روزی نامه ی حکومتی  جمهوری اسلامی  2 شنبه  1 خرداد ماه سال 1391
نقد وبررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری " خطر توقع غيرمنطقي از مذاكرات بغداد "
"هرگاه سرمقاله نویس  مجبور می شود به مسایل داخلی به پردازد که معمولا از موضع انتقادی  می باشد. زیرا که مخاطبانش دولت ساده زیست وعدالت محور و پاک ترین دولت تاریخ و رئیس جمهور می باشد . ازجمله در همین مقاله که از جنگ روانی شروع و به  مذاکره ی هسته ای ر سیده و در نهایت  ربط به  تحریم ها داده است  نه اینگونه انتقاد کردن ها  ی وی  در راستای مطالبات  مردم ومنافع ملی کشور نمی باشد ، بلکه در ادامه ی  اختلاف و رقابت وجنگ قدرت و ثروت باند های مافیایی در گیر جنگ قدرت و ثروت می باشد .چونکه این قلم زن گرایش به رفسنجانی دارد . بنابراین نه از انتقادات دولت و رئیس جمهور نسبت به رفسنجانی حمایت نمی کند ، بلکه بطورمستقیم یا غیر مستقیم  به نیابت از رفسنجانی ا نتقاد شدید به این سیاست می کند .  ناگفته نماند که صد البته که از اهداف  نظامی هسته ای سفت و سخت پشتیبانی ودفاع می کند"
 سرمقاله نویس  به  ويژگي‌ها و تأثيرپذيري ناشی  از عوامل رواني اشاره کرده است و تأکید کرده که  عوامل رواني بيش از هر عامل ديگري بر روح و ذهن و رفتار ملت‌ها تأثير مي‌گذارد و افزوده  همين تأثيرپذيري، برنامه‌ريزي براي جوامع را با پيچيدگي‌هاي فراواني مواجه مي‌سازد  واعتراف کرده  که جامعه ی ایرانی هم از اين قاعده مستثني نيست. به ویژه اینکه اذعان نموده  تأثيرگذاري بر افكار عمومي در ايران در برابر انتظارات ايجاد شده سهل‌الوصول است . البته سرمقاله نویس  فاکتور گرفته است تا که بگوید چگونه بطور مستقیم  خمینی شیاد وجانشین و پیروان نزدیک ودست اندر کاران قدرت  از همین تبلیغات روانی استفاده کرده اند . آنگونه  که اینان جزو  سوء استفاده کنندگان عوامل روانی وحتی جنگ تبلیغات روانی بوده  و هستند. برای اینکه برای پیشبرد اهداف پلیدشان از دین ابزاری شده بهره ها برده اند . طوریکه بدون تهیه وتنظیم و تصویب  قانون اساسی د ر یک همه پرسی آری و یانه و  یک فضای احساسی مبهم ومشکوک اهداف خبیثانه ی  پشت پرده تصویب وتحمیلشد .چون که از دین ابزار قدرت و ثروت در نوع حکومت فاشیستی مذهبی  استفاده شد و  از همان ابتدای شکل گیری رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی آنچنان دین ابزاری مورد سوء استفاده واقع  شده است که جنگ خانمان بر اندازانه ی 8 ساله  ایران  وعراق موهبت الهی نامیده شد . البته برای  خمینی شیاد و حاکمان وپاسداران جنگ افروز  جنگ نعمت الهی شد و نه برای ملت ایران به خصوص دانش آموزان که از سوی سازمان بسیج زائده ی پاسداران از پشت میز مدارس ربوده وعازم جبهه های جنگ ضدملی وضد میهنی می شدند تاسپس با سر کشیدن شربت شهادت در ایستگاه های صلواتی پشت جبهه ها و بر گردن آویزان داشتن کلید های بهشت  پلاستکی ساخت تایوان الله اکبرگویان بر روی مین میادین جنگ بشتابند تا راهی بهشت گردند و به یکبار مصرفان جنگ معروف شوند . جالب است که اکنون سرمقاله نویس اعتراف کرده است که از همان مشتقات اهداف دین ابزاری شده اهداف  هسته ای پیگیری می شود و تحریم ها وتورم وگرانی وفقر  و بیکاری و شکاف طبقاتی توجیه می گردد.  همینطور برای منحرف کردن اذهان عمومی  و توجیه مشروعیت دادن به پنهان کاری یاا ستتار اهداف نظامی هسته ای زمانی ائمه ی جماعات بسیج شدند تا روضه خوانی کنند که هر جوان یک بمب اتم می باشد ونیاز به بمب اتمی نمی باشد . ولی اکنون از سوی سرمقاله نویس  اذعان شده است که همه موضوع و مقولات ونیاز ومطالبات  مردم و  گرانی کالاها  مرتبط به تحریم ها می باشد .در صورتی که قبلاً هوار زده می شد که تحریم ها بی تأثیر است . اما حال این چنین  جنگ روانی تبلیغاتی مرتبط به پروژه ی هسته ای  ومذاکره ی هسته ای بغداد شده که مورد انتقاد واقع شده است .چون مدعیست شیوه ی تبلیغات روانی  پیروزی وشکست  مذاکره بغداد آثار تخریبی در بر دارد:
"عوامل رواني بيش از هر عامل ديگري بر روح و ذهن و رفتار ملت‌ها تأثير مي‌گذارد و همين تأثيرپذيري، برنامه‌ريزي براي جوامع را با پيچيدگي‌هاي فراواني مواجه مي‌سازدكشور ما نيز از اين قاعده مستثني نيست. تأثيرگذاري بر افكار عمومي در ايران آنچنان در برابر انتظارات ايجاد شده سهل‌الوصول است كه به راحتي مي‌توان با كمي ظرافت و درايت و گاه در جنبه منفي آن، شيطنت، موضوعي را براي جامعه به مهمترين و تعيين كننده‌ترين مسائل تبديل كرد. به همين موضوع مذاكرات هسته‌اي ايران و گروه 1+5 كه قرار است سوم خرداد ماه در بغداد برگزار شود، نگاه كنيد؛ عده‌اي از مدتها قبل تلاش كردند ريز و درشت زندگي، اقتصاد، سياست و حتي امور شخصي مردم ايران را تحت‌الشعاع اين مذاكرات قرار دهند تا جايي كه وقتي در بي‌ربط‌ترين موضوعات و حوزه‌ها هم از علت گراني ياركود قيمت‌ها و معاملات سئوال مي‌كني، پاسخ‌ها اشاره‌اي به نتايج مذاكرات پيش‌رو دارنداين پديده عجيب‌ كه اي‌بسا بتوان آن را "سندروم مذاكره" ناميد، در ا ثر همين جنگ رواني، به تمامي ابعاد و حوزه‌هاي زندگي اين روزها نفوذ كرده است؛ از پنچري تاير خودرو گرفته تا كرايه تاكسي و... همه توجيه تو را به مذاكرات بغداد جلب مي‌كنند. جالب اينجاست كه اگر نتواني ارتباط ميان افزايش كرايه تاكسي، كوچك‌تر شدن قرص نان تافتون، رنگ زدن ميله‌هاي خط ويژه اتوبوس، تاخير قطارهاي مترو، عدم پرداخت تسهيلات خودرو توسط شعبه بانك محل، باخت تيم‌هاي فوتبال و... را با مذاكرات بغداد كشف كني و احيانا جرأت پرسش از اين ارتباط و وابستگي به ظاهر واضح را به خودت بدهي، با نگاه‌هاي عاقل اندر سفيه مواجه مي‌شوي كه يعني واقعا ربط اين مسائل را با يكديگر نمي‌فهمي؟!! . در موضوع اين نوشته نيز نه تنها ماجرا از اين قاعده مستثني نيست بلكه به هيچ وجه از ميزان تأثيري كه نتايج مذاكرات ايران و گروه 1+5 بر سطح روابط سياسي و اقتصادي كشورمان با ساير كشورهاي جهان مي‌گذارد، غفلتي در ميان نيست بلكه سخن از ميزان اين تأثيرگذاري و سهمي است كه افكار عمومي براي اين رخداد در زندگي و معيشت خود تصور يا بهتراست بگوئيم توهم كرده‌اند. ديگر بار يادآور مي‌شويم، ترديدي وجود ندارد كه نتايج مذاكرات بر سهولت يا دشواري تبادلات ارزي و به تبع آن قيمت ارز در بازار، قيمت تمام شده كالاهاي وارداتي و به دنبال آن قيمت تمام شده محصولات توليد داخل، شاخص بورس، درآمدهاي ارزي و حتي‌اي بسا جاي ملك و ساختمان هم با چندين واسطه تأثيرگذار باشد. پس بيراه نيست كه در سطوح كلان اقتصادي و برنامه‌ريزي‌هاي ميان و بلند مدت، گزينه‌هاي مشروطي كه انواع احتمالات براي مذاكرات هسته‌اي در آن تمهيد شده باشد، انديشيده وپيش‌بيني شده اما نكته دغدغه‌آفرين اين است كه عده‌اي تلاش نمايند جامعه را تحت تأثير عوامل متعدد و مختلفي قرار دهند كه تمام شئون زندگي روزمره خود را به اين مذاكرات پيوند بزند و روابط اقتصادي بين آحاد حقيقي و حقوقي كشور نيز مشروط و متوقف اين رخداد شوددغدغه ديگر اين است كه وجود چنين اهرم فشاري بر افكار عمومي، در هر دو صورت موفقيت يا شكست مذاكرات به زيان جامعه ايران خواهد بود؛ چرا كه در صورت شكست احتمالي گفتگوها كه به دنبال زياده‌خواهي و تحليل‌هاي نادرست طرفهاي غربي و تأكيد ايران بر مواضع حق خود ممكن است اتفاق بيفتد، موج رواني منفي ايجاد شده، بسيار بيشتر از آنچه كه بايد بر اقتصاد كشور تأثير خواهد گذاشت. به عبارت ديگر حتي در صورت شكست مذاكرات شرايط براي اقتصاد ايران گرچه احتمالا قدري دشوار مي‌شود اما به هيچ وجه غيرقابل مديريت نخواهد بود چنانكه پيش از اين نيز در شرايط به مراتب دشوارتر، ايرانيان، درايت، مديريت و مقاومت خود را به اثبات رسانده‌اند ولي متأسفانه انتظارات رواني كه به اشتباه درجامعه براي نتايج مذاكرات تعريف و تصوير شده است، هزينه‌هاي كاذب و خارج از منطقي بر اقتصاد كشور تحميل خواهد كرداز سوي ديگر دميدن در آتش اين تصور نادرست كه علةالعلل تمامي مشكلات اقتصادي حال حاضر ايران، تحريم‌ها است و با موفقيت‌آميز بودن مذاكرات اين مشكلات برطرف مي‌شود، بزرگترين خطاي راهبردي حال حاضر خواهد بود چرا كه به اعتقاد ناظران و كارشناسان اقتصادي، ريشه بسياري از معضلات اقتصاد كشور، تصميمات و سياستهاي نادرست عملكرد نامطلوب و در برخي موارد نيز مشكلات ساختاري است. دراين شرايط، تحريم‌ها تنها مزيد بر علت است نه علةالعللبه اين ترتيب بيراه نيست اگر در تحليل شرايط نادرست حاكم بر جامعه در مورد مذاكرات هسته‌اي پيش‌رو كه بازي كردن با آتش است، اين احتمال را نيز از نظر دور نداريم كه مقصران اصلي و تصميم‌گيرندگاني كه با سياستهاي نادرست و رويكردها و عملكردهاي غلط طي ‌سال‌هاي اخير، مشكلات متعددي براي اقتصاد كشور پديد آورده‌اند، سعي دارند با بزرگنمايي تلويحي آثار تحريم‌ها بر اقتصاد كشور و ربط دادن تمامي مشكلات به تحريم‌ها، در واقع به افكار عمومي آدرس غلط بدهند تا ناكارآمدي‌هايشان پنهان بماند. اين در حالي است كه رهبر معظم انقلاب، دلسوزان نظام و كشور همواره بر اين واقعيت تأكيد داشته‌اند كه با وجود تمامي فشارهايي كه از ناحيه تحريم‌ها بر ا قتصاد كشور تحميل مي‌شود بايد در برابر آنها ايستادگي كنيم تا به حقوقمان دست يابيم. از سوي ديگر نيز كارشناسان متعهد همواره بر اين نكته اصرار داشته‌اند كه آثار سوءمديريت‌هاي دولتي بر اقتصاد كشور و فضاي كسب و كار به هيچ وجه كمتر از تحريم‌ها نيست تا جايي كه مي‌توان از اين روشهاي نادرست، به خود تحريمي تعبير كرد"
در خاتمه اینکه سرمقاله  نویس در هر فرصت کسب شده که  فارغ  از پیگیری سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز ومداخله گری در امورد اخلی کشور های منطقه به خصوص کشورهای همسایه باشد که از موضع ضد آمریکایی  واسراییلی و  حمایت تاکتیکی وتبلیغاتی از فلسطین  و مخالف رهبران کشور های عربی پیگیری می شود که رابطه ی خوبی با حاکمان ایران ندارند و انتقاد به سیاست مداخله گرایانه  اینان در امورد اخلی کشور های همسایه ومنطقه دارند .به ویژه اینکه  نه مدافع که  خواهان  بر کناری بشار اسد رئیس جمهور خونریز و جنایتکار سوریه می باشند . همچنین از اقدامات حزب الله لبنان وحماس هم که در خدمت حاکمان ایران هستند حمایت نمی کنند و هرگاه سرمقاله نویس  مجبور می شود به مسایل داخلی به پردازد که معمولا از موضع انتقادی  می باشد. زیرا که مخاطبانش دولت ساده زیست وعدالت محور و پاک ترین دولت تاریخ و رئیس جمهور می باشد . ازجمله در همین مقاله که از جنگ روانی شروع و به  مذاکره ی هسته ای ر سیده و در نهایت  ربط به  تحریم ها داده است  نه اینگونه انتقاد کردن ها  ی وی  در راستای مطالبات  مردم ومنافع ملی کشور نمی باشد ، بلکه در ادامه ی  اختلاف و رقابت وجنگ قدرت و ثروت باند های مافیایی در گیر جنگ قدرت و ثروت می باشد .چونکه این قلم زن گرایش به رفسنجانی دارد . بنابراین نه از انتقادات دولت و رئیس جمهور نسبت به رفسنجانی حمایت نمی کند ، بلکه بطورمستقیم یا غیر مستقیم  به نیابت از رفسنجانی ا نتقاد شدید به این سیاست می کند .  ناگفته نماند که صد البته که از اهداف  نظامی هسته ای سفت و سخت پشتیبانی ودفاع می کند.
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی  جمهوری اسلامی  2 شنبه  1 خرداد ماه سال 1391
خطر توقع غيرمنطقي از مذاكرات بغداد