يادداشت روز انین نامه ی کیهان " خوش خيالي در جنگ اقتصادي! "

اوین نامه ی کیهان شنبه 20 آذرماه سال 1395
    
يادداشت روز  انین نامه ی کیهان " خوش خيالي در جنگ اقتصادي! "
معلوم نیست اگر چنانچه سفارت آمریکا درتهران اشغال نمی شد . همچنین جنگ خانمانسوز 8 ساله موهبت الهی ایران وعراق به وقوع نمی پیوست و رژیم ولایت فقیه استبدادی  دمکراتیک بود و یک ارتش منظم ویک پلیس داشت تانیاز به  ارگان های نظامی وشبه نظامی و اطلاعاتی وامنیتی گوناگون وموازی کار نباشد  .بالاخره تلاش مخفی برنامه هسته ای و دست یابی به سلاح هسته ای نمی شد تاموجب تحریم هاو بحران و رکود اقتصادی ودرنهایت برجام نشود .آن موقع قلم بردستان اوین نامه ی  سربازجوشریعت نداری می خواستند چه موضوعات مهم دیگر قلمفرسایی ولغزخوانی وتهدیدو .... کنند؟
فهم چرايي تمديد قانون تحريم هاي ايران –موسوم به ISA- از سوي آمريکا از اهميت ويژه اي برخوردار است و اين فهم کمک شاياني به چگونگي برخورد با اين ماجرا مي کند. مروري بر مواضع و تحليل هاي مختلف داخلي نشان مي دهد نگرش يکساني در اين زمينه وجود ندارد و به همين دليل راهکارها و واکنش هاي متفاوتي نيز ارائه مي شود. حال آنکه مروري بر مواضع رسانه اي و سياسي آمريکايي ها به عنوان حريف جمهوري اسلامي ايران نشان مي دهد آنان در اين زمينه از اتفاق نظر و عمل کاملي برخوردارند.
    
کمتر از دو ماه پيش (قبل از تصويب قانون تمديد تحريم ها در مجلس نمايندگان و متعاقب آن سنا) انديشکده آمريکايي «بنياد دفاع از دموکراسي ها» نشستي قابل توجه را با محتواي «ابزارهاي مالي آمريکا عليه ايران» برگزار کرد. استوارت لوي يکي از مهمانان اين نشست بود. او را مي توان در واقع آغازگر جنگ مالي واشنگتن عليه تهران دانست. کسي که کار خود را به عنوان معاون خزانه داري آمريکا در سال 2004 در دوره رياست جمهوري جرج بوش پسر آغاز کرد و حتي کنار رفتن دولت جمهوريخواهان و روي کار آمدن دولت دموکرات اوباما نيز مانع از ادامه کار وي براي پيش بردن جنگ اقتصادي عليه ايران نشد. وي در بخشي از سخنراني خود در اين نشست اذعان مي کند در ابتداي شروع به کار خود نگرش عمومي در ميان سياستمداران ارشد آمريکايي اين بوده است که ابزار تحريم مالي عليه ايران ناکارآمد است و پيگيري آن فايده ندارد؛ « يادم مي آيد يک روز در سال 2004 يا اوايل 2005 به ديدن رئيس جمهور رفتم تا در اين باره با او صحبت کنم و او گفت که هيچ دليلي براي انديشيدن به اعمال تحريم ها عليه ايران وجود ندارد زيرا وقتي تحريم هايي اعمال کنيم، ما تنها مي مانيم و کسي با ما همراهي نمي کند
    
وي در ادامه به نکته اي بسيار مهم اشاره مي کند و مي گويد؛ « حال اين سوال مطرح است که چرا جنگ مالي عليه ايران، نتيجه بخش بود؟ نکته نخست اينکه، براي اعمال اين تحريم ها، حمايت هاي بسيار زيادي به ويژه در داخل دستگاه هاي دولتي آمريکا وجود داشت.درخصوص اين قضيه شاهد بوديم که همه مقامات دولتي، پاي کار آمدند و از اين برنامه حمايت کردند.درعين حال، ما با استفاده از تجربيات و ناکامي هاي گذشته در اعمال تحريمها متوجه شده بوديم که چگونه مي توان بخش خصوصي را با خودمان همراه کنيم. ما در اين زمينه فکر کرده بوديم و اينکه چگونه از گام هاي کوچک شروع و ديگران را با خودمان همراه کنيم.متوجه شده بوديم که چگونه کارها را از اقدامات کوچک شروع کنيم و اين گام ها را ادامه بدهيم و به موازات گسترش تلاش هايمان، اين گام ها را نيز بيشتر و بيشتر کنيم
    
توضيحات استوارت لوي نشان مي دهد يک اجماع عمومي و کامل در زمينه جنگ مالي با ايران در آمريکا وجود داشته است. اجماعي شامل سياستمداران از بالاترين رده تا رده هاي مياني و پاييني و حتي بخش خصوصي. نگاهي به وضعيت رسانه اي و تبليغات و توليدات فرهنگي اين کشور نيز طي اين سال ها نشان مي دهد دستگاه عريض و طويل رسانه اي و تبليغاتي آن کاملاهماهنگ و همسو با اين جنگ اقتصادي بوده و هست. براي نمونه مي توان به سريال معروف homeland اشاره کرد که در آن ماموران آمريکايي به دنبال يک گروه تروريستي هستند و در تحقيقات خود از طريق نقل و انتقالات بانکي به يک ايراني مي رسند که تروريست ها را تامين مالي مي کند! اوج اين اجماع را مي توان در تمديد تحريم هاي اخير مشاهده کرد. دو حزبي که در انتخابات هيچ حريمي براي تخريب هم قائل نبودند در اين مسئله چنان عمل کردند که گويي يک حزب و حتي يک خانواده هستند!
    
اين وضعيت جبهه حريف را با وضعيت داخلي خودمان مقايسه کنيد. نتايج جالب نيست و در برخي موارد تاسف بار است. مدير مسئول روزنامه شرق اعتراف مي کند برجام از سوي دولت و اصلاح طلبان براي عبور از سد افکار عمومي بزک شده است! امروز هم که ديگر چيزي از روح و جسم برجام باقي نمانده از گور خالي آن نيز دست نمي کشند و مدح و ثنايش را مي گويند و نظرات عجيب و غريبي براي حفظ دستاوردهايش مي دهند! براي نمونه يک خبرگزاري دولتي پس از طرح اين ادعا که تمديد تحريم ها هم نقض برجام هست و هم نيست، در پايان از دل اين بدعهدي و عهد شکني نسخه نزديکي – بخوانيد سازش- با دولت ترامپ را ارائه مي دهد؛ «بنابراين دولت تدبير و اميد بايد براي جوسازي هاي داخلي و بين المللي مسير تعادل و صبر و در عين حال تلاش براي برقرار کردن هر چه سريع تر تعامل با تيم سياست خارجي ترامپ و مشاوران نزديک وي را در اين رابطه دنبال کند.» نکته قابل تامل آن است که تصميم سازان و انديشکده هاي آمريکايي نيز همين نسخه را مي پيچند. رويترز مي گويد؛ «نبايد از اين واقعيت غفلت کرد که براي غرب ادامه اجراي توافق هسته اي موضوعي بسيار حياتي است» و در ميزگرد شوراي آتلانتيک با موضوع «راهبرد جديد براي روابط آمريکا و ايران در دوره گذار» کارشناسان شرکت کننده با ذکر علل مختلف تاکيد مي کنند دولت آمريکا بايد با ايران رابطه داشته باشد و نبايد ارتباطي که در زمان دولت اوباما و وزارت جان کري و در چارچوب مذاکرات هسته اي ايجاد شد، قطع شود و رئيس جمهوري آينده هر کسي که باشد، بايد اين ارتباط را حفظ و آن را تقويت کند زيرا حل مسائل منطقه بدون نقش و مشارکت ايران غيرممکن است.
    
به سوال اوليه بازمي گرديم؛ آمريکايي ها چرا دست به تمديد قانون تحريم ها زدند؟ دوستان دولتي شايد تحليل هاي امثال ما را به حساب رقابت و انتخابات و بي سوادي و ... بگذارند. پس بهتر است پاسخ را از زبان همان هايي بشنويم که اين تحريم ها را وضع کردند. مارک دوبوويتز مدير عامل انديشکده آمريکايي «بنياد دفاع از دموکراسي ها» و از افراد کليدي در جنگ اقتصادي عليه ايران در اين باره مي گويد؛ «قانون تحريمهاي ايران که از چند سال پيش اعمال شده است امسال پايان مي يابد و بايد درباره تمديد آن فکر کرد. اگر اين تحريمها پايان يابد دولت آتي آمريکا در وضع بدي قرار خواهد داشت زيرا در اين صورت، قوه مجريه بايد از احکام رياست جمهوري استفاده کند تا اين تحريمها را بار ديگر اعمال کند.در اين صورت، امکان عمل مهمي براي دولت آمريکا از بين مي رود که همواره هم بسيار مهم بوده است يعني امکان بازي پليس خوب و پليس بد. وقتي تحريمهاي کنگره تمام شود، ديگر دولت آمريکا نمي تواند پليس خوب و پليس بد را بازي کند زيرا ديگر قوه مقننه در اين بازي نخواهد بود و تنها بازيگر اين عرصه، فقط قوه مجريه خواهد بود. اين درحالي است که وجود نقش آفرينان براي بازي پليس خوب و پليس بد ضروري است. با اين شيوه مي توان از فشارهاي هدفمند بهره گرفت. اگر قانون تحريمهاي ايران تمديد نشود، ضربه اي مهلک به اين روند وارد خواهد شد. در نتيجه، اميدوارم کنگره آمريکا اقدام لازم را صورت بدهد و اين قانون را تمديد کند
    
با اين تفاصيل باز هم مدعيان حمايت از دولت مي توانند برجام را بزک و ادامه تحريم ها را لاپوشاني کنند و مدعي شوند که خير و صلاح مردم را مي خواهند. رهبر معظم انقلاب اسلامي بارها طي دوره مذاکرات و پس از توافق فرموند که اين ماجرا تجربه اي براي رشد ملت است. گويا عده اي از اينکه نتايج اين تجربه به بار بنشيند و وفاقي جمعي و عمومي در ميدان اين نبرد سهمگين صورت پذيرد، واهمه اي جدي دارند. البته واهمه اين جريان قابل درک است. چرا که روي ديگر به بار نشستن اين تجربه، مجاهدت و تلاش و ايثار است. در ميدان جنگ بايد از خود گذشت. در ميدان جنگ اقتصادي، حقوق نجومي تقسيم نمي کنند! نويسنده: محمد صرفي