روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی دوشنبه 31 خرداد ماه سال 1389

نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی " انسداد سياسي در مصر"

"گفته می شود آنکه خواب است بیدار کردنش آسان تر از آن کسی است که خودش را به خواب زده است "

به جز سرمقاله نویس که با انتخاب عنوان انسداد سیاسی در مصر برای سر مقاله تلاش کرده تا وانمود کندکه گویا نه در ایران از اینگونه خبر ها نیست و جنگ قدرت و ثروت در کار نیست و کودتا ی پا سداران هم اتفاق نیفتاده است و رقیب مغلوب هم حذف ومتهم به اتهامات گوناگون همچون جاسوس و خائن و ستون پنجم دشمن نشده است . خلاصه گویا همه چیز نرمال و عادی است و اختلاف و رقابت حتی در رأس آلوده به رشوه و تبعیض و فساد نمی باشد . بهر حال سر مقاله نویس تلاش کرده تا که خودش را به کوچه ی علی چپ و نا دانی بزند که از گذشته 3 دهه پیش تا همین روز ها به یاد نمی آورد که در دانشگاه های کشور چه خبر بوده یا اتفاق افتاده است؟ بنابراین برای این مدعی که بطور عمد خودش را به خواب زده که بیدار کردنش مشکل است . زیرا که گفته می شود آنکه خوابست بیدار کردنش آسان تر از آن کسی است که خودش را به خواب زده است . بنابراین بیدار کردن یا پراندت چرت مدعی سر مقاله نویس سئوال می شود که اردیبهشت سال 59 و 15 آذر سال 32 که مکمل یا تبدیل به 18 تیر ماه سال 78 شده است . همچنین و 25 خرداد 88 چه روز هائی بوده است و متعلق به چه قشری از جامعه می باشد ؟ در این روز ها چه اتفاقاتی رخداده شد؟ بالاخره این روز ها چه رابطه ای با این گزارش سرمقاله نویس روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دارد که در ابتدای سر مقاله ی خود اینگونه شروع کرده است :

"تهاجم سنگين عناصر امنيتي رژيم كمپ ديويدي قاهره به محل تجمع فعالان سياسي و گروههاي دانشجوئي در شهرهاي مصر باعث ايجاد موجي از تشويش و نگراني نزد ا فكار عمومي اين كشور شده است. مبارك و دستيارانش در حزب حاكم سعي دارند در يك يورش امنيتي از يكطرف با ايجاد رعب و وحشت نزد جبهه نيرومند مخالفان، آنها را دچار تفرقه و ترديد كنند و از سوي ديگر از طريق بازجوئي مخالفين به اهداف، برنامه‌ها و شگردهاي سياسي - تبليغاتي مخالفين در قبال انتخابات آينده رياست جمهوري پي ببرند. باوجود آنكه مبارك و دستيارانش در جامعه مصر منفورند و فاقد پايگاه مردمي هستند، ولي باتوسل به زور و سوءاستفاده از قدرت سعي دارند مخالفين را مرعوب، پراكنده و منزوي سازند. مبارك اميدوار است بتواند فرزندش "جمال مبارك" را جانشين خود كند و با توسل به انواع ترفندهاي ممكن، نام وي را از صندوق خارج نمايد تا بدين ترتيب حاكميت را در خانواده خود "موروثي" كند. با آنكه وي از سال 1360 به مدت 29 سال است كه بر مقدرات مردم مصر به زور سر نيزه حاكم است ولي به علت بيماري قلبي، كهولت سن و ناتواني جسمي قادر به اداره كشور نيست. البته در طول اين دوره نيز با اينكه اسماً حكومت در اختيار وي بوده ولي در ميدان عمل اين آمريكا و صهيونيستها بودند كه در تاروپود حاكميت رژيم كمپ ديويدي قاهره نفوذ كرده و سياستها و اهداف خود را به نام رژيم مبارك به وي ديكته مي‌كردند. در واقع مردم مصر به تجربه دريافته‌اند كه براي حداقل 3 دهه تاوان سكوت و مماشات با رژيم مفلوك قاهره را پرداخته و مصر را به تيول صهيونيست ها در آورده‌اند"

"اما برای ادامه ی سئوالات و تکمیل کردنش تا که پاسخگوی ادعای سر مقاله نویس هم باشد . لذا سئوال می باشد خامنه ای کیست؟ چند سال است که تبدیل به مترسک ولی فقیه شده است ؟ وی قبل از ولی فقیه شدن چکاره بود و مجموعاً چند سال است که فرصت طلبانه بر روی موج قدرت سوار است و مشغول موج سواری می باشد؟ نام آقازاده ی وی چیست و چه اهدافی در سر می پروراند ؟ چه مبلغ در حساب مسدود شده ی بانکی وی در لندن دولت فخیمه مسدود شد؟ پدرش قبل از انقلاب چکاره بود وچه داشت و اکنون چکاره می باشند و چه دارند؟ در 22 خرداد 88 چه اتفاق افتاد ؟ آنگاه پس از کودتای تقلباتی پاسداران در 22 خرداد 88 مردم معترض و نا راضی تظاهر کننده چه فریاد اعتراضی علیه ی خامنه ای و آقازاده اش مجتبی خامنه ای زدند؟ همینطور در 14 خرداد در سال مرگ خمینی شیاد بر سر گورش چه گذشت و موقع سخنرانی سید حسن خمینی نوه ی خمینی شیاد چه اتفاقاتی روی داد و چه نوع فریادی سر داده شد؟ پس از سناریوی 14 خرداد چرا ادامه ی این سناریو در قم در جلوی درب بیت صانعی و دفتر منتظری تکرار وچه سناریوئی دنبال و اجرا شد ؟ بالاخره در پایان نام چه کسی برده شد که گفته شد که بر نامه ریز پشت صحنه بوده است . زیرا که ادعای جانشینی رهبری لوطی جماران را دارد ؟ اکنون اینگونه سئوالات روشنگر اقدامات انجام شده را با ادامه ی گزارش سرمقاله نویس وارونه گوی مقایسه کنید تا هم مشخص شود که نام این آقازاده کیست؟ هم اینکه برای چه اینگونه با صورت مسئله پاک کردن آدرس غلط دادنی می باشد :

مبارك اميدوار است بتواند فرزندش "جمال مبارك" را جانشين خود كند و با توسل به انواع ترفندهاي ممكن، نام وي را از صندوق خارج نمايد تا بدين ترتيب حاكميت را در خانواده خود "موروثي" كند. با آنكه وي از سال 1360 به مدت 29 سال است كه بر مقدرات مردم مصر به زور سر نيزه حاكم است ولي به علت بيماري قلبي، كهولت سن و ناتواني جسمي قادر به اداره كشور نيست. البته در طول اين دوره نيز با اينكه اسماً حكومت در اختيار وي بوده ولي در ميدان عمل اين آمريكا و صهيونيستها بودند كه در تاروپود حاكميت رژيم كمپ ديويدي قاهره نفوذ كرده و سياستها و اهداف خود را به نام رژيم مبارك به وي ديكته مي‌كردند. در واقع مردم مصر به تجربه دريافته‌اند كه براي حداقل 3 دهه تاوان سكوت و مماشات با رژيم مفلوك قاهره را پرداخته و مصر را به تيول صهيونيستها در آورده‌اند. با اينهمه، مشكل اصلي مردم مصر اينست كه فضاي سياسي بسته در اين كشور تماماً در اختيار آمريكا و صهيونيستها و در خدمت اهداف بيگانه قرار دارد. مصر در دوران مبارك، دلال سياسي رژيم صهيونيستي است و صهيونيستها در تاروپود ساختار سياسي - اقتصادي - امنيتي مصر لانه گذاري كرده‌اند. در چنين شرايطي مردم مصر، چه در پاي صندوقهاي رأي حاضر شوند يا نشوند، باز هم اين صهيونيستها هستند كه برنده اصلي تحولات سياسي مصر محسوب مي‌گردند. مگر آنكه حركتي بنيادي در جهت كنار زدن مزدوران صهيونيسم و پاكسازي فضاي سياسي و ساختار قدرت در مصر از لوث وجود صهيونيستها و ساير بيگانگان صورت گيرد كه ملت مصر در اين كشور به قدرت برسد و فرزندان غيرتمند مصر را ، و نه مزدوران رژيم صهيونيستي را ، براريكه قدرت بنشاند. "


در خاتمه اینکه اگر چنانچه طبق ادعای سر مقاله نویس رئیس جمهور مصر و فرزندش جمال مبارک ازطریق آرای مردم مصر برگزیده نشده و بازهم از سوی مردم مصر انتخاب نخواهند شد . چونکه دست نشاندگان آمریکا واسرائیل می باشند . بعلاوه فضای سیاسی مصر آنگونه مسدود شده است که اگر چنانچه محمد برادعی هم که مورد حمایت بیت جماران است بعنوان نامزد آینده در انتخابات ریاست جمهوری مصر وارد صحنه ی رقابت شو د با زهم طبق تحلیل سر مقاله نویس چیزی در مصر تغییر نمی کند . اما سئوال است که در ایران که شرایط نه مشابه ی مصر که خیلی بدتر از مصر است . حاکمان رژیم ضد بشری کودتائی و نا مشروع ایران به کجا وابسته می باشند که سیاست ضد بشری بی نظیر تاریخ رابه مردم ایران تحمیل نموده اند؟ بدتر اینکه نه فقط سیاست سرکوب و خفقان و سانسور وحذف رقیب و کسب قدرت و ثروت و انحصاری کردنش در داخل کشور دنبال شده و می شود ، بلکه با سیاست صدور ترروریسم و بحران وارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های همسایه و منطقه موجب شده است هم عراق تبدیل به باتلاق شود. هم لبنان در جنگ 33 روزه ی پاسداران و حزب الله لبنان مبدل به سر زمین سوخته شد . هم در افغانستان جنگ داخلی فراگیر و مهار ناپذیر شده است . بالاخره اینکه مردم فلسطین به گروگان گرفته شده اندتا که سیاست دشمنی جدی باروند مذاکرات صلح در خاورمیانه دنبال شود و ناامن و بی ثباات باشد تا که رهبر لوطی جماران در قدرت تشریفاتی باقی بماند . آقا زاده اش مجتبی در نوبت جانشینی رهبر لوطی جماران باشد . پاسدار گماشته احمدی نژاد هم همچنان نقش عنتر در حال نمایش نشان دادن جای دوست و دشمن باشد . بالاخره اینکه پاسدار ان کودتا گر قدرت اصلی را در اختیار خود داشته باشند.

هوشنگ – بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1389/13890331/13890331_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html

روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی دوشنبه 31 خرداد ماه سال 1389