روزی نامه ی حکومتی یکشنبه 30 بهمن ماه سال 1390
نقد و بررسی : روزی نامه ی حکومتی جمهوری "  آل خليفه، مهره‌هاي سوخته "
"اگر چنانچه  از بشار اسد حمایت نکنند و سقوط کند. شرایط تغییرات دمکراتیک در ایران شتاب می گیرد .چونکه پس از سقوط بشار اسد . به احتمال زیاد در ادامه ی سقوط بشار اسد سقوط نوری مالکی مزدور ودست نشانده اتفاق می افتد . از طرف دیگر تضعیف حزب الله لبنان وخلع سلاح شدنش پیآمدهای بعدی است . همچنین با سرعت حماس برای بقای خودش  از حاکمان ایران فاصله خواهند گرفت .در نهایت وقتی زیرآب سیاست صدور تروریسم و بحران وتروریسم به برون مرز ومداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه وهمسایه های رژیم فاشیستی مذهبی کودتا یی نا متعارف فلج و زده شد . این فلجی مکمل فشار تحریم نفتی می شود وکار آیی خودش را بطور کا مل از دست می دهد  .در نتیجه ضریب آسیب پذیری اش مقابل دشمن یا تهاجم نظامی وتوان بحران آفرینی ومنحرف کردن اذهان عمومی وقدرت سرکوب  وضرب وشتم  معترضان وناراضیان داخلی کاهش می یابد وشرایط برای قیام عمومی وعدم کنترل فضای انفجاری  وهمه گیر شدن تظاهرات  شرایط برای تغییرات دمکراتیک در ایران مساعد ومناسب خواهد شد."
چرا سرمقاله نویس به جای  اینکه دایه مهربان تر از مادر برای مردم بحرین شود و با جیغ وفغان گزارش وتحلیل از سرکوب معترضان بحرینی در 25 بهمن سال گرد قیام واغتشاش بحرین ارائه دهد .برای چه راه دور ر فته است و نگاهی به ملاء پیرامون خودش نینداخته که به بیند چه خبر است و در چنین روزی  چرا فضای حکومت نظامی  تحمیل شده بود و آرایش  آماده باش جنگی نیروهای سرکوب گر در تهران تدارک دیده بودند؟ چرا در این مورد سخنی نگفته است که با وجود غلظت شدید پلیسی و امنیتی  ولی به مناسبت سال گرد تظاهرات 25 بهمن سال گذشته تجمعات اعتراضاتی وحتی با حالت سکوت  انجام شد؟ آنگونه که  گزارش شده است که بیش از 500 تظاهر کننده در چنین  روزی بازداشت شدند . همچنین چرا گفته نمی شود که یک سال از در حصر خانگی  کروبی و موسوی می گذرد؟سئوال است که چگونه رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی  نا متعارف که دست به سرکوب عریان می زند .می تواند همسو با معترضان مردم بحرینی و همگام و دلسوز ومدافع اهداف شان باشد . در صورتی که نیروهای اطلاعاتی و امنیتی سرکوبگر خودش  خیلی وحشیانه تر از نیروهای امنیتی ونظامی بحرینی ضرب  و شتم و قلع وقمع در ایران می کنند.همینطور چرا نگفته است که این شعار  "الشعب يريد اسقاط النظام" از سوی مردم  معترض سوریه هم سر داده می شود . برای چه سرمقاله نویس طلبکار  تبعیض قایل شده است؟ بعلاوه برای چه هر گز نه به تظاهرات  مردم در سوریه اشاره نمی کند و همچون بحرین ویمن و مصر و....  تحلیل انتقادی نمی دهد ، بلکه پیوسته و ارونه  ی آن ادعا می کند  و معترضان سوری  همچون معترضان ایرانی  متهم به آلت  دست  دشمن بیگانه  می شوند. مشابه تحلیلی که به حساب خودش این چنین از سال گرد قیام مردم بحرین داده است"
"از 25 بهمن، كه سالروز قيام مردم بحرين عليه آل خليفه بود، تا ديروز مردم يكسره در شهرها و روستاها با فرياد مرگ بر آل خليفه و شعار اساسي "الشعب يريد اسقاط النظام" كه به يك شعار عمومي در كليه كشورهاي عربي و شمال آفريقا تبديل شده، درحال تظاهرات بودند و از وضعيت موجود چنين بر مي‌آيد كه اين تظاهرات همچنان ادامه خواهد يافت و پاياني براي آن متصور نيست. هيچيك از ناظران سياسي منطقه و حتي جهان، از شرايط بحرين چنين تصويري در اختيار نداشتند كه در اين جزيره كم جمعيت با توجه به شرايط امنيتي سختي كه توسط آل خليفه بر آن حاكم بود، مردم بتوانند يكسال به تظاهرات و تجمعات ادامه دهند و قيام 25 بهمن سال 89 مردم بحرين به يك قيام طولاني مدت و مستمر تبديل شود. اكنون كه مردم بحرين، يكساله شدن انقلاب خود را گرامي مي‌دارند و به همين مناسبت، يك هفته است بطور مستمر در صحنه حاضر مي‌شوند و زير شديدترين ضربات و حملات دژخيمان آل خليفه و آل سعود به قيام خود ادامه مي‌دهند، اين مقاومت تاريخي شگفتي ناظران سياسي جهان و منطقه را برانگيخته استآنچه به اين موضوع اهميت بيشتري مي‌دهد اينست كه آل خليفه از همان روزهاي اول، در برابر مقاومت مردم بحرين احساس كمبود كرد و از آل سعود درخواست كمك كرد و شاه عبدالله نيز ارتش خود را مأمور سركوب مردم بحرين نمود و اين دو نيروي سركوبگر با تمام امكانات و تجهيزات به مقابله با مردم بي‌سلاح رفتند و با بي‌رحمي و قساوت تمام به قتل و بازداشت و شكنجه آنان پرداختند ولي نتوانستند كاري از پيش ببرند. اكنون كه قيام مردم بحرين يكساله شده و آل سعود و آل خليفه از پايان دادن به اين نهضت مردمي احساس عجز مي‌كنند، مي‌توان به عمق واقعه‌اي كه در بحرين مي‌گذرد پي برد و به اين نتيجه رسيد كه اين قيام تا رسيدن به نتيجه نهائي يعني سقوط آل خليفه ادامه خواهد يافت"
 انگاری که در ایران نیروهای سرکوبگر اطلاعاتی وامنیتی وبسیجی و پاسداران ولباس شخصی های دژخیم به تظاهر کنندگان ایرانی شیرینی ونقل می دهند  و با گل  ازشان استقبال می کنند وگلاب بر سر و روی شان می پاشند و وی فکر می کند که مردم معترض وناراضی ایران که فریاد مرگ بر دیکتاتور و علی خائنه ای سر دادند. صحنه های جنایت آمیز خیابانی قتل ندا آقا سلطان و زیر کردن با خود روی پلیس یک معترض دیگر واز روی پل  عابربر زمین انداختن  یک تظاهر کننده ی دیگر و ربون ترانه موسوی و تجاوز کردن وجسدش سوزاندن. یا اینکه اجساد جانبا ختگانی که تحویل خانواده های شان  داده نشد از خاطره ها محوشده است . مهمتر اینکه مگر جنایت علیه ی بشریت بازداشتگاه کهریزک فراموش شده است؟ یا اینکه مگر محکومیت جهانی نقض مستمر حقوق بشر در ایران از از یاد رفته است؟.ولی سرمقاله نویس با نادیده گرفتن عمدی  این واقعیت ها و وارونه ها جلوه دادنش با شیوه ی تصویر مار کشیدن ومار قالب کردن از موضع فراقکنی از تظاهرات وشعار های مردم بحرین وواکنش آل خلیفه ونیروهای سرکوبگرش گزارش داده  واز حضور پررنگ زنان در تظاهرات سخن گفته است . بهرحال سرمقاله نویس از موضع دیگ به دیگ گفتن رویت سیاه بدون آنکه خودش کلامی از نقض حقوق بشر روزانه در سوریه بگوید. ولی غرب به خصوص آمریکا وانگلیس و فرانسه را  اینگونه متهم کرده است که در سوریه خواهان رفتن بشار اسد هستند .ولی در مورد بحرین سکوت کرده وچشمان شان را برروی واقعیت بسته اند:
"پناه بردن آل خليفه به استفاده از انواع سلاح‌ها و حمله بي‌رحمانه به زنان و حتي به آتش كشيدن خانه‌هاي مردم، نشان‌دهنده استيصال آل خليفه و آل سعود است. اخباري كه ديروز از بحرين رسيده حاكي از اينست كه مأموران آل خليفه براي سركوب مردم از گاز اشك آور، گاز فلفل، بمب‌هاي صوتي و ماشين‌هاي آب پاش استفاده كرده‌اند و افراد زيادي را بازداشت كرده و دور از چشم خبرنگاران، آنها را به بي‌رحمانه‌ترين شكل شكنجه كرده‌اند. آنها حتي يك زن آمريكائي و يك زن انگليسي، كه به همراه زنان بحريني درحال تظاهرات بودند، را دستگير كرده و به نقطه نامعلومي بردند. نكته قابل توجه در مورد حضور زنان در نهضت اسلامي بحرين اينست كه بسياري از آنان در سنين جواني و نوجواني قرار دارند بطوري كه در ميان زندانياني كه ديروز بعد از گذراندن دوران محكوميت ششماهه آزاد شده‌اند 12 دختر و زن وجود دارند كه سه تن از آنها كمتر از 18 سال دارند. اين واقعيت‌ها نشان مي‌دهند نهضت اسلامي بحرين، بدنه‌اي جوان دارد و به همين دليل سركوب شدني نيست و بر رژيم آل خليفه غلبه خواهد كرد. آمريكا، انگليس و فرانسه با چنين ادعائي، از يك طرف در سوريه خواستار سقوط بشار اسد هستند ولي در بحرين و عربستان و اردن و يمن از ديكتاتورها حمايت مي‌كنند. دولت‌هاي غربي، در برابر جنايات مستمر آل خليفه و آل سعود، نه تنها سكوت كرده‌اند بلكه در زمينه‌هاي مختلف سياسي، تبليغاتي و نظامي از آنها حمايت مي‌كنند و از كنار حقوق پايمال شده مردم اين كشورها بي‌تفاوت مي‌گذرند. در اين ميان، پرونده دولت انگليس به خاطر فروش ميلياردي سلاح به آل خليفه كه در طول يكسال اخير دو بار و هر بار بيش از دو ميليارد پوند بوده سنگين‌تر از ساير دولت‌هاي غربي استدولت‌هاي غربي با سياست‌هاي دوگانه خود در قبال قيام‌هاي مردمي جهان عرب، بيش از گذشته رسوا شده‌اند و بيداري اسلامي در جهان عرب، بيش از گذشته نقاب از چهره پرنفاق سران كشورهاي اروپائي و آمريكا برداشته است."
در خاتمه اینکه سرمقاله نویس آشکارا لو داده است که دفاع کردن از ملت بحرین واشک تمساح برای شان ریختن و انگلیس وفرانسه و  آمریکا و عربستان وآل خلیفه را متهم ومحکوم کردن که چرا بطور تناقض آمیز بر خورد می کنند . صرفاً یک بهانه وتاکتیک تبلیغاتی وعقده گشایی است. زیرا که هدف انتقام گرفتن و  تلافی کردن تحریم ها و فشار هسته ای وایجاد محدودیت برای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد .از طرف دیگر  هدف بعدی دفاع  کردن از رئیس جمهور جنایتکار و خونریز بشار اسد رئیس جمهور سوریه می باشد . برای اینکه جزو هم پیمان اصلی حاکمان ایران در منطقه است . برای همین 15 هزار نیروی کار کشته ی تروریست و آدمکش و شکنجه گر  سپاه قدس به سوریه اعزام شدند تا مشابه ی جنایاتی که پس از اشغال نظامی عراق مرتکب شدند و این کشور را ناامن وبی ثبات وبا تلاق کرده اند . همچنین تبدیل به حیاط خلوت حاکمان تهران وسرپل یا کانون صدور تروریسم و ارتجاع وبحران به منطقه اش کرده اند . شبیه همین مأموریت و سیاست را در سوریه علیه ی معترضان وناراضیان ومخالفان رئیس جمهور بشار اسد اجر نمایند . برای اینکه اگر چنانچه  از بشار اسد حمایت نکنند و سقوط کند. شرایط تغییرات دمکراتیک در ایران شتاب می گیرد .چونکه پس از سقوط بشار اسد . به احتمال زیاد در ادامه ی سقوط بشار اسد سقوط نوری مالکی مزدور ودست نشانده اتفاق می افتد . از طرف دیگر تضعیف حزب الله لبنان وخلع سلاح شدنش پیآمدهای بعدی است . همچنین با سرعت حماس برای بقای خودش  از حاکمان ایران فاصله خواهند گرفت .در نهایت وقتی زیرآب سیاست صدور تروریسم و بحران وتروریسم به برون مرز ومداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه وهمسایه های رژیم فاشیستی مذهبی کودتا یی نا متعارف فلج و زده شد . این فلجی مکمل فشار تحریم نفتی می شود وکار آیی خودش را بطور کا مل از دست می دهد  .در نتیجه ضریب آسیب پذیری اش مقابل دشمن یا تهاجم نظامی وتوان بحران آفرینی ومنحرف کردن اذهان عمومی وقدرت سرکوب  وضرب وشتم  معترضان وناراضیان داخلی کاهش می یابد وشرایط برای قیام عمومی وعدم کنترل فضای انفجاری  وهمه گیر شدن تظاهرات  شرایط برای تغییرات دمکراتیک در ایران مساعد ومناسب خواهد شد.
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی یکشنبه 30 بهمن ماه سال 1390
آل خليفه، مهره‌هاي سوخته