روزی  نامه ی حکومتی شنبه 1 بهمن ماه سال 1390
نقد و بررسی : سرمقاله  روزی نامه ی حکومتی جمهوری " ياز ما به اخلاق نبوي "
"توصیه شده که می بایست  بداخلاقي‌ها یا جنگ قدرت وثروت وتهدید  وتوهین واتهام زدن بهم دیگر  از جامعه ريشه كن گردد. چون در غیر از اینصورت نا دیده گرفتن  ترفند این رهنمود وادامه ی جنگ قدرت وثروت که هرروز تند وتیز تر می شود محال است که رژیم نا متعارف ضد بشری  و قرون وسطایی به پایان رسیده دوام  بی آورد و از درون از هم نپاشد"
اعتراف آشکار سرمقاله نویس  به عدم رعایت اخلاق نبوی و اسلامی در رأس و بدنه ی رژیم فاشیستی مذهبی عوامفریب و دین فروش که 33 سال است دین را آنگونه تبدیل ابزار قدرت وسرکوب وسانسور وسانسور کرده است که حتی مقامات بالای حکومتی هم از ترکش اتهام وتهدید وتوهین های روز مره مصونیت ندارند . این اعتراف آشکار بمنزله ی فاش شدن  عدم مشروعیت حکومت فاشیستی مذهبی  با  دین ابزاری  شده  است که سرمقاله نویس این چنین نا خواسته بر پایان عمر ننگین این رژیم  بربرمنش ونامتعارف بااندیشه و تفکر بسیار  ارتجاعی ونا موزون با شرایط کنونی جهان  صحه گذاشته است"
"درباره نياز ما به اخلاق نبوي، شايد توضيحي لازم نباشد. زيرا رشد بداخلاقي در سطوح مديريتي و كارگزاران دولتي و سرايت آن به بخشي از جامعه كه خود را متولي اسلام و نظام مي‌داند و هركس را كه اراده كند مورد هجوم و پرخاش قرار مي‌دهد، چنان سريع و گسترده و نگران كننده است كه اگر هرچه سريع‌تر تحت كنترل در نيايد، خود را به عنوان اسلام مجسم در تاريخ انقلاب و نظام جمهوري اسلامي به ثبت خواهد رساند و در آن صورت امكان جداسازي آن از دين خدا و پاك و منزه دانستن اسلام از اين روش‌هاي خلاف براي هيچكس وجود نخواهد داشت"
بهرحال  سرمقاله نویس پس از نقل قول کردن از دوران حضرت محمد ودوران  امام حسن  ومقایسه کردن با شرایط موجود وعدم تطابق آن در خاتمه گفته است آنچه در قرآن در زمينه شدت عمل نشان دادن به پيامبر امر شده مربوط به كفار و منافقين است ونه نسبت به  مسلمانان.  در ادامه افزوده كه قرآن با صراحت، اين اصل عملي را اعلام مي‌كند كهمحمد، و كساني كه با او هستند، نسبت به كفار با شدت برخورد مي‌كنند ولي با همديگر مهربان هستند. البته شدت نسبت به كفار نيز مربوط به زماني است كه لازم باشد نه بطور مطلق یعنی اگر همچون حزب توده واکثریت با شد که از رژیم ضد بشری و قرون وسطایی دین فروش و عوامفریب حمایت کنند . نه اینکه نباید به اینان کاری داشت بلکه باید از اینان علیه ی مبارزه ی ضد امپریالیستی به شیوه ی خمینی شیاد  و سرکوب مخالفان کمک گرفت تا بتوان با شدت هرچه بیشتر مخالفان تسلیم نا پذیر همچون مجاهدین مبارزه کرد. اماسرمقاله نویس اذعان کرده  آنچه در جامعه جريان دارد، متأسفانه درست عكس آن چيزي است كه از قرآن كريم و اخلاق نبوي و سيره عملي پيشوايان معصوم دردست  می باشد .پس چون متوجه شده است که چون پس از 33 تق همه ی ادعاهای وارونه و عوامفریبی های دین فروشانه در آمده است . تعیین تکلیف کرده که امروز وظيفه ی قطعی وحتمي ما اين است  باید براي ترويج  ارتجاع حاکم که انقلاب نامیده شده  تلاش شود تا با روی اوری  به  عوام فریبی هرچه بیشتر زیر چتر  اخلاق نبوي امکان  بقای رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی  میسر شود . بنابراین توصیه کرده که می بایست  بداخلاقي‌ها یا جنگ قدرت وثروت وتهدید  وتوهین واتهام زدن بهم دیگر  از جامعه ريشه كن گردد. چون در غیر از اینصورت نا دیده گرفتن  ترفند این رهنمود وادامه ی جنگ قدرت وثروت که هرروز تند وتیز تر می شود محال است که رژیم نا متعارف ضد بشری  و قرون وسطایی به پایان رسیده دوام  بی آورد و از درون از هم نپاشد.
هوشنگ بهداد
روزی  نامه ی حکومتی شنبه 1 بهمن ماه سال 1390

نياز ما به اخلاق نبوي