دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 9 آذر ماه سال 1390

نقد و بررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " عادت مي كنيد ! "

"فراموش نشود که موضوع کلیدی دست آویز ساختن هر موضوع همچون جنگ خانمان سوز و اشغال سفارت آمریکا ودفاع از اهداف نظامی هسته ای ومداخله گری در امور داخلی عراق وحضور در سوریه و دفاع از بشار اسد یا قیام های منطقه می تواند تبدیل بهانه ی مناسب برای مانور تبلیغاتی تکراری شود تا با سر کار گذاشتن مردم ومنحرف کردن اذهان عمومی اجازه داده نشود تا متمرکز برروی بحران و ضعف و نا توانی حاکمان شوند ومانع از ایجاد اتحاد بین شان برای اقدام منسنجم علیه رژیم فاشیستی مذهبی گردد"

مگر امکان دارد رژیم دین فروش و عوامفریب که فرصت طلبانه وموج سوارانه در یک شرایط بحرانی بقدرت خزیده است و با جنگ افروزی و بحران آفرینی و سرکوب و سانسور داخلی و سیاست صدور تروریسم و بحران وارتجاع به برون مرز که مکمل آن سیاست مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه و به ویژه کشور های همسایه بوده است . اینگونه توانسته اهداف پلیدش از جمله تلاش برای دست یابی به سلاح هسته ای را دنبال و با بحران آفرینی به بقای ننگین خود ادامه دهد. آیا می تواند در شرایطی که در بن بست گیر افتاده و در بحران داخلی وبیرونی محاط شده است . به خصوص اینکه برای بحران لا علاج هسته ای نه همچون گذشته امکان پیش برد سیاست وقت کشی وجود ندارد و نه اینکه سیاست گروگان گیری برای باج گیری هسته ای دیگر کار برد ندارد ، بلکه طرح سازماندهی شده ی تهاجم به سفارت انگلیس در تهران که هدف تلاش مذبوحانه برای منحرف کردن اذهان عمومی از مسایل مهم اختلاس 3 هزار میلیارد تومان بانکی و انفجاران انبار مهمات موشکی در پادگان مدرس کرج و انبار مهمات هسته ای پادگان نظامی پاسداران در اصفهان به ویژه اینکه نیاز شدید به ایجادحاشیه امنیتی برای بحران پروژه ی هسته ای می باشد . بنابراین می بایست حرکتی می شد تا وموجب جنب وجوش وتحرکات ضد آمریکایی و انگلیسی و اسراییلی در منطقه شود ومکمل ادعای پوشالی رهبر جنبش بیداری منطقه از سوی ولی وقیح منفور ونا مشروع گردد . همچنین چاشنی ادعای این رهبر پوشالی شود که قبلاً مدعی شده بود ادامه ی بهار عرب نه به سوریه و عراق و ایران که بزودی به خیابان های کشورهای اروپایی و وال اسریت در آمریکا خواهد رسید . ولی بر خلاف تصور سازمان به معجزه نشد ، بلکه تبدیل به امام زاده جرجر شد. طوری که به جای شفا و وصله وپینه کردن هم کور نموده و هم پالان پوسیده را جر بیشتری داده است.ولی قلم زن عضو حزب الله و سایت رجا نیوز و خبر گزاری دروغ پرداز پاسداران فارس و یادداشت روز نویس دروغ نامه ی کیهان مثل همیشه شیپور را از در گشادش نواخته است و با رله کردن نوشته و گفتار های یکنواخت گزینه برداری شده ی گذشته علیه ی آمریکا و اسراییل و نشخوار کردنش از بن بست آمریکا و خسارات اسراییل از بهار عرب در منطقه داد سخن رانده است تا که در پایان بتواند نتیجه گیری کند که موضوع مجموعه ی فشارهایی بر رژیم فاشیستی مذهبی اعمال می شود . باید از عاملان فشار پرسش كردآيا اینگونه فشار آوردن بر روی رژیم بربرمنش وتاریک اندیش حاکم بر ايران مي تواند موجب کاهش حجم مشكلات ژئوپلتيكي و امنيتي اسراييل و آمريكا در منطقه شود کهروز به روز در حال بيشتر شدن است؟جالب است که مدعی قلم بر دست با فراموش کرده است که چند روز پیش محمد البرادعی متهم به آموزش دیده صهیونیست ها شد. همینطوراخوان المسلمین نه ضد اسراییل است ونه آمریکا مخالف قدرت گیری شان در مصر می باشد . اما همچون شادی ماه عسل کوتاه مدت ناشی از پیروزی اسلام گرایان در ترکیه که حزب توسعه وعدالت ترکیه فرقی با اخوان المسلمین مصر ندارد. در صورتی که اکنون نخست وزیر ترکیه هم متهم به اسراییلی شده است . اما وی با آویزان شدن به پيروزي اخوان المسلمين در انتخابات مصر مدعی شده که با این پیروزی بن بست آمریکا واسراییل در منطقه به اوج خواهد رسيد. بالاخره در پایان با نادیده گرفتن شعار اسراییل نابود باید گردد، خطاب به نخست وزیر اسراییل نتانياهو گفته که وی مجبور است که این چنین به شنيدن صداي خميني شیاد از بيخ گوشش عادت كندکه فشار برروی رژیم فاشیستی مذهبی ايران تنها اين صدا را بلند تر خواهد كرد و بس:

"تلاش براي حداكثري كردن فشار بر ايران درست در شرايطي صورت مي گيرد كه فشار بر غرب در منطقه حداكثر شده است. عيني ترين ارزيابي ها درباره شرايط منطقه حاكي از آن است كه مجموعه تحولات در حال پيش روي به سمتي است كه آمريكايي ها آن را روي كار آمدن عناصر نامطلوب مي خوانند. درست كه آمريكا چند ماه است تلاش مي كند از طريق ارتباط گيري با انقلابيون منطقه، وادار كردن ديكتاتورها به اصلاحات صوري و خارج كردن فرايندهاي انقلابي از كف خيابان روند اين انقلاب ها را مديريت كند ولي نتيجه به هيچ وجه آن چيزي نيست كه آمريكايي ها مي خواستند. منطقه در حال اسلامي تر شدن است و كساني روي كار مي آيند كه خواهان جمع شدن همه بساط غرب -بساطي كه ظرف حدود يك قرن پهن شده- هستند.مهم ترين نگراني اسراييلي ها آن است كه ديكتاتورهاي منطقه كه به مدت چند دهه به مثابه سدي در مقابل خشم فزاينده و بي امان مردم منطقه عليه صهيونيسم عمل مي كردند، اكنون ديگر از بين رفته اند. مهم ترين سوال براي امنيت رژيم جعلي اسراييل اين است كه از اين به بعد چه كسي اين نفرت تاريخي را مهار خواهد كرد؟ و اگر نتوان سدي بر سر راه اين خشم بي امان كشيد، آن وقت چه بر سر موجوديت رژيم نيمه جان صهيونيستي خواهد آمد؟پس از چند ماه مقاومت در مقابل اين تحليل ظاهرا دولت غاصب تل آويو خود به اين نتيجه رسيده است كه دوران بي بازگشتي از سقوط براي آن آغاز شده است. با اين صورت مسئله مي توان به سراغ موضوع تجميع فشارها بر ايران رفت و از عاقبت آن پرسش كرد. واقعا آيا فشار آوردن بر ايران مي تواند اين حجم از مشكلات ژئوپلتيكي و امنيتي براي اسراييل و آمريكا را كه روز به روز در حال بيشتر شدن است و با پيروزي اخوان المسلمين در انتخابات مصر به اوج خواهد رسيد، حل كند؟ واضح است كه كار از اين حرف ها گذشته است و آقاي نتانياهو مجبور است به شنيدن صداي امام خميني از بيخ گوشش عادت كند. فشار به ايران تنها اين صدا را بلند تر خواهد كرد و بس."

در خاتمه اینکه فراموش نشود که موضوع کلیدی دست آویز ساختن هر موضوع همچون جنگ خانمان سوز و اشغال سفارت آمریکا ودفاع از اهداف نظامی هسته ای ومداخله گری در امور داخلی عراق وحضور در سوریه و دفاع از بشار اسد یا قیام های منطقه می تواند تبدیل بهانه ی مناسب برای مانور تبلیغاتی تکراری شود تا با سر کار گذاشتن مردم ومنحرف کردن اذهان عمومی اجازه داده نشود تا متمرکز برروی بحران و ضعف و نا توانی حاکمان شوند ومانع از ایجاد اتحاد بین شان برای اقدام منسنجم علیه رژیم فاشیستی مذهبی گردد. برای همین پیوسته وارونه گویی می شود و از موضع ضعف قدرت نمایی می شود .حتی برای دفع خطر قیام عمومی دشمن ساختگی بیرونی مطرح می شود وبرای حاکم کردن فضای جنگ که همانا نعمت الهی می باشد که در اصل تحمیل کردن حکومت نظامی اعلام ناشده است تا که امکان سیاست خفقان وسانسور نها دینه شده عادی جلوه داده شود . مکمل چنین سیاستی برگزاری زنجیر وار مانور های نظامی و رزمایش انتظامی و همایش شبه نظامی همراه با آزمایش موشک های دور برد می باشد تا بستر ساز رجز خوانی وقدر قدرت نمایی پوشالی اش شود. در صورتی که رژیمی که مردمی می باشد .نیاز به اینگونه نمایش مانور های نظامی تبلیغاتی و پر هزینه ندارد. بلکه هزینه ها را صرف برنامه های رفاهی و اجتماعی وخدماتی و اشتغال کشور می کند . بعلاوه اگر چنانچه سیاست جنگ افروزانه وتجاوز گری ومداخله گرانه در امور داخلی کشور های دیگر نداشته باشد نیاز نیست که از برون مرز مورد تهدید واقع شود. مگر اینکه واقعیت غیر از آنچه بیان و ادعا می شود باشد . یعنی در دفاع از اهداف نظامی هسته ای همانگونه که تزپاسداران است می بایست حاشیه ی امنیتی این طرح گسترش یابد تا به جای درون خانه جنگیدن در برون از خانه در عراق و بحران و لبنان و سوریه ونوار غزه و عربستان ویمنو مصر جنگید.

هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/900909/2.htm#other201

دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 9 آذر ماه سال 1390

عادت مي كنيد ! (يادداشت روز)