يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "مگر انتخاب خودتان نيست؟! "

 اوین نامه ی کیهان 3 شنبه 31 مرداد ماه سال 1396
يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "مگر انتخاب خودتان نيست؟! "

سربازجو شریعت نداری بدون توجه  که قبل از معرفی وزرای کابینه دوازدهم از سوی روحانی اطلاعات سپاه  حسین فریدون رابازداشت وتحویل قوه فاسد قضاییه داد تابرایش پرونده سنگین فاسد مالی تشکیل دهد تا سپس با وثیقه بس سنگین 50 میلیاردتومانی بطور موقت آزادشود تاروحانی هم وامدار وهم مجبور به دیدار فرماندهان سپاه وبسیج شود وتن به درخواست های شان بدهد .
 عجیب تراینکه  نه روحانی  عقب نشینی از افشاگری گذشته  خودمحور دولت تفنگ وموشک و رسانه واقتصاد پاسداران  کرد که وادارشد ازسیاست موشکی پاسداران دفاع   کندو بودجه نظامی اش را افزایش دهد . مهمتراین که  تن به چندگزینه های  تحمیلی وزارتخانه های کلیدی کابینه دوازدهم  به دهد و برخلاف قول های داده شده انتخاباتی اش هیچ نامزد زن وزیر هم معرفی نکند.
از سوی دیگر فراکسیون امیدمدعی حامی دولت مجبور شد دریک اقدام مشکوک زد وبند پشت پرده با دوفراکسیون اصول گرایان به وزرای دفاع و کشور و دادگستری وارتباطات و ارشاد ... رأی دهند که مورد حمایت خامنه ای و فراکسیون حامی پاسدار علی لاری جانی و جبهه متحد ارتجاع مصباح یزدی بودند . درحالی که اعضای فراکسیون امید به وزیر نیروی مدعی اصلاح طلب به سابقه بالارفتن ازسفارت آمریکا در13 آبان 58 رأی ندادند.
بااین وجود سربازجو شریعت نداری ازموضع بازجویی ومتهم کردن مدعیان اصلاح طلب مدعی شده است:
اعتراض گسترده مدعيان اصلاحات به ترکيب کابينه دوازدهم که از هنگام معرفي وزراي پيشنهادي آغاز شده و اين روزها، پس از راي اعتماد مجلس به آنها نيز با شدت ادامه دارد، طبيعي به نظر نمي رسد، چرا که اعضاي کابينه جديد، چه وزرا و چه معاونان رئيس جمهور، تقريبا بدون استثناء از جبهه اصلاحات و يا کارگزاران که خواهرخوانده و همسو با اصلاحات است، انتخاب شده اند، بنابراين اعتراض اصلاح طلبان به ترکيب کابينه اي که خود از اعضاي اصلي آن هستند غيرقابل قبول تلقي مي شود و قبل از آن که واقعي باشد، مصنوعي به نظر مي رسد.
 بهرحال سربازجو شریعت نداری پس ازردیف کردن اتهامات بیشتر علیه مدعیان اصلاح طلب متهم به فتنه آمریکایی – اسراییلی که برنامه کارشکنی علیه دولت دارند  درپایان تحلیل  بازجویی واتهام خود نتیجه  گرفته است:
بالاخره با توجه به سابقه سوء برخي از مدعيان اصلاحات و همراهي آشکار شماري از آنان با اصحاب و سران فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 اين احتمال وجود دارد که طيف ياد شده برنامه اي براي کارشکني در دولت دوازدهم و بر زمين ماندن دوباره وعده ها تدارک ديده باشد. با اين انگيزه که در فشار حاصل از سختي معيشت و رکود و بيکاري و... راه نجات را در تسليم مقابل باج خواهي دشمنان تابلودار نظام و مردم اين مرز و بوم آدرس بدهد. يعني همان راهي که در فتنه 88 دنبال مي کرد و با ايستادگي و بصيرت مثال زدني ملت ناکام و ناتمام ماند.
    
مقابله با اين ترفند به هوشياري همه مسئولان و مردم و از جمله رئيس جمهور محترم نياز دارد و نبايد از اين واقعيت غافل بود که دشمن وقتي براي فتح قلعه هاي مستحکم، توان عبور از ديوارهاي بلند آن را نداشته باشد، به فريب از دروازه ها وارد مي شود.

اعتراض گسترده مدعيان اصلاحات به ترکيب کابينه دوازدهم که از هنگام معرفي وزراي پيشنهادي آغاز شده و اين روزها، پس از راي اعتماد مجلس به آنها نيز با شدت ادامه دارد، طبيعي به نظر نمي رسد، چرا که اعضاي کابينه جديد، چه وزرا و چه معاونان رئيس جمهور، تقريبا بدون استثناء از جبهه اصلاحات و يا کارگزاران که خواهرخوانده و همسو با اصلاحات است، انتخاب شده اند، بنابراين اعتراض اصلاح طلبان به ترکيب کابينه اي که خود از اعضاي اصلي آن هستند غيرقابل قبول تلقي مي شود و قبل از آن که واقعي باشد، مصنوعي به نظر مي رسد. اما، چرا مدعيان اصلاحات اصرار دارند کابينه اي را که به خودشان تعلق دارد، غيرخودي! معرفي کنند؟! دراين باره گفتني هايي هست؛ 
    1- دولت دوازدهم برآمده از دولت يازدهم است و ترکيب کابينه با اندکي تغيير که تعيين کننده به نظر نمي رسد همان ترکيب قبلي است. 11 تن از وزراي کابينه جديد، در کابينه قبلي نيز حضور داشته اند، 5 تن از وزراي جديد هم در کابينه قبلي معاون وزير بوده اند و طبيعي است که در جايگاه وزارت نيز ادامه دهنده مواضع و عملکرد وزيري باشند که در دولت قبلي معاون او بوده اند. 2 سرپرست که براي وزارتخانه هاي نيرو و علوم انتخاب شده اند نيز به ترتيب، قائم مقام و معاون وزيران نيرو و علوم دولت يازدهم بوده اند.
    
بنابراين کابينه دوازدهم با اندکي تغيير همان کابينه دولت يازدهم است و سوال اين است که مگر مدعيان اصلاحات که امروزه از همه سو به ترکيب کابينه جديد حمله مي کنند و چينش آن را غيراصلاحاتي مي دانند، با همه توان از کابينه يازدهم که همين کابينه دوازدهم است، دفاع و حمايت نمي کردند؟ اگر ترکيب کابينه جديد را نمي پسندند، چرا از همين ترکيب در دولت يازدهم با همه توان حمايت مي کردند؟! و چنانچه حمايت هاي قبلي خود را خطا و ناشايسته مي دانند چرا بر ادامه همان مواضع و عملکرد دولت يازدهم اصرار دارند و از تغيير احتمالي آن ابراز نگراني مي کنند؟!
    2-
طيف ياد شده از مدعيان اصلاحات به شدت فراکسيون اميد را به باد انتقاد گرفته و اين فراکسيون را در راي اعتماد به وزراي کابينه جديد مقصر اصلي معرفي مي کنند، تا آنجا که از اهانت به آن نيز دريغ نمي ورزند، مثلا؛ يکي از همين مدعيان اصلاحات در مصاحبه با سايت انتخاب مي گويد «ترکيب ليست اميد براي مجلس، عقلاني نبود، بيشتر احساساتي بود»! و يا «افرادي در ليست اميد حضور پيدا کردند که بيشتر دنبال منافع خود هستند»! و يکي ديگر از مدعيان اصلاحات مي گويد «کارنامه فراکسيون اميد به هيچ وجه خوب نيست. عملکرد اين فراکسيون نااميدکننده است»! و دهها نمونه ديگر از اين دست.
    
حمله به فراکسيون اميد در حالي است که نمايندگان عضو اين فراکسيون را همين مدعيان اصلاحات برگزيده و با تعريف و تمجيدهاي آنچناني همگان را به انتخاب آنان تشويق و ترغيب کرده بودند و حالا به گونه اي با اين فراکسيون برخورد مي کنند که انگار اعضاي آن از کره مريخ آمده اند و با مدعيان اصلاحات هيچگونه آشنايي ندارند!
    
اين سوال نيز بي پاسخ مانده است که اگر نمايندگان فراکسيون اميد را شايسته نمي دانند چرا آنان را برگزيده و آنهمه تعريف و تمجيد نثارشان کرده بودند؟! و چنانچه قبولشان دارند، اينهمه پرخاش و اهانت به آنان براي چيست؟!
    3-
مدعيان اصلاحات در حمله به ترکيب کابينه جديد و اعتراض به اعضاي آن، اين پرسش را به عمد و نه از روي غفلت، بي پاسخ مي گذارند که چه کساني را به جاي اعضاي کنوني کابينه در نظر داشته اند که آقاي روحاني از معرفي آنان خودداري ورزيده است؟! رئيس جمهور مي گويد؛ «همه تلاشم را به کار گرفتم، با همه کساني که لازم مي ديدم مشورت کردم، حرف بسياري را گوش کردم، با فراکسيون هاي سه گانه مجلس هم نشست داشتيم، همه را در کنار هم قرار داديم. بهترين هايي که توانستيم انتخاب کنيم همين ها بودند
    
خب! مدعيان اصلاحات با چه توجيهي در مقابل اين اظهارات آقاي روحاني سکوت کرده و مثلا نمي گويند چرا فلاني و فلاني و فلاني را انتخاب نکرده اي؟! بخوانيد!
    4
- شايد اين نگاه بدبينانه باشد ولي شواهدي در دست است که جاي چنداني براي خوشبيني باقي نمي گذارد و آن، اين که مدعيان اصلاحات يک حرکت دوسويه را در برخورد با دولت دوازدهم تدارک ديده و در پي اجراي آن هستند.
    
يک سوي اين برخورد، ادامه راهي است که برخي از اعضاي همين جبهه در دولت يازدهم دنبال کردند و نتيجه آن، ناکارآمدي اقتصادي، بر زمين ماندن بسياري از وعده ها، تحميل تحريم هاي بيشتر به جاي لغو تحريم ها، حاشيه سازي هاي مصنوعي که اتلاف نيروي دولت و هزينه شدن امکانات و ظرفيت ها در جاده هاي فرعي را به دنبال داشت، ناراضي تراشي از طريق بي توجهي به معيشت مردم، گسترش بيکاري که در بسياري از زمينه ها مي توانست قابل پيشگيري باشد، واردات بي رويه، عدم برخورد جدي با قاچاق کالا و تعطيلي بسياري از مراکز توليد که برخي از آنها کارخانجات بزرگ و اسم و رسم دار بودند، انفعال در مقابل حقوق هاي نجومي که از آن بوي رضايت به مشام مي رسيد، تن دادن به قراردادهاي خسارت آفرين، نظير قرارداد با توتال، واگذاري کترينگ قطارهاي مسافربري به يک شرکت اتريشي، به پيمان سپردن بزرگراه شمال به يک شرکت ايتاليايي، امضاي معاهده خودتحريمي FATF، امضاي سند ذلت بار 2030 و...
    
اگر نگوئيم بسياري، حداقل برخي از موارد ياد شده به آساني قابل پيشگيري بود ولي متاسفانه مسئولان ذيربط در دولت يازدهم يعني همين مدعيان اصلاحات، بي توجه به هشدارهاي مستند دلسوزان، از ادامه راهي که در پيش گرفته بودند خودداري نکردند.
    
و اما، سوي ديگر برخورد ياد شده ابراز مخالفت با دولت است تا ناکارآمدي احتمالي آن به حساب مدعيان اصلاحات نوشته نشود و مردم از آنان انتظار پاسخگويي نداشته باشند و اين در حالي است که با توجه به آنچه مورد اشاره قرار گرفت؛ کابينه دوازدهم با اندکي تغيير، همان کابينه يازدهم است و اکثريت قريب به اتفاق اعضاي آن، اعم از وزرا و يا معاونان رئيس جمهور برگرفته از ميان اصلاح طلبان و کارگزاران هستند که خواهرخوانده يکديگرند، بنابراين مخالفت مدعيان اصلاحات با ترکيب کابينه نمي تواند منطقي و طبيعي باشد و احتمال ياد شده يعني فرار اصلاح طلبان از پاسخگويي در حالي که اکثريت اعضاي کابينه از همين طيف است، قوت بيشتري مي گيرد.
    5- و بالاخره با توجه به سابقه سوء برخي از مدعيان اصلاحات و همراهي آشکار شماري از آنان با اصحاب و سران فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 اين احتمال وجود دارد که طيف ياد شده برنامه اي براي کارشکني در دولت دوازدهم و بر زمين ماندن دوباره وعده ها تدارک ديده باشد. با اين انگيزه که در فشار حاصل از سختي معيشت و رکود و بيکاري و... راه نجات را در تسليم مقابل باج خواهي دشمنان تابلودار نظام و مردم اين مرز و بوم آدرس بدهد. يعني همان راهي که در فتنه 88 دنبال مي کرد و با ايستادگي و بصيرت مثال زدني ملت ناکام و ناتمام ماند.
    
مقابله با اين ترفند به هوشياري همه مسئولان و مردم و از جمله رئيس جمهور محترم نياز دارد و نبايد از اين واقعيت غافل بود که دشمن وقتي براي فتح قلعه هاي مستحکم، توان عبور از ديوارهاي بلند آن را نداشته باشد، به فريب از دروازه ها وارد مي شود. نويسنده: حسين شريعتمداري