روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دو شنبه 21 تیر ماه سال 1389
نقد وبررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمعوری "احياء جبهه ضد صهيونيستي در مصر"
"ارحجیت مردم ایران در شرایط کنونی چیست؟پاسخگوئی به مطالبات شان است. یا نه دخالت گری در امورداخلی مصر با پوشش دفاع از حماس و نواز غزه می باشد؟! "

پرسش است که ارحجیت مردم ایران در شرایط کنونی چیست؟ دلیل تعطیل چند روزه ی تهران و چند استان دیگر کشور از سوی دولت نامشروع دهم چیست؟ این تعطیلی چه آسیب هائی به سیستم خدمات رسانی دولتی و اداری و بانکی و شهری و ضرر و زیان اقتصادی وارد می کند؟ علت قطع برق و ساعات طولانی خاموشی های تهران چیست و خسارات وارده به و سائل برقی مردم یا از کار افتادن وسائل و تجهیزات برقی کار خانجات و واحدهای تولیدی ناشی از قطع برق و خاموشی ها چه میزان است؟ چند سال است که از تاریخ شروع نیروگاه اتمی بوشهر می گذرد و چه میزان هزینه تا کنون صرف آن شده است و چند بار خبر و قول افتتاح بهره بر داری انرژی سوختی این نیروگاه بازتاب داده شده است؟ علت تأخیر افتادنش چه بوده و قرار است چه زمانی تولید برق یا انرژی رسانی این نیروگاه آغاز به کار کند؟ مشابه همین سئوالات پیرامون پروژه ی هسته ای هم وجود دارد که ادعای صلح آمیز بودنش می شود . از سوی دیگر وضعیت کسری بودجه ی سال جاری دولت نامشروع چه مقداراست؟ اوضاع اقتصاد نا بسامان کشور چگونه می باشد ؟ چرا روند افزایش واردات کالا ها نسبت به صادرات کالاها همچنان ادامه دارد؟ این روند صعودی واردات کالاها ناشی از چیست وچه تأثیری بر روی سیستم اقتصاد انگلی و واسطه گری و دلالی و افزایش حجم نقدینگی پول در گردش دارد؟ بالاخره اینگونه سیسکل اقتصاد وارداتی و واسطه گری و دلالی و انگلی چه رابطه ای با روند رو به رشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی و فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی دارد؟ به خصوص اینکه چه فشاری برروی طبقه ی محروم وتهی دست جامعه وارد می کند که 80% جمعیت کشور را تشکیل می دهد؟ همچنین شرایط امنیت کشور چگونه می باشد؟ مسئول ربودن ترانه موسوی در تهران و شکنجه و تجاوز کردن به وی، سپس آتش زدن جسدش در اطراف شهر کیست؟ چرا مشابه ی همین جنایت در تبریز از سوی 3 عضو بسیج جنایتکار به شیوه ی مبارزه با طرح بی حجابی و عفاف تکرار شده است که سپاه پاسداران کودتا گر از ترس وارد این ماجرا شده است و پرونده ی این جنایت که مجرمان اعتراف به جنایت خود نموده اند را در اختیار گرفته است ، به امید اینکه پرونده ی جنایت را با بهانه نفوذ داشتن عوامل وابسته به رقیب مغلوب یا مخالفین یا دشمن بیگانه و ستون پنجم بر ای ضربه زدن به رژیم ضد بشری و بی اعتبار نمودن ارگان های فاشیستی کودتائی پاسداران و بسیج ماستمالی شود؟ البته این بازگوئی ها، نمونه یا مشتی از خروار می باشد .
بهر حال سرمقاله نویس بدون آنکه بگوید در ایران چه خبر است ؟ یا اینکه از زمان کودتای پاسداران در 22 خرداد 88 تا حال در ایران چه اتفاق افتاده است؟ در این مدت مردم معترض ایران به خصوص جوانان و دانشجویان دختر و پسر چه فریاد زدند؟ یا اینکه در رأس نظام کودتائی یک پارچه چه خبر می باشد و سران رقیب مغلوب به چه اتهاماتی متهم شده اند؟ یا اینکه بحران هسته ای به چه مرحله ای رسیده است و تأثیرات تحریم های قطعنامه 1929 چگونه می تواند باشد؟ یا اینکه بدون اینکاه اشاره شود .برای چه احکام سنگسار ونوجوانان شدت گرفته است که موجب بر انگیختی موج اعتراضات روبه افزون جهانی شده است؟ در عوض سر مقله نویس با پاک کردن صورت مسئله تر جیح داده است با متهم کردن مصر و سران کشور های عرب به خیانت به آرمان فلسطین که همراه با دفاع تاکتیکی از حماس و ساکنین نوار غزه می باشد اینگونه تحلیل از اوضاع احوال مصر با رشد جبهه ی متحد ضد صهیونیستی ارائه کند:

"التهابات سياسي مصر، اوضاع اجتماعي اين كشور را به اوج غليان و حتي عصيان سياسي - اجتماعي كشانده است. با آنكه رژيم كمپ ديويدي قاهره با توسل به انواع شيوه‌هاي سركوب سعي دارد فضاي بسته‌اي را ايجاد كند و از طريق اعمال خشونت، افكار عمومي را مرعوب ومنزوي سازد ولي خشم رژيم مبارك و حاميانش از اينست كه اين فشارها و امنيتي كردن فضاي جامعه، به نتايج معكوسي منجر شده است. با آنكه مقامات امنيتي رژيم قاهره در تماس دائم با مقامات سيا و موساد از رهنمودهاي جديد آنها در سركوب و مهار جوانان مصري سنگ تمام گذاشته‌اند ولي دور جديد تظاهرات و التهابات سياسي نشانگر آنست كه رژيم قاهره با توسل به عمليات سركوب، بيشترين نقش و تأثير در ايجاد التهابات كنوني را ايفا كرده است. اين پديده نشانگر احياي جبهه ضد صهيونيستي است و آنچه مي‌بينيم، طليعه حركت مردمي در همين مسير است. وقتي دنياي معاصر با تلاش و تحركات عملي خود شهداي فراواني را براي شكستن محاصره غيرانساني غزه تقديم مي‌كند و افكار عمومي جهان را برروي اين مسئله متمركز مي‌‌نمايد، سئوال جدي اينست كه دنياي عرب در كجا ايستاده و چه نقشي در راه احقاق حق فلسطيني‌ها برعهده گرفته است؟ اين نكته از آن جهت اهميت دارد كه سران ارتجاع عرب براي چندمين دهه عربده مي‌كشيدند كه ايران و ساير كشورهاي غير عرب حق دخالت در امور فلسطين را ندارند چرا كه فلسطين يك موضوع عربي است و نه اسلامي! طبعاً امروز اين سئوال قابل طرح است كه در شرايطي كه دنيا در تب و تاب كمك به مردم مظلوم غزه است، چرا دنياي عرب و بويژه رژيم‌هاي ارتجاعي عرب ساكتند و حتي به كمك صهيونيستها شتافته‌اند و براي تقويت آثار محاصره بر مردم غزه، در جبهه صهيونيست‌ها قرار گرفته اند؟. يورش نيروهاي امنيتي در قاهره، اسيوط، اسكندريه و چند شهر بزرگ ديگر به تجمعات دانشجوئي و مراكز دانشگاهي نشانگر خشم و نگراني رژيم قاهره است كه سعي دارد با توسل به قوه قهريه و سركوب فعالان سياسي - اجتماعي خواستار ايجاد فضاي رعب و وحشت است ولي هرچه بيشتر تلاش مي‌كند، كمتر نتيجه مي‌گيرد..فشار و تلاش مشترك وفعالان سياسي مصر بصورت فردي و گروهي مي‌تواند جبهه عربي را احيا كند و به ملتها و دولت‌هاي عرب نشان دهد كه دنياي عرب نيز مسئوليتهاي تعطيل ناپذيري را برعهده دارد كه نمي‌تواند از انجام آن شانه خالي نمايد. اگر مسئله فلسطين، يك مسئله عربي است، پس امروزه لازم است فرياد اعراب از فرياد ساير ملتها و آزادگان جهان بلندتر باشد و همگي يكپارچه براي پايان دادن به ظلم و جوري كه رژيم قاهره از بنيانگذاران و حاميان آن است، وارد عمل شوند و براي پايان يافتن اين فاجعه، سر از پا نشناسند"

در خاتمه اینکه ضمن سمپاتی نسبت به مردم فلسطین و تأکید بر تلاش منطقه ای و جهانی ادامه ی روند مذاکرات صلح عادلانه و شرافتمندانه برای تشکیل کشور مستقل فلسطین در کنار اسرائیل می شود تا که به ادامه ی تخاصمات طرفین در خاورمیانه پایان داده شود ، زیرا که ادامه ی این شرایط فقط به نفع حاکمان رژیم ضدبشری وجنگ افروز ایران می باشد . اماسئوالات دیگری نیز مطرح است . از جمله: آیا از منظر مردم ایران به خصوص محرومان و تهی دستان بررسی اینگونه موضوعات برای شان ارجحیت دارد که مکمل پیگیری سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به مرز است که همراه با مداخله گری در امور داخلی کشور های همسایه یا خاور میانه می باشد که اکنون سرمقاله نویس به تهیه و تنظیم گزارش تحلیلی و تفسیری خبر از احیای جبهه ی متحد ضد صهیونیستی در مصر داده است؟ آیا راستی برای مردم ایران که پشت تأمین هزینه های طاقت فرسای کمر شکن روزانه در مانده اند و نوعی تلاش برای خط بقاء را روزانه دنبال می نمایند . آیا تعقیب این چنین گزارش تحلیلی پیرامون احیای جبهه ی متحد ضد ضهیونیستی در مصر برای شان از اهمیت بر خور دار است و در الوایت قرار دارد ? در صورتیکه آشنائی کامل با چنین سیاستی دارند که از بدو پیدایش رژیم ضد بشری تا کنون خود شاهد بوده اند که چگونه این تاکتیک سیاست جنگ روانی تبلیغاتی دفاع از فلسطین که هدف اصلی منحرف نمودن اذها ن عمومی از مسائل اصلی و مهم کشور و مردم بوده است که بطور زنجیره ای پیگیری و دنبال شده است. تا جائیکه از صدور فتوای خمینی شیاد مبنی بر ریختن یک سطل آب از سوی هر مسلمان تا که اسرائیل را سیل بنیان با خود ببرد. تا جمعه آخر ماه رمضان را که روز قدس نامید تا شعار راه قدس از کربلا می گذرد که وی مطرح کرد تا فریاد اسرائیل نابود باید گردد که پاسدار گماشته احمد نژاد به تأسی از خمینی شیاد و رهبر ولی فقیه لوطی جماران جانشین وی دنبال کرده است. همگی در پوشش دفاع تاکتیکی با اشک تمساح ریختن از فلسطین و حماس تعقیب شده است که نه اینکه هیچگونه مشکلی از مردم فلسطین و جنبش آزادیبخش فلسطین حل ننموده است ، بلکه موجب اختلاف و جنگ داخلی و برادر کشی میان ساف و حماس و جدا شدن نوار غزه و جنگ 22 روزه ی نوار غزه شده است که همانگونه که گفته شد فقط به نفع حامان رژیم ضد بشری بحران زی بوده است . چون که تو انسته است بحرانش را اینگونه با جنگ افروزی به خاور میانه صادر کند و کمک به بقای ننگینش نماید.

هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890421/13890421_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دو شنبه 21 تیر ماه سال 1389
احياء جبهه ضد صهيونيستي در مصر