نقد و بررسی "نوبت ايران (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان دو شنبه 8 تیر ماه سال 1388
"اکنون بوضوح تشریح و اذعان شده است که اهداف مثلثی 40 میلیون آرای قلابی ساختن شرکت کنندگان و 25 میلیون رأی برای پاسدار احمدی نژاد درست کردن چیست"
30 سال است که با پوشش صدور انقلاب یا در حقیقت صدور ارتجاع و بنیاد گرائی و تروریسم و سیاست دخالت گری در امور کشور های همسایه و منطقه ی خاور میانه به پیش برده شده و همچنان ادامه داشته است . آنگونه که تبدیل به دیپلماسی رسمی رژیم تروریستی آخوندی و تضمین کننده ی ادامه ی بقای حکومت ننگین رژیم یربر منش و یاغی بین الملل ت شده است . چونکه ام القرای جهان اسلام خود را نامیده است و دخالت گری در امور داخلی سایر کشور ها را حق ذاتی خود می داند . اما اکنون بدلیل رگبار بستن و مورد ضرب و شتم قرار دادن معترضان تقلبات گسترده ی نمایش خیمه شب بازی که بر توی خیابان های کشور فریاد مرگ بر دیکتاتور چه شاه باشد چه دکتر را سر می دهند . به خصوص در خیابان و بام های تهران اللبه اکبر گویان اعتراضی ادامه دارد. اما چون از سوی ارگان های سر کوبگر بطرز وحشیانه ای این فریاد های اعتراضی سرکوب می شود. بنابراین موجب اعتراض جهانی شده است . اما پاسدار قلم بر دست شاکی و بر افروخته شده و کف بر دهان آورده وارونه گوی انتقاد کرده که چرا گروه 8 و غرب در امور داخلی رژیم تروریستی آخوندی مداخله می کنند؟
جالب است که از سوی قلم بر دست یادداشت روز نویس غرب و رسانه های غربی متهم شده اند که قبل از بر گزاری نمایش خیمه شب بازی تبلیغات کردند تا در این نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی ریاست جمهوری، موانع ایجاد کنند تا مردم ایران اعتماد دو باره خودشان به رژیم تروریستی آخوندی را نشان ندهند . البته توضیح داده نشده است که اگر چنانچه مردم ایران به این رژیم تروریستی آخوندی باور دارند. پس چه نیاز به تقلبات گسترده در حماسه رأی سازی نمایش خیمه شب بازی ریاست جمهوری دوره ی دهم بود؟ همینطور اگر رژیم دارای پایگاه مردمی باشد . پس چرا جوانان ناراضی بر توی خیابان ریخته و دست به اعتراض زده اند؟ بد تر اینکه چرا با گلوله و با توم و ضرب و شتم و گاز اشگ آور و کارد سلاخی بر ای قصابی کردن و کشتن مواجه شده اند؟ یا اینکه چرا پاسخ این معترضان اینگونه داده می شود؟ ضمن اینکه سیل جمعیت معترض ناراضی سرازیر شده بر توی خیابان های تهران که چند برابر جیره خواران و بسیجیان چماقدار و پاسدران و د ژخیمان و لباس شخصی های آدمکش حرفه ای می باشد. آخر تا کی قرار است که هذیان و وارونه گوئی شود و حقیقت کتمان و تحریف گردد؟
عجیب تر اینکه قلم بر دست هذیان و تناقض گوی با فراموش کردن عفو ملوکانه دادن به دلال و جاسوس چند جانبه هوشنگ امیر احمدی و دعوت به ایران شدن وی تا اینکه رحیم مشائی را با خود به آمریکا برد تا با مشاور اوباما دیدار داشته باشد .همچنین با نادیده گرفتن خطبه ی نماز جمعه ی رفسنجانی در تهران که خطاب به بوش از همکاری با اشغال گران نظامی افغانستان اعتراف کرد . یا اینکه بدون توجه به ارسال نامه ی تبریک پاسدار گماشته احمدی نژاد به اوباما رئیس جمهور آمریکا، ولی اکنون روابط نزدیک آمریکا در دوران مدعیان اصلاح طلبان را مطرح کرده است و به تقویت نیروهای آمریکا در داخل ایران اشاره نموده که چگونه تر تیب طرح مشترک با مدعیان اصلاح طلبان را دادند تا که علیه پاسدار احمدی نژاد تبلیغات کنند تا مانع قبضه ی پست ریاست جمهوری دوباره از سوی وی شوند . البته ضمن اعتراف ضمنی که شده که برای چه از ترس رئیس جمهور شدن میر حسین موسوی؛ پاسداران دست به کودتا زد وبا رأی سازی قلابی و فاصله ی 11 میلیون با آرای میر حسین موسوی پاسدار گماشته احمدی نژاد برنده اعلام شد. همینطور قلم بر دست یادداشت روز نویس آشکارا اعتراف کرده است که عامل اصلی ناامن سازی و بی ثبات کردن منطقه ی خاور میانه فقط رژیم تروریستی آخوندی است و نتیجه گیری کرده که بهمین دلیل است که اوباما برای آرام کردن بحران نا امنی منطقه نیاز به همکاری با رژیم تروریستی آخوندی دارد. بهر حال اعتراف نقش برجسته ی ناامن سازی و بی ثبات کردن خاورمیانه را قلم بر دست همکار پاسدار سر باز جو حسین شریعتمداری چنین تحلیل و تشریح کرده است :
"غرب مدت هاست دريافته كه ناچار است با ايران در منطقه خاورميانه كار كند و منافع و ايده هاي آن را در مجموعه طراحي هاي خود لحاظ نمايد. تجربه بيش از 8 سال حضور اشغالگرانه در منطقه، به غرب ثابت كرده است كه هرگونه ثبات يا بي ثباتي در خاورميانه در گرو اراده ايران است و ايران اين قدرت را دارد كه در مقابل هرگونه نظم تحميلي به منطقه از جانب غربي ها با قدرت ايستادگي كرده و آن را ناكام بگذارد. زماني تقريباً طولاني طول كشيد تا غربي ها فهميدند كه الگوهاي سنتي مهار، قادر به متوقف كردن ايران نيست و ناچار بايد از يك طرف به فكر طراحي ترتيبات مشترك با آن بود و از طرف ديگر با تلاش براي تقويت نيروهاي سياسي غربگرا، الگوهاي مهار را در ايران دروني سازي كرد. بر همين مبنا، طرف غربي علاقمند بود و اين علاقه خود را به هيچ وجه پنهان نكرد كه حالا كه ناچار از تعامل با ايران است لااقل بهتر است با دولتي غير از دولت محمود احمدي نژاد كه به روشن ترين شكل ممكن نشان داده حاضر به واگذاري هيچ امتيازي به غرب نيست، سر و كار داشته باشد. غربي ها هنوز خاطره خوش همكاري با اصلاح طلبان ايراني در فاصله سال هاي 76-84 را از ياد نبرده اند و دريغاگوي آن ايام هستند. به همين دليل قبل از انتخابات در سطوح آشكار و پنهان همه انرژي و امكانات خود را در اختيار اصلاح طلبان قرار دادند تا هم به نيروهاي مطلوب خود در داخل روحيه و انگيزه اي مضاعف داده باشند و هم به مردم ايران پيغام بدهند كه غرب روي كار آمدن چه كساني در ايران را مي پسندد و از آن خشنود مي شود."
در ادامه قلم بر دست یادداشت روز نویس با خود زنی کردن بیشتر اعتراف کرده زیرا که لو داده است که دلیل دیگر حماسه سازی تقلبات که با اجرای شوی با بازی گرفتن نامزدان برای داغ کردن تنور نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی - انتصاباتی دنبال شد، تر تیب دادن حضور سیاهی لشکر در پای جعبه های مار گیری و بالا بردن آرای قلابی شرکت کنندگان برای جا انداختن این ترفند تبلیغاتی بوده است تا که وانمود شود بر خلاف تصور و تبلیغات غربی ها که تلاش می کردند مردم را از رژیم ترورستی جدا سازند و نا مشروع بودنش را علنی کنند . اما اکنون دانستند که رژیم تروریستی آخوندی دارای حمایت مردمی و مشروعیت می باشند . البته در دنباله این ادعای کمدی نتیجه گیری شده است غرب شوکه شده چون متوجه شده است در طرح قطع پیوند مردم با رهبر لوطی جماران و مسئولین سیاسی خود شکست خورده است و امید خود برای روی کار آوردن مهره ی مورد نظرشان را از دست داده است. بنابراین با عوامل داخلی خودشان دست بکار ایجاد آشوب و اغتشاش توی خیابان ها شدند.
در خاتمه اینکه اکنون اعتراف شده که ساختن آرای تقلباتی 40 میلیونی شرکت کنندگان برای مشروعیت کاذب دادن به رژیم نا مشروع و یاغی بین المللی آخوندی و مانور دادن تبلیغاتی مثلثی چند هدفه است که ترسیم این مثلث طراحی شده از سوی پاسداران کود تا گران 40 میلیون رأی یک ضلع آن است . ضلع دو یا دیگراین مثلث حذف و بر کنار کردن رقیب با سرکوب بربر منشانه تظاهر کنند گان خیابانی است یا بقول مدعی قلم بر دست به شکست کشانیدن طرح مشترک رقیب دوم غربی ها با حامیان داخلی شان است که ناشی از به شکست کشانیدن آرزوی قبضه ی کرسی ریاست جمهوری می باشد . بالاخره ضلع سوم ساختن آرای قلابی 25 میلیون رأی برای پاسدار گماشته ی لوطی جماران و غلامک پاسداران از سوی پا سدران کود تاگر است تا که پشتوانه سو ء استفاده کردن از نام ملت برای پیگیری دسترسی به سلاح هسته ای شود . همچنین تضمین حمایتی ادامه ی سیاست دخالت گری در امور داخلی کشور های همسایه و منطقه ی خاور میانه می باشد . زیرا که هدف نهائی ناامن کردن وبی ثبات ساختن منطقه است تا که آمریکا برای مهار بحران نیاز مند در خواست همکاری با رژیم تروریستی آخوندی شود که در نتیجه موجب کاهش فشار برروی رژیم تر وریستی آخوندی شود و امکان دفع خطر فشار هسته ای حاصل گردد تا اینکه ادامه ی تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای فراهم شود . صد البته که فرصت مناسب برای به تسلیم کشانیدن رقیب و مهار و سرکوب معترضان خیابانی و گسترش خفقان و وحشت اجتماعی در شرایط حکومت نظامی بخشی دیگر از اهداف کودتاگران پاسداران می باشد. لذا غرب دو گزینه بیش در پیش روی ندارد. یکی تقبل رژیم تروریستی آخوندی با بمب اتمی با پذیرش و تحمل آرامی ها و بحران آفرینی و جنگ افروزی ها و احتمال تهدید صلح جهانی. یا نه گزینه ی دیگر مبنی بر اینکه تلاش همه جانبه برای دفع خطر را بر گزیند که شامل همآهنگی جهانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران می باشد.
هوشنگ � بهداد
دو شنبه 8 تیر ماه سال 1388
"اکنون بوضوح تشریح و اذعان شده است که اهداف مثلثی 40 میلیون آرای قلابی ساختن شرکت کنندگان و 25 میلیون رأی برای پاسدار احمدی نژاد درست کردن چیست"
30 سال است که با پوشش صدور انقلاب یا در حقیقت صدور ارتجاع و بنیاد گرائی و تروریسم و سیاست دخالت گری در امور کشور های همسایه و منطقه ی خاور میانه به پیش برده شده و همچنان ادامه داشته است . آنگونه که تبدیل به دیپلماسی رسمی رژیم تروریستی آخوندی و تضمین کننده ی ادامه ی بقای حکومت ننگین رژیم یربر منش و یاغی بین الملل ت شده است . چونکه ام القرای جهان اسلام خود را نامیده است و دخالت گری در امور داخلی سایر کشور ها را حق ذاتی خود می داند . اما اکنون بدلیل رگبار بستن و مورد ضرب و شتم قرار دادن معترضان تقلبات گسترده ی نمایش خیمه شب بازی که بر توی خیابان های کشور فریاد مرگ بر دیکتاتور چه شاه باشد چه دکتر را سر می دهند . به خصوص در خیابان و بام های تهران اللبه اکبر گویان اعتراضی ادامه دارد. اما چون از سوی ارگان های سر کوبگر بطرز وحشیانه ای این فریاد های اعتراضی سرکوب می شود. بنابراین موجب اعتراض جهانی شده است . اما پاسدار قلم بر دست شاکی و بر افروخته شده و کف بر دهان آورده وارونه گوی انتقاد کرده که چرا گروه 8 و غرب در امور داخلی رژیم تروریستی آخوندی مداخله می کنند؟
جالب است که از سوی قلم بر دست یادداشت روز نویس غرب و رسانه های غربی متهم شده اند که قبل از بر گزاری نمایش خیمه شب بازی تبلیغات کردند تا در این نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی ریاست جمهوری، موانع ایجاد کنند تا مردم ایران اعتماد دو باره خودشان به رژیم تروریستی آخوندی را نشان ندهند . البته توضیح داده نشده است که اگر چنانچه مردم ایران به این رژیم تروریستی آخوندی باور دارند. پس چه نیاز به تقلبات گسترده در حماسه رأی سازی نمایش خیمه شب بازی ریاست جمهوری دوره ی دهم بود؟ همینطور اگر رژیم دارای پایگاه مردمی باشد . پس چرا جوانان ناراضی بر توی خیابان ریخته و دست به اعتراض زده اند؟ بد تر اینکه چرا با گلوله و با توم و ضرب و شتم و گاز اشگ آور و کارد سلاخی بر ای قصابی کردن و کشتن مواجه شده اند؟ یا اینکه چرا پاسخ این معترضان اینگونه داده می شود؟ ضمن اینکه سیل جمعیت معترض ناراضی سرازیر شده بر توی خیابان های تهران که چند برابر جیره خواران و بسیجیان چماقدار و پاسدران و د ژخیمان و لباس شخصی های آدمکش حرفه ای می باشد. آخر تا کی قرار است که هذیان و وارونه گوئی شود و حقیقت کتمان و تحریف گردد؟
عجیب تر اینکه قلم بر دست هذیان و تناقض گوی با فراموش کردن عفو ملوکانه دادن به دلال و جاسوس چند جانبه هوشنگ امیر احمدی و دعوت به ایران شدن وی تا اینکه رحیم مشائی را با خود به آمریکا برد تا با مشاور اوباما دیدار داشته باشد .همچنین با نادیده گرفتن خطبه ی نماز جمعه ی رفسنجانی در تهران که خطاب به بوش از همکاری با اشغال گران نظامی افغانستان اعتراف کرد . یا اینکه بدون توجه به ارسال نامه ی تبریک پاسدار گماشته احمدی نژاد به اوباما رئیس جمهور آمریکا، ولی اکنون روابط نزدیک آمریکا در دوران مدعیان اصلاح طلبان را مطرح کرده است و به تقویت نیروهای آمریکا در داخل ایران اشاره نموده که چگونه تر تیب طرح مشترک با مدعیان اصلاح طلبان را دادند تا که علیه پاسدار احمدی نژاد تبلیغات کنند تا مانع قبضه ی پست ریاست جمهوری دوباره از سوی وی شوند . البته ضمن اعتراف ضمنی که شده که برای چه از ترس رئیس جمهور شدن میر حسین موسوی؛ پاسداران دست به کودتا زد وبا رأی سازی قلابی و فاصله ی 11 میلیون با آرای میر حسین موسوی پاسدار گماشته احمدی نژاد برنده اعلام شد. همینطور قلم بر دست یادداشت روز نویس آشکارا اعتراف کرده است که عامل اصلی ناامن سازی و بی ثبات کردن منطقه ی خاور میانه فقط رژیم تروریستی آخوندی است و نتیجه گیری کرده که بهمین دلیل است که اوباما برای آرام کردن بحران نا امنی منطقه نیاز به همکاری با رژیم تروریستی آخوندی دارد. بهر حال اعتراف نقش برجسته ی ناامن سازی و بی ثبات کردن خاورمیانه را قلم بر دست همکار پاسدار سر باز جو حسین شریعتمداری چنین تحلیل و تشریح کرده است :
"غرب مدت هاست دريافته كه ناچار است با ايران در منطقه خاورميانه كار كند و منافع و ايده هاي آن را در مجموعه طراحي هاي خود لحاظ نمايد. تجربه بيش از 8 سال حضور اشغالگرانه در منطقه، به غرب ثابت كرده است كه هرگونه ثبات يا بي ثباتي در خاورميانه در گرو اراده ايران است و ايران اين قدرت را دارد كه در مقابل هرگونه نظم تحميلي به منطقه از جانب غربي ها با قدرت ايستادگي كرده و آن را ناكام بگذارد. زماني تقريباً طولاني طول كشيد تا غربي ها فهميدند كه الگوهاي سنتي مهار، قادر به متوقف كردن ايران نيست و ناچار بايد از يك طرف به فكر طراحي ترتيبات مشترك با آن بود و از طرف ديگر با تلاش براي تقويت نيروهاي سياسي غربگرا، الگوهاي مهار را در ايران دروني سازي كرد. بر همين مبنا، طرف غربي علاقمند بود و اين علاقه خود را به هيچ وجه پنهان نكرد كه حالا كه ناچار از تعامل با ايران است لااقل بهتر است با دولتي غير از دولت محمود احمدي نژاد كه به روشن ترين شكل ممكن نشان داده حاضر به واگذاري هيچ امتيازي به غرب نيست، سر و كار داشته باشد. غربي ها هنوز خاطره خوش همكاري با اصلاح طلبان ايراني در فاصله سال هاي 76-84 را از ياد نبرده اند و دريغاگوي آن ايام هستند. به همين دليل قبل از انتخابات در سطوح آشكار و پنهان همه انرژي و امكانات خود را در اختيار اصلاح طلبان قرار دادند تا هم به نيروهاي مطلوب خود در داخل روحيه و انگيزه اي مضاعف داده باشند و هم به مردم ايران پيغام بدهند كه غرب روي كار آمدن چه كساني در ايران را مي پسندد و از آن خشنود مي شود."
در ادامه قلم بر دست یادداشت روز نویس با خود زنی کردن بیشتر اعتراف کرده زیرا که لو داده است که دلیل دیگر حماسه سازی تقلبات که با اجرای شوی با بازی گرفتن نامزدان برای داغ کردن تنور نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی - انتصاباتی دنبال شد، تر تیب دادن حضور سیاهی لشکر در پای جعبه های مار گیری و بالا بردن آرای قلابی شرکت کنندگان برای جا انداختن این ترفند تبلیغاتی بوده است تا که وانمود شود بر خلاف تصور و تبلیغات غربی ها که تلاش می کردند مردم را از رژیم ترورستی جدا سازند و نا مشروع بودنش را علنی کنند . اما اکنون دانستند که رژیم تروریستی آخوندی دارای حمایت مردمی و مشروعیت می باشند . البته در دنباله این ادعای کمدی نتیجه گیری شده است غرب شوکه شده چون متوجه شده است در طرح قطع پیوند مردم با رهبر لوطی جماران و مسئولین سیاسی خود شکست خورده است و امید خود برای روی کار آوردن مهره ی مورد نظرشان را از دست داده است. بنابراین با عوامل داخلی خودشان دست بکار ایجاد آشوب و اغتشاش توی خیابان ها شدند.
در خاتمه اینکه اکنون اعتراف شده که ساختن آرای تقلباتی 40 میلیونی شرکت کنندگان برای مشروعیت کاذب دادن به رژیم نا مشروع و یاغی بین المللی آخوندی و مانور دادن تبلیغاتی مثلثی چند هدفه است که ترسیم این مثلث طراحی شده از سوی پاسداران کود تا گران 40 میلیون رأی یک ضلع آن است . ضلع دو یا دیگراین مثلث حذف و بر کنار کردن رقیب با سرکوب بربر منشانه تظاهر کنند گان خیابانی است یا بقول مدعی قلم بر دست به شکست کشانیدن طرح مشترک رقیب دوم غربی ها با حامیان داخلی شان است که ناشی از به شکست کشانیدن آرزوی قبضه ی کرسی ریاست جمهوری می باشد . بالاخره ضلع سوم ساختن آرای قلابی 25 میلیون رأی برای پاسدار گماشته ی لوطی جماران و غلامک پاسداران از سوی پا سدران کود تاگر است تا که پشتوانه سو ء استفاده کردن از نام ملت برای پیگیری دسترسی به سلاح هسته ای شود . همچنین تضمین حمایتی ادامه ی سیاست دخالت گری در امور داخلی کشور های همسایه و منطقه ی خاور میانه می باشد . زیرا که هدف نهائی ناامن کردن وبی ثبات ساختن منطقه است تا که آمریکا برای مهار بحران نیاز مند در خواست همکاری با رژیم تروریستی آخوندی شود که در نتیجه موجب کاهش فشار برروی رژیم تر وریستی آخوندی شود و امکان دفع خطر فشار هسته ای حاصل گردد تا اینکه ادامه ی تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای فراهم شود . صد البته که فرصت مناسب برای به تسلیم کشانیدن رقیب و مهار و سرکوب معترضان خیابانی و گسترش خفقان و وحشت اجتماعی در شرایط حکومت نظامی بخشی دیگر از اهداف کودتاگران پاسداران می باشد. لذا غرب دو گزینه بیش در پیش روی ندارد. یکی تقبل رژیم تروریستی آخوندی با بمب اتمی با پذیرش و تحمل آرامی ها و بحران آفرینی و جنگ افروزی ها و احتمال تهدید صلح جهانی. یا نه گزینه ی دیگر مبنی بر اینکه تلاش همه جانبه برای دفع خطر را بر گزیند که شامل همآهنگی جهانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران می باشد.
هوشنگ � بهداد
دو شنبه 8 تیر ماه سال 1388