قیقاج (گفت و شنود)

قیقاج (گفت و شنود)
گفتم: چرااز موضع ضد آمریکایی سربازجو؟، ریش خود با رهبر گند زده این هالو؟
گفت : سربازجو برای اینکه گیره باج  ، گفته راننده ای توی خیابان  می رفت قیقاج
افسر پلیس  راهنمایی ازش کرد سئوال ، آیا عرق کوفت کردی ، شدی بد حال؟
راننده گفت به افسر نه قربان ،  چرت گفتم ، غلط کردم، ذهنم عرقی شده نه دهان
گفت: یکی از مدعیان اصلاحات که به انگلیس پناهنده شده از روحانی خواسته است در سفر به نیویورک با اوباما ملاقات کند.
گفتم: که چی بشه؟! 
گفت: نوشته است، این ملاقات می‌تواند به گسترش دموکراسی در ایران کمک کند!
گفتم: یعنی در حالی که همه مردم دنیا و از جمله مردم آمریکا از جنگ‌افروزی‌ها و قتل و غارت‌های آمریکا به تنگ آمده‌اند این آقای مدعی اصلاحات هنوز هم آمریکا را طرفدار دموکراسی می‌داند؟!
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: افسر راهنمایی دهان یک راننده‌ای را که توی جاده قیقاج می‌رفت بو کرد و گفت؛ عرق کوفت کرده‌ای؟ و یارو گفت؛ نه قربان! از بس حرف مفت زده و غلط زیادی کرده‌ام، دهنم عرق کرده!
گفت : سربازجوی سور زده به ابلیس ،   رد گیری کرده یه  رقیب ، در ابلیس
تا این زنجیری - روانی خل ،از سوی وی کند نقل قول
گفتم : نقل قول سربازجوی تروریست ، از رقیب پنانده در انگلیس چیست؟
گفت : سرباز جو شکنجه گر پاسدار ،نقل  کرده روحانی با اوباما کنه دیدار
تا کمک بشه به دمکراسی در ایران ،توصیه  رقیب،سربازجو کرده حیران
پس از موضع ضد آمریکایی گفته چرند ،تا هم ریش خود،هم ریش رهبر زند گند
گفتم: چرا از موضع ضد آمریکایی سربازجو؟ ریش خود با رهبر گند زده این هالو؟
گفت : سربازجو برای اینکه گیره باج  ، گفته راننده ای توی خیابان  می رفت قیقاج
افسر پلیس  راهنمایی ازش کرد سئوال ، آیا عرق کوفت کردی ، شدی بد حال؟

راننده گفت به افسر نه قربان ، چرت گفتم ، غلط کردم، ذهنم عرقی شده نه دهان