" گوشه نگاهی موشکافانه به چند گزیده خبر"

هوشنگ – بهداد-27 فروردین ماه سال 1389

" گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری "

شاعری روزی بدرستی گفته بود گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری . عجیب است که این شاعر که گویا خود شاهد چنین بی عدالتی ووارونه قضاوت کردن و رأی دادن در زمان خود بوده است . شرایطی را در این یک بیت ساده ترسیم کرده بود که قرن ها پس در ایران رخ داده است و مردم نجیب و صبور ایران شاهدش می باشند . زیرا که نه اینگونه قاضی های وارونه رأی صادر کن 31 سال است که در ایران حاکم شده اند و با ابزاری کردن دین و تلاش برای حذف رقبا و منتقدان ودگر اندیشان و تثبیت قدرت و انحصاری کردنش کاملش در شرف صادر کرن اینگونه احکام بوده اند ، بلکه اکنون بدلیل اینکه ماهیت اهداف پلید و ضد انسانی شان عیان شده است و دیگر نمی توانند با شیادی و عوامفریبی و جنگ افروزی و تهدید و زور و سانسور و اختناق و سرکوب نکته نظرات خرافاتی خودشان را همراه با دین فروشی به مردم ایران قالب کنند . به خصوص اینکه تلاش حوزوی و پادگانی و گورستانی کردن دانشگاه های شان هم منتهی به شکست شده است . از سوی دیگر طرح خانمان بر انداز ورود و توزیع مواد مخدر فراوان و ارزان در جامعه و دانشگاه ها و زندان ها و حتی مدارس آنگونه نتوانسته است که دامنه ی آلودگی را آنگونه گسترده و فرا گیر نماینند تا که منجر به ساختن جامعه خاموش و فراموش شدگان برای تضمین بقای حاکمیت ننگین شان شود .به ویژه پس از طرح کودتای 22 خرداد کههدف خذف کامل رقیب بود که با واکنش اعتراضی مردم به خصوص نسل جوان دختر و پسر دانشجویان ومدارس پاسداران کودتاگر مواجه شده اند. چونکه فریاد مشترک معترضان مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه می باشد. البته همین حرکات ادامه دار اعتراضی ضد حکومتی مردم موجب سرکوب وحشیانه ی بی امان و گسترده معترضان شده از سوی ارگان های سرکوبگر وحشی و لباس شخصی های دژخیم شده است . طوریکه نه مانع از به سکون کشانیدن و در جا زدگی و تسلیم و بی حرکت و بی عملی اعتراضات معترضان نشده است، بلکه 10 ماه است که جنبش اعتراض ضد حکومتی آنگونه ادامه دار شده است که موج کشتن ها و ربودن ها وتجاوزات وسوزانیدن جسد و بازداشت کردن های همراه باشکنجه و قتل و صدور احکام سنگین زندان و اعدام و حتی گروگان گرفتن های اعضای خانواده ها منتهی به وادار کردنسکوت معترضان و یاخاموش نمودن صدای اعتراضی فریاد مرگ بر دیکتاتور شان نشده است . آنچنان که کودتاگران دچار بن بست و بحران عدم مشروعیت شده دست به تهدید و فشار روحی و روانی برروی سایر اعضای خانواده های زندانیان به گرو گان گرفته شده زده اند تا نهایت ضعف و زبونی و استیصال خودشان را با اینگونه اقدام ضد انسانی به نمایش بگذارند . یکی از این نمونه فشار و تهدید های ضد انسانی و قرون وسطائی وزن ستیزانه روشی است که مدیر مدرسه ی راهنمائی نمونه نور المهدی شهر بندر عباس در مورد یک دختر نو جوان 14 ساله بنام آتنا بهمنی دانش آموز نمونه مدرسه در پیش گرفته است و وی را تهدید به اخراج از مدرسه کرده است که چرا مادرش بدلیل فعالیت حقوق بشری اسیر حاکمان کودتا گر شده و در زندان بسر می برد . اکنون سئوال است که نام این تهدید جنایت آمیز و انتقام حیوان صفتی فاشیستی مذهبی را چه می توان گذاشت؟ آیا بازهم این رژیم ضد بشری زن ستیز مشروعیت دارد و می بایست باز غرب هم باهاش سیاست مماشات گرانه داشته باشند تا که بیشتر مرتکب اینگونه اقدامات تبعیض آمیز ضد انسانی شود؟ یا نه اینکه می بایست ضمن محکوم کردن این اقدام شنیع فاشیستی تبعیض آمیز انتقامی اخراخ خانم آتنا بهمنی از مدرسه و تحریم همه جانبه ی حاکمان کودتاگر نامشروع ایران در مقابل از مبارزه و مقاومت مردم ایران برای تغییرات دمکراتیک در ایران حمایت و پشتیبانی نمایند.

اخراج دختر 14 ساله سما بهمنی، فعال حقوق بشر از مدرسه


خبرگزاری هرانا - روز شنبه هفته جاری مورخ 21/1/89 ، خانم دبیری مدیر مدرسه نمونه نورالهدی بندرعباس بدون هیچ مقدمه و زمینه ای با جمع کردن دانش آموزان مدرسه از آنان خواست تا ارتباط خود را با آتنا بهمنی، دختر نوجوان سما بهمنی فعال حقوق بشر دربند قطع کنند.بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، مدیر مدرسه ضمن اتهام زنی به خانواده بهمنی و شخص سما بهمنی به پروپاگاندا برای علیه این خانواده و خاصه خانم سما بهمنی پرداخت.در تماس اعتراضی خانواده بهمنی با مدیر مدرسه و تاکید بر لزوم توضیح وی در این باب، مدیریت مدرسه راهنمایی نورالهدی این موضوع را به خواست مسولان بالاتر عنوان داشته و ذکر نمودند که با پا در میانی وی تنها به آتنا بهمنی این اجازه داده شده که بیاید و بدون شرکت در کلاسها امتحان پایان سال خود را بدهد و بعد از آن نیز از این مدرسه علیرغم اینکه دانش آموز نمونه سه ساله اخیر بوده اخراج می شود.مدیریت مدرسه راهنمایی دلایل اقدامات غیر اخلاقی و غیرانسانی خود را بدون هیج وجه قانونی به فعالیت های انسانی خانم سما بهمنی و دستور از بالا مرتبط کرده است. این در حالی است که دختر خانم بهمنی که کمتر از ۱۴ سال سن دارد اساسا نقشی در این میان عهده دار نبوده است و این موضوع که برای افزایش فشار بر این فعال حقوق بشر با تحت فشار گذاشتن دختر نوجوان ایشان صورت گیرد امری است به دور از هرگونه اصول حقوقی، انسانی و اخلاقی.شایان ذکر است سما بهمنی، فعال حقوق بشر در پی عزیمت به شهر مهاباد برای پیگیری امور شخصی خود در مسیر برگشت در تاریخ 13 بهمن ماه سال گذشته در تاکسی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و 9 فروردین ماه سال جاری در یک دادگاه غیرقانونی به ریاست قاضی خدادادی، به اتهام عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به شش ماه حبس تعزیری و همینطور فعالیت تبلیغی علیه نظام نیز به شش ماه حبس تعزیری، جمعاْ یک سال زندان محکوم شده است.سما بهمني اهل بندرعباس، پیش تر در مردادماه سال 87 به علت تلاش براي تهيه گزارشاتي از نقض حقوق بشر در منطقه کردستان و هم چنين حمايت از فرزاد کمانگر به همراه همسر خود بازداشت و توسط دادگاه انقلاب شهر سنندج به اتهام تبلیغ علیه نظام و عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به سه سال حبس تعلیقی محکوم شده بود، در حکم عجیب صادره، وی از تردد در مناطق کردنشین و ارتباط با افراد دارای سابقه بازداشت سیاسی منع شده بود.

"گفته می شود آزموده را آزمودن خطاست . یا ضرر را از هر جا جلویش گرفته منفعت است"

با درج این خبر "خروج قریب الوقوع خاتمی از کشوراعلام شد " که در سایت رجا نیوز حامی دولت بازتاب داده شده است . اکنون بی مناسبت نیست تا که سئوال شود پاسخ آنانی که نه چندان دور خوشباورانه به مدعیان اصلاح طلبان قلابی موسوم به دوم خردادی ها چسبیده بودند و خیلی سفت و سخت مدعی بودند که شرایط محال است که به قبل از دوم خرداد سال 76 باز گردد و سخت به مخالفان خود به خصوص در برون مرز می تاختند و تازیانه بر پشت اینان وارد می کردند و اینان را متهم به همسوئی بقول خودشان با جناح خود سر تمامیت خواه یا جناح هار ارتجاعی می نمودند. صد البته که همین شیوه ی تهاجمی و اتهام زنی را در قیام 6 روزه ی دانشجوئی تیر ماه سال 78 در پیش گرفته وتکرار کردند آنگونه که مروج شعار دعوت به آرامش فعال عقب نشینی و پیشنهاد تقدیم گل در نوک گلوله های ارگان های مهاجم و سرکوبگر بودند و یک ریز از شبکه های فارسی زبان بی بی سی و رادیو فعال این سیاست دعوت به آرامش فعال عقب نشینی دانشجویان را تبلیغ وپخش می کردند . اکنون با توجه به فضای کودتائی که پس از 22 خرداد روی داد ووضعیتی که برای خاتمی پیش آمده است چه دارند تا بگویند تا خود را تبرئه کنند که نه شرایط خیلی از بد تر دوم خرداد سال 76 شده است ، بلکه اتهاماتی که به خاتمی زده شده بس سنگین می باشد. ضمن اینکه خاتمی سال8 رئیس جمهور اصلاحات بود که اکنون ممنوع الخروج شده است؟ از سوی دیگر روی سخن به حامیان و مدعیان کنونی جنبش سبز می باشد که بخشی هم همان سیاست پیشگان نان به نرخ روز خواران سابق حامیان سینه چاک اصلاحات دوم خردادی های می باشند که اکنون پای بند و مدافع قانون اساسی و رهبر لوطی جماران را ترغیب و تبلیغ می کنند در صورتی که عملکرد مشترک قانون اساسی و نقش رهبر لوطی جماران منجر به شرایط کنونی شده است . اما از طرف دیگر اگرخوش بینانه فرض شود که در ادامه ی این خواست و تأکید منتهی سقوط دولت نامشروع دهم و برکنار ی پاسدار گماشته احمدی نژاد شود و جایش را میرحسین موسوی بگیرد . چه تضمینی وجود دارد با وجود قدرت و اختیاری که رهبر لوطی جماران دارد دوباره پس از منحرف کردن اذهان مردم و سر کار گذاشتن شان پس از چند صباحی دیگر موسوی هم به سر نوشت مشابه ی کنونی خاتمی دچار نگردد؟ بنابراین آیا درست نیست بر اساس ضرب المثلی اتخاذ تصمیم شود که گفته می شود آزموده را آزمودن خطاست و می بایست بدون دل خوش داشتن تخیلی و رؤیائی به اجرای قانون اساسی با توجه به ضرب المثل دیگری که می گوید ضرر را از هر جا جلویش گرفته منفعت است روی آورد و خلاصه اینکه باید تلاش اصولی برای تغییرات دمکراتیک در ایران نمود .

در پی مماشات مسئولین و عدم برخود با سران فتنه؛خبر خروج قریب الوقوع خاتمی از کشور اعلام شد

http://rajanews.com/detail.asp?id=48168

یک سایت خبری از سفر قریب الوقوع خاتمی به ژاپن خبر داد.به گزارش رجانیوز، علت حضور خاتمی در ژاپن برای شرکت در نشست خلع سلاح جهانی اعلام شده است.این در حالی است که طی حوادث پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری، این نخستین سفر خارجی وی محسوب می شود و مشخص نیست پس از حضور گسترده مردم در 9 دی و 22 بهمن ماه و تاکید بر محاکمه و برخورد با سران فتنه، علت مماشات مسئولین قضایی در این زمینه چیست و این روند تا جایی ادامه دارد که خاتمی به عنوان نماینده غیر رسمی ایران قصد خروج از کشور را دارد.اگرچه در ادامه خبر منتشر شده از سوی سایت مذکور تاکید شده که هنوز هیچ دیدار رسمی با مقامات ژاپنی برای خاتمی در نظر گرفته نشده است اما سفر خاتمی به ژاپن که در حال حاضر هیچ جایگاه حقوقی ندارد و عملکرد وی طی ماه های اخیر نیز جایگاه مردمی وی در کشور را به خوبی نشان می دهد، جز تساهل مسئولین جهت برخورد با سران فتنه چه پیامی دارد؟به نظر می رسد تحرکات اخیر سران فتنه از جمله سفر خاتمی به ژاپن را باید در راستای تلاش جهت زنده نشان دادن رهبران اقلیت طیف افراطی، پس از ناکامی در تقابل با اکثریت ملت در انتخابات ریاست جمهوری دهم تفسیر کرد.گفتنی است چندی قبل، خبری به نقل از یکی از مقامات امنیتی کشورمان پیرامون ممنوع الخروج بودن خاتمی منتشر شد اما به نظر می رسد اعلام خبر خروج وی از کشور طی هفته آینده، می تواند محک مناسبی جهت میزان صحت این خبر باشد

"دزد که از دزد بزند شاه دزد است"

یکی دیگر از دستآورد های اصلاح طلبان قلابی دوم خردادی ها مخدودش کردن مرز ها در برون مرزبوده است که با روش پیش بردن اعزام نیرو به برون مرز برای سیاست نفوذ و دامن زدن به اختلاف و تضاد و بد بینی میان اپوزیسون و منفعل کردن و بالاخره قبضه و پر کردن جای شان بوده است که فعالانه تعقیب شد . زیرا که پس از قیام 6 روزه ی دانشجوئی تیر ماه سال 78 که رخ داد . آنگاه شاهد شروع موجی گریختن از پناهندگان فعال سیاسی و دانشجوئی و روزنامه و خبرنگاری از ایران به برون مرز بودیم . اینان خیلی سریع موفق شدند تاکه به یافتن جای پاهائی در شبکه های خبر پراکنی دولت فخیمه ی انگلیس بی بی سی و رادیو فردا برای دست یابند آنگونه که این مکان ها پاتوق اینان شد . بموازات آن با فعال شدن سایت خبر رسانی گویا و در دنباله راه اندازی رادیو زمانه در هلند وسایر سایت ها و وبللاگ های فردی دیگر اینان بر دامنه و گستردگی فعالیت قلم زنی و گزارش گری صوتی خود فزودند. برخیهم بصورت هسته های خاموش ظاهراً مستقل شروع به فعالیت کردند. اینان طوری شبکه ای فعال شده بودند که ضمن رقابت ظاهری داشتن با هم عرصه را هر روز بر جریانات بر انداز تنگ تر می کردند تا جائیکه نه دیگر سفر و تردد به ایران عادی شد، بلکه آنانکه نمی رفتند و هنوزهم نمی روند زیر سئوال برده شدند. چونکه مرز و قداست پناهنده سیاسی باعناوین و اصطلاحات مهاجر و قربت نشین و... تعویض وحرمت آن شکسته شد . البته حرکت همآهنگ و سازمان دهی شده برون مرزی و داخلی اینان که در بر گزاری کنفرانس برلین نمایش داده شد. بسترساز بهانه ی لازم برای سازمان اطلاعات پاسداران و سازمان موازی وزارت بد نام اطلاعات یا عاملان و آمران قتل های زنجیره ای شد که مستقر در دربیت رهبری بودند که با همراهی دستگاه تبلیغاتی تلویزیونی که از این مراسم فیلم گزینه برداری شده پخش کرد.مقدمه ی پیش برد طرح کودتای پاسداران و سرکوب فضای انتقادی و رادیکالی به خصوص سرکوب جنبشاعتراضی دانشجوئی را فراهم شد. بد تر اینکه درسر فصل های حاد وخاص یکباره سر و کله های هسته های ظاهراً خاموش در رسانه های فارسی زبان نا مبرده و سایت های سیاسی علنی و فاش می شد. زیرا که مجبور بودند ازاعتبار کسب شده ی مشروعیت کاذب خود به حساب مخالفت تاکتیکی شان با رژیم به نفع حاکمان تهران و علیه ی مخالفان استفاده می کردند . بنابراین اسامی نا مبرده ی این دو نفرامیر فرشاد ابراهیمی و ابراهیم نبوی که اکنون باهمدیگر جنگ قلمی و افشاگرانه دارند محصول چنین شرایط تذکر داده شده می باشد . البته بنا براصطلاحی که گفته می شود دزد که ازدزد بزند شاه دزد است . اکنون از موضع سر پل خر بگیری و به سبک و شیوه ی سربازجو حسین شریعتمداری گزارشگر نقاد سایت رجا نیوز جمعیت ایثار گران همسنگر با باندمافیائی غارتگر انگلیسی عسگر اولادی و حامی دولت نامشروع پاسدار احمدی نژاد وارد صحنه شده وهردو مهره ی سوخته شده را بیشتر سوزانده و تابلو کرده است. فراموش نشود که تجربه اعزام به برون مرز ونفوذ بین مخالفان و رسانه ها برای ضربه زدن به مخالفان که پس از قیام دانشجوئی تیر ماه سال 78 اجرا شد . اکنون قبل و پس از 22 خرداد از طریق شبکه ی تلویزیونی فارسی بی بی سی و رادیو فردا به شیوه ای دیگر تکرار شده است. زیرا که عجیب لابی های اعزام شده به برون مرز در آمریکا و اروپا فعال می باشند.

افشاگری اپوزیسیونی علیه ابراهیم نبوی

http://rajanews.com/detail.asp?id=48184

امیرفرشاد ابراهیمی از متهمان پرونده مشهور به «نوارسازان» كه هم اكنون در خارج كشور به سر می برد ، با درج مطلبی در وبلاگش ، از رفتار متكبرانه و تحقیرآمیز ابراهیم نبوی- موسوم به دلقك اصلاحات- با خود به شدت انتقاد كرد. ابرهیمی در این مطلب با اشاره به سابقه رفاقت خود با ابرهیم نبوی می نویسد:بعد از ماه‌ها مرا منتقل كردند به بند عمومی در زندان. ابراهیم ( نبوی) هم بازداشت شده بود. چند بار همدیگر را دیدیم. او به دادگاه رفت و با همان طنازی اش دفاعیه ای كرد و عصر همان روز آزاد شد! از زندان كه آزاد شدم روزنامه های دوران زندان را می خواندم و دیدم چه قدر ابراهیم مرا شرمنده كرده و چه قدر نوشته و حتی در یكی از كتابهایش مرا خبرسازترین و قهرمان سال معرفی كرده بود... دو سال پیش در نشست پاریس ابراهیم به عنوان خبرنگار رادیو زمانه آمده بود و خوب جو آنجا جوری بود كه همه وی را عامل جمهوری اسلامی می دانستند صدایش كردم و آوردمش كنار خودم گفتیم و خندیدیم و خرده گیری های خیلی ها را هم كه چرا با این آدم گرم می گیری را حساب نكردم.ابراهیم از من مصاحبه ای هم گرفت و باز گفتیم و خندیدیم به دنیای اینهایی كه می خواهند ایران را آزاد كنند اما نمی دانند مثلاً از میدان انقلاب چه جوری می شود رفت تجریش و چقدر پرت هستند از اتفاقات و خبرهای داخل! هنوز همه چیز خوب و شاید هنوز غربت اثرش را نگذاشته بود! تا اینكه سال پیش بعد از گندكاریهای مهدی جامی در رادیو زمانه من مصاحبه ای كردم با روزنامه فولكس كرانت هلند كه بر زمانه ای ها خیلی گران آمد آنقدر كه بیمشان برداشته بود اساس رادیو در خطر هست و چه بسا ممر درآمدشان بخطر می افتد. مهدی جامی با مدیریت فرقه ای اش بر رادیو مریدانش را خوانده بود و هر كسی هر چه تیر و تركش داشت بسوی منتقدان رادیو زمانه روانه ساخت و در كمال ناباوری ابراهیم هم مرا مورد تاخت و تاز قرار داد!همان موقع برایش نوشتم ابراهیم دوستت دارم و حساب تو از زمانه جداست و خودت را وارد این بازی كثیف نكن!، پنج شش ماه پیش بود كه یكی از بازجوهای وزارت اطلاعات كه نمی دانم شماره ام را از كجا یافته بود به من زنگ زد و اینكه چرا در وبلاگت اینجوری می نویسی و حواست باشد و بحثمان كه بالا گرفت گفت كجای كاری تو داغی وگرنه ما با فلانی و فلانی و ابراهیم نبوی رابطه داریم. زنگ می زند اینجا و حرف می زنیم. خشكم زد تلفن را كه قطع كردم به داور زنگ زدم و گفتم راست است؟ گفت نه وی دروغگویی است كه همتا ندارد اما با همه زرنگی اش نگفت كه اصلاً وی را از كجا می شناسد؟...ابراهیم در فیس بوك به شدت فعالیت می كند برای پیروزی میرحسین اما دفاعش دفاع خشن و بدی است او تاب هیچ منتقدی را ندارد هر كس از او و موسوی انتقاد كند و یا دلیلی برای تحریم بیاورد بلادرنگ نظرش پاك می شود و اگر سمج باشد اصلاً از لیست دوستانش حذف می شود.باورش برایم سخت بود و بیشتر شوخی اش می دانستم میلی زدم و گفتم ابراهیم جان این روش سعید امامی هاست كه منتقدان و مخالفان را حذف كنند نه ابراهیم نبوی ای كه در معرفی خودش نوشته "من ابراهیم نبوی طنزنویس و داستان نویس كه با روز آنلاین و رادیو زمانه، صدای آمریكا و وب سایت گویا همكاری می كنم و دهها جلد كتاب نیز منتشر نموده ام " و خوب ابراهیم نبوی این دوست دیرین هم جوابی داد كه گویای خیلی چیزهاست؛ "فرشاد جان شما مهم نیستی، بیخودی خودتو قاطی آدم بزرگها نكن- ابراهیم نبوی این عنصر فرصت طلب خطاب به دوست فرصت طلب تر خود نوشت: بله ابراهیم درست می گوید من كسی نیستم و اگر هم روزگاری بودم روزگار در ایران بود و واقعاً لعنت بر این غربت كه همه مان را بخاطر نگه داشتن یه شغل و لقمه ای بخور و نمیر، بخاطر اینكه مبادا رقیبی پیدا شود، بخاطر اینكه آنقدر در میان خارجی ها خرد شدیم و عقده ای شدیم در باطن حقیر شده ایم و در ظاهر جوگیر كه بله كسی شدیم و ما آدم بزرگی هستیم! ابراهیم ( نبوی) دهها شغل دارد، او نویسنده است، او معروف است، او جنبه دارد او ظرفیت و معرفت دارد و من دلم حتی برای روزهای اوین گرفته است. دیشب خواب از چشمانم گرفته شد و فقط تكرار كردم لعنت بر غربت، چقدر بیگانه مان كرده و حقیر...