"معضل رژیم ضد بشری نه با اینگونه ابراز نگرانی و مخاطب قرار دادن دستگاه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض قضائیه از سوی مهندس سحابی حل نمی شود ، بلکه راه حل واقعی تلاش بدون ابهام همگانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران می باشد"
باید گفت حلقه ی مفقوده ای که در اظهار نگرانی مهندس عزت الله سحابی پیرامون ربودن هدی صابر وجود دارد که به آن اشاره نشده است به نقش حضور پاسداران در تصمیم گیری صدور احکام ضد بشری نهاد ضد فاسد و آلوده به رشوه و تبعیض و بی قانونی می باشد . به خصوص پس از اینکه همکاران و مأموران سرکوب و شکنجه اطلاعاتی و امنیتی و نظامی و شبه نظامی در کنار آمران و عاملان قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67 و دست اندر کار قتل های زنجیری قرار گرفتند و با طرح دو فقره کودتای سوم تیر 84 و 22 خرداد 88 رقیب را حذف و قدرت را قبضه و انحصاری خود نموده و مشغول یکه تازی می باشند تسلط پاسداران بر نهادهای حکومتی گسترده و چشم گیر شده است ، طوریکه پس از 22 خرداد 88 آشکارا دست به اقدام هر گونه آدم ربائی و شکنجه و پرونده سازی و اعتراف گیری و جنایت و تجاوز و قتل منتقدان و معترضان ناراضی می زنند و نه به کسی پاسخگوی می باشند ونه هیچ مقامی جرأت می کند تا که از اینان سئوال و پرسش کند .یا اینکه اینان حاضر به پاسخگوئی در این رابطه اقداما و عملکردشان نمی باشند . اما آقای مهندس عزت الله سحابی در دفاع از هدی صابر ربوده شده تظلم خواهی از دستگاه قضائی آلوده به رشوه و فساد وتبعیض نموده و اینگونه خطابش قرار داده است :
"متأسفانه مدتی است که فضای سیاسی مملکت ما دستخوش معضلات و بحران‌هایی شده است که یکی از نمودهای آن بی‌قانون و مطلق‌العنانی‌های عده‌ای خاص و محدود و باز بودن دست عده‌ای بی‌تجربه، ماجراجو و قدرت‌طلب (و به دور از حس اخلاقی مذهبی و انسان‌دوستی و یا حس دلسوزی ملی و وطنی)، در همه امور کشور و جان و مال و آبروی مردم و این وطن است. آنها احساس می‌کنند قدرقدرت‌اند و نباید به هیچ کس جواب پس بدهند.بنده از مسئولان قضایی این پرسش را دارم که شما را چه شده است که این چنین در برابر بخش امنیتی (رسمی و غیررسمی و خودسر) خاضع و تسلیم شده‌اید، تا آنجا که حوزه‌های تحت اختیار خود را نیز دربست به حضرات سپرده‌اید و حیات و ممات و جسم و جان زندانیان شما ملک طلق آنها شده تا همچون خدایگان تصمیم به زندگی و مرگ و حبس و آزادی آنها بگیرند. قرآنی که ما می‌شناسیم این مطلق‌العنانی‌ها را تنها برای کسانی که خود را صاحب اختیار مطلق رعایا و بردگان‌شان می‌دانستند، مطرح و شدیداً محکوم می‌کند و یکی از دلایل بعثت انبیای الهی تقابل با همین مطلق‌العنانی‌های شرک‌آلود و بنده دانستن بندگان خدا بوده است. به نظر بنده همین مطلق‌العنانی‌هاست که در سالیان و بویژه ماه‌های اخیر کار ملک و ملت را به این معضلات و بحران‌ها (در داخل و خارج) کشانده است.قرآن می‌گوید انسان وقتی احساس استغنا و بی‌نیازی کند، کارش به طغیان‌گری می‌کشد (ان الانسان لیطغی ان راه استغنی). اما خداوند بدسرنوشتی برای این گردن‌کشان پیش‌بینی می‌کند و سنن الهی تاریخ و قدرت آگاهی واراده مردم بارها در تاریخ نشان داده است که اگر اصلاحی صورت نگیرد چگونه این عظمت پنداری‌ها در برابرتندباد حوادث خدایی، تارعنکبوتی بیش نخواهد بود. پس اصلاح کنید قبل از آنکه مشمول سنت‌های خدایی شوید. خداوند قدرت دو روزه دنیا را در حال چرخش و «تداول» می‌بیند تا آدمیان امتحان پس دهند. شما سال‌ها و بویژه اینک ماه‌هاست که در اذهان و قلب‌های بندگان آگاه اما مظلوم مردود شده‌اید. پس اصلاح کنید قبل از آنکه قلب‌هاتان سخت‌تر و سخت‌تر شود. این به صلاح همگان است. خانواده هدی صابر (همانند خانواده‌های همه زندانیان دیگر) در اضطراب و نگرانی‌اند، آنها را از این درد جانکاه نجات دهید"
اما سئوال است که مگر آقای مهندس عزت الله سحابی نمی داند که 32 سال است که دین ابزار قدرت و ثروت و خفقان و سانسور و سرکوب و تکفیر دگر اندیشان و معترضان و منتقدان شده است؟ یا آیا ایشان نمی داند که این رژیم ولی وقیح مطلقه دارد که همکاره است و ما ورای قانون قرار دارد که به هیچ مقامی هم پاسخگوی نمی باشد؟ از سوی دیگر رئیس دستگاه قضائیه ی آلوده به فساد وی هم انتصاب شده از سوی ربر ولی وقیح می باشد . مشروط بر اینکه این دستگاه قضائی نه مستقل نیست ، بلکه کار نامه بسیار سنگین وننگین در 32 سال گذشته در تبعیض و بی قانونی وحق و ضعیف کشی و پایمال کردن آشکار حق و حقوق مردم ایران دارد . تا جائیکه به جز احکام اعدام برای ترور و کشتن واعدام ودار زدن متهمان سیاسی صادر کرده است . بیشمار احکام دار زدن و قطع اندام آفتابه دزدان برای مصون ماندن کلان دزدان نجومی صادر نموده است که با بودن رئیس قاضی القضات هائی همچون شیخ محمد یزدی و هاشمی شاهرودی عراقی جانشین وی داشته ودارد که همکاران شان حضور قاتل و بازجو و شکنجه گران منفور و دژخیمان آدمکشان حرفه ای پرونده سازانی همچون سعید مرتضوی و حداد و صلواتی و عباس جعفری و امثالهم در این نهاد بوده است که در کنار آمران و عاملان قاتلان حرفه ای قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67 همگی با هم مشغول به ادامه ی جنایت بوده اند که دیگر جای هیچگونه سئوالی نمی گذارد که اوضاع و احوال این دستگاه آلوده به فساد قضائی چگونه می باشد . به ویژه اینکه پس از کودتای پاسداری ، پاسدار محمد باقر ذوالقدر که معاون سابق فرمانده ی کل پاسداران است و طراح و مبتکر تز حرکت سیاست چراغ خاموش پیچیده و چند لایه بود که اکنون معاون آخوند انگلیسی محمد صادق لاریجانی شده است که بهمان سبک سیاست چراغ خاموش بقدرت خزیده در دستگاه آلوده به فساد قضائی خط و خطوط فشار و تهدید فعالان سیاسی و مطبوعاتی و دانشجوئی حامیان رقیب مغلوب و سایر مخالفان و منتقدان دگراندیش سیاسی را با صدور احکام تحمیلی دنبال و اجرا می کند که جائی از وی نام برده نمی شود.
در خاتمه اینکه همانگونه که آقای عزت الله سبحانی بدفعات زیاد در 32 سال گذشته صابون حاکمان رژیم ضد بشری تغییر نا پذیر بر بر لباس و تنش مالیده شده است . به خصوص ایشان صد در صد فراموش نکرده است که چگونه ایشان و سایر دوستان ملی و مذهبی شان به خاطر ااطلاعیه انتقادی اقتصادی نسبت به اعمال سیاست های تعدیل اقتصای رفسنجانی مکار بسازو بفروش در دوران سازندگی بدستور رفسنجانی انتشار ادند، بلافاصله باز داشت و محاکمه و محکوم به زندان شدند تا بقول رفسنجانی مکار روی ایشان کم شود. بنابراین معضل این رژیم ضد بشری نه اینکه با اینگونه ابراز نگرانی ها و مخاطب قرار دادن دستگاه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض قضائیه از سوی آقای مهندس عزت الله سحابی حل شدنی نیست ، بلکه راه حل واقعی تلاش بدون ابهام همگانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران می باشد.
هوشنگ بهداد
نوزدهم مرداد ماه سال 1389

اظهار نگرانی مهندس سحابی درباره وضعیت هدی صابربه این مطلق‌العنانی‌های مملکت برانداز پایان دهید
http://www.mellimazhabi.org/news/082010news/0908sehabi.htm
در بی‌خبری از هدی صابر، نامه فيروزه صابر به برادر در بندش
http://www.mellimazhabi.org/news/082010news/0708hoda.htm
ملاقات خانواده هدی صابر با این فعال ملی مذهبی
http://www.mellimazhabi.org/news/082010news/0908sabr.htm