"با این وجودپاسدار شریعتمداری  برخلاف گذشته که همچون رهبرش تأکید می کرد که تحریم ها نه اثر ندارد که موجب رشد اقتصادی ونو آوری شکوفایی وخود کفایی اقتصادی و پیشر فت وترقی علوم وفون وتکنیک های بی مانند شده است واصرار می شد که  تحریم ها ربطی هم به تورم وگرانی ندارد . اما اکنون اعتراف کرده است که هدف نفی کردن اثر تحریم ها آدرس غلط دادن ومنحرف کردن اذهان عمومی در بستر  تقویت اختناق ومانع شدن از تجمعات اعتراضی  ودفاع از غنی سازی اورانیوم بوده است . برای همین چون خر فهم شده که  سیاست آدرس غلط دادن  نه جواب ندارد ، بلکه بر ضد خودش تبدیل شده است .چون ضریب رشد تورم و گرانی لجام گسیخته آنقدر شتاب گرفته وچشم گیر شده است که نه انکار نیست ونه مهار کردنی می باشد برای همین پذیرفته است که تحریم ها در پیدایش پدیده گرانی اثر دارد. ولی  افزوده بیش از این اثر غارتگری ها ی بی حد وحصر جریان مرموز دو سویه  می باشد که یک سوی آن درون  دولت است که متهم به جریان انحرافی درون دولت است  و نقش کلیدی در این مورد دارد و سوی دیگرش که رقیب منتقد یا جریان متهم به فتنه می باشد که همسو با دشمن بیگانه می باشد."
حاکمان رژیم ضد بشری و قرون وسطایی  و کودتایی نا متعارف که 33 سال پیس در یک فضای انقلابی و بحرانی  آفرینی بقدرت خزیدند و با  جنگ افروزی و بحران  به بقای ننگین شان ادامه دادند . در همان اوایل انقلاب  خمینی شیاد  با ترفند عوامفریبی و صد در صد آدرس غلط دادن ومنحرف کردن اذهان عمومی وقول ها وارونه وعامه پسند دادن توانست فرصت طلبانه مسیر انقلاب را منحرف وبه نفع خودش و عوامل و انصارش مصادره کند . اما چون زمان زیادی از قول هایی که زیر درخت سیب در پاریس داده بود تا زمان قبضه ی کامل قدرت نیاز به محلل داشت . برای همین چند ماهی دولت موقت مهندس بازرگان  تحمل شد. ولی چون احساس کرد که  بمرور دارد توهمات  مردم خوشباور و ساده اندیش بر طرف می شود و ماهیت شیطان صفتی وشیادگری ودروغگوو فریبکار بودن خمینی شیاد آشکار می شود .زیرا عملکرد ش با وعده های داده شده اش نه همخوانی نداشت  که وارونه  بود . طوریکه دچار  شدید ریزش  نیرو  وجذب نیروهای انقلابی به خصوص مجاهدین می شد . برای اینکه  هرچه زمان سپری می شد . بیشت  پیآمدهای  آدرس غلط دادنش بر روی  خود آوار می شد .برای همین توطئه  تهاجم واشغال سفارت آمریکا در تهران طراحی واجرا شد و زیر چتر مبارزه با آمریکا یا شیطان بزرگ تبدیل به تیغه گیوتین شد و علیه ی سازمان های انقلابی و نیرو  های سیاسی ودگر اندیشان منتقد بکار گرفته شد. سپس  یورش سراسری خونین به دانشگاه ها وبه خاک وخون کشیدن وتعطیل کردنش برای 3 سال در دستور کار خمینی شیاد وبنی صدر قرار گرفت . تا اینکه جنگ خانمان بر اندازانه ی 8 ساله ی ایران وعراق که شیادانه نعمت الهی نامیده شد  مکمل ترفند تبلیغاتی  سیاست ضد آمریکایی  اش شد که تا امروز بطور موازی  بستر ساز آدرس غلط دادن و صورت مسأله پاک کردن ومنحرف کردن اذهان عمومی وحذف مخالفان ومنتقدان وحتی رقبا از صحوه شده است . آنگونه  که رهبران ومسئولان رژیم فاشیستی مذهبی نا متعارف با ابزاری کردن دین خبره و متخصص  بی رقیب در بحران آفریبی و عوامفریبی و دین فروشی و آدرس غلط دادن ووارونه گویی و اذهان عمومی منحرف کردن نه در منطقه که در جهان شده اند .آنچنانکه محال است که مسئولی در این رژیم از رأس تا آلوده بهمه گونه  فساد آلوده یافت شود که برای یک مورد  قول داده شده وحرف راست زده وبه آن عمل کرده باشد . برای همین عجیب نیست که چرا سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری  از موضع فرار به جلو  و آد رس غلط دادن مدعی شده است که دیگران هستند که برای منحرف کردن اذهان عمومی  آدرس غلط می دهند .با این وجود برخلاف گذشته که همچون رهبرش تأکید می کرد که تحریم ها نه اثر ندارد که موجب رشد اقتصادی ونو آوری شکوفایی وخود کفایی اقتصادی و پیشر فت وترقی علوم وفون وتکنیک های بی مانند شده است واصرار می شد که  تحریم ها ربطی هم به تورم وگرانی ندارد . اما اکنون اعتراف کرده است که هدف نفی کردن اثر تحریم ها آدرس غلط دادن ومنحرف کردن اذهان عمومی در بستر  تقویت اختناق ومانع شدن از تجمعات اعتراضی  ودفاع از غنی سازی اورانیوم بوده است . برای همین چون خر فهم شده که  سیاست آدرس غلط دادن  نه جواب ندارد ، بلکه بر ضد خودش تبدیل شده است .چون ضریب رشد تورم و گرانی لجام گسیخته آنقدر شتاب گرفته وچشم گیر شده است که نه انکار نیست ونه مهار کردنی می باشد برای همین پذیرفته است که تحریم ها در پیدایش پدیده گرانی اثر دارد. ولی  افزوده بیش از این اثر غارتگری ها ی بی حد وحصر جریان مرموز دو سویه  می باشد که یک سوی آن درون  دولت است که متهم به جریان انحرافی درون دولت است  و نقش کلیدی در این مورد دارد و سوی دیگرش که رقیب منتقد یا جریان متهم به فتنه می باشد که همسو با دشمن بیگانه می باشد. البته رویش نمی شود که برای یکبار هم که شده باشد دروغ نگوید ووارونه گویی نکند  و اعتراف کندکه  اگر چنانچه خانه از پای بست ویران نمی باشد و رهبر وبیت وحامیانش و دولت و کابینه اش ومسئولان  سایر نهاد های حکومتی آلوده به فساد اقتصادی نیستند .پس چگونه  برخی کلان سرمایه دار یا صاحبان سرمایه باد آورده شده اند؟ بهر حال پاسدار شریعتمداری جریان مرموز درون دولت را تشبیه به موش در انبار گندم کرده است که بلند پرواز ولی نادان می باشد وباید از این انبار گندم موش زدایی شود .چون راه حل گرانی  را در ایجاد رابطه با آمریکا می داند. به خصوص اینکه تلاش می کند که برقراری رابطه با آمریکا را به نام خودش ثبت نماید.غافل از آنکه تلاش شان این چین از سوی ولی فقیه  با موضع تاکتیکی ضد آمریکایی نقش برآب شده است :
" «آدرس غلط» يكي از ترفندهاي خطرآفرين است كه در عمليات موسوم به «طرح فريب» از آن بهره مي گيرند. اين ترفند در هر دو عرصه جنگ «گرم و سرد» به كار گرفته مي شود.نيروهاي خودي را مي بينيد كه نه فقط حمله دشمن را دفع كرده اند بلكه در حال تعقيب آنها نيز هستند. اما، اين ظاهر قضيه است كه با واقعيت فاصله زيادي دارد. واقعيت آن است كه ما در حال تعقيب دشمن نيستيم، بلكه، اين دشمن است كه ما را به نقطه و منطقه مورد نظر خود مي كشاند تا عمليات اصلي را در منطقه الف، با موفقيت و بدون كمترين مقاومت به انجام برساند.شنبه گذشته، سران محترم سه قوه مجريه، مقننه و قضائيه گردهم آمدند و به گفته رئيس مجلس «بررسي عوامل گراني از مباحث مطرح دراين نشست» بوده است. اين كه مسئولان بلندپايه نظام، روي يكي از اصلي ترين دغدغه هاي كنوني مردم انگشت گذارده و در پي يافتن راه كارهاي موثر براي مقابله با آن بوده اند، به تنهايي نويدبخش است و حاكي از آن كه روساي محترم سه قوه، يعني دست اندركاران امور اجرايي، قانونگذاري و قضايي كشور، قرار است از برخي بگومگوهاي - با عرض پوزش- بي حاصل و دغدغه آفرين دست كشيده و عزم خود را براي مقابله با يكي از اصلي ترين دغدغه هاي كنوني مردم- انشاءالله- جزم كنند. در اين ميان اگرچه مي توان و بايد اميدوار بود كه مسئولان محترم بسياري از موانع پيش روي و راه كارهاي مقابله با آن را مي شناسند ولي برخي شواهد و قرائن نيز حاكي از طرح فريب دشمن و تلاش براي ارائه «آدرس غلط» به دست اندركاران مقابله با گراني است و از اين روي اشاره به نكاتي دراين باره ضروري به نظر مي رسد.حريف به منظور پيشگيري از چاره انديشي نظام براي مقابله با گراني لگام گسيخته كه اين روزها به جان اقشار مستضعف جامعه افتاده است، چند جاده فرعي پيش روي مسئولان محترم گشوده و با دميدن پياپي و بي وقفه در شيپور فريب و نيز به كارگيري ستون پنجم سياسي و رسانه اي خود اصرار به واقع نمايي آن دارد. اين جاده هاي فرعي متفاوت و چندگانه اند ولي بيشترين اصرار دشمن آن است كه تحريم هاي اقتصادي را به عنوان اصلي ترين علت گراني ها معرفي كند.دراين باره گفتني است كه تحريم هاي اقتصادي اگرچه در پيدايش پديده گراني بي تاثير نيستند اما، نقش و ضريب اثر آنها در حد و اندازه اي نيست كه گراني لگام گسيخته و «جهشي» بسياري از كالا و خدمات ضروري و مورد نياز مردم را در پي داشته باشد. بي پرده بايد گفت جريان مرموزي در داخل كشور اصرار دارد كه تحريم هاي اقتصادي دشمنان بيروني را «فلج كننده»! و راه كار برون رفت از آن را، تن دادن به خواسته هاي غيرقانوني و باج خواهانه حريف قلمداد كند. اين جريان، دو طيف جداگانه با دو انگيزه متفاوت را درخود جاي داده است كه بعيد نيست- و نشانه هايي نيز در دست است- كه اين دو طيف در يك نقطه با يكديگر پيوند خورده و يا خواهند خورد. بخشي از اين طيف مرموز را گروهها، اشخاص و جريانات برانداز و ضدانقلابيون تابلودار، تشكيل مي دهند. اين بخش، دست چندان موثري در بدنه نظام و يا مراكز تصميم ساز و سياست پرداز آن ندارد ولي به عنوان «بازو» و شريك بخش ديگر عمل مي كند. و اما، بخش ديگر، كه اصلي ترين بخش از جريان مرموز ياد شده است، غريبه ها و يا خودي هاي استحاله شده اي هستند كه در برخي از مراكز حساس و يا حلقه هاي تماس اين مراكز با مردم و امور مربوط به آنان نفوذ كرده اند و هر از چندگاه شاهد افشاي «راز» آنها و از پرده برون افتادن دست آنان هستيم. ماجراي فساد كلان 3هزار ميليارد توماني و يا فساد و اختلاس اخير در بيمه و نقش برخي مسئولان مياني- اما موثر- در اين اختلاس ها مي تواند شاهد مثال باشد.هر دو طيف مورد اشاره، يك نقطه مشترك را هدف گذاري كرده و دنبال مي كنند و آن فشار اقتصادي و تنگي معيشت مردم، مخصوصا اقشار محروم و مستضعف -بخوانيد ولي نعمت هاي نظام- است و از اين نقطه به بعد هر يك انگيزه هاي خاص خود را كه با يكديگر متفاوت است پي مي گيرند. چگونه؟!ماموريت بخش اول از جريان مرموز ياد شده يعني ضدانقلابيون تابلودار و ستون پنجم پنهان يا شناخته شده- ولي بعضا به حال خود رها شده- دشمن، معرفي تحريم ها به عنوان علت اصلي گراني ها است. ضمن آن كه بيشترين اعضاي اين طيف را كلان سرمايه داران و صاحبان ثروت هاي بادآورده تشكيل مي دهند كه از اين رهگذر بر ثروت انبوه و نامشروع خود نيز مي افزايند و متاسفانه اقدام درخور توجهي براي مقابله با اين غارتگران و زالوصفتان خون آشام ديده نمي شود.اما بخش دوم، يعني طيف اصلي اين جريان مرموز كه متاسفانه در برخي از مراكز تصميم ساز و سياست پرداز نفوذ كرده اند در نقطه مشترك مورد اشاره متوقف نمي شوند.اين طيف - به گواهي شماري از شواهد و قرائن موجود- در پي آن است كه با سخت شدن معيشت مردم، راه كار موثر براي برون رفت از آن را، مذاكره و رابطه با آمريكا معرفي كند! چرا؟! به يقين همه دست اندركاران اصلي طيف ياد شده دشمن نظام و اسلام و انقلاب نيستند، بلكه برداشت غلطي از مذاكره و رابطه با آمريكا دارند و از آنجا كه نشان داده اند افرادي كم دان ولي در همان حال، بلندپرواز و خودبزرگ بين هستند، از يكسو مذاكره و رابطه با آمريكا را به خيال خام و توهم پرداز خود، راه كار تلقي مي كنند و از سوي ديگر به علت روحيه خودبين و شهرت طلب خويش، اصرار دارند كه اين- به زعم آنها- رخداد استثنايي! به نام آنها ثبت شود!! اين طيف درگذشته اي نه چندان دور نيز براي همين منظور خيز برداشته بودند كه با سد مستحكم و عزت آفرين و پرصلابت رهبر معظم انقلاب روبرو شدند. گفتني است كه آمريكا و متحدانش نيز كه حركت خزنده اين طيف را زير نظر داشته و به آن اميد بسته بودند، بعد از مواجهه طيف ياد شده با نهيب پرصلابت و مردمي حضرت آقا، به گونه اي آشكار و بي پرده، نااميدي و يأس خود از طيف مورد اشاره را برملا كردند. اول اي جان دفع شّر موش كن  و آنگه اندر جمع گندم كوش كن   گرنه موش دزد در انبار ماست   گندم انبار چل ساله كجاست؟!"
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان شنبه 17 تیر ماه سال 1391  
مانور موش ها ! (يادداشت روز)