گزیذه ها 2 شهریور - 95

گزیذه ها 2 شهریور - 95
خبر ويژه 
دست خالي مدعيان اصلاحات و زبان درازآنها در قبال رئيس جمهور!
تهديد علني و رسانه اي رئيس جمهور از سوي اصلاح طلبان اتفاقي کم سابقه است.
    روزنامه جوان در اين زمينه با اشاره به مصاحبه اخير عبداله ناصري نوشت: بيان «هشدار بزرگان اصلاحات به رئيس جمهور»، آميخته با نوعي پرده دري و دهن کجي سياسي است که در دنياي سياست نمي توان گفت ناخودآگاه صورت پذيرفته است. در تعامل خصوصي شايد کمي قابل توجيه باشد که هشدار و تهديدهايي ميان طرفين رد و بدل شود. شايد گاه صداها بالارود و حتي پاي بده بستان ها وسط بيايد، تهديد و هشداري گفته يا شنيده شود و... اينها همه در همان بحث هاي خصوصي شايد توجيه باشد، گرچه که در همان نشست هاي خصوصي هم حد و شان رياست جمهوري بايد رعايت شود؛ اما علني کردن هشدار و تهديد رئيس جمهور، خود يک موضوع ديگر است. گزاره اي که مي تواند به تنهايي بخشي از پروژه تحت فشار قراردادن حسن روحاني توسط اصلاح طلبان باشد. پروژه اي که البته گويا همه رسانه هاي اصلاح طلب در جريان آن نيستند و ابتدا از موضع نشست همدلي و وحدت به ديدار روحاني و موسوي خوئيني ها مي پردازند و بعد درمي يابند پاي هشدار و تهديد در ميان بوده است.

    اصلاح طلبان اين روزها يکي به نعل مي زنند و يکي به ميخ؛ يک سو از تهديد و هشدار مي گويند، يک سو سخن از اطمينان به راي آوري حسن روحاني است. يکي مي گويد براي حمايت از روحاني شرط گذاشته ايم. يکي شرط گذاري را رد مي کند. ديگري در ميان سخنانش پيرامون انتخابات 96 از لزوم تغيير وزرا و جايگزيني وزراي اصلاح طلب مي گويد تا دم خروس شرط نگذاشتن براي روحاني عيان شود. يک اصلاح طلب ديگر هم پيرامون گزينه آلترناتيو روحاني نزد اصلاح طلبان براي انتخابات 96 اظهارنظر مي کند و اين ميانه، پاي ميزان پايگاه راي روحاني هم به وسط کشيده مي شود تا براي هزارمين بار تاکيد کنند که روحاني رايي براي رئيس جمهور شدن نداشت و حمايت ما او را رئيس جمهور کرد؛ تا روحاني يادش باشد پايگاه راي مستقلي ندارد!

    آيا اين جريان همان جرياني نيست که در سال 92 کانديداي اصلي اش را به دليل پايين بودن آرا در نظرسنجي ها پاي رئيس جمهور شدن روحاني قرباني کرد و عملاً هويت اصلاح طلبي را با آن ميزان از ادعاي اصلاح طلبان در تبيين و تشخيص چنين هويتي به کارگزاران گره زد؟ سخن گفتن چنين جرياني از کانديداي آلترناتيو نوعي مزاح به نظر مي رسد. مزاح بودن اين ادعا زماني پررنگ تر مي شود که به موضوعي ديگر هم بينديشيم؛ آيا اصلاح طلبان کانديدايي دارند که به فتنه 88 آلوده نشده باشد و بتواند تاييديه شوراي نگهبان را براي حضور در انتخابات 96 بگيرد؟ به نظر مي رسد محمدرضا عارف بعد از انصراف 92 و باختن در انتخابات رياست مجلس و رياست کميسيون ها و نرسيدن به رياست مرکز پژوهش ها زيادي گزينه سوخته اي براي اين امر باشد.
خبر ويژه 
اين همه پادشاه در اقليم دولت نمي گنجند!
يک روزنامه اصلاح طلب مي گويد اختلافات در کابينه فراتر از دعواي ترکان و نعمت زاده است و طيفي از دولتمردان را در بر مي گيرد.
    روزنامه هفت صبح با «رمزگشايي از اختلاف ژنرال هاي دولت» نوشت: کسي نمي داند عصر شنبه در ذهن اکبر ترکان چه مي گذشت که ناگهان روي آنتن يک برنامه زنده تلويزيوني اختلاف عميقش با محمدرضا نعمت زاده را روي دايره ريخت. اختلاف اين دو ژنرال کهنه کار دولت از روزهاي آغازين دولت وجود داشت، اما هيچگاه در اين سطح رسانه اي نشده بود.

    ستاد انتخاباتي حسن روحاني در خرداد 92 سه پادشاه داشت. حسين فريدون، اکبر ترکان و محمدرضا نعمت زاده. انتظار مي رفت بعد از تشکيل کابينه هم همين سه نفر دست بالارا داشته باشند و مسئوليت ها و وزارتخانه هاي کليدي را در دست بگيرند. با اينکه نام اکبر ترکان براي تصدي گري چند وزارتخانه مطرح بود، او ترجيح داد به عنوان مشاور ويژه رئيس جمهور فعاليت کند. حتي گفته مي شد او از ساير همکاران همسن و سالش خواسته به پست مشاوره بسنده کنند و وزارت را به جوان ترها بسپارند. توصيه اي که البته محمدرضا نعمت زاده به آن عمل نکرد و با حدود 70 سال سن سکاندار وزارت صنعت، معدن و تجارت شد که در حقيقت ترکيبي از سه وزارتخانه بزرگ اقتصادي است. شايد از همين جا بود که نطفه دو قطبي ترکان - نعمت زاده شکل گرفت.

    اختلاف ترکان و نعمت زاده از زماني جدي شد که ترکان به مناطق آزاد رفت و او معتقد بود در دوره قبلي بعضي به بهانه تاسيس واحدهاي توليدي، زمين خواري کرده بودند. اما با اين حال وزارت صنعت بدون هماهنگي مناطق آزاد، تسهيلات را در اختيار همان افراد قرار داده است. نعمت زاده يکبار هم گفته بود بعضي خودروهاي لوکس از مناطق آزاد تجاري خارج مي شوند که اين اظهارنظر هم چندان خوشايند اکبر ترکان نبود. نامه نگاري چهار وزير به رئيس جمهور و اعتراضشان به ماجراي تعيين قيمت خوراک پتروشيمي ها (ضمن هشدار نسبت به وضعيت رکود اقتصادي) پرده ديگري از اختلافات ترکان و نعمت زاده بود. آن زمان ترکان اين چهار وزير را متهم کرد که براي وزارتخانه متبوعشان دنبال مفت خواري و ويژه خواري هستند.

    هفت صبح مي افزايد: اکبر ترکان با عباس آخوندي وزير راه و شهرسازي هم به وضوح اختلاف دارد. او يکبار با انتقاد از دستور آخوندي مبني بر ممنوعيت شرکت دوشغله ها در انتخابات نظام مهندسي گفته بود: «من فقط يک شغل دارم» در يک مقطع ديگر هم در واکنش به اظهارات آخوندي که طرح مسکن مهر را «مزخرف» توصيف کرده بود، گفت: «اين حرف ها براي مردم مسکن نمي شود. بايد پروژه مسکن مهر را به سرانجام برسانيم.» مجموع اين اظهارنظرها و مواضع سفت و سخت نشان مي دهد اکبر ترکان براي خود جايگاهي بالاتر از يک مشاور در دولت روحاني قائل است. او هيچ هراسي از سرشاخ شدن با ديگر وزرا ندارد.

    بعضي تحليلگران سياسي معتقدند حمايت گروه هاي مختلف از او در زمان انتخابات باعث شد همه آنها توقع حضور در آرايش نهايي کابينه داشته باشند. بنابراين فرصت تشکيل يک کابينه يکدست و هماهنگ از روحاني گرفته شد. جدا از اختلافاتي که تا حالاترکان با ديگر همکارانش داشته، کار بعضي اعضاي ديگر دولت هم به رويارويي مستقيم کشيده. قبل تر اخبار پراکنده اي از اختلافات شريعتمداري معاون اجرايي رئيس جمهوري و حجتي وزير کشاورزي، طيب نيا وزير اقتصاد با سيف، نوبخت و زنگنه، ربيعي وزير کار با قاضي زاده هاشمي وزير بهداشت و اخيراً هم معصومه ابتکار محيط زيست با حجتي وزير کشاورزي منتشر شده است. به زعم منتقدان دولت اين اختلافات در حدي بالاگرفته که دولت به صورت مجمع الجزايري اداره مي شود.
خبر ويژه 
مشت زني روي رينگ در هفته ارائه كارنامه دولت به مردم!
روزنامه اعتماد حمله مشاور ارشد رئيس جمهور به وزير صنعت در برنامه زنده تلويزيوني را بي ادبي خواند.
     اين روزنامه نوشت: مردم و جامعه فقط نيازمند آن نيستند که نان و آب آنان تامين شود. بلکه چيزهاي ديگري نيز براي جامعه اهميت دارد که بايد آنها را نيز رعايت کرد. از جمله اين نيازها رواج ادبيات آرام بخش و منطقي ميان مسئولان است. چگونه است که ما نمي توانيم با خودمان گفت وگوي نيکويي را ترتيب دهيم؟ آن هم از رسانه اي که برنامه هايش در منظر عمومي ديده و شنيده و ضبط مي شود و از همه مهم تر اينکه اين مجادله غيراحسن ميان دو نفر از اعضا و نزديکان دولت صورت گيرد و بالاخره بدتر از همه اينکه اين کار در هفته دولت رخ داده است؛ هفته اي که براي بررسي و نقد و بزرگداشت کارنامه دولت تعيين شده است. قضيه از اين قرار است که ظاهراً آقاي نعمت زاده، وزير صنعت درخصوص قاچاق کالاتعريضي را نسبت به عملکرد مناطق آزاد تجاري کرده و آقاي ترکان به عنوان دبير شوراي عالي اين مناطق با لحن و ادبيات تندي در تلويزيون عليه آقاي نعمت زاده سخن گفته است.

    اعتماد مي افزايد: فرض کنيم که مطابق ادعاي آقاي نعمت زاده 90 درصد کالاي قاچاق از مناطق آزاد است، در اين صورت اين موضوعي درون دولتي است و تا وقتي که درون دولت بايد رسيدگي شود، لزومي ندارد که آن را به عرصه عمومي کشاند، زيرا کشانده شدن به عرصه عمومي به معناي آن است که موضوعي درون دولتي از طريق ساز و کارهاي داخلي آن قابل حل و رسيدگي نيست. به عبارت ديگر چنين برداشت مي شود که رئيس جمهور يا معاون اول قادر به حل اين مسئله نيستند. به علاوه براي موضوعي به اين مهمي نمي توان کتره اي سخن گفت. وظيفه مقام دولتي است که گزارش هاي مستند خود را تهيه و براي سازمان مقابل يا مقام بالاتر ارسال کند و آنان نيز پاسخ دهند و در نهايت از طريق کارگروه ها مسئله را بررسي و حل کنند.

    اين روزنامه نوشت: مسئله مهم در پاسخ آقاي ترکان است. فرض کنيم که ادعاهاي وي در نقد اظهارات آقاي نعمت زاده کاملاً درست باشد، آيا نيازي به استفاده از اين ادبيات غيرمحترمانه و تهديدآميز بود؟ اگر کسي حرف مستدل و دقيقي دارد، نيازي به همراه کردن اين گونه کلمات با استدلال خود ندارد. حتي اگر دو نفري هم با يکديگر و به صورت خصوصي سخن بگويند نبايد از اين الفاظ و ادبيات استفاده کنند، چه رسد به اينکه در محضر ميليون ها نفر مردم سخن گفته شود.

    نخستين برداشتي که از اين نوع تقابل به ذهن مخاطب متبادر مي شود، فقدان انسجام و حتي فقدان منطق و ادبيات محترمانه در تعامل ميان بخشي از اعضاي هيئت دولت است. وقتي که افراد با يکديگر و همفکران و همکاران خود چنين برخورد مي کنند، چه انتظاري از نحوه برخورد آنان با ديگران مي رود؟ تازه اين دو نفر چند دهه است که با هم دوست هستند!

    انتقال اين نوع فرهنگ گفت وگو يا مجادله نادرست به مردم و جوانان کشور چه تبعاتي دارد؟ چگونه کسي که نزديک به 4 دهه کار اجرايي کرده هنوز متوجه اين نکته نشده است که استحکام يک گزاره و نظر، ارتباط محکمي با شيوه بيان آن دارد و هيچگاه يک گزاره متقن و درست را با ادبيات بد ارايه نمي کنند و اگر کردند، محتواي درست را قرباني قالب و شکل نادرست بيان کرده است، و نتيجه موردنظر حاصل نمي شود.

    اعتماد تصريح کرد: مردم به اندازه کافي خودشان مشکل دارند، فرصت و حوصله حل مشکلات و داوري درباره اختلافات دست اندرکاران را ندارند!
 
خواص درماني خربزه تلخ

خربزه تلخ گياه بالارونده گل دار خاص مناطق گرمسيري است که کشت آن به طور گسترده در مناطق گرمسيري جهان رواج دارد.
    اين گياه منبع عالي از ويتامين ها و مواد معدني است. تمام اندام اين گياه حتي ميوه آن تلخ مزه هستند. از گذشته تاکنون خربزه تلخ به عنوان يک گياه دارويي سنتي براي درمان بيماري هاي مختلف مانند عفونت، التهاب، چاقي و ديابت مورد استفاده قرار مي گرفت.

    بذر و ميوه اين گياه داراي خواص درماني هستند که شامل: ضد ايدز، ضد التهاب، ضد سرطان، ضد ميکروب، ضد تومور، آنتي اکسيدان، ضد جهش، ضد ليپوليتيک، ضد درد و ضد ديابت است.

    به گفته يک کارشناس کشاورزي، بين خواص درماني که خربزه درختي داراست، ضد ديابت بودن آن بيشتر از ساير خواص آن بين مصرف کنندگان و محققان مورد توجه قرار دارد. در سال 2000 حدود 171 ميليون نفر در جهان به ديابت مبتلابودند که پيش بيني مي شود، اين تعداد در سال 2030 به حدود 366 ميليون نفر برسد.

    فرشيد قبادي ها به تسنيم گفت: از اين رو داروهاي شيميايي متعددي براي پايين آوردن سطح قند خون معرفي و مصرف مي شوند ولي نمي توان عوارض جانبي اين داروها را نيز از نظر دور داشت. به همين دليل يافتن راه حلي پيشگيرانه براي مقابله با ديابت ضروري است.

    اين کارشناس کشاورزي ادامه داد: در نتيجه خربزه تلخ مي تواند جايگزين مناسبي براي کاهش سطح قند خون براي بيماري ديابت باشد. به گفته محققان اين گياه بر هر دو نوع ديابت نوع 1 و 2 تاثير مثبت دارد.

    قبادي ها اضافه کرد: ترکيبات زيستي موجود در اين گياه که بر قند خون موثرند شامل: ساپونين هاي استروئيدي که به نام charantin شناخته مي شوند، پيتيدهاي شبه انسولين که براي ديابت نوع 1 مفيدند، آلکالوييدها و ترکيبات ديگري به نام گليکوزيدهاي اسيد اولئانوليک که براي بهبود محدوده قند خون در ديابت نوع 2 کاربرد دارند.

    وي عنوان کرد: اين گياه به طور گسترده در رژيم غذايي مردم ساکن کشورهايي مانند پاکستان، فيليپين، پاناما، نپال و هندوستان قرار دارد و کشت مي شود. با توجه به اين که در ايران مناطقي وجود دارد که مي توان اين محصول را در آن مناطق کشت کرد، مي توان با همکاري بخش خصوصي، خصوصاً کشاورزان کشت اين گياه ارزشمند را در کشور رواج داد.