خواهركشي در اقدامي جنون آميز.

خواهركشي در اقدامي جنون آميز.3 اردیبهشت - 93
پس از 35 سال که از عمر ننگین رژیم عوامفریب و نامشروع ولایت فقیه می گذرد . آنگونه جامعه ای ساخته شده است که ابتدا ادعای جامعه معنوی و روحانی واخلاقی  ودینی ونه مادی ودنیوی می شد. ولی اکنون دامنه ی سرکوب وتبعیض وبی عدالتی وجنایت وجنگ افروزی وفساد و.... ناامنی اجتماعی به جایی رسیده است که برادر 55 ساله خواهر 50 ساله اش را  ابتدا با نوشیدنی مسموم می کند .سپس خفه  اش می کند. آنگاه  مدارک شناسایی وجواهراتش را می برد .
فردي كه در يك اقدام جنون آميز اقدام به قتل خواهرش به وسيله نوشيدني مسموم كرده بود، به دام قانون افتاد. در ساعت 10 روز 5 فروردين ماه سال جاري، كشف جسد ناشناس متعلق به يك خانم در جاده تلو به كلانتري 166 لواسانات اعلام شد. با حضور مأموران در محل و انجام بررسي‌هاي اوليه مشخص شد كه جسد متعلق به خانمي حدودا 50 ساله است كه بنا بر نظريه تيم تشخيص هويت و پزشكي قانوني حاضر در محل كشف جسد، به علت خفگي ناشي از انسداد شريان تنفسي گردن به قتل رسيده بود. با تشكيل پرونده مقدماتي با موضوع قتل عمد و به دستور رئيس شعبه 102 دادگاه بخش لواسانات، پرونده جهت انجام رسيدگي در اختيار كارآگاهان اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. با آغاز رسيدگي به پرونده و در شرايطي كه هيچگونه اعلام فقدان با مشخصات جسد ناشناس جاده تلو به پليس آگاهي تهران بزرگ اعلام نشده و در بازرسي از مقتوله نيز هيچگونه مدارك شناسايي كشف نشده بود، در روز 24 فروردين فردي با مراجعه به پايگاه چهارم پليس آگاهي تهران بزرگ اعلام داشت: "نزديك به 20 روز است كه از خواهرم "سكينه.ن" (54 ساله) كه پس از متاركه از همسرش، به تنهايي زندگي مي‌كند اطلاعي ندارم". با توجه به تشكيل پرونده فقداني در پايگاه چهارم آگاهي و آغاز رسيدگي به اين پرونده، كارآگاهان اين پايگاه با بررسي بانك اطلاعاتي اجساد ناشناس موفق به شناسايي هويت جسد كشف شده در روز پنجم فروردين ماه - جاده تلو شده و در ادامه برادر مقتوله جهت انجام تحقيقات و رسيدگي به پرونده قتل خواهرش، به اداره دهم پلييس آگاهي دعوت مي‌شود. برادر مقتوله پس از حضور در اداره دهم در اظهارات خود به كارآگاهان گفت: حدودا چند سالي است كه خواهرم به تنهايي زندگي مي‌كند و ارتباط چنداني با اعضاي خانواده‌اش ندارد تا اينكه چندي پيش تعدادي از بستگان با بنده تماس گرفته و عنوان كردند كه خواهرم جوابگوي تماس‌هاي تلفني آنها نيست؛من نيز براي پيگيري موضوع، چندين بار با تلفن منزل و همراهش تماس گرفته و زمانيكه پاسخگوي تماس‌هاي تلفني من نشد به منزلش واقع در منطقه تهرانپارس مراجعه و در كمال تعجب، همسايه طبقه بالايي خواهرم (صاحبخانه) عنوان داشت كه چند روزي است كه او را نديده است. در روز 30 فروردين و در شرايطي كه تحقيقات پليسي جهت بررسي انگيزه‌هاي مختلف جنايت در دستور كار كاراگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار داشت، خواهرزاده مقتوله با حضور در اداره دهم پليس آگاهي مطالبي را بيان داشت كه باعث شناسايي و دستگيري قاتل شد. خواهرزاده مقتوله در اظهاراتش به كارآگاهان گفت: "روز پنجشنبه 28 فروردين، بهمراه دايي (برادر مقتوله) در مسير رفتن به مراسم ختم يكي از بستگان بوديم كه در بين راه و براي انجام عمليات بانكي، لحظه‌اي از ماشين پياده و در حاليكه دايي در داخل ماشين بود به داخل بانك رفتم؛در زمانيكه در داخل بانك حضور داشتم، در يك لحظه و از پشت شيشه بانك متوجه شدم كه دايي در حال قرار دادن وسيله‌اي در زير صندلي سمت شاگرد راننده است؛بدون آنكه به موضوع مشكوك شده و از دايي سؤالي نمايم، هر دو نفر به مراسم ختم رفتيم تا اينكه پس از بازگشت به منزل، به وارسي زير صندلي پرداخته و در كمال تعجب كارت شناسايي و طلا و جواهرات عمه‌ام (مقتوله) را در زير صندلي پيدا كردم !!!". با توجه به اظهارات خواهرزاده مقتوله، بلافاصله برادر مقتوله توسط كارآگاهان اداره دهم دستگير و جهت انجام تحقيقات به اداره دهم پليس آگاهي منتقل شد. برادر مقتوله در اظهارات اوليه منكر هرگونه اطلاع از مدارك شناسايي و طلا و جواهرات كشف شده‌ متعلق به خواهرش در زير صندلي ماشين متعلق به خواهرزاده‌اش شد تا اينكه نهايتا در روز 31 فروردين لب به اعتراف گشود و به قتل خواهرش اعتراف كرد. متهم در اعترافاتش و در تشريح نحوه جنايت به كارآگاهان گفت: "در ساعت 23 روز 4 فروردين، با طرح و نقشه ارتكاب جنايت و در حاليكه يك ساندويچ، همراه با يك نوشيدني مسموم تهيه كرده بودم به درب منزل خواهرم مراجعه و از او دعوت كردم تا براي صحبت در خصوص برخي اختلافات، سوار ماشين من شود تا ضمن چرخيدن در سطح شهر و همچنين خوردن ساندويچ، با يكديگر نيز صحبت نماييم ؛...؛زمانيكه خواهرم نوشيدني مسموم را نوشيد، بيهوش شد و من نيز گردنش را به صندلي بسته و به سمت جاده تلو حركت كردم؛پس از رسيدن به جاده تلو و اطمينان از مرگ خواهرم، جسد را از ماشين پياده و بلافاصله به منزل خواهرم مراجعه كردم؛در داخل منزل، به محل نگهداري مدارك شناسايي خواهرم مراجعه نموده و پس از برداشتن مدارك شناسايي و همچنين طلا و جواهرات، از خانه خارج شدم". سرهنگ كارآگاه آريا حاجي زاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ، با اعلام اين خبر گفت: با توجه به اعتراف صريح متهم، قرار بازداشت موقت از سوي مقام محترم قضايي صادر و تحقيقات جهت شناسايي انگيزه واقعي و...، در دستور كار كار كارآگاهان اداره دهم پليس اگاهي تهران بزرگ قرار گرفته است