دروغ نامه ی کیهان پنجشنبه 14 مرداد ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " تأديب تل آويو فقط در چند ساعت "
"مگر هنوز شک وجود دارد تاکه کسی نداند سرنخ اصلی بحران و ناامنی و بحران آفرینی و جنگ افروزی های خاورمیانه حاکمان تهران می باشند؟"
آنانی که اخبار خاورمیانه و ایران را دنبال می کنند . حتماً می دانند که چه مدتی است که شیخ حسن نصرالله رهبر حزب الله در سخنرانی های آتشین خود که ابتدا خبرش را خبر گزاری دروغ پردار پاسداران فارس بازتاب می دهد .چگونه مشغول رجز خوانی و تهدید کردن اسرائیل است ? به خصوص از زمانیکه همایش در تهران و بیانیه ی 3 جانبه ی هسته ای ایران وبرزیل و ترکیه که منتشر شد . البته انتشار آن قبل از گروه 5+1 تصمیم گیری در شورای امنیت سازان ملل بود . اما نتیجه بخش نبود . زیرا که وضعیت بحران پروژه ی هسته ای آنگونه است که می بایست قطعنامه 1929 در شورای امنیت سازمان تصویب می شد . پس از آن تحریم های بیشتری از سوی کنگره ی آمریکا و کشور های اتحادیه اروپا و کانادا به تصویب رسید . بنابراین پس از تصویب این تحریم هاست که شاهدیم چگونه موج تهدیدات علیه ی اسرائیل از سوی حماس و رهبر حزب الله لبنان شیخ حسن نصرالله علیه ی اسرائیل هم شدت گرفته است . البته به موازات این تهدیدات اقدامات تروریستی در عراق و ناامن وبی ثبات کردن این کشور هم گسترش یافته است . بهانه این است که چرا نوری مالکی دست نشانده دوباره نخست وزیر عراق نشده است؟ همچنین خبر هائی هم بازتاب داده شد که پاسداران در کنار طالبان در افغانستان حضور دارند . مجموعه ی این اقدامات زنجیره ای مرتبط بهم زمانی پیچیده وخطری تر شد که پادشاه عربستان دست به سفر به بیروت زد و دیداری با بشار اسد و امیر قطر و رئیس جمهور لبنان پیرامون مذاکرات صلح خاور میانه داشت . مهمتر اینکه سپس مشخص شد که از سوی آلمان که پرونده ی ترور رفیق حریری را دنبال می کند گفته شد که سوریه در ترور رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان دست نداشته و از سوریه در این پرونده رفع اتهام شده است .در مقابل حزب الله متهم این ترور معرفی شده است در ادامه این خبر گزارش شد که عامل اصلی ترور رفیق حریری به تهران گریخته است . بنابراین وقتی پرونده به اینجا کشیده شده باشد . مشخص است که به آسانی نقش دخالت گری بیت جماران وپاسداران برجسته می شود. پس زیاد مشکل نیست که دانسته شود ریشه یا سرنح اصلی بحران شروع شده خاورمیانه وتنش مرزی میان لبنان و اسرائیل کجاست؟ لذا طبق سنت همیشگی قلم بر دستان حقیقت کتمان کن و جارچیان وارونه گوی و تحریف گر مأموریت دارند که با پاک کردن صورت مسئله و حذف مداخله گری ولی وقیح لوطی جماران و محو کردن نقش مسقیم پاسداران اسرائیل را متهم تجاوز گر در گیری جدید قلمداد کنند . البته بدون آنکه گفته شود اگر رژیم ضد بشری دست اندر کار دامن زدن به تنش و بحران آفرینی و جنگ افروزی جدید در خاورمیانه نمی باشد. برای چه قلم بردست یاداشت روز به جای پیگیری مسائل مهم دیگر کشور و پاسخگوئی به مطلبات مردم ایران از موضع سخنگوی دولت لبنان ونماینده ملت این کشور و مسئول حزب الله لبنان دست به قلم فرسائی می زند و آنگونه که خود می خواهد یا سفارش شده تحلیل می دهد وتفسیرمی کند. مشروط بر اینکه اینگونه ادعا کردن وتحلیل دادن ها مشابه همان دوره ی جنگ 33 روزه حزب الله لبنان با اسرائیل است که یک ریز ادعا می شد گزارشات خبر ی بازتاب داده شده در دروغ نامه ی کیهان از خط اول جبهه جنگ در جنوب لبنان است که خبر از پایان اسرائیل و سقوط عن قریب آن است و از پیروزی قطعی حزب الله لبنان خبر داده می شد و رهبران کشور های عربی مورد تحقیر و ریشخند واقع می شدند که عرضه نداشتند با داشتن ارتش کلاسیک شان با اسرائیل همچون شیخ حسن نصرالله به جنگند . در صورتیکه در مدت 33 روزه وی در سفارت ريیم ضد بشری سنگر گرفته و پنهان شده بود . همینطور قلم زنان و گزارشگران دروغ نامه ی کیهان تهدید می کرد ند که رهبران کشور های عربی باید ارتش کلاسیک شان را منحل و رهبری شیخ حسن نصر الله وهم شیوه و الگوی جنگ حزب الله لبنان را جایگزین ارتش منحل شده کلاسیک خود نمایند .
اکنون نیز با نواختن شیور از در گشادش و سنگر پشت ارتش لبنان گرفتن از حزب الله لبنان دفاع و مشابه همان تبلیغات جنگ روانی گذشته شروع شده است و با جنگ 33 روزه مانور قدرت داده شده و برای فرصت طلبی ریز به نوار غزه و ساکنین فلسطین در آن زده شده است و در پایان لو داده شده است که حزب الله لبنان دست پرودرگان خمینی شیاد می باشند که اکنون در اختیار اهداف و توطئه های جانشین خمینی خامنه ای و پاسداران کودتاگر انجام وظیفه می کنند . پس برای تیغ بر زیر دم شان گذاشتن این چنین قلم بر دست یادداشت روز نویس از شیخ حسن نصرالله و سخنرانی تهدید آمیز وی با سپر ساختن ارتش لبنان تعریف و تمجید نموده و آن را علیه ی ارتش اسرائیل چماق کرده و از موضع ضعف قدرت نمائی و یکه تازی کرده است :
"نظاميان صهيونيست در درگيري دو روز پيش با مقاومت ارتش لبنان روبرو شده و پاسخي دندان شكن دريافت كردند به نحوي كه پس از چند ساعت از شروع درگيري نظاميان صهيونيست از طريق بلندگو از ارتش لبنان درخواست آتش بس مي نمايند تا جنازه يك افسر اين رژيم و زخمي هاي خود را از كارزار جنگ بيرون كنند.رژيم صهيونيستي پس از جنگ 33 روزه 2006 با حزب الله لبنان و جنگ 22روزه 2008 با گروه هاي جهادي فلسطين اين بار در جنگي يك روزه مغلوب ارتش لبنان مي شود از همين روي، با توجه به اينكه درگيري دو روز پيش صهيونيست ها با ارتش لبنان- و نه حزب الله- بود و بيش از يك روز هم به درازا نكشيد نشان از آن دارد كه از يك طرف توان دفاعي اين رژيم كاهش يافته و از طرف ديگر با به صحنه آمدن ارتش لبنان در كنار حزب الله، توان و قدرت جريان مقاومت افزايش يافته است.مقامات تل آويو با تجاوز به خاك لبنان، پازل اشتباهاتشان را تكميل كردند و در ادامه جنگ و محاصره غزه و حمله به ناوگان آزادي بار ديگر طي دو سال گذشته ماهيت تجاوزطلبانه شان را ناخواسته و براساس ارزيابي ها و تحليل هاي غلط به رخ افكار عمومي جهان كشيدند. دبيركل حزب الله نيز در سخنان دو روز پيش خود، افسران و نظاميان ارتش لبنان را برادران حزب الله در معناي انساني، و نمادي از كرامت لبناني ها در معناي ملي توصيف و تاكيد مي كند: «من با صراحت مي گويم در هر مكاني كه دشمن صهيونيستي به ارتش تجاوز كند و دست مقاومت به آن برسد، مقاومت كوتاه نخواهد آمد و دستي كه براي تجاوز به ارتش دراز شود را قطع خواهيم كرد.»اين نكته را هم بايد افزود كه توفيقات امروز حزب الله كه هر روز بيشتر و بيشتر مي شود به خاطر حركت در راه امام راحل عظيم الشأن است. از همين روي است كه در زيارتنامه شهيد سيدعباس موسوي دبيركل حزب الله لبنان مي خوانيم: «السلام عليك و علي من التزمت بنهجه و سرت علي هديه و اخلصت لولايته و احبك و احببته علي الامام الخميني العظيم»"
در خاتمه اینکه بوضوح قابل فهم است که شرایط کنونی دیگر مشابه سال 56 و دوران طلائی برای جهان غرب نیست که باکودتای نظامی در پاکستان از سوی ژنرال ضیاء الحق شد و ذوالفقارعلی بو توبر دار کشیده شد و جمهوری اسلامی در این کشور اعلام شد آنگاه تبدیل به پیش مقدمه و الگوئی شد که در سال بعد در ایران دنبال شد . چونکه ا ز سوی خمینی شیاد و آخوندهای حامی اش با تسلیم ارتش شاه در ایران و اعلام همبستگی به خمینی جمهوری اسلامی برپا شد .چون هدف غرب حمایت از یک جریان راست مذهبی در منطقه و بسیج آن علیه ی پیش روی و مهار شوروی سابق بود. اما پس از فرو پاشی شوروی و محو شدن دشمن دوران جنگ سرد ،اکنون حمایت کردن از رژیم ضد بشری و کودتائی و کودتائی فاشیستی مذهبی از ایران نه اینکه مناسبتی ندارد، بلکه ضرر و زیان و خطرات ادامه بقایش خیلی بیش از منافع ودستآوردش برای غرب می تواند باشد. زیرا که در شرایط حال بحران فقط منحصر به عراق و افغانستان نیست ، بلکه معضل غرب گذشته از دشمنی کردن آخوندها با روند مذاکرات صلح خاورمیانه وتلاش برای هرروز بحران آفرینی و جنگ افروزی که در این منطقه خاورمیانه می کنند که مرتبط به بحران هسته ی و تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد . از سوی دیگر مشکل جدی دیگر ناامنی در پاکستان و تنش میان پاکستان با افغانستان وهندوستان است که چون هر دو کشور پاکستان و هندوستان دارای سلاح اتمی هستند ادامه تنش پاکستان با افغانستان و گسترش آن ناامنی میان اینان و گسترش دامنه ی آن می تواند منجر به عاقبت نا مشخص و بسیار خطرناکی نه در منطقه که جهان شود و همه کشور های جهان را در گیر این نزاع خود کند. به خصوص که اسرائیل هم سلاح اتمی دارد و حاکمان تهران هم معلوم نیست که نداشته باشند ویا به زودی دارای بمب اتمی نشوند. پس چون سرنخ اصلی همه بحران ونجگ افروزی و ناامنی و بی ثباتی در منطقه در تهران است . بنابراین برای راه حل نهائی غرب می بایست اقدام و کوشش جدی و مستمر برای تغییرات دمکراتیک سکولار در ایران کند.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890514/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان پنجشنبه 14 مرداد ماه سال 1389
تأديب تل آويو فقط در چند ساعت (يادداشت روز)