دروغ نامه ی کیهان چهار شنبه 25 فروردین ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان "شكست در استراتژي بن بست در تاكتيك"
" در دفاع از پروژه ی هسته ای اعتراف آشکار به تهاجم و کشتن 40 هزار نظامیان آمریکا در 5 کیلومتری نوار مرزی شده است "
چگونه است که رهبران رژیم کودتائی و نامشروع حق خود می دانند که می توانند نه هر اقدام جنایتکارانه ی که می خواهند علیه ی مردم ایران مرتکب شوند . همچنین سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع را به برون مرزدنبال و اجرا نمایند و اجازه داشته باشند تا که در امور داخلی کشور های همسایه و منطقه ی خاور میانه مداخله گری کنند . حتی دست به ارتکاب عملیات تروریستی و انفجاری و آشوب گری و بحران آفرینی و وجنگ افروزی بزنند. مهمتر اینکه می توانند تا رهبران کشور های دیگر را مورد اتهام وتوهین وتهدید خودشان قرار دهند و آشکارا فریاد نابود سازی اسرائیل سر دهند و هیچ کس حق نداشته باشد به اینگونه اقدامات و تهدید و دخالت گری ها هیچگونه ایراد یا انتقادی وارد کند .زیرا که هر مقامی اعتراض یا انتقادی کند در جا از سوی حاکمان تهران و رسان ها و مطبوعات وابسته متهم به دخالت گری در امور داخلی ایران می شوند . ولی اگر چنانچه رئیس جمهور آمریکا با شرط و شروط و با استناد نا دیده گرفتن سران حکومت اصلاح ناشدنی و مهار نا پذیر ایران نسبت به رعایت قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر عدم تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای واکنش هشدار و تهدید آمیز متقابل به مثل حاکمان تهران نشان دهد همچون اتخاذ موضع اخیر اوباما رئیس جمهور آمریکا انگاری که این واکنش اوباما رئیس جمهور آمریکا همچون آب ریختن بر توی لانه ی مور چگان است که موجب شده است تا که مور چگان لانه آب گرفته سر اسیمه از سوراخ های شان بیرون زده و وحشت زده و حیران شده با گره زدن شاخک های حسی و انتقال خبر و اطلاعات به همدیگر شروع به گرد و خاک بر پا کرده نموده و فریاد و هوار می زنند که ای ایهالناس بشتابید و عجله کنید که دنیا را دارد سیل ویرانگر با خود می برد . طوریکه اگر عجله و اقدام نکنید ممکن است که دیگر اثری از دنیا بر جای نخواهد ماند.
حال بماند که جای سئوال دارد که چه نیازی به پیگیری این پروسه ی بس سنگین و خطرناک و نا مشخص هسته ای بود ه است که قابل پیش بینی نیست. یا اینکه هیچگونه تضمین اصولی وجود ندارد که آینده ی پروژه ی هسته ای به کجا ختم می شود یا می انجا مد چونکه تا کنون آنچه اثبات و نشان داده شده است جز با بهدر رفتن سرمایه بسیار کلان همراه ضررو زیان فراوان وارده به منافع ملی کشور و آسیب بسیار شدید به وضعیت امور معیشتی و اقتصادی مردم ایران که وارد شده است عاید دیگری در بر نداشته است . در صورتیکه طبق ادعای مسالمت آمیزی و تولید انرژی زا بودنش که از سوی حاکمان ایران شده است . اما طبق تعاریف و فرمول های تئوری اقتصادی حالت جانشینی بی خطر وارزان تر این پروژه ی هسته ای برای تأمین سوخت و انرژی صلح آمیز وجود داشت تا که اینگونه موجب تنش و وحشت منطقه ای و جهانی نشود و باعث نشود تاکه همه ی مسائل داخل کشور از جمله نیاز و احتیاجات و مطالبات مردم هم تحت الشعاع بحران پروژه یا پرونده هسته ای واقع شود . چونکه بطور علنی بحران هسته ای در رأس همه ی مسائل و گفتمان ها قرار گرفته و حرف و آخر محور هر دیدار و ملاقات خارجی یا موضوعات داخلی را می زند.
بنابراین پس از گفتمان لمپنی و اهانت آمیز پاسدار گماشته احمد ی نژاد که به اوباما رئیس جمهور آمریکا کرد . سپس ادامه ی این تهدید پاسدار بسیجی حسن فیروز آبادی تعقیب نمود و تهدید به عدم زنده ماندن حتی یک نظامی آمریکا در منطقه کرد . آنگاه رهبر لوطی جماران ادامه ی روضه تهاجم به آمریکا را خواند و گفت که در ااین بازی این آمریکای دشمن است که ضرر و زیان فراوان متحمل می شود . سپس سر بازجو حسین شریعتمداری در یادداشت روز خود خطاب به اوباما گفت که غلط زیادی کرده است وگفتمان لمپنی پاسدار گماشته احمدی نژاد را تکمیل کرد . در دنباله نوبت پاسدار انگلیسی علی لاریجانی رئیس بازار مکاره ی کمدی و دکوری و انتصابی مجلس هشتم رسید تا که کرکر ی و لغز خوانی هسته ای - پاسداری برای اوبا ما کند . همچنین باز هم نوبت سر بازجو پاسدار گماشته احمدی نژاد رسید تا که با نامه یا عریضه نویسی به اوباما موضوع را پیگیری کند و توصیه نماید که آمریکا همچون اشغال نظامی افغانستان و عراق برای بقای خودش به حاکمان تهران نیاز دارد . بالاخره اینکه اکنون نوبت قلم زن یادداشت روز نویس غیر ایرانی شده است تا مشکل کشف شده ی استراتژیکی آمریکا را از میان گفته یا اعترافات اوباما این چنین از موضع مچ گیری باز جوئی نمایش دهد و بر جسته اش نماید:
" به نظر مي رسد كه آمريكايي ها با ناشي گري «مشكل استراتژيك» خود را لو داده اند. وقتي اوباما مي گويد «همه ايمنند به جز جمهوري اسلامي» در واقع اعتراف به مشكل استراتژيك خود كرده اند و اين نشان مي دهد كه آمريكا در مواجهه طولاني مدت خود با ايران به بن بست رسيده و تغيير اساسي در استراتژي به بن بست رسيده خود را ضروري مي داند. در واقع سخنان اوباما و نشست ديروز و پريروز واشنگتن نمي تواند به اجماع در استراتژي يا اجماع در تغيير استراتژي سنتي منجر گردد دقيقاً از همين روست كه ديروز در اثناي اجلاس ياد شده، رئيس نزديك ترين دولت غربي به آمريكا با صراحت گفت كه مواضع اوباما را قبول ندارد. آمريكا مي گويد با ديگران قطعا برخورد نمي كنيم ولي احتمالا با ايران برخورد خواهيم كرد"
بالاخره اینکه قلم زن غیر ایرانی یادداشت روز نویس که به جز پاراگراف پایانی یادداشت روز خود موضع انفعالی و ماستمالی کردن سایر مدعیان را در پیش گرفته است که نشان از ترس و وحشت موضع تهدید آمیز تازه ی اوباما می باشد که همه تار و پود رژیم کودتائی نا مشروع را فرا گرفته است . در نهایت وی مجبورشده است تا که با ضرب سیلی صورت سرخ کردن از موضع ضعف و آسیب پذیری اما در پوشش سنگر یدکی نام مردم و با ادعای جنگ مردانه در مقابل تهاجم نظامی آمریکا، اینگونه تهدید آمادگی در تیرس حمله و تهاجم بودن 40 هزار نیروی نظامی آمریکا 5 کیلومتری نوار مرزی ودر خطر بودن جان شان از سوی پاسداران یاد کرده است:
" البته واكنش ايران به گونه اي بود كه ضمن تقبيح اظهارات و مواضع اوباما، بطور تلويحي به آمريكايي ها يادآوري مي كرد كه ما را از سلاح اتمي نترسانيد اگر فكر مي كنيد اقدام نظامي عليه ايران مي تواند شكست هاي فاحش سياسي و نظامي شما در منطقه را جبران كند، ما آماده ايم تا مردانه با شما مواجه شويم. اگر شما براي حفظ جان حدود 040 هزار نيروي نظامي و شبه نظامي خود كه در باريكه اي به عمق - حداكثر- 05 كيلومتر در اطراف ايران حضور دارند و به آساني در معرض انواع سلاح هاي ايران قرار دارند، فكر كرده ايد، به ميدان بيائيد و بخت خود را آزمايش كنيد. واكنش ايران آب پاكي بر روي دستان اوباما ريخت و از اين رو حتي تندروهايي نظير جان بولتون و نيوت كينگريچ را به سرزنش رئيس جمهور آمريكا واداشت. "
در خاتمه اینکه با اعتراف آشکار تهدیدی که قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس در پایان یادداشت روز خود کرده زیرا که مدعی شده است در تهاجم جنگ مردانه 40 هزار سرباز یا نظامیان آمریکائی در 5 کیلومتری نوار مرز مورد تهاجم واقع می ونا بود می شوند . گذشته از اینکه این اعتراف نا خواسته به این واقعیت را اثبات کرده است که امکان ندارد سران حاکمیت از موضع تلاش خود در راستای اهداف دسترسی به سلاح هسته ای هر گز عقب نشینی کنند یا کوتاه بیایند. زیرا که بقای رژیم ضد بشری و قرون وسطائی نامشروع کودتائی پیوند نا گسستنی با تضمین دسترسی به سلاح هسته ای پیوند خورده است، آنگونه که به خاطر این هدف تدارک آمادگی برای به پیشواز رفتن جنگ خانمان بر انداز و مخرب تر از جنگ ضد ملی و ضد میهنی عراق بر نامه ریزی شده است . البته محرز است که این جنگ هر گز نمی تواند همچون جنگ قبلی طولانی باشد. زیرا که شرایط کنونی بطور کلی با شروع جنگ سال 59 با عراق تغییر کرده و قابل مقایسه نمی باشد . چونکه همه پارامتر های آن دوران دگرگون و معکوس شده است. برای اینکه هیچگونه ابهامی در اذهان عمومی برای جنگ نعمت الهی به نفع حاکمان جنگ افروز و علیه ی مردم همچون جنگ ایران و عراق دیگر وجود ندارد . از سوی دیگر جای هیچگونه شکی هم در اذهان عمومی هم نسبت به عملکرد 31 سال گذشته ی دولت مردان عوامفریب و جنگ افروز و غارت گر و قدرت طلب و ثروت پرست باقی نمانده است. بنابراین فضای عمومی انفجاری جامعه همانگونه که در 10 ماهه گذشته نشان داده شده است علیه حاکمان کودتا گر می باشد که هرگونه جرقه ی جنگی این خشم مردم ناراضی را مضاعف خواهد نمود . بعلاوه مگر 40 هزار نظامیان آمریکائی در 5 کیلومتری نوار مرزی چغندر می باشند و مگر اینان مجهز به انواع و اقسام سلاح های پیشرفته و مدرن نمی باشند؟ مگر اینان توان تا کتیک ها ابتکاری جا به جائی و تهاجم و قدرت مانور ندارند؟ مگر از پشتوانه ی حمایت هوائی و موشکی دور برد و زمینی ارتش آمریکا بر خور دار نمی باشند که قلم زن غیر ایرانی ادعای مبارزه مردانه برای نابودی اینان را کرده است؟ مشروط بر اینکه نظامیان زمینی آمریکا که در تعداد 40 هزار نفر 5 کیلومتر نوارمرزی محدود و خلاصه نمی شود.
هوشنگ – بهداد
http://www.kayhannews.ir/890125/2.htm#other201
دروغ نامه ی کیهان چهار شنبه 25 فروردین ماه سال 1389