دروغ نامه ی یادداشت روز 5 شنبه 11 آذر ماه سال 1389
نقد وبررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان "كاري تر از قتل عام هزاران افسر انگليسي و آمريكايي "
" سران رژیم ضد بشری به خوبی اشراف دارند که با انتشار اسناد ویکی لیکس پیش مقدمه ی آماده سازی اذهان عمومی منطقه و جهان برای تهاجم نظامی به تأسیسات هسته ای رژیم ضد بشری می باشد و هرروز هم می گذرد این خطر جدی تر می شود. برای همین رهبران و مسئولان و رسانه های خبری و تبلیغاتی و مطبوعاتی رژیم ضد بشری بشدت وحشت زده شده و دست به تلاش و تکاپو برای خنثی و بی اثر کردن اسناد مستند ویکی لیکس زده اند"
بازهم معرکه گیری هسته ای شده است . البته با فراموش کردن تهدید های توخالی و تلاش های مذبوحانه که برای تحمیل شرایط و مکان مذاکرات هسته ای شد و ربط دادن پرونده ی هسته ای به 22 خرداد 88 و متهم نمودن رقیب مغلوب که توطئه ی مشترک با آمریکا داشت و تحریم ها در شورای امنیت سازمان ملل پیرامون پرونده ی هسته ای تصویب شود تا سایه ی آن بر مذاکرات هسته ای تأثیر گذار شود. البته موضوع روشنگری ویکی لیکس هم موجب درد سر جدید دیگری شده است که یا باید فراموش و نا دیده شود .یا اینکه باید آنگونه با آن بر خورد شود که با خراطی کردنش زیاد موجب ضربه بر ادعای موش و گربه بازی ادا و اطوار سیاست با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن وقت کشی مذاکرات هسته ای نگردد . در صورتیکه انتشار اسناد ویکی لیکس نوعی بستر سازی فراهم و مساعد و مناسب نمودن ذهان عمومی برای تهاجم نظامی به تأسیسات هسته ای است . زیرا که بر اساس اسناد ویکی لیکس و روابط دیپلماتیک و تلگراف های ارسالی به وزارت امور خارجه ی آمریکا نگرانی رهبران کشور های عربی منطقه موجب شده تا که خواهان بمباران تأسیسات هسته ای رژیم ضدبشری شود. اما یادداشت روز نویس همکار قلم زن سر بازجو ی دروغ نامه ی کیهان همچون اسب عصاری بر دور خودش چرخیده است و روضه ی چندین بار تکراری نخ نما و تابلو شده ی تاریخچه ی غنی سازی و افزایش ضریب غلظت آن خوانده است و آن را بعنوان برگ برنده رو کرده و به نمایش گذاشته است تا ثابت کند که ولی وقیح و پاسداران کودتا گر و مسئولان هسته ای رژیم ضد بشری نه به خاطر تصویب قطعنامه های تنبیهی تحریم های شورای امنیت سازمان نه اینکه جا نزده و تسلیم نشده اند ، بلکه با شدت تمام اهداف پیگیری غنی سازی اورانیوم را دنبال و اجرا نموده اند . در ادامه ناشی گری کرده و به کاهدان زده است . زیرا با فهرست کردن کارنامه و اقداماتی که مرتبط با پروژه ی هسته ای و اهداف آن تنظیم و ارائه داده است . آشکارا به سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله نمودن در امور اخلی عراق و تحمیل کردن نوری مالکی بعنوان نخست وزیر و حضور در افغانستان و کشتن نظامیان آمریکائی با تحمیل کردن هزینه ی هنگفت به آمریکا که وصل به سفر پاسدار گماشته احمدی نژاد به لبنان نموده است که برای دعوت از نخست وزیر لبنان به تهران ودیدار وی با ولی وقیح برای خنثی کردن تبلیغات ایران هراسی بوده است . همینطور با پیوند دادن سفر تشریفاتی و نمایشی ولی وقیح به قم و با نوک زدن به روشنگری انتشاراسناد ویکی لیکس همه را چاشنی برگ برنده و پیروزی 30 کیلو اورانیوم 20% و 3000 کیلو اورانیوم 5/3% کرده است و این چنین با فهرست کردن این نکات این از موضع ضعف نمایش قدرت مقابل آمریکا لیست کرده است :
"اتفاقات مذكور را بدين ترتيب مي توان فهرست كرد 1-آغاز غني سازي 20درصدي در ايران كه اكنون به حدود 30 كيلوگرم رسيده و همچنين افزايش ذخيره اورانيوم 5/3 درصد غني شده ايران از 1500 كيلوگرم به بيش از 3000 كيلوگرم. 2-فرو مردن تدريجي شعله اميد در «ستاد مشترك» 3 سرويس جاسوسي سيا، ام آي6 و موساد نسبت به اثرگذاري فتنه سبز و سرانجام انهدام شبكه براندازي حدفاصل 9دي و 22 بهمن 3-صدور قطعنامه تحريمي 1929 و تماشاي بي اثري مطلق آن به ويژه بر محاسبات ايران در طول 6 ماه گذشته 4-سفر تاريخي رئيس جمهور ايران به بيروت- بلافاصله پس از انفجار خبري سفر نيويورك- با آن اشتياق و استقبال به يادماندني مردم لبنان. و بلافاصله، بازديد نخست وزير 14 مارسي لبنان از تهران. اين بار سعد حريري بود كه به پاشنه آشيل پروژه ايران هراسي، ضربه جانانه اي مي زد 5-سفر دوران ساز ولي امر مسلمين به قم كه به يقين ابعاد آن از كادر دوربين ها بيرون زد و گزارشگران از روايت متن و حواشي و نتايج مهم آن جا ماندند. اما احتمالا برخي از ابعاد مهم اين سفر از چشم ناظران اطلاعاتي غربي دور نمانده است. 6-بسته شدن پرونده پيچيده و پر كش و قوس انتخابات عراق با ابقاي حاكميتي متشكل از نوري مالكي نخست وزير و جلال طالباني رئيس جمهور. آمريكا اگر در فرجام جنگ 7 ساله عراق، شكست سختي از متحدان ايران خورده بود، در اين 7 ماهه سيلي مهيب تري خورد و از بغداد تا قاهره و دمشق و آنكارا و رياض و امان همه به روشني ديدند كه دست ابرقدرت سابق چه قدر خالي است. 7-انفجار گرفتاري هاي اشغالگران در افغانستان كه نمادهاي كوچك آن را مي توان در هلاكت 600 نظامي ديگر آمريكايي طي چند ماه، پرخاشگري و استعفاي اجباري ژنرال مك كريستال فرمانده آمريكايي نيروهاي اشغالگر ناتو، و اعتراضات كم سابقه حامد كرزاي به آمريكا مشاهده كرد. 8- شكست دور جديد مذاكرات سازش در كنار انتشار گزارش هاي متواتر در اسرائيل (از گزارش شوراي امنيت ملي گرفته تا گزارش عاموس يادلين رئيس به تازگي بازنشسته شده ركن اطلاعاتي ارتش) كه تصريح مي كنند «سال سختي در انتظار اسرائيل است... حزب الله و حماس طي دو سال اخير كاملا تجهيز شده و به لحاظ نظامي و اطلاعاتي قدرتمندتر از هميشه هستند... تل آويو در تيررس موشك هاست و اين بار اگر جنگي دربگيرد پايتخت اسرائيل از چند جبهه درهم كوبيده خواهد شد و...»9.-طفره رفتن و مخالفت صريح جنگ سالاران آمريكايي به ويژه رابرت گيتس وزير دفاع دولت هاي اوباما و بوش- و رئيس اسبق سيا- از درگيري نظامي با ايران 10-رونمايي سازمان سيا از پروژه ناشيانه و يكي ليكس با محوريت خدشه به «وجاهت، اعتبار، نفوذ مشروع و اقتدار ايران» در منطقه و نيز جنگ رواني عليه متحدان جمهوري اسلامي. در اين پروژه از جمله تلاش شد تا اگر در واقع امر، گزينه و حربه نظامي كند شده، اما توهم آن و تمايل همسايگان ايران به استفاده از اين حربه پررنگ شود و بدين ترتيب، اين بار در ذهنيت ايراني ها «همسايه هراسي» و «منطقه هراسي»! را جا بيندازد. طنز ماجرا استناد خانم كلينتون به شبه اسناد ظاهرا سرقت شده از وزارت خارجه آمريكا بود و اداي اين جملات معنادار كه «هر كس پس از خواندن اسناد محرمانه مذكور به اين نتيجه مي رسد ]بايد به اين نتيجه برسد![ كه نگراني از ايران مبناي درستي دارد و به طور گسترده در جهان مشترك است. اين اطلاعات نشان مي دهد از نگاه همسايه هاي ايران، خطر اين كشور جدي است. هر كس اين گزارش ها را بخواند نتيجه مي گيرد نگراني درباره ايران موجه و فراگير است»! تأويل و تفسير واكنش مقامات آمريكايي به چشم بندي ويكي ليكس از سوي روانشناسان و تحليل گران سياسي ضرورت دارد و نشان مي دهد كه يك هفته مانده تا احياي مذاكرات تعطيل شده از 13 ماه پيش با ايران، دست «تنها ابرقدرت قرن 21»- لقبي كه كابوي ها باسخاوت به خودشان دادند- چه قدر تهي است"
در ادامه قلم بر دست یادداشت روز نویس نتیجه گیری کرده است که بدلیل شکست آمریکا مقابل رژیم ضد بشری می باشد که مجبور شده است تا دستگاه جاسوسی سیا و موساد و ام 16 بطور مشترک تصمیم بگیرند تا برای جبران شکست دو دانشمند هسته ای دانشگاه تهران را ترور نمایند. ولی چون دانش هسته ای بومی شده که با اینگونه ترور ها این دانش بومی نابود شدنی نیست. همانگونه که تأسیسات هسته ای هم بمباران شدنی هم نمی باشد. بهرحال این چنین با نقل 10 تصویر پازول ذکر شده تحلیل قدر قدرتی کاذب و پوشالی داده است :
" مي توان اين 10 تصوير را كه قطعات پازل «موازنه قدرت ميان آمريكا و ايران» است كنار هم چيد و آنگاه نتيجه گرفت كه چرا «ستاد مشترك» سرويس هاي سيا، ام آي6 و موساد، تروريست هايي را روانه ايران كردند تا دو دانشمند هسته اي را سبعانه ترور كنند، به يقين دانش هسته اي بومي شده در ايران «ترور» شدني نيست همان گونه كه دشمنان پيش از اين فهميده بودند «بمباران» شدني نيست. اما اين اتفاق مي تواند هزينه هاي بزرگي مشخصاً براي سه رژيم آمريكا، انگليس و اسرائيل در پي داشته باشد. غرب چاره اي جز پذيرش ايران هسته اي ندارد... ايران تبديل به مركز ثقل تحولات خاورميانه شده است... ايران بازي را در عراق برده و آمريكا پس از 7 سال بايد دست خالي از عراق برگردد". غرب چاره اي جز پذيرش ايران هسته اي ندارد... ايران تبديل به مركز ثقل تحولات خاورميانه شده است... ايران بازي را در عراق برده و آمريكا پس از 7 سال بايد دست خالي از عراق برگردد"
بازهم قلم بر دست یادداشت روزنویس در دنباله این زنگی مست تیغ بر دست وکف بر دهان آورده که بد جوری قاطی کرده است . چونکه زیادی دور خودش چرخیده طوریکه سر گیجه گرفته و تعادلش را از دست داده است . برای این که چون حسابی وحشت زده شده پس پاچه گیری از همه کرده است و همچون سگ سوزن خورده ی زوزه های سوزناک کشیده است تا وانمود کند با ضرب سیلی می تواند صورت سرخ نگهدارد و قادر است بد و بیراه علیه انتشار اسناد ویکی لیکس بدهد و قطعنامه ها و مصوبات شورای امنیت سازمان ملل و تحریم ها را به هیچ انگارد و با آه وناله و سوز ، علیه ی بیانیه پارلمان اتحادیه ی اروپا با فغان سر دهد که چرا از مجاهدین اشرف حمایت کردند . تا اینکه بالاخره توانسته باشد فتوا داده باشدکه می بایست حضور در پای میز مذاکره ی هسته ای در ژنو را تحریم نمود. یا در صورت حضور پاسدار موجی و ترکشی سعید جلیلی در این میز مذاکره در وین، می بایست اتحادیه ی اروپا و مجاهدین را به دادگاه بکشاند و محاکمه کند . در ادامه این چنین اعتراف به کشانید شدن دامنه ی ترور تهدید به لندن و تل آویو واشنگتن کرده است: "
آيا اكنون دست آمريكا و انگليس- و فرانسه نگون بخت اعتصاب زده- پاي ميز مذاكره پرتر از 7 ماه پيش است؟! به كدام قرينه؟ به قرينه 10 رويدادي كه گفته شد؟ به قرينه ويكي ليكس و يا ترور 2 استاد دانشگاه؟! آنها چه چيزي را بايد به عنوان برگ برنده روي ميز بگذارند، براساس آن چانه زني كنند، به عنوان امتياز بفروشند يا فشار بياورند و به تناسب چيزي بخواهند؟ ته كيسه پاره 7 قطعنامه و بيانيه به شماره هاي 1696، 1737، 1747، 1803، 1835، 1887 و 1929 كه از اوت 2006 تا ژوئن 2010 صادر شده چه چيزي مانده جز اظهارات عجزآلود نابغه اي اطلاعاتي با مختصات آقاي گيتس كه در ديدار 2 هفته پيش با مديران روزنامه وال استريت ژورنال گفت «تنها راه حل پايدار اين است كه ايراني ها خود به اين نتيجه برسند برنامه هسته اي و ساخت جنگ افزار اتمي به نفع آنها نيست».. اكنون نوبت ايران است تا كدهاي جديد و اطلاعات واقعي را وارد معادلات آن مثلث كند و محاسبات آنها را به هم بزند. حق ايران است كه به اعتبار جنايت تروريستي اخير عليه دو دانشمند هسته اي خود، مذاكرات هفته آينده را تعطيل كند. همچنين ايران محق است ميز مذاكره در ژنو سوئيس را تبديل به ميز محاكمه غرب در زمينه تروريسم كند و بيانيه هفته گذشته پارلمان اروپا در جانبداري از گروهك ورشكسته و تروريستي منافقين را در كنار حكم مشابه يك دادگاه آمريكايي به رخ بكشد. تصاوير جنايات تروريست ها در طول 3 دهه گذشته به ويژه يك سال و نيم اخير عليه ملت و حاكميت ايران را بايد در متن و حاشيه مذاكرات ژنو و مقابل دوربين ها سر دست گرفت. براستي پشت ميز مذاكره، طرفي كه زخم جنگ و جنايت تحميلي را بر تن دارد نماينده ايران(دكتر جليلي) است يا مسئول انگليسي سياست خارجي اروپا؟! بايد پاي ميز مذاكره به آنها تفهيم كرد كه اگر زبان نصيحت راه سبعيت و تروريسم سرويس هاي جاسوسي آمريكا و انگليس و رژيم صهيونيستي را نبست، تلافي و مقابله به مثل ممكن است به بهترين وجهي به آنها شيرفهم كند كه «اگر خانه ات از شيشه است، سنگ نينداز». امنيت براي دو طرف و ناامني هم- اگر حربه شد- براي هر دو! به راستي اگر قرار بر تهديد ايران و دانشمندان و تأسيسات اتمي آن است، چرا افراد و مراكز مشابه در لندن و تل آويو و واشنگتن از اين به بعد بايد امنيت داشته باشند؟! جهان- به ويژه در طليعه قرن12- جهان عمل و عكس العمل است، «زدي ضربتي ضربتي نوش كن» است نه بزن و دررو! مي توان حتي نگفته به آمريكايي ها و انگليسي ها و صهيونيست ها شيرفهم كرد كه گرفتن نفس ژنرال ها و نظاميان آنها يا غيب كردن شماري از اين جماعت كه خاورميانه را مرتعي امن مي پندارند- ترجيحاً قبل از شروع مذاكرات- يعني چه؟ "
در خاتمه اینکه به نظر می رسد که ضربات کاری که اسناد روشنگرایانه ی ویکی لیکس بر پیکر رژیم ضد بشری و فاشیستی مذهبی وارد نموده است گر چه این اسناد با تأخیر چندین ساله فاش شده است آ نگونه که شاید برای آنانی که مسائل مربوط به ایران ونقش مداخله گرانه اش در امور داخلی عراق و افغانستان خاورمیانه آشنائی دارند قدیمی و جدید نباشد. ولی از آنجائی که نه مقامات آمریکائی بطور علنی و جدی این اسناد را مطرح و مسئولانه با آن بر خورد نکردند. همینطور اینکه نه مقامات و مسئولین رژیم ضد بشری زیر بار این سیاست مداخله گرایانه و تروریستی در عراق و افغانستان و لبنان ر فته اند . اما اکنون چون انتشار این اسناد مستند که از سوی مکاتبات برخی سفارتخانه های وابسته به وزارت امور خارجه آمریکا می باشد که ازطرف ویکی لیکس انتشار داده شده است که خدشه نا پذیر می باشند و موجب رعشه بر اندام رهبر و مسئولان رژیم ضد بشری انداخته است که راه گریزی از آن ندارند. زیرا که ارتباط به پروژه ی هسته ای و اهداف آن دارد که موجب وحشت رهبران کشور های عربی همسایه و منطقه شده است . طوری که خواهان بمب باران آن از سوی آمریکا شده اند . یعنی همان خطری که کودتاگران حاکم با ایران تلاش کرده اند با حاکم کردن فضای آماده باش جنگی با مانور ها و همایش و رزمایش های زنجیره ای نظامی و آزمایش موشک های دور برد چندین ساله که با ادعای گنده وبزرگ نمائی همراه بوده که از موضع ضعف قدرت نمائی شده است و پیرامونش دست به جنگ روانی تبلیغاتی تهدیدآمیز زده شده است تا که وانمود شودآمریکا واسرائیل جرأت وتوانائی حمله ی نظامی به تأسیسات هسته ای رژیم ضدبشری را ندارند .چونکه مدعی اند ایران افغانستان وعراق نیست . البته بطور همزمان با این سیاست وقت کشی هسته ای زد و بندهای پشت صحنه با اروپا و آمریکا هم ادامه داشته است . اما اکنون حاکمان تهران متوجه شده اند که نه امکان عقب نشینی از اهداف هسته ای و دسترسی به سلاح هسته ای دارند . نه شانس ادامه ی سیاست موش و گربه بازی وقت کشی مذاکرات هسته ای همچون گذشته وجود دارد . زیرا که به خوبی اشراف دارند که با انتشار اسناد ویکی لیکس پیش مقدمه ی آماده سازی اذهان عمومی منطقه و جهان برای تهاجم نظامی به تأسیسات هسته ای رژیم ضد بشری می باشد و هرروز هم می گذرد این خطر جدی تر می شود. برای همین رهبران و مسئولان و رسانه های خبری و تبلیغاتی و مطبوعاتی رژیم ضد بشری بشدت وحشت زده شده و دست به تلاش و تکاپو برای خنثی و بی اثر کردن اسناد مستند ویکی لیکس زده اند. طوری که طرح ترور اساتید هسته ای دانشگاه تهران طراحی کردند تابه افشای این اسناد و بیانیه ی پارلمان اروپا و قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل و در لیست تروریست زیر پیگرد گذاشتن به حساب استاد دانشگاه ترور شده ربط بدهند و آمریکا و اسرائیل و انگلیس و مجاهدین را متهم نمایند.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890911/2.htm#other200
دروغ نامه ی یادداشت روز 5 شنبه 11 آذر ماه سال 1389
كاري تر از قتل عام هزاران افسر انگليسي و آمريكايي (يادداشت روز
)