روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 11 آبان ماه سال 1390
نقد وبررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " مشكلات تحقق عدالت "
"مقوله ی عدالت نمی تواند جدا از آزادی و دمکراسی و آزادی قلم و بیان در مطبوعات و بر گزاری انتخاب آزاد و وجود یک سبستم دمکراتیک با نهاد های مستقل به خصوص قوه قضاییه باشد . بنا براین رابطه ی این مقولات در رژیم فاشیستی مذهبی ضد بشری و قرون وسطایی حاکم ایران همچون جن و بسم الله می باشد . برای اینکه در این رژیم قرون وسطایی یک مترسک دارد بعنوان ولی وقیح منفور و نا مشروع که همکاره است و به هیچ مقام و مرجعی پاسخ نیست . تازگی هم رو کرده است که خواهان حذف پست ریاست جمهوری است که در حقیقت حذف جمهوری و جایگزینی خلافت اسلامی موروثی می باشد. 33 سال تجربه شده است وقتی مردم نه نقش ونه سهمی از قدرت و ثروت سرمایه ملی کشور دارند ونه حقی در بیان شان وجود دارد"
مقوله ی عدالت نمی تواند جدا از آزادی و دمکراسی و آزادی قلم و بیان در مطبوعات و بر گزاری انتخاب آزاد و وجود یک سبستم دمکراتیک با نهاد های مستقل به خصوص قوه قضاییه باشد . بنا براین رابطه ی این مقولات در رژیم فاشیستی مذهبی ضد بشری و قرون وسطایی حاکم ایران همچون جن و بسم الله می باشد . برای اینکه در این رژیم قرون وسطایی یک مترسک دارد بعنوان ولی وقیح منفور و نا مشروع که همکاره است و به هیچ مقام و مرجعی پاسخ نیست . تازگی هم رو کرده است که خواهان حذف پست ریاست جمهوری است که در حقیقت حذف جمهوری و جایگزینی خلافت اسلامی موروثی می باشد. 33 سال تجربه شده است وقتی مردم نه نقش ونه سهمی از قدرت و ثروت سرمایه ملی کشور دارند ونه حقی در بیان شان وجود دارد. مقوله ی تحقق عدالت نه مشکل که معما و معضل حل نشدنی است وتا این رژیم بر سر کار باشد این معضل عدالت نه حل شدنی نیست بلکه خیلی بدتر ازاینکه هست خواهد شد. برای اینکه دین ابزار بقدرت و ثروت و سرکوب و سانسور و استبداد تک صدایی شده است . بنابراین مشخص است که نتیجه ی 33 سال عملکرد چنین رژیمی آنگونه شده است که سر مقاله نویس با وجود اینکه مدافع سر سخت حکومت فاشیستی دینی حاکم بر ایران می باشد . ولی انتقاداتی که بی عدالتی و تبعیض و فاصله طبقاتی و رفتار وعملکرد و وارونه قول دادن های برخی از مسئولین دولتی دارد. لذا در مجموع نا چار شده است که به برخی از واقعیات ملموس اشاره کند تا به مخاطبانش تفهیم نماید که چرا آمار های وارونه می دهید ؟ از سوی دیگر دچار تناقض گویی شده است . زیرا که در ادامه از انتقاد خود از عملکرد های حاکمان بعنوان پیشرفت وجهش های بزرگ یاد کرده است که در اثر تحریم ها حاصل شده است . در صورتی که این جهش بزرگ لیست شده بخش عوامل مهم شرایط کنونی از جمله تحریم هامی باشد . بهر حال سرمقاله نویس برای انتقال پیامش به مخاطبان که عدالت نه تحقق نیافته بلکه بی عدالتی وتبعیض و فاصله طبقاتی جایش را گرفته اینگونه با روش انتقادی مقایسه ای شروع کرده است :
"شايد مسئولان نظام جمهوري اسلامي، خبري را كه اخيراً در رسانهها منتشر شد و شكاف عميق طبقاتي و فاصله باورنكردني ميان فقير و غني را در مركز اين نظام يعني تهران به رخ ميكشيد، نخوانده باشند. خبر اين بود كه: در يك روز، بررسي قيمتهاي اعلام شده در بازار مسكن در مناطق مختلف تهران نشان داد يك واحد مسكوني در حوالي ميدان قزوين (خيابان سليماني منطقه 11) با متراژ 36 متر مربع به قيمت 39 ميليون تومان ارزشگذاري شد البته با اين امتياز كه مالك اين ملك مبلغ 8 ميليون تومان آن را نقداً از خريدار ميگيرد و 20 ميليون تومان با كمك وام پرداخت ميگردد و 11 ميليون تومان باقيمانده نيز با پول رهن همين واحد مسكوني كه در اختيار مستأجر است تأمين ميگردد. در مقابل، در همان روز، يك واحد مسكوني آپارتماني در زعفرانيه تهران (شميران منطقه 1) به صورت "پنت هاوس" با متراژ 700 متر به قيمت 7 ميليارد تومان در معرض فروش قرار گرفت. اين آپارتمان كه هر متر مربع آن 10 ميليون تومان قيمتگذاري شده، داراي اين خصوصيات است: "اين پنت هاوس، در يك آپارتمان 5 طبقهاي تك واحدي نوساز طراحي شده و از تمام امكانات رفاهي و تفريحي همچون استخر، سونا، جكوزي، 6 پاركينگ، لابي و غيره برخوردار است. خريدار براي اين پنت هاوس كه به گفته مالك، منحصر به فرد و بدون مشابه در شمال تهران است، بايد 7 ميليارد تومان به عنوان مبلغ خريد پرداخت كند." چند روز بعد، خبر ديگري منتشر شد مبني بر اينكه در تهران، فروشگاههائي وجود دارند كه ساعت هاي800 ميليون توماني ميفروشند و خريدار هم دارند. اين ساعتها به طلا و الماس مزين شدهاند و تعدادشان كم است ولي ساعتهاي از 100 تا 200 ميليون توماني در تهران فراوان به فروش ميرسند. "
همچنین مچ گیری و اینگونه مقایسه کردن که فاصله طببقاتی و فاصله ی قیمت ها چگونه می باشد. هدف نه ریشه و علت یابی و ارائه ی راه حل می باشد که چرا شرایط به اینجا کشیده شده است؟ یا اینکه پرسش شود که صاحبان یا مالک خانه های 7 میلیارد تومانی متری 100 میلیون تومانی کیستند و چگونه صاحب ثروت های نجومی و باد آورده شده اند؟ همانگونه که گفته نشده است شود کارتن خوابان و حاشیه شهر نشینان کیستند و چرا دچار چنین سر نوشت شومی شده اند؟ ، بلکه هدف مچ گیری کردن از مسئولان دولت می باشد که چرا ین چنین آمار و خبر های غیر واقعی و دروغ بازتاب می دهند؟
"شرايط اقتصادي كشور آنچنان كه گفته ميشود و در خبرهاي رسمي ميآيد نيست. اگر به خبرهاي رسمي اكتفا شود، بايد پذيرفت كه فاصله طبقاتي روز به روز درحال كمتر شدن است، گراني يا اصلاً وجود ندارد و يا آنقدر ناچيز است كه قابل اعتنا نيست، وضعيت مسكن بسيار خوب است، بيكاري درحال ريشه كن شدن است، مبارزه با اعتياد بسيار موفق بوده و چيزي نمانده كه اعتياد به صورت بنيادي برافكنده شود، تعداد افراد زير خط فقر نزديك است كه به صفر برسد و... لكن آنچه مهم است اينست كه اين وضعيت مثبت نشان دهنده توزيع عادلانه ثروت باشد نه انباشته شدن ثروت نزد درصد كمي از مردم. در چنين وضعيتي، عدهاي كه تعداد اندكي از مردم را تشكيل ميدهند هر لحظه متورمتر ميشوند و حسابهاي بانكي آنها انباشتهتر ميشود و جمع كثيري از مردم هر روز لاغرتر ميشوند و بايد تمام وقت به دنبال ناني بدوند كه شكم خود را سير كنند"
فراموش نشود که مشخص نیست که چرا بیان واقعیات بمنزله ی سیاه نمایی جلوه داده شده است؟ بطور مثال آنچه سرمقاله نویس بعنوان تصویر نا درست یا سیاه نمایی بازتاب داده که بدون شک نه سیاه نمایی که واقعیت می باشد. در ادامه برای توجیه کردن یا راه فرار گذاشتن برای خود مجبور شده است که به جهش های بزرگ پیشر فت هم اشاره کند تا در پایان توانسته باشد دنباله ی انتقاد ابتدای نوشتارش را تکمیل کرده باشد و در نهایت اینگونه به مخاطبان مورد نظر دست اندر کار اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی پیامش را منتقل کرده باشد:
"البته نحوه ديگري از ترسيم نيز وجود دارد كه آنهم نادرست است. اينكه گفته شود اقتصاد ايران ورشكسته است، همه مردم ايران گرسنه اند، بيكاري و اعتياد همه جا را گرفته و هيچ چيز سر جاي خودش نيست، اين نوعي سياه نمائي است كه برخاسته از نگاهي منفي به كشور و يا عمداً اوضاع كشور را منفي و آشفته جلوه دادن است. كساني كه چنين چهرهاي از ايران امروز ترسيم ميكنند قطعاً واقع بين نيستند و اگر درصدد سياه نمائي و منفي بافي نباشند حداقل اينست كه واقعيتها را نميبينند. نگاه درست اينست كه مشكلات به همان اندازه كه هستند بازتاب داده شوند و البته در كنار آنها كارهاي مثبت نيز گفته شود تا در يك جمع بندي منصفانه بتوان به آنچه واقعيت دارد دست يافت. با اينحال، نكته مهمي كه بايد مورد توجه مسئولان باشد اينست كه براي نظام جمهوري اسلامي آنچه بيش از هر چيز ديگر اهميت دارد، تحقق عدالت به معناي اعم است. فلسفه قيام مردم ايران و تأسيس نظام جمهوري اسلامي، اكتفا به پيشرفتهاي علمي و صنعتي و پزشكي نبود. اينها قطعاً لازم هستند ولي هرگز كافي نيستند. اين پيشرفتها هنگامي ارزشمند خواهند بود كه در سايه عدالت قرار داشته باشند، عدالت اجتماعي، عدالت اقتصادي، عدالت اخلاقي و عدالت قضائي. هنگامي كه در مركز كشوري كه به داشتن نظام جمهوري اسلامي مفتخر است فاصله طبقاتي آنقدر زياد است كه يك خانواده، اگر بتواند سرپناهي براي خود دست و پا كند، مجبور است به خانهاي 36 متري قانع باشد آنهم در جنوبيترين نقطه شهر و در ميان دود و گازوئيل و ترافيك و غوغاي جمعيت و آن ديگري در نهايت ناز و نعمت بتواند با پرداخت 7 ميليارد تومان به يك "پنت هاوس" 700 متري دست يابد و از انواع و اقسام مواهب بهرهمند باشد، اين يعني فقدان عدالت. هنگامي كه عدهاي زير خط فقر دست و پا ميزنند ولي عدهاي ساعتهاي 800 ميليون توماني ميخرند، اين يعني فاصله گرفتن از عدالت. عدالت در يك جامعه هنگامي محقق ميشود كه همه جانبه باشد. اگر افتخار كنيم كه مثلاً عدالت قضائي داريم ولي عدالت اقتصادي نداشته باشيم، يعني در مورد تحقق عدالت دچار مشكل هستيم. از جمله عوارض اين بيعدالتي اقتصادي و تقسيم نادرست ثروت، همين فساد عظيم بانكي است كه يكباره سه هزار ميليارد تومان را و يا به رواياتي بسيار بيش از اين را ميبلعد و مردم كشوري را در حيرت فرو ميبرد. اين بيماري بزرگ براي كشوري كه با نام و عنوان "نظام جمهوري اسلامي" اداره ميشود نه تنها زيبنده نيست، بلكه يك ننگ بزرگ است. بايد براي زدودن اين ننگ كاري كرد"
در خاتمه اینکه اگر ادعای پيشرفتهاي كشور در زمينههاي مختلف در دوران 33 ساله رژیم فاشیستی مذهبی همانگونه که ادعا شده است واقعیت دارد و تأکید هم شده که نباید ناديده گرفته شود و شامل پيشرفت علمي و ابتكار و خلاقيت ها می شود که با پسوند بايد واقعيتهائي همچون جهشهاي بزرگ در صنايع نظامي، موفقيتهاي گسترده در علوم پزشكي، ابتكارها و خلاقيتهاي مهم در نانو تكنولوژي، پيشرفتهاي هستهاي و گامهاي بزرگي كه در بخش زيرساختها برداشته که ردیف شده است .مهمتر اینکه ادعا شده که اينها جزو موفقيتهائي هستند كه در شرايط سخت تحريمها و فشارها به دست آمدهاند و به همين جهت حائز اهميت زيادي هستند. سئوال است که موارد ذکر و لیست شده اگر جهش های خیلی مهم وبزرگ و کار ساز می باشند. پس چرا پاسخ عملی اش تبدیل به شرایط کنونی شده است که سرمقاله نویس در ابتدای نوشتار خود به یک گوشه ی آن اشاره شده است که ناشی از فاصله ی عمیق طبقاتی و قیمت ارزش واحد های مسکونی 100 برابر قیمت در دو ناحیه تهران است با برخی از قیمت های سرسام آور کالاهای دیگر همراه می باشد؟ چرا موضوع پیگیری پروژه ی هسته ای با وجود منابع غنی فسیلی و ذخایر سوختی طبیعی فراوان و ارزان که در کشور وجود دارد بدنبال پروژه ی هسته ای رفته شد که نه بسیار هزینه های بسیار سنگین چندین ده ها میلیارد دلاری صرف این پروژه شده است . به ویژه اینکه پس از پروسه چند دهه که از تأسیس تأسیسات هسته ای ونیروگاه اتمی سپره شده است نه هنوز تولید انرژی سوخت رسانی نشده است بلکه موجب تحریم های اقتصادی مخرب شده است که تسمه از گرده ی تهی دستان کشیده است که 80 % جمعیت کشور را تشکیل می دهند . از سوی دیگر اگر در کشور آزادی همراه با دمکراسی و عدالت وجود می داشت نیاز به شرایط حاکم کردن فضای جنگی در کشور نبود تا کلی بودجه و ثروت کشور صرف آزمایش های موشکی شود که نه خواست مردم ایران نیست ، بلکه علیه شان می باشد . برای اینکه پیآمد آن بر گزاری انواع و اقسام مانور های نظامی و رزمایش و همایش رزمی بوده است که هدف این مانور قدرت نظامی فقط به رخ مردم معترض کشیدن و زهر چشم گرفتن از مخالفان می باشد که هرگز مورد خواست ملتی نمی باشد که هنوز دارد بهای سنگین جنگ خانمان سوز 8 ساله ی نعمت الهی ایران و عراق را می پردازد . بنابراین این پیشرفت نظامی که تضمینی برای بقای کودتا گران حاکم و کشور گشایی برون مرزی شان می باشد چه ار تباط به ملت ایران ومنافع کشور دارد؟
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1390/13900811/13900811_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 11 آبان ماه سال 1390
مشكلات تحقق عدالت