روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 16 شهریور ماه 1390

نقد و بررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری " اهداف مذاكرات پنهان قاهره با صهيونيست ها"

"پیوسته از موضع طلبکارانه ادعا می شود که هیچ دولت و مقامی حق ندارد ومجاز نیست در امور داخلی ایران دخالت کند .چون اینگونه اقدامات نقض امنیت ملی یک کشور مستقل می باشد . عجیب تر اینکه هیچ زمان هم هیچ مسئولی یافت نمی شود که به چنین سیاست شترگاو پلنگ یا یک بام و دو هوا پاسخگوی باشد"

باز هم کما فی السابق سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز از سوی سرمقاله نویس دنبال شده است . زیرا که هدف مداخله گری در امور داخلی کشور های همسایه و منطقه ومنحرف کردن اذهان عمومی می باشد . برای همین بدون توجه به گلوله باران روستا های کردستان عراق که از سوی پاسداران روزانه انجام می گیرد. البته همراه با تهاجم نظامی به کردستان عراق است که مورد اعتراض اقلیم کردستان عراق و اعضای پارلمان عراق واقع شده است . همچنین با فراموش کردن اعتراضاتی که تازگی در شهر های ارومیه وتبریز انجام شد که مرتبط با خشک شدن در یاچه ارومیه می با شد . اما با خشونت و سرکوب و ضرب وشتم و بازداشت نیروهای سرکوبگر مهار شد. مشخص است بروز اعتراضات اجتماعی بی ربط به نارضایتی عمومی و مکمل جنگ ادامه دار قدرت و ثروت و شکاف و اختلاف نمی باشد که در رأس نظام و سایر بدنه و نهاد های رژیم ضد بشری و قرون وسطایی را در بر گرفته است . اکنون سئوال است که مگر این رژیم پوسیده ی ارتجاعی و ورشکسته چه عملکرد مثبتی برای مردم داشته است که به خودش حق مداخله گری در امور داخلی سایر کشور های منطقه به خصوص مصر را می دهد تا از موضع نماینده و وکیل و وصی شدن ملت فلسطین و دشمنی کردن با قرار داد کمپ دیوید که بهانه برای مخالفت جدی هرگونه مذاکرات صلح خاور میانه می باشد . با قبرستان کهنه شکافتن یا کالبد شکافی قرار داد کمپ دیوید و تأکید بر لغو آن چنین با نقل قول کردن و گزینه بر داری و تحلیل دلخواهانه دادن برای مسئولان دولت انتقالی مصر تعیین تکلیف شود:.

"محمد پسيوني، سفير سابق مصر در تل آويو مي‌گويد نامگذاري پيمان صلح ميان مصر و اسرائيل به توافقنامه كمپ ديويد، از همان ابتدا اشتباه بوده زيرا آنچه در 26 شهريور 1357 در كمپ ديويد به امضا رسيد، چارچوب صلح خاورميانه بود و نه پيمان صلح مصر و اسرائيل. "نبيل العربي" دبيركل جديد اتحاديه عرب و وزير خارجه سابق مصر در اين مقوله تصريح مي‌كند كه تمامي معاهدات بين‌المللي به نوعي زيرمجموعه توافقنامه وين هستند كه به موجب آن هر طرفي توافقنامه را نقض كند، طرف ديگر حق تنبيه، تجديدنظر، لغو يا اصلاح در مفاد توافقنامه را دارد. نه تنها سقوط خفت بار مبارك بلكه پيامدهاي آن، بيشتر از هر زمان ديگري به زيان صهيونيستها تمام شده است. جيمي كارتر رئيس‌جمهور اسبق آمريكا كه قرارداد كمپ ديويد در زمان رياست جمهوري وي به امضا رسيده، انگشت اتهام را به سوي صهيونيستها نشانه گيري كرده و اشتباهات مكرر آمريكا و رژيم صهيونيستي و همچنين ناديده گرفتن حقوق فلسطيني‌ها و زير پا گذاشتن مفاد قرارداد كمپ ديويد توسط صهيونيست‌ها را عامل شكست اين قرارداد و به وجود آمدن اوضاع كنوني معرفي كرده است. آنچه سادات خائن به امضاي قرارداد كمپ ديويد، زمينه ساز آن شد، مبارك جانشين وي نيز آنرا ادامه داد. رژيم قاهره در طول بيش از سه دهه به كارگزار اصلي صهيونيستها در دنياي عرب تبديل شد، در محاصره غزه و سركوب فلسطيني‌ها گوي سبقت را از صهيونيستها هم ربود، سازمان آزادي بخش فلسطين و گروههاي فلسطيني را به خيانت و سركوب فلسطيني‌ها وادار كرد و به جاسوسي و خبرچيني براي اشغالگران فرا خواند ولي باز هم بهره‌اي از اينهمه خوش خدمتي براي اشغالگران عايدش نگرديد"

در ادامه بازهم سرمقاله نویس نه از موضع نه سخنگوی دولت انتقالی مصر که ماورای آن از موضع مالک یا مشابه ولی وقیح برای مسئولان دولت انتقالی مصر خط وخطوط ترسیم کرده است . همچنین با نماینده و وکیل مدافع ملت مصر شدن به اینان توصیه کرده است که این چنین می بایست ضمن لغو کردن قرار داد کمپ دیوید مقابل اسراییل اتخاذ کنند در غیر اینصورت ملت مصر بساط شان را بر هم می ریزذ"

"اكنون دولت انتقالي و نظاميان مصري در معرض آزمون سخت و سرنوشت سازي قرار گرفته‌اند. اين يك فرصت طلائي براي مصر و حاكميت اين كشور در جهت احياي عزت و عظمت مصر و بازگشت به آغوش ملتها و فاصله گرفتن از اشغالگران است. صهيونيستها قوياً اصرار دارند كه به سرعت، زمينه‌هاي امضاي يك قرارداد جايگزين يا تمديد همين قرارداد ننگين با اندك تغييرات بي‌ارزش و غيرحياتي را فراهم سازند، ولي سئوال اينست كه دولت انتقالي و نظاميان حاكم در شرايط شكننده و انتقالي، با كدامين مجوز از جانب مردم مصر، درحال مذاكره و حصول تفاهم با اشغالگران صهيونيست هستند. به همين دليل، به نظر مي‌رسد بهترين راهكار اينست كه دولت انتقالي، مذاكرات با اشغالگران را به حال تعليق در آورد و هرگونه تصميم در اين زمينه را به روي كار آمدن دولت انقلابي و تثبيت اركان نظام جديد مصر موكول نمايد. چرا كه در غير اينصورت قوياً احتمال مي‌رود كه ملت بزرگ و انقلابي مصر با آگاهي از تفاهمات پنهان با صهيونيستها، بساط حاكمان دوران انتقالي را درهم بريزد و آنها را در كنار مبارك و از درون قفس‌هاي آهنين به محاكمه بكشاند و نشان دهد كه از يك سوراخ، دو بار گزيده نخواهد شد. اين يك فرصت طلائي براي پايان تحقير اعراب است"

در خاتمه اینکه مگر عبور از چارچو ب ترسیم شده یا اقدامات مداخله گری در امور داخلی کشور های د یگر چگونه می تواند باشد که سر مقاله نویس همچون سایر رهبران و مسئولان رژیم بربرمنش و تاریک اندیش قرون وسطایی مرتکب آن نشده باشد؟ از سوی دیگر چگونه است که هر زمان از سوی سازمان ملل یا سایر مجامع مدافع حقوق بشد بدلیل نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران و سرکوب فزاینده و افزایش شکنجه و اعدام ها اعتراض یا محکوم می کنند. یا اینکه محور سیاست صدور تروریسم وبحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه و همسایه های رژیم ضد بشری و قرون وسطایی اعتراض می شود به ویژه اینکه همراه با شواهد و اسناد می باشد . ولی بلافاصله با توهین وتهدید و اتهام و پرخاشگری از سوی مقامات رژیم فاشیستی مذهبی و تروریستی مواجه می شوند . مهمتر اینکه پیوسته از موضع طلبکارانه ادعا می شود که هیچ دولت و مقامی حق ندارد ومجاز نیست در امور داخلی ایران دخالت کند .چون اینگونه اقدامات نقض امنیت ملی یک کشور مستقل می باشد . عجیب تر اینکه هیچ زمان هم هیچ مسئولی یافت نمی شود که به چنین سیاست شترگاو پلنگ یا یک بام و دو هوا پاسخگوی باشد؟

هوشنگ بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1390/13900616/13900616_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 16 شهریور ماه 1390

اهداف مذاكرات پنهان قاهره با صهيونيست ها