دروغ نامه ی کیهان سه شنبه 12 مرداد ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " به جاي آقاي پانتا "
"اذعان به تحمل کردن رژیم ضد بشری در 30 سال گذشته از سوی آمریکا در صورتیکه اعتراف شده تنها کشور درد سر ساز و آزار دهنده آمریکا در منطقه و فرا منطقه بوده است "
وقتی روش حکومت مداری مدل روضه خوانی و گریز به صحرای کربلا زدن باشد و سبک روزنامه نگاری هم شیوه ی ترسیم مار و مار قالب کردن باشد . معلوم است که همه وقایع یا تحریف شده و یا وارونه جلوه و یا بازتاب داده می شوند. یا اینکه بدلیل اینکه مردم نا محرم می باشند .می بایست که سیاست زد و بند پشت پرده دنبال و جایگزین دیپلماسی رسمی کشور شود تا موجب منحرف کردن اذهان عمومی و آدرس غلط دادن گردد. طوریکه هم لهجه وهم قلم و رئیس این قلم بر دست یا دداشت روز نویس سربازجو حسین شریعتمداری روز گذشته در یادداشت روز خود رئیس دولت را مخاطب خود قرار داد و هشدار به رئیس جمهور داد وگفت باید مواظب اطرافیان خود باشی تا که از تو وی سو ء استفاده نکنند . همچنین انتقاد کرد که چرا دلال و جاسوس چند جانبه هوشنگ امیر احمدی وارد ایران شده تا در همایش ایرانیان برون مرز حضور داشته باشد؟ البته وی باز نکرد که مأموریت اصلی وی چیست و حامل چه پیامی می باشد و چرا سربازجو پا سدار احمدی نژاد در سخنرانی خود در این همایش ایرانیان برون مرز خطاب به اوباما پیام داد که شهر یور عازم سفر به آمریکا می باشد مثل مرد بیا تا با هم گفتگو کنیم که بدون شک این اعتراف می بایست بر گردان و پاسخ پیام یا پیشنهاد دریافتی از سوی دلال و جاسوس منفور و تابلو هوشنگ امیر احمدی باشد . اما قلم بر دست یادداشت روز نویس بدون توجه به این واقعیات تلاش کرده است تا که بطور عمد این مأموریت و نقش دلال و جاسوس هوشنگ امیر احمدی و لابی های همراه وی که به ایران سفر کرده و در این همایش حضور داشته اند را فراموش کند و آنگونه که مأموریت دارد علیه ی رئیس جمهور آمریکا رجز خوای کند و مانور تبلیغاتی مکتبی دهد.
البته قلم بر دست اعتراف آشکار کرده که چگونه وحشت از فعال شددن گفتگو ودیدار ها در خاورمیانه پیرامون مذاکرات صلح است که نه تنها دشمن صلح و عامل مخالفت کننده با این روند صلح خاورمیانه رژیم ضد بشری بوده است ، بلکه حضور پا سداران در منطقه که از طریق حزب الله لبنان و حماس دنبال شده ست که تا کنون منجر به راه اندازی دو جنگ 33 و 22 روزه با اسرائیل شد که منطقه را ناامن وبی ثبات نمود. از طرف دیگر این سیاست مداخله گریانه پاسداران در خاورمیانه تبدیل به اهرم باج خواهی و سیاست چانه زنی محور سیاست مذاکرات وقت کشی هسته ای و پییش برد هدف دسترسی به سلاح هسته ای بوده است . بنابراین گرچه با تأخیز زیاد ولی اکنون که این سیاست فعال کردن شرایط مذاکرات صلح خاورمیانه بطور همزمان با تحریم های شورای امنی سازمان ملل علیه اهداف هسته ای شده است . عجیب موجب افتادن کک بر توی تنبان حاکمان کودتا گر به خصوص پاسداران کودتا گر و قلم بر دستان حامی و مبلغ شان شده است که مجبورنداز موضع فرار به جلو لغز خوانی کنند تا که ا ینگونه ضعف پوشانیده شود که قلم بر دست مدعی شده است در 30 سال گذشته رژیم ضد بشری موجب درد سر بزرگ برای آمریکا بوده و شر ایط کنونی هم همچون زمان اشغال سفارت آمریا در تهران است و فرقی نکرده و سبب تغییر رژیم به حکومت دمکراتیک و سکولار نشده است :
بدون شك ايران دردسر بزرگي براي امريكاست. شايد هيچ كشوري در ابعاد ملي، منطقه اي و فرامنطقه اي چنين امريكا را آزار نداده است. به لحاظ ملي، 30 سال پس از انقلاب اسلامي، اگر نگوييم بيشتر، لااقل به همان اندازه سال هاي 1980- 1981 انقلابي است. نفوذ چندين ساله دوستان امريكا بر مجلس و دولت ايران، نه فقط جامعه را سكولارتر نكرد بلكه به روي كار آمدن يكي از انقلابي ترين دولت هاي ايران پس از انقلاب منجر شد
در دنباله قلم بر دست سیاست چوب حراج بر منابع و ذخایر کشور زدن و باج دادن به کشورها رااعتراف کرده است و گفته هر گونه تلاش برای تغییر این منافع غارتگری این چنین در آخر قفل می شود وموجب آزار آمریکا شده و دیگران را به شهادت دادن طلبیده است :
بهتر از هر كسي مي توانيد شهادت بدهيد كه چگونه همه چيز وقتي به رويارويي با ايران مي رسد قفل مي شود. بعد از 10 سال كشمكش پنهان، آخرين ايده اي كه به ذهن آقاي اوباما رسيده اين است كه پرونده هاي خاورميانه فقط راه حل منطقه اي دارد و هيچ كدام از آنها را نمي توان با مكانيسم هاي فرامنطقه اي حل كرد. عملا آنچه در جهان در جريان است اين است كه نياز به ايران يك نياز جايگزين ناپذير براي بسياري از كشورهاي جهان است و به همين دليل آنها گزينه «يا ايران يا امريكا» را در عمل هرگز به رسميت نشناخته اند. خوب به ياد مي آوريد كه چند نفر از مقام هاي برجسته اروپايي بارها به شما گفته اند مگر شما توانسته ايد خودتان را از ايران بي نياز كنيد كه ما بتوانيم؟! آزاردهنده ترين موضوع در ابعاد فرامنطقه اي اما شايد اين است كه ايران اكنون تبديل به يك قدرت هسته اي شده و راهي هم براي بازگرداندن آن نيست.
بازهم قلم بر دست یادداشت روزنویس نا خواسته و بطور غیر مستقیم به حضور پاسداران در کنار طلبان و القاعده در افغانستان اعتراف کرده است که همچون موضع مشترک مشابه همکاری سپاه قدس با اعضای القاعده و سایر مزدوران اعزامی یا نفوذی در دولت نوری مالکی نخست وزیر غیر قانونی در عراق می باشد که اکنون سیاست مداخله گری تروریستی برون مرزی رژیم ضد بشری بطور روشن بعنوان برگ امتیاز مثبت و نقطه ضعف علیه ی رئیس جمهور آمریکا بکار برده شده است . ضمن اینکه ترس ناشی از تهاجم نظامی حتی بقول قلم بر دست اگر جنبه تبلیغات انتخاباتی هم اعتراف کرده است. ولی برای ماستمالی کردن این ترس این چنین مدعی شده که رئیس جمهور آمریکا کار نامه ای برای ارائه کردن ندارد :
آقاي رئيس جمهور كارنامه اي براي عرضه كردن ندارد و مردم از دست او سخت خشمگينند. ماجراي افغانستان حاد شده و هيچ راه حل منطقه اي شكل نگرفته چون ايران علاقه اي به حل كردن مشكلات امريكا با امكانات خود ندارد..يك موضوع بسيار بغرنج نقشي است كه جمهوري خواهان در اين ميانه بازي مي كنند. هفته پيش 47 نفر از آنها بدون اينكه با شما يا هيچ كدام ديگر از اعضاي دولت مشورت كنند، اعلام كردند در صورت پيروزي در انتخابات نوامبر و به دست گرفتن اختيار كنگره، طرحي تصويب خواهند كرد كه مطابق آن دولت امريكا اجازه ندارد جلوي حمله اسراييل به ايران را بگيرد.
سر مقاله نویس بدون نام بردن از رقیب مغلوب ولی با اتهاماتی که در یک سال گذشته به اینان زده شده که پیاه نظام و ستون پنجم دشمن می باشند و با دستگاه جاسوسی دشمن بیگانه همکاری می کنند . بنابراین به نقل از خواست اینان که برای دفتر رئیس جمهور آمریکا در ایران می باشد را دنبال کرده است وه در پایان هم نتیجه گیری کرده است که هیچ اتفاقی نمی افتد و گزارش آنهم چنین است
به اين ترتيب است كه كاغذ و قلمتان را به دست مي گيريد و شروع به نوشتن مي كنيد: «تنها راه اين است كه ايران احساس كند ما آماده استفاده از همه گزينه ها هستيم. ايران بايد عملا ببيند كه ما حتي براي استفاده از اين گزينه ها تدارك مي كنيم. همه مقام هاي امريكايي بايد يكباره تغيير لحن بدهند. ايران بايد احساس كند در امريكا اتفاقي افتاده و تصميم جديدي گرفته شده است. حداقل اين است كه ايران بايد فكر كند اين بار ديگر امريكا انگيزه براي اينكه جلوي اسراييل را بگيرد ندارد. ايران بايد احساس كند اين بار بر خلاف دفعات قبلي تحريم ها «واقعا در حال اجرا شدن» است. ايران فقط زماني كوتاه خواهد آمد كه فشار محاسباتش عوض بشود و محاسباتش فقط زماني عوض خواهد شد كه يك فشار واقعي روي خودش احساس كند. ايران بايد احساس كند امنيت و آرامشش به مخاطره افتاده به جاي اينكه بيشتر شده باشد. ايران بايد فكر كند اوضاع داخلي هم دارد دوباره از كنترل خارج مي شود و رهبران داخلي جريان معترض هم بايد كار و زندگي خود را ول كنند دائما از اثرات تحريم بر سرنوشت ملت حرف بزنند. ايران بايد «فكر» كند... ». كار تمام است. دست نوشته را با طبقه بندي بالا براي رئيس جمهور مي فرستيد تا در جلسه 3 نفره اوباما، كلينتون، جونز كه مخصوص تصميم گيري در امور ايران است مطرح شود. همه ايده شما اين است كه بايد روي ذهن ايران طوري كار كرد كه اين بار وقتي ايران شروع به محاسبه مجدد كرد احساس كند كه همه چيز فرق كرده است.چند هفته از آغاز پروژه گذشته و شما باز هم در دفترتان نسشته ايد و دوباره گفته ايد نمي خواهيد كسي مزاحمتان شود. ذهنتان سخت مشغول است: آيا ايران آنطور كه امريكا مي خواهد «فكر» خواهد كرد؟...
در خاتمه اینکه اگر آنگونه که قلم بر دست ادعا کرده است . البته بدون اینکه توضیح داده باشد که چرا در جهان و منطقه هیچ کشوری یافت نمی شود که در 30 سال گذشته همچون رژیم ضد بشر ی حاکم بر ایران باشد که موجب درد سر واذیت و آزار آمریکا شده باشد و افزوده اکنون نیز شرایط همچون زمان 13 آبان سال 58 اشغال سفارت آمریکا در تهران می باشد که همانگونه انقلابی است . خوب سئوال است پس فریاد مرگ بردیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح در تظاهرات سال گذشته برای چه بود؟ همینطور سئوال است که اگر چنانچه آمریکا منافع و سود های کلان و گوناگون از عملکرد رژیم ضد بشری از بهمن 57 به بعد نبرده است . پس چرا به جای تهاجم نظامی به ایران دست به اشغال نظامی افغانستان و عراق زد و پایگاه ساز مان مجاهدین در عراق را بمباران نمود . سپس خلع سلاح شان کرد و نام شان را توی لیست گروه و سازمان های تروریستی نهاد ؟ چگونه این اقدامات که دربست به نفع حاکمان ضد بشری ایران تمام شده است. ادعاشده که مجموعه ی اینگونه اقدامات نه به ضرر آزار دهنده ی آمریکا از سوی حاکمان تهران تفسیر شده است که به خاطر بحران آفرینی و جنگ افروزی حاکمان تهران و البته حفظ آن بوده است . همچنین این عملکرد رژیم ضد بشری بوده است به خاطر حفظش و حضور آمریکا و انگلیس در منطقه منتهی به اشغال افغانستان و عراق شد که درست بر عکس ادعای وارونه قلم بر دست یادداشت روز نویس می باشد. زیرا اگر آمریکا و غرب اجازه می دادند که پس از فروپاشی سیستم گذشته در ایران حکومت دمکراتیک شکل می گرفت اکنون نه شرایط ایران ونه منطقه چنین می بود . یعنی سیاست 28 مرداد سال 32 بشکل دیگری با دخالت گری انگلیس در ایران از بهمن 57 به بعد تکرار شد که اکنون همچون القاعده برای شان مشکل ساز شده است .زیرا که به شهروندان آمریکائی هم رحم نمی کند . بهر حال به دلیل تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای عمر مفید یا قابل مصرف بودنش به پایان رسیده است و نگرانی قلم بر دست وجیغ بنفش کشیدنش هم بهمین دلیل است..
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890512/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان سه شنبه 12 مرداد ماه سال 1389
به جاي آقاي پانتا (يادداشت روز
)