند.
دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 10 اردیبهشت ماه 1391
نقد وبررسی " (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان "  مردم ارادت دارند اما ...  "
"اکنون با وجود اینکه نزدیک 3 سال است که از کودتای 22 خرداد 88 می گذرد وبیش از 13 ماه است که کروبی وموسوی در حصر خانگی بسر می برند . بعلاوه رقبای مدعی اصول گرا آنگونه به مصاف همدیگر رفته اند که موجب ترس و وحشت سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری شده است .زیرا که جنگ قدرت وثروت عجیب حاد ومهار ناپذیر شده است . آیا چنین رژیم ضد بشری وقرون وسطایی ونا متعارفی که حتی  نیروهای نزدیک خودی را تحمل نمی کند مشروعیت دارد ؟ آیامی بایست درنمایش خیمه شب بازی فرمایشی  انتصاباتی – تقلباتی دوره ی دوم بازار مکاره  نهم در 15 اردیبهشت به عنوان ساندیس خوران دشمن شکن حضور یافت یانه اینکه باید مبارزه همگانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران نمود؟"
چون شرایط حساس وخطری می باشد  بنابراینبر جسته شدن دامنه ی رقابت ها و اختلاف ها می تواند شرایط را بیشتر بحرانی تر کند  و با خطر مواجه سازد . به ویژه اینکه  همچون گذشته جنگ ونزاغ واختلاف و رقابت نه با جناح و باند های رقیب مغلوب نیست ، بلکه بین باندهای مافیایی کودتایی غالب می باشد .آنگونه که دو جبهه ی مدعی اصول گرایی متحد وپایداری مقابل هم صف آرایی کرده ود ست به مچ گیری و روشن گری علیه ی هم زده اند .بهمین دلیل سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری که نماینده ی ویژه ی رهبر در دروغ نامه ی کیهان می باشد . عجیب احساس خطر کرده طوری که مجبور شده است از موضع سراسیمگی ودستپاچگی وارد میدان شود و در یادداشت روز خود تابلوی شرایط کنونی را ترسیم کند تا بتواند به طرفین متخاصم گوشزد نماید که مواظب وهشیار باشید چه می کنید و چرا برای داغ کردن تنور نمایش خیمه شب بازی فرمایشی مرحله ی دوم بازار مکاره با عبور از خطوط قرمز دست به تیغ کشی علیه  همدیگر  زده اید ودر لیست خود اسامینامزدانی را گنجانیده اید که سابقه  ی همراهی با جریان فتنه داشته اند  . خلاصه اینکه چرا جای زیر ابرو برداشتن چشم کور می کنید. بهر حال برای اینکه شیر فهم شان  کرده باشد  که چگونه در  برگزاری نمایش  خیمه شب بازی فرمایشی  15 اردیبهشت حضور یابند که موجب بی اعتبار شدن آخوندها مصباح یزدی و مهدودی کنی رهبران دو جبهه مدعی اصول گرایان حامی رهبر نشود  این چنین رهنمودش را بصورت کیفر خواست تنظیم شده برای طرفین دعوا تهیه وتنظیم نموده است :
 "1- جبهه گيري برخي از اعضاي دو جبهه متحد و پايداري كه در فاصله اي كوتاه بعد از اعلام موجوديت آنها صورت گرفت به وضوح حكايت از آن داشت كه اين رشته مي تواند سر دراز داشته باشد. هر دو سوي ماجرا در نوشته ها، مصاحبه ها و سخنراني هاي خود بر ضرورت وحدت تأكيد مي كردند و هنوز هم مي كنند! ولي دريغ از يك گام مؤثر و غير تبليغاتي كه در اين راستا برداشته شود. همان روزها كه نشانه هاي اين اختلاف پديدار شده و به رسانه ها كشيده شده بود طي چند يادداشت به پي آمدهاي ناگوار آن اشاره داشتيم و از فرمول ديكته شده «جان كين» خبر داديم كه در كارگاه آموزشي خود براي اصلاح طلبان - عوامل بعدي فتنه 88- از ايجاد اختلاف در ميان اصولگرايان و ماندگاري آن در هواداران با عنوان يكي از مؤثرترين حربه ها براي تضعيف جايگاه فراگير اصولگرايان ياد كرده و بر آن تأكيد ورزيده بود. ولي برخي دوستان اصولگرا ابرو در هم كشيدند و آن «هشدار» را كه كيهان فقط راوي آن بود برنتابيدند و آن «رشته» كه از ابتدا نيز معلوم بود «سر دراز» دارد تا انتخابات 12 اسفند ادامه يافت. مردم، اما به گواهي نتيجه انتخابات، نشان دادند كه هيچ يك از دو جبهه متحد و پايداري را -برخلاف اعضاي اين دو جبهه- دربست قبول ندارند و در گزينش نامزدهاي مورد قبول خود به فرمول «هم اين و هم آن» روي آوردند كه كيهان نيز با شناخت و برداشت از عرصه انتخابات و همصدا با مردم به اين رويكرد اشاره كرده بود.2- هر يك از دو جبهه «متحد» و «پايداري» به ترتيب جبهه خود را تحت مديريت حضرت آيت الله مهدوي كني و حضرت آيت الله مصباح يزدي مي دانند و اين دو عزيز بزرگوار هم بر اين انتساب تاكيد ورزيده و جبهه تحت مديريت- يا تحت حمايت- خويش را شايسته تر از ديگري معرفي مي فرمايند كه روال و فرمول حمايت از يك جبهه سياسي نيز غير از اين نيست. و صد البته هر دو بزرگوار و فرهيخته از اختلافات منجر به تخريب دو جبهه ياد شده ابراز نگراني كرده و اعضا و دست اندركاران جبهه تحت مديريت خود را به رعايت تقوا در بيان و «رفاقت در رقابت» توصيه كرده و مي كنند و بارها به وضوح نشان داده اند كه اختلافات بيرون از چارچوب تعريف شده رقابت سالم را برنمي تابند.3- نتيجه دور اول انتخابات مجلس نهم، نشان داد كه مردم - يعني آناني كه به فرموده حضرت امام(ره) ولي نعمت مسئولان هستند- هيچ يك از دو جبهه متحد و پايداري را دربست قبول ندارند و فهرست اعلام شده از سوي آنها را بي چون و چرا نمي پذيرند. آيا در اين واقعيت كمترين ترديدي هست؟ معلوم است كه نيست و مردم گزينه هاي خود را با تكيه بر بينش و بصيرت خود انتخاب كرده اند و البته، بيشترين گزينه ها - اكثريت نزديك به تمام آنها- از دو فهرست جبهه پايداري و جبهه متحد انتخاب شده اند و اين حاوي نكته درخور توجهي است و حكايت از آن دارد كه نامزدهاي اصولگرا را بدون مرزبندي دو ليست ياد شده از ميان هر دو ليست برگزيده اند4- آن سؤال اين است؛ آيا كساني كه ليست اعلام شده از سوي جبهه متحد را دربست نپذيرفته و به تمامي نامزدهاي معرفي شده در آن رأي نداده اند، نسبت به حضرت آيت الله مهدوي كني كم ارادت بوده اند؟! و يا درباره كساني كه نامزدهاي مورد نظر خود را به طور كامل از ليست جبهه پايداري انتخاب نكرده اند، اين قضاوت قابل قبول است كه آنان را نسبت به حضرت آيت الله مصباح يزدي كم ارادت تلقي كنيم؟! اگر مردم در انتخابات 12 اسفند فهرست مورد حمايت هيچيك از اين دو بزرگوار را به طور دربست و كامل نپذيرفته اند، نشانه كم ارادتي آنان به عزيزان ياد شده نيست بلكه در يك نگاه كلي و برداشت اجمالي، همه نامزدهاي معرفي شده در هر دو فهرست را به دليل حمايت آن دو عالم بزرگوار، افرادي «خوب» و «قابل قبول» تشخيص داده انداگر اين برداشت مردم از دو ليست جداگانه را منطقي بدانيم كه منطقي است بايد به آنها حق داد كه در انتخاب نامزدهاي مورد نظر خود، تنها به معرفي و حمايت حضرت آيت الله مصباح يا حضرت آيت الله مهدوي كني بسنده نكنند و علاوه بر نظر آن بزرگواران به اطلاعات ديگري درباره نامزدهاي معرفي شده مراجعه كنند.در هر دو ليست نام افرادي ديده مي شود كه نه فقط با فتنه 88 و يا حلقه انحرافي مرزبندي مشخصي نداشته اند بلكه در مواردي با آنان همراهي نيز كرده اند... كه بگذريم"
در خاتمه اینکه یادداشت روز کنونی سربازجو پاسدار شریعتمداری ادامه ومکمل یادداشت های روز وی می باشد که چند روز به برگزاری نمایش خیمه شب بازی فرمایشی 12 اسفند تهیه وتنظیم و تلاش می شدتابرای مانع شدن از ایجاد شکاف و اختلاف میان باندهای مافیایی کودتایی مدعی اصول گرایی هر دو جبهه را ترغیب وتشویق وحتی تهدیدکند که  برای عدم شکستن آرا وجلوگیری از شکست مدعیان اصول گرایان بهتر است که هردو جبهه ی پایداری اصول گرایی کهبه مرشدی آخوند محمد تقی مصباح یزدی است وجبهه ی متحد اصول گرایی که به رهبری آخوند مهدودی کنی می باشد یک لیست 30 نفره مشترک نامزدان از تهران ارائه بدهند .البته با تأکید اینکه در  این لیست  نباید از نام کسانی استفاده شود که بدلیل فرصت طلبی یا عدم بصیرت کافی از جریان فتنه منظور مدعیان اصلاح طلبان حامی موسوی و کروبی می باشد حمایت کردند یا با تأخیر از اینان فاصله گرفتند و افزود که اگر چنانچه اینان وارد بازار مکاره ی نهم شوند خطرناک هستند .چون احتمال اینکه در آینده مرتکب چنین اقدامی شوند وجود دارد . بنابراین اکنون  نیز رهنمود به هر  دوجبهه ی رقیب اصول گرایی داده است و باز هم خط سرخ ترسیم شده برای شان  تأکید کرده  که باید در هردولیست  از وجود نامزدانی باشد که موضع شفاف مقابل جریان فتنه دارند. ولی متأسفانه این توصیه رعایت نشده است .  بهرحال اکنون با وجود اینکه نزدیک 3 سال است که از کودتای 22 خرداد 88 می گذرد وبیش از 13 ماه است که کروبی وموسوی در حصر خانگی بسر می برند . بعلاوه رقبای مدعی اصول گرا آنگونه به مصاف همدیگر رفته اند که موجب ترس و وحشت سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری شده است .زیرا که جنگ قدرت وثروت عجیب حاد ومهار ناپذیر شده است . آیا چنین رژیم ضد بشری وقرون وسطایی ونا متعارفی که حتی  نیروهای نزدیک خودی را تحمل نمی کند مشروعیت دارد ؟ آیامی بایست درنمایش خیمه شب بازی فرمایشی  انتصاباتی – تقلباتی دوره ی دوم بازار مکاره  نهم در 15 اردیبهشت به عنوان ساندیس خوران دشمن شکن حضور یافت یانه اینکه باید مبارزه همگانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران نمود؟
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 10 اردیبهشت ماه 1391
مردم ارادت دارند اما ... (يادداشت روز)

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دو شنبه 11 اردیبهشت .91
نقد وبررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری " رفتگري كه مدرس اخلاق شد".
"عجیب است که سرمقاله نویس ضمن تعریف وتمجید کردن از جوان رفتگر بجنوردی والگو کردنش برای مسئولان که باید درس اخلاق از وی بیاموزند . ولی با این وجود طفره می رود ونمی خواهد به پذیزد که درخت از ریشه گندیده وفاسد شده  است که محصول کرم وآفت زده تولید می کند . چون اگر سیستم از رأس آلوده به فساد نباشد وقانون شکنی وبی عدالتی وتبعیض رایج و مرسوم نشده باشد .لزوم ندارد  که بخش میانی دولت  آلوده به فساد آنگونه شود که مرتکب  اختلاس 3 هزار میلیارد تومان بانکی شود و سرمقاله نویس با دفاع از جوان رفتگر بجنوردی بهانه ی مناسب د اشته باشد تا این چنین مخاطبانش را مورد پرسش گری قرارد وتوصیه نماید؟"
 اگر اقدام این رفتگر بجنوردی قابل ستایش است که یافتن کیف به ارزش یک میلیارد تومان را به صاحبش برگردانده است که موجب تعجب وتحسین شده است . به ویژه اینکه از موضع نیازمندی  نه  دخل وتصرفی در امانتی که یافته نکرده است ، بلکه تقاضای کمک وپاداش هم ننموده است که اقدامش  در ست نقطه مقابل حرکات رهبر و آقازاده هایش وبیت رهبری و دولت مردان و سایر شرکای حکومتی  غارتگر  می باشد. چون که آنگونه رقبای دزد در گیر جنگ قدرت و ثروت وتوطئه گری برای حذف همدیگر از صحنه می باشند که دادگاه برای متهمان اختلاس 3 هزار میلیارد بانکی تشکیل داده می شود تا رقیب وادار به سکوت یا حذف از صحنه شود .البته اختلاس فقط منحصر به این مورد نیست ، چونکه در رژیم از رأس تا ذیل آلوده به فساد نهاد وعنصری یافت نمی شود تا که آلوده به فساد نباشد .بنابراین جریانی که قدرت غالب داشته باشد و زیر چتر حمایت رهبر و پاسداران کودتاگر  باشد از حاشیه ی امنیتی بر خوردار می باشند  واز پیگرد مصون هستند وبا خیال آسوده قادرند به کلاهبرداری واختلاس و رشوه و رانت خواری ودزدی به غارتگری خود ادامه دهند. عجیب است که سرمقاله نویس ضمن تعریف وتمجید کردن از جوان رفتگر بجنوردی والگو کردنش برای مسئولان که باید درس اخلاق از وی بیاموزند . ولی با این وجود طفره می رود ونمی خواهد به پذیزد که درخت از ریشه گندیده وفاسد شده  است که محصول کرم وآفت زده تولید می کند . چون اگر سیستم از رأس آلوده به فساد نباشد وقانون شکنی وبی عدالتی وتبعیض رایج و مرسوم نشده باشد .لزوم ندارد  که بخش میانی دولت  آلوده به فساد آنگونه شود که مرتکب  اختلاس 3 هزار میلیارد تومان بانکی شود و سرمقاله نویس با دفاع از جوان رفتگر بجنوردی بهانه ی مناسب د اشته باشد تا این چنین مخاطبانش را مورد پرسش گری قرارد وتوصیه نماید:
"در آستانه روز كارگر، امسال واقعه‌اي رخ داد كه به اين روز جهاني رنگ و بوي خاصي بخشيد. يك رفتگر شهرداري بجنورد، بعد از آنكه يك كيف مفقود شده حاوي مقاديري طلا، چك، اسناد مالكيت و كارت‌هاي اعتباري به ارزش يك ميليارد تومان را پيدا كرد آن را به صاحبش برگردانداين خبر هر چند به سرعت توانست رسانه‌ها را به تسخير خود در آورد و اين كارگر پاك بجنوردي را در سطح كشور مطرح نمايد و حتي دستمايه تقدير و تشويق‌ها و احيانا بهره‌برداري‌هاي تبليغاتي اين و آن قرار دهد، اما درس بزرگي كه در اين واقعه نهفته است هنوز مورد توجه قرار نگرفته است. اين درس، براي كساني كه اين روزها شاهد ادامه بررسي پرونده فساد مالي سه هزارميليارد توماني فساد بانكي سال 90 هستند و مي‌دانند اين فساد بزرگ در اثر بي‌مبالاتي آنها نسبت به بيت‌المال رخ داده، بسيار آموزنده و مهم است . مديران ارشد، مديران مياني، كارمندان و كليه كساني كه به نحوي در ماجراي فساد مالي سه هزار ميليارد توماني دخالت داشتند، بايد از اين رفتگر بجنوردي درس بگيرند. آنها به دليل جايگاه ويژه‌اي كه داشتند و يا به دليل برخورداري از حقوق مكفي، از دست‌اندازي به بيت‌المال بي‌نياز بودند و اين انتظار از آنها وجود داشت كه براي حفاظت از اموال عمومي نهايت امانت‌داري را بعمل آورند. اما متأسفانه نه تنها چنين نكردند، بلكه تا توانستند براي غارت بيشتر بيت‌المال حرص زدند و دور از چشم مردم كه صاحبان بيت‌ المال هستند هر چه توانستند به جيب زدند. عده‌اي نيز به شكل‌هاي مختلف، راه را براي آنها هموار ساختند و كمك كار آنها شدند كه اگر خوشبيانه برخورد كنيم بايد به دليل سهل‌انگاري تحت تعقيب قرار بگيرند و مجازات شونداكنون اين افراد را، چه كساني كه در بازداشت بسر مي‌برند و درحال محاكمه هستند و چه افرادي كه به هر دليل از تعقيب و مجازات معاف شده‌اند ولي وجدان عمومي آنها را همدست دسته اول مي‌داند، مي‌توان در يك مقايسه بسيار پرمعني در كنار آن رفتگر بجنوردي قرار داد و به اين نتيجه رسيد كه چه بسا كارگران ساده و در ظاهر بي‌جايگاه كه بايد مدرس اخلاق و امانت‌داري بسياري از افرادي باشند كه در جايگاه‌هاي ظاهري مهمي قرار دارند و پست‌هاي بالائي را اشغال كرده‌اند. اگر قرار است در روز كارگر از كسي تجليل شود، بايد "احمد رباني" همان رفتگر بجنوردي مورد تجليل قرار گيرد كه نشان داد به زندگي ساده و باصفا و سالم خود قانع است و چشم طمع به مال اين و آن ندارد. اگر قرار است براي مديران ارشد كشور كلاس اخلاق گذاشته شود، مدرس اين كلاس بايد اين كارگر بجنوردي باشد كه با امانت‌داري خود به كليه مديران كشور درس امانت‌داري داد. وزراي ما بايد از اين كارگر بياموزند كه چگونه نسبت به اموال عمومي اهتمام بورزند. نمايندگان مجلس شوراي اسلامي ما بايد ازاين كارگر بجنوردي بياموزند كه چگونه براي حفاظت از بيت‌المال روزنه‌هاي نفوذ را ببندند و قوانيني تصويب كنند كه راه‌هاي سوءاستفاده از بيت‌المال را ببندند و مانع بروز فسادهاي مالي سه‌هزار ميليارد توماني و پرونده‌هاي بزرگ‌تري كه در راهند شوداقدام اين كارگر بجنوردي نشان داد اخلاق نظري، كه بسياري از معلمان اخلاق آن را در ذهن خود انباشته‌اند و اينجا و آنجا بر زبان مي‌رانند و به قلم مي‌آورند، كافي نيست. اخلاق واقعي آنست كه در عمل جلوه كند، آنهم عمل كساني كه يك نظام اسلامي و مردمي به آنها اعتماد مي‌كند و امكانات گسترده‌اي در اختيار آنها قرار مي‌دهد و زندگي خود آنها را نيز تأمين مي‌كند تا آنها امانت‌دار نظام و خادم مردم باشند. واقعا چقدر اهل خسران هستند كساني كه چنين نعمت بزرگ و چنين اعتماد ارزشمندي را قدر نمي‌دانند و به امانتي كه به آنها سپرده شده خيانت مي‌كنندروز كارگر را با چند شعار و مقداري تبليغات و كارهاي سياسي و وعده دادن‌ها پشت سر گذاشتن يك عادت چندين ده‌ساله است كه چيزي را حل نمي‌كند. در چنين روزي بايد به اخلاق عملي روي آورد و از آنچه در عمل رخ داده و نشانگر پاكي و صداقت و امانت‌داري و وظيفه‌شناسي است، گفت و نوشت و درس عملي گرفت. كاري كه اين رفتگر بجنوردي انجام داد، تجلي ايمان به خدا و اعتقاد به قيامت و پاي‌بندي به تعاليم اسلام است. اگر مي‌خواهيم اين ويژگي در بدنه نظام و در جان و روح مديران ارشد اين نظام نفوذ كند، بايد خداباوري و يقين به قيامت را در وجود آنها نهادينه كنيم"
در خاتمه اینکه گرچه سرمقاله نویس برای اینکه پیامش را به مخاطبانش منتقل کرده باشد . اقدام رفتگر بجنوردی را بهانه ی تبلیغاتی و افشاگری خود  کرده است . ولی ناخواسته زیرآب رژیم فاسد وغارتگر را زده است . برای اینکه در حقیقت دست به خودزنی زده است یا بقول معروف بر سر شاخ نشسته وبن بریده است . زیرا که مگر  جای انکار می باشد که همه سگ دعوا ونزاع وتهدید کردن وپرونده سازی ها و تشکیل دادگاه های فرمایشی محاکمه بر پا کردن و مردم را سر کار گذاشتن یا صورت مسأله پاک کردن برای حفظ قدرت وانحصاری کردن آن وتضمین برای انباشت هرچه بیشتر ثروت های باد آورده می باشد . طوریکه مهم نیست که در کشور ثروتمند ایران 80% جمعیت کشور در زیر خط فقر اقتصادی بسر برند و هر روز دامنه ی پدیده ی شوم کارتن خوابان خیابانی وتن فروشان و کود کان کا ر خیابانی گسترش یابد و کار خانه های تولیدی تعطیل وکار گران بیشتری اخراج وبیکار شوند و اقتصاد انگلی دلالی وارداتی هرروز وابسته تر گردد  وموجب شود نرخ تورم وگرانی لجام گسیخته همراه با فقر وبیکاری موجب  عمیق تر شدن شکاف و فاصله ی طبقاتی شود. عجیب تر اینکه حتی اجازه داده نشود  تاکه کارگران محروم وتهی دست و زحمت کش در روز جهانی کارگرراهپیمایی داشته باشند.
هوشنگ  بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دو شنبه 11 اردیبهشت .91  
رفتگري كه مدرس اخلاق شد 
دروغ نامه ی کیهان دو شنبه 11 اردیبهشت ماه سال 1391
نقد و بررسی  :  (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " فرمول بازي دشمن "  
"قلم بر دستان وامدار  یادداشت روز نویس حق ندارند که از مرز قرمز ترسیم شده  پارا فرار تر گذارند  وبه سایر موضوعاتی اشاره کنند که مردم ومعضلات شان مربوط می شود .  یا قصور از روند سیستم کاری کنند که به اینان  محول یا دیکته شده است  .برای این که باید حول و حوش آن  قلم فرسایی کنند و نه نامی از مردم و مطالبات شان ببرند ونه  کلامی از  وضعیت طاقت فرسای امور معیشتی شان بگویند. یا مجاز نیستند تا که سخنی در مورد اوضاع نا بسامان اقتصادی بگویند که چرا وابسته و ورشکسته شده است و چرا هر روز واردات کالاها بیشتر می شود. آنچنان که هرروز گزارش می شود تعداد بیشتری کار خانه های تولیدی تعطیل و بسته می گردند و بر آمار  کارگران بیکارشده در کشور افزوده می شود"
.همچون 33 گذشته بحران آفرینی برای پاسخ  دادن به بحران یا بحران ها و منحرف کردن اذهان عمومی از مسایل اصلی جامعه با ترفند بحران سازی های جدید تلاش شده است برای عبور از بحران و به بایگانی سپردن بحران های قبلی  استفاده شود . راموش نشده است برای آنانی که به خاطر دارند چگونه پس از انقلاب ابتدا  با اشغال سفارت آمریکا که در 13 آبان 58  انجام شد . این اقدام منجر به سقوط دولت موقت بازرگان گردید .همچنین  اهرم تبلیغاتی علیه ی سازمان سیاسی  وانقلابی با ادعای تاکتیکی مبارزه با آمریکا شد در نهایت منتهی  به سقوط دولت موقت مهندس بازرگان شد . سپس بحران آفرینی با انقلاب ضد فرهنگی با یورش به دانشگاه های کشور شروع شد که با خاک وخون کشیدن دانشجویان منجر به بسته وتعطیلی 3 ساله دانشگاه ها شد و مکمل سیاست اشغال سفارت آمریکا در تهران شد . تا اینکه جنگ موهبت الهی شروع شد و 8 سال صداهای مخالفان ومعترضان زیر چتر مبارزه با جنگ وصدام وآمریکا ابزار تبلیغاتی برای دوختن دهان های مخالفان  وبریدن زبان و شکستن قلم ها وشکافتن سینه های مخالفان ومعترضان شد .تا اینکه دوران مدعیان  کارگزاران و اصلاح طلبان رسید که نتیجه اختلاف جناح بندی ها وجدا شدن شرکای سهیم در قدرت شد . اما  بحران سازی در این دو مرحله با تشکیل  دو شوی محاکمه ی دادگاه های پشت درب بسته ی غلامحسین کرباسچی شهردار تهران و شهرام جزایری شد و موازی آن سناریوی تراژدیک قتل های زنجیره ای دنبال واجرا شد. تا اینکه با طرح های کودتا های خزنده  ی پاسدارن و رهبر ر قیب مدعی اصلاح طلب در سوم تیر 84  از صحنه ی قدرت وسیاسی حذف شدند و رژیم کودتاگر بربر منش وتاریک اندیش پس از کودتای 22 خرداد  یک پایه شد . ولی چون مردم معترض پس از کودتای 22 خرداد88  توی خیابان ها ریختند وفریاد مرگ بر دیکتاتو وخامنه ای واصل ولایت فقیه سر دادند . بنابراین کودتاگران غالب برای اینکه بتوانند بهانه ی لازم برای سرکوب وحشیانه داشته باشند . اتهام فتنه ر ا علیه ی مدعیان اصلاح طلب که معروف به جنبش سبز شدند را اختراع کردند. در ادامه پس از حذف مدعیان اصلاح طلب یا جنبش سبز از صحنه که متهم به جریان فتنه شدند . دامنه ی اختلاف و رقابت میان باندهای مافیایی غالب کودتاگر  کشانیده شد . چون این رقابت واختلاف شدید و جدی شد . بنابراین نیاز به اهرم چماق یا بحران سازی جدیدی بود .لذا کشف شد که درون دولت یک جریان انحرافی وجود دارد که مکمل جریان فتنه شد  و ترجیح بند شبیه مبارزه با آمریکا و دفاع مقدس شد که در ر استای سیاست منحرف کردن اذهان عمومی شده است که از سوی  کودتاگران غالب برای متهم   کردن رقیب مدعی اصلاح طلب ودولت ومشاوران ویاران نزدیک رئیس جمهور بکار برده می شود .برای همین است که هرجارچی وقلم بر دست وامدار مجبور است برای توجیه فرار از عدم پاسخگویی به مطالبات مردم  چپ و راست آویزان به بحران سازی از سوی  رقیب فتنه گر و منحرفین درن دولت شود تا که در راستای دفاع از اهداف نظامی سلاح هسته ای و توجیگری تحریم نارضایتی ومخالفت مردم این چنین نسبت به فتنه گری رقیب وجریان منحرفین ذرون دولت قلم زنی  شود :
"در سال 88 مهم ترين اميد آمريكايي ها اين بود كه توان مديريت بحران مجموعه منابع قدرت در ايران آنقدر كاهش پيدا كند كه اداره امور كشور از كنترل خارج شود. پيش از فتنه 88، آمريكا در بيش از 5 گزارش راهبردي سعي كرده بود نهادهايي را كه مي توان «منابع قدرت» ايران خواند شناسايي كند. فتنه 88 به يكباره فرصتي براي صدمه زدن به اقتدار اين نهادها فراهم آورد. آمريكايي ها تصور مي كردند رهبري در مقابل مردم قرار خواهد گرفت و توان كنترل بحران و گرفتن تصميم هاي درست در زمان درست را از دست مي دهد، سپاه به سركوب مي پردازد، وزارت اطلاعات دچار اختلاف دروني خواهد شد، روحانيت مرجعيت خود را در ميان مردم از دست مي دهد، صدا و سيما بي اعتبار مي شود و بدنه نيروهاي انقلابي هم پس از آنكه پي برد درون كشور در اقليت قرار دارد، منزوي مي شود و به اين ترتيب فرصتي منحصربفرد براي «حل مسئله ايران از درون» شكل مي گيرد. رهبري، سپاه، وزارت اطلاعات، روحانيت، صدا و سيما و بدنه نيروهاي انقلاب، 6 منبعي است كه آمريكايي ها به عنوان نهادهاي توليد قدرت در ايران براي خود فهرست كرده بودند.بويژه، اين اميد به طور جدي در غرب وجود داشت كه اصلاح طلبان بتوانند از دل يك فرآيند مبارزه اجتماعي و در حالي كه موفق شده اند برخي از مهم ترين ساختارهاي نظام را سست كرده و از منابع قدرت آن اقتدارزدايي كرده اند، مجددا به قدرت برگردند. جالب است كه در همان زمان فتنه گران خود هم مي گفتند كه اين بار صرفا نمي خواهند دولت را در دست بگيرند چرا كه در اختيار گرفتن دولت بي آنكه بقيه ساختارهاي نظارتي و كنترلي منفعل يا دگرگون شده باشند، عملا حاصلي جز تكرار سال هاي فاصله 76-84 نخواهد داشت. يكي از آقايان در كوران درگيري هاي خياباني گفته بود «اين بار ما فقط دولت را نمي خواهيم، شوراي نگهبان و صدا سيما را هم مي خواهيم.». خروجي فتنه 88 براي آمريكايي ها از بدترين سناريويي كه در ذهن خود ترسيم كرده بودند هم بدتر بود. اين فتنه را مردم در تبعيت كامل از رهبري ختم كردند. نشانه اين امر هم اين است كه عمليات دشمن كه در ابتدا ماهيتي نرم داشت، روز به روز از بدنه اجتماعي خود تهي شد و به سمت عمليات نيمه سخت يعني خرابكاري و ترور با استفاده از گروه هاي سازمان يافته ميل كرد در حالي كه عمليات ضد فتنه نظام كه در ابتدا به دلايل امنيتي و انتظامي ماهيت نيمه سخت داشت، در 9 دي به يك عمليات نرم تمام عيار تبديل شد.اگر بخواهيم خلاصه كنيم، مهم ترين نتيجه فتنه 88 تا آنجا كه به تصميم گيري هاي راهبردي غرب عليه ايران مربوط مي شود اين بود كه روشن شد جريان اصلاح طلب غرب گرا پايگاه اجتماعي بسيار ناچيز و سطح خردمندي و توان تصميم سازي پاييني دارد و به تعبير يك برآورد اطلاعاتي كه اخيرا از جانب برخي رسانه هاي نزديك به دولت آمريكا منتشر شده، براي مدت زمان طولاني از صحنه سياسي ايران حذف شده است.اگر سال 88 را سال مبارزه با فتنه بناميم، سال 89 بي گمان سال مبارزه با انحراف بود. جبهه اي جديد شكل گرفت و دوباره دشمن اميد بست كه اين بار اقتدار نظام و رهبري از موضعي متفاوت به چالش كشيده خواهد شد و احتمال دارد آنچه در سال 88 محقق نشد، در سال 89 قابل تحقق باشد.اگر فرض كنيم پروژه در سال 88 ايجاد هم زمان شكاف هاي سياسي و اجتماعي و تقويت يكي به وسيله ديگري بود، در سال 89 صورت اين مسئله تا حدودي تغيير كرد. اين بار به نظر مي رسيد اميد آمريكايي ها اين است كه در حالي كه احتمال تحرك جديد در بدنه اجتماعي وجود ندارد، شكاف سياسي آنقدر رشد كند كه سيستم دچار نوعي فلج دروني شود. علاوه بر اين، تصور اين بود كه حلقه انحرافي قادر است شكاف را به درون جامعه حزب اللهي منتقل كند و نيروهايي را روبروي هم قرار بدهد كه تا پيش از اين در مقابله با فتنه كاملا متحد و هم داستان بودند. فرض كنيد بنا باشد فتنه جديدي شكل بگيرد، آيا براي رشد و جان گرفتن آن چيزي مهم تر از اين هست كه عناصر مديريت كننده فتنه خود دچار شكاف دروني شده و نيروهايشان هرز رفته باشد؟منتظر باشد تا در فرصت هاي بعدي خصوصا انتخابات رياست جمهوري آينده اين منازعات تبديل به ستيزه جويي شبيه آنچه در سال 88 رخ داد -البته از جنسي ديگر- شود. كاملا واضح است كه مهم ترين هدف براي آمريكايي ها در صحنه داخلي ايران اين است كه با نشان دادن برخي چراغ هاي سبز و قرمز به مخاطباني در داخل ايران كه به دقت از هم تفكيك و رفتار آنها مطالعه شده است، سطح تنش را بيشينه كرده و همزمان عوامل ناراضي كننده را چنان گسترده سازند كه در سطح اجتماعي، هر گروه و دسته اي دليل خاص خود را براي ناراضي بودن از اوضاع داشته باشد.نخست اينكه بويژه بعد از مذاكرات استانبول طرف غربي به شدت تلاش دارد اين موضوع را القا كند كه في المثل كاهش نرخ سكه و ارز وابسته به مصالحه در بيرون است. در حالي كه ايران در استانبول مصالحه اي نكرد و اين كاهش قيمت هم محصول تدبير در داخل بود. وابسته نشان دادن مشكلات داخلي به اراده عامل خارجي، يك سناريوي عمليات رواني بسيار مهم است كه بايد از افتادن در دام آن پرهيز كرد.عامل دوم آن است كه حجم منازعات داخلي آنقدر بالا برود كه رويارويي با دشمن خارجي در حاشيه قرار بگيرد. روشن است كه بويژه در چند ماه گذشته تلاشي جدي براي منتقل كردن تنش از بيرون به داخل وجود دارد و كساني گويا يادشان رفته باشد دشمني هم هست، همه همت خود را صرف بگومگوهاي داخلي مي كنند كه بدون شك تا مدت ها بعد از انتخابات مجلس قابل ترميم نخواهد بود. هر گاه حجم مواجهه با خودي ها از حجم مواجهه با دشمن بالاتر رفت، بايد يقين كنيم كه در بازي دشمن قرار داريم"
در خاتمه اینکه قلم بر دستان وامدار  یادداشت روز نویس حق ندارند که از مرز قرمز ترسیم شده  پارا فرار تر گذارند  وبه سایر موضوعاتی اشاره کنند که مردم ومعضلات شان مربوط می شود .  یا قصور از روند سیستم کاری کنند که به اینان  محول یا دیکته شده است  .برای این که باید حول و حوش آن  قلم فرسایی کنند و نه نامی از مردم و مطالبات شان ببرند ونه  کلامی از  وضعیت طاقت فرسای امور معیشتی شان بگویند. یا مجاز نیستند تا که سخنی در مورد اوضاع نا بسامان اقتصادی بگویند که چرا وابسته و ورشکسته شده است و چرا هر روز واردات کالاها بیشتر می شود. آنچنان که هرروز گزارش می شود تعداد بیشتری کار خانه های تولیدی تعطیل و بسته می گردند و بر آمار  کارگران بیکارشده در کشور افزوده می شود .البته همانگونه که اشاره شد قلم بردستان اجاره ای وا مدار  حق ندارند در این مورد خبر رسانی کنند ونظر دهند. در عوض باید تا می تواند  در دفاع از پروژه ی هسته ای و رقبای از صحنه حذف شده یا در حال رقابت قلم فرسایی نمایند  که زیر پوشش جریان فتنه یا رقیب مدعی اصلاح طلبان سابق و جنبش سبز شده متهم شده اند  که سنجاق  به مشاوران نزدیک رئیس جمهور می شوند یا  پیوند  زده می شوند   که متهم به جریان انحرافی درن دولت شده اند.
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان دو شنبه 11 اردیبهشت ماه سال 1391
فرمول بازي دشمن (يادداشت روز)

گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 11 اردیبهشت 91
گنج (گفت و شنود)
گفتم : محتوای خواب رؤیایی چیست؟ مخاطب مورد نظرش کیست؟
گفت: خواب دیده یافته یک صندوق سکه طلا ،برکول کشیده آن ر ا با زحمت زیاد این ناقلا
چون صندوق سکه بوده  بسیار سنگین ، اتفاق بدی  میافته برای سربازجوی اوین
چون وقتی صبح  از خواب میشه بیدار ، آثار تعبیر  نیمه خوابش شده  بود پدیدار
چون به جای صندوق گنج برای این نامرد ، نصیبش شده بود  رخساره  با شلوار زرد
گفت: يكي از مدعيان فراري اصلاحات كه به انگليس پناهنده شده در وبلاگ خود به گروههاي اپوزيسيون توصيه كرده است كه از روياهاي خود غافل نباشند!
گفتم: منظورش چيست؟
گفت: نوشته است؛ اگرچه جنبش سبز شكست خورده و اين شكست همه ما را دچار استرس كرده است ولي مي توانيم پيروزي را در روياهاي خود مجسم كنيم!
گفتم: كه چه بشود؟!
گفت: «ح-غ» نوشته است تجسم پيروزي در رويا هم مي تواند استرس آزاردهنده اپوزيسيون را تاحدودي تسكين دهد!
گفتم: يارو مي گفت؛ ديشب خواب ديدم يك صندوق پر از سكه طلا پيدا كرده ام. صندوق را روي كولم گذاشته بودم و از شدت سنگيني آن يك اتفاق بدي افتاده بود. وقتي بيدار شدم ديدم، نصف خوابم تعبير شده، پرسيدند، يعني نصف گنج روي كولت بود؟ و يارو گفت؛ از گنج خبري نبود ولي بدجوري گند زده بودم!
گفت :  سربازجوبا بازگویی خواب ، بدجوری بند را داده است آب
گفتم : سربازجوی صاحب زنجیر ودست بند ، چگونه لوداده در خواب خود زده است گند؟
گفت : پس از گیر دادن به رقیب سبز ، نقل کرده از رؤیای خواب پرمحتوا و نغز
گفتم : محتوای خواب رؤیایی چیست؟ مخاطب مورد نظرش کیست؟
گفت: خواب دیده یافته یک صندوق سکه طلا ،برکول کشیده آن ر ا با زحمت زیاد این ناقلا
چون صندوق سکه بوده  بسیار سنگین ، اتفاق بدی  میافته برای سربازجوی اوین
چون وقتی صبح  از خواب میشه بیدار ، آثار تعبیر  نیمه خوابش شده  بود پدیدار
چون به جای صندوق گنج برای این نامرد ، نصیبش شده بود  رخساره  با شلوار زرد

رئیس قوه قضائیه:نباید به متهم پست کلیدی بدهیم/یک رستوران پاتوق بده بستان شده است.خبرگزاری فارس:رئیس قوه قضائیه با انتقاد شدید از دست‌های فاسد پنهان در دستگاه‌های مختلف گفت: اگر متهمی در دستگاه قضایی مورد رأفت نظام قرار گرفته، نباید به وی احکام کلیدی بدهیم و تشویق‌اش کنیم. 11 اردیبهشت 91 
مگر پس از 33 سال هنوز شکی باقی مانده است که خانه از پای بست ویرانست .خواجه در فکر نقش ایوانست . درر ژیمی که از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد می باشد . آنگونه که عنصری سالم وغیر آلوده در هیچ نهادی  در آن یافت نمی شود .اماچون اختلاف و رقابت ناشی از جنگ قدرت وثروت بالا زده است . بنابراین نهاد وباندهایی که وابسته به رهبر وپاسداران کودتاگر هستند علیه ی دولت و رئیس جمهور بسیج شده اند .در این رابطه است که صحنه گردانان کودتا گر پشت صحنه هر از گاهی  رهبر را بالای منبر می کنند تا با روضه خواندن فتوا صادر کند تا مهره ها ونوچه هایش با آویزان شدن به آن دست به مانور تبلیغاتی وتهدید علیه ی رقیب بزنند . بهمین دلیل است که شیخ محمد صادق لاریجانی که رئیس انتصابی دستگاه فاسد قضاییه می باشد .مأمور شده تا پس از سخنرانی اخیر خامنه ای وارد میدان شود وبا بهانه  ی ادامه اجرای شوی  دادگاه متهمان اختلاس 3 هزار میلیارد تومان بانکی  و نقل قول کردن پیام نوروزی حمایت از کار و سرمایه ایرانی  رهبر ولی وقیح مدعی شود که  با اعلام تعاریف و توصیف‌هایی که برای مبارزه با فساد می شود نمی توان مبارزه با فساد نمود  . در ادامه بدون آنکه به پرونده ی فساد زمین ورانت خواری اخوی محمد جواد اشاره ای کند .ولی  برای افشاگری علیه ی دولت یا جریان متهم انحرافی درون دولت گفته است  رستورانی پاتوق یک عده خاصی  شده است . آنگونه که برخی از قضات  هم به آنجا رفت و آمد دارند و با هم دیگر دیزی می خورند  و قلیان هم چاق می‌کنند ومی کشند. ولی در کنارش  اینان از طرح‌هایی  می‌گویند قول وقرار هایی می گذارند  بده بستان‌هایی صورت می‌گیرد یا ردل وبدل می شود که منتهی به اختلاس 3 میلیارد تومان بانکی می شود .خوب با این اعتراف ناشی از فساد کلان همه گیر شده در نهادهای حکومتی بازهم چنین رژیم غارتگر دین فروش و عوامفریب فامیل سالار وباند بازکه  سرمایه ی کشور  را میان خود تقسیم  و به حراج گذاشته  اند مشروعیت دارد واصلاح شدنی می باشد ونمی بایست مبارزه برای تغییرات دمکراتیک نمود؟.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس، آیت‌الله صادق آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه عصر امروز در اختتامیه چهارمین اجلاس ارتقای سلامت نظام اداری با موضوع تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی با اعلام تعاریف و توصیف‌هایی که برای مبارزه با فساد می‌شود گفت: در پرونده فساد بانکی 3 هزار میلیاردی از روز اول که ما از آن مطلع شدیم هجمه‌ها و تبلیغات وسعی در درون نظام و بیرون کشور نسبت به ما صورت گرفت و بسیاری از رسانه‌های بیرون کشور این هجمه را به ما وارد کردند که نظام قدرت مبارزه با این فساد را ندارد و از کنار آن عبور خواهد کرد.وی افزود: آنها می‌گفتند قوه قضائیه توانایی برخورد با فساد را ندارد ولی بحمدالله ما با وجود اینکه تبلیغات وسیعی بر علیه ما شده بود توانستیم با کار شبانه‌روزی دستگاه‌های ذیربط، مسئولان، دادستان کل، قضات و بازپرسان خودمان به همراه کمک گرفتن از کارشناسان متعدد به ابعاد این فساد پی برده و آن را کشف کنیم.رئیس دستگاه قضایی کشور با اشاره به این مطلب که با این فساد تاکنون برخورد قاطعی صورت گرفته و افرادی که در آن ذینفع بوده‌اند دستگیر شده‌اند و البته افرادی معدود متأسفانه به واسطه غفلت‌ها توانستند فرار کنند گفت: امیدواریم آنها نیز به کشور برگردند و برخوردی منطقی با آنها صورت گیرد.وی با اعلام این مطلب که در اینکه این فساد، فساد بزرگی بود کسی نباید تردید کند اما متاسفانه گاهی جملاتی بر زبان رانده می‌شود تا اندازه این فساد را کوچک کنند گفت: از این صحبت‌ها بویی می‌آید مبنی بر اینکه گویی قوه قضائیه با این فساد برخورد سیاسی کرده است مطمئنا این حرف درست نیست و به نظر من اگر کسی وقوع این فساد را انکار کند مثل این است که سرش را در برف کرده است.آملی لاریجانی تصریح کرد: باید توجه داشته باشیم که سه هزار میلیارد تومان یا حتی بیشتر از اموال مردم و تسهیلاتی که باید در خدمت تولید قرار می‌گرفت به نحو خلاف همه مقررات و ضوابط در اختیار افرادی قرار گرفته است که آنها این میزان تسهیلات و پول‌ها را در غیر مجرای خود به کار برده‌اند.وی خاطرنشان کرد: این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که وام دادن یک میلیونی به یک جوان موانع زیادی بر سر راهش قرار می‌دهند اما سه هزار میلیارد تومان و بیشتر را در اختیار کسانی قرار داده می‌شود که آن را در مجرای صحیح خود استفاده نکردند باید پرسید آیا این فساد نیست، آیا برخورد دستگاه قضایی سیاسی است.رئیس قوه قضائیه گفت: ما نباید پنهان کاری کنیم بگونه‌ای که شنیده شده برخی گفته‌اند حالا مگر چه شده است در کنار این فشارهایی که به دستگاه قضایی وارد می‌شود تا پنهان‌کاری صورت گیرد دیدید که ما به صورت علنی دادگاه‌ها را برگزار کردیم.آملی لاریجانی خاطرنشان کرد: البته قاضی ما باید حرف همه طرف‌های پرونده را بشنوند و تعصبی به خرج ندهد که بحمدالله قاضی دادگاه ما توانمند‌انه دارد به حرف‌ها گوش می‌کند.وی گفت: آنها که این فساد را انکار می‌کنند یعنی می‌خواهند کیف‌های پر از پول که به عنوان رشوه داده شده را انکار کنند و بگویند که این فساد نیست.وی افزود: هر چند که من از ابتدا معتقد بودم تعبیر اختلاس برای این اتفاق مناسب نیست ولی رشوه‌ای که واقع شده همه این فسادها را شامل شده و نشان از بزرگی و جرم بودن آن است.
آملی لاریجانی خاطرنشان کرد: کیف‌های زیاد پر از پول که به مسئولان بانک‌ها داده شده در این پرونده به تایید رسیده و باید پرسید که آیا اینها فساد نیست اگر اینها فساد نیست پس فساد چیست ما نباید این کار را کمرنگ انگاری کنیم.رئیس قوه قضائیه تصریح کرد: به نظر من فساد بزرگی واقع شده که باعث شده اعتماد عمومی مخدوش شود ولی قوه قضائیه با عزم راسخ با این مسئله برخورد کرده و ما پای این مسئله ایستاده‌ایم و بدانیم پوشاندن حقایق هیچ اثری برای کسی ندارد.باید بپذیریم که در دستگاه‌های اجرایی ما فساد بوده است و اینکه مسئول بانکی چنین کارهایی انجام بدهد ما را بر آن می‌دارد که جلوی این کارها را بگیریم من واقعا متأسفم که گاهی اوقات این مسئله کمرنگ می‌شود.وی گفت: البته ممکن است دستگاه قضایی در جایی کند و در جای دیگری تند عمل کند اما اینکه گفته می‌شود مسئول آن بانکی که مسئول اصلی این ماجرا بوده کنار نشسته این طور نیست.ما تمام کسانی که به نحوی مرتبط بوده‌اند را خواسته‌ایم منتها افرادی که در این موضوع دخیل بوده‌اند گروه‌های مختلفی بوده‌اند.آملی لاریجانی تصریح کرد: برخی از آنها تخلفشان اداری است و ما هنوز به این نرسیده‌ایم که رشوه گرفته‌آند، برخی رشوه گرفته‌اند به عنوان مثال فردی 12 میلیارد تومان رشوه گرفته بود که زمانی که دادستان ما به او گفت برو رشوه را پس بده فورا 5 میلیارد تومان آن را برگرداند و معلوم است اینها خیلی پول دارند که این رشوه‌ها را بر می‌گرداند ایا نباید با این فساد برخورد شود.رئیس قوه قضائیه تصریح کرد: هر چند ما معتقدیم که همه کارهای قوه قضائیه حتما بی‌خدشه نیست اما بدانید ما عالمانه و عامدانه اینگونه رفتارهای غیر عادلانه را انجام نخواهیم داد و اینگونه نیست که کسی بخواهد از وضعی که پیش آمده فرار کند ما مسئول بانکی را نداریم که متهم باشد ولی احضار نشده باشد.وی در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع آسیب‌دیدن اعتماد مردم اشاره کرد و گفت: اعتماد مردم در این جریان اسیب دید اما ما معتقدیم این اعتماد آسیب‌دیده قابل بازسازی است وقتی مردم ببینند که مسئولان یکصدا دارند با برخورد با این فساد تلاش می‌کنند متوجه می‌شوند و اعتماد ترمیم می‌شود.آملی لاریجانی خاطرنشان کرد: مقام معظم رهبری در این حادثه از روز اول به بنده فرمودند: که این موضوع را پیگیری کنید و پیگیری‌تان قاطعانه باشد تا هر کجا که شد و این مسئله همه را دلگرم می‌کند ما فکر می‌کنیم این اعتماد از دست رفته قابل بازسازی است منتها همه مسئولان باید کمک کنند و این بحث سیاسی نیست و بدانید توانایی انجام برخورد با متهمان در دستگاه قضایی وجود دارد.رئیس قوه قضائیه در بخش پایانی سخنان خود به موضوع رخنه اختاپوس ارتباط میان دستگا‌ه‌های مختلف اشاره کرد و گفت: هه نظر می‌رسد سوای این فساد یک رده پنهانی از فساد نیز وجود دارد به نظر من این رده‌های پنهان بسیار مهمتر از رده‌های آشکار است.وی گفت: مقصود من از رده‌های پنهان این است که یک اختاپوس ارتباطی وجود دارد که با بده بستان‌هایی که دارند توانایی این را داشته که مشکلاتشان را در جاهای مختلف حل کنند حتی در دستگاه قضایی و متأسفیم که چنین چیزی وجود دارد و من برای این امر مظاهر مختلفی را یافته‌ام ولی نمی‌توانم اینجا همه آنها را باز کنم.آملی لاریجانی گفت: برای مثال رستورانی پاتوق یک عده خاصی شده است حتی برخی از قضات ما نیز به آنجا رفت و آمد دارند البته ظاهر آنها مشکلی ندارد دیزی می‌دهند و قلیان هم چاق می‌کنند ولی کنار اینها بعضی از طرح‌ها هم می‌گویند آنجا بده بستان‌هایی دارد صورت می‌گیرد.وی گفت: فرض کنید در ماجراهایی قوه قضائیه رسیدگی انجام داده و متهمی را که اتفاقا اتهام او کوچک نیست به دلیل مصلحتی مورد رأفت نظام قرار داده و این فرد مورد عفو از تعقیب قرار می‌گیرد اما واقعا دلیلی دارد که به چنین متهمی حکم بدهیم.آملی لاریجانی گفت: یک دفعه‌ای حکم‌های قارچ گونه‌ از این طرف و آن طرف صادر می‌شود آیا ما نباید ملاحظه کنیم که اگر متهمی در دستگاه قضایی مورد رأفت نظام قرار گرفته نباید به وی احکام کلیدی بدهیم تشویق‌اش کنیم و این همان فساد اختاپوس پنهان است این بده بستان‌هایی در لایحه‌های زیرین است.رئیس دستگاه قضایی کشور گفت: مثلا کسی که هیچ کار اجرایی هم ندارد یک حکم پیش پا افتاده‌ای به کسی می‌دهد و این موضوع رسانه‌ای می‌شود می‌دانید چرا برای اینکه در ادبیات برخی به جای اینکه مناصب اعتبارشان را از اشخاص بگیرند این اشخاص هستند که اعتبارشان را از مناصب می‌گیرند.وی تصریح کرد: ما واقعا متأسفیم و ما به بزرگواران و مسئولان عرض می‌کنیم که برای رضایت خدا از این بده بستان‌ها بیرون بیایند و برای مبارزه با فساد کمک کنند.آملی لاریجانی گفت: نه اینکه این افراد موضوعی را لاپوشانی کنند مردم ما باهوش هستند و واقعا تا ما از لاکی که از ارتباطات مختلف داریم را نشکنیم و قرارمان این نباشد که راه حق را برویم این مشکلات باقی می‌مانند ما باید حق را شاخص قرار دهیم چه برادرمان باشد، چه دوستمان و چه بستگانمان.آملی لاریجانی همچنین با اشاره به عدم دادن تسهیلات به برخی از تولیدکنندگان و سرمایه‌گذارانی که کار خود را به درستی انجام می‌دهند گفت: به من گزارش داده شده که برخی از بانکها ارائه تسهیلات به تولیدکنندگان را مسدود کرده‌اند و بهانه گرفته‌اند که قوه قضائیه عنوان کرده که نباید دیگر تسهیلاتی داده شود اینجا باید بگویم که ما از کار و تولید ملی دفاع می‌کنیم و اگر کسی سراغ دارد که بانکی براساس ضوابط و مقررات عمل نکرده و حاضر نیست به تولید کنندگان تسهیلات دهد به حوزه ریاست قوه قضائیه شکایت کنید و ما آن را به سرعت پیگیری خواهیم کرد.آملی لاریجانی گفت: ما یکبار دیگر می‌گوییم که حامی تولید ملی و کار و سرمایه ایرانی هستیم و تنها با مفسدان و کسانی که کار درست انجام نمی‌دهند برخورد خواهیم کرد.