دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 12 تیرماه سال 1390

نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " شارلاتان هاي خاكستري "

" وقتی همه متهم به گم کرده راه وهدف و همسوی دشمن شده اند . پس دیگر چه کسانی باقی مانده است که عامل یا در خدمت دشمن در این رژیم ضدشری کودتایی نباشد مشخص نشده است؟

جالب است که جنگ قدرت و ثروت میان باندهای مافیایی کودتایی حاکم مدعی اصول گرا آنگونه بالا گرفته و گسترده شده است که همه نهادهای حکومتی را در بر گرفته است . آنچنان که هرروز به شیوه ی جدید علیه ی هم عربده کشی می کنند وبرروی هم تیغ کشی می نمایند. طوریکه مدعی قلم بر دست قاطی کرده آمده زیر ابرو بر دارد که چشم کور کرده است . برای اینکه نمی داند با ابتدای روضه ی نصیحت گونه اش که فتوای کلی صادر کرده است نه اینکه شامل حال پاسدار گماشته احمدی نژاد و منتقدان اصول گرایان وی ومشاورانش متهم به جریان انحرافی ورقبا ی مخاطبان فتنه انگیز مورد نظر وی می شود . بلکه اگر چنانچه به پذیریم که ولی وقیح نا مشروع هم در چارچوب تعریف آدم یا انسان بودن می گنجد . وی نیز مصون از اینگونه لغزش و غرض و خطاها نمی باشد که چنین وی نیز در زمره ی غرض ورزان هدف و راه گم کرده شدگان قرار گرفته است:

" كساني راه را گم مي كنند هر چند كه مقصد را مي دانند و كساني اگرچه راه را بشناسند، هدف را گم مي كنند. آدميزاد همچنان كه مي تواند اهدافي را تعريف كند و به آن برسد، مستعد «نقض غرض» است.نقض غرض آنجا پديد مي آيد كه انسان، جهان پيرامون را بد مي فهمد و هدف را گم مي كند. از ياد مي برد كه قرار بود كجا برود و به كجا برسد. مي شود همان پينوكيوي افسانه اي كه مقصدش، مدرسه و ادب آموختن بود اما عروسك خيمه شب بازي شد. جهان هم به همين معنا براي بسياري از فرزندان آدم، تبديل به سيرك بزرگي شد براي گم شدگي و تباهي سرمايه زندگي. اوراق تاريخ حيات بشر، مالامال از اين گم كردن اهداف و نقض غرض هاست، آنجا كه از ياد بردند شيطان، هم راه را از پيش چشم گم مي كند و هم هدف را، هم گمراه كننده است و هم اغواگر.كساني راه را گم مي كنند هر چند كه مقصد را مي دانند و كساني اگرچه راه را بشناسند، هدف را گم مي كنند"

مداح مرثیه خوان و عنصر بی اراده ی قلم بردست اجاره ای که با به هجویات بیش از 3 دهه ی پیش خمینی شیاد آویزان شده است که چگونه اسلام را ا بزار قدرت و حفظ آن و رعب و و حشت در جامعه کرد وتأکید در دفاع از اسلام می نمود . البته اسلام نام مستعار خودش بود . اکنون بدون توجه به این واقعیت که مردم ناراضی پس از کودتای 22 خرداد در تظاهرات های ضد حکومتی خود چه فریاد می زدند و چگونه مهر تأیید بر نا مشروع بودن ولی وقیح نا مشروع زدند؟ . اما وی اکنون وکیل تسخیری و سخنگوی ملت شده است و از سوی اینان ادعای سیلی زدن بر ابر قدرت ها و مستکبرین کرده است . مسخره تر اینکه اینان مدافع رهبر ام القرای جهان اسلام لوطی جماران کرده است . در ادامه با متهم کردن رقیب مدعی اصلاح طلبان و عاریت گرفتن اصطلاح شارلاتالیسم کوچک زاده عضو بازار مکاره که به رسانه های منتقدان اصولگریان دولت گفته است . مدعی قلم بردست وارونه گوی به مطبوعات 11 سال پیش اشاره کرده است و اینان را متهم به راه اندازی مطبوعات شالارتالیسم پایگاه دشمن نموده است . بالاخره به حمایت عریان از سانسور عریان در مطبوعات همت گمارده است .زیرا که تلاش مذبوحانه کرده است فضای خرت وخر ناشی از جنگ قدرت و ثروت را دور بزند و شارلانیسم مطبوعاتی را ناشی از مطبوعات 11 پیش را مسئول فراموش کردن دشمن و کوشش در برپایی راه اندازی جنگ و رو درویی نهاد ها به نمایندگی از سوی دشمن متهم کرده که چنین همدیگر را سبیل تهاجم خود قرار داده اند :

"سيلي يي كه ابرقدرت ها و مستكبران در طول عمر مبارك انقلاب اسلامي به ويژه دهه اخير و ماه هاي جاري از ملت ايران و ملت هاي مسلمان منطقه خوردند، در طول تاريخ كم نظير است. درهاي نعمت و قدرت و عزتي كه براي ملت ايران در همين دهه و سال هاي اخير گشوده شد، در طول تاريخ كم سابقه است.. امروز دشمنان مستكبر، چون در مخمصه اي بي سابقه و مختلف الاضلاع افتاده اند، جنگ همه جانبه اي را هم عليه جبهه مقاومت اسلامي و ام القراي آن (ايران) تدارك كرده اند. اگر دشمن 11 سال پيش به تعبير رهبر انقلاب درصدد برآمد در ايران پايگاه مطبوعاتي بزند و شارلاتانيسم مطبوعاتي را ترويج كند، امروز ابعاد آن طراحي و سرمايه گذاري ده ها برابر شده است. اگر آن روز توپخانه هاي رسانه اي دشمن مشخص بودند، امروز مي توان رسانه هاي خاكستري را سراغ گرفت كه با ميزاني از استتار- كم يا بيش- عمل مي كنند و كار ويژه آنها، شكستن خطوط مقاومت در برابر دشمن از يك سو و ايجاد خط و صف كشي در ميان دوستان انقلاب است.آنچه امروز سرويس هاي اطلاعاتي دشمن درصدد آن هستند، بازتوليد فتنه به نحوي است كه مجددا فضا غبارآلود- گرگ و ميش- شود و تشخيص نيروي خودي از دشمن دشوار گردد، به نحوي كه نيرو هاي خودي به جاي هجوم يا دفاع مقابل مهاجمان، از همديگر تلفات بگيرند و يكديگر را بفرسايند و نيروي هم را به تحليل برند. يك روز مجلس سيبل مي شود و روز ديگر، دولت و ساير نهادها. فرسايش و تخريب همديگر، نيروي خدمت و مجاهدت و مقاومت را به تحليل مي برد و به جاي آن سرخوردگي و دلسردي و نااميدي را به ارمغان مي آورد. از دست دادن حس مسئوليت و تعهد- چه در دستگاه ها و چه در رسانه ها و تريبون ها- مقدمه لازم و كافي براي «نقض غرض» است و متأسفانه مواردي از اين آفت را طي چندماه گذشته چه از سوي برخي اجزاء دولت و مجلس و چه از سوي مطبوعات و رسانه ها شاهد بوده ايم"

مدعی قلم بر دست با تأکید بر پررنگ و برجسته کردن مرز با دشمن و دشمن شناسی و فتنه انگیزی کرده است البته منظور از فتنه انگیز ی رقیب مغلوب می باشد. در ادامه رهنمود بر عدم انتقاد کردن بازار مکاره از دولت کرده است چون دشمن از آن استفاده می کند. بنابراین برای آنایی که توی باغ نیستند وراه گم کرد ه هانی هستند که نادانسته به نفع دشمن موضع گیری می کنند. برای ارشادن کردن شان چنین تابلویی ترسیم کرده است :

"مرز اصولگرايي با اباحي گري و فتنه انگيزي و نفاق را بايد هميشه پررنگ داشت. اين مرز آنگاه مخدوش مي شود كه جهت گيري ها مبتني بر 1- اختلاف و تقابل و قفل كردن امور 2- به حاشيه انداختن خدمتگزاري و گره گشايي از مردم 3-القاي بي اعتمادي و بدگماني و سياه نمايي 4- نزديكي به جريان هاي آلوده 5- خوش بيني يا غفلت از طراحي هاي دشمن 6- و كم توجهي به رهنمو دهاي مقتداي انقلاب باشد. برخي رفتارها در حوزه دولت و مجلس و نيز در حوزه نقد و رسانه و تريبون، دلالت بر اين معنا مي كند كه فاعل فعل يا گوينده سخن اصلاً به اثري كه فعل يا قول و مصاحبه او در عرصه عمومي و رسانه اي برمي انگيزد و تحليلي كه بر آن بار مي شود، توجهي ندارد يا اساساً در اين باغ نيست كه چه نتيجه و تحليلي از كرده يا گفته او به افكار عمومي پمپاژ مي شود. به همين دليل هم شبكه رسانه اي و تحليلي وابسته به ناتوي فرهنگي، زرادخانه شليك خود را اغلب از ميان رفتارها و گفتارها و نوشتارهاي فاقد «مسئوليت شناسي» و «دورانديشي» و «موقعيت شناسي» تأمين مي كند"

باز هم با پاک کردن پرونده ی ام الفساد یعنی رهبر لوطی جماران و اثبات اینکه زمین گرد است . یعنی اینکه همه چیز به تئوری دشمن سازی ختم می شود که نباید از آن غافل شد به خصوص ابزارش رقیب مغلوب می باشد که اکنون با متهمان انحرافی درون دولت گره خورده و تبدیل به دوسوی قیچی در خدمت دشمن می باشند اینگونه علیه ی اینان هشدار داده ومتهم شان نموده است :

"استراتژيست هاي جنگ نرم و كودتاي مخملي براي شبيخون نيازمند يارگيري از جبهه مورد تهاجمند. آنها به صراحت گفته اند كه بايد از شيوه رزمي جوجيتسو بهره برد و از نيروي حريف عليه خود او استفاده كرد. دشمن، انرژي ها و نيروهاي بي هدف رهاشده در فضا را به خدمت مي گيرد، همچنان كه نفوذي ها را براي تحريك به اختلاف و فسادانگيزي و تقابل به حركت درمي آورد و همچنان كه در مستي زدگان نعمت و قدرت طمع مي كند، برايشان تله و طعمه مي گذارد و در يك بده-بستان كاملاً نابرابر، انرژي موافق! مي دهد و متقابلاً براي ضربه فني كردن طرف از خود او نيرو مي گيرد. كارويژه جريان هاي فتنه گر و انحرافي مشتركاً، توليد نيرو براي دشمن در ازاي تحليل نيرو و افسردگي و خوابزدگي در جبهه خودي است. بنابراين، جريان هاي مذكور را مجموعاً بايد در سيكل حركت دشمن ارزيابي كرد و بي مدارا اما با ظرافت و دقت با آنان برخورد كرد. جريان هاي فتنه گر و انحرافي معمولاً عمليات ايذايي و فريب براي غفلت از شبيخون اصلي دشمن هستند. بنابراين تمام آتش تهيه و حجم حمله را نبايد روي آنان متمركز كرد.هر دولتمرد و نماينده مجلس يا هر گوينده و نويسنده اي كه اسباب «غبارآلودگي فضا»، «مشتبه شدن باطل به عنوان حق براي مردم» و «دراز شدن زبان معاندان عليه جبهه حق» را فراهم مي كند، بداند يا نداند، قطعه اي از قطعات جورچين(پازل) دشمن را سرجاي خود مي چيند و خوش بينانه اگر نگاه كنيم، نقض غرض مي كند؛ اگر دچار مرض و عارضه اعتقادي واخلاقي نشده باشد. تاكتيك هاي دشمنان و جبهه نفاق در زمينه حركت با چراغ خاموش يا به روش نعل وارونه پيچيده تر شده، همچنان كه به دنبال تجديد سازمان و هماهنگي بيشتر در برخي پايتخت هاي غربي هستند.

در خاتمه اینکه مشخص نیست که چرا حتی در این رژیم سناریوی تئوری دشمن ساز و کشف و خنثی کننده ی توطئه هایش که 33 سال در گیر این مقوله می باشند یکی یافت نمی شود تا که پاسخ د هد که چگونه است که حاکمان رژیم ضد بشری نه ادعای مردمی بودن دارند ، بلکه مدعی پیشتازی جهانی مبارزه با آمریکا و اسراییل می کنند . مهمتر اینکه ادعای رهبریت نه جهان ام القرای اسلام را دارند ، بلکه خود رهبر قیام های ضد دیکتاتوری منطقه هم می دانند . ولی عجیب است که در داخل کشور آنگونه در گیر جنگ قدرت و ثروت و انحصاری کردن آن می باشند که در 33 سال گذشته ادامه داشت است . زیرا که ابتدا این جنگ قبضه کردن قدرت را علیه دولت موقت مهندس بازرگان شروع کردند . سپس با چتر مبارزه با آمریکا مخالفان و منتقدان را بعنوان حامی و پایگاه دشمن آمریکا قلع و قمع کردند . آنگاه نوبت به حذف شرکای سابق در قدرت یعنی مدعیان اصلاح طلبان رسید . سپس برای اینکه رهبران شان را از صحنه حذف و در حصر خانگی نگهدارند اتهام فتنه گرایی به اینان زدند . اکنون نیز جنگ قدرت و ثروت با شکاف و اختلاف به رأس رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی رسوخ کرده است . یعنی جنگ قدرت و ثروت باشدت میان رهبر ولی وقیح نامشروع با پاسدار گماشته رئیس جمهور احمدی نژاد و حامیان شان و نهادهای حکومتی ادامه دارد که قلم بر دست یادداشت روز نویس اینان را گم کردن راه و هدف و مخدوش کنندگان مرز با دشمن می پندارد . همچنین مشاوران رئیس جمهور متهم به جریان انحرافی درون دولت شدند که با فتنه گران رقیب در کنار دشمن علیه ی رژیم ضد بشری کودتایی همکاری می کنند. حال دیگر چه کسانی باقی مانده است که عامل یا در خدمت دشمن در این رژیم ضدشری کودتایی نباشد مشخص نشده است؟

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/900412/2.htm#other202

دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 12 تیرماه سال 1390

شارلاتان هاي خاكستري (يادداشت روز)