سرمقاله ی روز نامه ی حکومتی جمهوری " گروهك تروريستي منافقين در سراشيبي"

روزی نامه ی حکومتی  جمهوری اسلامی شنبه 23 شهریور ماه 1392
نقد وبررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری " گروهك تروريستي منافقين در سراشيبي"
"سرمقاله نویس همچون سایر فرماندهای ارگان فاشیستی – تروریستی پاسداران اعتراف کرده است که چون دولت نوری مالکی مزدور دست نشانده  قادر به تخلیه ی اشرف نبود . بنابراین سپاه قدس و سوات ونیروهای نفوذی حاکمان ایران در ارتش وپلیس عراق با ترفند انباشته شدن نفرت و كينه شديد از منافقين در دل‌هاي مردم عراق موجب شد آنها فشارهاي زيادي به مسئولين دولتي براي اخراج منافقين از كشورشان وارد كنند. دولت عراق نيز به دليل حمايت‌هائي كه قدرت‌هاي غربي به ويژه آمريكا از منافقين به عمل مي‌آورد، در عمل كار چنداني نمي‌توانست انجام دهد و آنها همچنان پايگاه اصلي خود يعني پادگان اشرف را در اختيار داشتند و افراد زيادي از آنها در عراق باقي مانده بودند. طبعاً اين وضعيت براي كه بسياري از آنها به دست منافقين به شهادت رسيده بودند قابل تحمل نبود. سرانجام آنها به اين نتيجه رسيدند كه خود بايد براي پاك سازي كشورشان از لوث وجود منافقين اقدام نمايند. اين اقدام در دهه دوم شهريور ماه جاري صورت گرفت و در جريان حمله به پادگان اشرف، كه مركز نفاق در عراق بود، ده‌ها نفر از سران منافقين به هلاكت رسيدند. یعنی تدارک دیده شده ی  شبیخون یورش مسلحانه جنگ جنگی علیه ی بشریت در اشرف که در بیت جماران وپاسداران طراحی شده بود برای رد گم کردن و سفید  سازی پرونده  زیر چتر مردم عراق  به ويژه بازماندگان شهداي انتفاضه سال 1370 جازده شده است . ادعایی که کودن ترین بسیجی را گول نمی زند تا چه رسد به مردم عراق که تجربه ی با تلاق شدن کشور شان پس از اشغال نظامی عراق را دازند زیرا که شاهد بوده اند چگونه  از طریق نوری مالکی زدور دست نشانده و عوامل نفوذی  حاکمان ایران  درون دولت عراق سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع همراه با  مداخله گری روز افزون شان در امور داخلی عراق دنبال شده است"
داستان مجاهدین وادعای مضحک تمام شدن شان موازی   دو سناریو شده که دارای سابقه ی  35 ساله  است .یکی شعار روسری یا تو سری و مبارزه با بی حجابی است. د یگری مبارزه با  قاچاقچیان مواد مخدر و معتادین می باشد که نتیجه اش طوری شده اکنون روزی نیست که طرح سرکوبگرانه زن ستیزانه مبارزه با بی حجابی اجرا نگردد . از سوی دیگر بخشی از دستآورد این مبارزه بی امان با بی حجابی  تن فروش شدن زنان شوهر دار شده است . یا اینکه گذشته از اینکه ایران اولین مصرف کننده ی تریاک در جهان است و رتبه ی دومین معتاد مواد مخدر در جهان  را به خود اختصاص داده است و سن مصرف مواد مخدر دختر و پسر به 13 سال کاهش داده شده است. اما سرمقاله نویس  پیرامون حمله ی مسلحانه ی جنایت علیه ی بشریت در اشرف برای اینکه از همتایان خود عقب نماند. تا توانسته علیه ی مجاهدین قلمزنی  یا روضه خوانی دروغین 5 ساله کرده است. برای همین  بدون آنکه در مورد مبارزه در زمان شاه بگوید  چگونه  آخوندهای  زندانی در زمان شاه اغلب شان با ساواک همکاری می کردند .تا جایی که در سال 56 برخی شان با 3 بار درود و سپاس بر شاه گفتن که از شبکه ی تلویزیونی آن زما  پخش شد از زندان آزاد شدند. یا اینکه وی  بگوید قبل از 15 مهر سال 57 که اعتصاب وتحصن  صنفی و سپس تظاهرات سیاسی  معلمین شروع شد که مبدأ  وجرقه ی حرکت های اعتراضی- اجتماعی- سیاسی سایر اقشار جامعه شد  . اکثریت قاطع جمعیت کشور به ویژه نسل جوان دانشجو شناختی نسبت به نام خمینی شیاد نداشتند که فرصت طلبانه 2 روز جلو تر تصمیم گرفت پس از 15 سال در تبعید این بی احساس نجف را بسوی پاریس ترک نماید .در صورتی که هنوز آخوندهایی همچون محمد حسین بهشتی و محمد جواد باهنر همکاری نزدیک با آموزش و پرورش شاه داشتند. چونکه جزو تهیه وتنظیم کنندگان کتب فقه دبیرستان ها بودند .ولی  نام دو سازمان سیاسی مجاهدین و فداییان در جامعه به خصوص  در دانشگاه هاو جنبش آزادیخواهی دانشجویی ملموس بود . زیرا مرکز اصلی مبارزه با شاه دانشگاه ها وجنبش مترقی دانشجویی بود و اکثر زندانیان سیاسی زمان شاه هم از قشر دانشجویی یا فارغ التحصیلان دانشگاه ها بودند. در عوض آخوندها در پایان روضه های خود بر سرمنابر دعا وثنا گوی شاه بودند. از طرف دیگر سرمقاله نویس بدون توجه به عدم  مجوز حضور به کاندیاتوری مسعود رجوی در انتخابات ریاست جمهوری دوره ی اول  که  بنا بر دستور خمینی شیاد  گفت چون مجاهدین به قانون اساسی رأی ندادند حق نامزدی ریاست جمهوری ندارد .زیرا وحشت از آ رأی بالاتر  مسعود ر جوی از بنی صدر بود که خوشآیند خمینی شیاد و پیروانش و حامیان خارجی اش نبود که دست در کودتای ننگین 28 مرداد علیه ی شادروان دکتر مصدق داشتند .چون نه خواهان حکومت مستقل دمکراتیک  در ایران نبودند  که وحشت از آن داشته وهمچنان دارند . زیرا بشدت نیاز به رژیم فاشیستی مذهبی بحران ساز در  ایران داشتند تا منطقه را ناامن و بی ثبات کند تا فرصت حضور نیروهای نظامی آمریکا وهم پیمانانش در منطقه وجود د اشته باشد .تا صف آرایی مقابل شوروی آن زمان ومانع نفوذش در منطقه فراهم شود .مهمتر اینکه در چشم انداز سقوط حکومت اتحاد جماهیر شوروی فضای مناسب طرح  تهاجم نظامی به کشور های منطقه وتغییر حکومت ها وتسلط بر منابع نفتی و ذخایر گازی شرایط فروش نجومی تسلیحات نظامی شان ایجاد گردد
 بنابراین برخلاف ادعای مضحک سر مقاله نویس اگر چنانچه مجاهدین سهمی در انقلاب نداشتند  و سهم خواهی از قدرت حق شان نبود چون بزعم وی پایگاه نداشتند . چه دلیل داشت  بدلیل حضور   مسعود رجوی  در دانشگاه یورش سراسری به دانشگاه شود و به خاک وخون کشیده  وبرای 3 سال تعطیل گردد . یا اینکه طرح توطئه حمله واشغال سفارت آمریکا در تهران در 13 آبان 58 اجرا گردد تا با ترفند ادعای مبارزه با آمریکا بهانه ی لازم  برای سقوط دولت موقت مهندس بازرگان فراهم گردد . تا حاکم و تحمیل شدن  فضای خفقان در جامعه  امکان پذیر  گردد .طوریکه اجازه داده نشد با وجود بیش از 900 هزار آرای  انتخابات  نامزدان  دوره ی اول مجلس شورای ملی مجاهدین که شامل ورود حد اقل 35 نماینده  به مجلس می شد اما  اجازه ورود حد اقل یک نماینده ی مجاهدین به مجلس داده نشد . از سوی دیگر برای کنترل فضای جامعه به نفع خمینی شیاد واطرافیانش  وقبضه و انحصاری کردن قدرت  زمینه ی تحریک جنگ خانمانسوز بستر سازی شد و فضای سرکوب به مرحله ای رسید که  برای توزیع وفروش نشریه ی مجاهد  بیش از 50 نفر میلشای مجاهدین در شهرهای گوناگون ایران از سوی چماقداران حزب اللهی وکمیته چی ها جان باختند در نهایت تظاهرات مسالمت آمیز 500 هزار نفره ی 30 خرداد سال 60 به خاک وخون کشیده شد . آنگاه موج بازدشت و اعدام ها عجیب شتاب گرفت . ولی سرمقاله نویس با سانسور کردن عمدی  واقعیات و علت ها، مثل  رهبر و همه مسئولان  به معلول پرداخته و علیه ی مجاهدین مانور تبلیغاتی داده است .  برای همین گفته نشده است رفسنجانی پس از اشغال نظامی افغانستان در خطبه  نماز جمعه ی خود خطاب به بوش گفت که می داند اگر همکاری  ما نبود هنوز هم طالبان در افغانستان در قدرت بود .سپس همین همکاری در مورد اشغال نظامی عراق تکرار شد . چون هدف سقوط صدام حسین و انتقام  گرفتن از مجاهدین مسلح دشمن اصلی در عراق بود . برای همین پس از اشغال نظامی عراق وخلع سلاح مجاهدین که فضا برای اعزام عراقی های  سازماندهی شده از سوی پاسداران مقیم ایران به عراق مساعد شد تا عراق میدان تاخت وتاز  حاکمان ایران و فعال شدن  دیپلمات تروریست در بغداد وسپاه قدس شود . آنگاه رفسنجانی در  ادامه ی خطبه های نماز جمعه تهران خود  بازهم خطاب به بوش گفت تا عراق برای آمریکا ویتنامی دیگر یا ویتنامیزه نشده باید  نیروهای نظامی آمریکا هرچه زودتر عراق راترک کنند .در غیر اینصورت  خانواده های آمریکایی باید جسد  کشته ومجروح شدگان نظامی شان  در عراق را تحویل بگیرند. ناگفته نماند بزرگ ترین موی دماغ مزاحم حاکمان ایران برای اشغال کامل عراق حضور مجاهدین د عراق به خصوص در اشرف و سپس لیبرتی بوده است . برای همین پس از همکاری  حاکمان ایران با آمریکا برای اشغال نظامی عراق مدام توطئه ی مشترک برای اخراج مجاهدین از اشرف تدارک واجرا شده است.  
بالاخره اینکه سرمقاله نویس همچون سایر فرماندهای ارگان فاشیستی – تروریستی پاسداران اعتراف کرده است که چون دولت نوری مالکی مزدور دست نشانده  قادر به تخلیه ی اشرف نبود . بنابراین سپاه قدس و سوات ونیروهای نفوذی حاکمان ایران در ارتش وپلیس عراق با ترفند انباشته شدن نفرت و كينه شديد از منافقين در دل‌هاي مردم عراق موجب شد آنها فشارهاي زيادي به مسئولين دولتي براي اخراج منافقين از كشورشان وارد كنند. دولت عراق نيز به دليل حمايت‌هائي كه قدرت‌هاي غربي به ويژه آمريكا از منافقين به عمل مي‌آورد، در عمل كار چنداني نمي‌توانست انجام دهد و آنها همچنان پايگاه اصلي خود يعني پادگان اشرف را در اختيار داشتند و افراد زيادي از آنها در عراق باقي مانده بودند. طبعاً اين وضعيت براي كه بسياري از آنها به دست منافقين به شهادت رسيده بودند قابل تحمل نبود. سرانجام آنها به اين نتيجه رسيدند كه خود بايد براي پاك سازي كشورشان از لوث وجود منافقين اقدام نمايند. اين اقدام در دهه دوم شهريور ماه جاري صورت گرفت و در جريان حمله به پادگان اشرف، كه مركز نفاق در عراق بود، ده‌ها نفر از سران منافقين به هلاكت رسيدند. یعنی تدارک دیده شده ی  شبیخون یورش مسلحانه جنگ جنگی علیه ی بشریت در اشرف که در بیت جماران وپاسداران طراحی شده بود برای رد گم کردن و سفید  سازی پرونده  زیر چتر مردم عراق  به ويژه بازماندگان شهداي انتفاضه سال 1370 جازده شده است . ادعایی که کودن ترین بسیجی را گول نمی زند تا چه رسد به مردم عراق که تجربه ی با تلاق شدن کشور شان پس از اشغال نظامی عراق را دازند زیرا که شاهد بوده اند چگونه  از طریق نوری مالکی زدور دست نشانده و عوامل نفوذی  حاکمان ایران  درون دولت عراق سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع همراه با  مداخله گری روز افزون شان در امور داخلی عراق دنبال شده است :
"آنچه در روزهاي اخير در عراق بر سر منافقين آمد، قطعاً پايان سرنوشت جهنمي آنها نيست ولي مرحله‌اي مهم و سرنوشت‌ساز براي اين گروهك تروريستي است.گروهك تروريستي منافقين، با سابقه‌اي التقاطي در مبارزات قبل از انقلاب در عين حال كه بهيچوجه شايستگي سهم‌خواهي از انقلاب اسلامي را نداشت، بعد از پيروزي انقلاب با توسل به انواع ابزارهاي نامشروع درصدد مصادره انقلاب برآمد. رهبران منافقين بعد از آنكه از مردم نااميد شدند و احساس كردند در جامعه انقلابي ايران جائي ندارند، به خشونت متوسل شدند و با ترور كردن مخالفين خود تلاش گسترده‌اي را براي تصاحب قهرآميز قدرت آغاز كردند. در جريان اين ترورها، حتي مردم كوچه و بازار كه هيچ نقشي در منازعات ميان گروهك نفاق و حاكميت نداشتند نيز هدف قرار گرفتند و زشت‌ترين جنايات توسط اين گروهك در تاريخ ايران به ثبت رسيد.در سال 1360 كه جنايات منافقين به اوج رسيد و شورش خياباني روزهاي آخر خرداد، انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي در هفتم تير، انفجار نخست وزيري در 8 شهريور و انفجار دادستاني انقلاب در 14 شهريور منجر به شهادت بيش از 80 نفر از مسئولين و نمايندگان مجلس شد و كاسه صبر مردم را لبريز كرد.، منافقين به دامن دشمنان ملت ايران پناه بردند و ماهيت واقعي خود را آشكار نمودند. مقصد اول، فرانسه بود و سپس وابستگي به دولت انگليس اين روباه مكار استعمار و در نهايت، افتادن به دامن شيطان بزرگ آمريكا، چهره واقعي منافقين را به جهانيان شناساند.اوج رسوائي سازمان تروريستي منافقين هنگامي بود كه اعضاي خود را به عراق منتقل و درجنگ تحميلي رژيم صدام عليه ايران با اين رژيم همكاري كرد و مرتكب جنايات زيادي عليه ملت ايران شد كه جاسوسي به نفع دشمن يكي از آنها بود. اين گروهك، حتي به همكاري با دشمن درحال جنگ ملت ايران اكتفا نكرد و در خود عراق نيز به عنوان ابزاري براي سركوب مردم اين كشور به نفع رژيم ديكتاتوري صدام مرتكب جنايات زيادي شد. سركوب مردم كردستان عراق، كشتار مردم استان بصره و شركت در سركوب انتفاضه شيعيان عراق و همراهي با رژيم صدام در كشتار 25 هزار نفر از مردم استان‌هاي كربلا، نجف، بصره، دياله، كوت و عماره از جمله جنايات منافقين در سال‌هاي دهه 70 است. بعد از سقوط صدام نيز منافقين به جنايت عليه مردم عراق و همكاري با بقاياي حزب بعث ادامه دادند.بدين ترتيب، منافقين در سال‌هاي حضور در عراق كه به سه دهه رسيده است، عليه دو ملت عراق و ايران مرتكب جنايات زيادي شدند و همكاري با رژيم ديكتاتوري صدام را در پرونده خود به ثبت رساندند. علاوه بر اينها، در تمام اين دوران همكاري تنگاتنگي ميان سازمان تروريستي منافقين با قدرت‌هاي استعماري غربي به ويژه آمريكا و انگليس و همچنين رژيم صهيونيستي در جريان بود و اين گروهك با عملكرد خود اين واقعيت را به اثبات رساند كه براي رسيدن به قدرت از هيچ اقدام نامشروعي حتي عليه ملت خود و ساير ملت‌ها خودداري نمي‌كند. اين، يعني سازمان تروريستي منافقين، در زمره كثيف‌ترين گروه‌هاي تروريستي جهان قرار دارد و نكته قابل تأمل و پندآموز اينكه قدرت‌هاي استعماري غربي عليرغم آنهمه ادعاي مبارزه با تروريسم در تمام اين سال‌ها از اين گروهك حمايت كرده و اكنون نيز مي‌كنند.انباشته شدن نفرت و كينه شديد از منافقين در دل‌هاي مردم عراق موجب شد آنها فشارهاي زيادي به مسئولين دولتي براي اخراج منافقين از كشورشان وارد كنند. دولت عراق نيز به دليل حمايت‌هائي كه قدرت‌هاي غربي به ويژه آمريكا از منافقين به عمل مي‌آورد، در عمل كار چنداني نمي‌توانست انجام دهد. هر چند در سال‌هاي گذشته دولت عراق اقداماتي براي اخراج منافقين انجام داد ولي آنها همچنان پايگاه اصلي خود يعني پادگان اشرف را در اختيار داشتند و افراد زيادي از آنها در عراق باقي مانده بودند. طبعاً اين وضعيت براي مردم عراق به ويژه بازماندگان شهداي انتفاضه سال 1370 كه بسياري از آنها به دست منافقين به شهادت رسيده بودند قابل تحمل نبود. سرانجام آنها به اين نتيجه رسيدند كه خود بايد براي پاكسازي كشورشان از لوث وجود منافقين اقدام نمايند. اين اقدام در دهه دوم شهريور ماه جاري صورت گرفت و در جريان حمله به پادگان اشرف، كه مركز نفاق در عراق بود، ده‌ها نفر از سران منافقين به هلاكت رسيدند. همين واقعه، مقدمه‌اي شد براي اقدام دولت عراق كه در روزهاي آخر هفته گذشته پادگان اشرف را از وجود منافقين پاكسازي كرد و باقيمانده‌هاي اين گروهك تروريستي را به اردوگاه "الحره" كه در مجاورت فرودگاه بغداد قرار دارد و با عنوان اردوگاه "ليبرتي" نيز شناخته مي‌شود، منتقل كرد تا با هماهنگي سازمان ملل تحويل كشورهائي كه آمادگي پذيرش آنان را دارند داده شوند.نكته مهمي كه بايد مسئولين سازمان ملل و دولت‌هاي غربي حامي منافقين به آن توجه نمايند اينست كه ماهيت اين گروهك، ماهيت ميكرب‌هاي آلوده ايست كه در هر نقطه قرار گيرند آنجا را آلوده مي‌كنند. منافقين، حتي به خود غربي‌ها عليرغم تمام حمايت‌هائي كه از آنها كرده‌اند نيز وفادار نخواهند ماند و به آنها نيز خيانت خواهند كرد. بنابر اين، چاره كار اينست كه اولاً سازمان‌هاي بين‌المللي مسئول و تمام كشورها گروهك تروريستي منافقين را در فهرست سياه قرار دهند و ثانياً اعضاي اين سازمان در هر جا كه هستند توسط دولت‌ها يا سازمان‌هاي بين‌المللي مسئول، به دليل جناياتي كه مرتكب شده‌اند محاكمه و مجازات شوند. نفاق، هر جا كه باشد آنجا را آلوده مي‌كند و تنها راه اينست كه با يك تصميم همه‌جانبه و بين‌المللي براي هميشه ريشه كن شود. امروز كه گروهك تروريستي منافقين در سراشيبي قرار دارد، چنين تصميمي مي‌تواند خطر اين گروهك را براي هميشه از بين ببرد:
هوشنگ بهداد 
روزی نامه ی حکومتی  جمهوری اسلامی شنبه 23 شهریور ماه 1392

گروهك تروريستي منافقين در سراشيبي"