گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 19 خرداد 90

دزد ( گفت و شنود)

گفت : آخه رابطه این مزدور با رهبر مفلوک

هست مثل رابطه منقل و خماری و کوک

مثل خانمی که از همسرش کردسئوال

چگونه دزدان دستبرد می زنند به اموال؟

همسرش گفت در نیمه ی شب تاریک

تلاش می کند بی یابد هرروزنه ی باریک

تا با کفش نمدی وارد شود به زند دستبرد

زن شوهرش بیدارکرد گفت پا شو که دزد برد

شوهرش گفت از کجا فهمیدی که دزد آمده توی خونه؟

زن گفت صدایی نشنیدم،فهمیدم دزد اومده نگیر بهونه

مگرحاکمان بی سر و صدانمی چاپنداموال بیت المال؟

در عوض آفتابه دزد اعدام می کنند با جار وجنجال

گفت: گروه هاي اپوزيسيون فراري درباره پيشنهاد «تظاهرات سكوت» در 22 خرداد بدجوري با يكديگر اختلاف پيدا كرده و به جان هم افتاده اند.
گفتم: اسب هاي درشگه وقتي به سربالايي مي رسند و از نفس مي افتند همديگر را گاز مي گيرند و به يكديگر لگد مي زنند.
گفت: بسياري از آنها، اين پيشنهاد را به مسخره گرفته و مي نويسند؛ مگر مغز خر خورده ايم كه با چندصد نفر به مقابله با 70 ميليون نفر برويم و لت وپار شويم و عده اي ديگر مي گويند قرار نيست در اين تظاهرات، حرفي بزنيم و شعاري بدهيم و يا كاري كنيم كه معلوم شود مخالف رژيم هستيم!!
گفتم: خب! از كجا معلوم شود كه تظاهرات كرده اند؟
گفت: اتفاقا دعواي اپوزيسيون هم سر همين مسئله است و مي گويند راه رفتن ساكت مردم در خيابان ها كه هميشه هست و ربطي به فراخوان ما ندارد!
گفتم: خانمي از شوهرش پرسيد؛ دزد چطوري مي آيد؟ همسرش گفت؛ نيمه شب در تاريكي مي آيد به پايش نمد مي پيچد كه صدا نكند و... نصفه شب خانم شوهرش را صدا كرد و گفت؛ پاشو! پاشو! دزد اومده! شوهرش پرسيد؛ از كجا فهميدي؟ و زن گفت؛ هرچي گوش دادم، ديدم هيچ صدايي نمياد، فهميدم كه دزد اومده!

گفت: سربازجو برای رژیم نا مشروع

تبلیغات آمار دروغین دادن را کرده شروع

چون این روانی زنجیری منفور مجنون

مدعی شده رژیم حامی دارد 70 میلیون

گفتم : برای چه این نماینده ویژه علی گدا؟

این چنین آشکارا وارونه کرده است ادعا؟

اگر چنانچه رژیم ضدبشر داشت چنین حامی

نیازمندنبود سربازجو از سویش دهد پیامی

تازه مگر کودتای تقلباتی در 22 خرداد؟

فراموش شده مردم چگونه زدند فریاد؟

مرگ کردند نثار ولی و قیح رهبر

چراوارونه کرده حقیقت سربازجو خبر؟

گفت : چون می داند رژیم فرو در رفته در بحران

باجنگ قدرت و ثروت میان عنتر و لوطی جماران

با فرارسیدن سال گردد 22 خرداد و تظاهرات

که برای حضور اعتراضی این روزشده تبلیغات

پس بافرافکنی مخالف و رفیب گرفته به ریشخند

تا چنین به ریش خود و رهبر علیلش زده باشدگند

گفتم : کیست نداند که این سر بازجوی مزدور؟

چه اندازه وارونه و هذیا ن گوی است و منفور؟

چرا چرندیات وی که بیشتر می زند زیرآب؟

نیازمندش است رهبر در مانده و بی تاب

گفت : آخه رابطه این مزدور با رهبر مفلوک

هست مثل رابطه منقل و خماری و کوک

مثل خانمی که از همسرش کردسئوال

چگونه دزدان دستبرد می زنند به اموال؟

همسرش گفت در نیمه ی شب تاریک

تلاش می کند بی یابد هرروزنه ی باریک

تا با کفش نمدی وارد شود به زند دستبرد

زن شوهرش بیدارکرد گفت پا شو که دزد برد

شوهرش گفت از کجا فهمیدی که دزد آمده توی خونه؟

زن گفت صدایی نشنیدم،فهمیدم دزد اومده نگیر بهونه

مگرحاکمان بی سر و صدانمی چاپنداموال بیت المال؟

در عوض آفتابه دزد اعدام می کنند با جار وجنجال