نقد و بررسی " ارباب حلقه ها ؟ ! (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان یکشنبه 7 تیر ماه سال 1388
"اعتراف گیری عضو سازمان مجاهدین بهزاد نبوی پیش مقدمه متهم کردن موسوی و خاتمی و پرونده سازی به قتل و خیانت و بازداشت و محاکمه کردن شان می باشد"
اکنون که شرایط خطیر و پیچیده و حساس شده است . زیرا که پاسداران کودتاگر رژیم تروریستی آخوندی را در بن بست کامل فرو برده است . بنابراین مأموریت سنگوی پاسداران کودتاگر بس سنگین شده است . بدینوسیله پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری هم وحشت زده و هم ذوق زده شده وارد میدان جنگ تبلیغات روانی علیه ی رقیب وارد میدان کار زار جنگ شده است و از موضع فرار به جلو و آی دزد کنان لو داده است که طرح سناریو وپرونده سازی کردن علیه ی سازمان مجاهدین بهزاد نبوی را هدایت می کند که در کنار جمعیت انگلیسی غارتگر مؤتلفه ی عسگر اولادی از دوران اسدالله لاجوردی جلاد زندان اوین دنبال می کرده است و پس از دوم خرداد سال 76 بسیار جدی تر این پرونده را تعقیب کرده است تا حال که اعتراف کرده است که پیش مقدمه ی باز داشت و اعتراف گیری از عضو دستگیر شده ی این جریان که گزارش اعترافش با تیتر درشت در صحفه ی اول ورق پاره ی کیهان اینگونه عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين و ستاد موسوي: القاي تقلب و ايجاد آشوب از قبل برنامه ريزي شده بود به نمایش گذاشته شده است کلید این پروژه در 20 خرداد بطور علنی کلید خورد .
یعنی افشا کرده است که طراحان کودتاگر پاسدار همه جوانب تقلبات گسترده برای رئیس جمهور کردن پاسدار گماشته ی لوطی جماران و غلامک پاسداران کودتاچی برای حذف کامل رقبا را در نظر گرفته بودند . بهمین دلیل چون تصور نمی کردند موسوی بدلیل فشار اعتراضی مردم به خصوص نسل جوان سرازیر بر توی خیابان ها شده از ترس عقب نشینی کامل و تسلیم شدن و نگران از اتهام خائن شدن مجبور شده است که انتقادای به نتایج حماسه ی تقبات سازی آرای نمایش خیمه شب بازی کند که تبدیل نه به معضل و بحران ، بلکه رژیم تروریستی آخوندی را به بن بست کامل کشانیده است . آنگونه که پس از آتش گشودن مزدوران و دژخیمان برروی تظاهر کنندگان و آلوده شدن چنگال خونین پاسداران کود تاگر مجبور به اجرای سناریوی تکراری ونخ نما شده ی اعترافات تلویزیونی الگو بر داری شده پس از 30 خرداد سال 60 از زندانیان سیاسی در هم کوبیده شده اند که این بار برروی سازمان مجاهدین اسلامی بهزاد نبوی یا بقول خودشان سازمان منافقین 2 اجرا شده است .
بنابراین اکنون پس از اینکه گزارش این اعتراف گیری مسخره که برای انحراف اذهان عمومی و خاموش و خفه و کنترل کردن موج اعتراضات عمومی به ویژه پژواک اعتراضی جوانان آزادیواه تدارک دیده شده است که ابتدا ز طریق خبر گزاری اطلاعاتی – پاسداری – انتظامی – قضائی فارس که جایگزین خبر گزاری دانشجوئی ایسنا و بلند گوی تبلیغاتی پاسداران کودتاچی شده بازتاب داده شد تا به حساب عادی سازی شود و نقش محوری سرباز جو پاسدار حسین شریعتداری در طراحی و اعتراف گیری این پروژه محو گردد . اما چون این پاسدار سربازجوی شکنجه گر پرونده ساز ذوق زده شده و از حول حلیم با سر توی دیگ حلیم افتاده است و به سبک دو ذوقه خوی توبره و آخور وارد صحنه شده است . یعنی اینکه هم از طریق گزارش خبری اعتراف گیری وهم اعتراف کردن در یادداشت روز تلاش کرده است بصورت گاز انبری بر رقیب ضربه ی کاری وارد کند تا با دراز کردن این سازمان یا منافقین 2 به حکیم باشی موسوی و خاتمی برسد. زیرا که رفسنجانی غارتگر و فرصت طلب مکار بساز و بفروش با اعلام سر سپردگی به لوطی جماران و خنجر از پشت زدن به خاتمی و موسوی خودش را کنار کشیده است. پس پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری برروی نام وی فعلاً قلم عفو کشیده است .
بهر حال چون پاسدار دژخیم شریعتمداری به تاریخ مقدمه چینی در تاریخ 20 خرداد رجوع کرده ناخواسته لو داده است که چگونه دست به خود زنی زده است و ثابت کرده است که چطوری به جای زیر برو بر داشتن چشم کور کرده است . چونکه در این اعتراف آشکارا نقش همکاران و مدافعان سعید امامی و عاملان و آمران قتل های زنجیره ای همچون همین پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری و آخوند حسین رو الله حسینیان رو شده است که برای چه این آخوند حامی سینه چاک پاسدار احمدی نژاد تأکید قاطع می کرد که پاسدار گماشته ی لوطی جماران و غلامک پاسداران کودتاچی احمدی نژاد در همان دور اول نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی تقلباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم با اختلاف فاحش برنده می شود این پیش بینی ناشی از چه طراحی برناه ریززی شده از قبل برای حذف و توطئه و دسیسه ای علیه ی رقبا بوده است؟ بهر صورتل اکنون بازی کردن این چنینی همچون بازی کردن با چیز بد بو وگند بد بوئی اش بیشتر در آمدن است.
در خاتمه اینکه سربازجو حسین شریعتمداری به اتکای تجربه بازجوئی و شکنجه گری و اعتراف گیری و تحریف گری و پرونده و سناریو سازی 30 ساله ای که در زندان وورق پاره ی کیهان دارد. اکنون در دفاع از کودتا گران نظامی به جنگ خاتمی و کروبی و موسوی بر خاسته است . کروبی را شیخ گول خورده ای معرفی کرده که متهم به بازیگر تسلیم طلبی است که اهل خیانت به لوطی جماران و کودتاگران پاسدار نمی باشد . خاتمی را متهم به داشتن پرونده ی خیانت در قیام دانشجوئی 6 روزه ی تیر ماه سال 78 کرده است و موسوی را وابسته به بیگانه همچون آمریکا و اسرائیل کرده وعامل قتل های اخیر خیابانی قلمدادنموده است. در صورتیکه جانباختگان اخیر تظارات همگی بدست پاسداران و بسیجیان و بد نامان وزارت بد نام اطلاات و آدمکشان حرفه ای و دژخیمان لباس شخصی به شهادت رسیده اند . از سوی دیگر آخوند های حوزه ی علیه ی قم را نیز تهدید کرده است که نمی بایست از اینان حمایت کنند تا تبدیل به سرپل و راه فرارشان از پاسخگوئی قاتل بودن شان شوند . یعنی همانگونه که این پاسدار دژخیم پرونده ساز کیفر خواست صادر کن در یادداشت روز خود اذعان و تأکید کرده است هدف محاکمه کردن موسوی و خاتمی می باشد تا بدینوسیله جایگاه کودتا گران پاسدار تثبیت شود ومهر کامل بر نفی جمهوریت و تأئید حاکمیت فاشیستی اسلامی مدل طالبانی آخوند انگلیسی مصباح یزدی زده شود . ضمن اینکه تأکید بر پایان پذیری بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی – انتصاباتی نیز زده است. بنابراین اکنون روی سخن با مخاطبان غربی است که دیگر منتظر چه اقدام یا معجزه ای از درون رژیم تروریستی کود تاگر نظامی بربرمنش یاغی بین المللی و پدر خوانده ی تروریست جهانی می باشند تاکه توهم شان بطور کامل ریخته شود که بدانند این رژیم تروریستی و نامشروع ضد بشری اصلاح و تغییر پذیر نمی باشد و آنگونه درنده ووحشی و ضد بشری و قدرت وانحصار طلب و غارتگر است که به آسانی بهترین و بالا ترین مهره های کلیدی و کیفی خودش را با سنگین ترین اتهامات قربانی می کند تا چه رسد به اینکه به خواهد پای بند تعهدات بین المللی خود باشد و دست از اهداف بلند پروازانه ی هسته ای اش بر دارد و به فکر مطالبات و نیاز مردم محروم ایران باشد و برای بقای ننگین خودش دست از صدور تروریسم و بنیاد گرائی و ارتجاع با سیاست دخالت گری در امور داخلی سایر کشور برای بحران آفرینی و جنگ افروزی دست بر دارد و از تلاش مستمر نا آرام سازی و بی ثبات کردن منطقه ی خاور میانه کوتاه بیاید . پس مثل همیشه مجدداً تأکید می شود تنها راه ل نهائی عدم برسمیت شناختن این رژیم ترورستی آخوندی و نمایش خیمه شب بازی اخیر است و همزمان کوشش جهانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران است .
هوشنگ – بهداد
یکشنبه 7 تیر ماه سال 1388
"اعتراف گیری عضو سازمان مجاهدین بهزاد نبوی پیش مقدمه متهم کردن موسوی و خاتمی و پرونده سازی به قتل و خیانت و بازداشت و محاکمه کردن شان می باشد"
اکنون که شرایط خطیر و پیچیده و حساس شده است . زیرا که پاسداران کودتاگر رژیم تروریستی آخوندی را در بن بست کامل فرو برده است . بنابراین مأموریت سنگوی پاسداران کودتاگر بس سنگین شده است . بدینوسیله پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری هم وحشت زده و هم ذوق زده شده وارد میدان جنگ تبلیغات روانی علیه ی رقیب وارد میدان کار زار جنگ شده است و از موضع فرار به جلو و آی دزد کنان لو داده است که طرح سناریو وپرونده سازی کردن علیه ی سازمان مجاهدین بهزاد نبوی را هدایت می کند که در کنار جمعیت انگلیسی غارتگر مؤتلفه ی عسگر اولادی از دوران اسدالله لاجوردی جلاد زندان اوین دنبال می کرده است و پس از دوم خرداد سال 76 بسیار جدی تر این پرونده را تعقیب کرده است تا حال که اعتراف کرده است که پیش مقدمه ی باز داشت و اعتراف گیری از عضو دستگیر شده ی این جریان که گزارش اعترافش با تیتر درشت در صحفه ی اول ورق پاره ی کیهان اینگونه عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين و ستاد موسوي: القاي تقلب و ايجاد آشوب از قبل برنامه ريزي شده بود به نمایش گذاشته شده است کلید این پروژه در 20 خرداد بطور علنی کلید خورد .
یعنی افشا کرده است که طراحان کودتاگر پاسدار همه جوانب تقلبات گسترده برای رئیس جمهور کردن پاسدار گماشته ی لوطی جماران و غلامک پاسداران کودتاچی برای حذف کامل رقبا را در نظر گرفته بودند . بهمین دلیل چون تصور نمی کردند موسوی بدلیل فشار اعتراضی مردم به خصوص نسل جوان سرازیر بر توی خیابان ها شده از ترس عقب نشینی کامل و تسلیم شدن و نگران از اتهام خائن شدن مجبور شده است که انتقادای به نتایج حماسه ی تقبات سازی آرای نمایش خیمه شب بازی کند که تبدیل نه به معضل و بحران ، بلکه رژیم تروریستی آخوندی را به بن بست کامل کشانیده است . آنگونه که پس از آتش گشودن مزدوران و دژخیمان برروی تظاهر کنندگان و آلوده شدن چنگال خونین پاسداران کود تاگر مجبور به اجرای سناریوی تکراری ونخ نما شده ی اعترافات تلویزیونی الگو بر داری شده پس از 30 خرداد سال 60 از زندانیان سیاسی در هم کوبیده شده اند که این بار برروی سازمان مجاهدین اسلامی بهزاد نبوی یا بقول خودشان سازمان منافقین 2 اجرا شده است .
بنابراین اکنون پس از اینکه گزارش این اعتراف گیری مسخره که برای انحراف اذهان عمومی و خاموش و خفه و کنترل کردن موج اعتراضات عمومی به ویژه پژواک اعتراضی جوانان آزادیواه تدارک دیده شده است که ابتدا ز طریق خبر گزاری اطلاعاتی – پاسداری – انتظامی – قضائی فارس که جایگزین خبر گزاری دانشجوئی ایسنا و بلند گوی تبلیغاتی پاسداران کودتاچی شده بازتاب داده شد تا به حساب عادی سازی شود و نقش محوری سرباز جو پاسدار حسین شریعتداری در طراحی و اعتراف گیری این پروژه محو گردد . اما چون این پاسدار سربازجوی شکنجه گر پرونده ساز ذوق زده شده و از حول حلیم با سر توی دیگ حلیم افتاده است و به سبک دو ذوقه خوی توبره و آخور وارد صحنه شده است . یعنی اینکه هم از طریق گزارش خبری اعتراف گیری وهم اعتراف کردن در یادداشت روز تلاش کرده است بصورت گاز انبری بر رقیب ضربه ی کاری وارد کند تا با دراز کردن این سازمان یا منافقین 2 به حکیم باشی موسوی و خاتمی برسد. زیرا که رفسنجانی غارتگر و فرصت طلب مکار بساز و بفروش با اعلام سر سپردگی به لوطی جماران و خنجر از پشت زدن به خاتمی و موسوی خودش را کنار کشیده است. پس پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری برروی نام وی فعلاً قلم عفو کشیده است .
بهر حال چون پاسدار دژخیم شریعتمداری به تاریخ مقدمه چینی در تاریخ 20 خرداد رجوع کرده ناخواسته لو داده است که چگونه دست به خود زنی زده است و ثابت کرده است که چطوری به جای زیر برو بر داشتن چشم کور کرده است . چونکه در این اعتراف آشکارا نقش همکاران و مدافعان سعید امامی و عاملان و آمران قتل های زنجیره ای همچون همین پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری و آخوند حسین رو الله حسینیان رو شده است که برای چه این آخوند حامی سینه چاک پاسدار احمدی نژاد تأکید قاطع می کرد که پاسدار گماشته ی لوطی جماران و غلامک پاسداران کودتاچی احمدی نژاد در همان دور اول نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی تقلباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم با اختلاف فاحش برنده می شود این پیش بینی ناشی از چه طراحی برناه ریززی شده از قبل برای حذف و توطئه و دسیسه ای علیه ی رقبا بوده است؟ بهر صورتل اکنون بازی کردن این چنینی همچون بازی کردن با چیز بد بو وگند بد بوئی اش بیشتر در آمدن است.
در خاتمه اینکه سربازجو حسین شریعتمداری به اتکای تجربه بازجوئی و شکنجه گری و اعتراف گیری و تحریف گری و پرونده و سناریو سازی 30 ساله ای که در زندان وورق پاره ی کیهان دارد. اکنون در دفاع از کودتا گران نظامی به جنگ خاتمی و کروبی و موسوی بر خاسته است . کروبی را شیخ گول خورده ای معرفی کرده که متهم به بازیگر تسلیم طلبی است که اهل خیانت به لوطی جماران و کودتاگران پاسدار نمی باشد . خاتمی را متهم به داشتن پرونده ی خیانت در قیام دانشجوئی 6 روزه ی تیر ماه سال 78 کرده است و موسوی را وابسته به بیگانه همچون آمریکا و اسرائیل کرده وعامل قتل های اخیر خیابانی قلمدادنموده است. در صورتیکه جانباختگان اخیر تظارات همگی بدست پاسداران و بسیجیان و بد نامان وزارت بد نام اطلاات و آدمکشان حرفه ای و دژخیمان لباس شخصی به شهادت رسیده اند . از سوی دیگر آخوند های حوزه ی علیه ی قم را نیز تهدید کرده است که نمی بایست از اینان حمایت کنند تا تبدیل به سرپل و راه فرارشان از پاسخگوئی قاتل بودن شان شوند . یعنی همانگونه که این پاسدار دژخیم پرونده ساز کیفر خواست صادر کن در یادداشت روز خود اذعان و تأکید کرده است هدف محاکمه کردن موسوی و خاتمی می باشد تا بدینوسیله جایگاه کودتا گران پاسدار تثبیت شود ومهر کامل بر نفی جمهوریت و تأئید حاکمیت فاشیستی اسلامی مدل طالبانی آخوند انگلیسی مصباح یزدی زده شود . ضمن اینکه تأکید بر پایان پذیری بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی – انتصاباتی نیز زده است. بنابراین اکنون روی سخن با مخاطبان غربی است که دیگر منتظر چه اقدام یا معجزه ای از درون رژیم تروریستی کود تاگر نظامی بربرمنش یاغی بین المللی و پدر خوانده ی تروریست جهانی می باشند تاکه توهم شان بطور کامل ریخته شود که بدانند این رژیم تروریستی و نامشروع ضد بشری اصلاح و تغییر پذیر نمی باشد و آنگونه درنده ووحشی و ضد بشری و قدرت وانحصار طلب و غارتگر است که به آسانی بهترین و بالا ترین مهره های کلیدی و کیفی خودش را با سنگین ترین اتهامات قربانی می کند تا چه رسد به اینکه به خواهد پای بند تعهدات بین المللی خود باشد و دست از اهداف بلند پروازانه ی هسته ای اش بر دارد و به فکر مطالبات و نیاز مردم محروم ایران باشد و برای بقای ننگین خودش دست از صدور تروریسم و بنیاد گرائی و ارتجاع با سیاست دخالت گری در امور داخلی سایر کشور برای بحران آفرینی و جنگ افروزی دست بر دارد و از تلاش مستمر نا آرام سازی و بی ثبات کردن منطقه ی خاور میانه کوتاه بیاید . پس مثل همیشه مجدداً تأکید می شود تنها راه ل نهائی عدم برسمیت شناختن این رژیم ترورستی آخوندی و نمایش خیمه شب بازی اخیر است و همزمان کوشش جهانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران است .
هوشنگ – بهداد
یکشنبه 7 تیر ماه سال 1388