روزی نامه جمهوری اسلامی آمريكا، رانت خواري از تروريسم

روزی نامه جمهوری اسلامی آمريكا، رانت خواري از تروريسم 23شهریور-93
جان كري، وزير خارجه آمريكا، ديروز به پيروي از اوباما وارد صحنه تبليغات درباره ائتلاف باصطلاح ضد تروريسم مورد نظر آمريكا شد و در سخناني مضحك گفت ايران در اين ائتلاف جائي ندارد و اگر بخواهد در مبارزه با تروريسم شركت كند بايد دريائي از تغييرات در مواضع خود ايجاد نمايد.
روشن است كه منظور "جان كري" اينست كه ايران چون از حزب‌الله لبنان و مقاومت فلسطين حمايت مي‌كند، حامي تروريسم است و به همين دليل نمي‌تواند در ائتلاف براي مبارزه با تروريسم شركت كند.
مسخره بودن اين سخن چنان واضح است كه هيچ صاحبنظر مسائل بين‌المللي نمي‌تواند بي‌پايه بودن آن را ناديده بگيرد. اين، راه و رسم دولتمردان آمريكائي است كه براي توجيه تخلفات خود از مقررات بين‌المللي، قربانيان تروريسم را اگر گوش به فرمان آمريكا نباشند تروريست بنامند و بزرگترين تروريست‌ها را در فهرست قربانيان تروريسم قرار دهند، كاري كه درباره سران رژيم صهيونيستي انجام داده‌اند و مقاومت فلسطين و حزب‌الله لبنان را كه در برابر صهيونيست‌هاي جنايتكار مقاومت مي‌كنند تروريست مي‌نامند. طبعاً در چنين فرهنگ منحطي، ايران كه حامي مردم مظلوم و مقاوم فلسطين و حزب‌الله لبنان است بايد حامي تروريسم قلمداد شود، اما وزير خارجه آمريكا بايد بداند كه ايران هرگز دست از حمايت مقاومت و حزب‌الله برنخواهد داشت.
قبل از جان كري، شب پنجشنبه گذشته باراك اوباما رئيس‌جمهور آمريكا همزمان با سيزدهمين سالگرد انفجار برج‌هاي دوقلوي نيويورك كه به واقعه 11 سپتامبر معروف است، در نطقي كه رسانه‌هاي آمريكائي آن را مهم و بيان استراتژي وي درباره مقابله با داعش توصيف كرده‌اند، گفته بود: "اگر كسي آمريكا را تهديد كند، جاي امني نخواهد يافت".
باراك اوباما، از رهبري آمريكا بر يك ائتلاف براي مبارزه با داعش خبر داده بود كه در عراق و سوريه صورت خواهد گرفت. وي در عين حال گفته بود از كنگره خواسته است اختيارات و منابع لازم را براي آموزش و تجهيز جنگجويان مخالف دولت سوريه فراهم كند.
روشن است كه منظور رئيس‌جمهور آمريكا از "جنگجويان مخالف دولت سوريه" همان تروريست‌هائي هستند كه طي سه سال و نيم گذشته مرتكب فجيع‌ترين جنايات عليه مردم سوريه شدند و اين كشور را به ويرانه‌اي تبديل كرده‌اند. اينكه اوباما با متفاوت دانستن اين تروريست‌ها با تروريست‌هاي داعش، اعلام مي‌كند قصد دارد با داعش مبارزه كند ولي از ساير تروريست‌ها حمايت خواهد كرد بدين معناست كه از نظر رئيس‌جمهور آمريكا تروريست‌ها بايد به دو دسته تقسيم شوند، يك دسته تروريست‌هائي كه تحت فرمان آمريكا هستند و طبعاً بايد مورد حمايت قرار گيرند و دسته دوم آنها كه تحت فرمان نيستند يا از فرمان بري آمريكا خارج و به يك تهديد تبديل شده‌اند و به همين دليل بايد با آنها مبارزه شود.
به عبارت روشن تر، از نظر آقاي اوباما عده‌اي از تروريست‌ها خوبند و عده‌اي بد. معيار خوبي و بدي نيز خود دولتمردان آمريكائي هستند. از آنجا كه تروريست‌هاي داعش اخيراً نافرماني كرده‌اند و دو خبرنگار آمريكائي را سر بريده‌اند، از اين به بعد تحت عنوان "تروريست‌هاي بد" قرار مي‌گيرند ولي ساير تروريست‌ها به دليل اينكه مثل گذشته از آمريكا خط مي‌گيرند و از دستورات سازمان جاسوسي آمريكا (سيا) پيروي مي‌كنند "تروريست‌هاي خوب" هستند و مورد حمايت آمريكا نيز قرار دارند.
نكته قابل توجه اينكه حتي درباره داعش نيز رئيس‌جمهور آمريكا در همين نطق اخير خود گفته است نظاميان آمريكائي اعزام شده به عراق، عمليات مستقيم عليه داعش انجام نخواهند داد. اين نكته را بايد بدين معني دانست كه دولت آمريكا با اينكه تروريست‌هاي داعش را تهديدي براي منافع خود مي‌داند، در عين حال منتظر فرصتي است تا بتواند با آنها براي ادامه حياتشان بدون آنكه متعرض آمريكا شوند به توافق برسد و مبارزه عليه آنها را متوقف نمايد. اشاره اوباما به برخوردي كه دولت آمريكا با "اسامه بن لادن" كرد نيز مؤيد همين نكته است. رئيس‌جمهور آمريكا خواست با به رخ كشيدن سرنوشت بن لادن به سران داعش بفهماند "بن لادن" قرباني نافرماني از آمريكا شد و شما اگر مي‌خواهيد به سرنوشت او دچار نشويد دست از نافرماني برداريد و در چارچوب مورد نظر واشنگتن عمل نمائيد تا شما را نيز در فهرست "تروريست‌هاي خوب" قرار دهيم.
از جمله نكات قابل تأمل و در عين حال رسوا كننده خود آمريكائي‌ها كه در نطق اخير اوباما وجود دارد اينست كه گفته است: "داعش يك گروه اسلامي نيست، زيرا هيچ مذهبي كشتن افراد بي‌گناه را روا نمي‌داند." وي براي تأييد اين سخن خود افزود: "اكثريت بزرگ قربانيان داعش، مسلمانان بوده‌اند."
اكنون سؤالي كه "اوباما" بايد به آن پاسخ بدهد اينست كه در مدت طولاني حضور تروريست‌هاي داعش در سوريه كه در آنجا نيز اكثريت قربانيان آنها مسلمانان بودند، چرا شما به عنوان رئيس‌جمهور آمريكا حتي يك كلمه در مذمت آنها به زبان نياورديد و حتي در زمينه‌هاي سياسي، نظامي، اقتصادي و تبليغاتي از آنها حمايت نيز كرديد؟ منظره‌هاي چندش آور سر بريدن‌ها، شكم دريدن‌ها، خوردن قلب قربانيان و كشتارهاي دستجمعي به دست تروريست‌هاي داعش در سوريه را شما غربي‌ها بارها ديديد و نه تنها محكوم نكرديد بلكه از آنها حمايت كرديد. شما آقاي رئيس‌جمهور آمريكا بر اين رسوائي را چگونه مي‌توانيد سرپوش بگذاريد؟
نزديك‌ترين واقعه، كشتار بيش از دو هزار نفر از مردم غزه به دست صهيونيست هاست كه به دستور مستقيم شما آقاي اوباما، كمك‌هاي نظامي و مالي و حمايت‌هاي سياسي و تبليغاتي بي‌سابقه‌اي در اختيار رژيم صهيونيستي قرار گرفت تا بتواند در جنگ 51 روزه هرچه مي‌تواند مردم غيرنظامي غزه را بيشتر قتل عام كند. با اين پرونده سياه حمايت از تروريسم دولتي كه رژيم صهيونيستي مظهر آنست، رئيس‌جمهور آمريكا نمي‌تواند مدعي مبارزه با تروريسم باشد.
در مورد اصل برخورد با داعش در عراق نيز اوباما قبل از آنكه وعده‌اي بدهد، براي سران دولت عراق شرط گذاشت. وي دو روز قبل از نطق شب پنجشنبه خود گفته بود شرط ورود آمريكا به مقابله با داعش در عراق اينست كه دولت عراق طبق نظر آمريكا شكل بگيرد. دولتمردان آمريكائي حتي در نهايت گستاخي درباره تصدي تعدادي از وزارتخانه‌هاي مهم عراق نيز دخالت كرده و نخست‌وزير اين كشور را تحت فشار قرار دادند تا افراد مورد نظر آمريكا را در فهرست وزرا قرار دهد. اين شرط گذاري‌ها و اين فشارها آشكارا به معني برخورد ابزاري با مبارزه با تروريسم است و آمريكا در نظر دارد از ماجراي داعش، كه خود پديد آورنده آن بود، رانت خواري كند.
رفتارهاي چندگانه دولتمردان آمريكائي با تروريسم اكنون چهره دولت آمريكا را بقدري مشوه و كريه كرده كه هيچكس در هيچ نقطه‌اي از جهان حاضر نيست ادعاهاي مبارزه با تروريسم را از سران اين دولت بپذيرد. كارنامه سياه آمريكا در 13سال اشغال نظامي افغانستان كه به بهانه مبارزه با تروريسم بعد از انفجار برج‌هاي دوقلوي نيويورك به اين كشور لشكركشي كرد، پوچ بودن ادعاهاي دولتمردان آمريكائي را به اثبات مي‌رساند. به همين دليل، ترديدي نيست كه ادعاي رئيس‌جمهور و وزير خارجه آمريكا مبني بر مبارزه با داعش يك شعار تو خالي است كه حتي براي بازسازي چهره مخدوش دولت آمريكا نيز كارآمد نخواهد بود.