دروغ نامه ی کیهان دوشنبه 12 اردیبهشت ماه سال 89

نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " حكميت و حاكميت دوگانه"

" توجیه گری عدم عدالت وجود تبعیض باسیاست شتر گاو پلنگی و آویزان شدن به 1400 سال پیش بعنوان ابزار سرکوب گری و خفقان سازی وتسلیم طلبی بااتهام زنی "

پس از روز جهانی کار گر امروز هم روز معلم می باشد . این دو قشر محروم وزحمت کش از بهمن سال 57 تا حال عجیب زیر فشار های گاز انبری بوده اند آنچنان که نمودار شرایط زندگی شان در طی این دوره منحنی نزولی داشته است . همچنین از داشتن یک سندیکا یا اتحادیه ی مستقل پیگیر مسائل صنفی نه اینکه محروم بوده اند ، بلکه حتی به اینان اجازه داده نشده است تا که در روز نامیده به نام خودشان آزادانه تظاهرات مسالمت آمیز داشته باشند . اما از سوی دیگر اکنون بعد از 31 سال که از وعده ی عوامفریبانه ی خمینی شیاد سپری شده است که به محرومان و زحمت کشان وعده ی حکومت مستضعفان و پا برهنگان داده بود . ولی دامنه ی شکاف طبقاتی آنگونه عمیق و گسترده شده است که پاسدار گماشته احمدی نژاد در سخنرانی خود در زابل اعتراف کرد که امروز 99/99% مردم باید بدوند تا که بتوانند زنده بمانند و آن ا 0 % بقیه صاحب ثروت های باد آورده می باشد . گذشته از این آماری که وی ارائه داد ودر سایت های خبری حکومتی بازتاب داده شد این رقیم زیاد واقعی نیست . حد اقل در ایران واقعیت ندارد . چونکه رقم غارتگران و چپاول گران صاحبان ثروت های نجومی و کلان باد آورده شده در 31 سال گذشته بیش از این رقم ادعا شده می باشد . بهر حال اکنون قلم بر دست یا دداشت روز نویس همکار سر بازجوی حسین شریعتمداری پاسدار که مدافع سر سخت غارتگران پاسدار کودتاگراست که هرروز این ارگان شرکت های دولتی و اموال عمومی بیشتری را اشغال و مصادره می کند و پشتیبان و شرکایش بیت رهبری و جمعیت مؤتلفه یا باند مافیائی غارتگر انگلیسی می باشد. ولی وی اذعان کرده است که از صدر اسلام تا کنون حکمیت و حاکمیت دو گانه عدالت پیرامون دو موضوع تبعیض و عدالت وجود داشته که از موضوعیت و اهممیت بیشتری بر خوردار بوده است ودر ادامه عدم دسترسی و محقق نشدن این دو مقوله ذکر شده رااینگونه به حساب خودش علت یابیو مهندسی کرده است:

"علت را كجا بايد جست؟ كدام دوگانگي واجد اهميت بيشتري بود و مغفول ماند؟ مسئله و چالش اصلي را در كجا بايد جست وجو كرد؟ چگونه «غفلت خودي» و «پروژه مهندسي شده دشمن» - گاه خواسته و بعضاً ناخواسته - به هم رسيدند و پيشبرد آرمان هاي تراز سياست اسلامي را با چالش مواجه كردند؟به نظر مي رسد بزرگ ترين چالشي كه سياست و حاكميت ديني چه در صدر اسلام و چه پس از انقلاب اسلامي همواره با آن مواجه شد، چالش حاكميت دوگانه يا حاشيه سازي بر سر راه حاكميت ديني باشد كه آميختگي غفلت - و بعضاً خيانت - از ناحيه جبهه خودي با ترفند و تدارك دشمن، ابعادي خسارت بار بدان بخشيد. دشمن در اين ميان هم مي توانست فاعل تحريك كننده باشد و هم فاعل ثانوي كه از بستر فراهم شده توسط جريان هاي داخلي بهره مي جويد"

مسئله اساسی این است که آخوندهای مفت و مرده خوار با شرکای دزدشان تلاش مذ بوحانه می کنند تا با سیاست شتر گاو پلنگی و توبره و آخور خوری کردن خود بااهداف پلید شان را همچنان را دنبال کنند. یعنی اینکه هم در قرن 21 زندگی می کنند و هم از همه مواهب و امکانات تکنیکی و علمی و پیشرفته ومدرن آن بهره می گیرند. حتی برای دسترسی به سلاح هسته ای تلاش می کنند. بعلاوه از همه ابزار های شنود و کنترل و جاسوسی و فیلتر گزاری شبکه ی اینترنتی و پارا زیت برروی برنامه های شبکه های ماهواره ای فرستادن و امثالهم استفاده می کنند تا بتوانند برای بقای ننگین حکومت شان سیاست سرکوب و خفقان و زندان و شکنجه گیر و وادار به اعتراف و ندامت کردن منتقدان و مخلفان و دگر اندیشان را بکار برند.وهم اینکه موقع پاسخ دادن به وعده ها و مطالباتی که خودشان قولش را به مرم داده اند آنگاه با حقه و نیرنگ و عوامفریبی و شیاد و دین فروشی کردن دست قبرستان کهنه شتافتن بزنند و آویزان به دین ابزار و وسیله ی قدرت و ثروت وسرکوبگر شده شوند تا اینگونه صدای به منتقدان ونا راضیانرا خاموش نمایند . در عوض با فاکتور اشاره کرن بهعملیات جنایات آمیز خمینی شیاد همچون ادامه ی 8 سال جنگ خانمان بر انداز ضد ملی و ضد میهنی . جنایت قتل های جمعی زندانیان سیاسی پس از 30 خرداد سال 60 و سر کشی جام زهر ناشی از شکست ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق و سند جنایت علیه ی بشریت در تابستان خونین سال 67 قتل عام زندانیان سیاسی که مرتکب شد . اما از محلل بودن مهندس بازر گان و توطئه های کاظم شریعتمداری و بنی صدر و منتظری کار گزاران و مدعیان اصلاح طلبان چنین نقل قول کرده که اینان منحرف شدند چون که فریب و توطئه دشمن غفلت کردند :

"نشانه شناسي مومن و منافق در قرآن فراوان است و يكي از آن نشانه ها در حوزه حكميت و داوري است. مومن حكميت را نزد ولي خدا و صرفاً نزد او مي برد اما منافق ابا ندارد و بلكه مصّر است كه اين حكميت را نزد غير ولي الهي (طاغوت) ببرد.خداوند سپس برخي اوصاف منافقين را بازگو مي كند از جمله اينكه با وجود فرمان الهي مبني بر اينكه به سوي پيامبر و آنچه خدا نازل كرده بياييد، از پيامبر رو برمي گردانند.اين طيف به اعتبار عمل خويش دچار مصيبت ميشوند. «پس چگونه است هنگامي كه به خاطر اعمال خويش مصيبتي به آنها مي رسد، نزد تو مي آيند و سوگند مي. نگارنده بر آن نيست كه درباره تعمد برخي نخبگان يا بي خبري و غفلت آنان نسبت به ايفاي نقش در سناريوهاي دشمنان انقلاب داوري كند و حكم خيانت يا غفلت صادر نمايد اما فارغ از اينكه حكم به غفلت يا خيانت بدهيم، در توقع دشمنان و حوادث تلخي كه به بار آمد تفاوتي حاصل نمي شود. دشمنان هرگز از خلل در حاكميت و دوگانه كردن آن منصرف نشدند.امام هنوز به كشور مراجعت نكرده بود كه امثال شاپور بختيار به ميدان فرستاده شدند. سپس هنگامي كه حضرت امام در مسير ايران بود، شماري از سران جبهه ملي علم شدند. اين نقشه هم نگرفت اما دشمن وارد فاز نفوذ دادن از ليبرال هاي مسلمان نهضت آزادي شد و به واسطه آقاي بازرگان سناريوي اسب تروا بازسازي شد. ماه هاي اول انقلاب همچنين با موازي سازي براي رهبري امام به واسطه تبليغ روي سيدكاظم شريعتمداري بود. ماجراي بازرگان و شريعتمداري با تدبير امام به سر نيامده، اسب ترواي ابوالحسن بني صدر علم شد كه باز هم شماري از ياران انقلاب در آن بي تأثير نبودند. دو سه سال بعد قائم مقامي آقاي منتظري به اعتبار خوش بيني برخي خواص علم شد و چالش هاي تازه اي را به واسطه باند آلوده، جنايتكار و خائن مهدي هاشمي پيش آورد. امام مقارن با چالش بزرگ جنگ و دشمني هاي فزاينده استكبار- و تا آخرين ماه هاي عمر مبارك خويش - با اين چالش درگير بود. به اين فهرست بلند، مشاجرات -بعضاً كم عمق و كم مايه - ميان جناح هاي سياسي را علاوه كنيد. امام البته اين چالش هاي بزرگ بر سر راه حاكميت اسلامي را با شكيبايي و تدبير و با خون دل خوردن از سرراه برداشت اما به قول حافظ «گويند سنگ لعل شود در مقام صبر - آري شود ليك به خون جگر شود.». دوره هاي سه گانه سازندگي، اصلاحات و عدالت (3 دولت) هرگز از تدارك دشمن و غفلت - و احياناً خيانت - شماري از اصحاب انقلاب براي ايجاد خلل و دوگانگي و تشتت و تقابل در حاكميت خالي نشد. دشمن با وجود استفاده از برخي اشخاص يا عملكردها، در رسيدن به هدف اصلي خود در نابودي نظام اسلامي يا توقف حركت آن ناكام ماند اما توانست از اين طريق بعضاً از سرعت شتابان انقلاب به سمت آرمان ها كم كند يا پيش پاي اين حركت موانع ايذايي ايجاد كند"

برای اینکه ثابت شود که در روند جنگ قدرت و ثروت باندها و جناح های مافیائی غالب و مغلوب مردم هیچگونه محلی از اعراب وحق و حقوقی ندارند . بعلاوه ثابت شود زمین گرد است ودر بر همان پاشنه ی سابق می چرخد و اشاره به تبعیض و عدالت کردن هدف وادار کردن رقیب مغلوب به تسلیم و سر فرود آوردن به جای انتقاد کردن است. بنابراین قلم بر دست روضه خوان در پایان توصیه کرده است که راه چاره یعنی همه تسلیم عمود شکسته شده ی خیمه نظام شوند تا که موجب شود چنین اختلافات و منازعات و سگ دعواها خاموش و پایان پذیرد:

"چاره چيست؟ 1-حد قائل شدن براي منازعات و مشاجرات و اختلاف ها. هر كس در منازعه و مشاجره بي پروايي مي كند، براي دشمن فرصت سازي مي كند، بداند يا نداند 2-به قانون بازگشتن، و اگر گره اختلاف از مجاري عادي قانوني گشوده نشد، داوري نزد ولي امر بردن و از عمق جان به اين داوري، سر نهادن. جز اين رفتار كردن، طاغوتي گري و تن به حكميت و حاكميت طاغوت سپردن است. ما طاغوت را تنها به نمادهاي آن - نمرود و فرعون و ابوسفيان و آمريكا و انگليس و اسرائيل - مي شناسيم اما امام صادق عليه السلام ضمن تأكيد بر صلاحيت فقهاي امانتدار و پارسا، در امر داوري مي فرمايند «طاغوت همه آنهايي هستند كه به غير حق داوري كنند و حكميت نزد آنها برده شود»"

بدتراینکه همه اینگونه نقالان پالان سائیده ی روضه خوان متملق و چاپلوس و عناصر بی اراده خودشان را بی چون و چرا نماینده ی می دانند. همچنین وحق مسلم خود می دانند تا که بلند گو و وکیل مدافع تسخیری ملت شوند. همینطور تبدیل به معلمان الهی شوند و آزمون برای این و آن بگیرند و ملت را بدلیل سکوت نمره قبولی داده و نمره رفوزگی به رقبای مغلوب بدهند تا که درنهایت بتوانند اینگونه تأکید بر تسلیم محض شدن وسر فرود آوردن همه در بر ابر ولایت خامنه ای رهبر لوطی جماران تسخه تجویز نمایند:

:ملت ما با همه تنوع سليقه ها، به فرمان الهي در نيكوترين وجه عمل كرد و به ويژه در حوادث پرتلاطم چند سال اخير از اين هدايت راهگشاي الهي غافل نشد اما آيا همه چهره هاي نخبه سياسي هم نمره بالايي در اين آزمون گرفتند؟ آيا برخي رجال سياسي با رويكرد اعوجاجي و انحرافي بر حكميت و روگرداني از تنها مرجع ذي صلاح، در پروژه دشمن براي جعل حاكميت دوگانه ايفاي نقش نكردند؟ فرقي نمي كند. هر كس در مشاجرات سياسي به داوري و فصل الخطاب ولي حق تن نداد، قطعه اي از قطعات پازل دشمن را سرجاي خود گذاشت. كوچكترين خطا در اين عرصه، پاگذاشتن در ميدان مين «حاكميت دوگانه» است و فرقي نمي كند كدام شخصيت و رجل پرسابقه سياسي مرتكب اين خطاي پراز ريسك و هزينه هاي استراتژيك شود. مي شود اسم رجال سياسي بزرگ را - همان هايي كه اغلب محل توجه و بحث بوده اند - از طيف هاي مختلف نوشت و با همين يك ملاك نمره داد. شما چه نمره اي به هر يك از اين رجال مي دهيد؟بايد به ولايت حق برگشت و دعوت به نيكي و نهي از منكر را با اين شاخص سنجيد و البته از دشمنان اصلي انقلاب غافل نشد. بر اين صراط باريك گام زدن، همان سنگيني و دشواري اصولگرايي توأم با بصيرت و صبراست.

در خاتمه اینکه وقتی رژیم فاشیستی استبدادی مذهبی که نامشروع بودنش علنی شده است و حد اقل از 22 خرداد 88 تا کنون یعنی 11 اردیبهشت 89 که روز جهانی کار گر بود بدفعات در تظاهرات های حکومتی که بر پا شد ولی سریع به تظاهرات ضد حکومتی تبدیل شد . نه مردم ایران که منطقه و جهان شاهد بودند که چگونه مردم ناراضی و خشمگین فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه سر دادند وموجب فتادن طبل رسوائی حاکمان به خصوص خامنه ای رهبر لوطی جماران از بام بر زیر شد . آنگونه که با وجود استمرار ضرب و شتم و اختناق و ارعاب که از سوی ارگان های سرکوبگر که در خدمت پاسداران کودتا گر در جامعه تحمیل شده است طوری که سرکوبگران با تبلیغات جنگ روانی بر پا کرده بودند که فتنه سرکوب و خفه و خاموش شد و اوضاع امنیتی حاکم شده و فتنهو توطئه دشمن بیگانه و عوامل داخلی ستون پنجم دشمن شکست خورده است . اما باهمه تلاش تحمیل کردن وضعیت امنیتی پلیسی در روز جهانی کار گر نه هزاران کار گر نا راضی در شهر های گوناگون کشور همچون تهران و قزوین وتبریز و اهواز و اراک و کرمانشاه و سنندج و سقز و... دست به تظاهرات اعتراضی زدند و روز کار گر را روز عزا نا میدند و بیکار شدن کارگران را تبریک گفتند ، بلکه حضور قاچاقی پاسدار گماشته احمدی نژاد در دانشگاه تهران موجب خشم و فریاد یک پارچه مرگ بر دیکتاتور گفتن وتأکید بر دیکتاتور حیا کن دانشگاه را رها کن شد که بر خلاف مدعی قلم زن متملق روضه خوان وارونه گوی دانشجو یان و کار گران و معلمان و سایر اقشار جامعه نه لبیک به خامنه ای لوطی جماران نمی گویند ، بلکه هر آنکس که به وی لبیک بگوید به چشم همین منفور عمود شکسته شده ی و بی ارزش و اعتبار خیمه ی نظام نگاه می کنند.

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/890212/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان دوشنبه 12 اردیبهشت ماه سال 89