دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 12 دی ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " آدرس عوض نشده "
"تهدید رقیب مغلوب تلاش های مذبوحانه ی دست و پا زدن برای مقابله کردن برای دفع خطر قیام عمومی است که حذف یارانه های حکومتی و افزایش قیمت کالا ها تضمین چشم انداز قیام را قطعی کرده است"
همچنان روضه خوانی منبری و مداحی پا منبری و سفسطه گری های حوزوی پیرامون به حساب فتنه یا رقیب مغلوب ادامه دارد . زیرا که ادامه ی میراث 1400 سال نان مفتخوری انگلی غیر مولدان دین فروشان حاکم می باشد که تجربه ی امام حسین کشی و گریز به صحرای کربلا زدن دارند و 32 سال است به قدرت خزیده اند و آنگونه پر اشتها و سیری نا پذیر شده اند که قدرت و ثروت را بطور دربست و انحصاری و بدون رقیب و هر گونه موی دماغی می خواهند . برای همین دست به کودتا برای حذف رقیب از صحنه زدند. اما چون رقیب از جنس خودی هاست که اشراف کامل به شگرد و تر فندهای عوامفریبانه و دین فروشانه ی باند غالب دارد . بنا براین جریان کودتائی غالب می بایست با زبان خودی یا دین ابزار ثروت و قدرت و سرکوب و سانسور و خفقان و غارتگری و جنگ افروزی بر خورد کند. به خصوص اینکه مردم ایران دارای تجربه ی 32 ساله هستند که همچون گذشته بطور آسان سیاه نمی شوند . بنابراین مبارزه برای حذف رقیب به نام ملت که در اصل توطئه علیه ی ملت ناراضی و خشمگین است بسیار سخت و پر هزینه شده است. برای اینکه زمان زیادی از فریاد طنین انداز بلند مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح گفتن شان نمی گذرد. بهر صورت قلم بر دست روضه خوان یادداشت روز نویس در راستای پیگیری توطئه ی تهدید آمیز علیه ی رقبای مغلوب متهم به فتنه گر شده برای در باغ به جنبه مذهبی فتنه اشاره کرده که ادامه ی شگرد تبلیغاتی سیاست دین فروشانه و ابزاری کردن دین می باشد . بهر حال فتنه را چنین تعریف و تشریح نموده است :
"فتنه در قانون تخلف ناپذير الهي از جنس آتش است و خاصيت آزمون سخت را دارد. از يك سو ناخالص ها و ناخالصي ها را فرو مي ريزد و طلانماها را لو مي دهد و از ديگر سو، عيار خوبان را كامل مي كند. فتنه، ذوب آهني است كه خلل ها و منفذها را پس از پديداري پر مي كند و عزت- نفوذناپذيري و خلل ناپذيري- تراز قرآن را به ارمغان مي آورد"
بعلاوه قلم بر دست یادداشت روزنویس که از یک سو تلاش می کند از موضع یک آخوند هفت خط پالان سائیده ظاهر شود که بیان برخی از آیه ها و فاکت ازحضرت محمد و علی را چاشنی اهداف پلید یادداشت روز خود علیه ی رقبای مغلوب نموده است . از طرف دیگر در کسوت بازجوی زندان اوین هم ردیف سربازجو حسین شریعتمداری علیه رقبا و منتقدان ایفای نقش کرده است. زیرا که همان اتهامات تکراری ونخ نما شده را رله و نشخوا ر نموده است . مهمتر اینکه چون می داند ضریب مخالفت و نا رضایتی عمومی چگونه است . طوریکه هر لحظه احتمال اعتراض عمومی تبدیل به قیام سراسری وجود دارد . لذا مجبور به اعتراف به نگرانی ادامه فتنه شده است . البته منظور از فتنه همان وحشت از بروز و علنی شدن اعتراضات ضد حکومتی مردم ناراضی یا شعله ور شدن آتش پنهان بر زیر خاکستر است. برای همین این قلم بر دست مزدور برای پیش گیری مثل همیشه روی به تاکتیک تهدید همراه با ترور شخصیتی و حذف فیزیکی شان آورده است تا که توانسته باشد با مثل زدن و نام بردن مخاطبان مورد نظر را ترسانیده باشد که چرا در آزمون تسلیم شدگی و لبیک به ولی وقیح گفتن مردود شده اید . پس مشخص است که اعتراف شده اینان از تهدید و مجازات معاف نشده و در امان نمی باشند . برای اینکه اینان متهم هستند که تلاش می کنند تا عوام نا آگاه را گول بزنند و با آگاه کردن شان منحرف شان نمایند . یعنی اینکه اخطار داده شده نباید کوشش و تبلیغ شود دار و دسته ساندیس خوران و چماقداران در خدمت کودتا گران و ارگان های سر کوبگر جدا شوند . پس اینان متهم و منافق هستند . زیرا که این چنین مقابل امام ولی وقیح ایستاده اند که دیگر صبر و برد باری نمی کند . زیرا که رقبای مغلوب توبه نکرده و مستحق مجازات می باشند :
"آيا ديگر فتنه اي پديد نخواهد آمد؟ قاعده مندي جامعه ديني بر شمول فتنه است و اگر پناه و مصونيتي بايد جست، از گمراهي در فتنه است و نه از اصل آن. با اين حساب، نه صاحب منصبان عالي رتبه و حلقه اطرافيان آنها از آزمون معافند، نه علما و حوزويان و صحابي خوب انقلاب و پيشكسوتان و صاحب نامان؛همچنان كه منتظري و سيدكاظم شريعتمداري و موسوي و صانعي و موسوي خوئيني ها و ديگران از اين آزمون معاف نشدند. اين چهره ها كه مادرزادي براي سقوط متولد نشده بودند. اغلب آنها كه سقوط كردند خلجان هاي دروني خود را معالجه نكردند و همه آنها خود را «مصون» پنداشتند كه از پرتگاه افتادند. سقوط كردگان تاريخ از جمله تاريخ انقلاب ما از موضع نفوذ و قدرت، براي خويش منطقه الفراغي را فرض كردند و در اين منطقه الفراغ بي پروايي كردند. اطرافيان آنها نيز وقتي اين بي پروايي را ديدند، طمع كردند و تا آنجا كه مي شد صاحب حلقه را در مسيري كه شايسته نبود و نبايست، پيش بردند. زاويه از صراط مستقيم حق ابتدا بسيار اندك است و گاه حتي به چشم نمي آيد اما هرچه اين زاويه داشتن بيشتر پيش برود، فاصله را بيشتر مي كند. در چنين روندي هر منطقه الفراغي فرصت نيست بلكه براساس سنت «املاء» و «استدراج» تبديل به اسباب هلاكت مي شود.اگر سيره امام خميني (رضوان الله تعالي عليه) در قبال كساني چون مهدي بازرگان، سيدكاظم شريعتمداري، ابوالحسن بني صدر و حسينعلي منتظري، بزرگواري و سعه صدر و صبر و سماحت بود و در ماجراي منتظري اين شكيبايي حتي چند سال طول كشيد، نه از سر بي خبري و خوش خيالي بلكه از سر تكليف ديني و كرامت نفس تراز اولياي الهي بود. و اگر طي 2 دهه اخير رهبر فرزانه انقلاب با رجال و طيف هاي مورد بدگماني، با كرامت و شكيبايي عمل كردند، نه سر از بي اطلاعي كه به اعتبار مسئوليت سنگين ولايت امر مسلمين بود. اگر امام خامنه اي به سيره امام خميني اقتدا كرد و تفاوت مولا در حكومت ديني با تمام سران حكومت هاي غيرديني را در نهايت صبوري و تحمل آشكار ساخت، روح خدا خميني(ره) خود به پيامبر اعظم(ص) و اميرمؤمنان(ع) تأسي جسته بود. اگر مقتداي انقلاب در همين 2 سال گذشته و در عين عزت و صلابت و اقتدار و بصيرت، خوش بينانه ترين رويكردها را نسبت به برخي تحركات و رويدادهاي سياسي ناخوشايند داشته اند، از يك سو براي فراهم كردن مجال اصلاح و جبران خطا و از ديگر سو، براي روشن شدن حقايق نزد افكار عمومي با «تيزاب زمان» بوده است. حال شما بفرماييد آقاي X از طيف مدعيان اصلاح طلبي و آقاي Y از مدعيان اصولگرايي و آقاي Z از ميان طيف مدعيان اعتدال و ميانه روي و...ممكن است از اين سماحت- به خيال خود- سوءاستفاده كنند. اين آزادي عمل، عين تدارك براي تعالي و رشد جامعه اسلامي و قاطبه نخبگان آن است، هر چند كه چند رجل انگشت شمار در اين ميان دچار بدفهمي و خودفريبي و خدعه با خود- به رسم منافقان- شوند و خيال كنند چون سر به زير برف كرده اند، ديگر كسي آنها را نمي بيند.چه چيزي قائم مقام رهبري و نخست وزير دوران دفاع مقدس را به اينجا رساند كه آمريكايي ها و صهيونيست ها و ديگر فراعنه جلاد روزگار معاصر برايشان كف و سوت بزنند؟ آقاي نخست وزير در سير تطور 25 ساله با خود چه كرد كه پل ولفوويتز- معاون وزارت دفاع دولت بوش و از طراحان جنايت هاي كم سابقه در عراق و افغانستان- درباره اش گفت «او مردي بسيار شجاع است و در حال مقاومت، جان خود را در معرض خطر قرار داده است. لازم است آمريكا مستقيما با وي تماس بگيرد... مخالفان حكومت نشان داده اند كه خواهان كمك آمريكا و جهان خارج هستند.» با خوش بيني فرض را بر اين مي گذاريم كه جناب نخست وزير، 25 سال پيش، از رخنه طلبي دولت آمريكا در دفتر نخست وزيري بي خبر بود. اما اين بي خبري درحقيقت ماجرايي كه مايكل لدين مشاور امنيتي دولت ريگان فاش كرد، تغييري ايجاد نمي كند. لدين مي گويد «جنبش سبز از يك سال پيش شروع نشد. شايد تعجب كنيد اما اين ماجرا از اواسط دهه 1985 ميلادي ]سال هاي 65-1364 شمسي[ آغاز شد. ما از آن زمان با برخي اعضاي دفتر نخست وزير براي مذاكره و رابطه تماس برقرار كرديم.» دفتر نخست وزير و قائم مقام رهبري را در آن سال ها، كدام حلقه ها و باندها دوره كرده بودند كه ذره ذره، اين صاحب منصبان را به سمت انحراف و تدارك فتنه و سقوط، مديريت كردند؟ آيا امروز دشمن از اين تكاپو براي نفوذ و اختلال منصرف مي شود؟ البته اين نفوذ دوسويه است. داد و ستد است. تعامل است. كنش و واكنش است. هيچ فرستنده اي بدون گيرنده معنا نخواهد داشت. جاذبه و دافعه ها كه جابه جا شد و خودمحوري و تعصب حلقه و اطرافيان نشست، آدمي از همپايي مولا جا مي ماند و در دام بساط گستران حاكميت دوگانه مي افتد. آدرس فتنه عوض نشده است. از فراست مؤمنان بايد پروا كرد كه به نور خداوندي مي نگرند و كلام حق بر زبان آنها جاري مي شود. از بدگمان كردن توده هاي مومني كه ذاتشان خوش بيني و خوش گماني است، برحذر بايد بود كه بي پروايي و يلگي، انسان را به نفاق و خدعه با خويش مي كشاند"
در خاتمه اینکه پس از معرکه گیری سالگرد 9 دی تجمع ساندیس خوران چماقدار 88 که طراح آن پاسداران کودتا گر و سایر ارگان های سر کوبگر همسو با کودتاگران و ولی وقیح بودند . زیرا که بدلیل وحشتی که از تظاهرات های ضد حکومتی پس از کودتای 22 خرداد سال88 به وجود آمد . برای اینکه نه پژواک فر یاد های طنین انداز مرگ بر دیکتا تور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح زیرآب ولی وقیح زده شد ، بلکه صدای افتادن طشت رسوائی بی اعتبار شدن ومنفور و نا مشروع بودنش از بام علنی شد . به خصوص اینکه این فریاد ها پیام آشکار تغییرات د مکراتیک در ایران را بهمراه داشت . مهمتر اینکه در قیام 6 دی یا عاشورای 88 فریاد و شعار و برخوردهای معترضان نا راضی بسیار رادیکال شد . طوریکه موجب کک افتادن بر توی تنبان ولی وقیح و کودتا گران شد . برای همینکودتاگران دست بکار شدند و طرح بسیج ساندیس خوران برای دفع خط و زهر چشم گیری از رهبران رقیب مغلوب را اجرا کردند . البته هزینه را جوانان ناراضی به خصوص دانشجویان پرداختند . ولی چون این نمایش قدرت نمائی 9 دی 88 که از موضع ضعف بود و در نمایش 22 بهمن بشکلی دیگر تکرار شد که با تهدید و سرکوب و ضرب و شتم عریان بطور مقطعی و موقت موفق شدند تا مانع از ادامه ی حضور مردم معترض در صحنه شوند . ولی اینان را نتوانستند وادار به عقب نشینی و تسلیم کنند . طوریکه که نه رقبا بطور کامل تسلیم شدند و نه به ولی وقیح نامشروع و کودتا گران لبیک گفتند. بنابراین با علم کردن مراسم 9 دی شیوه ی برخورد عربده کشانه و تهدید نمودن رقبا حاد و تند تر شده است . چه بسا اگر بتوانند اینان را بازداشت می کند. در مجموع تلاش های مذبوحانه ی دست و پا زدن برای مقابله کردن برای دفع خطر قیام عمومی است که حذف یارانه های حکومتی و افزایش قیمت کالا ها تضمین چشم انداز قیام را قطعی کرده است.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/891012/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 12 دی ماه سال 1389
آدرس عوض نشده (يادداشت روز
)