ورق پاره ی کیهان چهار شنبه 29 مهر ماه سال 1388

نقد و بررسی " جنگ نرم و ترور هم آهنگ " (يادداشت روز)

" پدر کشتی و تخم کین کاشتی ، پدر کشته را کی بود آشتی . یا اینکه گفته می شود: آنانکه باد می توفان درو می کنند "

پاسدار قلم بر دست یا دداشت روز نویس ورق پاره ی کیهان با استخار ه کردن و بازی پر وپوچ نمودن وشل کن و سفت کن در آوردن و از جنگ نرم و سفت و گرم و سرد گفته و بالاخره اینان را به عنوان ابزار مبارزه ی دشمن و ایادی داخلی اش بلغور کرده است . البته بدون اینکه کوچکترین اشاره ای به اقدامات سیاست ترور و خقان و سانسور و باز داشت و زندان و اعدام و سرکوبگری های ادامه دار در جامعه کند . به ویژه سیاست های سخت وسرکوبگرایانه ی تحمیلی به برخی از استان های محروم نوار مرزی کند. به خصوص اینکه چگونه پاسداران فاشیستی و تروریستی علیه ی اهل سنت عملکرد داشته اند که اکنون کودتا کرده و حاکم شده و نظام را یک پایه نموده و قدرت و ثروت را قبضه و در بست انحصاری کرده ودر اختیار خود گرفته اند . آنگونه که سرمایه ی نجومی پاسدار کشته شده نور علی شوشتری سر به فلک می کشد و تعجب بر انگیز می باشد که چگونه صاحب آن شده است؟ البته اثبات گر این واقعیت است که وی نه در بستر اهداف شیادانه ی اسلامی مدعیان عوامفریب و دین فروشان حاکم ، بلکه در راستای دفاع از سرمایه و انباشت بیشتر آن برای خود در لباس پاسداری دفاع و جنگ می کرده است .

برای همین است که همکار قلم زنش در ابتدای یادداشت روز ورق پاره ی کیهان بدون توجه یا حتی ایما و اشاره ی کوچک به عملکرد ار گان فاشیستی – تروریستی پا سداران داشتن که در دو استان محروم کردستان و سیستان و بلوچستان چگونه بوده است؟ یا اشاره به نقش 60 اسکله ی غیر مجاز پاسداران در سواحل بنادر جنوب کشور داشته باشد که چگونه شبانه روز در حال تخلیه ی کالاهای قاچاق هستند ، به خصوص انواع و اقسام مواد مخدر و مشروبات الکی وارد می کنند. سپسآن را آزادانه در سراسر کشور توزیع می نماید . طوریکه بدرون سلول های انفرادی زندان نیز مواد مخدر برده و توزیع می گردد.

یا اینکه گفته شود که نوار مرزی پاکستان و افغانستان با استان نفرین شده و سر زمین سوخته ی محروم سیستان و بلوچستان چه نقشی در ورود و فروش و توزیع و حتی ترانزیت مواد مخدر به برون مرز از طریق ترکیه ایفا می کند؟ مهمتر اینکه نقش با ند های مافیائی سپاه پاسداران و نیروی انتظامی در انحصاری کردن و حذف رقبا و واسطه های دیگر در این مورد چیست؟ اما در عوض اشاره به واکنش های انتقامی اخیر در دو استان کردستان و سیستان بلو چستان قلم فر سائی کرده و از وقایع و بر خی ترور های پاسداران و نیروی انتظامی و سایر مهره های حکومتی در این دو استان گفته است که همه معلول جنایات و اقدامات بیش از 30 سال گذشته ی حاکمان به خصوص پاسداران و نیروی انتظامی سر کوبگر و دستگاه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض قضائیه بوده است که نیمه ی دیگر یا آن روی سکه پیگیری جدی سیاست صدور تر وریسم و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های همسایه و منطقه است که عامل وعلت ترور های واکنشی و انتقامی اخیر در کردستان سیستان و بلوچستان می باشد.

بهر حال یادداشت روز نویس وارونه گوی و تحریف گر با شیوه ی پاک کردن صورت مسئله و تصویر مار کشیدن ومار قالب نمودن برای اینکه بتواند مقدمه چینی کند که آمریکا و اسرائیل را متهم و محکوم کند . سپس رقیب دوم خردادی های مغلوب را به اینان سنجاق نماید. لذا بعنوان پیش در آمد و مقدمه چینی کردن در ابتدای یادداشت روز خود چنین شروع کرده است :

"امتداد ترورهاي وحشيانه به فاصله يك ماه، از كردستان تا سيستان و بلوچستان، آن روي ديگر جنگ نرم را به دور از رنگ و بزك نشان داد. يعني اينكه جنگ نرم خيلي هم نرم و مسالمت جويانه و مدني نيست و اگر فرصت فراهم شود، چهره خشن خود را به ويژه در مقابل آنها كه به ماهيت خزنده و تازنده و كشنده اين جنگ پي برده و درصدد كنار زدن نقاب از سيماي آن برآمده اند، نشان مي دهد. فاصله مكاني كردستان تا سيستان بسيار است، شايد بيش از 2هزار كيلومتر اما فاصله زماني ترور ماموستا ملامحمد شيخ الاسلام نماينده مردم كردستان در مجلس خبرگان (26شهريور) تا عمليات تروريستي اخير در منطقه «پيشين» سرباز سيستان و بلوچستان كه 80 شهيد و مجروح برجاي گذاشت، بيش از يك ماه نمي شود. البته افتخاري نيست براي سرويس هاي جاسوسي موساد و سيا و اينتليجنس سرويس كه به واسطه مهره هاي جنايتكار خود، پيرمردي 75 ساله را پس از اقامه نماز مغرب و عشا در شب 27ماه مبارك رمضان و در مقابل مسجد سيدقطب سنندج ترور كنند يا 80نفر خدمتگزار مردم يا سني و شيعه بومي منطقه سيستان و بلوچستان را در كنار چادري بي حفاظ كه نمايشگاهي از صنايع دستي مردم در آن برپا شده و قرار است زينت همايش وحدت و همدلي باشد، به خاك و خون بكشند. جرم شيخ الاسلام سني مذهب همان بود كه جرم نورعلي شوشتري شيعه مذهب و همه آن برادران سني و شيعه كه در همايش همدلي شركت جسته بودند. دست دشمن را خوانده بودند و اسرار هويدا مي كردند"

قلم بر دست معرکه گیر در ادامه ی حرافی کردن و محمل و هذیان گوئی و اشک تمساح ریختن برای همدلی اهالی اهل سنت در این دو استان برای پیوند همدلی میان با شیعه و سنی گفته است. البته بدون اشاره به اوضاع رقت بار وضعیت نا بسامان معیشتی محرومان که 80% جامعه را تشکیل می دهند و فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی که در این دو استان بیشتر و جود دارد و بیداد می کند. از چگونگی جنگ نرم که سخت شده و نتر سیدن پا سداران با چنین جنگی مداحی و روضه خوانی کرده است. تا اینکه بدون آنکه کلامی از میزان ثروت پاسدار نور علی شوشتری بگوید که چگونه کسب شده است . آنهم در شرایطی که ورق پاره ی جمهوری اسلامی روز گذشته گزارش داد که زن زائوئی پشت درب بیمارستان بدلیل فقر جان سپرد . اما قلم بر دست وامدار در توصیف پاسدار معدوم غارتگر بدون بازگوئی میزان دارائی ها و مسئولیت هایش ا ین چنین مرثیه خوانی نموده است :

خيلي از ماها بزرگمردي به نام نورعلي شوشتري را نمي شناختيم. روستازاده اي كه اگرچه سردار اما گمنام ماند و عمر به خدمتگزاري محرومان گذراند تا پس از سال ها حيات ميثم وار و به دوش كشيدن چوبه سربه داري خويش، نام آور شود و بشود همين سردار نورعلي شوشتري كه امروز در دل انبو ه نگاه كنجكاو و مشتاق، شوق پيروي از مرامش را زنده كرده است.

بهرحال همانگونه که اشاره شد پاسدار قلم بر دست بدون آنکه به ریشه ی اصلی چگونگی رشد خشونت و انتقام گرفتن در جامعه به پر دازد که تاریخچه و عمر 30 ساله دارد . یا اینکه توجهی به این شعر داشته باشد که شاعر می گوید : پدر کشتی و تخم کین کاشتی ، پدر کشته را کی بود آشتی . در عوض همچنان با سفسطه گری کردن و معلول پردازی و گریز به صحرای کربلا زدن پرونده ی گشوده ی شده ی اتهامی رقیب مغلوب را پیگیری کرده و سنگین ترش نموده است . زیرا که اینان را درغگو معرفی کرده و پیام آشتی ملی شان را دیکته شده ی دشمن دانسته است .خلاصه اینان را همیار آمریکا و صهیو نیسم قلمداد کرده و مبارزه کردن شان را نوعی هم سوئی با دستگاه های جاسوسی سیا ی آمریکا و موساد اسرائیل و اینتجلس سرویس انگلیس دانسته است. بالاخره مو قعیت اینان را با اقدامات و طرح های وصل به کودتای مخملین دشمنان آمریکاو انگلیس و اسرائیل هم پیوسته و تشریح نموده استوپس از متهم شان و این چنین هشدار بیدار و آماده باش علیه شان به عنوان مبارزه با جنگ نرم داده است:

" اگر خفتيم و دشمني آمريكا و انگليس و رژيم صهيونيستي را انكار كرديم، آيا عداوت آنها و دندان تيز كردن و پنجه كشيدنشان تمام مي شود؟ اين فديه هاي بزرگ كافي نيست تا از خماري و خواب زدگي بيدارمان كند و ديگر دوست و دشمن را اشتباه نگيريم؟دشمن از همه سو هجوم آورده است. در مرز همان گونه شبيخون مي زند كه ممكن است در عمق كشور بزند. به شيوه هاي مختلف ترور مي كند، از ترور شخصيت و باور و آرمان تا ترور فيزيكي. ماموران و مزدوران وهابي و منافق و انجمن پادشاهي او همان قدر در ترور جدي هستند كه ماموران سكولار و مدني و دموكرات مآب وي. هرجا ضرورت داشته باشد سراغ سربريدن ارزش ها و باورها مي روند و هر جاي ديگر كه جنايت اقتضاي كار باشد- خيابان هاي تهران يا مرز كردستان و بلوچستان- كوتاهي نمي كنند كه اين دو، دو لبه قيچي «صهيونيسم مسيحي» هستند براي بريدن ريشه هاي استواري امت اسلام و ام القراي آن ايران. لازم باشد جنگ مذهب عليه مذهب، مردم عليه مردم، روحاني عليه روحاني و نهاد عليه نهاد راه مي اندازند. اقتضا كند، نقاب همراهي با ارزشها و باورها مي زنند يا تابلوي حقوق مدني و مذهبي و قومي مردم را به دست مي گيرند و در هر صورت آنچه آماج شبيخون است، وحدت كلمه و كلمه وحدت است كه امروز با استقرار جمهوري اسلامي، در قانون اساسي و قلب آن- ولايت و رهبري- نهفته است.بله، در جنگ نرم هم مي شود سر بريد اما با پنبه. روزگاري اسب تروا بود، بعدها از آسمان و در تاريكي شب چترباز و كماندو در عمق جبهه حريف مي ريختند تا شبيخون بزنند و امروز، تنها تاكتيك موثر و مصلحت آميز را در «يارگيري از عمق جبهه مقابل» مي دانند. قلابي كه دشمن در اين عرصه مي اندازد، آنها را صيد مي كند و به خدمت درمي آورد كه بدشان نيايد قلاب بازي كنند! آنهايي به اين قلاب گير مي كنند كه بشود هوس هايشان را قلقلك داد و روي هيجان ها و عواطف و عقده هاشان سرمايه گذاري كرد. آنهايي در جنگ نرم به استقبال خودكشي مي روند كه درست عرصه را نبينند، قطب نماي باورشان از كارافتاده باشد، نفسانيات و گروكشي ها و خودخواهي ها در كام خويش كشيده باشدشان. بدانند اين مار خوش خط و خال كه همرنگ متن ولي در جهت خلاف آن مي خزد، دشمن است اما چون مفتون او شده اند، نيش و دندان وي از خاطر برده باشند. . تلاش براي وحدت، با گروكشي و «فشار از پايين، چانه زني در بالا» نمي خواند. آنها كه در اين شعار خالصند، اول وحدت و همدلي و اميد و پويايي ملت را نشانه نمي روند- محورهايي كه دقيقا در جنگ نرم دشمن هدف است- تا بعدا بنا به ادعا، بنيان خود ويران كرده را بازسازي كنند! دروغ مي گويند آنها كه در پروژه دشمن براي از هم گسيختن انسجام ملت و قطبي و دسته دسته كردن و روبه روي هم قرار دادن آنها نقش آفريني كردند، تن به قانون ندادند و از مرز نصيحت ها و هشدارهاي رهبري عبور كردند و حالا دعوت به حكميت و آشتي مي كنند.آنها خيز برداشتند تا وحدت و انسجام يك ملت را در برابر دشمن مهاجم از هم بپاشند و امت را از مدار و محور قوام بخش امامت و رهبري پراكنده سازند. هدف فاز اول پروژه اي كه شكست خورد، انسجام بخشيدن به اردوگاهي تازه در برابر قانون اساسي، نظام و رهبري- به اصطلاح طراحان اصلي پروژه، انقلاب مخملي- بود و فاز دوم، چانه زني براي مهره هاي ناكام است تا شايد ضمن رسميت بخشيدن به خيانت بزرگ و جعل عنوان «اپوزيسيون قانوني» براي ضدانقلابيگري كه در هيچ كجاي دنيا سابقه ندارد، فرصتي بگيرند و دوباره با محوريت مقرّ دشمن، جبهه از هم پاشيده را بازسازي كنند. مروري بر محورهاي تبليغاتي شبكه عنكبوت (شبكه رسانه اي زنجيره اي دشمن در داخل و خارج) نشان مي دهد كه اتفاقا دشمنان هراسان از وحدت واقعي ملت ايران، چه قدر از اين دعوت به حكميت و آشتي- وحدت به معناي فراموش كردن خيانت ها و جنايت هاي بي سابقه اي كه در اين 6، 5 ماه اخير رخ داد- استقبال مي كنند. آيا حق نداريم بپرسيم شبكه چند سر وابسته به «صهيونيسم مسيحي» كه خون مناديان راستين وحدت را بر زمين مي ريزد و مدار و عمود اصلي آن - رهبري- را كانون بمباران تبليغاتي خود براي ترور شخصيت قرار مي دهد و حتي به ترور شخصيت شهداي وحدت مي پردازد، چرا به رويكرد اين حضرات كه مي رسد، آغوش برايشان مي گشايد؟ چگونه است كه هر كس به نظام منتخب ملت ايران منسوب است، خون يا اعتبار و آبرويش را بايد ريخت و به هر نحو ترورش كرد و آن كه با اين نظام سرجنگ دارد يا از سر حماقت به سوي جبهه خودي شليك مي كند، تبديل مي شود به آزاديخواه و دموكرات و مبارز مدني و «مرد الهام بخش». اوباما و كلينتون و ساركوزي و براون و پرز و نظاير آنها در فلان يا بهمان رجل سياسي ما چه ديده بودند كه با صداي بلند گفتند حركات و مواضع آنها براي ما الهام بخش است؟جنگ نرم است، جنگ نامردي، جنگ تحريف واژه ها و نسبت هاي ناروا. جنگ زدني است در كسوت مدني. آواز در مي افكنند و خواب مي كنند و بي صدا سر مي برند. اما آن كه در اين هجوم خواب و ارعاب، ديد و نترسيد و سر برآورد و خروشيد كه خلايق به هوش باشيد و موضع دشمن و دوست را اشتباه نگيريد، آن روي جنگ نرم را مي بيند به جرم اينكه مهاجمان را بي نقاب ديده است. شهيدان اين هفته هاي بلوچستان و كردستان ما، ديدباناني بودند كه دشمن را ديده و براي دفاع جنبيده بودند. و مگر معناي شهيد جز اين است؟ مراقبان بينا و بصير اين دنيا و گواهان و حجت هاي جهان باقي"

در خاتمه اینکه درست گفته شده است آنانکه باد می توفان درو می کنند . برای اینکه اکنون که حاصل بیش از 30 سال جنایت و خیانت و اجحاف و عوامفریبی و دروغ و نیرنگ و شیاد گری با زور گوئی و ظلم و ستم و زندان و شکنجه و اعدام و سنگسار و جنگ افروزی و صدور ترور و ارتجاع و دخالت گری به برون مرز و در امور داخلی دیگران فضولی کردن منتهی به دستآورد و فقر و بیکاری و تورم و گرانی تحمیل شده ی در جامعه وبا شکاف عمیق طبقاتی و خفقان و ساسور شده است . البته آن طرف معادله مقاومت و ایستادگی مردم آگاه و ناراضی و خشمگی را در بر دارد که برای خاموش کردن این صدای اعتراضی مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و احمدی نژاد گفتن مردم منجر به اتخاذ سیاست طراحی کودتای پاسداران وحذف کامل رقیب مغلوب دوم خردادی ها در 22 خرداد شد . ولی چون این سیاست یکپایه کردن نظام تغییر و اصلاح نا پذیر که در بستر قبضه ی قدرت و ثروت از سوی پاسداران و پشتیبانی لوطی جماران شد نه مشکل گشا نبوده است ، بلکه بس پر هزینه می باشد . زیرا که نمی شود به آسانی پژواک اعتراضی مردم ناراضی را خفه کرد و همزمان بیش از گذشته سیاست صدور ترور و ارتجاع به منطقه با افزایش سیاست مداخله گری در امور داخلی کشور های همسایه از جمله عراق و افغانستان و پاکستان و منطقه را دنبال کرد. آنهم به نیت اینکه چاشنی حمایتی و پشتوانه چانه زنی اهداف دسترسی به سلاح هسته ای در مذاکرات شود . و باز هم توقع داشت که اتفاقی در داخل کشور نخواهد افتاد. در صورتیکه وقایع اتفاق افتاده در استان کردستان و سیستان بلوچستان که پس از کشته شدن پاسداران دو مأمور نیروی انتظامی نیز در استان سیستان و بلوچستان کشته شده اند. بدون شک مر تبط با اقدام و واکنش های اصولی اعتراض مردم ناراضی در روز قدس می باشد که در روز 13 آبان نیز تکرار خواهد شد که بدل زدن شگرد و ترفند های بکار گرفته شده ی 30 سال گذشته ی حاکمان عوامفریب و دین فروش وجنگ افروز اکنون از سوی مردم معترض و ناراضی و خشمگین این سیاست دنبال و اجرا می شود که ادامه ی چنین مبارزه ی ادامه داری در نهایت به تغییرات دمکراتیک در ایران و استقرار آزادی و دمکراسی راه خواهد برد .

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/880729/2.htm#other200

چهار شنبه 29 مهر ماه سال 1388