دروغ نامه ی کیهان شنبه 19 آذرماه سال 1390

نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان شنبه " ضربه استراتژيك "

"ادامه وکیل تسخیری چون چیزی اضافی تراز اجرای مأموریت ندارد تا که بگوید. برای اینکه حق ندارد تا بیان کند . بنابراین کاری به معضلات امور معیشتی مردم و مشکلات اجتماعی و اقتصادی کشور ندارد . همچنین به مقوله ی بحران جدید شدن اشغال سفارت انگلیس هم اشاره نمی کند . صد البته که بحران 3 هزار میلیارد اختلاس بانکی را نیز مسأله فراموش شده ای می داند که نیاز به پرداختن این موضوع نیست...."

وکیل تسخیری دروغ نامه ی کیهان یادداشت روز نویس وارونه گوی نه اتهام آشکار به رهبران رقیب مغلوب مدعی اصلاح طلب زده است و اینان را آمریکایی صهیونیستی کرده است . در صورتی که اینان جزو یاران و پیروان خمینی شیاد هستند و هر کدام شان سابقه ی نخست وزیری و ریاست جمهوری و ریاست مجلس یا بازار مکاره دارند . اما اکنون از سوی رژیم فاشیستی مذهبی مرگ بر اسراییل گوی ومدعی اسراییل نابود کن مهره های آمریکایی – صهیونیستی می باشند . از سوی دیگر وکیل تسخیری توهین آشکار به مردم ناراضی و خشمگین ایران کرده است که پس از کودتای پاسداری و بسیجی و ولایت وقیحی 22 خرداد توی خیابان ها سرا زیر شدند و فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح سر دادند که اینان هم این چنین متهم به آمریکایی و صهیونیستی بودن شده اند:

"نقطه عزيمت بحث در يادداشت پيش روي به فتنه سال 88 برمي گردد. به نظر مي رسد اكنون پس از گذشت 30ماه از اين فتنه هنوز گذر زمان لازم است تا تمامي ابعاد و لايه هاي پيچيده و تودرتوي اين پروژه شكست خورده آمريكايي-صهيونيستي روشن شود.اما آنچه كه محرز است و امروز بدون كمترين ترديد مي توان درباره آن از فتنه 88 سخن گفت؛ اقتدار نرم جمهوري اسلامي در حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري است كه به قوت، قدرت نرم آمريكا را شكست داد"

وکیل تسخیری یادداشت روز نویس یا کیفرخواست صادر کن بدون آنکه به کودتای پاسداران در 22 خرداد اشاره ای نماید . یا اینکه سخنی به شیوه ی سرکوب و ضرب و شتم و بازداشت شدگان انبوه تظاهر کنندگان ضد حکومتی در سال 88 بگوید که چگونه وشکنجه شدند تا که هرچه سربازجوی شکنجه گر دیکته کرده تکار یا اعتراف کنند . سپس از سوی سر دژخیم ابوالقاسم صلواتی در شوی نمایشی تلویزیونی بطور فله ای محاکمه شدند و به اینان اتهامات کیلوئی زده شد و با نفوذ و دخالت تئوری پرداز کودتا گران پاسدار محمد با قر ذوالقدر در دستگاه فاسد قضاییه که معاون امنیتی آن می باشد احکام فرمایشی محکومیت زندان و حتی برای برخی از متهمان اعدام صادر شد. اکنون مدعی قلم بر دست به اسناد اعترافات 88 متهمان را اجرا کنندگان طرح فتنه گران در خدمت اهداف آمریکا متهم کرده است . البته بدون اشاره به زد وبند پاسداران با پاکستان که منجر به طرح ربودن عبدالمالک ریگی از پاکستان شد اینگونه اعدام وی را بعنوان ضرب شصت به آمریکا نشان چاشنی نموده است :

"بعدها اعترافات بسياري از فتنه گران در دادگاه پيرامون موضوع فتنه و طرح ريزي ها و برنامه ريزي هايي كه يك سر آن بيرون از مرزها بود به وضوح نشان داد كه در اين كارزار، قدرت نرم آمريكايي ها حريف اقتدار نرم ايران نشده است چرا كه دقيقا در شرايط و وضعيتي كه باور و اعتماد آحاد ملت نسبت به نظام نشانه گيري شده بود عامل بي بديلي كه بساط اين فتنه را بصورت كامل جمع كرد بصيرت توده هاي ملت بود كه در آتشفشان 9دي عيان و نمايان گشت. اينجاست كه كنترل مردمي فتنه 88، اقتدار نرم جمهوري اسلامي ايران را كه از باورهاي عميق ديني ملت ريشه مي گرفت، به يك الگو براي ديگر ملت ها تبديل كرد تا به باور برسند كه شكست برنامه ها و سياست هاي قدرت هاي بزرگ شدني است.جالب است كه در همان اواخر سال 88 در حالي كه دشمنان نشان دار جمهوري اسلامي تمامي گزينه هاي نرم خود را به كار گرفته بودند تا تضعيف الگوي ايران را رقم بزنند ايران در عملياتي اطلاعاتي ضرب شست سنگيني را به آمريكايي ها نشان داد و عبدالمالك ريگي سركرده گروهك تروريستي جندالشيطان را پس از رهگيري او در پايگاه هاي آمريكايي در منطقه، بر فراز آسمان شكار كرد."

در ادامه وکیل تسخیری چون چیزی اضافی تراز اجرای مأموریت ندارد تا که بگوید. برای اینکه حق ندارد تا بیان کند . بنابراین کاری به معضلات امور معیشتی مردم و مشکلات اجتماعی و اقتصادی کشور ندارد . همچنین به مقوله ی بحران جدید شدن اشغال سفارت انگلیس هم اشاره نمی کند . صد البته که بحران 3 هزار میلیارد اختلاس بانکی را نیز مسأله فراموش شده ای می داند که نیاز به پرداختن این موضوع نیست . چون ولی وقیح منفور ونا مشروع تأکید کرده بود فتیله خبررسانی محور این موضوع برای پایین کشیده و به آن دامن زده نشود .پس مجبور شده است تا در مورد هواپیمای بدون سر نشین جاسوسی آمریکایی قلم فرسایی و قدر قدرتی کند . تا که بهانه داشته باشد از بی اثر بودن تحریم ها بگوید. سپس گفته ها ی تکراری گذشته ی خود را بازهم لیست ومرور کند و آنان را رله و نشخوار نماید تا که توانسته باشد پیش مقدمه ی در اختیار داشتن هواپیمای بدون سرنشین جاسوسی آمریکایی کند . آنگاه اینگونه مدعی شود كه این موضوع فراتر از قدرت هاي علمي، تكنولوژيك، اطلاعاتي و نظامي است:

"اوج اين فشارها به چند هفته گذشته برمي گردد و آمريكايي ها به آب و آتش زدند تا به گمان خودشان ايران را در انزوا قرار دهند و از همين روي ابتدا شوراي حكام قطعنامه هسته اي عليه ايران صادر كرد، بعد به بهانه ادعاي واهي طرح كذايي ترور سفير عربستان در خاك واشنگتن قطعنامه اي در مجمع عمومي سازمان ملل بر ضد كشورمان صادر شد و در همين راستا، پرونده جعلي حقوق بشري را عليه ايران گشوده و باز يك قطعنامه به اصطلاح حقوق بشري عليه ايران در مجمع عمومي سازمان ملل با كارگرداني شيطنت آميز آمريكا صادر شد.خب، سؤالي كه به ميان مي آيد اين است كه برآيند و خروجي اين تحريم ها و فشارها بر روي ايران چه نتيجه اي داشته است؟ آيا قدرت نيمه سخت آمريكا توانسته است بر اقتدار نيمه سخت جمهوري اسلامي ايران غلبه كند؟علي رغم تحريم ها و فشارها بر ضد ايران در صحنه تحولات منطقه اي نقش و جايگاه جمهوري اسلامي بسيار پررنگ و برجسته بوده است. اكنون در آستانه يكسالگي تحولات منطقه خاورميانه و شمال آفريقا هستيم آنچه كه آمريكايي ها و بطور كلي نظام سلطه را به شدت عصباني و مستأصل كرده است الگوگيري ملت هاي منطقه از انقلاب اسلامي ايران است. بارها و به كرات مقامات صهيونيستي از آغاز تحولات منطقه در بستر بيداري اسلامي احساس خطر كرده اند تا جايي كه در بحبوحه اين تحولات و تأثيرپذيري انقلابيون منطقه از الگوي ايران اسلامي آويگدور ليبرمن وزير خارجه رژيم صهيونيستي در گفت وگو با راديو اسرائيل به زبان مي آورد كه بزرگ ترين مشكل اين رژيم در سطح سياست خارجي موضوع «ايران» است.طي روزهاي اخير، خبر شكار هواپيماي فوق مدرن جاسوسي آمريكا در كمينگاه الكترونيكي نيروهاي مسلح كشورمان بار ديگر اقتدار ايران اسلامي را در برابر قدرت تكنولوژيكي قدرت هاي بزرگ و در پهنه جنگ الكترونيك به اثبات رساند.البته اين به اصطلاح تهديد اوباما بار ديگر نشان مي دهد كه آمريكايي ها ظرف 3 سال گذشته تنها حرف زده اند و گاه اين حرافي را به بلوف رسانده اند ولي ايران به شهادت رويدادها و رخدادها در صحنه عمل اقتدارش را در ابعاد چندجانبه به اثبات رسانده است.اقتدار چندجانبه ايران از آن جهت قابل توجه است كه فراتر از قدرت هاي علمي، تكنولوژيك، اطلاعاتي و نظامي است.به عبارت روشن تر؛ منظور از اقتدار ايران در زواياي نرم، نيمه سخت و سخت بسنده كردن به قدرت هاي تكنولوژيك، علمي، اطلاعاتي و نظامي نيست بلكه اقتدار آن قدرت ويژه اي است كه جمهوري اسلامي ايران با تكيه بر آن توانسته است قدرت علمي، اطلاعاتي، تكنولوژيك و حتي نظامي كشور پرمدعايي كه خود را ابرقدرت و كدخداي دنيا مي داند به چالش بكشاند و دقيقاً همين اقتدار ايران اسلامي است كه آن را به يك الگوي موفق و قابل پيروي تبديل كرده است و امروز دوست و دشمن اذعان مي كنند بيداري ملت ها برگرفته از اقتدار انقلاب اسلامي ايران است.اكنون آنچه به روشني و به وضوح قابل رؤيت است اينكه به رغم ادعاها و هياهوها و بلوف ها و همچنين تهديدها، فشارها و تحريم هاي آمريكايي ها و دو، سه كشور دنباله روي آن عليه جمهوري اسلامي ايران، «ضربه استراتژيك»، اقتدار ايران در ابعاد نرم، نيمه سخت و سخت است كه قدرت ادعايي آمريكا را در همين ابعاد و زوايا به مرحله چالش و حتي شكست رسانيده است"

در خاتمه اینکه پس از گلاب زدن توطئه ی تهاجم و اشغال سفارت انگلیس در تهران که از سوی اراذل و اوباشان بسیجی انجام شد که منتهی به منزوی شدن رژیم فاشیستی مذهبی در جهان همراه با موج محکومیت ها وت افزایش تحریم ها شد . برای عبور از این بحران ومنحرف کردن اذهان عمومی نیاز به سناریو سازی جدیدید بود. برای همین بطور ناگهانی اعلام شد که پاسداران یا هواپیمان فوق مدرن جاسوسی بدون سر نشینی آمریکایی را در اختیار دارد . سپس جنگ روانی تبلیغاتی پیرامون در اختیار داشتن این هواپیمای بدون سرنشین جاسوسی آمریکایی شروع شد و خبرش در سراسر جهان آنتنی شد . در ادامه عجیب فرمانده های سپاه پاسداران یکی یکی وارد صحنه شدند و دست به مانور تبلیغاتی زدند و دم از سیستم پیشرفته و پیچیده پدافند الکترونیکی هوایی می زنند وبا گرده بر خاک ما لیدن از اقتدارر ژیم فاشیستی مذهبی کودتایی می گویند . در صورتی که گفته می شود این هواپیما در خاک افغانستان بدلیل نقص فنی سقوط کرده و در اختیار گروه حکمتیار بوده است که رابطه چند جانبه از جمله با حاکمان ایران دارد و از طریق دریافت پول این هواپیمای جاسوسی را در نوار مرزی تحویل پاسداران داده است . از سوی دیگر بطور همزمان مأمور ربوده وگم شده اف بی آی آمریکایی هم که چندین سال پیش در جزیره کیش ناپدید شد و پیوسته حاکمان ایران در پاسخ به خانواده وی جواب رد داده و تکذیب کرده اند که هیچگونه رد و خبری از وی ندارند . اما اکنون پیام طلب کمک ویدئویی وی از شبکه ی ماهواره ای تلویزیونی بی بی سی پخش شده است که مشخص است که به احتمال زیاد وی در نوار مرزی ایران و افغانستان و یا درون خاک این کشور می باشد . یعنی پاسداران در ازای دریافت هواپیمای جاسوسی بدون سر نشین آمریکایی این گروگان ربوده شده ی آمریکایی را تحویل باند حکمتیار داده اند تا که توبره و آخوری خوری کنند . یعنی هم مسئولیت ربودن مأموریت اف بی آی را نپذیرند که ربودنش راتا حال آن را تکذیب کرده اند.هم این خبر زنده بودن وی را چاشنی در اختیار داشتن هواپیمای بدون سر نشین جاسوسی آمر یکا کنند در راستای پیگیری اهداف نظامی هسته ای وکاهش تحریم ها بعنوان نقش واسطه و عاوضه و معامله بطور مضاعف از آمریکا باج گیری نمایند.

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/900919/2.htm#other200.

دروغ نامه ی کیهان شنبه 19 آذرماه سال 1390

ضربه استراتژيك (يادداشت روز)