دروغ نامه ی کیهان 2 شنبه 28 آذر ماه سال 1390
نقد وبررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " اين ادعا و آن مأموريت ! "  
"اگر مدعیان اصلاح طلبان راست می گویند که اصلاح طلب هستند و پای بند آزادی ودمکراسی وتکثر گرایی و چند صدایی هستند وفرق با حاکمان دیکتاتوری دارند .نه اینکه نمی بایست در شوی کمدی بازار مکاره شرکت کنند و خاک بر توی چشمان ناراضیان بپاشند که اکثریت جامعه هستند . بلکه باید آشکارا بیان نفی حضور کنند  و، به وضوع اعلام کنند که خواهان تغییرات دمکراتیک وجدایی دین از حکومت هستند . در غیر اینصورت جز دلالان چانه زن برای سهم خواهی بهراندازه و عوامفریبی ودغلکاری کردن هیچ فرقی با باندهای مافیایی کودتایی حاکم ندارند"
پاسدار حسین شریعتمداری سناریو ساز وتحریف گر و وارونه گوی قبل از اینکه  رقیب مغلوب متهم ومحکوم وتمسخر کند  و بگوید که اینان مغز از دسته داده وپوسته ای بیش نیستند که چرا در مورد حضور  یا عدم حضور نمایش خیمه شب بازی بازار مکاره ی دوره ی نهم شل کن وسفت کن در می آورند  و افزوده است که مشخص است گذشته از ماهیت بزدلی وفرصت طلبی وموقعیت شناسی شان  دارند بند بازی برای تبرئه کردن و کسب قدرت  می کنند .چون  وی می داند که اینان شرکای حاکم سابق هستند که با وجود اینکه  به قرنطینه فرستاده شده تا ترک عادت کنند . ولی هنوز ترک اعتیاد  مزمن نکرده اند وهمچنان چشم  به بازگشت بقدرت یا  دریافت سهم  قدرت دوخته اند .مشروط بر اینکه عاری از شهامت و  آمادگی پذیرش هزینه وهمسو شدن با خواست مردم  هستند . چونکه نگران ومضطرب از اتهامات وپرونده سازی حاکمان کودتا گران هستند که اگر چنانچه نا پرهیزی کنند و مجبور به موضع گیری تحریم این نمایش خیمه شب بازی شوند . برای همین سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری بدون آنکه بگوید که اگر چنانچه کودتاکران حاکم نا مشروع تر از رقیب مغلوب نیستند .چرا یک فراخوان همه پرسی داده نمی شود؟ بعلاوه  برای چه وحشت از حضور اینان در نمایش خیمه شب بازی دوره ی نهم بازار مکاره ممانعت ومخالفت می شود . بهر حال وی موقعیت را مناسب دیده است تا که وارد صحنه سازی شود و برای رقیب مغلوب بد جوری رجز خوانی کند و دهان گشادش را باز  نماید وهرچه دلش می خواهد نثار اینان کند تا که با شیوه به مرگ گرفتن شان به تب راضی شوند  ووادار به تسلیم شان کند  تا هم چوب وهم پیاز را با هم بخورند و هم فراخوان به حضور در نمایش خیمه شب بازی دهند .هم انتظار تأیید صلاحیت شان از سوی شورای نگهبان آلت دست ولی وقیح  نا مشروع ومنفور را نداشته باشند وانتقادی هم در این مورد نکنند .چون باید همچون نمایش خیمه شب بازی سوم تیر 84 و 22 خرداد 88 تبدیل به مرغ عزا وعروسی برای کودتا گران حاکم شوند . یعنی با حضور خود زمینه ی داغ کردن تنور نمایش خیمه شب بازی شوند . هم بستر تقلبات گسترده برای مطرح کردن  حماسه سازی مشروعیت کاذب وپوشالی رژیم فاشیستی مذهبی  فراهم شود. بهرحال تنظیم بندهای  کیفرخواست صادره شده با تبصره  در مور رقیب مدعی اصلاح طلبان پیرامون خیمه شب بازی نمایش بازار مکاره ی دوره ی نهم را این چنین سربازجو پاسدار شریعتمداری ترسیم کرده است:
"رئيس دوره اي «شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات»! بي آن كه به تركيب اين شورا اشاره اي داشته باشد و يا درباره وزن شوراي ياد شده كه بعد از فتنه88 فقط پوسته اي بدون مغز از آن باقي مانده است سخني گفته و توضيحي بدهد، در مصاحبه با خبرگزاري ايلنا، اعلام كرد: «شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات تصميم گرفته است كه اصلاح طلبان در انتخابات شركت نكنند» اظهارات وي بلافاصله با مخالفت برخي از مدعيان اصلاحات روبرو شد كه نسبت به هويت شوراي مزبور ابراز ترديد كرده و آن را در جايگاهي نمي دانستند كه براي اصلاح طلبان تعيين تكليف كند. به عنوان مثال آقايان محمدرضا تابش نماينده فراكسيون اقليت و سخنگوي اين فراكسيون، خباز، كواكبيان و چند تن ديگر در اظهارنظرهاي مشابه در حالي كه از يكسو نمي خواستند صريحا به پوشالي بودن شوراي موسوم به «هماهنگي جبهه اصلاحات» اعتراف كنند و از سوي ديگر با اعلام نظر شوراي ياد شده به شدت مخالف بودند، سناريوي تحريم انتخابات را رد كرده و اعلام داشتند؛ «اظهارنظر شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات ربطي به فراكسيون اقليت ندارد» و اينكه «فراكسيون اقليت مجلس مستقل از شوراي ياد شده است و ما در انتخابات شركت خواهيم كرد». اين عده با تلويحي نزديك به تصريح از فروپاشي جبهه موسوم به اصلاحات و بي اعتباري آن خبر داده و گفتند «چون اصلاح طلبان پرچم و تابلويي تحت عنوان اصلاحات ندارند، ما به عنوان فرد، در انتخابات پيش رو شركت مي كنيم». كه در اين باره گفتني است؛1- مدعيان اصلاحات، مخصوصا، سران و عوامل فتنه آمريكايي -اسرائيلي 88 به دليل وطن فروشي آشكار و ايفاي نقش ستون پنجم دشمنان بيروني، نه فقط كمترين صلاحيتي براي شركت در انتخابات ندارند بلكه به عنوان مفسد في الارض، مستحق اشد مجازات هستند، اين عده اساسا در حلقه نظام تلقي نمي شوند چه رسد به آن كه درباره مسائل نظام، نظير انتخابات حق اظهارنظر داشته باشند. فقط يكي از ده ها جنايت و خيانتي كه اين عده مرتكب شده اند مي تواند در تمامي سيستم هاي حقوقي و قضايي دنيا، مستحق اشد مجازات باشد. آن عده از مدعيان اصلاحات كه خود در فتنه 88 حضور فعال نداشته ولي از آن حمايت كرده اند نيز صلاحيت نامزد شدن براي نمايندگي مجلس و يا نامزدي در هيچ انتخابات ديگري را ندارند، زيرا مطابق سوگندي كه نمايندگان مجلس مطابق اصل 67 قانون اساسي ملزم به اداي آن شده اند، «شرف انساني»، «پاسداري از حريم اسلام»، «نگهباني از دستاوردهاي انقلاب اسلامي و مباني جمهوري اسلامي» و... اصلي ترين شرايط براي حضور در خانه ملت است. بنابراين، كساني كه از فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 حمايت كرده اند، بر فرض كه در آن حضور فعال نداشته اند، نيز فاقد صلاحيت نمايندگي مجلس شوراي اسلامي هستند و كمترين جرم آنها حمايت از پروژه براندازي بيگانگان است كه به تنهايي جرمي سنگين و در حد و اندازه «خيانت» تلقي مي شود و چنانچه از مجازات آنها صرف نظر شود، خيانت آنان قابل چشم پوشي نيست.شمار ديگري از مدعيان اصلاحات نيز قابل اشاره اند كه در فتنه 88 حضور نداشته و از آن، حمايت نيز نكرده اند. اين عده را بايد در دو گروه جداگانه جاي داده و صلاحيت آنان را به ارزيابي نشست."
 در ادامه پاسدار سرباز جو شریعتمداری با شیوه ی حلوا وچماق وبرج مقابل بارو و صنعت تواب سازی و جاسوس پروری درون سیاه چال ها با مدعیان اصلاح طلبان بر خورده است . زیرا که اکثر شان را متهم به خیانت و فتنه گری وعامل آمریکا وکند ذهن بودن وکم دان کرده است و تأکید کرده  است که اینان نه حق نامزد شدن در نمایش  خیمه شب بازی را ندارند ، فقط آن بخشی از اینان که همسو  با کودتا گران هستند و از موضع بازجویی و محکوم کردن وفاصله گرفتن از اینان برخورد کرده می توانند بعنوان مترسک این چنین نامزد شوند ونقش هیزم آتش گرم کردن تنور بازار نمایش خیمه شب بازی دوره ی نهم را  بازی کنند:
"الف: كساني كه هرچند از فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 حمايت نكرده اند ولي در مقابل آن، سكوت كرده و موضع نيز نگرفته اند. اين عده نيز براي نمايندگي مجلس شوراي اسلامي صلاحيت ندارند، چرا كه علت سكوت آنها از دو حال خارج نيست. اول آن كه از توان ذهني و شعور لازم براي درك ماجرا برخوردار نبوده اند، كه در اين صورت؛ بايد گفت؛ خانه ملت جاي افراد كندذهن و كم دان نيست.ب: و اما، برخي از اصلاح طلبان نيز بوده اند كه نه فقط در فتنه 88 دخالتي نداشته و از آن حمايت نكرده اند، بلكه عليه آن موضع هم گرفته اند. اين عده نشان داده اند كه به بهانه اختلاف سليقه حاضر به وطن فروشي و يا سكوت در مقابل وطن فروشان نيستند و بديهي است كه فقط همين عده از اصلاح طلبان شايستگي و صلاحيت نمايندگي مجلس شوراي اسلامي را دارند و مي توان گفت اين عده با موضع گيري خود عليه فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 كه علي رغم حضور آنها در جبهه اصلاحات بوده است، امتياز مثبتي نيز در كارنامه سياسي خويش ثبت كرده و نشان داده اند كه وقتي پاي مباني نظام و منافع ملي در ميان باشد، قبيله گرايي نمي كنند.4- اكنون با توجه به نكات ياد شده كه به يقين مدعيان اصلاحات از آن باخبرند و بارها نيز با تلويح و تصريح به آن اعتراف كرده اند، جاي اين سؤال است كه چرا شوراي موسوم به «هماهنگي جبهه اصلاحات» اعلام مي كند اصلاح طلبان تصميم گرفته اند در انتخابات شركت نكنند و چرا برخي از نمايندگان فراكسيون اقليت به گونه اي دوپهلو درباره اين تصميم اظهارنظر مي كنند؟ پاسخ اين سؤال را در چند محور زير پي مي گيريم؛الف: جرج سوروس، سرمايه دار صهيونيست و از مديران بيروني فتنه 88 كه محمد خاتمي حداقل دو بار با وي ملاقات طولاني داشته و شماري ديگر از عوامل فتنه نيز به ديدار او رفته بودند، در يكي از دستورالعمل هاي مشترك خود با جين شارپ، ريچارد رورتي و هالوي تاكيد مي كند كه اگر انقلاب رنگي - بخوانيد كودتاي مخملي- با شكست روبرو شد، عوامل باقيمانده كودتا بايد از عرصه واقعي- منظورش كف خيابان هاست- كه قابل اندازه گيري است به فضاي مجازي كوچ كنند و توضيح مي دهد كه در فضاي مجازي مي توان بدون نياز به ارائه نشانه بر فراواني طرفداران تاكيدكرد".
عجیب است که در کشور مدعی آزاد وامن ترین کشور جهان سیاست چماق وحلوا و تهدید با اتهامات تجربه شده 33 ساله درزندان اوین که علیه ی مخالفان ومنتقدان ودگر اندیشان بکار برده شده است . اکنون در مورد رقیب مدعی اصلاح طلب رله وتکرار می شود تا که راه تحریم کردن شان نه مسدود شود که مجبور به حضور اجباری با زیاد شکر خوری شوند. طوریکه حتی حق اعتراض یا بیان تقلبات اعمال شده در نمایش خیمه شب بازی  در پیش روی را نه نداشته باشند، بلکه موظف به تأیید آن باید باشند. بنابراین با شیوه ی خاص خبرگی بازجویی واعتراف گیری وتحریف گری ووارونه گویی این چنین دلیل آورده است که باید شرکت کنند وراه فراری ندارند : 
بديهي است اعلام حضور در انتخابات به معناي خروج از فضاي مجازي و ورود به عرصه واقعي است و سران فتنه مي دانند كه در اين وزن كشي، بار ديگر و اين بار به مراتب سخت تر از قبل شكست خورده و مفتضح مي شوند. مردم در 9 دي نشان دادند كه به كمتر از اشد مجازات فتنه گران رضايت نمي دهند بنابراين چگونه ممكن است براي حضور در خانه ملت به آنان راي بدهند؟!ب: اصلاح طلبان در صورت اعلام شركت در انتخابات بر سلامت انتخابات در ايران اسلامي و دروغ بودن ادعاي تقلب كه آن همه از بيرون و درون روي آن سرمايه گذاري شده بود، اعتراف كرده اند. اين نكته نيز علت ديگري است كه آنان را به اعلام عدم حضور مي كشاند!ج: و اما، تصميم اعلام شده از سوي مدعيان اصلاحات به معناي تحريم انتخابات است و مفهوم ديگر آن اعتراف اصلاح طلبان به خروج از نظام خواهد بود و اين در حالي است كه آنان به دو علت عمده و اصلي سعي در اجتناب از آن دارند.اول؛ مدعيان اصلاحات اگرچه به دلايل پيش گفته از حلقه نظام خارج شده اند ولي با اين احتمال كه شماري از آنها امكان ادامه حيات سياسي داشته باشند، حاضر نيستند رسما به ضد انقلابي بودن و خروج از نظام اعتراف كنند.دوم؛ شواهد و قرائن موجود حكايت از آن دارند كه مديريت بيروني جبهه اصلاحات در انتخابات پيش روي ماموريت جديدي به اين جبهه داده است. لازمه انجام اين ماموريت به گونه اي كه بعدها توضيح بيشتري خواهيم داد و در اين وجيزه به اشاره اي اكتفا مي كنيم، اعلام حضور و شركت در انتخابات است. بخوانيد؛ در جريان فتنه 88، تضعيف نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران و در صورت امكان، زمينه سازي براي براندازي آن نياز آمريكا و متحدانش و اهداف پلكاني فتنه بود كه با شكست سختي روبرو شد و حماسه 9 دي ايستگاه آخر آن بود. امروزه اما، نياز مبرم مثلث آمريكا، انگليس و اسرائيل، مخدوش كردن الگوي انقلاب اسلامي در ميان ملت هاي مسلمان و انقلابي منطقه است. برپايه همين شواهد و اسناد، يكي از ماموريت هاي تعريف شده جبهه اصلاحات، دميدن دوباره بر شيپور فريب تقلب در انتخابات است كه رسانه هاي آمريكايي و اروپايي و صدها سايت و نشريه وظيفه انعكاس انبوه آن را برعهده دارند. از اين روي جبهه اصلاحات براي انجام ماموريت ياد شده نياز به حضور در انتخابات و سپس ادعاي تقلب در آن را دارد و تحريم انتخابات با انجام ماموريت مورد اشاره همخواني ندارد.6به نظر مي رسد- و براي آن شواهدي در دست است- كه اعلام تحريم انتخابات از يكسو و اعلام حضور در انتخابات از سوي ديگر، ترفندي دوسويه براي عبور از بن بست ياد شده است. در اظهارنظر برخي از مدعيان اصلاحات- تاكيد مي شود كه فقط برخي از آنها- درباره شركت و حضور خود در انتخابات دقت كنيد. اين عده به گونه اي هماهنگ ضمن تاكيد بر وابستگي خود به جبهه اصلاحات، تصميم شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات مبني بر شركت نكردن در انتخابات را رد مي كنند! در اين باره گفتني هاي ديگري است كه به بعد موكول مي كنيم و در پايان تنها اين نكته را گفتني مي دانيم كه برخي از عوامل نشان دار فتنه براي انجام ماموريت يادشده و هماهنگي با مديريت بيروني به آمريكا و چند پايتخت اروپايي از جمله لندن، پاريس و بروكسل اعزام شده اند. به عنوان مثال؛ در بروكسل پايتخت بلژيك تعداد بسيار اندكي از عناصر ضد انقلاب حضور دارند و ظاهرا اعزام آقاي رجبعلي مزروعي و اقامت وي در بروكسل قابل توجيه به نظر نمي رسد ولي بايد توجه داشت كه دفتر و پايگاه اصلي اتحاديه اروپا در بروكسل است و مزروعي اگرچه در ميان فتنه گران نيز به كم هوشي معروف است ولي در بروكسل فقط نقش رابط ميان اتحاديه اروپا و شوراي داخلي فتنه را برعهده دارد و موارد ديگري كه به آن خواهيم پرداخت."
در خاتمه اینکه با توجه به تغییر  وتحولات منطقه که مبارزه با دیکتاتوری اصل قیام ها ومبارزات بوده است . همینطور با توجه به اینکه بد ترین نوع دیکتاتوری که زیر پرده ی دین است 33 سال که در ایران ادامه داشته است و هرروز که از عمر ننگین آن سپری شده است درنده وضد انسانی ومنقبض  و سرکوبگرانه تر شده است. چونکه دین راا بزار قدرت و ثروت واهرم توجیه همه اعمال جنایتکارانه ی ضد انسانی و غارتگرانه شده است . بطوریکه اکنون آنانی که سالیان سال در قدرت شریک بودند وجزو پیروان خمینی شیاد می باشند .نه تحمل نمی شوند ، بلکه مورد تهدید و اتهام واقع می شود . برای اینکه  جرم سنگین ونا بخشودنی شان اتهام نا چسب  اصطلاح اصلاح طلبی بود که برای جدا کردن خرج شان آن را بر گزیدند .چون تصور می کردند با این عنوان هم می توانند صورت مسأله را پاک کنند و کارنامه ی جنایات گذشته ی سران رژیم ضد بشری همچون جنگ 8 ساله که 7 سال با اصرار ادامه داشت و یک سند جنایت جنگی علیه ی بشریت می باشد  را پاک وبه فراموشی بسپارند . از طرف دیگر پرونده ی جنایات ضد انسانی اعدام های پس از 30 خرداد 60 به خصوص قتل عام زندانیان سیاسی تابستان 67 که یک سند انکار نا پذیر  جنایت علیه ی بشریت دیگر است به بایگانی سپرده شود . همچنین با زد وبند های پشت پرده با شیطان بزرگ و پیشبرد سیاست خائنانه ی مماشات گری با غرب نام اپوزیسیون اصلی توی لیست گروه و سازمان های تروریستی گذاشته می شود .در ادامه ی آن با برپایی کنفرانس برلین فضا بر مخالفین بر انداز تنگ وتنگ تر می شود و دامنه ی اختلاف میان اپوزیسیون گسترش می یابد و با نفوذ عوامل اعزامی از ایران به خارج فرصت داده نمی شود که اپوزیسیون برون مرز  یکپارچه و هم صدا شود ونقش معادل اپوزیسیون زمان شاه را اجرا کنند و بتوانند پیام کار ساز ومکمل تشویق وترغیب تحرکات  اعتراضی داخل کشور بدهند. بنابراین از سوی دیگر ادعا می کردند که هرگز فضا به قبل از دوم خرداد 76 باز نمی گردد .اما با وجود اینکه می دانستند که رژیم فاشیستی مذهبی اصلاح نا پذیر می باشد .چونکه با وجود ولی وقیح منفور ونا مشروع همکاره بدون پاسخگو و نقش پاسداران کودتا گر  این رژیم غیر متعارف  همراه با اقدامات غیر قابل قابل پیش بینی نمی تواند اصلاح پذیر باشد . آنگونه که خاتمی  اعتراف نمود ماا ز نظر کمیتی 70% هستیم ولی اهرم های قدرت در اختیار همان 30% اقلیت است . مهمتر اینکه وی پس از 8 سال دوران ریاست جمهوری خود  اعتراف  نمود که نقشی به جز تدارکاتچی نداشته است . اکنون با وجود اینکه تجربه ی کودتای 22 خرداد 88  و اقدامات پس از آن برای مدعیان اصلاح طلبان دسترس می باشد . به ویژه اینکه 10 ماه است که رهبران مدعی اصلاح طلب در حصر خانگی بسر می برند . بدتر اینکه کیفرخواستی که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در این یادداشت روز برای اینان تهیه و تنظیم نموده واحکام محکومیت سنگین هم  برای شان صادر کرده است . به خصوص اینکه عدم مشروعیت رژیم ضد بشری فاشیستی مذهبی در همان تظاهرات ضد حکومتی 88فاش شد که معترضان  فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح سر می دادند. پس اگر مدعیان اصلاح طلبان راست می گویند که اصلاح طلب هستند و پای بند آزادی ودمکراسی وتکثر گرایی و چند صدایی هستند وفرق با حاکمان دیکتاتوری دارند .نه اینکه نمی بایست در شوی کمدی بازار مکاره شرکت کنند و خاک بر توی چشمان ناراضیان بپاشند که اکثریت جامعه هستند . بلکه باید آشکارا بیان نفی حضور کنند  و، به وضوع اعلام کنند که خواهان تغییرات دمکراتیک وجدایی دین از حکومت هستند . در غیر اینصورت جز دلالان چانه زن برای سهم خواهی بهراندازه و عوامفریبی ودغلکاری کردن هیچ فرقی با باندهای مافیایی کودتایی حاکم ندارند.
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان 2 شنبه 28 آذر ماه سال 1390
اين ادعا و آن مأموريت ! (يادداشت روز)