روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 17 بهمن ماه سال 1388

نقد و بررسی سرمقاله روزی نامه ی جمهوری " توهم عقب نشيني هسته اي ! "

"فشار گاز انبری برروی پاسدار احمدی نژاد بدلیل اظهارات انتقال اورانیوم غنی شده به خارج که تأکید شده جزو اختیارات وی نمی باشد"

سرمقاله نویس روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی همچون همتای خود سربازجو حسین شریعتمداری در یادداشت روز دروغ نامه ی کیهان وارد میدان شده است و پیرامون نظرات جدید پاسدار گماشته احمدی نژاد قلم فرسائی کرده است که چرا بر خلاف تأکید رهبر لوطی جماران که اخیراً تأکید کرده است خواص می بایست دست از دوپهلو گوئی بر دارند . به احمدی نژاد همچون سربازجوپاسدار انتقاد کرده است که چرا پیرامون انتقال اورانیوم غنی سازی به خارج دو پهلو گوئی کرده و وارد محدوده ای شد است که جزی وظایف و اختیارات وی نمی باشد؟ زیرا که همه قلع و وقمع کردن ها و حذف رقیب دوم خردادی ها با طراحی کودتای پاسداران بد لیل چنگ اندازی بر تأسیسات هسته ای و تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای از سوی پاسداران بوده است که سرنوشت بقای رژیم ضد بشری کوتائی به این تلاش بستگی دارد که هر گونه عقب نشینی از اهداف آن یعنی تضعیف تضمین بقا و فراهم کردن شتاب دادن به شرایط فرو پاشی می باشد . به خصوص در شرایط کنونی که 8 ماه می باشد فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه برای تغییرات دمکراتیک درایران طنین انداز شده است . همچنین بدلیل نزدیک شدن سالروز 22 بهمن که پس ازسپری شدن 31 سال از عمر ننگین ونکبت بار حاکمان عوامفریب و جنگ افروز و غارتگر دین فروش و سرکوبگر و غارتگرشرایط آنگونه است که جای هیچگونه دفاع کردن وجود ندارد . بنابراین اعتراف یا موضع گیری گفتگوی تلویزیونی پاسدار گماشته احمدی نژاد مبنی بر پیشنهاد انتقال اورانیوم غنی شده به خارج آنهم بدون هیچ تضمینی عجیب موجب چالش و انتقاد نیروهای خودی درون باند موسوم به اصول گرایان حاکم شده است . از جمله سر مقاله نویس این روزی نامه ی حکومتی می باشد کهدراینمورد چنین نقل قول وانتقاد کرده است .

"اظهارات تلويزيوني هفته گذشته رئيس جمهور كشورمان درباره تبادل اورانيوم ميان ايران و كشورهاي عضو گروه 1 +5 درعين حال كه چندان روشن و صريح نبود كه نوعي عقب نشيني توسط ايران در اين موضوع تلقي شود مقامات و رسانه هاي غربي آنرا به معناي تجديدنظر ايران در مواضع هسته اي خود دانسته و نوعي عقب نشيني تلقي كرده اند. مايك همر سخنگوي شوراي امنيت ملي آمريكا اطلاعيه اي را در اين زمينه قرائت كرد و گفت : « ما به تهران پيشنهادي درباره رآكتور تحقيقاتي داده ايم كه معتقديم به سود طرفين است . اگر اظهارات محمود احمدي نژاد بازتاب دهنده تغيير موضع ايران است ما با بي صبري منتظريم كه ايران آنرا به آژانس بين المللي انرژي اتمي اطلاع دهد. » مقامات روسيه آلمان انگليس و چين نيز با اظهارات روزهاي اخير خود نشان دادند كه سخنان رئيس جمهور ايران را به معناي عقب نشيني تهران از مواضع گذشته خود تلقي كرده اند. در اين ميان سرگي لاوروف وزير امورخارجه روسيه با صراحت بيشتري اين نكته را مطرح كرده با قطعي دانستن آن گفته است كه : « روسيه از موافقت ايران با پيشنهاد آژانس بين المللي انرژي اتمي درباره خروج اورانيوم باغناي پايين به كشورهاي سوم براي استفاده در نيروگاه اتمي استقبال مي كند » . اين واكنش ها همراه با تحليل هاي گوناگون در روزهاي اخير به خوراك تبليغاتي رسانه هاي غربي تبديل شده بطوري كه عنوان جعلي و تخيلي « عقب نشيني ايران از مواضع هسته اي خود » محور تبليغات آنها را تشكيل داده است . اين رسانه ها ضمن نقل اظهارات مقامات كشورهاي عضو گروه 1 +5 تلاش مي كنند چنين وانمود نمايند كه جمهوري اسلامي ايران اكنون در موضع ضعف قرار دارد و به همين دليل حاضر شده است پيشنهاد گروه 1 +5 درباره تبادل اورانيوم را بپذيرد"

سر مقاله نویس برای اینکه پاسخ پاسدار احمدی نژاد را داده باشد. همینطور وی و مخاطبان غربی را تفهیم کرده باشد که بی خودی قند بر توی دلتان آب نشود و الکی صابون بر آن نزنید که تصور کنید که علی آباد خرابه برای خودش شهریشده است و خیال کنید که گویا پاسدار احمدی نژاد کاره ای می باشد که می تواند آنگونه نظر انتقال اورانیوم هسته ای به خارج بدهد که جنبه ی تصمیم گیری در آن نهفته باشد . در صورتیکه وی که پیرامون مسئله ای نظر داده است که در حیطه ی نظارت و مسئولیت وی نمی باشد . زیرا که با بودن آب همچون لوطی جماران رهبر اینگونه تیمم یعنی پاسدار گماشته احمدی نژاد با طل وزایل می باشد :


" نكته اساسي و مهمي كه در اين ماجرا وجود دارد و غربي ها به ويژه كشورهاي عضو گروه 1 +5 بايد به آن توجه نمايند اينست كه در جمهوري اسلامي ايران تعيين سياست هاي كلي نظام برعهده رهبري است و موضوع هسته اي از سياست هاي كلي و مهم خارجي است كه تصميم گيري درباره آن منحصرا در اختيار رهبر معظم انقلاب است و نظر ايشان درباره تبادل اورانيوم همانست كه قبلا اعلام كرده اند و هيچ تغييري در آن پديد نيامده است . اظهارات ديگران حتي اگر صريح نيز باشد در اين مساله تعيين كننده نيست و نمي تواند موضع نظام جمهوري اسلامي تلقي شود. غربي هااين روزها براساس برداشت توهم آلودي كه دارند و تصور مي كنند جمهوري اسلامي ايران عقب نشيني كرده است درصدد تهيه پيش نويس يك طرح جديد تحريم نيز برآمده اند تا به خيال خود با استفاده از ضعف ايران درصدد دريافت امتيازات بيشتري برآيند! آمريكا و همدستانش از اين واقعيت غافل هستند كه جمهوري اسلامي ايران در اوج اقتدار است و مصالح و منافع كشور و ملت را با هيچ چيز معاوضه و معامله نخواهد كرد. بنابر اين بهتر است غربي ها از خواب غفلت بيدار شوند و اين واقعيت را دريابند كه عقب نشيني ايران از مواضع هسته اي خود توهمي بيش نيست چيزي كه آنها بهيچوجه نمي توانند به آن دل خوش كنند"

در خاتمه اینکه ابهامی وجود ندارد که نقش پاسدار احمدی نژاد بیش از یک گماشته و غلامک حلقه بر گوش لوطی جماران و پیش برنده ی اهداف پاسداران نبوده و نیست. به خصوص اینکه مأموریت وی در مورد دفاع کردن از پروژه ی هسته ای و کیش دادن به سوی رقیب بوده است تا در خدمت مقدمه سازی تدارک توطئه چینی حذف کردن رقیب از طریق کودتای تقلباتی باشد . بنابراین نقشی که به وی واگذار شد که پس از رئیس جمهور شدنش در سوم تیر ماه84 عهده دارش شد ناشی از طرحی بود که بقول پاسدار محمدباقر ذوالقدر از طریق سیاست پیچیده چند لایه ی حرکت چراغ خاموش دنبال و اجراشد . زیرا که با حضور بسیجیان و پاسداران بر پای جعبه های مار گیری و پر کردنش موجب پس زدن رفسنجانی و رئیس جمهور شدنش در دوره ی نهم شد . پس از آن دست به تهدید افشا کردن اسامی مفسدان اقتصادی زد که هیچگاه این اسامی اعلام وفاش نشد . ولی آنگونه که در سفر خود به زنجان با چاقوی ضامندار تهدید به پاره کردن آن شکم گنده هائی نمود که پول های شان از پاروبالا نمی رود آشکارا مشخص شد که مخاطب مورد نظر کسی جز رفسنجانی مکارنمی باشد که دشمن سر سختی همچون آخوندمتحجر دزد انگلیس مصباح یزدی دارد که مرشد احمدی نژادو پاسداران کودتا گراست . لذا پاسدار گماشته احمدی نژاد می بایست به بهانه ی مبارزه با مفسدان اقتصادی رفسنجانی را دنبال وتبدیل به شمشیر داموکلس پس سر دوم خردادی ها شود .زیرا به جز یک مورد که نا پرهیزی کرد و از طریق عباس پالیز دار در دانشگاه همدان اسامی 44 دانه درشت غارتگر و دزدان بیت المال و حراج کنندگان منابع و ذخایر کشور اعلام شد. آنهم بدلیل اینکه اکثر شان وابسته به لوطی جماران و حامی پاسداران کودتا گر بودند نه اینکه این موضوع پیگیری نشد ، بلکه از سوی قاضی قاتل و بازجو وشکنجه گر مجرم سعید مرتضوی روشنگر بازداشت و بازجوئی و محاکمه و زدانی شد. همچنین مأموریت دیگرش دفاع تبلیغاتی از پروژه ی هسته ای بود که در سفر های استانی در دوره ی 4 ساله ی دولت نهم با جدیت دنبال می شد . وظیفه ی بعدی پاسدار گماشته احمدی نژاد فعال کردن سیاست صدور تروریسم و ارتجاع به برون مرز بود که با فریاد اسرائیل نا بود باید گردد بستر ساز راه اندازی دوجنگ 33 روزه حزب الله و 22 روزه ی حماس با اسرائیل از سوی پاسداران شد که مکمل سیاست چانه زنی و باج گیری مذاکرات هسته ای و تقویت کننده ی سیاست حضور و دخالت گری پاسداران در عراق شد که مرکز ثقل صدور تروریسم و بنیادگرائی به منطقه برای لوطی جماران و پاسداران است. ادامه ی همین سیاست درمناظره های تلویزیونی قبل ازبرگزاری نمایش خیمه شب کودتای تقلباتی 22 خرداد به نیت مقدمه چینی حذف کامل رقیب دنبالواجراگردید. بنابراین چون اکنون پایان مصرف مأموریت پاسدارگماشته احمدی نژاد فرا رسیده است . به خصوص گاهی مواقع با لجبازی که می کند و دفاع لجوجانه از رحیم مشائی می کند که توطئه است کنار گذاشته شود چون از هم اکنون خودش را نامزد ریاست جمهوری یازدهم کرده است . به ویژه اینکه برای تلافی کردن وپا برروی دم اربابش لوطی جماران گذاشتن محور پروژه و اهداف هسته ای آنگونه سخنی گفته که مسئله ساز شده است طوریکه تداعی کننده ی مثل معروفی شده که گفته می شود دیوانه ای سنگی بر توی چاه می اندازد که صد ها عاقل نمی توانندآن را در بیآورند . بهرحال اینگونه حرکات موجب شده است که اکنون بر گوشمالی دادن و مجازات کردنش بطور موازی و مضاعف در دو روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی و دروغ نامه ی کیهان تأکید شده که باید مجازات شود . زیرا که همانگونه که اشارهشد وارد قلمروئی شده و نظر داده است که جزو اختیارات وی نمی باشد.

هوشنگ – بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1388/13881117/index.html

روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 17 بهمن ماه سال 1388