مهدی
شکیبایی
جنگ
علیه غزه مساوی است با تسلیح کرانه باختری 2 شهریور - 95
با در نظر گرفتن
جمیع شرایط، وقوع هرگونه جنگی در مقیاس نامحدود و یا حتی درگیری محدود در پی اقدام
اخیر ارتش رژیم صهیونیستی علیه باریکه غزه دور از ذهن به نظر می رسد و احتمالا
لیبرمن برای تحقق دو مهم دستور آتش بازی داده است.
گروه بین
الملل خبرگزاری فارس؛ مهدی
شکیبایی*:
باریکه غزه طی عصر
دیروز و بامداد امروز دوشنبه هدف حملات توپخانه ای شدید ارتش رژیم صهیونیستی بود
تا جاییکه گمانه زنی ها در خصوص احتمال شروع یک درگیری محدود و در برخی موارد جنگی
فراگیر علیه این منطقه از فلسطین آغاز شد.
شاید بر روی کاغذ
وقوع یک چنین جنگی بدور از ذهن به نظر رسد لیکن این گمانه زنی ها از آن رو در سطح
رسانه ها اهمیت یافت که به تازگی یک مسلمان ستیز افراطی تحت نام آویگدور لیبرمن
رئیس حزب یسرائیل بیتنا (اسراییل خانه ما) زمام وزارت جنگ رژیم اشغالگر قدس را به
دست گرفته و چه بسا برای عرض اندام و یا تغییر در معادلات منطقه ای پیرامونی
فلسطین بخواهد دست به چنین حماقتی بزند.
به رغم این و با در
نظر گرفتن جمیع شرایط، وقوع هرگونه جنگی در مقیاس نامحدود و یا حتی محدود و کم
دامنه در پی این اقدام ارتش رژیم صهیونیستی حتی با حضور لیبرمن در راس ماشین جنگی
اسراییل دور از ذهن به نظر می رسد و احتمالا او برای تحقق دو مهم دستور آتش بازی
جدید داده است:
1- محک وضعیت و توان
گروههای مقاومت اسلامی در درون غزه
2- پاسخ به منتقدان
داخلی که او را در تصدی وزارت جنگ بی کفایت می دانند
نظر به ادامه
انتفاضه قدس (از اکتبر 2015 آغاز شده) در کرانه باختری و توسعه جغرافیای درگیری از
قدس به تمامی نقاط کرانه باختری و احتمال انتقال گروههای مقاومت و تجهیزات نبرد از
نوار غزه به کرانه جهت تشدید انتفاضه، رژیم صهیونیستی با آتش باری جدید به دنبال
پیشگیری است تا به این ترتیب نیروهای مقاومت را در حالت ترس و تهدید جنگ نگه دارد.
لیبرمن به خوبی می
داند با توجه به فعال بودن انتفاضه در کرانه باختری، تحمیل هرگونه درگیری حتی
محدود در نوار غزه به یکپارچگی نیروها و انگیزه ها در درون فلسطین میان اهالی
کرانه باختری، نوار غزه و قدس منجر شده و فضا برای انتقال تجهیزات از نوار غزه به
کرانه باختری و چه بسا قدس و تسلیح انتفاضه مساعد خواهد شد.
از جمله عوامل موثر
در موفقیت انتفاضه دوم فلسطینی ها در سال 2000 که به حصارکشی اسراییلی ها به دور
خود در قالب دیوار حایل و همچنین فرار سرمایه ها از اسراییل انجامید، پیوند عناصر
نیروهای مقاومت فلسطینی در این دو منطقه بود.
این عامل چنان رخنه
ای در منظومه امنیتی اسراییل ایجاد کرد که بلافاصله یک کمیته هماهنگ کننده امنیتی
به ریاست ژنرال کنت دایتون آمریکایی در کرانه باختری با حضور نمایندگان اسراییل و
تشکیلات خودگردان فلسطین تشکیل شد. ماموریت این کمیته هماهنگی برای دستگیری عناصر
مقاومت در عرصه میدانی و تفکیک جغرافیایی میان کرانه و نوار غزه بود. هدف نخست با
سرعت حیرت انگیزی تحقق یافت و هدف دوم پس از برگزاری انتخابات مجلس قانونگذاری در
سال 2006 با بهانه گیری های تشکیلات خودگردان به ریاست محمود عباس جامه عمل به خود
پوشید و از همان زمان نوعی تفکیک میان اهالی نوار غزه و کرانه باختری ایجاد شد.
از سال 2006 تاکنون
تل اویو مراقب استمرار این تفکیک جغرافیایی بوده و از پیوند این دو ممانعت کرده
است. وقوع هرگونه جنگی علیه نوار غزه حتی محدود و کم دامنه بی شک زمینه های مناسبی
جهت یکپارچگی این دو منطقه از فلسطین ایجاد خواهد کرد که کمترین نتیجه آن تسلیح
کرانه باختری محصور شده توسط تشکیلاتی ها و اسراییلی ها است.
