روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 13 شهریور ماه سال 1390

نقد و بررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری " سرنوشت قذافي در انتظار آل خليفه"

"کشته شدن یک کودک در عید فطر در بحرین این چنین دستآویز مانور تبلیغاتی علیه ی حاکم بحرین از موضع ضد آمریکایی وعربستان و حتی کویت از سوی سرمقاله نویس شده است"

این تاکتیک دیگر نخ نما و سوخته شده است . زیرا که تاریخچه 33 ساله دارد که هرزمان رژیم ضد بشری وقرون وسطایی دچار بحران درونی و بیرونی می شود دست به سرکوب وضرب وشتم و زندان و اعدام همراه با سانسور بیشتر می زند و با بحران آفرینی های گوناگون برای منحرف کردن اذهان عمومی اهداف پلید ترسیم شده پشت پرده را به پیش می برد . مثلاً دست به تحریک برای مقدمه سازی جنگ افروزی می زند . یا اینکه روی به شدت دادن سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز می آورد و با جدیت و پشتکار تمام سیاست مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه را پیگیری می نماید . بنا براین اکنون که سخت در گیر بحران جنگ قدرت و ثروت و شکاف و اختلاف داخلی می باشد. به خصوص از سوی دیگر عجیب دچار وحشت از سقوط دیکتاتور لیبی سرهنگ قذافی شده است. به ویژه اینکه همین موضوع موجب شده تا که وحشت پیرامون خطری شدن اوضاع بشار اسد مضاعف شود . بنا براین کودتاگران حاکم تلاش می کنند برای کاهش فشار و بحران تهاجم نظامی به کردستان عراق کنند . همچنین با فشار برروی نوری مالکی نخست وزیر دست نشاند ه ی عراق آورده می شود تا وادار به ایجاد در گیری با کویت شود . در بستر همین سیاست است که اکنون سیاست مداخله در امور داخلی بحرین پیگیری شده است . البته بدون توجه به تظاهرات های ارومیه و تبریز و ایلام و دراویش گناهادی در استان فارس و تجمع اعتراضی آب پاشی در پارک های تهران و همدان و مشهد که همراه با نقض مداوم حقوق بشر درون سیاه چال ها می باشد که مکمل تظاهرات کارگران شده است که به خاطر اخراج یا تعویق دستمزدهای نا چیز شان می باشد . در عوض کشته شدن یک کودک در عید فطر در بحرین این چنین دستآویز مانور تبلیغاتی علیه ی حاکم بحرین از موضع ضد آمریکایی وعربستان و حتی کویت از سوی سرمقاله نویس شده است:

"اوضاع در بحرين روز به روز بحراني‌تر مي‌شود و حوادث اين جزيره كوچك ولي پرماجرا به سمت و سويي مي‌رود كه گويي بحران از محدوده جغرافيايي آن درحال تجاوز است. شهادت يك نوجوان 14 ساله بحريني نيز در جريان تظاهرات مسألمت آميز روز عيد فطر نشان داد كه رژيم آل خليفه هرگز درصدد حل اين بحران نيست و اعتراض 40 ساله مردم به رژيم ديكتاتوري آل خليفه فاقد راه حل‌هاي ميانه بوده و صرفاً بايد با حركت‌هاي توفنده مردمي حل و فصل شود. خاندان آل خليفه كه در سالهاي گذشته به دليل وابستگي به آمريكا با تبديل خاك اين كشور به پايگاه پنجم نظامي آمريكا باب هرگونه توجه به خواسته‌هاي مردم و مشاركت آنان در اداره امور جامعه را مسدود كرده بود، در ماههاي اخير و با به راه افتادن موج بيداري اسلامي در كشورهاي عرب مواجه شد ولي به جاي پاسخگويي مثبت به مطالبات مردم، با ابزار سركوب و خشونت در مقابل مردم ايستاد، مردمي كه طي سالهاي اخير علاوه بر نقض حاكميت ملي خود با احساس تبعيض، بي‌عدالتي، محروميت، عدم مشاركت در قدرت و توزيع ناعادلانه مناصب و كرسي‌ها دردست عده معدودي از اعضاي خاندان آل خليفه مواجه بودند. ورود چند هزار نيروي نظامي سعودي، اماراتي و كويتي تحت پوشش پيمان نظامي شوراي همكاري خليج فارس نيز نتوانست در سركوب خواسته‌هاي مردم بحرين مؤثر واقع شود و مردم اين كشور با ايستادگي پرصلابت خود توانستند اين موج توطئه را با همه سختي‌ها و مصائب آن پشت سر بگذارند. گمان مي‌رفت رژيم آل خليفه، پس از شكست سياست سركوب نظامي، به مردم اجازه مشاركت در سرنوشت سياسي خود را بدهد و با در پيش گرفتن سياست عاقلانه، باب گفتگوهاي مؤثر سياسي را با احزاب و گروههاي مخالف بگشايد ولي سياست فريبكارانه و مزورانه‌اي كه اين رژيم در پوشش مذاكرات مشاركت ملي در پيش گرفت، باعث شد اين راه حل نيز در ابتداي راه متوقف شود و به شكست بيانجامد"
سرمقاله نویس در ادامه از موضعی بر خورد کرده است که گویا در ایران نه نقض حقوق بشر ادامه دارد، بلکه آزادی قلم و بیان و اندیشه و احزاب وجود دارد وهیچ اثری هم از سرکوب و سانسور و رعب و وحشت نیست که وی از وابسته به آمریکا بودن بحرین و ز عدم آزادی در این کشور یاد نموده است ودر پایان با نماینده ی ملت های منطقه شدن تأکید کرده است که این ملت ها اجازه نمی دهند که حاکمان ملت معترض و شیعه ی بحرین را سرکوب کند . در نهایت این چنین تهدید کرده است که حاکمان بحرین از سوی ملت های منطقه به سرنوشت قذافی دچار خواهد شد:

"ولي آنچه در روز عيد فطر در بحرين گذشت نشان داد كه همه گردانندگان اين بازي سياسي، دست به دست هم داده‌اند تا از استقرار حاكميت ملي در اين كشور جلوگيري كرده و به هر قيمت مانع از برقراري حاكميت اراده مردم در محدوده شوراي همكاري خليج فارس شوند. درحالي كه حوادث بحرين و حضور مستمر مردم در صحنه نشان مي‌دهد كه اين كشور بيش از هر كشور ديگري نيازمند تغيير و آزادي‌هاي مردمي است. متأسفانه اوضاع در بحرين به قدري ملتهب و غيرعاقلانه و دور از تدابير حاكميتي است كه رهبر معظم انقلاب در خطبه‌هاي عيد فطر ضمن ابراز نگراني از اين وضعيت، آن را نشانه‌هاي يك توطئه منطقه‌اي و بين‌المللي براي خارج كردن بحران از محدوده جغرافيايي اين جزيره كوچك خواندند. قطعاً اگر رژيم بحرين بخواهد به اين سياست‌هاي بحران آفرين ادامه دهد و با جريحه‌دار كردن احساسات مسلمانان منطقه و جهان، به نسل كشي شيعيان، كه اكثريت جمعيت اين كشور را تشكيل مي‌دهند، ادامه دهد با همبستگي ملتهاي منطقه مواجه شده و ملت‌ها اجازه نخواهند داد جنايات رژيم آل خليفه ادامه يابد. در آن صورت، طبعاً رهبران مذهبي منطقه نيز به وظيفه شرعي خود عمل خواهند كرد و با رويدادهاي ناخواسته‌اي كه لازمه چنان شرايطي است، بحران اين جزيره ابعاد جدي‌تري به خود خواهد گرفت. طبيعي است كه در چنان وضعيتي هيچ چيز قابل كنترل نبوده، دامنه بحران به اين جزيره محدود نخواهد شد و آل خليفه اولين قرباني اين فاجعه خواهد بود كه در اين سيل به راه افتاده غرق خواهد شد. آيا وقت آن نرسيده كه اعضاي خاندان آل خليفه از آنچه بر سر قذافي آمد عبرت بگيرند و اين واقعيت را درك كنند كه سرنوشت ديكتاتور ليبي در انتظار آنان است؟! "

در خاتمه اینکه همانگونه که در ابتدا اشاره شد عملکرد 33 ساله حاکمان ایران نشان داده اند هر زمان که اوضاع رژیم ضد بشری و قرون وسطایی دچار بحران های درونی و بیرونی می شود به ناچار روی به سیاست جنگ افروزی و خفقان و رعب و وحشت داخلی وصدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز می آورد و مداخله گری در امور داخلی کشورهای منطقه به خصوص کشور های همسایه را با شدت دنبال می کند . اما چون این سیاست نخ نما شده است . دیگر نه اینکه امکان این سیاست عوامفریبی و آدرس غلط دادن کار برد ندار ، بلکه به وضوح مشخص می شود که هدف تلاش مذبوحانه برای صورت مسأله پاک کردن و منحرف نمودن اذهان عمومی می باشد . اگر نه وقتی که رهبران رقیب متهم به جریان فتنه شده و در حصر خانگی بسر می برند و هر روز با سناریو سازی وتهدید مورد بدترین اتهامات و توهین واقع می شوند . از سوی دیگر فضای رعب ووحشت و سانسور افزایش می یابد . حال بماند که اوضاع اقتصادی بدلیل رشد بی رویه واردات چگونه خراب شده وموجب رشد تورم وگرانی و فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی شده است وامور معیشتی مردم راسخت و طاقت فرسا تر کرده است . به ویژه خبر ارقام نجومی اختلاس و غارتگری مهره های حکومتی فاش و گزارش می شود که چاشنی جنگ قدرت و ثروت شده است . چگونه عملکرد داخلی که مشتی از خروار ها اشاره شد با ادعای موضع ضد آمریکایی و اسراییلی و رهبران کشور های عربی می تواند ا لگوی ملت های منطقه برای تظاهرات علیه ی دیکتاتور ها باشد که سرمقاله نویس تلاش می کند با نماینده و سخنگوی ملت های منطقه شدن این چنین وانمود کند که انگیزه مبارزاتی شان ناشی ازالهام گرفتن از فضای حاکم بر ایران می باشد؟

هوشنگ بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1390/13900613/13900613_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 13 شهریور ماه سال 1390

سرنوشت قذافي در انتظار آل خليفه