دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه 17 آذر ماه سال 1390

نقد وبررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " گلوله طلايي مشقي از آب درآمد "
"برای مأموران قلم بر دست وارونه گوی مهم نیست تاکه بگویند فضای اجتماعی چرا بشدت انقباظی و اختناق آفرین شده است تا آنجایی که مجوز بر گزاری مراسم سلگرد 16 آذر در روز دانشجو به دانشجویان داده نمی شود؟ یا اینکه برای چه هر روز آمار بازداشت ها با ترفند واتهامات گوناگون گسترش می یابد؟ یا دلیل سرکوب وفشار برروی زندانیان سیاسی وافزایش اعدام ها چیست؟ همچنین این چگونه رژیمی با ادعای داشتن پایگاه مردمی است که حتی اجازه نمی دهد رهبران رقیب که جزو پیروان خمینی شیاد هستند و روزگاری هم بر مسند قدرت بودند . اما اکنون نه در مراسم تشریفاتی محرم در بیت رهبری حضور ندارند ، بلکه در حصر خانگی بسر می برند؟"

قلم زن رجا نیوز یادداشت روز نویس دروغ نامه ی کیهان پاسدار شریعتمداری برای اینکه ثابت کند که تهدید تحریم ها مقابل پروژه ی هسته ای نتیجه بخش نبوده است . از موضع گلوله بازیی ا همان تیله بازی دوران کودکی وارده شده است و اشاره به شلیک گلوله های نقره ای و طلایی تحریم ها کرده ونتیجه گرفته که چگونه گلوله های مشقی از آب در آمده اند. البته امکان ندارد که هرموضوعی مورد بحث وکنکاش واقع گردد یا هر مدل گلوله ای شلیک شود رقیب مغلوب فراموش شود . برای همین پیوسته یک بعد هدف اتخاذ موضع آمریکایی رقیب مغلوب مدعی اصلاح طلبان است که می بایست وابسته به آمریکا گردند تا بشود باپاک کردن صورت مسأله موضوع مورد نظر پیگیری شود . اما هدف این شگرد تبلیغاتی ضد آمریکایی و رقیب مغلوب که بیشتر پیامون کودتای 22 خرداد 88 وسلسله تظاهرات های ضد حکومتی در پی داشت . این است که نشان داده شودکه تظاهرات های ضد حکومتی 88 نه بدلیل نارضایتی عمومی و واکنش به کودتای 22 خرداد 88 بود ، بلکه تحریک تبلیغاتی از سوی آمریکا بود که از سوی رقیب مدعی اصلاح طلبان دنبال شد . البته آنسوی معادله زور زدن مردمی بودن رژیم فاشیستی مذهبی وحمایت بی چون وچرای شان از این رژیم بربر منش تاریک اندیش می باشد آنگونه که این حمایت موجب شده است همه تهدید وتحریم ها خنثی وبی اثر شود. به خصوص اینکه پشتوانه ای برای پیگیری اهداف نظامی هسته ای شده است .برای همین از گلوله های نقره ای و طلایی گفته است که تحریم ها ی غرب را به گلوله نقره ای تشبیه کرده که در دفاع از جنبش سبز مرده بود که پس از بقول وی فتنه ی 88 در دستور کار قرار گرفت که خنثی شد. و پیشنهاد گلوله طلایی تحریم نفتی هم از سوی اسراییل بود که اینهم منتهی به شکست شد . بهر حال پیرامون این دو گلوله ی نقره ای و طلایی و شکست آن این چنین قلم فرسایی ونقل قول و تحلیل داده است :

"اصطلاح گلوله نقره اي را نخستين بار روزنامه وال استريت ژورنال كه منافع دستي راستي ها را در آمريكا نمايندگي مي كند براي تحريم بنزين ايران به كار برد. تصور آمريكايي ها بويژه از سال 2009 (1388) به اين طرف اين بود كه تحريم صادرات بنزين به ايران تاثيري بسيار مخرب و جبران ناپذير بر فضاي داخلي ايران خواهد گذاشت و مي تواند ظرف مدتي كوتاه محيط داخلي ايران را چنان به هم بريزد كه ايران راهي جز واگذاري امتيازهاي اساسي درباره برنامه هسته اي و منطقه اي خود نداشته باشد. عمر اصطلاح گلوله طلايي اما كمي كوتاه تر است. اين اصطلاح را ابتدا اسراييلي ها وضع كردند و منظورشان هم اين بود كه گلوله طلايي توصيف كننده راهكاري است كه اگر غرب بتواند ريسك اجراي آن را بپذيرد بدون شك موفق به مهار ايران خواهد شد و ايران اساسا به لحاظ مولفه هاي قدرت ملي در موقعيتي نيست كه در مقابل آن مقاومت كند. از ديد صهيونيست ها اين راهكار تحريم خريد نفت و تحريم بانك مركزي ايران بود كه عملا -البته به عقيده آنها- مي توانست ايران را از كل نظام مالي جهاني حذف كرده و درآمدهاي آن را در حالي كه هزينه هاي داخلي اش به شدت رشد كرده، صفر كند.در اين باره كه هر يك از اين دو گزينه دقيقا شامل چه محتوايي است و تحت چه شرايطي بايد شليك شود، همواره بحث هايي دراز دامنه در محافل راهبردي غرب جريان داشته است. دو سوال در اين ميان از همه برجسته تر بوده است. اول، آيا اين گلوله ها همانقدر كه ادعا مي شوند موثر است؟ و دوم، وقت استفاده از آنها چه زماني است و چگونه مي توان مناسب ترين زمان را مشخص كرد؟"گلوله نقره اي يك سال پس از آغاز فتنه 88 در ايران شليك شد. در حدود اواخر بهار 1389 آمريكايي ها به اين نتيجه رسيدند كه به چند دليل بهتر است مجددا گزينه تحريم را كه با صدور آخرين قطعنامه در سال 2007 از دستور كار خارج و ناكارآمدي آن عيان شده بود، مجددا فعال كنند. اولا تحليل آمريكايي ها اين بود كه جريان فتنه در ايران در حال مردن است و تنها عاملي كه احتمال دارد بتواند جاني دوباره به آن بدهد ايجاد فشار اقتصادي به مردم است. ثانيا آمريكايي ها تصور مي كردند تحت تاثير وقايع سال 88 پيوند نظام و مردم در ايران سست شده و بنابراين، اين بار اگر مردم تحت فشار اقتصادي جدي قرار بگيرند، بلافاصله سطح حمايت خود را از سياست هاي راهبردي نظام مثلا در حوزه برنامه هسته اي كاهش خواهند داد. و ثالثا همانطور كه هيلاري كلينتون در سال 88 به صراحت گفت دولت آمريكا تصور مي كرد در اثر وقايع پس از انتخابات اجماع سياسي درون نخبگان و هيئت حاكمه در ايران ضربات اساسي خورده و اگر كشور با يك فشار واقعي از بيرون مواجه شود اختلافات درون نظام تا حد بي سابقه و شايد هم خرد كننده اي رشد خواهد كرد. ".

در صورتی که پس از قطعنامه شورای حکام و محکومیت نقض حقوق بشر مجمع عمومی سازمان ملل و ارسال پرونده ی طرح ترور سفیر عربستان در آمریکا به شورای امنیت سازمان موجب در دستور قرار گرفتن تحریم های بیشتری شد. طوریکه انگلیس بانک مرکزی را توی لیست تحریم گذاشت که واکنش تهاجم واشغال سفارت انگلیس در تهران را در پی داشت و تبدیل بمب انفجاری دیگری علیه ی رژیم غیر متعارف فاشیستی مذهبی ایران شد که نه موج محکومیت های کشورهای غربی حتی اعتراض روسیه وچین هم شامل شد که موجب تحریم های بیشتری شد که یک قلم لیست 180 نفری ونام شرکت ها را در بر می گیرد که پیشنهاد تحریم نفت مطرح شده است .ولی قلم بر دست وارونه گوی برای وارونه جلوه داشتن شرایط اینگونه ادعا کرده است :

"به نظر مي رسيد مشقي از آب درآمدن گلوله نقره اي، غربي ها را تاحدودي سر عقل آورده و دريافته اند كه تحريم ها حداكثر يك ابزار توليد فشار سمبليك است نه يك اهرم فشار واقعي؛ آن هم بر روي كشوري با ظرفيت ها و توانايي هاي ايران. به همين دليل بود كه از آن مقطع به بعد تنها كاري كه كردند افزودن گاه به گاه نام چند فرد و شركت ايراني به فهرست تحريم هايي بود كه نه ارزشي داشت و نه هرگز اجرا مي شد.وقوع انقلاب هاي اسلامي در منطقه و دچار شدن آمريكا و اسراييل به يك ضعف بي سابقه راهبردي به تبع آن، همچنين فشار اقتصادي و داخلي بر دولت آمريكا كه باعث شده چاره اي جز كاهش حضور مستقيم در منطقه نداشته باشند و روي كار آمدن پي در پي اسلامگرايان در كشورهاي مختلف خاورميانه كه ترجيع بند مواضع آنها ضرورت ايجاد جبهه مشترك عليه دشمن صهيونيستي است، ظاهرا آمريكايي ها را به اين نتيجه رسانده كه در حال باختن بازي استراتژيك به ايران هستند و احتمالا به همين دليل است كه گلوله طلايي در خشاب قرار داده شد. درست در همين نقطه، يعني نياز به امضاي رئيس جمهور و موافقت دولت آمريكا بود كه رازهاي مگو بر ملا شد و دولت آمريكا براي هماوردي با رقباي سياسي خود در سنا هم كه شده براي اولين بار مجبور شد سلسله استدلال هايي را مطرح كند كه ثابت مي كرد اساسا تحريم بانك مركزي ايران و همچنين تحريم خريد نفت امكان پذير نيست و به عبارت ديگر گلوله طلايي اصلا وجود خارجي ندارد تا نوبت به بحث درباره مشقي يا واقعي بودن آن برسد"

.جایی که عربستان تضمین داده است که سهمیه نفتی ایران را می تواند تأمین نماید .همچنین بدلیل فرسوده بودن تأسیسات صنعت نفت رژیم نه اینکه نمی تواند به اندازه سهمیه اش تولید وصادر کند ، بلکهه روز مقدار تولیدی اش کاهش می یابد آنچنانکه از رده دوم تولید کنندگان سازمان اوپک به جایگاه چهارم پس از عراق قرار گرفته است . مهمتر اینکه همه هست ونیست وبود ونبود رژیم فاشیستی مذهبی بستگی به تولید وفروش دریافت دلارهای نفتی دارد .ولی عضو حزب الله ویادداشت روز نویس دروغ نامه ی کیهان پاسدار سربازجو شریعتمداری برای خنثی کردن تحریم نفتی اینگونه از موضع خواب شتری و پنبه دانه لف لف خوری نعله وارونه زده واز جانشینی کشورهای شرق اروپا برای فروش نفت سخن گفته است :

"مهم تر از اين، دولت آمريكا مي گويد اگر غربي ها از ايران نفت نخرند بدون شك بازار با كمبود فاحش عرضه روبرو شده و در نتيجه قيمت نفت تا حد غير قابل پيش بيني -در بهترين تخمين ها به اندازه 200 دلار- رشد خواهد كرد. از طرف ديگر، از آنجا كه غرب فقط خريدار 18 درصد نفت ايران است، ايران قادر خواهد بود با افزايش ظرفيت صادراتي خود به شرق -جايي كه اعلام كرده به هيچ وجه حاضر به انصراف از خريد نفت ايران نيست- و در حالي كه قيمت نفت هم تقريبا دو برابر شده در آمدي بسيار بيشتر از وضعيت ماقبل تحريم به دست بياورد! نتيجه خوشمزه اين است كه اگر اروپايي ها خريد نفت ايران را تحريم كنند تنها اتفاقي كه رخ خواهد داد اين است كه ايران در آمد بيشتري كسب خواهد كرد و اين مستقيما ناقض استراتژي آمريكا در ضربه زدن به منابع در آمدي ايران است.به اين ترتيب، دولت آمريكا اكنون به صراحت اعتراف مي كند كه همه آن داستان پردازي ها درباره تحريم نفت و بانك مركزي ايران بلوف هايي بي ارزش بوده است كه غرب جرئت نزديك شدن به آن را هم ندارد"

در خاتمه اینکه البته برای مأموران قلم بر دست وارونه گوی مهم نیست تاکه بگویند فضای اجتماعی چرا بشدت انقباظی و اختناق آفرین شده است تا آنجایی که مجوز بر گزاری مراسم سلگرد 16 آذر در روز دانشجو به دانشجویان داده نمی شود؟ یا اینکه برای چه هر روز آمار بازداشت ها با ترفند واتهامات گوناگون گسترش می یابد؟ یا دلیل سرکوب وفشار برروی زندانیان سیاسی وافزایش اعدام ها چیست؟ همچنین این چگونه رژیمی با ادعای داشتن پایگاه مردمی است که حتی اجازه نمی دهد رهبران رقیب که جزو پیروان خمینی شیاد هستند و روزگاری هم بر مسند قدرت بودند . اما اکنون نه در مراسم تشریفاتی محرم در بیت رهبری حضور ندارند ، بلکه در حصر خانگی بسر می برند؟ بنابراین چگونه این رژیم غیر متعارف و و ارونه ی قرون وسطایی با ادعای دروغ و پوشالی تبلیغاتی می تواند دارای پایگاه اجتماعی باشد در صورتیکه وضعیت اقتصادی اش داغان و ورشکسته است . رشد واردات نسبت به صادرات آنگونه شتاب گرفته است که گفته می شود در دو سال دیگر کاشی کاری اصفهانی دیگر وجود ندارد حال بماند که قرآن و سنگ قبر هم وارد می شود. از طرف دیگر نه اینکه روند نرخ رشد تورم وگرانی لجام گسیخته همراه با رشد فقر بیکاری در حال افزایش است ، بلکه سبب تعطیل شدن کارخانه ها و واحدهای تولیدی و بیکار شدن کارگران شده است .ولی باز هم گفته می شود که تحریم های گلوله ای نقره ای و طلایی اثر ندارد . مهمتر اینکه غارتگری ناشی از جنگ قدرت و ثروت تبدیل به یک قلم 3 هزار میلیارد تومان اختلاس بانکی شده است در صورتیکه 80% جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی بسر می برند .آری چگونه چنین رژیم منقبض ومنزوی که فقط به اتکای نیروهای سرکوبگر اطلاعاتی و امنیتی ونظامی و شبه نظامی وکودتایی توانسته است به بقای ننگین خود ادامه دهد می تواند مردمی باشد؟

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/900917/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه 17 آذر ماه سال 1390

گلوله طلايي مشقي از آب درآمد (يادداشت روز)