دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 14 اردیبهشت ماه سال 1390

نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " قاعده اي به نام القاعده! "

"موضع گیری ضد آمریکایی قلم بر دست یادداشت روز نویس پیرامون خبر کشته شدن بن لادن در چارچوب سیاست لو رفته ونخ نما شده ی تاکتیکی ضد آمریکایی می باشد در صورتیکه پشت پرده زد و بند ها متضاد شعاری ظاهری پیگیری می شود. "

پیرامون خبر کشته شدن بن لادن سیاست توبره و آخور خوری حوزوی و پاسداری هم داغ شده است . زیرا که از موضع جست و خیز کردن ضد آمریکایی و صد البته با کاربرد سیاست نهادینه کردن سانسور به خصوص در مورداعتراف رفسنجانی آن موقع که صاحب قدرت بود و همچون شرایط کنونی که پس از جراحی شدن از رأس سیرک مجمع خبر گان خبری شیر بی یال و کوپال نشده بود . چونکه پس از اشغال نظامی افغانستان وی در خطبه ی نماز جمعه ی خود خطاب به بوش گفته بود که بوش می داند اگر همکاری ما نبود هنوز در افغانستان طالبان بر سر قدرت بود . یا اینکه مگر از یاد رفته است که قبل از حمله ی نظامی به عراق و اشغال نظامی این کشور چگونه مزدور خائن چند جانبه احمد چلبی از طریق پاسداران و حاکمان تهران اطلاعات دروغین علیه ی سلاح های کشتار جمعی صدام حسین رئیس جمهور عراق منتشر می کرد تا فضای اذهان عمومی و تبلیغاتی تهاجم نظامی و اشغال عراق فراهم شد . اما اکنون وکیل تسخیری دروغ نامه ی کیهان سرباز جو شریعتمداری روضه ی مبسوط ضد آمریکایی پس از 11 سپتامبر خوانده است و با پاک کردن صورت مسأله عجیب آسمون و ریسمون بهم بافته است و در یادداشت روز خودبهمان شیوه ی تحلیلی ضد آمریکایی بیش از 3 دهه تکراری که پیوسته ادعا شده است رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی ایران مقابل آمریکا در منطقه پیروز بوده است . همچنان از موضع ضد آمریکایی لغز خوانی کرده است و از این منظر پیرامون 11 سپتامبر و اشغال افغانستان زیر چتر مبارزه با تروریست و القاعده نگریسته است و دلایل کنونی تهاجم به مکان اقامت بن لادن و کشتن وی با سئوالاتی که چرا با تأخیر اقدام به کشتن وی نموده است . در صورتیکه بن لادن فراموش شده است . چونکه امین الظواهری جای وی را گرفته است . بهر صورت ربط داشتن کشتن بن لادن با مسائل دیگر از جمله شکست آمریکا در افغانستان و 10 سال طول کشیدن سر و سا مان دادن به قول های آمریکا در افغانستان وس دادن به موضوع انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال آینده و موضوع مهمتر قیام های منطقه است که مدعی شده است چون این قیام ها اسلامی و به نفع رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی ایران و علیه ی آمریکا تمام شده است . پس آمریکا برای دمن زدن به ایران هراسی در منطقه دست به کشتن بن لادن زده است که تشریح و تبیین ادعایی این روضه ی مبسوط ضد آمریکایی مرتبط به کشتن بن لادن قلم بر دست یادداشت روز نویس چنین است:

اين روزها در پي خبر كشته شدن اسامه بن لادن رهبر سازمان تروريستي القاعده، سؤالات و خبر مرگ بن لادن از زبان باراك اوباما و تاكيد بر اينكه به دست نيروهاي آمريكايي و در يك عمليات موفقيت آميز صورت گرفته است شايد در وهله اول ژست «مبارزه با تروريسم» را به رخ بكشاند اما بلافاصله اين سؤال به پيش كشيده مي شود كه چرا پس از 9 سال و 7 ماه از واقعه 11 سپتامبر - كه آمريكا سعي داشت به القاعده نسبت دهد- اين اتفاق عملي مي شود؟جالب اينجاست؛ در حالي رئيس جمهور آمريكا همچون يك به اصطلاح قهرمان آفتابي مي شود و خبر مرگ بن لادن را رسانه اي مي كند كه مدتهاست «ايمن الظواهري» مرد شماره 2 القاعده در قامت رهبري القاعده ايفاي نقش مي كند و در رسانه هاي غربي هم تمركز بر روي اوست.به تعبير واضح تر؛ بن لادن پس از قريب به يك دهه هوچي گري و هياهوي آمريكا مبني بر مبارزه با تروريسم، به مهره سوخته اي تبديل شده بود كه تاريخ مصرف آن به پايان رسيده و طبيعي است كه كاخ سفيد با اين مزدور همان رفتاري را كند كه با ديگر مزدوران و همپيمانان منطقه اي خود بيش از اين انجام داده بود. آمريكايي ها پس از حادثه خودساخته 11 سپتامبر-20شهريور 80- با قشون كشي به افغانستان مبارزه به اصطلاح با تروريسم را در قالب جنگ با طالبان و القاعده به راه انداختند اما خروجي اين رخداد علي رغم بوق و كرناي پر سر و صداي «گفتمان مبارزه با تروريسم»! چيزي جز كشتار و به خاك و خون كشيده شدن صدها هزار نفر مردم افغانستان و غيرنظاميان بي دفاع و حضور اشغالگرانه در منطقه نبود.اكنون بايد ديد چرا در يك دهه گذشته آمريكايي ها «بن لادن» را دستگير و يا به قتل نرساندند و در حالي كه اين امكان براي آنها بوده است، در اين مقطع زماني كشته شدن رهبر القاعده را در دستور كار قرار مي دهند .انتخابات پيش روي آمريكايي ها باعث شده است تا جمهوري خواهان و دموكرات ها تمام توان و قدرت خود را بكار گيرند تا در اين ميدان كه همچون يك دوئل حساس و نفسگير است پيروز شوند. آمريكايي ها در شرايطي از شعار «مبارزه با تروريسم» به عنوان دستاويزي براي لشكركشي به افغانستان و حضور نظامي در منطقه استفاده كردند كه افكار عمومي اين كشور گمان مي كرد به فاصله اي نه چندان دور دولت وقت آمريكا در مقابل رخداد 11 سپتامبر به موفقيت هايي دست مي يابد. اما ده ساله شدن اين مبارزه دولت فعلي آمريكا را تحت فشار شديد قرار داده است- اما فراتر از كاركرد انتخاباتي و حفظ آبرو در پهنه جنگ افغانستان، آنچه باعث شده است تا در اين مقطع زماني آمريكايي ها به كشتن بن لادن روي بياورند و بار ديگر نغمه مبارزه با تروريسم سر دهند شرايط حساس و سرنوشت ساز تحولات منطقه خاورميانه و شمال آفريقاست كه شتاب آلود در بستر بيداري اسلامي در حركت و غليان استاز سوي ديگر؛ «واشنگتن پست» با اذعان به خشم آمريكا از سياست خارجي مصر در پي تحولات منطقه به گونه اي عجزآلود تصريح مي كند: «روابط قاهره با تهران رو به بهبود است اما اين روابط با تل آويو دچار تنش روزافزون است.» همچنين توافقنامه فتح و حماس اوضاع را براي رژيم صهيونيستي به شدت وخيم كرده بنابراين شكل گيري خاورميانه اي با مختصات اسلامي و به دور از سيطره آمريكا و رژيم صهيونيستي باعث شده است تا آمريكايي ها سناريوي جديدي مبني بر به قتل رساندن بن لادن و طرح فريبكارانه و مجدد «مبارزه با تروريسم» را به صحنه بياورند. داستان بلند مبارزه دروغين با تروريسم و كليد زدن پروژه «اسلام هراسي» از سوي آمريكايي ها به منظور به حاشيه راندن اسلام ناب و جلوگيري از شكل گرفتن بيداري اسلامي و از طرف ديگر دسترسي به منابع نفتي، هنگامي قابل تامل تر و البته تلخ تر است كه همگان مي دانند شكل گيري يك سازمان تروريستي در قامت «القاعده» و يا «طالبان» زاييده CIA آمريكا، ISI پاكستان و حمايت مالي سعودي است. بالاخره بايد گفت با توجه به اين كه حادثه 11 سپتامبر ساخته و پرداخته دولت آمريكا بود و امروز دلايل متعدد و غيرقابل خدشه اي اين مسئله را به اثبات رسانده است و از سوي ديگر، بن لادن و تشكيلات تروريستي القاعده نيز با حمايت و كارگرداني آمريكايي ها در راستاي ضربه زدن به جهان اسلام و در نقطه موازي انقلاب اسلامي به صحنه آمدند، اقدام دولت اوباما در كشتن بن لادن را بايد در راستاي احياي پروژه «اسلام هراسي» دانست كه با شكل گيري انقلاب ها و قيام هاي مردمي و اسلامي در منطقه به محاق رفته بود. چه اين كه القاعده در تمامي سال هاي گذشته به عنوان ابزار و حربه درگيري آمريكا با جهان اسلام بوده است اين بار نيز آمريكايي ها درصددند از مرده بن لادن فرصت سازي كرده و در شرايط حساس منطقه از آن بهره ببرند. چه اين كه برجسته كردن «القاعده»، «بن لادن»، «تروريسم» و... مي تواند توجيهي را براي آمريكايي ها بتراشد تا به بهانه مبارزه با تروريسم و اتفاقات احتمالي تروريستي در آينده براي سركوب قيام ها و انقلاب ها در منطقه خيز بردارد. طرفه آنكه معمر قذافي نيز در ابتداي قيام مردمي ليبي، انقلابيون اين كشور را متهم كرد كه آنها «القاعده» هستند نه مردم! اما همه اين سناريوها و به صحنه آوردن دسيسه ها و توطئه ها در حالي است كه نمي شود بيرون از واقعيت به آينده اميد بست، آينده اي كه چشم انداز آن خاورميانه اي منهاي سيطره آمريكا و رژيم صهيونيستي است"

در خاتمه اینکه گفته می شود خود کرده را تدبیر نیست . می بایست مقابل سیاست های اتخاذ شده ی حاکمان آمریکا که موجب تقویت حاکمان تهران به جای تضعیف شدنش شده است . به مناسبت های گوناگون همچون کشته شدن بن لادن حاکمان تهران و قلم زنان و جارچیان شان عربده کشی و لغز خوانی علیه ی آمریکا کنند تا وانمود نمایند که همچنان دشمن آمریکا می باشند . در صورتی که همه اقدامات آمریکا در منطقه به خصوص اشغال عراق بطور در بست به نفع حاکمان تهران تمام شده است . البته جالب است که برای منحرف کردن اذهان عمومی هر دو مدعی متخاصم در تهران و واشنگتن همچنان ادعای مخالفت و دشمنی با هم دیگر دارند . بهر صورت قلم بر دست یادداشت روز نویس بر اساس تجربه ی گذشته که به جای حمله ی نظامی آمریکا به رژیم ضد بشری ایران اما به دو دشمنانش در افغانستان و عراق حمله نظامی کرد و این دو کشور افغانستان و عراق را اشغال نظامی نمود تا شرایط به نفع حاکمان تهران تمام شود تا سیاست های خودش را در این دو کشور و حتی منطقه دنبال کند . به خصوص اینکه با بمباران هوایی قرار گاه های نظامی مجاهدین در عراق و خلع سلاح کردن شان در صورتیکه اینان جزو مخالفان اصلی و مسلح رژیم ضد بشری نامشروع ایران می باشند . بد تر اینکه نام شان که بر توی لیست سیاه تروریست وزارت امور خارجه ی آمریکا در زمان کلینتون گذاشته شده بود که خوش آمد گویی به خاتمی مدعی دروغین اصلاح طلبی در رژیم ضد بشری بود که اصلاح و مهار نا پذیر می باشد . اکنون نیز همچنان این نام بر توی لیست سیاه وزارت امور خارجه ی آمریکا نگهداشته شده است تا که چراغ سبز برای خامنه ای و مالکی باشد که بتوانند دست به اقدام مشترک تهاجم جنگی به مجاهدین اشرف بزنند که در حقیقت یک سند زنده ی جنایت جنگی علیه ی بشریت می باشد. لذا موضع گیری ضد آمریکایی قلم بر دست یادداشت روز نویس پیرامون خبر کشته شدن بن لادن در چارچوب سیاست لو رفته ونخ نما شده ی تاکتیکی ضد آمریکایی می باشد در صورتیکه پشت پرده زد و بند ها متضاد شعاری ظاهری پیگیری می شود.

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/900214/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 14 اردیبهشت ماه سال 1390

قاعده اي به نام القاعده! (يادداشت روز)