گزیده ها قسمت دوم

گزیده ها قسمت  دوم  25 مهر - 96
    خبر ويژه 
برجام مسئله اول و آخر ما نيست /سرگرم «شوي ترامپ» نشويم
نبايد تماشاچي شوي ترامپ باشيم. عبور از گردنه ترامپيسم، سهل تر از گردنه هايي است که تاکنون به سمتي از آن عبور کرده ايم.
    
روزنامه رسالت در يادداشتي به قلم محمدکاظم انبارلويي نوشت: ترامپ خود را ملزم به هيچ عهد و پيماني نمي داند و آن را هم به همپيمانان و هم رقباي جهاني خود اعلام کرده است. اين عريان ترين سيمايي است که مي توانيم از آمريکاي امروز داشته باشيم.يک حقيقت براي ما روشن است و آن اينکه ديپلماسي خارجي آمريکا براساس راهبرد «سرکاري» بسته مي شود. آمريکايي ها 50 سال است فلسطيني ها را سرکار گذاشتند و با مذاکرات صلح آنها را سرگرم کرده اند. استکبار جهاني از متن و روح هر مذاکراتي فقط توسعه و تسلط خود را در منطقه دنبال مي کند و طرف مذاکره را «سرکار» مي گذارد تا او فرصت انديشيدن درست براي دفاع پيدا نکند.«حزب الله» و «حماس» با خروج از اين برنامه «سرکاري» در راهبرد آمريکا در منطقه اخلال و آن را بلاموضوع کردند.
    
زيست انقلابي ما، اداره کشور، درک راهبردهاي دفاعي ما، فکر کردن به اقتصاد مقاومتي، مسائل فرهنگي و اجتماعي و... دستور کار هميشگي ملت و دولت ايران بايد باشد. آمريکا با سرگرم کردن ما در جنگ سخت و نبرد نرم و اخيراً جنگ ديپلماتيک مي خواهد ما را از مسير درست حرکت کردن در مدار راهبردهاي نظام و رهبري دور کند.
    
برجام نه مسئله اول و نه مسئله آخر است. وزن و ضريب آن در پردازش به مسائل اصلي انقلاب بايد مشخص شود و ما مسير خود را در خط امام و رهبري نبايد گم کنيم. عبور از گردنه ترامپيسم سهل تر از گردنه هايي بوده که تاکنون از آن به سلامت عبور کرده ايم.هفته گذشته آقاي رئيس جمهور در دفاع از برجام به عنوان حمله و هشدار به آمريکا چيزي کم نگذاشت. ويژگي سخن او در دفاع از سپاه به عنوان يک رکن بزرگ در حفظ امنيت ملي قابل تقدير است اما متاسفانه روزنامه هاي دوم خردادي در اوج بدعهدي آمريکا هنوز از بزک کردن چهره دشمن خجالت نمي کشند. آنها سخنان رئيس جمهور را در صفحه اول خود يا واتاب ندادند يا اگر دادند ناظر به اين موضع گيري صريح و روشن ضد آمريکايي نبود. اين رسانه ها بايد تکليف خود را با مردم معلوم کنند. آنها نمي توانند از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي يارانه بگيرند اما به نفع فرهنگ و ارشاد آمريکايي کار کنند. مگر همين رئيس جمهور نبود که آنها براي دفاع از او سنگ تمام گذاشتند پس چه شده است که مواضع صريح ضد آمريکايي و منطبق بر صيانت از امنيت ملي او را سانسور يا کم رنگ مي کنند؟!
خبر ويژه 
با خودت چند چندي آقاي مطهري؟!
علي مطهري مي گويد، روحاني در معرفي وزير علوم تعلل کرده و بايد مانند احمدي نژاد مستقل عمل کند.
    
وي در گفت وگو با ايسنا، از تاخير روحاني در معرفي نامزد پيشنهادي براي وزارت علوم انتقاد کرد و مدعي شد: علت طولاني شدن معرفي وزير علوم به روش آقاي روحاني برمي گردد. ايشان مي خواهد رضايت همه نهادها و دفتر رهبري را جلب کند و چنين چيزي ممکن نيست. در واقع حق مجلس ضايع مي شود. تنها نهادي که بايد نظر بدهد، مجلس است. رئيس جمهور بايد گزينه پيشنهادي خود را معرفي کند و مجلس بايد نظر بدهد.
    
وي افزود: الان در معرفي وزير علوم آقاي روحاني بايد آن کسي را که خودشان اصلح مي دانند، معرفي کنند و منتظر اعلام رضايت ديگران نباشند. همين سرپرست فعلي وزارت علوم آقاي دکتر سيد ضياء هاشمي به نظرم مناسب است. چرا کار را معطل کرده اند؟ آقاي احمدي نژاد در اينگونه موارد مستقل تر عمل مي کرد و کمتر اجازه دخالت مي داد.
    
درباره اين اظهارات چند نکته شايسته يادآوري است. اولاً نامزد پيشنهادي رئيس جمهور براي وزارت علوم، در ساعات آخر منصرف شد و اين انصراف هيچ ربطي به نهادهاي ديگر نداشت. ثانياً آقاي روحاني يک بار به صراحت ادعاي دروغي را که مطهري مجدداً مطرح مي کند، رد و تکذيب کرده و با اين وجود معلوم نيست کسي که درست يا غلط عنوان نايب رئيسي مجلس را يدک مي کشد، اصرار دارد به شايعه پراکني مسموم رسانه ها و محافل ضد انقلاب فريب بدهد؟ چه کساني مطهري را تحريک به اين فضاسازي مسموم مي کنند؟!
    
ثالثاً مطهري در حالي از ضايع شدن حق مجلس سخن مي گويد که در طول 4 سال گذشته اغلب در قواره وکيل الدوله عمل کرده و فاقد کمترين اراده و استقلال راي بوده است. نمونه فاحش اين قضيه، در تصويب 20 دقيقه اي برجام در مجلس است که مطهري در واکنش به اعتراض ها درباره اين شتابزدگي مدعي شد 20 دقيقه هم براي بررسي و تصويب برجام زياد بود«!» چنين شخصي چگونه مي تواند از حق و حرمت مجلس سخن بگويد؟
    
رابعاً ستايش استقلال عمل آقاي احمدي نژاد از سوي مطهري هم قابل تامل است. علي مطهري اولين بار با اصرار احمدي نژاد و دولت وي، در فهرست اصولگرايان وارد مجلس شد. او در عين حال اين اواخر به موضع مقابله به هر قيمت با احمدي نژاد و دولت وي افتاد و از همين مستقل عمل کردن احمدي نژاد شاکي بود؛ حالا معلوم نيست که چگونه همان روحيه مورد اعتراض مطهري، تبديل به روحيه مورد تحسين شده است.
    
مطهري در بازي مشترک - و به ظاهر مقابله جويانه- با حلقه انحرافي، افتضاح و بي آبرويي دو طرفه استيضاح وزير کار در زمستان 91 را پديد آوردند که اين هم از حوادث عبرت آموز است. در آن قضيه نيز، طرف دعوا و منازعه مطهري احمدي نژاد و روحيه خاص او بود و وزير وقت کار و رفاه دستمايه اين دعوا شد.
خبر ويژه 
سر دولت كلاه رفته اما روحاني به منتقدان پرخاش مي كند
عصبانيت اخير روحاني در سخنراني اش در دانشگاه محصول سرنوشت نامعلوم نوزاد برجام است.
    
به نوشته مشرق نيوز، آقاي روحاني در دانشگاه تهران مجددا به منتقدان حمله کرد.
    
در شرايطي که ترامپ تلاش دارد تا اهداف و سياست هاي خصمانه اش به ويژه در بخش مسائل خارجي را به پيش ببرد و حالا ديگر دست از سر جناح مخالف خود برداشته و کمتر منتقدينش را مورد حمله قرار مي دهد اما روحاني رويکرد متفاوتي را در پيش گرفته است و تمرکز خود را بيشتر معطوف به منتقدين کرده است.
    
کمتر سخنراني از رئيس جمهور مي توان شنيد يا خواند که وي سخن از نقدپذيري دولتش بزند و منتقدين را با الفاظي خاص تخطئه 
    
و تخريب نکند.
    
در همين حال و در شرايطي که از رئيس دولت و تيم رسانه اي آن انتظار مي رود تا به واسطه «زايمان ناقص برجام» پيکان حملات خود را متوجه بدعهدي و سياست خصمانه ايالات متحده نمايند، روزنامه هاي زنجيره اي با بزک اروپاييان از تقابل اروپا و آمريکا نبرد خيالي مي سازند و رئيس دولت نيز تنها به اعلام موضعي کم اثر عليه دولت ترامپ اکتفا مي کند.
    
بخش عمده انرژي دولت روحاني و رسانه هاي زنجيره اي، مصروف حمله به منتقدين برجام مي شود گويا بدعهدي آمريکايي ها نتيجه سياست منتقدين بوده نه دولت يازدهم و دوازدهم! در اين رهگذر رئيس جمهور براي توجيه عملکرد خود در توافق برجام از تفسير برجامي آيات قرآن و عاشوراي حسيني نيز دريغ نمي کند.
    
سوال اينجاست که حسن روحاني نگران چيست؟ چرا او به منتقدين حمله مي نمايد؟
     
مقام معظم رهبري اخيرا فرمودند: «اشکالي که نسبت به مذاکرات هسته اي داشته و داريم و مکرر نيز در جلسات با مسئولان مطرح کرديم اين است که مذاکره اشکالي نداشت اما بايد در اين مذاکره مراقبت و دقت لازم انجام مي گرفت تا اينگونه نباشد که هر غلطي که طرف مقابل انجام بدهد، نقض برجام محسوب نشود اما هر اقدام ايران، نقض برجام محسوب شود».
    
بيش از همه رئيس جمهور درک کرده که روح و جسم برجام به بدترين شکل ممکن مورد تعرض قرار گرفته است.
    
متاسفانه روحاني کليد نجات از اين ناکامي را در ساخت بحران مي بيند؛ بحران سازي هايي که برخي از آنها با وجود منقضي شدن تاريخش همچنان براي دولت موثر خواهد بود و حمله به منتقدين از جمله آنهاست. در اين صورت با تشديد فشار از سوي آمريکايي ها، دولت روحاني در عوض اقدام متقابل، بحران هاي داخلي جديدي را براي انحراف افکار عمومي از مسائل اصلي شکل خواهد داد.
دروغ 86 ميليارد دلاري براي بزك برجام
دستاوردسازي ناشيانه روزنامه دولت

گروه اقتصادي- ارگان رسانه اي دولت در حالي از ارقام عجيب و غريب قراردادهاي پسابرجام خبر مي دهد که جزئيات آمارهاي رسمي نشان مي دهد سرمايه وارد شده به کشور در دولت روحاني با افت محسوسي مواجه شده است
    
نزديک به دو سال از اجراي برجام مي گذرد، دو سالي که تقريبا «هيچ» توفيقي براي اقتصاد ايران نداشت؛ چه اينکه از سويي مشکلات ورود پول به کشور همچنان پابرجا ماند و از سوي ديگر بانک هاي بزرگ جهاني کماکان به قطع همکاري خود با ايران ادامه دادند
    
به عنوان نمونه، همين چند روز پيش يک شرکت دولتي واردکننده غذاي دام، در جريان يک مناقصه بين المللي که با همکاري نکردن «بانک هاي بين المللي» با ايران مواجه شد، ناکام مانده و محمد جواد ظريف، وزير امورخارجه هم در نشست اخير وزراي خارجه ايران و 1+5، فهرستي از گلايه هاي ايران را طرح کرد و گفت که ايالات متحده آنطور که در توافق هسته اي مقرر شده، تحريم ها را رفع نکرده و «ما هنوز نمي توانيم در انگلستان يک حساب بانکي باز کنيم
    
با وجود شواهد و قرائن بسياري درباره ناکامي برجام در رفع تحريم ها که حتي شامل گفته هاي مقامات دولتي هم مي باشد، جرياني تلاش دارد تا عدم تغيير محسوس در شرايط اقتصادي کشور را در پسابرجام پوشانده و چهره برجام را بزک کند
    
در همين راستا، روزنامه ايران طي گزارشي که روز گذشته منتشر کرد، مدعي شد: «ايران در دوران پسابرجام تاکنون بيش از 14 ميليارد دلار سرمايه خارجي جذب کرده و تاکنون 86 ميليارد دلار قراردادهاي مختلف در حوزه هاي تجاري، سرمايه گذاري و فاينانس عقد کرده است.» 
    
ادعاي جذب 14 ميليارد دلار سرمايه گذاري خارجي در پسابرجام، اوايل مهرماه هم توسط اسحاق جهانگيري، معاون اول رئيس جمهور مطرح شده بود؛ ادعايي که بيش از ايجاد خوشحالي ميان فعالان اقتصادي، بيشتر موجب اعجاب و حيرت آنها شد
    
اين در حالي است که آمارهاي رسمي در حوزه سرمايه گذاري خارجي، بيانگر واقعيت ديگري است، واقعيتي که مسئولين دولتي شايد با وجود اطلاع از آن بر مواضع غلط خود پافشاري مي کنند
    
طبق آمارهاي رسمي سرمايه گذاري خارجي، که توسط سازمان کنفرانس تجارت و توسعه ملل متحد (آنکتاد) منتشر مي شود. مقايسه عملکرد دولت تدبير و اميد در جذب سرمايه خارجي در مقايسه با دولت گذشته نشان مي دهد سرمايه گذاري خارجي در زمان حسن روحاني کاهش محسوسي پيدا کرده است
    
بر اين اساس، دولت يازدهم در چهار سال فعاليت خود (۹۲، ۹۳، ۹۴ و ۹۵) مجموعا ۱۰ ميليارد و ۵۷۷ ميليون دلار سرمايه خارجي جذب کرد، در حالي که دولت دهم در چهار سال فعاليت خود (۸۸، ۸۹، ۹۰ و ۹۱) موفق به جذب ۱۵ ميليارد و ۵۷۱ ميليون دلار سرمايه خارجي شده بود. بنابراين بايد گفت در دولت حسن روحاني، روند سرمايه گذاري خارجي در کشور با افت فاحش پنج ميليارد دلاري روبرو شد که رقمي نزديک به 47 درصد مي شود
    
نگاهي به آمارهاي رسمي که از سوي وزارت صنعت، معدن و تجارت با عنوان «گزارش وضعيت سرمايه گذاري خارجي در ايران» در سال 95 منتشر شده است، هم نشان مي دهد در سه سال پاياني دولت دهم 12/6 ميليارد دلار سرمايه گذاري مستقيم خارجي جذب شده بود که اين رقم در سه سال ابتدايي دولت يازدهم به 7/2 ميليارد دلار کاهش يافته است./
    
اين رقم براي سال 2016 هم از سوي آنکتاد 3/7ميليارد دلار اعلام شد تا نشان دهد ميانگين ورود سرمايه گذاري خارجي در دولت روحاني سالانه 2/6 ميليارد دلار بوده که نسبت به سه سال پاياني دولت احمدي نژاد 45 درصد کاهش را نشان مي دهد. لذا اولين نکته مهم درخصوص سرمايه گذاري خارجي، اين است که هم بر مبناي آماري که توسط «وزارت صنعت» و هم توسط «آنکتاد» منتشر شده، مي بينيم وضعيت ورود سرمايه به کشور در اين دولت نه تنها تحول مثبتي نداشته، بلکه «بدتر» هم شده است
    
دومين نکته هم مربوط به آمار پسابرجام است که با توجه به اينکه قسمت عمده زمان اجراي آن در سال 95 (يعني زماني که سرمايه گذاري خارجي به رقم سه ميليارد دلار رسيد) بوده است؛ آمار سرمايه گذاري خارجي 14 ميليارد دلاري، اساسا غيرواقعي و حيرت انگيز مي نمايد
        
هزار وعده خوبان يکي وفا نکند
    
قسمت دوم سخن روزنامه ايران درباره فتوحات برجامي، مربوط به بستن 86 ميليارد دلار قرارداد تجاري، سرمايه گذاري و فاينانس است. موضوعي که با نگاهي به جزئيات آن، سست بودنش به راحتي مشخص مي شود.
    
به عنوان نمونه در اين گزارش در حالي به قراردادهاي ايران با ايرباس و بوئينگ با حجمي در حدود 50 ميليارد دلار اشاره شده که اين هواپيماها در شرايط عدم توانايي دولت و ايران اير در جذب فاينانس، همه از محل مصوبه 330 ميليون دلاري هما از محل صندوق توسعه ملي که آن هم ميراث دولت دهم بود، خريداري شده است و در نبود فاينانس کننده به نظر مي رسد از اين پس ورود ديگر هواپيماهاي پسابرجامي با مشکل مواجه شود
    
چه اينکه نوبخت چندي پيش در يکي از جلسات مجلس گفته بود: «شما را به حضرت عباس، ديگر خدا را که قسم خيلي داديم، به حضرت عباس قسم مي دهيم، به [بودجه] جاري اضافه نکنيد... شما ها به ما مي گوييد آقا چرا بودجه عمراني را انجام نمي دهيد، مي دانيد چرا؟ [چون] 15 هزار ميليارد تومان به من مي گوييد که پول نقد، [در] ماه هاي اول سال به کشاورزان زحمتکش بدهيم... منتها از کجا من بياورم؟ نداريم که بدهيم
    
به عبارت ديگر، در حال حاضر دولت با مشکلاتي درباره منابع مالي روبرو بوده و فاينانس ها هم براي خريد اين هواپيماها تامين نشده است، لذا خيلي نمي توان اميدي در عمل به اين قراردادها بست
    
در نمونه اي ديگر، اين روزنامه در حالي به قرارداد 354 ميليون دلاري سايپا و رنو اشاره شده که کارلوس گوسن، مدير ارشد اجرايي رنو در پي وقايع سياسي اخير (مبني بر خروج آمريکا از برجام) گفته بود: «اگر تجارت با ايران غيرممکن شود با همکاري يکديگر برنامه اي طراحي مي کنيم که تجارتمان در آنجا را تعليق کنيم
    
به عبارت ديگر، در صورت اعمال تحريم ها و بروز مشکلات مربوط به آن، قرارداد با رنو هم تحت الشعاع قرار گرفته و احتمالا منتفي خواهد شد. سابقه شرکت هايي مانند توتال که حدود 7/5 ميليارد دلار قرارداد بسته هم نشان مي دهد در زمان تحريم نمي توان اميدي به ادامه فعاليت آنها در ايران داشته باشيم، همانطور که در گذشته هم در زمان تحريم، ايران را ترک کردند. به عنوان سخن پاياني بايد اشاره کرد که روزنامه ايران، به عنوان ارگان رسانه اي دولت در حالي از جذب 14 ميليارد دلار سرمايه خارجي و 86 ميليارد دلار انعقاد قرارداد خبر مي دهد که هر کدام از اين دو مورد، به طور کلي قابل خدشه بوده و صرفا در حد نوشته شدن بر روي کاغذ قابل باور هستند.