دروغ نامه ی کیهان 8 آبان ماه سال 1390

نقد وبررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " پايان عمليات نظامي غرب در جهان اسلام "

"چنین قلم زنی و ادعا کردن تعبیر خواب طلایی و رؤیایی امپراتوری اسلامی منطقه دیدن پاسدار محسن رضایی است که چند سال پیش نویدش را داد . زیرا که وی اذعان کرده بود اگر چنانچه غرب با طرح پروژه ی هسته ای رژیم ضدبشری و قرون وسطایی ان مخالفت نکند ایران بزودی تبدیل به امپراتوری منطقه خواهد شد . اکنون قلم بر دست غیر ایرانی این ادعا را با نواختن شیپور از در گشادش تکر ار و نشخوار کرده است که باید به وی گفت شتر درخواب بیند پنبه دانه گهی لف لف خورد گه دانه دانه"

قلم بر دست یادداشت روز نویس غیر ایرانی مشخص نیست با وجود اینکه ترفند نوشتاری تبلیغاتی فرار به جلو که همراه با شگرد وارونه گویی و از موضع ضعف قدرت نمایی کردن مدت هاست که نخ نما شده است . آنگونه که نه دیگر کار ساز نیست و کار برد ندارد ، بلکه موجب شده تا که تکرارش بر ضد خودش تمام شود . ولی چون بی اراده و وامدار می باشد. نا چار است که باید این مسیر را همچنان ادامه دهد و طی نماید. بنابراین معلوم است که مجبور است که همچنان تلاش کند تا بطور با بیان بخش کوچکی از واقعیت بخش بزرگتر را سانسور نماید تا وی بتواند مأموریت خودرا انجام دهد و با قلم فرسایی کردن دست به مانور تبلیغاتی بزند . برای همین بدون آنکه اینگونه توضیح دهد که باور کردن این موضوع ساده نیست که ابر قدرت جهان که با دسیسه و همکاری ا حمد چلبی جاسوس چند جانبه عراق را اشغال نظامی کرد. پس از 8 سال که متحمل چندین هزار کشته ومجروح شده و صد ها میلیارد دلار هزینه شده و عراق نه ویران وشخم زده شده است که تبدیل به جولانگاه میدان یکه تازی سپاه قدس وحیات خلوت حاکمان ایران شده است . از سوی دیگر هم مردم عراق به گروگان گرفته شده هم برای حاکمان ایران این کشور مبدل به مرکز کانون صدور تروریسم وبحران و ارتجاع به برون مرز به خصوص منطقه خاورمیانه شده است . بعلاوه از طرف دیگر می داند که رژیم فاشیستی مذهبی ایران با شدت تلاش همه جانبه برای دستیابی به سلاح هسته ای می کند . به ویژه اینکه حمایت و پشتیبانی از دیکتاتور جنایتکار سوریه هم می کند تا هرچه بیشتر معترضان سوری سرکوب شوند . البته گفته می شود که سپاه قدس وحزب الله لبنان هم در کنار نیروهای سرکوبگر بشار اسد جنایتکار در سوریه برای سرکوب حضور دارند . اما اکنون قلم زن غیر ایرانی همچون حاکمان ایران و پاسداران کودتا گر و رسانه های خبری ومطبوعات وابسته . اینهم از خروج نظامیان آمریکا از عراق ذوق زده شده وموج سوارانه این چنین دست به تحلیل مانور پیروزی از موضع ضد آمریکایی زده است :

"بدون كمترين ترديدي خروج اشغالگران از عراق و نه خروج آنان از افغانستان و ليبي اقدامي داوطلبانه و در چارچوب سياست هاي امنيتي غرب نيست كما اين كه تا چند روز پيش از به بن بست رسيدن مذاكرات مقامات آمريكايي با نخست وزير عراق، فرماندهان نظامي آمريكا از ابقاء حداقل 20 هزار نيروي نظامي آمريكا در عراق سخن مي گفتند و معاون رئيس جمهور آمريكا- جوزف بايدن- از حضور نظامي طولاني مدت ناتو در افغانستان حرف مي زد و هنري كيسينجر- يكي از سياستمداران كليدي پشت صحنه آمريكا- مي گفت نظاميان ما تا 100 سال آينده هم افغانستان را ترك نخواهند كرد. راسموسن فرمانده ناتو نيز مي گفت حضور نظامي و عمليات ناتو در ليبي تا مدت نامعلومي ادامه پيدا مي كند. «اعلام خبر خروج نظاميان آمريكايي از عراق، خيلي غيرمنتظره بود، اعلام اين عقب نشيني اين تحليل را تقويت مي كند كه همه دستاوردهاي نظامي آمريكا در عراق از بين رفته است و اين به قدرتمند تر شدن نقش ايران در عراق منجر مي شود و قدرت ايران را در رويارويي با آمريكا بيشتر مي كند.» اين روزنامه تاكيد مي كند «بيشتر فرماندهان نظامي آمريكا با تصميم خروج كامل از عراق مخالفند» كاملا واضح است كه خروج نظامي از اين سه كشور، حيثيت و ابهت نظامي غرب را از بين مي برد. از اين منظر مي توان با قاطعيت زيادي گفت زمان اقدام نظامي غرب در خاورميانه سپري شده و از امروز غرب فقط مي تواند در عرصه رسانه از جنگ با جهان اسلام حرف بزند. در اين دوره اكثر رژيم هاي عرب به جاي مخالفت با عمليات نظامي رژيم صهيونيستي با دفاع مظلومانه حزب الله مخالفت كرده و امكانات خود را براي سركوب مقاومت لبنان در اختيار تل آويو قرار دادند. اما امروز اين فضا كاملا دگرگون شده است. با وجود آن كه مصر در آغاز راه تحولات قرار دارد اما قطعا اگر جنگي عليه حزب الله دربگيرد، در كنار مقاومت لبنان خواهد بود كما اين كه در تونس و ليبي هم همين چرخش به وجود آمده است و مردم يمن، اردن، عراق و بسياري ديگر از كشورهاي اسلامي تماشاچي باقي نخواهند ماند"

در ادامه این قلم بر دست غیر ایرانی پس از سفسطه گری حوزوی و روضه خوانی منبری کردن ونتیجه گیری کرده است که که اوضاع خاور میانه بسوی مدل اسلامی ایران وحزب الله لبنان وعراق چرخیده و به پیش می رود. طوریکه اگر جنگی دیگر با حزب الله لبنان بر پا شود .بر خلاف گذشته این دفعه کشور های غربی نه دیگر بی تفاوت وتماشا گر نیستند، بلکه به دفاع از حزب الله لبنان وارد صحنه می شوند و شکست حتمی به غرب تحمیل می کنند . بنابراین تأکید کرده است که بدلیل ترس ناشی از این شکست جنگی دیگر از سوی غرب در کار نخواهد بود .همچنین داستان طرح ترور سفیر عربستان در واشنگتن را سناریوی پوششی آمریکا دانسته که ناشی از شکست در افغانستان وتصمیم به خروج نظامیانش از خاک عراق می باشد .در دنباله به حضور وزیر امور خارجه آمریکا در دو شبکه و رسانه فارسی زبان صدا آمریکا وبی بی سی دولت فخیمه ی انگلیس پرداخته و این حضور را مکمل شکست خروج نظامیان آمریکاا ز عراق مرتبط دانسته است. تا اینکه توانسته باشد شکست آمریکا در عراق و افغانستان و غرب در خاور میانه را آن سوی سکه پیروزی انقلاب اسلامی وتشکیل حکومت اسلامی در تونس ومصر و لیبی توجیه کرده باشد و پیرامونش مانور تبلیغاتی بدهد که بلی این پیروزی موجب شکست تلاش چندین دهه سکولار کردن این کشور های خاورمیانه بوده که در نهایت منتهی به شکست شده است . البته این پیروزی الگوی حکومت اسلامی ایران در منطقه را چاشنی شکست طرح ترکیه و اهداف این کشور در لیبی را موازی و مترادف تضعیف موقعیت عربستان در منطقه کرده و محورش اینگونه تأکید کرده است که مدل حکومت های آینده منطقه جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم ونه یک کلمه بیش خمینی شیاد است که 33 سال در ایران تجربه دارد:

"مسخره تر از هميشه است. همين روزها آمريكايي ها در ذيل سناريو «منصور ارباب سير» از وجود همه گزينه ها روي ميز اوباما عليه ايران حرف زدند اما هم زمان با اين تبليغات اوباما و سوزان رايس از مذاكره با ايران هم حرف زدند و دو هفته بعد وزير خارجه آمريكا در مصاحبه با شبكه فارسي بي بي سي گفت «آمريكا آماده گفت وگو با ايران است». بنابراين كاملا واضح است كه توسل به «جنگ» نه فقط درباره ايران بلكه حتي درباره كوچكترين نقطه جهان اسلام نيز از بين رفته و فقط سخن گفتن از آن باقي مانده كه هدف از آن هم تاثيرگذاشتن بر روي اراده مسئولاني است كه ضعف تحليل داشته و يا اراده ضعيفي دارند. غرب در جهان اسلام كاملا قافيه را باخته است. غرب از 1333 تا دي ماه 1389 همه ظرفيت خود را براي غلبه بر مردم مسلمان تونس به صحنه آورد، نتيجه انتخابات چند روز پيش تونس نشان داد كه 36 سال تلاش آمريكا و اروپا به جايي نرسيده و امروز قطعا بايد به قدرت رسيدن اسلام در اين كشور را نظاره كند و حال آن كه در سال 1333 اساساً موضوعي بنام تشكيل حكومت اسلامي در تونس مطرح نبوده است. غرب از 1354 سكولاريزه كردن حكومت مصر را آغاز كرد و با شدت تمام تا 22 بهمن 89 ادامه داد، امروز ثمره آن جوانه زدن اسلام انقلابي در اين كشور است. اين حكايت در فلسطين، لبنان، ليبي، يمن و عراق هم هست و دير نخواهد بود روزي كه اين حكايت در عربستان، اردن، كويت و... هم تكرار شود. در واقع محصول اصرار بر جدا كردن مردم منطقه از اسلام، سر برآوردن حكومت هاي اسلامي بوده است حال بگذريم كه آثار بيداري اسلامي امروزه به چند قدمي كاخ هاي سفيد، اليزه و... هم رسيده است. غرب در طول ماه ها تلاش نظامي، اطلاعاتي و سياسي در ليبي تلاش كرد تا يك رژيم وابسته به خود را جايگزين رژيم قذافي كند از اين رو محمود جبريل را تا سطح رئيس دولت انتقالي ليبي بالا برد ولي به جايي نرسيد و جبريل ضمن استعفا از نخست وزيري دولتي كه هرگز شكل نگرفته بود! اعلام كرد كه در آينده هم حتي عهده دار پست وزارت نخواهد بود كما اين كه «عبدالحفيظ قوقه» از شخصيت هاي موثر انقلاب ليبي هم اعلام كرد جبريل در دولت آينده هم پستي نخواهد داشت و حال آن كه غرب اميدوار بود حداقل او را در پست وزارت خارجه حفظ كند. پروژه محور كردن تركيه در ليبي هم به شكست انجاميد و امروز شاهد به آتش كشيدن شدن پرچم تركيه در ليبي هستيم و اين در حالي بود كه غرب با تكيه بر تركيه كه حدود 16000 نيروي كار در ليبي دارد، در صدد بود اقتصاد ليبي را به چنگ آورد. تركيه طي هفته هاي اخير 5000 نفر از نيروهاي خود را از ليبي خارج كرده و تمام قراردادهاي اقتصادي آن در هاله اي از ابهام قرار گرفته است. ورود غرب از دريچه عربستان به ليبي هم در حال مسدود شدن است. در واقع موقعيت عربستان در ليبي حتي به نسبت دوره قذافي ضعيف تر شده و با توجه به جو شديداً ضداسرائيلي ليبي و متهم بودن آل سعود به همدستي با رژيم صهيونيستي، عربستان هم مانند تركيه در ليبي منفعل شده و به انزوا گرائيده است. البته نفرت مردم ليبي از تركيه بيش از عربستان است چرا كه مردم ليبي از يك سو خاطرات بسيار تلخي از دوره عثماني دارند و معتقدند سلطان عثماني كشورشان را به ايتاليا بخشيده و به اشغال آن كمك كرده است. مردم ليبي دولت اردوغان را متحد قذافي مي دانند و واقعا هم اين دو اتهام وارد است بنابراين كاملا واضح است كه غرب نه از طريق تركيه- و معادله اسلام ميانه رو- و نه از طريق عربستان -معادله اسلام سلفي- نمي تواند رژيم آينده ليبي را تحت تاثير قرار دهد. جالب اين است كه در نقطه مقابل اين دو كشور، مردم مصر، تونس، ليبي، يمن، بحرين و ساير كشورهاي منطقه هيچ خاطره تلخي از ايران ندارند در هيچكدام از اين كشورها ايران شريك جرم رژيم هاي وابسته نبوده و اين يك بستر مناسب براي نقش آفريني جمهوري اسلامي فراهم كرده است. مدل هاي وابسته به غرب نظير نظام هاي ليبرال دموكراسي و مدل هاي همگرا با غرب نظير آنچه در تركيه جريان دارد، قطعا مورد توجه انقلابيون قرار نمي گيرد و اين در حالي است كه مدل تجربه شده اي پيش روي آنان است كه 32 سال پيش بر مبناي اسلام به وجود آمد و بارها غرب را به عقب نشيني واداشت و مانع دست اندازي ديكتاتورها به نظام سياسي گرديد. اين مدل دستاوردهاي عظيمي در همه حوزه هاي موردنياز «انسان مسلمان» امروز به دنبال داشته و علي رغم گذشت 32 سال از پيدايي، از طراوت و شادابي و سرزندگي زيادي برخوردار است يعني «جمهوري اسلامي نه يك كلمه كم و نه يك كلمه زياد"

در خاتمه اینکه چنین قلم زنی و ادعا کردن تعبیر خواب طلایی و رؤیایی امپراتوری اسلامی منطقه دیدن پاسدار محسن رضایی است که چند سال پیش نویدش را داد . زیرا که وی اذعان کرده بود اگر چنانچه غرب با طرح پروژه ی هسته ای رژیم ضدبشری و قرون وسطایی ان مخالفت نکند ایران بزودی تبدیل به امپراتوری منطقه خواهد شد . اکنون قلم بر دست غیر ایرانی این ادعا را با نواختن شیپور از در گشادش تکر ار و نشخوار کرده است که باید به وی گفت شتر درخواب بیند پنبه دانه گهی لف لف خورد گه دانه دانه، برای اینکه در شرایطی که نقض مستمر حقوق بشر در ایران بیش از گذشته ادامه دارد . مهمتر اینکه جنگ قدرت و ثروت باندهای مافیایی کودتایی مدعی اصول گرایی همراه با رقابت و اختلاف هرروز بیشتر می شود. همینطور کروبی وموسوی همچنان در حصر خانگی هستند . موضوع مهمتر ی که موجب سلب آسایش و آرامش کودتاگران شده و خواب از چشمان ولی وقیح منفور ونا مشروع ربوده است . این است که در صورت شکستن دیوار اختناق یا شل شدن سیاست رعب و وحشت فراگستر که با سرکوب و سانسور حاکم شده است، زود منجر به فرصت یا باز شدن روزنه ای برای حضور مردم معترض در صحنه می شود. آن موقع معلوم می شود که چه سریع و برق آسا این حضور اعتراضی می تواند تبدیل به سر دادن شعار های چالش بر انگیز شود و موقعیت جایگاه رژیم ضدبشری و قرون وسطایی فاشیستی مذهبی حاکم بر ایران را لرزان سازد که ادعا دارد قرار است الگوی جایگزینی برای دیکتاتور های سقوط کرده شود. مهمتر اینکه پیشنهاد حذف پست ریاست جمهوری یا محورجمهوریت و تبدیل شدن به حاکمیت یا خلافت موروثی و استبدادی اسلامی از سوی رهبر ولی وقیح منفور ونا مشروع بشدت مورد تهاجم معترضان واقع خواهدشد که ممکن است این تظاهرات در برگزاری نمایش خیمه شب بازی بازار مکاره ی دوره ی نهم که در اسفند ماه است رخ دهد طوریکه تظاهرات های ضد حکومتی غیر مترقبه و قابل مهار خواهد بود . با این اوصاف بعید است که آمریکا بدون توجه داشتن به اوضاع وتنش های در پیش روی در ایران فقط صرف برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آینده مجبور شده باشدکه پس از تحمل تلفات سنگین جانی نظامی و تقبل هزینه ی سنگین مالی و - شکست نظامی ناشی از تهاجم نظامی به عراق و اشغال را به پذیرد وبه آسانی عراق را ترک کند و آن را دو دستی تحویل حاکمان ایران و پاسداران و سپاه قدس دهد . مگر اینکه سنجیده دست به این اقدام زده است و حساب شده نیروهای نظامی اش را از خاک عراق بیرون برده و وارد خاک کویت نموده است که گفته می شود متحد نیروهای کشورهای خلیج فارس می شود تا در صورت هرگونه اقدامات مداخله گرانه ی حاکمان ایران در عراق یا تهدید سایر کشور های منطقه وارد صحنه شود . همچنین دستش باز تر برای اقدامات تلافی جو یانه ی تحریم نفتی یا حتی اقدام نظامی باشد. از سوی دیگر خیالش از تیررس بودن نیروهای نظامی اش در عراق راحت باشد . فراموش نشود که این پیش بینی یا ناگفته ها می تواند جزو همان واقعیت پنهانی باشد که قلم بر دستان امثال یادداشت روز نویس غیر ایرانی شهامت حتی اشاره یاا حتمال دادنش را ندارند و وظیفه دارند کهآنگونه قلم زنی کنند که برد- برد برای رژیم فاشیستی مذهبی ایران باشد.

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/900808/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان 8 آبان ماه سال 1390

پايان عمليات نظامي غرب در جهان اسلام (يادداشت روز)