دورخيز (گفت و شنود)
گفت :سربازجو وراونه گوهست و چشم هیز ، از انسان بودن میکنه پرهیز ،
یاد آورده روزی که با تلاش سینه خیز ، بر  پرش روی زین اسب کرد دور خیز
ناگهان سر بازجوی منفور زندان اوین ، به جای سوار برزین بامخ میخوره زمین
 همکارش گفته  احسنت بر تو سربازجو ،جواب داده خیزم خوب بودیا پرش روبرو
همکارش گفته از هیچکدام ، ای مشنگ ،ولی اعتماد به نفست هست قشنگ
گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: يك ايراني مقيم انگليس در صفحه فيس بوك خود خطاب به بهنود نوشته است؛ «اگر شما ايراني بوديد، من از خجالت آب مي شدم».
گفت: بهنود در ايران كه بود عضو ساواك و همكار افتخاري «شاخه زيتون»، يعني شعبه موساد در ايران بود. و از اولش هم ايراني نبود.
گفتم: ايراني مقيم انگليس با اشاره به مقاله بهنود كه در آن از تحريم هاي آمريكا و اروپا عليه ايران ابراز خوشحالي كرده بود، نوشته؛ برخلاف آرزوي شما، تحريم ها بي اثر بوده.
گفت: اين آقاي مسعود بهنود، قبل از انقلاب كه عضو ساواك و همكار شاخه زيتون بود. بعد از انقلاب هم 30 سال در آرزوي بازگشت سلطه از دست رفته آمريكا به هر خيانتي تن داد و حالا هم مجبوره با آرزوهاي برباد رفته اش زندگي كنه!
گفتم: يارو بعد از كلي تمرين، دورخيز كرد كه روي زين اسب بپره ولي با مخ زمين خورد و دوستش گفت؛ احسنت! يارو پرسيد؛ از چي خوشت اومد؟ از دورخيزم؟ يا از پرشم؟ و دوستش گفت؛ هيچكدوم، از اعتماد به نفست!
گفت : سربازجو دهانش داده چاک ،لو داده مسعود بهنود بوده عضو ساواک
گفتم  : چرا با گرده ساییئن بر خاک؟برای بهنود شده افشا گر  خشمناک
گفت : سربازجو برای این شد ه شجاع ،تا به بهنود بتازد چرا از تحریم  کرده دفاع؟
گفتم : چرا سربازجوی سور زده به خر؟ سم بر زمین کوبیده کرده است عر عر
خرانه زده زیرآب ادعای تحریم نداره اثر ، بی ارزش کرده روضه مشابه ی رهبر
گفت :سربازجو وراونه گوهست و چشم هیز ، از انسان بودن میکنه پرهیز ،
یاد آورده روزی که با تلاش سینه خیز ، بر  پرش روی زین اسب کرد دور خیز
ناگهان سر بازجوی منفور زندان اوین ، به جای سوار برزین بامخ میخوره زمین
 همکارش گفته  احسنت بر تو سربازجو ،جواب داده خیزم خوب بودیا پرش روبرو
همکارش گفته از هیچکدام ، ای مشنگ ،ولی اعتماد به نفست هست قشنگ