بچه 2 ساله‌اي كه براي مادرش،مادري مي‌كند.

بچه 2 ساله‌اي كه براي مادرش،مادري مي‌كند.  4 مهر- 92
این گزارش در روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی بازتاب داده شده و در موردش گفته شده است  که اين روزها زياد مي‌گويند كه احساسات مرده است؛هر روز در گوشه‌اي از جهان خبر حادثه‌اي مي‌آيد كه كسي باور نمي‌كند فرزندي در حق پدر و مادرش انجام داده يا براي بچه‌اي سرنوشتي تلخ از سوي خانواده‌اش رقم زده شده باشد. يك بچه 2 ساله در چين اما اين روزها به خاطر عشق به مادرش نظر همه رسانه‌ها را جلب كرده است. پسر بچه‌‌اي كه براي مادرش،مادري مي‌كند. البته گزارشگر  که دفاع از این کودک و مادر کرده فراموش  نموده تا بگوید در ایران چه خبر است؟ در مدت 35 سال حکومت آخوند و پاسداران و شرکای شان چه تعداد کودکان ومادران با ترفند و شیوه های گوناگون در جنگ و زندان ها و جاده ها و  خیابان ها و بیماری وفقر واعتیاد و آلودگی هوا مرده و کودکان یتیم وبی سرپرست ومادران داغدار و عزادار  و تنها شده اند واین تراژدی همچنان ادامه دارد ؟
اين روزها زياد مي‌گويند كه احساسات مرده است؛هر روز در گوشه‌اي از جهان خبر حادثه‌اي مي‌آيد كه كسي باور نمي‌كند فرزندي در حق پدر و مادرش انجام داده يا براي بچه‌اي سرنوشتي تلخ از سوي خانواده‌اش رقم زده شده باشد. يك بچه 2 ساله در چين اما اين روزها به خاطر عشق به مادرش نظر همه رسانه‌ها را جلب كرده است. پسر بچه‌‌اي كه براي مادرش،مادري مي‌كند. "ژانگ رونگسيانگ"،در سال 2010 ميلادي دچار يك تصادف شديد شد؛ تصادفي كه فلج شدن و به كما رفتن او را رقم زد. وقتي مردم اين زن جوان را به بيمارستان رساندند پزشكان متوجه شدند كه او باردار است. آزمايش‌ها نشان داد بچه آسيبي نديده است اما براي به دنيا آمدنش هم‌زمان نياز بود. "ژائو دجين"، همسر اين زن 5 ماه از او در خانه مراقبت كرد تا پزشكان توانستند با عمل سزارين پسر اين خانواده را در سال 2011 به دنيا آورند؛ پسري كه نامش كين‌بائو گذاشته شد. اين پسر هميشه در كنار مادرش بود كه همچنان در كما به سر مي‌برد و پزشكان از بهبودش قطع اميد كرده بودند. يك روز اما در ماه مي‌امسال صداي كين‌بائو و طنين حرفهايش،مادر را از كما بيرون آورد و ژانگ يك بار ديگر چشم‌هايش را باز كرد.پزشكان مي‌گويند تنها صداي فرزند بوده كه باعث شده مادر به زندگي بازگردد و بخواهد دنيا را بار ديگر براي او ببيند. ژانگ رونگسيانگ با وجود بيرون آمدن از كما اما فلج است و نمي‌تواند از جايش تكان بخورد. پسر 2 ساله اين خانواده فقير اما آن‌قدر بزرگ است كه براي مادرش،مادري كند. كين‌بائو مي‌داند كه مادرش با ناتواني از جويدن غذا ديگر علاقه‌اي به غذاهاي بيمارستاني و مايعات ندارد. به همين خاطر او هر روز غذاها را مي‌جود و دهان به دهان به مادرش مي‌دهد تا او را با طعمي جديد خوشحال كند. كين‌بائو با 2 سال سن حالا كارش هر روز مراقبت از مادرش و خنداندن او با مزه‌بازي‌هايش است تا اميد را در او زنده نگه دارد. او مي‌داند كه با وجود فلج بودن مادرش به او بازگشته است؛پسر 2 ساله مادري را تمام كرده است.