روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 21 فروردین ماه سال 1389
نقد و بررسی : سر مقاله روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی " تروريست هسته اي كيست "
"چرا گفته نمی شود که تروریست چیست و به چه اعمال و اقداماتی گفته می شود تا که بهترمشخص شود تروریست کیست ؟"
چرا گفته نمی شود که تروریست چیست و به چه اعمال و اقداماتی گفته می شود تا که بهترمشخص شود تر وریست کیست ؟. آنگاه به سراغ تروریست هسته ای رفت؟ آیا نقض مستمر حقوق بشر یک اقدام تروریستی می باشد یانه؟ اگر بلی هست . خوب سئوال تکمیلی این است که کدامین کشور رتبه دار جهانی نقض مستمر حقوق بشر است؟ همچنین آیا عدم آزادی و بی عدالتی و خفقان و سرکوب و استبداد و سانسور و ضرب و شتم و بازداشت و زندان و شکنجه و تجاوز و اعتراف گیری و تواب سازی و صدور احکام زندان و اعدام و سنگسار و قطع اندام جزو اقدامات تروریستی یا ایجاد رعب و وحشت در جامعه و ترسانیدن مردم می باشد یانه؟ اگر جواب مثبت است . خوب پرسش است که کدامین کشور در جهان است که متهم به قصاب مطبوعات شده و از نظر کمیت جمعیتی مقام اول در اعدام ودار زدن در جهان را دارد؟
مهمتر اینکه کدام کشور جهان است که برای چند سال است که در گیر پرونده هسته ای می باشد که تبدیل به بحران جدی شده است که گذشته از تهدید مجازات تحریم های اقتصادی احتمال استقبال بسوی جنگ رفتن هم زیرپوشش دفاع کردن از تلاش دسترسی به سلاح هسته ای اش وجود دارد؟ همینطور تا کنون در چند کشور جهان مأموران اعزامی اش بطور قاچاقچی در شرف خرید امکاات و ابزار و وسائل فنی و تسلیحاتی مرتبط با سلاح هسته ای که فعالیت غیر قانونی داشته مورد شناسائی و دستگیری و محاککمه و زندانی واقع شده اند؟
مگر می توان که بدون پاسخ روشن به اینگونه سئوالات دادن با وارونه و کلی گوئی کردن و صورت مسئله پاک کردن علت را فراموش کرد و به معلول پرداخت و دست به مانور تبلیغاتی حق به جانب بر ای توجیه گری زد و طلبکارانه دیگران را متهم و محکوم نمود ؟ تازه وقتی فرصت طلبانه پروژه ی هسته ای که بطور پنهانی با هزینه ی بسیار گزاف و عوارض جانبی بس خطرناک که دودش بطور مستقیم بر توی چشمان مردم ایران رفته است بطور مضحک ووارونه ادعا شود که پروژه فراملی می باشد و از ملی کردن صنعت نفت هم مهمتر می باشد. زیرا که از سوی مردم ایران حمایت و پشتیبانی می شود ؟ در صورتیکه اگر این ادعای خبر خوش غنی سازی اورانیوم واقعیت داشته باشد چرا برای خلع سلاح کرن همه منتقدان داخلی و مخالفان بیرون مرز یک همه پرسی آزاد پیرامونش انجام نمی شود؟ به جای اینکه ردانه و از موضع سفسطه گری حوزوی چپ و راست گیر به سیاست تبلیغاتی تغییر ریاست جمهوری اوباما داد و از موضع بازجوئیمدل زندان اوینی سئول کرد که چرا حاصل این سیاست تغییر نه اینکه منتهی به نا دیده گرفتن و اغماض کردن تلاش و فعالیت های حاکمان تهران برای دسترسی به سلاح هسته ای نشده است ، بلکه بد تر موجب تشدید فشار های جهانی برای ایجاد موانع کوشش برای دسترسی به سلاح هسته ای شده است؟
در نهایت اینکه سر مقااله نویس بدون آنکه کوچکترین اشاره ای به تلاش و اهداف هسته ای حاکمان تهران کند . یا اینکه به خود زحمت دهد تا که برای رفع هرگونه ابهام یا کاسه بر زیر نیم کاسه بودن که آیا این ایشان متوجه شده است که مقامات آمریکائی بدلیل استفاده از سلاح های مرگ بار اتمی در جنگ جهانی دوم در ژاپن جنایتکاران جنگی هستند که می بایست محاکمه شوند یانه از قبل از تنظیم این مقاله هم می دانسته است که سئوال است اگر چنین است پس چرا آن زمان که رفسنجانی در خطبه نماز جمعه ی تهران خطاب به بوش گفت که ایشان می داند اگر چنانچه همکاری ما در اشغال نظامی افغانستان نبود هنوز طالبان در افغانستان بر سر قدرت بود، یقه ی رفسنجانی را نگرفت تا که این همکاری در اشغال عراق هم تکرار نشود تا که اکنون وی مجبور نباشد که در دفاع از پروژه ی هسته ای سخنگوی مردم جهان شود تا اینگونه بتواند پرونده ی اتهامات و جنایات جنگی و هسته ای مقامات سابق آمریکا و باراک اوباما رئیس جمهور کنونی آمریکا را بشکافد و تهدید و تحقیر و متهمش نماید که تروریست هسته ای می باشد :
"ارائه اين راهبرد جديد كه به نام دكترين هسته اي اوباما مطرح شده هر چند از سوي برخي كشورهاي متحد آمريكا به عنوان يك چرخش در سياستهاي هسته اي آمريكا مورد استقبال قرار گرفته ولي كاملا مشخص شده كه واشنگتن صرفا درصدد تغيير دشمنان خود و حفظ امتياز سلطه جويانه استفاده بازدارنده از سلاح اتمي است .اوباما نيز مي خواهد همچون اسلافش از اين ابزار براي پيشبرد باج خواهانه سياستهاي خود استفاده كند. متاسفانه آمريكائيها نه تنها خود را پايبند به هيچيك از قوانين بين المللي نمي دانند بلكه آنچنان غيرقانوني و در تضاد آشكار با قوانين پذيرفته شده جهاني عمل مي كنند كه هيچگونه ضوابط اخلاقي و انساني بر آن حاكم نيست 2 ـ آمريكا به عنوان تنها كشوري كه سلاحهاي مرگبار هسته اي را در جهان عليه بشريت به كار گرفته به مثابه يك جنايتكار جنگي بايد مورد محاكمه قرار گيرد و يك ضرب الاجل جهاني براي انهدام كامل سلاحهاي هسته اي اين كشور تعيين شود. تضمين هاي آمريكا كه بارها تعهداتش را در مجامع بين المللي به عهده فراموشي سپرده و آنها را نقض كرده هرگز براي كشورهاي عضو « ان . پي . تي » قابل قبول نيست و تا زماني كه كاهش و امحا كلاهكهاي هسته اي آمريكا تحت نظارت كامل بين المللي انجام نشود حرفها و تعهدات اين كشور قابل قبول نيست و اعتباري براي جهانيان ندارد. تلاش آمريكا براي القاي اين نكته استكباري كه خود را به عنوان قطب اصلي جهان معرفي نمايد و اراده خود را به منزله اراده جامعه جهاني القا كند از بزرگترين اشتباهات تاريخي روساي جمهور سابق آمريكاست كه آقاي اوباما نيز درصدد تكرار كردن آنست . مردم جهان هرگز اين خطاي استراتژيك و عمدي دولت اوباما را فراموش نخواهند كرد كه غرض ورزانه و كينه توزانه ايران را به تروريسم هسته اي متهم مي كند و در همان حال حتي اشاره اي به رژيم صهيونيستي به عنوان اشاعه دهنده سلاحهاي هسته اي و به عنوان رژيمي كه به هيچيك از هنجارهاي بين المللي متعهد نيست نمي نمايد. قطعا اين قبيل دكترين ها نه تنها اعتباري براي سردمداران كاخ سفيد ايجاد نخواهد كرد بلكه باقيمانده آبروي آمريكائيها راهم كه ممكن است وجود داشته باشد از بين خواهد برد و اوباما را نيز نزد جهانيان رسواتر خواهد نمود"
درخاتمه اینکه در 31 سال گذشته حاکمان تهران با تاکتیک وحربه های گوناگون دادن قول های دروغین ومنحرف کردن اذهان عمومی همچون حکومت آینده از آن مستضعفان وپا برهنگان است . یا اشغال گری سفارت آمریکا و ادای مبارزه با امپریالیست و دشمن بزرگ آمریکا در آوردن و این اقدام را بزرر گتر از انقلاب اول نامیدن یا زیر پوشش انقلاب ضد فرهنگی به دانشگاه های سراسر کشور یورش بردن و آن را به خاک وخون کشانیدن و در نهایت برای 3 سال داانشگاه ها را تعطیل نمودن ، سپس برای 8 سال جنگ خانمان بر انداز ضد ملی و ضد میهنی با عراق بر پا کردن ومملکت را ویران نمودن و هزار میلیار دلار خسارات مالی بر جای گذاشتن که نعمت الهی نا میده شد . خلاصه در دنباله 8 سال با سر دار سازندگگی و تعدیل اقتصادی با تز ارزانی عامل گرانی و تورم مردم ایران سر کار گذاشته شدند. البته در این دوران پدیده آقا زاده پروری متولد ورشد و زاد وولد کرد . آنگاه 8 سال با ادعای کمدی توسعه سیاسی واصلاح طللبیشروع شد که بستر سازپیدایش مدعیان اصول گرائی و دو کودتای 3 تیر 84 و 22 خرداد 88 شد که 5 سال اینان با ادعای مبارزه با مفسدان اقتصادی و نا بودی اسرائیل و خبر های خوش هسته ای به مردم ایران دادن موجب فریب و سر کار گذاشتن مردم ایران شده اند. بر حال عملکرد 31 ساله ی دولت مردان به اینجا رسیده است که کنون شاهدیم که اادامه ی اش به اجرای شوی تروریست هسته ای کیست رسیده است؟ زیرا که رژیم نا مشروع با بحران قدرت گرفته و با بحران سازی و جنگ افروزی ادامه داده هرگز قادر نیست که بدون بحران و صدور آن به برون مرز به بقای ننگین خودش ادامه دهد .صصد البته که با بحران هم سرنگون خواهد شد.
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890121/index.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 21 فروردین ماه سال 1389