گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 22 فروردین - 89
تريلي (گفت و شنود)
گفت : چه عرض کنم از کسی کردند سئوال
ماجرای تصادف پدرت چه بود، داد شرح حال
جواب داد انگشت دستش رفت زیر چرخ تریلی
پرسش شد چرا مرد، انگشت که مهم نبود خیلی؟
عزادار گفت آخه انگشت دستش بود توی دماغش
مرد تا زنده نماند مثل رهبر با یک دست چلاقش
گفت: مثلث آمريكا و انگليس و اسرائيل بد جوري توي هچل افتاده اند. به دريا مي روند، خشك مي شود.
گفتم: يارو درباره بدبختي خودش مي گفت؛ اگر از آسمان مرواريد ببارد، يكي از آنها در دامن من نمي افتد ولي اگر يك كبوتر از بالاي استاديوم صدهزار نفري فضله بيندازد، مستقيم روي ملاج من فرود مي آيد!
گفت: حيوونكي ها مي خواستند در ايران كودتاي مخملي راه بيندازند، توي پوزشون خورد و هنوز از شوك اين شكست بيرون نيامده بودند كه دولت رنگي اوكراين كه با هزار زحمت راه انداخته بودند سقوط كرد و سه روز قبل هم دولت رنگي قرقيزستان فرو پاشيد.
گفتم: زمانه بد جوري عليه آمريكا و اسرائيل و انگليس و سران فتنه كه دنباله آنها هستند، دنده عقب گرفته است.
گفت: اما به روي خودشان هم نمي آورند و هنوز هم ادعا مي كنند چيزي نشده!
گفتم: از شخصي پرسيدند؛ ماجراي تصادف پدرت چي بود؟ جواب داد؛ چيز مهمي نبود، انگشت دست راستش رفته بود زير چرخ هاي تريلي. به او گفتند؛ اينكه چيزي نيست، پس چرا مرد؟! و يارو گفت؛ آخه موقع تصادف، انگشتش توي دهنش بود!!
گفت : مثلث آمریکا و انگلیس و اسرائیل بد جوری
تو هچل فتادند در برابر لمپن فحاش رئیس جمهوری
چون با گفتمان مکتبی حوزوی ، تهدیدکرده او باما
چرا پس از نامه تبریک سیاست تغییر نشدبه نفع ما؟
حال پادو مدافعش سرباز جو ی حسین شکنجه گر
برای مثلث سه کشور شده وی شده است حیله گر
مدعیست به دریاد زده اند آن را کرده اند خشک
همچون رهبر معجزه ندارند تا که بد بو کنند مشک
شده اند همچون یارو بد بخت که گفته گر از آسمان
مروارید بر زمین بارد یکی وی را نمی کند مهمان
ولی اگر چنانچه کبوتری در آسمان در حال پرواز
چغلی کند می نشیندبر ملاجش تاقطع کند آواز
گفتم : به نظر آید که با این نقل قول این حراف
غیر مستقیم نا خواسته کرده وی است اعتراف
رو کرده همانست که کلاغ خبرچین پشت در یده
بهش گلاب زده بود رنگ رخسارش کرده بود پریده
چرا به جای پاسخ دادن به شرایط کنونی میکنه فرار؟
مدام علیه کشورمثلث و رقیب مغلوب میکنه اقرار
مگر اینان در ایران حاکمند ، می باشند مسئول؟
تا درمقام پاسخگوئی مردم ،اینان شوند مشمول
چرا وی نمی گوید که چیست دلیل این قضیه؟
سگ دعوای میان دولت و مجلس با قوه قضائیه
گفت : چون حیونکی ها می خواستند تا کنند یک انقلاب مخملین
توی پوزشان زدپاسداروبسیج وپلیس و لباس شخصی بابازجوی اوین
تازه از شوک خارج نشده ، نوبت قرقیزستان شد پس از کشور اکرائین
سقوط کرد دولت وقت، رفت بسوی روس ها دولت موقت جانشین
گفتم : روس ها پس از دریافت باج های کلان و درشت
چون گذشته، باز فرصت طلبانه خنجر زده اند از پشت
تازه گفته شده یکی از رهبران قر قیز ستان
چنین بازگو کرده است وی مسیر این داستا ن
اذعان کرده است جنش سبز ایران بوده الگو
البته با زدودن سازش از بالا کردن و گفتگو
در کنار مردم به پیش بردیم جنبش از پائین
تاتوانستیم برزیر کشیم حکومت انقلاب رنگین
گفت : چه عرض کنم از کسی کردند سئوال
ماجرای تصادف پدرت چه بود، داد شرح حال
جواب داد انگشت دستش رفت زیر چرخ تریلی
پرسش شد چرا مرد، انگشت که مهم نبود خیلی؟
عزادار گفت آخه انگشت دستش بود توی دماغش
مرد تا زنده نماند مثل رهبر با یک دست چلاقش