"عمق فاجعه و وضعیت افسبار تحمیل وحاکم شده بر جامعه فقط طبق گزارش چند خبر"

هوشنگ – بهداد

20 مهر ماه 1388

ناجا رزمي كاران زن و مرد خود را تنبيه كرد :

مرضیه ی وحید د دستجردی که همسر سر باز جو پا سدار حسین شریعتمداری است که شکنجه گر و وپرونده و سنار یوساز منفور و بد نام می باشد که در دولت نا مشروع دهم وزیر بهداشت شده است. همیطور و پاسدار نجار و زیر کشور دولت دهم قول استاندار شدن زنان بیشتری را داده است . اما اکنون از موضع زن ستیزانه مخالفت با نمایش رزمی مختلط ار گان سر کوبگر انتظامی شده است که پرونده بسیار ننگین و سنگین و سیاه در سر کوب و شکنجه و تجاوز و قتل در باز داشتگاه کهر یزک از خو بر جای گذاشته است . البته ضمن پوشالی بودن اینگونه اعطای نقش پوشالی و دکوری تبلیغاتی به برخی از زنان خیلی خودی در دولت نا مشروع دهم ولی از سوی برخی مراجع فسیل و قرون وسطائی که در خدمت رژیم کودتائی پا سداری هستند به خاطر نمایش تصاویر زهر چشم گیری و قدر نمائی کاذب مختلط نیروی انتظامی در شهر ری و به نمایش گذاشته شدن این تصاویر ه مورد انتقاد واقع شده است که گزارش آن این چنین در ورق پاره ی 20 مهر جمهوری اسلامی به نقل از سایت رجا نیوز حامی دولت نا مشروع دهم بازتاب داده شده است :

همچنین فراموش نشود که این دوگزارش خبری با لینک ضمیمه شده نیز بخشی از دستآورد وزارت بهداشت دولت مدعی ساده زیست و اصول گرای مدعی عاشق خدمتگزاری به مردم ایران و مخالف شیفته ی قدرت بودن و انباشت ثروت می باشد.

وزارت، زن و مرد نمی شناسد بیمه خدمات دندانپزشکی ؛ بلوف خانم وزیر !

http://fardanews.com/fa/pages/?cid=92804

فرار وزارت بهداشت از اعلام آمار ؛ 16 هزار نفر، قربانی آلودگی هوای تهران

http://fardanews.com/fa/pages/?cid=92705

رجانيوز : انتشار خبر و تصاوير رزم مختلط نمايشي در نمايشگاه نيروي انتظامي با اعتراض برخي مراجع تقليد و دستور فرمانده ناجا براي برخورد با عوامل خاطي مواجه شد. در حاشيه مراسم افتتاح نمايشگاه نيروي انتظامي كه روز چهارشنبه گذشته در فرهنگسراي ولا شهرري برگزار شد رزم مختلطي نيز به نمايش درآمد كه انتشار تصاوير اين رزم نمايشي موجب شد چند تن از مراجع تقليد در تماس تلفني طي روزهاي جمعه و شنبه با فرمانده نيروي انتظامي اعتراض خود را نسبت به اين مسئله بيان كنند. اين در حالي بود كه سردار احمدي مقدم روز پنج شنبه با مشاهده تصاوير مربوط به رزم حاشيه نمايشگاه نيروي انتظامي دستور تنبيه و توبيخ عوامل خاطي را صادر كرده بود. متن دستور فرمانده نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران در اين خصوص به اين شرح است : « رييس ستاد برگزاري هفته ناجا صحنه هاي بسيار زشتي از مبارزه رزمي كاران زن و مرد در يكي از نمايشگاه ها به نمايش گذاشته شد و اين خلاف تدابير ناجاست . در صورتي كه در برنامه ها و تدابير ابلاغي نيروي انتظامي زنان پليس از درگيري فيزيكي با مردان منع شده اند چرا بايد شاهد اينگونه صحنه هاي زشت باشيم .

برای دیدن تصاویر رزمی مختلطنیروی انتظامی بر روی این لینک ضمیمه شده کلیک کنید.

http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=7744\

طاهرنژاد در گفت وگو با ايلنا :

اولاً قدرت گیری جریان مر موز و مشکوک ووابسته به بیگانه و دشمن خمینی شیاد و پیروانش را خاتمی در 4 سال پیش در مشهد با هشدار دادن اخطارکرد و تأکید نمود که این جریان مر موز و مشکوک وابسته به بیگانه نه از لوطی جماران وولایت فقیه عبور می کند . دوما ً گفت که این جریان برای حذف فیزیکی مخالفانش و نفی جمهوریت دست به ترور خواهد زد . بنابراین اکنون تکرار این تهدید در شرایطی که این جریان قدرت را قبضه کرده است بیفایده است . زیرا که همسو وهم خط با سابقه و پیشینیه ی لوطی جماران و وگماشته اش احمدی نژاد و مشاور امور بین الملل لوطی جماران علی اکبر ولایتی هستند که مرشدانی همچون آخوند انگلیسی محمد ثقی مصباح یزدی و شیخ محمد یزدی و خزعلی و... دارند. همچنین در شرایطی که تق عمود خیمه نظام پس از کودتای خیمه شب بازی 22 خرداد در آمده است . چونکه با اعتراضات مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای قداست و قدرت پوشالی وی شکسته شده است . زیرا که این فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای تبدیل به فریاد همه گیر ایرانیان نا راضی و خشمگین شده است . بنابراین تلاش برای نزدیکی جریات غالب و مغلوب دشمن بهمدیگر بیهوده است وهیچگونه ثمر ی ندارد.



جرياني مرموز و مشكوك خواهان شكل گيري همگرائي در كشور نيست .ايلنا : عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران سازندگي تاكيد كرد : جرياني مرموز و مشكوك براي اينكه همگرايي در كشور شكل نگيرد فعال است و نمي خواهد اتحاد و انسجام پيش بيايد. يدالله طاهرنژاد در گفت وگو با خبرنگار ايلنا در تحليل خود از طرح دلسوزان نظام براي برون رفت از وضعيت فعلي كشور از سوي رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام مطرح شده است گفت : آقاي هاشمي به عنوان شخصيتي كه قبل از پيروزي انقلاب و در زمان امام جزو هسته هاي اصلي و اوليه شكل گيري نهضت بوده است طبيعي است كه دلسوزانه و مسئولانه به مسايل جامعه نگاه كند و اگر پيشنهادي براي رفع كدورت ها و رسيدن به انسجام و اتحاد ملي مي دهد قطعا بايد مسئولانه و دلسوزانه به آن برخورد شود. وي با تاكيد بر اينكه من در اين پيشنهاد هيچ چيز جز خير و صلاح كشور نديده ايم گفت : آنهايي كه با پيشنهاد همگرايي آقاي هاشمي مخالفت مي كنند و واگرايي در جامعه را انكار مي كنند چشم خود را بر واقعيات بسته اند. عضو ارشد حزب كارگزاران سازندگي با بيان اين اعتقاد كه واقعيت اين است كه در جامعه واگرايي شكل گرفته و بايد براي همگرايي تلاش كرد تصريح كرد : در اين راستا چه كسي براي پيشنهاد دادن جهت برون رفت از اين شرايط و رسيدن به ساحل آرام مستحق تر و اولاتر از آقاي هاشمي است . طاهرنژاد تاكيد كرد : فكر مي كنم جرياني مرموز و مشكوك براي اينكه همگرايي در كشور شكل نگيرد فعال است و نمي خواهد اتحاد و انسجام پيش بيايد و بنا دارد جامعه به سمت راديكال شدن پيش برود. عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران سازندگي ادامه داد : نگراني زماني است كه نيت اين جريان خير نباشد و اميدواريم كه همه به مصلحت نظام و كشور بيانديشند و با پيشنهاداتي از جنس پيشنهادات آقاي هاشمي با اقبال برخورد كنند تا از اين شرايط خارج شويم .

پاسخ علیرضا بهشتی شیرازی به امام جمعه موقت تهران:ا گر مخالفان 4 هزار نفرند مجورز یک گردهمایی را بدهید!


این پاسخ هم خطاب به آخوند هفت خط وارونه و تناقض گوئی می باشد که هم شاگرد و دست پرورده ی آخوند انگلیسی و غارتگر محمد تقی مصباح است که مرشد پاسدار گماشته احمدی نژاد است . هم اینکه بر گزیده ی لوطی جماران خامنه ای است . زیرا که وی به جای شیخ محمد یزدی آخوند متحجر و دزد دیگری بعنوان در امام جمعه ی موقت تهرانبر گزیده شد تا که مأموریت محوله ی علیه رقیب رفسنجانی مکار بساز و بفروش و موی دماغ وی بودن را پیگیری کند . هم شرایط تبلیغ از حماس علیه محمود عباس رهبر حکومت خود گردان فلسطین و دشمنی با روند مذاکرات صلح خاور میانه رابا آوردن اسماعیل به عنوان خطبه خوان قبل از نماز جمعه ی تهران دنبال نماید . هم وظیفه دفاع از پروژه ی هسته ای با هموار کردن قدرت گیری پاسداران کودتاگر با حذف رقیب مغلوب دوم خردادی ها از صحنه ی قدرت را تعقیب و اجرا کند . همچنین این آخوند مداح و متملق و چاپلوس و وارونه گو بطور دربست در خدمت پاسدار کودتا گر حاکم می باشد که برای حفظ قدرت با دروغگوئی عریان و تهدید کردن رقبای مغلوب آشکارا دین را تبدیل به ابزار تبلیغاتی و وسیله و اهرم چماق و دین فروشی و عوامفریبی کرده است. که اکنون در این پاسخگوئی به گوشه هائی از مچ گیری یا یقه گیری فقط در یک خطبه ی نماز معه ی تهران وی وی به روش سر پل خر بگیری چنین اشاره شده است .

شبکه جنبش راه سبز(جرس):علیرضا بهشتی شیرازی از یاران میرحسین موسوی و سردبیر روزنامه"کلمه سبز" که تنها پس از انتشار 22 شماره از فردای انتخابات جلوی انتشار آن گرفته شد به تناقض های سخنان امام جمعه موقت تهران در هفته گذشته پاسخ گفت و به حجت الاسلام احمد خاتمی توصیه کرد تا از اظهارات متناقض و خلاف واقع در تریبون نماز جمعه خودداری کند.متن نوشتار علیرضا بهشتی شیرازی چنین است:حجت الاسلام والمسلمين سید احمد خاتمی در نماز جمعه این هفته تهران به سخنان مقام معظم رهبری اشاره كرد و گفت اگر عملی انجام دادید كه بیگانگان از شما خشنود شدند بدانید كار شما خطا بوده است؛ این یك معیار است، یك معیار ساده. با این وجود او به فاصله ده دقیقه بعد از این كلمات تاییدات كاركنان عالیرتبه وزارت خارجه آمریكا را سندی بر پیروزمندانه بودن عملكرد فرستادگان ایران در مذاكرات ژنو معرفی كرد. از نظر امام جمعه موقت تهران شهادت آقای بولتون و یا اظهار نظر شبكه خبری سی‌ان‌ان كمترین لطمه‌ای به معیار ساده‌ای كه وضع كرده است نمی‌زند – الفضل ما شهد به الاعداء، برتری آن است كه دشمنان بدان گواهی دهند - اما اظهار نظر كسانی دیگر در مورد قتل ندا آقا سلطان نهضت سبز را متهم به وابستگی می‌كند. آیا این یك تقلب در معیار نیست؟ ندا آقا سلطان جز صرف‌نظر كردن از حقوق خود چه كار باید می‌كرد تا متهم به ارتباط با بیگانه نشود. او در كدام جلسه با خارجی‌ها صحبت كرد و كدام دادوستد را با آنان انجام داد؟ بلكه این معیار باید در مورد كسانی اعمال شود كه در یك چرخش 180 درجه‌ای با آمریكایی‌ها پشت میز مذاكره نشستند. بر اساس معیار ساده شما درست‌تر این است كه نسبت به تقدیر آمریكایی‌ها از پیروزی ایران در مذاكرات ژنو با سوءظن برخورد كنیم و بگوییم عاقلان دانند.ایرادات خطبه های این جمعه همین یك مورد نبود. خطیب در سخنان خود حداقل دوبار خودش را به تقوای الهی سفارش كرد، منتهی این توصیه‌ها تاثیری نداشت. او به روایتی از صادق آل محمد (ص) استناد كرد كه آن امام همام هیچ‌گاه یارانش را وداع نمی‌فرمود الا این كه آنان را به راستی در گفتار و ادای امانت فرامی‌خواند. آقای خاتمی با وجود اطلاع از این روایت تنها پنج دقیقه بعد از خواندن آن مدعی شد تعداد هواداران جنبش سبز در راهپیمایی روز قدس سه الی چهار هزار نفر بیشتر نبود؛ نمونه‌ای مثال‌زدنی از راستی در گفتار. نمی‌شود این خلاف واضح را حمل بر بی‌اطلاعی ایشان كرد. ما كه خطبه‌های ایشان را در روز نشنیدیم، اما آیا همان گوشه كوچك از جمعیت كه صدایشان از خیابان 16 آذر تا میكروفون سخنران قبل از خطبه‌ها می‌رسید سه چهار هزار نفر بودند؟آقای سید احمد خاتمی! اگر مخالفان شما به راستی سه چهار هزار نفرند چرا این قدر به خود زحمت می‌دهید؟ یك مجوز گردهم‌آیی در محلی خارج از شهر كه امكانات لازم برای شمارش غیرقابل تردید داشته باشد – مثلا ورزشگاه آزادی – برایشان صادر كنید و بعد با شانزده دوربین، كمی جمعیتشان را به رخ تمامی جهان بكشید تا ماجرا تمام شود. می‌ترسم خودتان هم بدانید این حرف‌ها حقیقت ندارد و بگویید الحرب خدعه(جنگ تمامش فریب‌دادن است). پیش از این آقای محسنی اژه‌ای هم گفته بود كه در جنگ به سر می‌برد. جنگ با چه كسانی؟ با برادرانش و خواهرانش و هم‌كیشانش و هم‌وطنانش كه حقوق مسلم و مصرح خود در قانون اساسی را مطالبه می‌كنند؟ آیا شما و ایشان با جنگ و خدعه می‌خواهید جذب حداكثری و دفع حداقلی را به اجرا بگذارید؟كمی لحن‌تان را آرام‌تر كنید، اندكی برای مردم حق قائل باشید (یك مقدار كمتر .... بگویید) بخشی از مسائل حل خواهد شد.

خاتمی: مطمئن باشید مردم از راه خود برنمی‌گردند/ همه‌پرسی، آخرين راهکار قانونی است، کسانی که مردم را به رگبار بستند محاکمه شوند.

اینهم نظر کسی است که روزی رئیس جمهور مدعی اصلاح طلبی در ایران نا میده می شد که کلی انحراف اذهان عمومی در داخل برای جا انداختن ظرفیت تغییر و اصلاح طلبی رژیم ضد بشری قرون وسطائی حاکم بر ایران به وجود آورد . همینطور موجب مشروعیت تراشی بیرونی برای رژیم نا مشروع و ضد مردمی و فاشیست مذهبی شد که اکنون کفاره ی اشتباهات فاحش خودش را با اتهامات بسیار سنگین از سوی جانشیانش می پر دازد. به خصوص اینکه پس از کودتای تقلباتی و انتصاباتی نمایش خیمه شب بازی 22 خرداد در نهایت به این نتیجه رسیده است که رژیم کودتائی نا مشروع راهی جز همه پرسی آزاد و محاکمه ی قا تلان ندار . بهر حال سخنان وی در سفر به استان یزد به نقل از رادیو فردا چنین است :

راديو فردا : محمد خاتمی، رئیس‌ جمهوری پیشین ایران، بار دیگر پشتیبانی خود را از اعتراض‌های «میلیونی» و «مدنی» پس از انتخابات اعلام کرد و به جریاناتی که در مقابل معترضان قرار گرفته‌اند اطمینان داد که مردم از این راه برنمی‌گردند.محمد خاتمی در سفر خود به استان یزد تصریح کرد «با برخورد سخت افزاری در وضعیت موجود» نمی‌توان نظام را برای «مدت درازی» حفظ کرد و به گروهی که فضای پس از انتخابات را بر ایران حاکم کرده‌اند هشدار داد که «با زور نمی‌تواند در متن جامعه و مردم حاکمیت یابد و هیچ‌گاه جا نخواهد افتادرئیس جمهوری پیشین ایران دوره حکومت‌های مستبد را به لحاظ تاریخی پایان یافته قلمداد کرده و گفت: «اینکه مردم حاکم بر سرنوشت خویش هستند یک دستاورد بسیار عظیمی است که در این دوران به دست آمده گرچه با رجوع به منابع و مبانی اصلی دین خودمان ما این را می‌بینیم، احترام به انسان، حاکمیت انسان، آزادی سیاسی و اجتماعی انسان مسئله است که در زمان پیغمبر، امیرالمومنین و آموزش‌هایی که از آن بزرگواران و دیگر بزرگواران دین به دست ما رسیده است وجود داشته استرئیس جمهوری پیشین ایران بزرگترین «خسارت» وارد شده از سوی حاکمیت در رویدادهای پس از انتخابات را «اهانت به ملت» دانست و گفت:«حرکت اصیل، مدنی و میلیونی مردم معترض حرکتی بود به سوی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی و بزرگترین اهانت این بود که این حرکت را حرکت اغتشاشی به حساب آوردند و به مردم اهانت کردند و برای مقابله آن رفتارهایی کردند که آن رفتارها به هیچ‌وجه با معیارهای اسلامی، قانون اساسی، شرع و عرف و وجدان بشر سازگار نبود و زیان‌های بزرگی به بار آوردرئیس جمهوری پیشین ایران با بیان این که «اگر با خواست مردم همسو شویم کم هزینه‌تر و سریع‌تر به هدف می‌رسیم» خطاب به جریانایی در حکومت که اعتراض‌ها را به شدت سرکوب کردند، گفت: «مطمئن باشید از این راه نه مردم بر می‌گردند نه آن کسانی که با همه وجود به این مسائل اعتقاد دارند، فضاهای ایجاد شده می تواند به زیان همه تمام شود نه فقط به زیان اصلاح‌طلبان یا به زیان مردم، گرچه زیان بزرگی به مردم وارد شده،خون‌هایی که ریخته شد، بازداشت‌هایی که شد و فشارهایی که وارد آمده استرئیس جمهوری پیشین ایران همچنین اظهار داشت کسانی که در پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ نقش داشته و از همراهان آیت الله خمینی بوده‌اند هم‌اکنون تحت فشارند و سخن گفتن برای آنها «هزینه» دارد.محمد خاتمی گفت نتیجه متهم کردن مخالفان به «براندازی» چیزی جز «براندازی» نخواهد بود.وی راه‌حل برای خروج از اوضاع کنونی را بازگشت به قانون اساسی دانست که به گفته وی حقوق مردم و از جمله حق اعتراض در آن محترم شمرده شده است. محمد خاتمی گفت: «این جریان باید بداند که با زور نمی‌تواند در متن جامعه و مردم حاکمیت یابد و هیچ‌گاه جا نخواهد افتاد، با زور و با روش‌های پلیسی و نظامی می‌شود برای مدتی روش و شیوه و استراتژی را پیش برد ولی این روش‌ها و استراتژی‌ها نمی‌توانند دوام پیدا کنندرئیس جمهوری پیشین ایران در پایان سخنان خود گفت: «راه را درست تشخیص داد و آمادگی پرداخت هزینه برای راه درست را داشت

نظر کروبی و موسوی

جالب است که دو نامزد مغلوب دیگر که با هم دیگر دیدار داشتند تیتر خبر این دیدار پیرامون شرایط کنونی اینان که نه فقط نشان ازحا صل نتایج پس از نمایش خیمه شب بازی 22 خرداد 88 است ، بلکه بازده ی عملکرد بیش از 30 سال گذشته ی حاکمان دین فروش و جنگ افروز و غارتگر و شیاد و عوامفریب است که اکنون منتهی به شرایط کنونی شده است که این دو نامزد باز نده در برابر پاسدار گماشته احمدی نژاد در دیدارشان با هم دیگر و حضور خبر نگاران به فضای شرایط کنونی اینگونه اعتراف کرده اند:

میرحسین موسوی و مهدی کروبی دیدار کردند/ موسوی : همین تعداد کشته‌های پس از انتخابات چندبار عوض شد؟ بعد می‌گویند تقلب در انتخابات دروغ است/ چرا نگران حضور ما در سیما هستید کروبی : به ما وقت بدهید تا در تلویزیون دلایل و مدارک خود را در مورد تقلب ارایه دهیم/ آمارهای واقعی را اعلام کنید".سایت تغییر : میرحسین موسوی روز شنبه به منزل مهدی کروبی رفت تا درباره اتفاقات روی داده پس از انتخابات با یکدیگر رایزنی و گفت و گو کنند.در این دیدار که با حضور خبرنگاران برگزار شد، موسوی و کروبی با اشاره به تبلیغات یک طرفه‌ای که صدا و سیما علیه آن‌ها راه انداخته است، خواستار فرصتی برای حضور در یک برنامه تلویزیونی شدند تا به تخریب‌هایی که رسانه ملی علیه آن‌ها راه انداخته است پاسخ دهندکروبی رفتارهای صورت گرفته با نیروهای انقلاب و دانشجویان را «عجیب و غریب» توصیف کرد و با اشاره به واقعه ۱۶ آذر سال ۳۲ تاکید کرد که زمانی که نیروهای شاه به دانشگاه حمله بردند همه این رفتار را یک عمل قبیحه دانستند و پس از این همه سال هنوز کسی نیست که از این رفتار دفاع کند. او این موضوع را نشانه‌ای دانست برای آن که همه مسوولان مراقب رفتار و اعمال خود باشند تا آیندگان به نیکی از آن‌ها یا کنند. مهدی کروبی در ادامه سخنان خود به نامه اخیر استانداری تهران که شورای شهر را از دیدار با خانواده‌های بازداشت‌شدگان منع کرده اشاره کرد و این رفتار را بسیار غیرمتمدنانه خواند. او با بیان این‌که برخی از نظامیان هم‌چون فرمانده سپاه از اصلاح‌طلبان انتقاد می‌کنند که چرا برای تلویزیون‌ها و سایت‌های بیگانه خوراک فراهم می‌کنید گفت: من از ایشان می‌پرسم که چه کسی برای آن‌ها خوراک فراهم می کند؟ ما یا شما؟ چه کسی سخنان تند می‌گوید ما یا شما؟ چه کسی برخوردهای تند را سرلوحه کارهای خود قرار داده است ما یا شما؟ او درپایان سخنان خود تاکید کرد: برخی درباره انتخابات به گونه‌ای سخن می‌گویند که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است. نه خانی رفته نه خانی آمده است. می‌گویند تقلب نشده است. آخر چرا این حرف‌ها را به مردم می‌زنید؟ یعنی مردم نمی‌دانند که چه برسرشان آمده است؟ پس این اعتراضات چیست؟ می‌گویند که فلانی ۳۰۰ هزارتا رای آورده است و من در ۱۰ هزار صندوق حتی یک رای هم نداشته و در محل‌هایی که صندوق‌ها مستقر بود حتی یک طرفدار هم نداشته‌ام؟ این درحالی است که برخی از دوستان که پای صندوق بودند می‌گویند در فلان صندوق شما ۱۰۰ تا رای داشتید اما برای شما یک رای منظور شد. آخر یک حرفی بزنید که کسی به شما نخندد. اگر راست می‌گویید در برابر ده‌ها ساعت انکار تقلب در رسانه ملی و فشار بر زندانیان بی‌گناه برای اعتراف، به ما وقت بدهید تا در تلویزیون دلایل و مدارک خود را ارایه دهیم. هم‌چنین در این دیدار میرحسین موسوی با اشاره به وقایع روی داده پس از انتخابات به اتفاقی که در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ رخ داد اشاره کرد و یادآور شد: کسانی که آن حماسه را آفریدند، امروز در گوشه‌های زندان هستند و این طنز تلخی است که این روزها متاسفانه رخ داده است و من نمی‌دانم که چرا این مسایل و این اتفاقات در حال روی دادن است و چرا باید با نیروهای مومن انقلاب چنین کنند.میرحسین موسوی گفت که این رفتارها باعث ایجاد زخم‌هایی بر روح و روان مردم می‌شود که به آسانی قابل درمان نیست. او به دادگاه‌هایی که با سر و صدای بسیار برای اصلاح‌طلبان برگزار شده بود اشاره کرد و گفت: چه نتیجه‌ای از این نمایش عاید شما شد؟ آیا به دنبال برگزاری دادگاه تفتیش عقاید هستید؟ آیا متوجه اثرات منفی آن در جامعه هستید؟وی با اشاره به هشدارهای یک‌سال اخیر خود در خصوص سواستفاده برخی نهادهای قدرت از دارایی‌های مالی کشور از ابهام در واگذاری سهام مخابرات و منابع تامین ۸۰۰۰ میلیارد تومان هزینه خرید آن از سوی سپاه پاسداران ابراز تاسف کرد. متاسفانه این روزها از هر تریبونی حرفی در تخریب نیروهای انقلاب زده می‌شود. خصوصا آن که تریبون مقدس نماز جمعه اختصاص پیدا کرده است به تریبون یک جناح و تندروها برای حذف نخبگان و کسانی که نظر و رای دیگری دارند از هر وسیله استفاده می‌کنند. میرحسین موسوی با اشاره به تاریخ روسیه و دوران کمونیست‌ها و رفتارهای آن‌ها تاکید کرد: در مقطعی افرادی بر سرکار آمدند و تلاش کردند و نیروهایی را که انقلاب کرده بودند حذف کنند. در کتاب‌ها و عکس‌های انقلاب خود، نقش‌آفرینان انقلاب را حذف کردند و تلاش کردند با جعل تاریخ، تاریخ دیگری را برای مردم خود و دنیا بیافرینند. حکومت آن‌ها برچیده شد تاریخ‌نگاران آمدند و تاریخ واقعی را نگاشنتد. میرحسین موسوی در با انتقاد از رواج دروغ در میان برخی مسوولان افزود: مدام اطلاعات غلط به مردم می‌دهند و فکر می‌کنند که مردم باور می‌کنند. همین تعداد کشته‌های پس از انتخابات چندبار عوض شد؟ بعد می‌گویند تقلب در انتخابات دروغ است. برخی بسیج شدند تا وانمود کنند که تقلبی صورت نگرفته است. خصوصا در سیما این امر بسیار تبلیغ شد. خوب اگر شما از عمل خود مطمئن هستید چرا نگران حضور ما در سیما هستید یا چرا از حضور کارشناسان ما در سیما خود‌داری می‌کنید؟ اگر صادقانه سخن می‌گویید میزگردی را با حضور کارشناسانی از ما و خودتان برگزار کنید تا دو طرف سخن خود را بگوید.

مشکل رحیمی جعل کردن مدرک است نه جعلی بودن مدرکش اند

هنوز فراموش نشده است که چگونه سر باز جو پاسدار حسین شریعتمداری شکنجه گر و پرونده ساز در دوران مدعیان اصلاح طلبان هر روز گزارش های خبری گونا گون در بخش های مختلف بصورت نقدی و تمسخر و ریشخند طنزی کار یکاتوری ورق پاره ی کیهان پیرامون دانشگاه هاوائی متعلق به رقیب دوم خردادی ها با دادن مدارک قلابی به خودی ها تهیه و تنظیم می کرد و باز تاب می داد و با تهدید و فشار از دستگاه آلوده ی قضائی به فساد و رشوه تبعیض با پرسشگری خواهان پیگیری این قضیه بود . اما اکنون مشخص نیست که چه اتفاق افتاده است که این سوپر مکتبی و مدعی اصول گرائی و نکته سنج و مو از ماست کش برای چه دهان و زبان و قلم خود را قیر اندودکرده و سیمان گرفته است تا که چیزی از شان چکه نکند و نم پس داده نشود . بد تر اسینکه چرا همچون خفاش گریزن از نور شده و تلسکوپ سیاه دودی بر چشمان خود زده است که اینگونه اعترافات مچ گیری حامیان اصول گرای دولت دهم نا مشروع دهم پیرامون مدرک قلابی جعل کردن را نمی بیند که یک نمونه گزارشگر روشنگرایانه چنین است :

خبر : "الیاس نادران" با بیان اینکه مشکل مدرک معاون اول احمدی نژاد جعل کردن آن است نه جعلی بودنش، تصریح کرد: جعل مدرک غیر از جعلی بودن آن است. سایت خانه ملت نوشت: نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلام‌شهر روز یکشنبه در جمع خبرنگاران با بیان اینکه پیگیر شکایت از "محمدرضا رحیمی" به کمیسیون اصل 90 هستم، گفت: اسنادی که در اختیار داشته‌ام به کمیسیون ارائه کردم.وی افزود: بعد از این هم اگر لازم باشد اسناد جدید را به این کمیسیون ارائه می‌کنم.نادران با بیان اینکه از آقای اسلامی شنیدم که رحیمی از من به کمیسیون اصل 90 شکایت کرده است، ادامه داد: اما هیچکدام از مسئولان و پرسنل این کمیسیون از این شکایت خبر نداشتند.وی در پاسخ به اینکه چرا بررسی مدرک تحصیلی کردان را از کمیسیون آموزش و تحقیقات بررسی نکردید، گفت: همه کمیسیون‌ها بررسی این موضوع را در دست دارند و به وظایف خود در این رابطه عمل می‌نمایند.نماینده تهران در مورد علت شکایتش از رحیمی گفت: مشکل ایشان فقط مدرک تحصیلی نیست بلکه موارد دیگری است که باید به اطلاع نمایندگان مردم برسد.وی اظهار داشت: مشکل رحیمی جعل مدرک است و جعل مدرک غیر از جعلی بودن مدرک است.

یکی دیگر از متهمان وقایع اخیر به اعدام محکوم شد

کودتا گران پاسدار در بحران و در بن بست قرار گرفته و وحشت زده و متزلزل شده که از واکنش های اعتراضی مردم نا رای به خصوص اعتراضات دانشجویان و فریادهای فراگیر شده ی مرگ بر دیکتا تور و خامنه ای حسابی ترسیده اند . به خصوص پس از اینکه متوجه شده ند ضرب و شتم و بازداشت و شکنجه و تجاوز و اعتراف گیری و مجروح و کشتن معترضان منجر به خاموش شدن صدای اعتراضی نشد است . اکنون بز عم خودشان آویزان به صدور حکم اعدام بر ای متهمان مخالف زندانی شده اند تا شاید بتوانند از این طریق تجربه و آزمون و سوخته شده شرایط انفجاری جامعه را این چنین کنترل نمایند که باید گفت آب در هاون کوبیدن است . زیرا که صدور این چنین احکامی شبیه بنزین برروی آتش و شعله ور شدنش به جای آب برای خاموش کردنش در بر خوا هد داشت:

در ایران توسط دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد.به گزارش هرانا به نقل از واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، صبح روز جاری توسط شعبه 28 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، حکم اعدام به "حامد روحی نژاد" از متهمان وقایع اخیر انتخابات که متهم به ارتباط با یکی از گروههای معاند نظام (انجمن پادشاهی) شده است ابلاغ شد.نامبرده متهم ردیف دوم پرونده محمدرضا علی‌زمانی دیگر محکوم به اعدام شده است که ایشنا نیز در یکی از جلسات دادگاههای اخیر به صورت نمایشی شرکت داده شده بود.با احتساب این حکم محکومان به اعدام پس از وقایع اخیر در ایران به چهار تن افزایش یافتند که عبارتند از : حامد روحی نژاد، آرش رحمان پور، ناصر عبدالحسینی و محمدرضا علی‌زمانی.

مصطفایی (وکيل بهنود شجاعی) : بهنود شجاعی در مقابل چشمانم اعدام شد

اینهم یک سند محرز جنایت دیگر علیه ی بشریت حاکمان جنا یتکار و کودتائی و نا مشروع و ضد بشری جلاد و قاتل و دزد و جنگ افروز حاکم بر ایران که بیش از 30 سال است به جز صدور چنین احکام جنایتکارانه و ضد بشری علیه ی ه مردم محروم ایران نداده است . آنهم بدون آنکه پاسخ داده شود که ریشه ی نا هنجاری های جامعه چیست و مسئول آن کیست که چرا می بایست از یک سو نو جوانان به دام اعتیاد کشانیده شوند و یا اینکه به این سر نوشت شوم حکم صادر شده ی اعدام گرفتار شوند و یا همچون احکام اعدام گزارش قبلی باشند یا اینکه همچون دانشجویان معترض شتاره دار در دانشگاه ها شوند که سپس ا اخراج و یا زندان و یا با شکنجه و تجاوز جان ببازند . مهمتر اینکه لوطی جماران مفلوک و منفور و نا مشرئوع ادعای کمدی حمایت مشروع 85 % جمعیت کشور هم دارد د که اکنون اینگونه آدمکشن حرفه ای جنایتکار دستگاه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض و بی قانونی قضائیه حکم اعدام برای پرورش یافتگان همین رژیم کودتا گر فاسد و ضد بشری صادر می کنند؟


منتظر بودم تا زمان بگذرد و به درب زندان اوین روم حدود ساعت ۲:۳۰ دقیقه با کوهیار قرار گذاشتم و به سمت زندان اوین رفتیم. حدود ۲۰۰ نفر از فعالان حقوق اجتماعی و تعدادی مادر داغدیده هم حضور داشتند. منتظر بودیم که اولیاءدم به زندان بیایند. بعد از گذشت یک ساعت مادر و پدر احسان (مقتول) را به همراه برادر و خواهرش دیدیم. جمعیت به سمت وی رفتند تا آنان را از اعدام بهنود منع کنند. مدتی گذشت و مادر و پدرش گفت که ما گذشت می کنیم. جو بسیار سنگینی حاکم شده بود. درب زندان باز شد . اولیاءدم من و آقای اولیایی فر به داخل رفتیم. مدتی در سالن انتظار ایستادیم. فکر می کردیم که اولیائدم گذشت خواند نمود و بهنود اعدام نخواهد شد. مدتی گذشت صدای دعاهای فعالان از بیرون زندان به گوش می رسید. بعد از چند دقیقه وارد سالن دیگری شدیم. بهنود یا تعدادی از مسئولین زندان هم حضور داشتند. وقتی اولیاءدم به داخل رفت. بهنود به دست و پای آنها افتاد و خواهش و التماس کرد که او را نکشند. سرپرست اجرای احکام صورتجلسه اجرا را تنظیم کرد. چند نفر از مسئولین زندان، من و آقای اولیایی فر به سمت اولیاء دم رفتیم از آنها خواستیم و التماس کردیم که بهنود را اعدام نکنند. مادر مقتول گفت من الان نمی توانم فکر کنم باید طناب دار را به گردن بهنود بیاندازم. بعد از چند دقیقه صدای اذان به گوش رسید. بهنود به اتاقی رفت تا آخرین نماز زندگی اش را بخواند. او رفت تا از خداوند خود طلب مغفرت کند. پس از اتمام نماز همگی به محوطه زندان رفتیم. تمام بدنم می لرزید و نمی دانستم که عاقبت این پسر بی مادر چه خواهد شد. بهنود وقتی به دست و پای مادر و پدر مقتول افتاد به مادر مقتول می گفت که من مادر دارم تو رو به خدا شما مادری کنید و من را اعدام نکنید. همگی به سالن دیگر رفتیم. در سالن چهار پایه مستطیل شکل آهنی وجود داشت که بالای آن طناب دار پلاستیکی آب رنگی نصب کرده بودند. اولیاءدم داخل رفتند و پس از مدتی بهنود را به آن سالن کذایی بردند. سالنی که اعدامها در آنجا صورت می گرفت. من تا به حال ندیده و نشنیده بودم که اجرای احکام یک نفر را به صورت خاص در زندان اوین اعدام کند. ولی برایم تعجب انگیز بود که چرا بهنود به تنهایی اعدام می شد. شاید این هم از بد اقبالی او بود که تنها به آسمان رود. کسانی که آنجا بودند باز هم از مادر و پدر بهنود خواهش کردند و گفتند اگر با خدا معامله کنید زیان نخواهید دید. مادر مقتول گفت باید طناب دار را به گردن بهنود بیاندارید. بهنود به بالای چوبه دار رفت و طناب را به گردنش انداختند. چند ثانیه ای نگذشت که مادر و پدر مقتول به سمت چارپایه رفتند و آن را از زیر پای بهنود کشیدند. بهنود به ملکوت اعلی پیوست.

طاقت دیدن این صحنه را نداشتم. تا چارپایه از زیر پای بهنود کشیده شد تمام اطراف سیاه شده بود.امروز دیگر بهنود در زندان و بین دوستان خود نیست. جای خالی بهنود را احساس می کنند.من تمام تلاش خودم را کردم ولی هیچ فایده ای نداشت. باز هم عقیده دارم او مستحق مرگ نبود.او نمی بایست اعدام شود. ولی اعدام شد.

اعدام

آخرین سخنان و خواسته های بهنود شجاعی - صبا واصفی

این مصاحبه وقتی انجام شد که بهنود هنوز زنده بود. هیچ وقت فکر نمی کردم نوشتن فعل «بود» این قدر تلخی به جانم بریزد. بهنود از پشت تلفن گفت: «آدم به امید زنده است»... کاش وقتی شما این مصاحبه را می خوانید بهنود هنوز زنده «باشد». کاش رنگ سرخ آسمان بامدادی، آخرین رنگ چشمهایش نباشد؛ کاش آسمان آبی بعد از طلوع را ببیند...

اگر بخواهی نقاشی بکشی از چه رنگی استفاده می کنی؟

آبی

چرا آبی؟

به خاطر آسمون. خیلی وقته که آرزو دارم از بیرون زندان ببینمش.

چند بار تا حالا برایت حکم صادر شده ؟

تا الان سه بار رفتم پای چوبه که رییس قوه قضاییه به من وقت داده. چهار پنج بار هم دو سه روز مانده به اجرای حکم به من وقت دادند.


شب اجرای حکم را در کجا می گذرانی؟

در یک سویت تنها دور از همه. اون جا تا صبح هزار بار مرگ رو جلوی چشم هایت می بینی. همه کسانی که آن جا می روند فقط آرزو می کنند که خدا رحمی به دل شاکی بیندازد و رضایت بدهد.

در مسیری که از سلول تا جایگاه اجرای حکم طی کردی به چه کسی یا چه چیزی فکر می کردی؟

بار اول اصلا باورم نمی شد قرار است بمیرم. وقتی سوار اتوبوس شدم که از اینجا به اوین بروم تازه فهمیدم قرار است چه بلایی سرم بیاید. فهمیدم یه کاری کردم که آخرش جدی جدی مرگ است. آن جا فقط به این فکر می کردم که ای کاش خدا یه رحمی در دل شاکی بیندازد و من را ببخشد. فکر می کردم کاش یه لحظه، فقط یه لحظه خودشان را جای من می گذاشتند. اگر احسان جای من بود چه در خواستی داشتند؟ فکر می کردم کاش مادر احسان برای من مادری کند!


خودت تلاش کردی از شاکی رضایت بگیری؟

بله. برایشان چندین بار نامه نوشتم از آن ها خواستم به خاطر امام حسین، به خاطر خدا رحم به جوانی ام کنند. قبول دارم اشتباه بزرگی مرتکب شدم اما آن موقع من بچه بودم اصلا فکرش را هم نمی کردم کار به این جا برسد. از همین جا به آن ها التماس می کنم به خاطر روح احسان به من یه فرصت دوباره، یه زندگی دوباره بدهند.

شب هایی که در سوئیت تنها بودی و منتظر رسیدن زمان اجرای حکم دوست داشتی چه کسی کنارت بود؟

مادرم. مادرم که سال هاست ندیدمش. وقتی 12 ساله بودم بیماری دیابت گرفت. بعد از دو سال نابینا شد و مرد. نه فقط شب های اجرای حکم، هر شب این آرزو را دارم. دلم می خواهد خدا یه رحمی به دل شاکی بیندازد تا من یه بار دیگه بتوانم سر مزار مادرم بروم.

اگر آزاد شوی اولین جایی که بروی کجاست؟

نذر کردم اول بروم جمکران بعد هم سر خاک مادرم.

هنوز امیدواری که شاکی رضایت بدهد؟

نمی شود که آدم امید نداشته باشد. همه آدم ها به امید زنده اند. نا امیدی بزرگ ترین گناه است. تا الان سه بار مرگ را با چشم هایم دیده ام. در این یک سالی که بارها رفتم پای چوبه و برگشتم فقط توکلم به خدا بوده و بس!

این بار چه زمانی قرار است حکمت اجرا شود؟

یکشنبه 19 مهر بعد از نماز صبح.

دوست داری این بار هم اجرای حکمت به تعویق بیفتد؟

نه. نه. واقعا دیگه نمی خواهم به تعویق بیفتد. ولی می خواهم که مارد احسان برایم مادری کند. می دانم که عزیزشان را از دست دادند، می دانم درد بزرگی است ولی دلم می خواهد یک کمی فکر کنند من اصلا قصد قبلی نداشتم. خدا هم خودش می داند من رفته بودم یک نفر را آشتی بدهم. احسانم هم که فوت کرد توی این دعوا هیچ کاره بود. من و احسان هیچ کاره بودیم. رفته بودیم دو نفر را آشتی بدهیم. به مادرم توهین کرد کار به این جا رسید.

تا حالا با خانواده شاکی برخورد داشتی؟

بله. یک بار در دادگاه یک بار هم سری اول که رفتم پای چوبه. آن جا اتاقکی است که در آن نماز صبح می خوانند. بعد متهم را می برند پای چوبه. بعد از نماز به آن ها التماس کردم من را ببخشند. مادرش چیزی نگفت. فقط گریه می کرد ولی برادرش گفت برادر جوانم را کشتی. من واقعا جانی نیستم یک اتفاق ساده، بدون هیچ قصد قبلی کار من را به این جا کشید.

دوستانی داشتی که حکمشان اجرا شود؟

بله . بار اول که پای چوبه رفتیم 5 نفر بودیم . 4 نفر را جلوی چشمانم بالا کشیدند. سری دوم 11 نفر بودیم. 8 نفر را بالا کشیدند. بار آخر 7 نفر بودیم 2 نفر را بالا کشیدند.

اگر ولی دم را ببینی از او چه درخواستی می کنی؟

التماس می کنم تمنا می کنم به خاطر روح احسان از من بگذرد. به خاطر علی اکبر، به خاطر امام حسین من را عفو کنند. من از 17 سالگی در زندان بودم. از بچگی مادر نداشتم. بدبختی زیاد کشیدم. از 17 سالگی تا الان 4 سال و نیم عمرم را در زندان پیش یک مشت خلاف کار گذراندم. به خدا به اندازه تمام عمر یک آدم من تنبیه شدم. از خدا می خواهم دشمن آدم هم گرفتار چنین جایی نشود. از ولی دم می خواهم با خودش فکر کند اگر جریان برعکس بود دلش به چی رضایت می داد، همان کار را بکند. دلم خواهد از ته دل به آن ها بگم تا آخر عمر بردگی می کنم.. می دانم در خواست بزرگی است، چیز زیادی از آن ها می خواهم، می دانم گذشت کردن در چنین حالی خیلی سخت است اما این جا هر کسی قصاص کرده پشیمان شده است. اگر هر کدام از شاکی ها فقط یک هفته در زندان زندگی کنند نه تنها خودشان رضایت می دهند بلکه از همه شاکی ها رضایت می گیرند.

سری دوم یک متهم را با من بدن پای چوبه بعد از مدتی شنیدم همسرش ناراحتی اعصاب گرفته. مادرش هم فلج شده است در به در دنبال خانواده متهم می گشتند از آن ها حلالیت بگیرند. یک متهم دیگر هم بود که بعد از این که زیر چار پایه اش زدند خانواده اش گفتند می خواهیم رضایت بدهیم که قاضی گفت این رضایت را باید 5 دقیقه پیش می دادید.

فکر می کنی اگر پدر تو جای پدر احسان بود رضایت می داد؟

پدرم اذیت می کرد اما مطمئنم رضایت می داد. هر کسی یک لحظه دلش را جای دل متهم بگذاره و احساس کند به او چه می گذرد رضایت می دهد. من 20 ساله ام. باور نمی کنید! گفتنش ساده است ولی وحشتناک است 20 نفر جلوی چشم هایت جان بکنند. هیچ کس نمی تواند خودش را جای من بگذارد و تصور کند چه قدر سخت است. لحظه ای که می بینی هم بندی هایت به دست و پای ولی دم می افتند و فایده ای هم ندارد.

بهنود امیدوارم تا هفته دیگر چنین روزی خانواده ات حضور تو را در خانه جشن بگیرند.

من که دست هایم بالاست. هر چی او بخواهد. رضایم به رضایش.
وبلاگ محمد مصطفایی (وکيل بهنود شجاعی)


گزارش دکتر حسام فیروزی از وضعیت پزشکی دکتر محمد ملکی

بهرحال عمق فاجعه اینجاست که پس از بازتاب چندین گزارش خبری فوق که فقط انعکاس گوشه ها و بخشی از واقعیات تحمیل شده و ملموس در جامعه است که حاصل و نتایج عملکرد 30 ساله ی حاکمان دین فروش و عو امفریب و قدرت طلب و غارتگر و جنگ افروز و کودتاچی می باشد . اکنون برای نمایش شرایط حاکم شده در جامعه بهتر است دنبال و مقایسه کنید با شرایط یا اسیر گر وگان در بند دیگر رژیم پاسداران کودتا گر یعنی یک مرد ملی و وطن پرست و انسان دوست و آزادیخواهی که عمری را در مبارزه و تلاش با دو نظام مستبد وابسته و فاشیست مذهبی برای دمکراسی و آزادی مردم میهن و کشورش بطور خستگی نا پذیر و مستمر سپری کرده است . ولی اکنون سر نوشت وی نیز در شرایط کهولت سنی و بیماری خطر ناکی که با آن مواجه و دست به گریبان است اسیر چنگال دژخیمان آدمکش حرفه ای در خدمت پاسداران کودتا گر شده است که گزارش یک پزشک از وضعیت این قربانی پر آوازه و در بند با تاریخچه ی مختصری از وضعیت ایشان این چنین گزارش داده است :

بنام خداوند جان وخرد
دکتر حسام فیروزی

آقای محمد ملکی 76 ساله با سابقه 15 سال دیابت ، به دلیل عوارض ناشی از این بیماری بیش از 8 سال است که دچار آریتمی قلبی شده و در این فاصله دو بار سابقه انفاکتوس قلبی (MI) داشته و چندین بار در بیمارستان در بخش مراقبتهای ویژه قلبی (CCU) بستری شده اند . در سال 1386 ایشان مورد بررسی فیزیو لوژی قلب (EPS) قرار گرفته اند و کاندید عمل ICD شده اند که به دلیل مشکلاتی قادر به انجام این عمل پر هزینه نشده اند . همچنین با توجه به شواهد موجود به دلیل علائم ایسکمی قلبی ، نیاز مبرم به انجام آنژیو گرافی از عروق قلبی جهت تشخیص قطعی ضرورت دارد . در سوابق موجود در پرونده ایشان در بیمارستان دی در زمانهای حملات قلبی ، نامنظمی در ضربان بطنی (VT) مشاهده گردیده .این علامت بسیار خطرناک است و هر لحظه می تواند در اثر عدم مراقبت لازم پزشکی جان ایشان به مخاطره بیفتد . در سال 1386 با آزمایشات انجام شده بر روی پروستات (PSA:37) و با شک به کنسر سه بار مورد نمونه برداری ( بیوپسی ) قرار گرفته اند که در نهایت تشخیص سرطان پروستات (localize adeno carcinoma ) برای ایشان گذاشته شد و در آن موقع ایشان تحت رادیوتراپی و دارو درمانی قرار گرفتند . از آن زمان تا کنون هر 15 روز یک بار تحت نظر متخصص اورولوژی خود بوده و پیشرفت بیماری مورد ارزیابی قرار گرفته است . لازم به ذکر است که سرطان پرستات هر لحظه ممکن است مهاجم شده و به نقاط دیگر بدن از جمله استخوانها دست اندازی کرده و به همین جهت است که مراقبت هر 15 روز یکبار برای جلوگیری از پیشرفت سرطان تحت نظر پزشک متخصص در مرکز تخصصی مجهز ضرورت دارد .مشکلات افسردگی نیز در ایشان مشهود بوده و برای درمان آن از دارو درمانی استفاده میشده است .

آقای ملکی در هنگام بازداشت داروهایی به جهت این مشکلات مصرف می کرده اند که متاسفانه به دلیل مشکلات عدیده بهداری زندان اوین نمی توان به استفاده منظم و صحیح آنها از طرف کادر درمانی آنجا برای ایشان امیدی داشت . همچنین فشارهای ناشی از زندان اعم از انفرادی و بازجویی می تواند افسردگی ایشان را تشدید کند، مشکلات قلبی را افزایش دهد و با توجه به اینکه در آخرین تماس با خانواده از سوزش ادرار شکایت داشته اند خطر عود سرطان را بالا ببرد . با توجه به بالا بودن سن ، دیابت کنترل نشده ، آریتمی قلبی ، گرفتگی عروق قلبی و سرطان پروستات فعال به هیچ روی نگهداری ایشان در زندان به صلاح نبوده و بشدت جان ایشان را تهدید می کند . اینجانب بعنوان یک پزشک که وظیفه نجات جان بیماران را عهده دارم از مسئولین امر مصرانه آزادی فوری آقای دکتر محمد ملکی جهت انجام پروسه درمان در مراکز تخصصی خواستارم و مکررا یاد آور می شوم که جان ایشان در خطر است و تا دیر نشده هرچه سریعتر اقدامات لازم جهت آزادی ایشان انجام پذیرد . دکتر حسام فیروزی . هجدهم مهر ماه یکهزارو سیصدو هشتادو هشت خورشیدی